#قضاوتهای_حضرت_علی(ع)
#داستان_بیست_و_یکم
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
📖 تأثیر استخوان
جوانی نزد عمر رفت و میراث پدر را از او طلب کرد و اظهار داشت که او هنگام فوت پدر، کودکی در مدینه بوده است.
➖عمر بر او فریاد زد و او را دور نمود. جوان از نزد عمر بیرون شد و از دست او تظلم می کرد.
➖ اتفاقاً حضرت امیر به جوان رسید و چون از قضیه آگاه شد به همراهان خود فرمود: جوان را به مسجد جامع بیاورید تا خودم در
ماجرایش تحقیق کنم.
➖جوان را به مسجد بردند، علی (ع) از او سؤالاتی کرد آنگاه فرمود: چنان دربارۀ شما حکم کنم که خداوند بزرگ بدان حکم نموده و تنها برگزیدگان او بدان حکم می کنند، سپس بعض اصحاب خود را طلبید و به آنان فرمود: بیایید و بیلی نیز همراه بیاورید. می خواهیم به طرف قبر پدر این جوان برویم چون رفتند آن حضرت به قبری اشاره کرد و فرمود این قبر را حفر کنید و ضلعی از اضلاع بدن میت برایم بیاورید.
چون آوردند حضرت ضلع را به دست جوان داد و به وی فرمود: این استخوان را بو کن جوان از استخوان بو کشید. ناگهان خون از دو سوراخ بینی او جاری شد
➖ علی (ع) به جوان فرمود: تو پسر این میت هستی.
➖ عمر به طور اعتراض گفت: یا علی با جاری شدن خون مال را به جوان تسلیم میکنی؟
➖حضرت فرمود: این جوان سزاوار ترست به این مال از تو و از سایر مردم. آنگاه به حاضرین دستور داد: استخوان را بو کنند، چون بو کشیدند هیچگونه تأثیری در آنها نگذاشت باز جوان از آن بو کشید و خون زیادی از بینی او خارج گردید، پس مال را به جوان تسلیم کرد و فرمود: به خدا سوگند نه من دروغگو هستم و نه کسی که این اسرار را به من آموخته است.
#داستانک
#کتاب
#امام_علی
🍃join:👇
https://eitaa.com/joinchat/2878079525Cb0d77a2f78
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واسه تنفیذ رئیس جمهور جدید
رئیس جمهور سابق باید حضور داشته باشه
حاج آقا هارداسان💔؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شهید_جمهور #انتخابات
#محرم
────❀─❀─🥀─❀─❀──
ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2878079525Cb0d77a2f78
روبیکا👇
https://rubika.ir/khaneh_shad_asemany
تبیین فقیهی👇
https://eitaa.com/tabyyn
────❀─❀─🥀─❀─❀──
از امروز عزاداری محرم رو به نیت ظهور آقا ولی عصر(عج) شروع می کنیم.
▪️وعده ما هر روز همین جا ساعت ۵ عصر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴
▪️ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
▪️چهار پیوند با امام حسین(ع).
🗣#استاد_رفیعی
#حسینیه_مجازی
#شب_اول #محرم
────❀─❀─🥀─❀─❀──
ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2878079525Cb0d77a2f78
روبیکا👇
https://rubika.ir/khaneh_shad_asemany
تبیین فقیهی👇
https://eitaa.com/tabyyn
────❀─❀─🥀─❀─❀──
با توجه به درخواست بسیاری از عزیزان برای برگذاری مجالس روضه خانگی برای بانوان
گروه تبلیغی وابسته به حوزه علمیه نورالزهرا(س) برای اعزام مبلغین خواهر و برادر جهت مداحی و سخنرانی امادگی دارد
جهت دعوت :
تاریخ ، ساعت و آدرس جلسه را به شماره تلفن یا آیدی زیر ارسال کرده و تماس حاصل فرمایید.
@noor_alzahra22
۰۹۳۰۲۰۳۶۵۱۶
۰۹۱۲۶۸۷۱۷۳۴
در صورت کلیک کپی میشود👆
────❀─❀─🥀─❀─❀──
ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2878079525Cb0d77a2f78
روبیکا👇
https://rubika.ir/khaneh_shad_asemany
خانه شاد آسمانی
#رویای_نیمه_شب #قسمت_دهم #فصل_اول 💟✨💟✨💟✨💟✨💟✨💟✨ 📚 بدون رغبت خندید و متوجه من شد. این جوان زیبا کیس
#رویای_نیمه_شب
#قسمت_یازدهم
#فصل_اول
💟✨💟✨💟✨💟✨💟✨💟✨
📚 وزیر خود را به ابوراجح رساند و سیلی محکمی به صورتش زد. صدای سیلی در فضای زیرگنبد پیچید.
🔹ابوراجح که بنیه ضعیفی داشت تلوتلو خورد و روی زمین افتاد.
🔹دهانت را ببند بوزینه بدریخت ما هر کس را که احساس کنیم برای حکومت خطرناک است به سیاه چال می اندازیم. تو اگر عقربی را این جا ببینی صبر می کنی تا نیش بزند؟
🔹به ابوراجح کمک کردم تا برخیزد.
- کاش به اینجا نمی آمدم. راست گفته اند که زبان تلخ و گزنده ای داری؛ مثل عقرب.
🔹ابوراجح با بی باکی گفت: «اگر سرباز خشنی می فرستادی تا این دو پرنده را به زور از من بگیرد و ببرد بدتر و زشت تر از این نمی توانست رفتار کند! حالا که این طور شد من قوهایم را نه هدیه می دهم و نه می فروشم. من گفته ام و باز می گویم که رفتار شما با شیعیان، بدتر از رفتاری است که با غیر مسلمانان و کافران دارید و می بینی که راست گفته ام!
🔹وزیر به سوی پرده رفت و آن را چنگ زد.
قوهایت باشد برای خودت. با این وضعی که به وجود آوردی، اگر آنها را در دارالحکومه ببینم به یاد تو می افتم و من هرگز نمی خواهم تو را به یاد بیاورم. به راستی که وجود تو شوم است.
🔹ابوراجح خونی را که از بینی اش راه افتاده بود با دستمال پاک کرد و گفت: «مثل باج گیران به حمامم آمدی. با تکبر حرف زدی بی دلیل عصبانی شدی مثل دیوانگان به من حمله کردی. می خواستی پرندگانی را که دوستشان دارم و به کسب و کارم رونق می دهد با تهدید از من بگیری از همه بدتر، مقابل حاضران تحقیرم کردی. کتکم زدی. هنوز هم طلب کاری؟ اگر ذره ای انصاف داشته باشی می توانی قضاوت کنی که وجود چه کسی شوم است!»
🔹چشم های وزیر از خشم دو دو زد. فکری به خاطرش رسید. بر خود مسلط شد با صدایی که می لرزید گفت: «می بینم که از جان خودت گذشته ای. راست می گویی من شوم هستم پس بدان تا این حمام را بر سرت خراب نکنم رهایت نخواهم کرد.
🔹از تو و آن دارالحکومه به خدا پناه می برم انگار به روزی که باید جوابگوی اعمالتان باشید ایمان ندارید. این قدرت و مقام زودگذر و فانی شما را فریفته پس هر چـه می خواهید بکنید!
🔹وزیر سر جنباند.
تعجب میکنم که چرا آمدنم را غنیمت نشمردی. می توانستی با گشاده رویی دل از این دو پرنده بکنی و مرا شاد و خشنود روانه کنی به نفعت بود.
🔹ابوراجح دستمال خونی را نشان داد.
- همین قصد را داشتم. اشتباهم این بود که کلمه حقی برزبان آوردم. حالا هم که طوری نشده در این میان من یک سیلی خورده ام. این که نباید سبب کدورت خاطر شما بشود قوها را بردارید و ببرید. دو سه روزی دل تنگ می شوم، خودم را به این تسکین می دهم که قوهایم زندگی بهتری دارند و غرق در ناز و نعمت اند.
🔹وزیر قبل از آن که در پس پرده ناپدید شود، گفت: «امروز به هم ریخته ام قوها پیش خودت بماند تا ببینم تصمیم چه خواهد بود.»
🔹از آن چه در آن چند دقیقه پیش آمد، بهت زده بودم. ابو راجح دست و صورت خود را شست و آب کشید او را به اتاقی که در راه رو بود، بردم تا استراحت کند به بالش که تکیه داد گفت: «کار من دیگر تمام است اگر خیلی خوش شانس باشم به سیاه چال می افتم. فکر نکنم این وزیر بی کفایت دست از سرم بردارد. مرد کینه توزی است.
🔹پنجره اتاق به حیاط خلوت باز بود سجاده ابوراجح کنار پنجره پهن بود. کتاب هایش توی تاقچه کنار هم چیده شده بود.
🔹مسرور ظرف انگور را آورد جلو ابوراجح گذاشت و رفت. ابوراجح به شوخی گفت: «صحنۀ قشنگی نبود نمی خواستم پس از مدتها که به دیدنم آمدی، شاهد آن باشی اما فایده اش این بود که برای چند دقیقه عشق و عاشقی را از یادت برد.
🔹ابوراجح خندید و من هم بی اختیار به خنده افتادم.
- اگر پدر بزرگ بیچاره ات بفهمد اینجا چه اتفاقی افتاد دیگر نمی گذارد پیش من بیایی.
🔹باز هم خندیدیم. انگار که هیچ اتفاقی نیفتاده بود. ابوراجح خوشه ای انگور تعارف کرد و گفت بگیر و بخور که قسمت و روزی خودمان است. آن را گرفتم و با لذت مشغول خوردن شدم.
مسرور سرک کشید تا ببیند چه خبر است. نمیتوانست باورکند که میخندیم با دیدن چشمهای گردشده او باز به خنده افتادیم. خوب شد که ماندی و با چشمهای خودت دیدی که حکومت با ما چگونه رفتار می کند.
پدر بزرگ چند بار به دارالحکومه فراخوانده شده بود تا بهترین نمونه های جواهرات و زینت آلات را به خانواده حاکم عرضه کند و بفروشد. اولین بار بود که خانواده حاکم قرار بود به مغازه بیایند، همه چیز را از نزدیک ببینند و آنچه را می خواستند همان جا انتخاب کنند.
🔹 پدربزرگ دستور داد علاوه برمغازه، کارگاه و زیرزمین را هم مرتب کنند. بعید نبود
خانم ها هوس کنند به کارگاه و زیرزمین هم سرک بکشند. دو محافظ سیاه پوست وارد مغازه شدند. بی حرف و حدیثی به کارگاه و زیرزمین رفتند و همه جا را پاییدند و توی صندوق ها و گنجه ها را گشتند تا مطمئن شوند چیز مشکوکی وجود ندارد قوس شمشیر زیر رداهایشان معلوم بود. خانمها که آمدند، محافظها بیرون ایستادند تا مراقب اوضاع باشند. خانمها بیست نفری می شدند. همسر، وزیر و همسران کارپردازان دار الحکومه هم بودند. حاکم چند دختر داشت جز کوچکترین آن ها بقیه ازدواج کرده بودند. آنها هم بودند. خانمها عقب تر از همسر حاکم ایستادند و احترام گذاشتند.
💟✨💟✨💟✨💟✨💟✨💟✨
#رمان
#کتاب
🍃join:👇
https://eitaa.com/joinchat/2878079525Cb0d77a2f78
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃روز اول محرم
روز اول بهاره
🍃واسه ابرای بهاری
گریه تعطیلی نداره
مداح #مهدی_رعنایی
#روز_اول #محرم
📲 #استوری
#محرم
────❀─❀─🥀─❀─❀──
ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2878079525Cb0d77a2f78
روبیکا👇
https://rubika.ir/khaneh_shad_asemany
تبیین فقیهی👇
https://eitaa.com/tabyyn
────❀─❀─🥀─❀─❀──
#تقویم_نجومی
✴️ دوشنبه 👈18 تیر / سرطان 1403
👈2 محرم 1445👈8 ژوئیه 2024
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی
🐪 ورود حضرت سیدالشهداء و اهل بیت آن جناب ع به سرزمین کربلا... 😭😭😭
✉️ ارسال نامه امام حسین ع به مردم کوفه توسط قیس بن مسهر صیداوی
🐪 ورود امام جواد به بغداد و شهادت او توسط معتصم عباسی در همان سال
🌙⭐️ امور دینی و اسلامی
❇️امروز برای امور زیر خوب است:
✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن
✅خرید و فروش
✅امور کشاورزی و زراعی
✅جابجایی و نقل و انتقال
✅سلف خریدن
✅و عقد قرارداد
🚘 سفر: در صورت ضرورت همراه صدقه باشد
🤕 مریض مراقبت بیشتری نیاز دارد.(منظوری مریضی است که امروز مریضیش شروع شود)
👶زایمان: نوزاد شایسته تربیت و خوش قدم است
🔭 احکام و اختیارات نجومی
🌓 امروز قمر در برج اسد و از نظر نجومی مناسب برای امور زیر است:
✳️برخی امور دائمی
✳️جابجایی و نقل و انتقال
✳️رفتن به خانه نو
✳️مهاجرت به شهر جدید
✳️آغاز معالجه و درمان
✳️خرید حیوان و چهار پایان
✳️عهدنامه نوشتن
✳️شروع به کسب و کار نیک است
🟣 امور مربوط به نوشتن ادعیه و حرز و نماز و بستن آن
👩❤️👨 مباشرت امشب: شهادت نصیب چنین فرزندی شود
💇♂ اصلاح سر و صورت: #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز باعث حاجت روایی می شود.
🔵برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد
👕برای بریدن و دوختن #لباس_نو آن لباس موجب برکت میشود
✳️ ذکر روز دوشنبه : یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه
✳️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه #یا لطیف که موجب یافتن مال کثیر میگردد
💠 ️روز دوشنبه متعلق است به #حضرت_امام_حسن_ع و #امام_حسین_ع
🌺https://eitaa.com/khaneh_shad_asemany
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋قال رسول الله صلی الله علیه و آله: 🦋
✨مَن عَلَّمَ آیَةً فی کِتابِ اللهِ تَعالی، کانَ لَهُ اَجرُها ما تُلِیَت .
💫هر که آیه ای از کتاب خدا را به دیگری بیاموزد، پاداش آن آیه، تا زمانی که خوانده می شود به او نیز می رسد .
📚 مستدرک الوسائل 4/235
#قرائت_روزانه_قرآن
#قرائت
#قرائت_قرآن
#قرآن
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸
https://eitaa.com/joinchat/2878079525Cb0d77a2f78
🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨
▪️پیراهنی در عرش برافراشته می شود. پاره پاره و خونین.
🏴 نه! این فقط یک پیراهن نیست؛ پرچم است. پرچمی سرخ از خون حسین که مظلومیتش را فریاد میزند و مردی در این عالَم به چشم میبیند، صبح و شام میگرید از این ماتم و غمش بغضی میشود در گلوی ما.
▪️ راز محرم همین است. عزای حسین و غمِ صاحب عزای حسین.
🥀ایام شروع ماه محرم بر شیعیان تسلیت باد.
🏴
#دوشنبه دومین روز از محرم
در #هفت_سال_دوم
نوجوانانمون رو حسینی تربیت کنیم.
🏴
به نظرتون چقدر اهمیت داره که نوجوانانمون رو شیعه بار بیاریم❓
اصلا نوجوانهای ما با مذهب و اعتقاد خودشون آشنا هستند❓
📌به نظر من که خیلی مهمه که بچه هامون حداقل چند تا کتاب بخونن تا با مذهبشون آشنا بشن. شما چی فکر می کنید؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ اهمیت آشنایی جوانان با تشیع
#محرم
────❀─❀─🥀─❀─❀──
ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2878079525Cb0d77a2f78
روبیکا👇
https://rubika.ir/khaneh_shad_asemany
تبیین فقیهی👇
https://eitaa.com/tabyyn
────❀─❀─🥀─❀─❀──
#مولاےغريبم💚
به همراهیتان مشکی میپوشم
به همدردیتان اشک میریزم و عاشورا ميخوانم...
به رسم وفا و بندگی
فقط سلامتي و ظهورتان را میخواهم...
و تنها .....
دعاي فرج شما را ميخوانم.....😔
«عزاداریم نذر ظهور مهدیست»
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ🤲
#محرم
────❀─❀─🥀─❀─❀──
ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2878079525Cb0d77a2f78
روبیکا👇
https://rubika.ir/khaneh_shad_asemany
تبیین فقیهی👇
https://eitaa.com/tabyyn
────❀─❀─🥀─❀─❀──
42.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️ مستندی از تشکیل هیئت، توسط تعدادی نوجوان
#محرم
────❀─❀─🥀─❀─❀──
ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2878079525Cb0d77a2f78
روبیکا👇
https://rubika.ir/khaneh_shad_asemany
تبیین فقیهی👇
https://eitaa.com/tabyyn
────❀─❀─🥀─❀─❀──
بخوانیم داستانی دیگه از قضاوتهای ناب حضرت امیر (ع) و حیرت کنیم از عدالت ایشان .
👇
#قضاوتهای_حضرت_علی(ع)
#داستان_بیست_و_دوم
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
📖 آب فرات
حضرت امیر(ع) فرمود: اگر اهل کوفه اول غذای نوزادان خود را آب فرات قرار میدادند فرزندانشان از شیعیان ما میشدند.
#داستانک
#کتاب
#امام_علی
🍃join:👇
https://eitaa.com/joinchat/2878079525Cb0d77a2f78
✨سلام بر حسین علیه السلام ✨
🥀ماه محرم، ماه عشق شروع شد🥀
🖤 هیئت مجازی کانال خانه شاد آسمانی🖤
هر روز ساعت ۵ را در کانال زیر دنبال کنید 🥀
🇯🇴🇮🇳✨خانه شاد آسمانی✨
╰┈➤ @khaneh_shad_asemany
🏴روز دوم محرم
🥀در چنین روزی کاروان امام حسین (علیه السلام) در سال ۶۱ ه. ق وارد سرزمین کربلا شد و با ممانعت لشکر حرّ مجبور به توقّف در آنجا گردید.