eitaa logo
کشکول تبلیغ
4 دنبال‌کننده
465 عکس
236 ویدیو
136 فایل
اینجا محتواهای مختلف تبلیغی با قابلیت جستجوی موضوعی دسته بندی شده و خیلی سریع میتونید به مطالب ناب مورد نظرتون برسید ارتباط با ادمین👇🏻 @admin_kashkol
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ 💖🌷 از جدال با کسی که قدردان محبت های تو نیست بپرهیز اینکه تصور کنی روزی میتوانی او را متوجه اشتباهش سازی درست مثل آب کردن کوه یخ با "ها " است .. چاره ای نیست! باران هم باشی برای کاسه های وارونه کاری نمیشه کرد.. این انسانها نیستد که ما را آزرده میکنند، بلکه امیدی ست که ما به آنها بسته ایم. 👤الهی قمشه_ایی @tafakornab 👆
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 آدم برادر و خواهر خود را نفرین می‌کند؟! 🌷استاد فاطمی نیا : 🔹نقل شده است روزی "معروف کرخی" نشسته بو‌د . عدّه‌ای از جوانان در دجله سوار بر قایق بودند و ساز و آواز سر می‌دادند. چند نفر از مقدّسین آمدند به معروف کرخی گفتند: آقا آن‌ها را نفرین کن، چه جوان‌های بدی هستند! 🔹 معروف دست‌های خود را بلند کرد و فرمود: خدایا به عزّت خودت قسم می‌دهم کسانی را که در این دنیا این‌قدر خوشحال کردی، در آخرت هم همین‌طور آن‌ها را خوشحال کن! ❓ آنها به معروف اعتراض کردند : ای معروف! تو یک عارف هستی! چرا چنین می‌گویی؟ چرا یک عدّه که مشغول گناه هستند را نفرین نکردی و برای آن‌ها دعا کردی؟ 🔹 معروف کرخی پاسخ داد: وای بر شما که نادان هستید ، من آن‌ها را دعا کردم، اگر قرار شود در آخرت خوشحال شوند، باید در این‌جا توبه کنند . این دعا یعنی خدا به آن‌ها توبه عنایت کند. 🔹حالا ببينيد، منِ رو سیاه که معروف نیستم، خاک پای او هم نمی‌شوم ، از کنار عروسی‌ها که عبور می‌کنم می‌بینیم بی‌بند و باری زیاد است. می‌گویم خدا آن‌ها را مبارک گرداند . ⁉ می‌گویند آقا شما چرا؟! می‌گویم پس چه بگویم ؟ برکت مصادیق مختلف دارد . یعنی خدا آن‌ها را متحوّل کند، به آن‌ها آگاهی بدهد تا توبه کنند . ❓ آدم برادر و خواهر خود را نفرین می‌کند؟! بگو خدا آن‌ها را خیر دهد، خدا متنبّه کند. گاهی مواقع آن‌ها متحوّل می‌شوند. 🌸 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم   💠آفتاب آمده بود تا وسط اتاق و مگس ها را هم با خودش آورده بود. اردیبهشت بود و هنوز لذت داشت كه دراز بكشی توی این آفتاب و آن قدر گل ختمی هایی را كه با آن گردن خارخاری تا لب پنجره قد كشیده بودند، نگاه كنی تا چشم هایت گرم شود، سنگین شود و خوابت ببرد؛ اگر مگسها بگذارند. محمدحسین هر روز اول چادر برمی دارد، مگس ها را بیرون می كند و گاهی كه یكی دوتایشان سمج می شوند، آن قدر دور اتاق دنبالشان می كند تا بالاخره آن ها را می گیرد توی مشتش. بعد در حالی كه عرق از سر و رویش راه افتاده، می آید توی حیاط، ولشان می كند. آن وقت است كه نجمه سادات، عبدالباقی، نورالدین و بدرسادات با هم می زنند زیر خنده. نجمه می گوید: آقا جون، خب چرا این طوری می كنید؟ یكی بزنید توی سرش بمیرد دیگر. و خودش جلو جلو می داند آقا جون چی جواب می دهد: عزیز دلم، این مگس هم جان دارد. نباید جاندار را كشت. بعد چادر را با وسواس، تا می كند و می دهد دست نجمه سادات. می گوید: لباس را هیچ وقت پرت نكنید بیفتد یك گوشه. حتما آویزان كنید یا تا كنید. كلی از این كارهای ریز ریز هست كه مقید است آنها را انجام بدهد. دست هایش را قبل از كار و قبل و بعد از غذا بشوید. قبل از غذا كمی نمك بخورد، بعدش هم همین طور. وقتی سرش را شانه می كند، بنشیند و چیزی پهن كند. ایستاده چیز نخورد. توی در ننشیند. سبزه و گیاه ـ اگر شده كم ـ دور و برش باشد و... به بچه ها می گوید: كسی كه مقید باشد به چیزهای كوچك، كم كم آمادة چیزهای بزرگ هم می شود. این ها خودش آدم را می كشد به سمت حقیقت. 📚زندگی محمد حسین طباطبایی، حبیبه جعفریان 🌺الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم🌺 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: رعایت حقوق به مخلوقات 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 برداشتها: 1️⃣نمونه ای از محبت و مهربانی و تقوا در رعایت حقوق دیگران بویژه حیوانات 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 https://eitaa.com/kashkole_tabligh
ابراهيم اطروش مي گويد : با معرفت كرخي بر كنار دجله نشسته بوديم .   ديديم عده اي جوان در قايقي نشسته و در ضمن حركت به قاضي و آوازه خواني و نواختن موسيقي و شرب خمر مشغول هستند .   بعضي از دوستان از معروف كرخي خواستند كه آنها را نفرين كند . او دستهايش را بلند كرد و گفت :  خدايا همانطور كه آنها را در دنيا شاد كردي ، در آخرت هم آنان را شاد بفرما !   دوستان به او گفتند : ما از تو خواستيم آنها را نفرين كني ، اما تو برايشان دعا كردي ؟   او گفت : اگر خدا بخواهد آنها را در آخرت شاد فرمايد وسائل توبه كردن آنان را فراهم مي آورد .  📚شنیدنی های تاریخ 393_محجةالبیضاء ج7 ص 268 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 برداشتها: 1️⃣میتوان برای گناهکاران هم دعا کرد 1️⃣نمونه ای از مهربانی به بندگان خدا 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 https://eitaa.com/kashkole_tabligh
📿 ✅شهید دکتر چمران میگفت: 📌توی کوچه پیرمردی دیدم که روی زمین سرد خوابیده بود ✔️سن و سالم کم بود و چیزی نداشتم تا کمکش کنم ✔️اون شب رخت و خواب آزارم می داد! ✔️و خوابم نمیبرد از فکر پیرمرد... ✔️رخت و خوابم را جمع کردم و روی زمین سرد خوابیدم ✔️می خواستم توی رنج پیرمرد شریک باشم ✔️اون شب سرما توی بدنم نفوذ کرد و مریض شدم ✨اما روحم شفا پیدا کرد✨ 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: نبودن 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 برداشتها: 1️⃣نمونه ای از مهرورزی و مهربانی و محبت و رقت قلب شهید به دیگران 2️⃣گاهی نمیتوانیم به کسی کمک کنیم و صدقه بدهیم اما هم دردی باعث میشه بی درد نشیم 3️⃣ 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 https://eitaa.com/kashkole_tabligh
🔸کدام رنج آور است؟ آیت الله حائری شیرازی: شخصی پیش من آمده بود و از حرفی که جایی درباره او به زبان رانده بودند، ناراحت بود. خواستم صحبتی برایش بکنم که تسلّایی باشد. به او گفتم حرفی درباره تو زده اند که دلت از آن حرف آتش گرفته است. اما آیا دلت برای ظلمی که به «خودت» شده بیشتر می سوزد یا برای ظلمی که به «آنها» شده؟ گفتم، فرض کن تو در بلندی نشسته ای و طرف دستش به تو نمی رسد. هرچه می کند، چیزی گیر نمی آورد زیر پا بگذارد تا دستش به تو برسد. بچۀ شیرخواره خودش را که در آن نزدیکی است، برمی دارد و زیر پایش میگذارد تا قدّش بالا بیاید! یعنی به اندازۀ شصت هفتاد کیلو بار روی بچۀ شش ماهه فشار می آورد تا سه تا مشت به تو بزند. تو در آن حالت که بچۀ او زیر پایش دارد جان می دهد، به فکر این هستی که داری مشت می خوری یا دلت برای آن بچه می سوزد؟ گفت: قطعاً بچۀ او که زیر پایش دارد جان می دهد، برای من رنج آورتر است. پرسیدم: بچه آدم پیشش عزیزتر است یا ایمانش؟ بچۀ انسان برای انسان قیمتی‌تر است یا ارتباط و انس با خدا؟ وقتی انسان به برادر دینی خودش ظلم و تعدّی کرد، لذت مناجات با خدا از دلش گرفته می‌شود، و آن از بچۀ انسان، برایش عزیزتر است. برو ببین آن که به تو نسبت ناروا داده، آیا در قلبش لذت مناجات با خدا مانده؟ دیگر از اشک شب چیزی مانده؟ سپس توصیه کردم که: اگر می خواهی از خودت دفاع کنی، مبادا پا روی ارتباط خودت با خدا بگذاری و چیزی به طرفت بگویی که شرع اجازه نداده است. 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 برداشتها: 1️⃣یکی از های عفو و گرشت توجه به این مطلب است که شخص اذیت کننده بیشتر لطمه خورده است 2️⃣یکی از های ترک گناه و ظلم توجه به قیامت و آخرت است •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/kashkole_tabligh
روزی لقمان به پسرش گفت: امروز به تو سه پند می دهم که کامروا شوی. اول این که سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری. دوم این که در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی. سوم این که در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی. پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم. چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟ لقمان جواب داد: اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که می خوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد. اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است و اگر با مردم دوستی کنی، در قلب آنها جای می گیری و آن وقت بهترین خانه های جهان مال توست 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 برداشتها: 1️⃣این محتوا بیانگر خواب خوب و راهکار محبوبیت است و 2️⃣این مطلب کار و تلاش و کم خوری و محبت و مدارا با مردم را بیان میکند •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/kashkole_tabligh
قطعه اى عجیب صدوق به سند معتبر از حضرت صادق (علیه السلام) روایت مى کند : یونس در شکم ماهى در مناجات و انابه و ناله بود، صداى او را به روح قارون که دچار خسف یعنى زمین گرفتگى شده بود، و به عذاب حق مبتلا بود رساندند، پرسید صداى کیست فرشته موکل بر عذاب گفت صداى پیامبرى از بنى اسرائیل است، اجازه خواست با او چند کلمه صحبت کند، به او اجازه دادند، از حال هارون و موسى پرسید، یونس پاسخ داد من در زمانى غیر زمان آنها هستم ولى هر دوى آنان از دنیا رفته اند، قارون گریه کرد، خداوند خطاب فرمود : به خاطر این رقّتى که نسبت به اقوامش نشان داد،[صله رحم] عذاب را از او بردارید!! أَ تَأْذَنُ لِي أَنْ أُكَلِّمَهُ فَأَذِنَ لَهُ فَسَأَلَهُ عَنْ مُوسَى فَأَخْبَرَهُ أَنَّهُ مَاتَ وَ بَكَا ثُمَّ سَأَلَهُ عَنْ هَارُونَ فَأَخْبَرَهُ أَنَّهُ مَاتَ فَبَكَا وَ جَزِعَ جَزَعاً شَدِيداً وَ سَأَلَهُ عَنْ أُخْتِهِ كُلْثُمَ وَ كَانَتْ مُسَمَّاةً لَهُ فَأَخْبَرَهُ أَنَّهَا مَاتَتْ [فَقَالَ: وَا أَسَفَى عَلَى آلِ عِمْرَانَ ] قَالَ: فَأَوْحَى اَللَّهُ إِلَى اَلْمَلَكِ اَلْمُوَكَّلِ بِهِ: أَنِ ارْفَعْ عَنْهُ اَلْعَذَابَ بَقِيَّةَ اَلدُّنْيَا لِرَأْفَتِهِ عَلَى قَرَابَتِهِ . بحار ج ۱۴ ص ۳۹۹ 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 https://eitaa.com/kashkole_tabligh
شما سورة یس را نگاه کنید، داستان مؤمن آل یس در آن جا آمده است. عده ای از مفسرها گفته اند اسمش حبیب نجار بوده است. وقتی او دید مردم فرستاده های حضرت عیسی علیه السلام را اذیت و آزار می دهند و به حرفشان گوش نمی دهند، با این که او در آن شهر یک نفر بود، قرآن می گوید: »وَجاءَ مِنْ أقْصَا المَدینَهِ رَجُلٌ یَسعی» یک نفر تنها از آن منطقة دور شهر، جلو آمد و گفت: چرا حرف این ها را گوش نمی دهید؟«قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِين»[5] از این ها اطاعت کنید، اینها انسان های خوبی هستند. آنها به جای این که حرفش را گوش بدهند ریختند او را زدند، آن قدر او را زدند تا زیر ضربات کتک، مؤمن آل یس کشته و شهید شد. قرآن می گوید: آن قدر دلش برای جامعه می سوخت، آن لحظه ای که داشت جان می داد و از دنیا می رفت:«قیلَ ادْخُلِ الجَنَّهَ»به او گفتند: حالا وارد بهشت شو، دیگر شهید شدی، باز هم غصه می خورد، گفت:«قَالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُون»؛[6] ای کاش این ها می فهمیدند و می دانستند که من به کجا رسیدم.[7] غصه می خورد و تا آخرین لحظه به فکر جامعه بود، به این همت بلند می گویند. 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 https://eitaa.com/kashkole_tabligh
⚔ نیم نگاهی به جنگ خیبر... 🌀مهر و عاطفه در صحنه نبرد! هنگامی که دژ (قموص) گشوده شد، (صفیه) دختر حییّ ابن اخطب با زن دیگری اسیر شدند (بلال) این دو نفر را از کنار کشتگان یهود عبور داد و خدمت پیامبر آورد. پیامبر از جریان آگاه شد، بلال را عتاب کرد[انزعت منک الرحمه یا بلال] سپس از جای برخاست و عبا بر سر (صفیه) افکند و از او احترام کرد و برای استراحت او محلی را در لشکرگاه معین کرد؛ سپس با لحن تند به بلال گفت: (مگر مهر و عاطفه) از دل تو رخت بربسته که این دو زن را از کنار اجساد عزیزان خود عبور دادی! حتی به همین اندازه اکتفا نکرد، (صفیه) را از میان اسیران به خود اختصاص داد و رسما در ردیف زنان خود درآورد و از این طریق شکست روحی او را جبران کرد. اخلاق و عواطف پیامبر اثر بسیار نیکی در روان (صفیه) گذاشت که بعدها در زمره زنان علاقه مند و با وفای پیامبر درآمد و در موقع احتضار پیامبر بیش از زنان دیگر اشک می‌ریخت. ---------- ... قَدْ كَادَتْ تَذْهَبُ رُوحُهَا فَقَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَ نُزِعَتْ مِنْكَ اَلرَّحْمَةُ يَا بِلاَلُ بحار ج ۲۱ ص ۲۲ ✦✧✦✧✦✧✦✧✦✧✦✧ روایت ها وحکایت ها (عضویت) 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 صلی الله علیه و اله 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 https://eitaa.com/kashkole_tabligh
زنى به شهر کوچکی رفته بود تا آنجا زندگی کند. کمی بعد، زن از سرویس دهی ضعیف داروخانه ی شهر به همسایه ی خود اعتراض کرد. او امیدوار بود همسایه اش به خاطر آشنایی با صاحب داروخانه، این انتقاد را به گوش او برساند. وقتی که این زن دوباره به داروخانه رفت، صاحب آنجا با لبخند و گشادهرویی با او احوالپرسی کرد و گفت که چقدر از دیدنش خوشحال است و اینکه امیدوار ست از شهر آنان خوشش آمده باشد و سریع داروها را طبق نسخه به او تحویل داد. رفتار عجیب و باورنکردنی او را با دوستش در میان گذاشت. زن گفت: » فکر میکنم تو به او بابت سرویس دهی ضعیفش تذکر دادهای همسایه گفت: نه. اگر ناراحت نمیشو ی ، به او گفتم که تو چقدر از عملکرد مثبت او راضی هستی و معتقدی که چقدر خوب میتواند تنها داروخانه ی این شهر را اداره کند. به او گفتم که داروخانه ی او بهتری ن داروخانه ای هست که تو تا به حال دیدهای. 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 https://eitaa.com/kashkole_tabligh