eitaa logo
کتاب جمکران 📚
9.9هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
121 فایل
انتشارات کتاب جمکران دریچه‌ای رو به معرفت و آگاهی بزرگترین ناشر آثار مهدوی ناشر برگزیده کشور فروش کتاب و استعلام موجودی 📞02537842131 ارتباط با مدیرکانال 09055990313📱 🧔🏻 @ketabejamkaran_admin ⏰ ۸ الی ۱۵ 🏢قم، خیابان فاطمی، کوچه ۲۸، پلاک ۶
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 هرچه ما شنیدیم تمامش را دید و سوختن اهل خیامش را دید... (علیه السلام) ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
🔥 🔴 🔻 از کی شروع شد و احیاکننده این سنت که بود؟ یک تاریخ باید روایتگر روزی باشد که در آن مردی ماند از خاندانی که مهریه مادرشان بود😔 💔 یک تاریخ باید روایتگر روزی باشد که در آن پاهایی تاول زد از خاندانی که شب‌ها برای گرسنه نماندن فقیران در کوچه‌ها قدم زدند 🛖 یک تاریخ باید روایتگر روزی باشد که در آن خیمه‌هایی به کشیده شد از خاندانی که از در خانه‌شان دست ردی به محتاجی زده نشد 😢 یک تاریخ باید روایتگر روزی باشد که در آن کودکانی شدند از خاندانی که زینت دوش نبی‌شان بودند 🖤 یک تاریخ باید روایتگر روزی باشد که در آن زنانی بی‌معجر شدند از خاندانی که پدرشان نخواست خلخالی از پای زنی کنده شود 😭 یک تاریخ باید روایتگر باشد تا روزی که آخرین فرزند این خاندان بیاید، پسری که پدری است که او را کشتند، کردند و پامال ستوران کردند. 🏴 پسری که جهانی را به ارمغال خواهد آورد که در آن لبی تشنه نمانَد، خانه‌ای آتش زده نشود، کودکی اسیر نشود، و زنی هتک حرمت نشود.
ا❁﷽❁ا ✅اولیای خدا پیش از ... 💠 از آنچه در (س) دیده روایت می‌کند: اوليای من در زمان (غيبت) او (امام زمان(عج)) خوار می‌‏شوند (موردظلم قرار می‏گيرند) سرهايشان همچون سرهای ترک و ديلم به عنوان هديه برای ديگران فرستاده می‏شود. دائماً با و و و و همراه هستند و زمين با خون آن‌ها رنگی می‌‏شود. در بين زن‌‏های آن‌ها، ناله و گريه و زجّه ظاهر می‌‏شود. آنان حقيقتاً اوليای من هستند. و بر من است که از ايشان هر ظلمانی و تاريکی را رفع کرده و به‌وسيله آنان زلزله‌‏ها و دگرگونی‌‏ها را از بين ببرم. «آن‏ها کسانی هستند که صلوات و رحمت و مغفرت پروردگارشان برای آن‌هاست و ايشان هدايت‌شدگان‌اند». 📙 🖋 📘📘📘📘📘 ♦️ ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabejamkaran
⁠🟢واکنش به فرد لجباز در مباحثه 📖: در خانه مرحوم آیت‌الله با آشنا شدم. یادم هست در یکی از شب‌ها وقتی به یکی از جلسه‌هاى آقا شیخ مرتضی رفتم آقایى آنجا بود و با آقا شیخ مرتضی و داشت. آن آقا خیلی با آقا شیخ مرتضی به بحث و مناظره پرداخت و آقا شیخ مرتضی هم با و براى او و می‌آورد، ولی آن آقاى مخالف با هیچ حرف و استدلال و حدیثی نمى‌شد و حرف‌هاى خودش را تکرار می‌کرد. بعداز دقایقی آقا شیخ مرتضی رو به آن آقاى مخالف کرد و گفت: «حالا که شما تا این حد بر روى افکار و اعتقاداتت پافشارى دارى، بیا هر دو نفرمان نیم ساعت دست‌هایمان را روى بگذاریم و به این بحث و مناظره ادامه دهیم.» آن‌گاه آقا شیخ مرتضی زاهد فورى منقلِ کرسى را که پر از زغال‌هاى داغ و آتشین بود طلب کرد و سپس بلافاصله دست‌هایش را در زغال‌هاى داغ و آتشین فروبرد! آن آقاى مخالف و تا این صحنه را دید، رنگش پرید و وحشت‌زده‌ شد و بعد از لحظاتی بدون اینکه حرفی بزند با عجله بلند شد و رفت و پشت سرش را هم نگاه نکرد. 📘 # آقا_شیخ_مرتضی_زاهد 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🛒https://ketabejamkaran.ir/4365 📘📘📘📘📘 ♦️ ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabejamkaran