eitaa logo
کشکول تبلیغ
2 دنبال‌کننده
397 عکس
146 ویدیو
127 فایل
اینجا محتواهای مختلف تبلیغی با قابلیت جستجوی موضوعی دسته بندی شده و خیلی سریع میتونید به مطالب ناب مورد نظرتون برسید ارتباط با ادمین👇🏻 @admin_kashkol
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ لعنت به آنان‌که صدای مظلوم را شنیدند و گفتند به ما ربطی ندارد! ▶️ رحیم‌پور : 🔹 در زیارت خطاب به امام حسین( ع) می‌گوییم « فَلَعَنَ اللهُ مَن قَتَلَك» نفرین بر آنان که تو را کشتند.«و لعن الله مَنْ ظَلَمَک» نفرین بر آنها که تو را نکشتند اما حق را زیر پا گذاشتند؛ ولو خودشان در کربلا نیامدند شما را بکشند. 🔸دیگر چه؟ تمام؟ نه ادامه دارد! « وَ لَعَنَ اللهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِک فَرَضِيَتْ به» نفرین بر آنان که آن موقع و بعد از آن تا به امروز شنیدند، و جایی بشنوند که ظالم و مظلوم درگیر هستند و بگویند به ما ربطی ندارد! 🔹 لعنت بر آنها که خودشان در کربلا کسی را نکشتند کمک هم نکردند اما شنیدند و کردند، لعنت بر هرکس که شنید و به کمک نیامد و گفت به ما ربطی ندارد، ما بی‌طرف هستیم! 🎬 @Mostazafin_TV
✍روایت امام سجاد (ع) درباره داستان یوسف و علت ابتلای یعقوب به فراق یوسف 📚در معانی الاخبار به سند خود از ابی حمزه ثمالی روایت کرده که گفت: من با علی بن الحسین (علیه السلام) نماز صبح روز جمعه را خواندم. بعد از آنکه از نماز و تسبیح فارغ شد برخاست تا به منزل برود، من هم به دنبالش برخاستم و در خدمتش بودم حضرت، کنیزش را که سکینه نام داشت، صدا زد و به او فرمود: از در خانه ام سائلی دست خالی رد نشود، چیزی به او بخورانید، زیرا امروز روز جمعه است. عرض کردم آخر همه سائلها مستحق نیستند، فرمود: ای ثابت! آخر می ترسم در میان آنان یکی مستحق باشد، و ما به او چیزی نخورانیم و ردش کنیم، آن وقت بر سر ما اهل بیت بیاید آنچه که بر سر یعقوب و آل یعقوب آمد، به همه آنان طعام بدهید. یعقوب رسمش این بود که هر روز یک قوچ می کشت و آن را صدقه می داد و خود و عیالش هم از آن می خوردند، تا آنکه وقتی سائلی مؤمن و روزه گیر و اهل حقیقت که در نزد خدا منزلتی داشت در شب جمعه ای موقع افطارش از در خانه یعقوب می گذشت، مردی غریب و رهگذر بود، صدا زد که از زیادی غذایتان چیزی به سائل غریب و رهگذر گرسنه بخورانید، مدتی ایستاد و چند نوبت تکرار کرد، ولی حق او را ندادند و گفتارش را باور نکردند. وقتی از غذای اهل خانه مأیوس شد و شب تاریک گشت انالله گفت و گریه کرد و شکایت گرسنگی خود را به درگاه خدا برد و تا صبح شکم خود را در دست می فشرد و صبح هم روزه داشت و مشغول حمد خدا بود. یعقوب و آل یعقوب آن شب سیر و با شکم پر خوابیدند، و صبح از خواب برخاستند در حالتی که مقداری طعام از شب قبل مانده بود. امام سپس فرمود: صبح همان شب خداوند به یعقوب وحی فرستاد که تو، ای یعقوب! بنده مرا خوار داشتی، و با همین عملت غضب مرا به سوی خود کشاندی، و خود را مستوجب تأدیب و عقوبت من کردی؛ مستوجب این کردی که بر تو و بر پسرانت بلاء فرستم. ای یعقوب! محبوبترین انبیاء نزد من و محترم ترین آنان آن پیغمبری است که نسبت به مساکین از بندگانم ترحم کند، و ایشان را به خود نزدیک ساخته طعامشان دهد، و برای آنان ملجأ و مأوی باشد. ای یعقوب! تو دیشب دم غروب وقتی بنده عبادت گر و کوشای در عبادتم دمیال که مردی قانع به اندکی از دنیا است به در خانه ات آمد، و چون موقع افطارش بود شما را صدا زد که سائلی غریب و رهگذری قانعم، شما چیزی به او ندادید او انا لله گفت و به گریه در آمد، و به من شکایت آورد، و تا به صبح شکم خالی خود را بغل گرفت و حمد خدا را بجای آورد و برای خشنودی من دوباره صبح نیّت روزه کرد، و تو ای یعقوب با فرزندانت همه با شکم سیر به خواب رفتید با اینکه زیادی طعامتان مانده بود. ای یعقوب! مگر نمی دانستی عقوبت و بلای من نسبت به اولیائم سریع تر است تا دشمنانم؟ آری، به خاطر حسن نظری که نسبت به دوستانم دارم اولیائم را در دنیا گرفتار می کنم (تا کفّاره گناهانشان شود) و بر عکس دشمنانم را وسعت و گشایش می دهم. اینک بدان که به عزّتم قسم بر سرت بلائی خواهم آورد و تو و فرزندانت را هدف مصیبتی قرار خواهم داد، و تو را با عقوبت خود تأدیب خواهم کرد، خود را برای بلاء آماده کنید، و به قضای من هم رضا دهید و بر مصائب صبر کنید. ابو حمزه ثمالی می گوید: به امام علی بن الحسین (علیه السلام) عرض کردم خدا مرا قربانت گرداند، یوسف چه وقت آن خواب را دید؟ فرمود در همان شب که یعقوب و آلش شکم پر، و دمیال با شکم گرسنه بسر بردند و صبح از خواب برخاسته برای پدر تعریف کرد، یعقوب وقتی خواب یوسف را شنید در اندوه فرو رفت، همچنان اندوهگین بود تا آنکه خدا وحی فرستاد: اینک آماده بلاء باش، یعقوب به یوسف فرمود خواب خود را برای برادران تعریف مکن که من می ترسم بلائی بر سرت بیاورند، ولی یوسف خواب را پنهان نکرد و برای برادران تعریف کرد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
حساب کتاب خیلی دقیقه!!! 🔷 یکی از دوستان عزیز نقل میکرد دیشب محضر یکی از اساتید عالم ، عامل و لامع بودم. ایشان ، نقل خاطراتی از یکی از برجستگان از اهل معنا داشتند. در میان خاطرات ، دو خاطره شگفت آور و کمرشکن داشتند که فکر و ذکر آدمی را درگیر می کند. آن بزرگوار ، از مکاشفات غیبیه خود برای استاد بزرگوار فرموده بودند. بدون اشاره به نام افراد ، از زبان ناقل ، لبّ مطلب آورده می شود: 🔶 یکی از عالمان وارسته را در برزخ گرفتار یافتم. سبب گرفتاری اش را پرسیدم. گفت: در رییس جمهور شدن فلانی (یکی از روسای جمهور معمم سالهای اخیر) نقش داشتم. عده ای را تشویق به رای دادن به او کردم. اینجا گرفتار شده ام. 🔶 برزخ یکی از علمای متنفذ و انقلابی را دیدم. گفت اوضاعم رو به راه است. فقط مانده رضایت "مشهدی حسن"! گفتم مشهدی حسن کیست؟ رضایتش برای چیست؟ گفت مشهدی حسن همسایه روبروی ما بود. فرزندش را اوایل انقلاب به اتهام فعالیت در سازمان منافقین بازداشت کردند. روزی "مش حسن" مرا در کوچه دید. گفت: من از شما تقاضای دخالت برای آزادی فرزندم را ندارم. تنها درخواستم این است که سفارش کنید درباره فرزندم تفحص بیشتری شود. اگر پس از این تفحص تکمیلی ، او را مجرم دانستند ، من به اعدام او رضایت می دهم. من در جواب "مش حسن" فقط سکوت کردم. حالا بابت همان سکوت ، گرفتار شده ام. خدای عظیم و حکیم ، به آبروی امیر مومنان به ما رحم کند و ما را از این همه ورطه سقوط ، رهایی بخشد. روایت ها و حکایت ها https://eitaa.com/joinchat/2786197731C88ffbcfb9c
نیت نهج البلاغه خطبه ۲۰۱. حضرت امیر فرمود: «ناقه ثمود را تنها یک نفر پى کرد; امّا کیفر و عذاب الهى آن همه قوم ثمود را فرا گرفت، زیرا همگى به عمل آن یک نفر راضى بودند. خداوند سبحان مى فرماید: (فَعَقَرُوهَا فَأَصْبَحُوا نَادِمِینَ) آن قوم ناقه را پى کردند و سرانجام (هنگام نزول بلاى فراگیر) پشیمان شدند و طولى نکشید سرزمین آنان همچون آهن گداخته اى که در زمین نرمى فرو رود با فریاد وحشتناکى فرو رفت»; (وَ إِنَّمَا عَقَرَ نَاقَةَ ثَمُودَ رَجُلٌ وَاحِدٌ فَعَمَّهُمُ اللّهُ بِالْعَذَابِ لَمَّا عَمُّوهُ بِالرِّضَى. قرآن می فرماید: ناقه را پی کردند نمی فرماید: پی کرد!!! فعقروها...
🌸🍃🌸🍃 ...! -هرگز از سمت جلو به یک گاو از سمت عقب به یک اسب و از هر چهار طرف به یک احمق نزدیک نشوید...! -دوست داشته باش آنهایی را که در زندگیت نقش داشته اند نه آنهایی که برایت نقش بازی میکنن! -اگر زن دیگری مرد شما را دزدید هیچ انتقامی بهتر از آن نیست که بگذارید نزد خودش نگهش دارد! مردان واقعی هیچ وقت دزدیده نخواهند شد ! -محبوب همه باش معشوق یکی مهرت را به همه هدیه کن عشقت را به یکی...! -اگر درد را احساس کردی زنده ایی اما اگر درد دیگران را احساس کردی،انسانی...! -گمشده نسل ما است نه اعتقاد اما افسوس دیگر نه بر اعتمادها اعتقادیست و نه بر اعتقادها اعتمادی... @DastaneRastan
خائن از نگاه امام کاظم علیه السلام: مَن رَأى أخاهُ عَلى أمرٍ يَكرَهُهُ ، فَلَم يَرُدَّهُ عَنهُ ـ و هُو يَقدِرُ عَلَيهِ ـ فَقَد خانَهُ ؛  هر كه برادرش را در كارى ناپسند ببيند و بتواند او را از آن باز دارد و چنين نكند ، به او خيانت كرده است. امالی صدوق ص۲۶۹ (در برخی منابع از امام صادق علیه السلام نقل شده است) 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 ✅یکی از مصادیق این است که نسبت به برادر مومن داشته باشیم و نکند و برای او نکند 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🌸🍃🌸🍃 عارفی سی سال، مرتب ذکر می گفت: استغفر الله. مریدی به او گفت: چرا این همه استغفار میکنی؟ ما که از تو گناهی ندیدیم! جواب داد: سی سال استغفار من به خاطر یک الحمداللهِ نابجاست! روزی خبر آوردند بازار بصره آتش گرفته، پرسیدم حجره ی من چه؟ گفتند حجره ی شما نسوخته؛ گفتم: الحمدلله... معنی آن این بود که مال من نسوزد، مال مردم ارتباطی به من ندارد! آن الحمدلله از روی خود خواهی بود نه خدا خواهی. چقدر از این الحمدلله ها گفتیم و فکر کردیم که شاکر هستیم؟! 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 1️⃣گاهی گفتن ما از روی است 2️⃣یکی از مصادیق بی توجهی و به مشکلات مردم است 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 https://eitaa.com/kashkole_tabligh
هشدار امام هادی علیه السّلام : لَا تُخَيِّبْ رَاجيكَ فَيَمْقُتَكَ اللّهُ وَ يُعاديكَ. كسي كه به تو اميد بسته است نااميدش مگردان، وگرنه مورد غضب خداوند قرار خواهي گرفت. ------- مشکن دلی که چشم امیدش به دست توست خواهد بر او گذشت ولیکن شکست توست. أمالي طوسي مجلس ١١، الحديث ٣٦. 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 https://eitaa.com/kashkole_tabligh
•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠ 🔰با این کار امام را سبک میکنی !!! 📌ابو هارون گويد: من شرفياب محضر امام صادق (عليه السّلام) بودم كه در حضور من به چندتن از حضار در نزدش ميفرمود: چرا شما ما را سبك ميشماريد! مردى از اهل خراسان از جا برخاست و عرضكرد: ما پناه بخدا ميبريم از اينكه شما را سبك شماريم يا چيزى از دستوراتت را سبك شماريم،فرمود: چرا تو يكى از همان هایى هستى كه مرا سبك شمردى، عرض كرد: پناه بخدا كه من شما را سبك شمرده باشم، فرمود: واى بر تو مگر نشنيدى فلان شخص را - هنگامى كه ما در نزديكى جحفة بوديم - كه به تو ميگفت: مرا بمقدار يك ميل راه (چهار كيلومتر) سوار كن كه بخدا قسم درمانده و خسته شده‌ام و تو سرت را هم براى او بلند نكردى و او را سبك شمردى و هر كه مؤمنى را سبك بشمارد ما را سبك شمرده و احترام خداى عز و جل را ضايع كرده است. َ عَنْ أَبِي هَارُونَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ لِنَفَرٍ عِنْدَهُ وَ أَنَا حَاضِرٌ مَا لَكُمْ تَسْتَخِفُّونَ بِنَا قَالَ فَقَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ مِنْ خُرَاسَانَ فَقَالَ مَعَاذٌ لِوَجْهِ اَللَّهِ أَنْ نَسْتَخِفَّ بِكَ أَوْ بِشَيْءٍ مِنْ أَمْرِكَ فَقَالَ بَلَى إِنَّكَ أَحَدُ مَنِ اِسْتَخَفَّ بِي فَقَالَ مَعَاذٌ لِوَجْهِ اَللَّهِ أَنْ أَسْتَخِفَّ بِكَ فَقَالَ لَهُ وَيْحَكَ أَ وَ لَمْ تَسْمَعْ فُلاَناً وَ نَحْنُ بِقُرْبِ اَلْجُحْفَةِ وَ هُوَ يَقُولُ لَكَ اِحْمِلْنِي قَدْرَ مِيلٍ فَقَدْ وَ اَللَّهِ أَعْيَيْتُ وَ اَللَّهِ مَا رَفَعْتَ بِهِ رَأْساً وَ لَقَدِ اِسْتَخْفَفْتَ بِهِ وَ مَنِ اِسْتَخَفَّ بِمُؤْمِنٍ فِينَا اِسْتَخَفَّ وَ ضَيَّعَ حُرْمَةَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ. روضه کافی ص۱۰۲. •٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠ 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 مومن اهلبیت علیهم السلام 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 برداشتها: 1️⃣بی توجهی به درخواست مومنین و کمک نکردن به آنها از مصادیق استخفاف مومن است که اینکار مساوی با استخفاف اهلبیت علیهم السلام است 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 https://eitaa.com/kashkole_tabligh