هدایت شده از کاروان دل
#امام_علی علیهالسلام
#غزل
🔸قصۀ فردا🔸
مرگ خود را اگر این گونه تمنا دارد
سالیانیست که در دل غم زهرا دارد
روضهٔ فاطمه یک روضهٔ معمولی نیست
شرح دوران غریبیست که مولا دارد
شرح قومیست که در موعد یاری امام
جای لبیک، فقط شاید و اما دارد
قصهٔ مردم بیعتشکن است این روضه
خون اگر گریه کند چشم زمان، جا دارد
استخوان در گلوی صبر بماند سی سال؟
آه با چاه خدایا! چه سخنها دارد
بعد یک عمر غم خانهنشینی، حالا
غم بدعهدی دنیا طلبان را دارد
این یکی در طلب بردن بیت المال است
آن یکی منصب شاهانه تقاضا دارد
آن طرف لشکر کفر است به پا خاسته است
این طرف فتنهٔ جهل است که غوغا دارد
بیوفایی کمر کوه وفا را خم کرد
داغها بر جگر از مردم دنیا دارد
میرود با غم سی سال غریبی اما
جگری شعلهور از قصهٔ فردا دارد
آه کوفهست، همان کوفه ولی این دفعه
نیزهای در وسط شهر تماشا دارد
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
هدایت شده از کاروان دل
#امام_علی علیهالسلام
#غزل
🔸شب آخر🔸
پیچیده شمیم گل پرپر شب آخر
حرف سفر و داغ مکرر، شب آخر
اشکی که شده نذر غم فاطمه سیسال
انگار شده چندبرابر شب آخر
انگار همین چند شب پیش شبانه...
آمد چه به روز دل حیدر شب آخر
حالا شب وصل است ولی با سر خونین
شرمنده نماندهست ز کوثر شب آخر
با اشک غریبانهٔ خود گفت سخنها
از بیکسی آل پیمبر شب آخر
از کربوبلا گفت و حکایات غریبش
از داغ برادر به برادر، شب آخر
گویا خبر آورده نسیم از دل صحرا
پیچیده شمیم گل پرپر شب آخر
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
#امام_علی علیهالسلام
#غزل
🔸بیقرار مردم🔸
چشمهایش پر از تبسم بود
چشم نه آسمان هفتم بود
آسمان نه، شکوه این خلقت
در طلوع نگاه او گم بود
جبرئیل نگاه او هر شب
با خداوند در تکلم بود
تا سحر گونههای نمناکش
روی سجاده در تیمم بود
نیمهشبها کنار اشک یتیم
دل دریا پر از تلاطم بود
نان جو خورد و سفرهٔ دستش
وقت اطعام دشت گندم بود
این غزل بیقرار آن مردیست
که دلش بیقرار مردم بود
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
هدایت شده از خانهی طراحان انقلاب اسلامی
#پوستر | فاطمهآینهفاطمه
⚪ صحن تو غرق بوی گلیاس میشود
اینجا حضور فاطمه احساس میشود
◽ خانهطراحانانقلاباسلامی
◽ طراح: دانیالفرخ
@khattmedia
هدایت شده از کاروان دل
#حضرت_معصومه علیهاالسلام
#ترکیب_بند
🔸إشفعیلنا🔸
چشم دلم به سمت حرم باز میشود
با یک سلام صبح من آغاز میشود
پر میکشد دلم به هوای طواف تو
وقتی که لحظه، لحظهٔ پرواز میشود
قفل دلم شکسته کنار در حرم
از مرقدت دری به جنان باز میشود
اینجا دو قطره اشک، برات زیارت است
اینجا دلِ شکسته سببساز میشود
کو چشم روشنی که ببيند در اين حرم
هر روز چند مرتبه اعجاز میشود
اعجاز توست اينکه دلم يا کريم توست
قلب تپندهٔ حرم قم، حريم توست
اينجا بهشت دختر موسی بن جعفر است
از نفحهٔ شهود و تجلی معطر است
برپا شدهست مکتب قرآن و اهلبيت
دارالعلوم مريم آل پيمبر است
اينجا کليد علم و فقاهت ارادت است
خاک در حريم تو علامهپرور است
چشم اميد عالِم و عاشق به سوی توست
اينجا چقدر چشمهٔ جوشان کوثر است
تنها پناهگاه دلم صحن آينهست
وقتی دلم از آه زمانه مکدر است
هر شب کنار مرقد تو يک مدينه دل
دنبال قبر مخفی زهرای اطهر است
صحن تو غرق بوي گل ياس میشود
اينجا حضور فاطمه احساس میشود
با آن که هست هر دو جهان مال فاطمه
اينجا دميده کوکب اقبال فاطمه
بیاختيار پای ضريحت رسيده است
هر زائری که آمده دنبال فاطمه
دارد تمام مرقد تو بوی آسمان
اينجاست سايهسار پر و بال فاطمه
فرمود آشيانهٔ امن الهی است
صحن و سرای تو: حرم آل فاطمه
خورشيد آل فاطمه از راه میرسد
هر سال ما اگر که شود سال فاطمه
اي عمهٔ امام زمان! کاش در حرم
يک صبح جمعه لايق ديدار میشدم
خاتون ملک ارض و سما إشفعیلنا
محبوبهٔ حبيب خدا إشفعیلنا
آرامش و قرار دل ثامن الحجج!
ای زينب امام رضا إشفعیلنا
عصمت دخيل بسته به چادر نماز تو
ای آفتاب حجب و حيا إشفعیلنا
در هر سحر به سوی ضريح اجابتت
میآورم دو دست دعا إشفعیلنا
روی سياه و بار گناهان ما کجا
لطف و کرامت تو کجا إشفعیلنا
مهر و ولايتت شده حبلالمتين ما
در صبحگاه روز جزا إشفعیلنا
روز حساب تو همه اميد شيعهای
تنها نه شيعه، اهل جهان را شفيعهای
با حبّ تو کسی که دلش را محک زده
طعنه به پارسایی حور و ملک زده
سرشار از زلالی نور یقین شود
در مرقد منور تو قلب شکزده
از چشمههای فیض تو سیراب میشود
هر کس دلش ز قحطی ایمان ترک زده
تنها نه چشم آدمیان بر عطای توست
بر گنبد تو دست توسل فلک، زده
شبهای جمعه طوف حرم میکنم ولی
گویا کسی به زخم دل من نمک زده
دارد ضریح اطهر تو بوی کربلا
این دل برای دیدن ششگوشه لک زده
امشب گره گشاست دم يا رضا رضا
در دست توست تذکرهٔ کربلای ما
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
#امام_رضا علیهالسلام
#غزل
🔸عطر باران🔸
حس میکنم در صحن تو عطر دعا را
عطر توسلهای در باران رها را
غرق اجابت میشود دست نیازم
هر وقت میخوانم در این مرقد خدا را
آیینههای لطف تو تکثیر کردند
در صحن چشمم اشکها را... اشکها را...
آهم کبوتر میشود تا گنبد تو
میآورد فریادهای یا رضا را
من از کنار پنجره فولاد هر بار
حس میکنم عطر ملیح کربلا را
ای زائران اینجا دخیل غم ببندید
هر صبح جمعه ندبهٔ «آقا بیا» را
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
هدایت شده از کاروان دل
#امام_باقر علیهالسلام
#چارپاره
🔸همۀ عمر تو محرّم بود🔸
امشب از آسمان چشمانت
دستهدسته ستاره میچینم
در غزلگریۀ زلالت آه
سرخی چارپاره میبینم
زخمهای دل غریبت را
مرهم و التیام آوردم
باز از محضر رسولالله
به حضورت سلام آوردم
در شب تار تیرهفهمیها
روشنی را دوباره آوردی
آسمان را کسی نمیفهمید
تا که با خود ستاره آوردی
ساحت مستجاب سجّاده!
بندگی را تو یادمان دادی
دل ما شد اسیر چشمانت
دلمان را به آسمان دادی
آیه آیه پیام عاشورا
در احادیث روشنت گل کرد
امتداد قیام عاشورا
در تب اشک و شیونت گل کرد
دم به دم در فرات چشمانت
ماتم کربلا مجسّم بود
چشم تو لحظهای نمیآسود
همۀ عمر تو محرّم بود
دمبهدم ابری است و بارانی
از غم تو هوای چشمانم
چلچراغی ز گریه روشن کرد
ماتمت در منای چشمانم
در غروب غریب دلتنگی
ناگهان حال تو مشوّش شد
ماه من! روی زین زهرآلود
پیکرت سوخت غرق آتش شد
آه آتشفشان چشمانت
دیر سالیست بیگدازه نبود
همۀ عمر خون دل خوردی
داغهای دل تو تازه نبود
دیده بودی سه روز در گودال
پیکر آسمان رها مانده
سر سالار قافله بر نی...
کاروان بیامان رها مانده
دل تو روی نیزهها میرفت
دستهایت اسیر سلسله بود
قاتلت زهر کینهها، نه، نه!
قاتلت خندههای حرمله بود
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
هدایت شده از کاروان دل
#شعر_عاشورایی
#حضرت_مسلم علیهالسلام
#غزل
🔸کوچههای غربت🔸
شانههای زخمیاش را هیچكس باور نداشت
بار غربت را كسی از روی دوشش برنداشت
در نگاهش كوفهكوفه غربت و دلواپسی
عابر دلخسته جز تنهاییاش یاور نداشت
بامهای خانههای مردم بیعتفروش
وقت استقبال از او جز سنگ و خاكستر نداشت
میچكید از مشکهاشان جرعهجرعه تشنگی
نخلهاشان میوهای جز نیزه و خنجر نداشت
سنگها کی در پی شَقّ القمر بودند؟ آه
نسبتی نزدیک اگر این ماه با حیدر نداشت
روی گلگون و لب پر خون و چشمان كبود
سرگذشتی بین نامردان از این بهتر نداشت
سر سپردن در مسیر سربلندی سیرهاش
جز شهادت آرزوی دیگری در سر نداشت
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
#امام_کاظم علیهالسلام
#ترکیب_بند
🔸باب الحوائج🔸
هر شاعریست تشنۀ تحسین چشم تو
از بس سرودنیست مضامین چشم تو
چشم جهان به مقدمت ای عشق! روشن است
از لحظۀ طلوع نخستین چشم تو
از ابتدای خلقت خود، اهل آسمان
دل باختند، دل به تو و دین چشم تو
دل باختند و نور خدا داشت جلوهها
از پشت پلکت از پس پرچین چشم تو
دیگر شکوه خلدبرین دیدنی شده
وقتی شدهست منظر و آیینه چشم تو
گل کرده بر لب غزلم باغی از رطب
امشب به لطف لهجۀ شیرین چشم تو
چشمت بهشت مهر و بهار کرامت است
یعنی خوشا به حال مساکین چشم تو
حالا دو خط دعا به لبم نقش بسته است
در انتظار لحظۀ آمین چشم تو:
«آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا شود که گوشۀ چشمی به ما کنند»
خوش عالمیست عالم باب الحوائجی
با توست نورِ اعظم باب الحوائجی
مهر شماست حلقۀ وصل خدا و خلق
داری به دست خاتم باب الحوائجی
در عرش و فرش واسطۀ فیض و رحمتی
بر دوش توست پرچم باب الحوائجی
در آستان تو احدی نا امید نیست
وقتی برای ما همه باب الحوائجی
بیشک شفیع ماست نگاه رئوف تو
در رستخیز واهمه، باب الحوائجی
دلبستۀ سخای اباالفضلی توام
مانند ماه علقمه، باب الحوائجی
صحنت دوباره غرق گل یاس میشود
وقتی که میهمان تو عباس میشود...
در سایهسار کوکب موسی بن جعفریم
ما شیعیان مکتب موسی بن جعفریم
لطفش به گوشه گوشۀ ایران رسیده است
یعنی گدای هر شب موسی بن جعفریم
هستی ماست نوکری اهلبیت او
ما خانهزاد زینب موسی بن جعفریم
قم آستان رحمت آل پیمبر است
در این حرم، مُقرَّب موسی بن جعفریم
چشم امید عالم و آدم به دست اوست
مات مرام و مشرب موسی بن جعفریم
حتی قفس براش مجال پرندگیست
مدیون ذکر یا رب موسی بن جعفریم
وقت قنوت، قبلۀ حاجات میشود
عالم پر از شمیم مناجات میشود
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
🏴 نوسرودهای در حال و هوای انتظاری غریبانه
بیا که خانۀ چشمم شود چراغانی
اگر قدم بگذاری به چشم بارانی
بیا که بیتو نیامد شبی به چشمم خواب
برای تو چه بگویم از این پریشانی؟
چرا کنم گله از روزهای دلتنگی؟
تو حال و روز دلم را نگفته میدانی!
نه دل بدون تو طاقت میآورد دیگر
نه تو اگر که بیایی همیشه میمانی
چه کرده با دل من داغ، دور از چشمت
چه کرده با دلم این گریههای پنهانی
ببین سراغ تو را هر غروب میگیرم
قدم قدم من از این کوچههای کنعانی
نسیم مژدۀ پیراهن تو را آورد
نسیم آمده با حال و روز بارانی
نسیم آمده با عطر عود و خاکستر
نسیم آمده با نالهای نیستانی
بیا که دختر تو نیست ماندنی بیتو
بیا که کُشت مرا این شب زمستانی!
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
🌷 نوسرودهای تقدیم به حضرت بابالحوائج علیاصغر علیهالسلام
صدایت را در این صحرا طنینانداز خواهی کرد
تو موسایی و در گهواره هم اعجاز خواهی کرد
سپیدی گلوی توست این یا که ید بَیضا
تو چشم کورها را بر حقیقت باز خواهی کرد
کدامین راز خلقت را تو در این طور میبینی
که جانت را فدای گفتن آن راز خواهی کرد
چه زیبا دل به دریا میزند مادر چه زیباتر
عروجت را از آغوش پدر آغاز خواهی کرد
بگو که باز میگردی به آغوشش غریبانه
بگو با خون سرخت تا خدا پرواز خواهی کرد
اسیر سِحر دنیاییم... محتاج نگاه تو
تو موسایی و در گهواره هم اعجاز خواهی کرد
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
#اربعین
#رباعی
🔸همقدم قافله🔸
گفتا بنویس تا سحر، نامۀ عشق
با دیدۀ پُر ابر، سفرنامۀ عشق
ای چشم! ببار، فصل اشکافشانیست
ای اشک! فقط تویی گذرنامۀ عشق
اسپند و گلاب، آب و قرآن... رفتند
با پای پیاده زیر باران رفتند
جان از تن من رفت و تماشا کردم...
من ماندم و اشک و آه، یاران رفتند
عمریست که دلتنگ توأم میآیم
مولا! به غریبیات قسم میآیم
از صحن نجف دوباره انشاءالله
با پای پیاده تا حرم میآیم
با شوق تو زمزم دعایم جاریست
شور غم توست در صدایم جاریست
انگار به شوق هروله میآید
اشکی که به روی گونههایم جاریست
دلخونم از این فاصله، خواهم آمد
من همقدم قافله خواهم آمد
با یاد سهسالهای که جا ماند از راه
با پای پر از آبله خواهم آمد
از هر چه به غیر تو رها، میآییم
با عشق تو در شور و نوا میآییم
میآیی و پشت سرت انشاءالله
از صحن نجف به کربلا میآییم
عمریست به پرچم عزایت ای ماه
بستهست دخیل قلب من با هر آه
حالا منم و ضریح ششگوشۀ تو
صلیالله علیک یا ثارالله
تاب و تب من از تو، توانم از تو
روشن شده چشم و دل و جانم از تو
فردا پُرم از حسرت این لحظه که باز
در صحن مطهرت بخوانم از تو
تنها نه من آوارهام اینجا امشب
آوارۀ تو هزارها جان بر لب
آرام و قرار از این نواحی رفته
آن روز که آواره شد اینجا زینب
دلتنگی و آشفتگیام را دیدند
مرهم به پر شکستهام بخشیدند
آن روز که آواره شد اینجا زینب
شهری به پریشانی او خندیدند
آورده هزار نالۀ نشکفته
یا برده قرار از دل آشفته
انگار نسیم کربلا همراه است
با رایحۀ گیسوی در خون خفته
در دیده که حسرت تماشا مانده
در سینه هزارها تمنا مانده
هنگام فراق است، فراقی جانکاه
من میروم اما دلم اینجا مانده
این دل شده هیأت اباعبدالله
آشفتۀ غربت اباعبدالله
یارب مچشان حرارت آتش را
بر زائر تربت اباعبدالله
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
هدایت شده از کاروان دل
#پیامبر_اعظم (صلواتاللهعلیهوآله)
مَنْ أَتَانِی زَائِراً، وَجَبَتْ لَهُ شَفَاعَتِی، وَ مَنْ وَجَبَتْ لَهُ شَفَاعَتِی، وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ
📗 كامل الزیارات، باب۲، حدیث۹
🔸أیها الرّسول🔸
هر عاشقیست در طلبت أیها الرّسول،
اَلجَنَةُ لَهُ وَجَبَت أیها الرّسول
عالم هنوز تشنهٔ درک حضور توست
اَرض و سماست در طلبت أیها الرّسول
روشن شدهست تا به ابد عالم وجود
از سجدهٔ نماز شبت أیها الرّسول
تو میروی و در دل هر کوچه جاری است
عطر متانت و ادبت أیها الرّسول
آمادهٔ سفر شدی و با وصیتت
جانها اسیر تاب و تبت أیها الرّسول
گفتی رضای فاطمه شرط رضای توست
خشم خداست در غضبت أیها الرّسول
اما تو چشم بستی و یک شهر درد و داغ
شد سهم یاسِ جانبهلبت أیها الرّسول
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
هدایت شده از کاروان دل
#امام_رضا علیهالسلام
#غزل
🔸أیها الغریب🔸
خورشید سر زد از سحرت أیها الرئوف
از سمت چشمهای ترت أیها الرئوف
تو ابر رحمتی که به هر گوشه سر زدی
باران گرفت دور و برت أیها الرئوف
جاریست چشمه چشمه قدمگاه تو هنوز
جنت شدهست رهگذرت أیها الرئوف
تو آفتاب رأفتی و کوچهکوچه شهر
در سایهسار بال و پرت أیها الرئوف
با این همه، غریبِ غریبان عالمی
داغی نشسته بر جگرت أیها الرئوف
از کوچههای غربت شهر آمدی ولی
داری عبا بهروی سرت أیها الرئوف
شکر خدا جواد تو آمد ولی هنوز
بارانی است چشم ترت أیها الرئوف
یک عمر خواندی از غم آقای تشنهلب
با اشکهای شعلهورت أیها الرئوف
در قتلگاه، لحظهٔ آخر چه میکشید؟
جد ز تو غریبترت أیها الغریب!
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
🏴 به خاک پای کریم عالم #امام_حسن_مجتبی علیهالسلام
سلام مرا میرساند نسیم
به تو همنفس با پرِ یاکریم
چه عطریست میآید از کوچهها!
عجب دلبری میکند این شمیم!
مدینه پر از عطر لبخند توست
که آورده آن را به اینجا نسیم
نشستی سر سفره با کودکان
شد آغوش تو جنت هر یتیم
تو سنگ صبوری برای همه
تویی در غم دردمندان سهیم
قیامت به پا کرده در کوچهها
طنینت: «لَقَولُ رسولٍ کریم»
ولی در مدائن چه تنها شدی
در آن فتنه، آن ابتلای عظیم
بگو در سپاهت چه دیدی مگر
که شد حال و روز نگاهت وخیم!
امان از ریاکاریِ روزگار
فغان از فریبِ زر و زور و سیم
اسیری تو در بین قوم ریا
غریبی و این غربت است از قدیم
چه خاکی بدون تو بر سر کنند
کسانی که رفتند از آن حریم!
مبادا دمی از تو باشم جدا
که جز عشق تو نیست در دل مقیم
دل من از اول اسیرت شدهست
اسیر تو و آن نگاه رحیم
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel