[♡بخشی از کتاب هایی که موجود هست♡] 🔹#ستاره_ها_چیدنی_نیستند 🔸#تولد_در_توکیو 🔹#تولد_در_لس_انجلس 🔸#ناقوس_ها_فریاد_نمی_زنند 🔹#خون_دلی_که_لعل_شد 🔸#زایو 🔹#رویای_نیمه_شب 🔸#ریحانه_بهشتی 🔹#آن_دختر_یهودی 🔸#قدرت_و_شکوه_زن 🔹#زن_و_بازیابی_هویت_زن 🔸#آبنبات_هل_دار 🔹#فتح_خون 🔸#حسین_از_زبان_حسین 🔹#شرح_صدر 🔸#به_رنگ_صبر 🔸#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم 🔹#فاطمه_از_نگاه_علی_علیه_السلام 🔸#کشتی_پهلو_گرفته 🔹#دختران_آفتاب 🔸#پادشاهان_پیاده 🔹#ادموند 🔹#پایی_که_جا_ماند 🔸#ارتداد 🔹#ماجرای_فکر_آوینی 🔸#طوفان_دیگری_در_راه_است 🔹#سیاحت_غرب 🔸#تقاص 🔹#ارتداد 🔹#در_کمین_گل_سرخ 🔸#خداحافظ_سالار 🔹#آخرین_نماز_شب_در_حلب 🔸#ابو_زینب 🔹#دعبل_و_زلفا 🔸#گریه_های_امپراطور 🔹#مربع_های_قرمز 🔸#آن_بیست_و_سه_نفر 🔹#کهکشان_نیستی 🔸#کاش_برگردی 🔹#آن_سوی_مرگ 🔹#ادواردو 🔸#من_ادواردو_نیستم 🔹#آن_مرد_با_باران_می_آید(نوجوان) 🔸#ادواردو_مسافری_از_رم 🔹#نخل_و_نارنج 🔸#جان_بها 🔹#از_چیزی_نمی_ترسیدم 🔸#قصه_دلبری 🔹#تکرار_یا_تغییر 🔸#بچه_های_سرمایه_دار 🔹#بیست_سال_و_سه_روز 🔸#عاشقانه_ای_برای_شانزده_ساله_ها 🔹#شهید_ابراهیم_هادی(۲ جلد) 🔸#سکه_های_ویرانگر 🔹#سه_دقیقه_در_قیامت 🔹#خیابان_204 🔸#تنها_زیر_باران 🔹#مسافر_کربلا 🔸#حسین_پسر_غلامحسین 🔹#دخترِ_شینا 🔸#تنها_گریه_کن 🔹#زنان 🔸#کار_باید_تشکیلاتی_باشد 🔹#علویه_نرگس 🔸#نرگس 🔸#فرمانده_من 🔹#حاج_قاسمی_که_من_می_شناسم 🔸#من_میترا_نیستم 🔹#من_زنده‌ام 🔸#من_و_کتاب 🔹#حاج_قاسم_سلام 🔸#دلم_جای_دیگر_ست 🔹#هیچ_چیز_مثل_همیشه_نیست 🔸#پائیز_پنجاه_سالگی 🔹#سه_نیم_سیب 🔸#تو_شهید_نمیشوی 🔹#ملاقات_در_فکه 🔸#پسرک_فلال_فروش 🔹#معبد_زیر_زمینی 🔸#فرشته_ها_هم_عاشق_می_شوند 🔹#با_تو_می_مانم 🔸#اسم_تو_مصطفاست 🔹#ازدواج_به_سبک_شهدا 🔸#اسم_من_خاکریز_است 🔹#یک_روز_بعد_از_حیرانی 🔸#از_وزارت_تا_اعدام 🔹#ماه_به_روایت_آه 🔸#چایت_را_من_شیرین_می_کنم 🔹#نفس 🔸#رفیق_مثل_رسول 🔹#چشم_ها_یم_در_اورشلیم 🔸#رهایی_از_گناه 🔹#معراج_السعاده 🔸#ملا_صالح 🔹#بر_جاده_های_آبی_سرخ 🔸#یک_محسن_عزیز 🔹#جهاد_با_نفس 🔸#خانم_کارکوب 🔹#راض_بابا 🔸#زن_بابا 🔹#فرزندت_را_فالو_کن 🔸#دختر_مو_شرابی 🔹#بی_نماز_ها_خوشبخت_تر_ند 🔸#کمی_دیر_تر 🔹#ویولون_زن_روی_پل 🔸#صعود_چهل_ساله 🔹#بدون_هراس 🔸#خاک_های_نرم_کوشک 🔹#جان_بها 🔸#مهاجر_سرزمین_آفتاب 🔹#خودسازی_به_سبک_شهدا 🔸#تنها_گریه_کن 🔹#جاده_یوتیوب #باشگاه 🔸#کار_فرهنگی_باید_جریان_ساز_باشد 🔹#سلبریتی_های_اینترنتی 🔸#علی_از_زبان_علی 🔹#ترگل 🔸#اصول_دین_نوجوان 🔹#جهاد_تبیین 🔸#من_دیگر_ما 🔹#نیمه_دیگرم 🔸#قصه_های_خوب_برای_بچه_های_خوب 🔹#خرده_عادت_ها 🔸 #پس_از_بیست_سال 🔹#برادر_من_تویی 🔸#عاشق_داعشی_من 🔹#تاوان_عاشقی 🔸#کودکان_می_پرسند 🔹#بلند_بگو_نه(کودک) 🔸#نامیرا 🔹#ایران_در_عصر_امامان 📚👈جهت خرید و اطلاع از قیمت ها پی وی: @ketabkhon78 #لیست_کتاب_ها #معرفی_کتاب #لیست #شهدایی #تاریخ #عمومی #روانشناسی_و_موفقیت @ketabmetabb

رضایت مشتری عزیزم از آذربایجان شرقی🌿🌼 #رضایت_مشتری #ثبت_سفارش #تحویل_کتاب #قهرمان_من #واریزی #راض_بابا

|"راض بابا" |🌼🌿 ▫️راضیه ۱۱ شهریور ۱۳۷۱در مرودشت شیراز به دنیا آمد و تا قبل از بهار ۱۶ سالگیش موقعیت‌های چشمگیری را در زمینه ورزش کاراته🥋، مسابقات قرآن و درس و تحصیل کسب کرد.🥇دختری که تمام تلاشش را به کار می بندد تا در زندگی اول باشد. در شانزدهمین بهار عمرش حادثه ای رخ می دهد و او را در رسیدن به خواسته اش کمک می کند؛ بر اثر انفجار بمب💥 در حسینیه کانون فرهنگی رهپویان وصال شیراز توسط عوامل تروریستی وابسته به غرب، بعد از تحمل ۱۸ روز درد و رنج ناشی از جراحت به جمع شهیدان سرفراز و سربلند که ره صد ساله را یک شبه پیمودند پیوست..🌾 ▫️ناشر:شهید کاظمی ▫️نویسنده:طاهره کوهکن ▫️رده سنی/مخاطب:نوجوان 💳قیمت:35,000 با تخفیف ۱۰ درصد🎁👈:31,500 🆔جهت سفارش به آیدی مراجعه کنید:📲 @ketabkhon78 ‌#معرفی_کتاب #راض_بابا #شهدایی #شهدا @ketabmetab

. یه قاچ خوشمزه از کتاب🍉🌼 یک دفعه در خود فرو رفت انگار می خواست حرفی را به زبان بیاورد.. نگاه مختصری به من کرد و گفت:« مامان، من یه آرزویی دارم... دعا می کنین برآورده بشه؟»🥺🌱 التماس دعایش، هنگام تحویل سال از یادم نرفته بود.. خندان پرسیدم: « دختر من چه آرزویی داره؟» از پنجره آشپزخانه، بیرون را نگاه کرد و... #راض_بابا🕊✨

. #تیکه_کتاب📖🧡 ما بچه مسلمون، بچه شیعه، تا حالا شده یه بار قرآن رو با ترجمه ختم کرده باشیم؟🥲 اگه از آدم پرسیدن که این #قرآنی که خدا به عنوان دستورالعمل زندگی برات فرستاده، تو یه بار کامل خوندیش؟ چی می‌خوایم بگیم؟ مگه ششصد صفحه بیشتره ..! #راض_بابا🕊✨

. #تیکه_کتاب🌸📔 «کاشکی هیچ وقت حضور آقا را ندیده نگیریم و از محضرش غایب نشویم، چرا که غیبت از ماست و حضور او همیشگی است.» #راض_بابا🌱

. یه قاچ خوشمزه دیگه🍉🌼 می‌گم من دوست ندارم گوش بدم..🎼 مسخره‌ام می‌کنن و می‌گن راضیه تو آخوندی! منم حرف دلم رو بهشون زدم و گفتم ما با شنیدن این #آهنگا خودمون رو از یه سری چیزا محروم می‌کنیم که اگه بدونیم چیه، از غصه دق می‌کنیم... چشمی که #حرام رو ببینه، توفیق پیدا نمی‌کنه امام زمانش رو ببینه.. گوشی هم که حرام بشنوه، توفیق پیدا نمی‌کنه صدای #امام_زمانش رو بشنوه..🌱 #راض_بابا🍓

راض بابا🕊🌸 کتاب #راض_بابا، روایت شخصیت دختری #نوجوان است.. دختری که تمام تلاشش را به کار می بندد تا در زندگی اول باشد. در شانزدهمین بهار عمرش حادثه ای رخ میدهد و او را در رسیدن به خواسته اش کمک می کند؛ انفجاری که در سال 1387 در حسینیه سیدالشهدای شیراز رخ داده و نقطه اوج زندگی او را رقم می زند..🌼🌾 ✍🏻نویسنده:طاهره کوه کن ▫️ناشر:شهید کاظمی ▫️قالب کتاب:خاطرات 📖تعداد صفحات:۱۲۰ صفحه 💳 قیمت ۸۰ ت با تخفیف ۷۵ ت هزار تومان❤️ ثبت سفارش🌱👇 @ketabkhon78

برشی از کتاب #راض_بابا🕊💚 «مامان، صبر داشته باشیا! مگه شما نمی‌خواستی بچه‌هات به سعادت برسن؟ مگه شهادت جز سعادته؟ راضیه هم الان بهش رسیده...🌱🌱 حرف‌هایش آرامم نمی‌کرد.. وارد حرم شدیم و خودم را به ضریح، دخیل بستم.. «آقا! شما رو به اون لحظه‌ای که دامن رقیه آتیش گرفت و از دست سربازای یزید فرار کرد، راضیه رو بهمون برگردون...✨🌻 سنگینی قسم را حس کردم..بعد از کمی دعا و توسل از حرم می‌خواستیم خارج شویم که موبایل مرضیه به صدا در آمد علی بود....✨ – راضیه برگشته! بردنش آی‌سی‌یوی مرکزی...🌿 .

راض بابا🕊❤️ (خاطرات شهیده راضیه کشاورز)☁️ داستان #راض_بابا روایتی زیبا از #زندگانی دختری است به نام راضیه که در سال 1371 در مرودشت شیراز به دنیاآمد.. نام او را به دلیل علاقه شدید والدینش به بانو حضرت زهرا(س)، راضیه گذاشتند..✨🌼 راضیه از اول زندگی علاقه ای خاص به قرآن و مسابقات قرانی، کاراته، همچنین تحصیلات داشت. او دختری بود که می خواست همیشه در همه چیز اول باشد. همیشه بالاترین نمره های کلاسی، بالاترین رتبه های قرآنی و... برای او بود. او دختری مذهبی بود که علاقه ای عجیب به امام زمان(عج) داشت.. 🕊💚 ✍🏻نویسنده:طاهره کوه کن ▫️ناشر:شهید کاظمی ▫️قالب کتاب:خاطرات 📖تعداد صفحات:۱۲۰ صفحه 💳 قیمت ۸۰ ت با تخفیف ۷۵ ت❤️ ثبت سفارش🌱👇 @ketabkhon78

. یه قاچ خوشمزه🍉 #راض_بابا🕊❤️ ما با شنیدن این آهنگا 🎼خودمون رو از یه سری چیزا محروم می‌کنیم که اگه بدونیم چیه، از غصه دق می‌کنیم... چشمی که حرام رو ببینه، توفیق پیدا نمی‌کنه امام زمانش رو ببینه..گوشی هم که حرام بشنوه، توفیق پیدا نمی‌کنه صدای امام زمانش رو بشنوه..🌱🌱 #تلنگر #شهیده_راضیه_کشاورز✨

. بریده کتاب✂️ #راض_بابا🍃🌥 - راضیه ساکتی؟! تو می‌خوای چه کاره بشی؟🙂 راضیه که در حال بازی کردن با جلد کتابش بود، سرش را بالا آورد.. نفس عمیقی کشید و به اطرافش نگاه کرد و بعد دوباره به کتابش چشم دوخت..🌱🌸 _ خانم, من... من دوست دارم یکی از یاران امام زمان (عج) بشم.. نگاه‌ها روی راضیه ثابت ماند. صداهای آهسته و خنده‌ها را از اطرافم به سختی می‌شنیدم.. _

چه خیالاتی! یار امام زمان! اینم شد آرزو؟

✨

.