eitaa logo
خاکریز خاطرات شهیدان
6.1هزار دنبال‌کننده
603 عکس
168 ویدیو
12 فایل
سلام ✅️ان‌شاءالله هر روز خاطراتی از شهدا [بصورت عکس‌نوشته‌های گرافیکی] تقدیمتون میشه 💢هرگونه استفاده غیرتجاری از عکس‌نوشته‌ها به نیت ترویج فرهنگ شهدا،موجب خوشنودی و رضایت ماست ♻️با تبلیغ کانال؛در ثواب نشر فرهنگ شهدا شریک شوید ا🆔️پشتیبان: @gomnam65i
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 سردار شهید دادالله شیبانی رو در ثواب تولیدمحتوای امروز شریک می‌کنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند 🔸 چند بُرش از زندگی شهید... 🌼 |می‌گفت: اگه من شهید شدم، گریه نکنید و محکم باشید. می‌گفت: از کسانی نباشید که طلبکار بیت‌المال و نظام هستند. 🌼 |از بیرون که میومد پسرمون رو بغل می‌کرد. هیچوقت روی بچه‌ها دست بلند نکرد و اشتباهشون رو با محبت تذکر می‌داد. همیشه به بچه‌ها می‌گفت: رابطه‌ی ما پدر و پسری نیست، ما دوستیم. 🌼 |از نظر تربیتی معتقد بود: اگه بچه‌ای لقمه حلال خورده باشه و باهاش درست رفتار بشه، هدایت خواهد شد. 🌼|گاهی که بچه‌ها رو با خودش می‌برد سرِکار؛ می‌دونستم عصر گرسنه بر می‌گردند خونه؛ چون اجازه نمی‌داد از بیت‌المال استفاده کنند. بچه‌هامون از کودکی با یه جمله به خوبی آشنا بودند: اگه بخوری شاخ در میاری!». زمانی که بچه‌ها با بیت‌المال و یا مال شبهه‌ناک روبرو می‌شدند، پدرشان فقط این جمله رو به اونا می‌گفت و تمام؛ بچه‌ها هم نهایت احتیاط رو می‌کردند. 🌼|توی محل کار از یه صندلی چوبی که دسته‌اش شکسته بود، استفاده می‌کرد. براش یه صندلی مدیریتی جور کردم. اما ایشون صندلی رو به یکی از بچه‌ها داد و دوباره از همون صندلی شکسته استفاده کرد 🌼 |اجازه‌ی خرید تجملاتی رو نمی‌داد و اگه اصرار می‌کردیم، می‌گفت: هر وقت همه نیروهام زندگی‌شون تکمیل شد و این وسایل رو توی خونه‌شون داشتند، ما هم می‌خریم 🔰دانلود کنید:دریافت پوستر با کیفیت اصلی @khakriz1_ir ● واژه‌یاب:
🔸شهیدی که اندازه‌ی اعتبار کارت‌ملّی‌اش عمر کرد... سردار شهید مدافع‌حرم دادالله شیبانی تیرماهی بود، و دوم تیرماه یعنی یک روز بعد از سالگرد تولدش هم شهید شد... جالبه که روز شهادتش ، با روز تمام شدن اعتبار کارت ملی‌اش یکی شده بود... عکس رو ببینید ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 شهید کمال قشمی رو در ثواب تولیدمحتوای امروز شریک می‌کنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند 🔸 چند بُرش از زندگی شهید... 🌼 |با شروع جنگ داوطلب شد تا بره جبهه. اما بخاطر سنِ کم بهش اجازه ندادند. بالاخره با دست‌کاری شناسنامه‌، دو سال به سن خودش اضافه کرد. دوران آموزشی رو هم گذروند و رفت جبهه... مادرش میگه: وقتى شناسنامه‌ش رو دستکاری کرد و پذیرفتن که بره جبهه؛ با يه دست لباس بسيجى اومد خونه. بهش گفتم: حالا كه سرخود رفتی ثبت ‌نام كردى، اجازه نمى ‏دهم بری... كمال كه نوجوانى بيش نبود، شروع کرد به گريه... بعد گفت: مادرجون! تو فكر مى‏كنى من با پوشيدن اين لباس بسیج شهيد میشم؟ نه چنين نيست، هرچه خدا بخواد همون میشه... مثل آدمهای پخته حرف میزد توی نووجونی... 🌼|وقتى برا مراسم عقدش رفتیم محضر؛ كمال بلوز مشكى و شلوار كهنه‌ی وصله خورده به تن كرده بود و هر چه براى تعويض لباس اصرار كرديم، قبول نكرد... وقتى هم عاقد پرسيد شغلت چیه؟ جواب داد: پاسدار هستم... چون ما به خانواده عروس گفته بوديم كه هم خياطه، هم توی سپاه مشغول به كاره؛ به كمال گفتيم: تو خياط هم هستى... اما كمال گفت: من فقط پاسدار هستم... پاسداری رو خیلی دوس داشت. 📚منبع: اداره امور فرهنگی، تبلیغات، هنری و اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان زنجان 🔰دانلود کنید:دریافت پوستر با کیفیت اصلی @khakriz1_ir ● واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۷۴ 🔸 ملاکِ کاندید اصلح از نظر شهید تهرانی‌مقدم |مهمترین معیارِ پدرم برای انتخابات؛ نزدیکی طرز فکر؛ و منشِ کاندیدها به مواضع امـام و رهبری بود. پدرم توی رفتار و گفتار کاندیدها دنبالِ همین می‌گشت. اگـر می‌دید کاندیدی پیرویِ عملی از رهبری داره، اون کاندید میشد انتخابِ اول و آخرش... 👤خاطره‌ای از زندگی سردار شهید حسن تهرانی‌مقدم 📚منبع: کتاب «اثر انگشت» صفحه ۷۹ ؛ راوی دخترشهید 🔰دانلود کنید:دریافت قاب‌نوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی __________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 سردار شهید علی هاشمی رو در ثواب تولیدمحتوای امروز شریک می‌کنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند 💢|سال‌نمای زندگی شهید 🔸۱۳۴۰؛(دی)تولد در منطقه عامری اهواز 🔹۱۳۴۰؛ عمل‌جراحی بخاطر کج‌بودن پا در۱۴روزه‌گی 🔸۱۳۵۷؛ تهیه سلاح برای مبارزه با گارد زرهی لشکر۹۲ارتش شاه 🔹۱۳۵۸؛ مبارزه با جدایی‌طلبان خلق عرب در حومه اهواز 🔸۱۳۵۹؛ فعالیت در سپاه حمیدیه در مبارزه با اشرار با سمت مسئول تبلیغات 🔹۱۳۵۹؛ انتصاب به فرماندهی سپاه حمیدیه 🔸۱۳۵۹؛ قبولی در رشته پزشکی دانشگاه مشهد و انصراف از ادامه تحصیل بعلت شرایط کشور علیرغم آماده شدن شرایط بورس تحصیلی در خارج از کشور 🔹۱۳۶۰؛ انحلال سپاه حمیدیه و تأسیس تیپ ۳۷نور با فرماندهی شهید علی هاشمی 🔸۱۳۶۱؛ انتصاب به عنوان فرماندهی سپاه سوسنگرد 🔹۱۳۶۱؛ انتصاب بعنوان فرماندهی قرارگاه نصرت؛ سری‌ترین قرارگاه دفاع‌مقدس 🔸۱۳۶۲؛ تأسیس قرارگاه تاکتیکی تیپ عشایری خیبر به فرماندهی علی هاشمی 🔹۱۳۶۳؛ ازدواج که حاصلش یک پسر و یک دختر شد 🔸۱۳۶۴؛ اعزام به سفر حج 🔹۱۳۶۵؛ انتصاب به فرماندهی سپاه ششم امام صادق(ع) شامل سپاه‌های استان لرستان، خوزستان، لشکر ۵نصر و چند یگان دیگر با مجموع ۱۱۵ یگان تابعه 🔸۱۳۶۶؛ صدور حکم فرماندهی سپاه ششم امام صادق(ع) 🔹۱۳۶۶؛ اجرای عملیات ترور صدام که موفقیت‌آمیز نبود 🔸۱۳۶۷؛(۴ تیر) شهادت در منطقه هور العظیم(یادمان هور) 🔹۱۳۸۹؛ (۱۹اردیبهشت) تفحص پیکر شهید 🔸مزار: گلزار شهدای (شهیدآباد) اهواز 🔰دانلود کنید:دریافت پوستر با کیفیت اصلی __________ 🇮🇷ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ● واژه‌یاب:
۷۵ 🔸کار تمیز فرهنگی یعنی... این خاطره رو برای نوجوانها بخوانید |نوجوان‌ که بود کلاسِ زبان می‌رفت. هم از بقیه‌ی بچه‌ها قوی‌تر بود، و هم شاگرد اولِ مدرسه... دمِ درِ خونه‌شون تابلویی زده، و روی اون نوشته بود: کلاسِ تقویتی درسِ زبان در مسجدِ امام علی علیه‌السلام؛ ساعت دو تا چهار ؛ هزینه‌ی هر ساعت ده تا صلوات؛ قبولی با خدا... علی با برگزاریِ این‌ کلاس خیلی از بچه‌هایِ محل رو جذبِ مسجد کرد... 👤خاطره‌ای از زندگی سردار شهید علی هاشمی 📚منبع: کتاب هوری، صفحه ۱۴ 🔰دانلود کنید:دریافت قاب‌نوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی ____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا