8.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽
🎥 #کلیپ_تصویری
⛔️ #شبهه
🎞 چرا امام رضا با وجود داشتن علم غیب امامت، انگور زهرآلود را خوردند؟!
🎤 حجةالاسلام قرائتی
#امام_رضا
🆔 @ketabyarr
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
202030_128893470.pdf
1.32M
📥 #دانلود_کتاب
📔 دمشق شهر عشق
دفاع دختر ایرانی از حرم حضرت زینب
🖌 نویسنده: فاطمه ولینژاد
#عاشقانه
#دفاع_مقدس
🆔 @ketabyarr
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
202030_964492534.pdf
1.77M
📥 #دانلود_کتاب
📔 خیبریها
خاطرات رزمنده عزیز محسن نوری مقدم از جبهه و عملیات خیبر و هور و اسارت
🖌 نویسنده: افسانه صادقی
#خاطرات
#دفاع_مقدس
🆔 @ketabyarr
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
3 revayat az yek mard.pdf
1.2M
📥 #دانلود_کتاب
📔 سه روایت از یک مرد
🖌 نویسنده: محمدرضا بایرامی
#خاطرات
#دفاع_مقدس
🆔 @ketabyarr
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5884054188488395704.pdf
63.9K
📥 #دانلود_کتاب
📔 سال اسپاگتی
🖌 نویسنده: هاروکی موراکامی
📝 مترجم: مهلا ابراهیمی
📌مجموعهای متشکل از ده داستان کوتاه شنیدنی از هاروکی موراکامی، نویسندهی پرافتخار ژاپنی است.
#داستانی
#هاروکی_موراکامی
🆔 @ketabyarr
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
صدای کربلا ۹.mp3
11.48M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
📻 #صدای_کربلا ۹
🎙 استاد شجاعی
💢داستان کربلا،
و اساساً کربلاهای همهی أنبیاء و امامان، ثابت کرد، که بشر به بلوغ امامداری نرسیده است!
🔹و تمام علّت غیبتِ آخرین امام، همین بوده است!
▪️آیا نقشِ شخص شما در این اتفاق، تاکنون برای شما موضوعیت داشته است؟
▫️آیا به فکر جبران این مصیبت اعظم، و رسیدن به بلوغ امامداری افتادهاید؟
💥همه به امامداری نمیرسند!
#استاد_شجاعی
#حجةالاسلام_میرباقری
🆔 @ketabyarr
https://eitaa.com/joinchat/695271612C6bdeec85a5
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
─इई─इई 📚 ईइ═ईइ═
﷽
🌐 #رمان_آنلاین
🌀 #بدون_تو_هرگز
◀️ قسمت: #بیستوپنجم
بعد از چند سال به ایران برگشتم...
سجاد ازدواج کرده بود و یه محمد حسین ۷ ماهه داشت؛
حنانه دختر مریم، قد کشیده بود، کلاس دوم ابتدایی، اما وقار و شخصیتش عین مریم بود...
از همه بیشتر، دلم برای دیدن چهره مادرم تنگ شده بود...
توی فرودگاه، همشون اومده بودن
همین که چشمم بهشون افتاد اشک، تمام تصویر رو محو کرد
خودم رو پرت کردم توی بغل مادرم، شادی چهره همه، طعم اشک به خودش گرفت.
با اشتیاق دورم رو گرفته بودن و باهام حرف میزدن
هر کدوم از یک جا و یک چیز میگفت
حنانه که از ۴ سالگی، من رو ندیده بود باهام غریبی میکرد و خجالت میکشید،
محمدحسین که اصلا نمیگذاشت بهش دست بزنم
خونه بوی غربت میداد...
حس میکردم توی این مدت، چنان از زندگی و سرنوشت همه جدا شدم که داشتم به یه غریبه تبدیل میشدم
اونها، همه توی لحظه لحظه هم شریک بودن؛
اما من، فقط گاهی اگر وقت و فرصتی بود، اگر از شدت خستگی روی مبل، ایستاده یا نشسته خوابم نمیبرد از پشت تلفن همه چیز رو میشنیدم...
غم عجیبی تمام وجودم رو پر کرده بود...
فقط وقتی به چهره مادرم نگاه میکردم، کمی آروم میشدم
چشمم همه جا دنبالش میچرخید...
شب همه رفتن و منم از شدت خستگی بیهوش...
برای نماز صبح که بلند شدم، پای سجاده داشت قرآن میخوند
رفتم سمتش و سرم رو گذاشتم روی پاهاش
یه نگاهی بهم کرد و دستش رو گذاشت روی سرم
با اولین حرکت نوازش دستش، بیاختیار اشک از چشمم فرو ریخت...
– مامان، شاید باورت نشه اما خیلی دلم برای بوی چادر نمازت تنگ شده بود؛
و بغض عمیقی راه گلوم رو سد کرد...
دستش بین موهام حرکت میکرد و من بیاختیار، اشک میریختم...
غم غربت و تنهایی، فشار و سختی کار و این حس دورافتادگی و حذف شدن از بین افرادی که با همه وجود دوستشون داشتم...
– خیلی سخت بود؟
– چی؟
– زندگی توی غربت...
سکوت عمیقی فضا رو پر کرد
قدرت حرف زدن نداشتم و چشمهام رو بستم
حتی با چشمهای بسته نگاه مادرم رو حس میکردم
– خیلی شبیه علی شدی...
اون هم، همه سختیها و غصهها رو توی خودش نگه میداشت
بقیه شریک شادیهاش بودن...
حتی وقتی ناراحت بود میخندید که مبادا بقیه ناراحت بشن.
اون موقعها جوون بودم
اما الان میتونم حتی از پشت این چشمهای بسته، حس دختر کوچولوم رو ببینم...
ناخودآگاه با اون چشمهای خیس، خندهام گرفت... دختر کوچولو!!
چشمهام رو که باز کردم، دایسون اومد جلوی نظرم
با ناراحتی، دوباره بستمشون...
– کاش واقعا شبیه بابا بودم؛ اون خیلی آروم و مهربون بود
چشم هر کی بهش میافتاد جذب اخلاقش میشد ولی من اینطوری نیستم...
اگر آدمها رو از خدا دور نکنم، نمیتونم اونها رو به خدا نزدیک کنم
من خیلی با بابا فاصله دارم و ازش عقب ترم، خیلی...
سرم رو از روی پای مادرم بلند کردم و رفتم وضو بگیرم
اون لحظات، به شدت دلم گرفته بود و میسوخت
دلم برای پدرم تنگ شده بود و داشتم کم کم از بین خانوادهام هم حذف میشدم
علت رفتنم رو هم نمیفهمیدم و جواب استخاره رو درک نمیکردم...
” و اراده ما بر این است که بر ستمدیدگان نعمت بخشیم و آنان را پیشوایان و وارثان بر روی زمین قرار دهیم ”
⏯ادامه دارد...
✍نویسنده: طاها ایمانی
از زبان همسر و فرزند #شهید_سید_علی_حسینی
#رمان
#شهیدمدافعحرم
🆔 @ketabyarr
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
Ta Khoda Rahi Nist 27.mp3
764.4K
#داسـتان_شـب
🎧 گـوش کنیـد
📚 کتاب جـذاب و شنیـدنی
تا خدا راهی نیست
"چهل حدیث قدسی"
🎙 باصدای: دکتر مهدی خدامیان
🌀 پارت بیست و هفتم
#کتاب_صوتی
🆔 @ketabyarr
https://eitaa.com/joinchat/695271612C6bdeec85a5
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅
#سخن_بزرگان
🔘 افراط در عبادات و نادیده گرفتن سایر ارزش های اسلامی
🔸یعنی اساساً اسلام فقط میشود عبادت کردن، فقط میشود مسجد رفتن، نماز مستحب خواندن، دعا خواندن، تعقیب خواندن، غسلهای مستحب بجا آوردن، تلاوت قرآن.
🔹اگر جامعه در این مسیر به حد افراط برود، همه ارزشهای دیگر آن محو میشود، چنانکه میبینیم در تاریخ اسلام چنین مدّی در جامعه اسلامی پیدا شده و حتی در افراد چنین مدّی را میبینیم.
🔸افراد صددرصد بیغرض که هیچ نمیشود آنها را متهم کرد، به این وادی افتادهاند و وقتی به این جاده کشیده شدند دیگر نمیتوانند تعادل را حفظ کنند.
🗣 شهید متفکر مرتضی مطهری
🆔 @ketabyarr
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
4_5802922221907216477.pdf
2.21M
📥 #دانلود_کتاب
📔 وقت خود را مدیریت کنیم!
مدیریت و تنظیم وقت
🖌 نویسنده: سالی گرت
📝 مترجم: فرهاد رادپور
⭕️ اگر شما این کتاب را مطالعه میکنید احتمالا به این معنی است که متوجه شدهاید مشکلی وجود دارد اما نمیدانید چگونه سراغ حل کردن آن بروید.
#موفقیت
#مدیریت_زمان
🆔 @ketabyarr
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈