eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
69.1هزار عکس
11.1هزار ویدیو
176 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
اینجا عرش است یا فرش !؟ تو گويی نشسته‌اند و می‌کنند آیات الهی را ...
🚩🏴 یک تُخم و ، را کرد 😞😭 به کدامین مجوز، حق داشتن را از یک جاندار گرفتن؟! آن هم در .. شبی که همه و سلام الله علیه بر زمین نزول میفرمایند.. 🌹🍃🌹🍃 👉 🇮🇷
اینجا عرش است یا فرش!؟ تو گويی نشسته‌اند و تلاوت می‌کنند آیات الهی را ...
بازگوئید شما را چہ گذشت ڪہ چنین رهرو و سالک شده‌اید.. یا چہ ڪردید کہ در دشت خطر یار و هم‌بال شده‌اید... 🌷 🕊🕊
📚 🌸🌸 زندگینامه و خاطرات دانشجو و طلبه شهید 🌷🌷 📒ڪارےاز : گروه فرهنگی شهیدابراهیم هادے 🍂: سـی و سـوم3⃣3⃣ 🍁: والفجر۸ 🌷:یکی از دوستان شهید هزاران غواص در ساحل اروند منتظر دستور حمله بودند.روز يکشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۶۴ به ساعات پاياني رسيد.ايام بود و صداي آه و ناله و مناجات از تمام نيزارهاي کنار ساحل شنيده ميشد. غذاي مختصري بين غواص ها توزيع شد.بعد هم تجهيزات پلمپ شده توزيع گرديد.آخرين خداحافظي غواص ها ديدني بود.معلوم نبود تا ساعاتي ديگر، کسي از ميان اين جمع باز خواهد گشت يا نه؟! گويي آمده بودند و وداع بهترين بندگان خدا را ثبت ميکردند. تصاوير زيبايي از وداع جانسوز اين رزمندگان ثبت گرديد. با اعلام رمز ۸ ، دوباره صداي ناله غواصها بلند شد.(س) نام رمز عمليات بود.غواص ها حرکت کردند و يک به يک وارد آب شدند. آنها بايد تا ساعتي بعد خودشان را به آن سوي اروند رسانده و جاي پاي خود را در ساحل محکم ميکردند. ★★★★★★ يک لحظه از علي عباس جدا نميشدم.ديگر يقين داشتم که او يکي از بندگان مقرب خداست.با هم وارد آب شديم و ساعتي بعد به آن سوي رسيديم. 🌷🍃 🍃🌷 فرمانده ما ناراحت بود.با اينکه با طناب، نيروها به هم متصل بودند اما برخي از غواص ها راه را گم کردند. هرطور بود بقيه نيروها جمع شدند.خستگي امان همه را بريده بود.کمي استراحت کرديم و فرمانده ما بقيه نيروها را آماده نبرد کرد. موقعيت سنگرهاي کمين دشمن را ميديديم.آنها بي خيال حرف ميزدند و ميخنديدند. هنوز آماده شروع کار نشده بوديم که از دو طرف ما نيروهاي غواص، با شليک آرپي جي و نارنجک، عمليات را شروع کردند. ما هم سريع از جا بلند شديم و کار را آغاز کرديم. شرايط از آنچه فکر ميکرديم بهتر بود.دشمن در غفلت کامل بود.آنها بلافاصله فرار کردند و ساحل دشمن پاکسازي شد. قايق ها از آن سوي اروند به داخل آب افتادند و نيروها سوار شدند.توپخانه سپاه و ارتش همزمان، منطقه فاو را زير آتش گرفت. زمين و زمان ميلرزيد.رزمنده ها حرکت خود را آغاز کردند.روز ۲۱ بهمن آغاز شده بود.غواص ها با کمک نيروهايي که به اين سو آمده بودند، توانستند شهر را محاصره کنند. گروه ديگري از رزمندگان توانستند جاده فاو به ام القصر را تصرف کرده و پيشروي نمايند. خستگي در چهره همه غواص ها موج ميزد.غواص هايي که جزو نيروهاي عمليات بودند، وظيفه ديگري نيز داشتند.آنها بايد نيروهاي رزمي که توسط قايق به اين سمت می آمدند را به خط مقدم انتقال ميدادند. گردان ها يکي يکي با قايق می آمدند و توسط و بقيه نيروهاي اطلاعات به خط مقدم منتقل ميشدند.تا اينکه يکباره خبر رسيد که به خاطر جذر و مد، قايق ها امکان انتقال نيرو را ندارند!از طرفي خبر رسيد که گاردرياست جمهوري عراق با تمام توان براي بازپس گيري منطقه فاو، تا ساعاتي ديگر وارد عمل ميشود.چه بايد ميکرديم؟ شـادے روح شـ‌هـیـد 🌟 🌟 🌺 🌺
‍ 🍃زودتر از سنش بالغ شد، نماز خواندن و گرفتن را از ۷ سالگی شروع کرد، آنچنان زیبا نماز میخواند که قنوت هایش در آسمان هفتم می پیچید و در میان این قنوت ها گاهی چهره اش به وسعت دریاها نمناک و دیده اش تار میشد. 🍃رضا آنقدر در برابر مصیبت صبوری میکرد که دیگر صبر هم به ستوه آمده بود. صوت دلنشینی داشت، هنگامی که را میخواند، میتوانستی حضور فرشتگان را در کنارش حس کنی. 🍃با هر که از راه می رسید، را با شور و حال عجیبی میخواند، گویا دلتنگی امانش را میبرید و تنها راه آرامش روحش این زیارت بود. 🍃هنگامی که فهمید عمه جان زینب«س»در معرض خطر است لحظه ای آرام و قرار نگرفت و داوطلب شد و اذن سربازی بانو را گرفت. 🍃 در ماموریت دوم بود که پا بر بال گذاشت و رفت. او رفت و چند خط وصیت به یادگار گذاشت. «ای همسرم! از اینکه رفیق نیمه راه بوده‌ام، . تو را به همان خدایی می‌سپارم که به طفل صغیر هم می‌دهد. به پسرم بگو: که چرا به این راه رفته‌ام؟ ، زندگی عزتمندانه ایران، ایرانی و مردم بوده است.» ☆روحش شاد و یادش گرامی☆ ✍نویسنده : 🍃به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۰ دی ۱۳۶۴ 📅تاریخ شهادت : ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ 📅زمان انتشار: ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۹ 🥀مزار شهید : روستای هریکنده
بازگوئید شما را چہ گذشت ڪہ چنین رهرو و سالک شده‌اید.. یا چہ ڪردید کہ در دشت خطر یار و هم‌بال شده‌اید... 🌷 ╭─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╮ ╰─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╯
بازگوئید شما را چہ گذشت ڪہ چنین رهرو و سالک شده‌اید.. یا چہ ڪردید کہ در دشت خطر یار و هم‌بال شده‌اید... 🌷 🕊🕊