#معرفی_کتاب
«رؤیای یک دیدار»، داستان سرگشتگی روزبه، جوان زرتشتی است که از همان ابتدا با سوالات بی شماری درباره دین و آیین خود روبه رو است. داستان پرهیجانی است از یک واقعه تاریخی جاودان و سرگذشت یکی از مؤثرترین شخصیت های تاریخ صدر اسلام که در اشتیاق رسیدن به حقیقت، دست از آتشکده می شوید و پس از طی سال ها و مسیرهای طولانی به پیامبر آخرالزمان می رسد.
«رؤیای یک دیدار»، روایت رؤیایی شیرین است که روزبه زرتشتی را به سلمان محمدی بدل می کند و او را در زمره اهل بیت پیامبر می آورد.
#رؤیای_یک_دیدار
#سید_ناصر_هاشم_زاده
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴
➣ @ketabekhoobam
در هر حال کتــاب💕
#معرفی_کتاب «رؤیای یک دیدار»، داستان سرگشتگی روزبه، جوان زرتشتی است که از همان ابتدا با سوالات بی
📚 #برشی_از_کتاب
مهری زیبا و شگفت انگیز با همان علائمکه شنیده بود در برابر چشمان روزبه ظاهر شد. روزبه دیگر با خود نبود. افتاد، به خاک افتاد.
برخاست و برشانه های پیامبر (ص) بوسه زد. او یافته بود پیامبر را. او یافته بود کسی را که عمری در پی او بود. بوسه به دست های پیامبر (ص) می زد. زانویش بیش از این تاب نیاورد. خم شد... گریه امانش نداد. اشک سیل شد، صورتش غرق اشک بود.
پیامبر (ص) او را در بغل گرفت.
- ما یافتیم تو را، تو گم شده بودی. خداوند گم شده ها را می یابد. وقتی گم شدید بایستید تا طعمه گرگ ها نشوید. چوپان خواهد آمد و شما را پیدا خواهد کرد.
روزبه فهمید که نیافته است، یافته شده است. شکار نکرده است، شکار شده است. حال عجیبی در خود احساس کرد؛ حالتی که از خود بیخود شده بود. شاید از هوش رفته بود. اما به یاد داشت که تکرار می کرد: اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله و...
وقتی چشم باز کرد دست های مهربان پیامبر (ص) روی صورتش بود که نوازشش می کرد...
➖➖➖➖
سفارش کتاب از طریق آی دی:👇
🆔 @sefaresh_ketabekhoobam
#رؤیای_یک_دیدار
•┈┈••✾•🍃🌼🍃•✾••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/3864985616C5249ad5046
لیست سوم ✨🌱
#ریشه_ها
#سقای_آب_و_ادب
#بازگشت
#مربع_های_قرمز
#من_ادواردو_نیستم
#نیمه_ی_پنهان_ماه
#مگر_چشم_تو_دریاست
#آرزوهای_دست_ساز
#تنها_زیر_باران
#دکتر_جکیل_و_آقای_هاید
#تولد_در_توکیو
#قیدار
#دعبل_و_زلفا
#رؤیای_یک_دیدار
#مترسک_مزرعه_آتشین
#دختران_آفتاب
#مرد_رؤیاها
#مفتون_و_فیروزه
#گریه_های_امپراتور
#ماجرای_فکر_آوینی
#ادواردو
#نفوذ_در_موساد
#عارفانه
#قدرت_و_شکوه_زن
#سه_دیدار
#روزی_که_عمه_خورشید_مرد
#رنج_مقدس
#چای_خوش_عطر_پیرمرد
#هیچکس_به_من_نگفت
#جانستان_کابلستان
#دختر_شینا
#سایه_شوم
#کامبوزیا
#داستان_سیستان
#سرود_سرخ_انار
#اپلای
#من_و_دوست_سه_نقطه_ام
#قصه_های_من_و_ننه_آغا
#دنیای_دیدنی
#من_او
#رهایی_از_تکبر_پنهان
#آن_مرد_با_باران_می_آید
#مصطفی_و_مرتضی
#انتظار_عامیانه_عالمانه_عارفانه
#سعید
#عزیز
#نه_آبی_نه_خاکی
#اکنون
#من_برده_هستم
#شبیخون_به_خفاش
•┈┈••✾•✨📚✨•✾••┈┈•
پسرم، تو نگهبان آتش مقدسی، مقام کمی نیست. اما بی توجه شدی. آتش مقدس خاموش شد و تو را درحالی که نظاره گر آتش خاموشی بودی، یافتند. پریشان بودی و من گفتم که مریض و پریشان حالی و اگر از این پریشان حالی بیرون نیایی و دوباره نگهبان آتشکده نشوی، بر تو گمان بد خواهند برد.
- من این مقام را نمی خواهم، مرا رها کنید تا خودم و دنیا را دریابم. داروی درد من تماشاست پدر. بگذار به تماشای جهان برخیزم. از من مخواه که در خانه بنشینم.
✂️ برشی از کتاب #رؤیای_یک_دیدار
•┈┈••✾•✨📚✨•✾••┈┈•
@ketabekhoobam