eitaa logo
خانه طلاب(بنیان ها)
236 دنبال‌کننده
172 عکس
17 ویدیو
246 فایل
ارتباط با خانه طلاب ؛ @Ya_hoo_ali
مشاهده در ایتا
دانلود
خانه طلاب(بنیان ها)
📅 17 اسفند ماه 1399 📍خانه طلاب 🎵 #فایل_صوتی #جلسه_هجدهم #در_راستای_بنیان_های_حکمت_حضور_در_جهانی_بین
متن بحث شده در وقتی جهان با ما جهان می‌شود 38- وقتی پیامبر.ص.در نظر به حضرت حق عرضه داشتند: «مَا عَرَفْنَاكَ حَقَّ مَعْرِفَتِك»(بحارالأنوار، ج 68، ص23) نه می‌توان گفت رسول خدا.ص. هیچ نسبتی با خداوند نداشتند و نه می‌توان گفت همه‌ی آنچه از خداوند واقعیت دارد را حضرت پیامبر.ص. دارا هستند. بلکه باید بگوییم آن حضرت با واقعیت خداوند نسبتی نزد خود دارا هستند که نه عین واقعیت خداوند است و نه غیر واقعیت خداوند، بلکه آن حضرت در بسط حضور خود، دانایی خاصی از آن واقعیت را یافته‌اند و این شکاکیت محسوب نمی‌شود که گفته شود بالاخره یا خدا را یافته‌اند و یا نیافته‌اند، بلکه با خداوند نسبتی به عنوان واقعیت برقرار کرده‌اند و این نوع معرفت عملاً از دوگانه‌ی «هست» یا «نیست»، خارج است، زیرا جانی است به سوی خدا و ایمانی است بعد از ایمانی، با توجهی باز به سوی خدا و نوعی رفت و آمد بین خدا و انسان. از یک طرف خداوند بر قلب آماده‌ی رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» تجلی می‌کند و از طرف دیگر رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» آن تجلی را می‌پذیرند و در آن قرار می‌گیرند و آماده برای تجلیِ بعدی می‌شوند، از این جهت نوعی «آمد» و «شد» در میان است. آمدنی از طرف خداوند و شدنی از طرف رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله». با توجه به نکته‌ی فوق می‌توان در رابطه با نگاه کانت در نقد عقل محض به این موضوع فکر کرد که او متوجه شد باید از گردونه‌ی «هست» یا «نیستی» که دکارت با آن روبه‌رو است، عبور کرد، که آن گردونه در هر صورت منجر به شکاکیت می‌شود. آری! می‌توان به نسبتی که هرکس با پدیدارها برقرار می‌کند فکر کرد، به این معنا که انسان متوجه‌ی واقعیات می‌باشد ولی تنها می‌تواند نسبتی با آن‌ها برقرار کند که نه دروغ است و نه عین واقعیت خارج، بلکه پدیدارها خود را در «جهان انسانی» ظاهر می‌کنند ولی در نسبتی خاص، عمده جهانی است که انسان نسبت به پدیدارها پیدا می‌کند. کانت توجه می‌دهد که این جهان با شما جهان است و بدون شما جهان نیست. با شما جهان، جهان است ولی نه به وسیله‌ی شما. این‌که وجود شما خود را که بیابد، می‌شود جهان و این نقطه‌ی شروعِ در جهان بودن یا «دا- زاین» هایدگر است و شروعی است تا انسان، «بودنی» را احساس کند که عین تعلق به حضرت حق است. در این حالت است که می‌گوید: «چو بید بر سر ایمان خویش می‌لرزم». پس از کانت تفکرِ فلسفی در حوزه‌ی حضور «جهانی» که انسان با واقعیات دارد، مطرح شده و این‌که آیا انسان در حوزه‌ی وجود خود با واقعیات ارتباط دارد و یا مثل قبل در حوزه‌ی حضور در عالَم با واقعیات ارتباط دارد. رویکرد اول، مدّ نظر کانت است و در این حالت است که واقعیات معنای خاصی در نسبت با انسان خواهند داشت و این امری است که هم در حوزه‌ی تفکر هگل و هم در حوزه‌ی تفکر هایدگر پیش آمد. در حوزه‌ی اندیشه‌ی این متفکران، عمده «جهانی» است که در مواجهه‌ی انسان با واقعیات برای انسان پیش می‌آید و این‌جا است که می‌توان گفت رسول خدا.ص. نیز در جهان خود که جهان اُنس با خداوند است، زندگی می‌کنند و در این حوزه هراندازه تقوا بیشتر باشد، جهانی که انسان در آن حاضر می‌شود به واقعیت نزدیک‌تر است ولی این‌طور نیست که انتظار داشته باشیم به حقیقت حضرت حق نایل شویم. ولی با تذکر «وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ يُعَلِّمُكُمُ اللَّه‏»(بقره/282) نوعی آگاهی که آگاهیِ الهی است، در ازای تقوا ظهور می‌کند. آن آگاهی که با تقوا حاصل می‌شود، آگاهیِ خاصی است که در سعه و بسطِ انسان پیش آمده است. حال همان‌طور که اگر در نسبتی وجودی، به حضرت حق ‏رجوع کنیم، از حضور او بهره‌مند می‌شویم، بدون آن‌که به عین واقعیت او دست یابیم، اگر با سایر پدیدارها هم نسبتی وجودی برقرار کنیم و همه را آینه‌ی ظهورِ «وجود» بنگریم، با آن‌ها رابطه‌ای درست برقرار کرده‌ایم و در جهانی حاضر شده‌ایم که جهان اُنس با وجود است. 1️⃣ در آن صورت از یک جهت هرکس در جهان خود حاضر است و از جهتی دیگر انسان‌ها نسبت به همدیگر نیز احساس یگانگی می‌کنند و هرکس آینه‌ی دیگری می‌شود و خود را در دیگری جستجو می‌کند. تذکر تفکر فلسفیِ هیوم به کانت در این رابطه بود که کانت متوجه شد به جای تلاش برای آگاهی از عین واقعیت، که امری است محال، باید تلاش کرد در جهانی قرار گیریم که نسبتی با واقعیت در حوزه‌ی حضور خودمان با خودمان و با جهان پیدا کنیم و برای آن‌که این ارتباط، حضوری شود موضوع عقل عملی یا اخلاق به میان آمد که خود، به نوعی تقوا منجر می‌شود و رابطه‌ی حضوری و وجودی با اشیاء را پیش می‌آورد و از دوگانگیِ بین «نومن» و «فنومن» آزاد خواهیم شد.
خانه طلاب(بنیان ها)
📅 17 اسفند ماه 1399 📍خانه طلاب 🎵 #فایل_صوتی #جلسه_هجدهم #در_راستای_بنیان_های_حکمت_حضور_در_جهانی_بین
پی نوشت: 1️⃣ در این رابطه است که می‌توان به این موضوع هم فکر کرد که از این طریق زندگی معنا پیدا می‌کند و نیهیلیسم به حاشیه می‌رود. زیرا هرچه بیشتر با خودی که شدید شده است، زندگی می‌کنیم و نه با خودی که نسبتی واقعی و وجودی با عالَم ندارد و آن «خود» در پیش خود تنها می‌باشد. @khanehtolab
جلسه نوزدهم_ در راستای بنیان های حکمت حضور در جهانی میان دو جهان.MP3
39.75M
📅 24 اسفند ماه 1399 📍خانه طلاب 🎵 عنوان: نسبت ما با جریانهایی که در جهان معاصر ِ غرب از نظر فکری پیش آمد 👤با حضور آقایان توکلی متقی نجات بخش بحرینیان مرکزی @khanehtolab
خانه طلاب(بنیان ها)
📅 24 اسفند ماه 1399 📍خانه طلاب 🎵 #فایل_صوتی #جلسه_نوزدهم #در_راستای_بنیان_های_حکمت_حضور_در_جهانی_بی
متن بحث شده در باسمه تعالی نسبت ما با جریان‌هایی که در جهان معاصرِ غرب از نظر فکری پیش آمده 1- در دکارت «وضوح» و «تمایز» همان حقیقت است و لذا دیگر بحث مطابقت ذهن و عین مطرح نیست و این در شک دستوریِ دکارت با عنوان «من شک می‌کنم پس هستم» شکل می‌گیرد و دیگر مطالب دکارت را می‌توان در قالب دفاعیات او از نظریاتش دانست و اشکالاتی که به اندیشه‌ی او گرفته‌اند، مثل تفسیر «المیزان» و یا «اسفار» ملاصدرا که می‌توان گفت دو سوم مطالب این کتاب‌ها مربوط به جواب اشکالاتی است که به اندیشه‌ی آن اندیشمندان گرفته‌اند و عملاً روح نظریات آنها را باید در همان یک سوم نوشته‌های آن‌ها دنبال کرد. دکارت در تأملات خود نقطه‌ی آغازینِ «من چیستم» را به میان می‌آورد و با آن سؤال، فلسفه‌ی جدید شکل می‌گیرد، فلسفه‌ای که از جهان آغاز نمی‌کند، از آگاهی آغاز می‌نماید. 2- بحثِ دوگانه بودن «نومن» و «فنومن»، فرع مسئله‌ی کانت است. مسئله‌ی اصلی کانت «فاعل شناسا» می‌باشد و احساسی که انسان از خود دارد، به همان معنایی که خود را «فاعل شناسا» می‌داند. لذا معرفت در کانت اساساً فنومنال است و نه مطابقت ذهن با عین. از این جهت می‌گوید: «وقتی می‌توانیم بفهمیم جهان چیست که بفهمیم انسان چیست.» حتی در انگیزه‌های اخلاقی به بیرون از انسان نظر ندارد، به اراده‌ی انسان که موجب تعیّن‌بخشیِ انسان است نظر دارد. 1️⃣ 3- در تاریخ جدید به‌خصوص در انسان غربی، روحی در میان است که انسان، خود را احساس می‌کند ولی این «خود» همان انتخاب است و در انتخاب در نزد خود و نسبت به خود انتخاب می‌کند و از این جهت خودش یعنی آزادی و خودش یعنی احساس وجودِ خود، خودِ بیکرانه‌ای که نمی‌تواند در عین حال مخلوق نباشد. 2️⃣و در مخلوقیت خود «عینُ‌الربط»‌بودن خود به خالق را احساس ننماید و معنای حضور در جهان را با حالت قدسیِ خود احساس نکند، در نتیجه هستِ خود را که عینِ ربط است می‌یابد و برای پاس‌داشت «عینُ‌الربط»‌بودنش باید عبودیت خود را در نسبت با ربوبیت حضرت ربّ احساس کند. ۴- معاصربودن صدرا و دکارت و مواجهه‌ی نگاه صدرا با اندیشه‌ی دکارت در هویتی قدسی، 3️⃣مانند مواجهه‌ی انقلاب اسلامی با جهان مدرن است، و حضور انقلاب اسلامی در همان جهانی که جهان مدرن حاضر است، ولی با هویت قدسی. جناب ملاصدرا نیز در مواجهه با هست یا وجودی که دکارت مطرح کرد، در همان جهان حاضر شد ولی با نظری فاخر به «وجود» نظر کرد و نظر به بیکرانگی «وجود». در این حالت انسان در عین هویت تعلّقی‌اش با حضرت حق، که «هستِ هست‌ها» است، خود را در جهان احساس می‌کند. 4️⃣با هویتی وجودی که عین شعف است و هستی او عین مستی اوست. پی نوشت: 1️⃣آیا در این رابطه می‌توان به سخن آیت الله بهجت«رحمت‌الله‌علیه» فکر کرد که در رابطه با سلوک عرفانی می‌فرمایند: «علم تو، استاد تو است» با نظر به وسعتی که انسان در راستای حضور انسانی مثل امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در مدّ نظر دارد؟ 2️⃣این همان حضور در خردی است عمیق‌تر و واقعی که هرکس می‌تواند به آن نظر کند و جناب صدرالمتألّهین در حوزه‌ی فهم شیعی به آن نایل شد. 3️⃣در خبرها هست که مستشرقین در دربار شاه عباس مکرر از دکارت سخن می‌گفتند. این امر می‌تواند عاملی برای تفکر نسبت اصالت وجود با هویت عمیق قدسی باشد که جناب ملاصدرا در مواجهه با دکارت برایش پیش آمده است. 4️⃣در این رابطه باید نگاه هایدگر را بیرون از جهانی که با دکارت شروع شده قرار نداد. @khanehtolab
جلسه بیستم_ در راستای بنیان های حکمت حضور در جهانی میان دو جهان.MP3
34.75M
📅 15 فروردین ماه 1400 📍خانه طلاب 🎵 عنوان: نظر به آنچه هنوز نشده‌ایم! 👤با حضور آقایان توکلی متقی نجات بخش بحرینیان مرکزی @khanehtolab
خانه طلاب(بنیان ها)
📅 15 فروردین ماه 1400 📍خانه طلاب 🎵 #فایل_صوتی #جلسه_بیستم #در_راستای_بنیان_های_حکمت_حضور_در_جهانی_ب
متن بحث شده در برکات آگاهی از جایگاهی متافیزیکی 39- با توجه به این‌که «متافیزیک» یعنی قرارِ انسانی که امور عالَم را از دریچه‌ی مقولات و مفاهیم می‌بیند، باید متوجه شویم عموماً ما نیز در چنین فضایی فکر می‌کنیم و هنر متفکر آن است که متوجه‌ی دشوارهایی شود که تفکر متافیزیکی پیش می‌آورد و نسبت ما را با هستی و با خدا و تاریخ و جامعه، سراسر مفهومی می‌کند و عبور از آن یعنی عبور از اومانیسم و سوبژکتیویته و نیهیلیسم و بسته‌شدنِ راه تجارب نو. انسانی که با مفهومی‌کردن عالم، عالم را در بند خود می‌بیند، به نوعی خودخواهی می‌رسد که نسبت به بقیه برخوردِ تحقیرآمیز و کینه‌توزانه دارد و آگاهی بر جایگاه متافیزیک ما را از این صفات رذیله می‌رهاند. جهانی که انقلاب اسلامی مدّ نظر دارد، از یک طرف آگاهی از بن‌بست‌هایی است تفکر متافیزیکی پیش می‌آورد و از طرف دیگر حضور در عالمی است که حقیقت را در چشم‌اندازها دنبال می‌کند و نه در مفاهیم. نظر به آنچه هنوز نشده‌ایم! 40- با نظر به آنچه «قبلاً بوده‌ایم» و با توجه به آنچه «هنوز نشده‌ایم»، آری! با نظر به این دو، نسبت ما با عالَمِ تجدد از یک طرف و سنت‌های دینی که ریشه‌های تاریخی ما است، از طرف دیگر چگونه خواهد بود؟ اگر این نسبت مشخص شود می‌فهمیم چه‌چیزی هنوز نشده‌ایم. اگر مسئله را ساده نگیریم و در حقیقتِ نسبت خود با غرب تأمّل کنیم و این نسبت را امری تاریخی بدانیم، با شناختِ نست خود با غرب می‌توان به ضرورت و امکان‌های آن آگاه شد و بر این اساس جایگاه خود را مبتنی بر سنت‌های خود بررسی کرد و تعهد و مسئولیت تفکر در این دو موضوع را جدّی گرفت، به شرطی که با نگاه ایدئولوژی‌زدگی با موضوع برخورد نشود. زیرا فیلسوفان بزرگِ دوره‌ی جدید به رغم اختلافاتی که دارند، همه آموزگاران این دوره‌ی تاریخی هستند و به کمک آن‌ها می‌توانیم به هویت عالَمی که در آن به‌سر می‌بریم آگاهی یابیم، که چه هستیم و چه نسبتی با جهان داریم، زیرا با پیدایش عالم مدرن در پیوند ما با سنت‌های‌مان رخنه‌ای ایجاد شده و نمی‌توان گفت حضور در فضای امن سنت‌های‌مان ما را بس است و متوجه‌ی دگرگونی‌هایی که در بنیان جهان رخ داده و تاریخ را ورق زده، نشویم. آنچه در دوگانه‌ی جهان مدرن و سنت می‌تواند قرار گیرد، جهانی است بین آن دو، جهت طرحی تازه از بودن در جهان و نسبت‌داشتن با آن، ولی در دل سنت‌های اصیل دینی و فرهنگیِ خود، به جای اصرار بر شعار ساده‌اندیشانه‌ی رجوع به سنت ولی بدون توجه به معنای رجوع به سنت در تاریخی که در آن قرار داریم. راز پیش‌تازیِ ذات انقلاب اسلامی 41- با ظهور ناتوانایی‌های جهان مدرن و تأکید آن بر خودبنیادی بشر، جهانِ فرامدرن آرام‌آرام جای خود را باز می‌کند، با دغدغه‌‌ای که نسبت به عالم معنا دارد و در گشودن آن عالَم فرا روی بشر، انقلاب اسلامی در این تاریخ پیش‌تاز خواهد بود و حلقه‌ی واسطی است بین جهان معنوی و زندگی فعّال بشری که جهانی‌شده و در این رابطه امکان ادغام افق‌های متفاوت پیش آمده، تا انسان‌ها در تاریخی معنوی ولی با هویت‌های فرهنگی خاصِ تاریخِ خود، زندگی کنند. @khanehtolab
بسم الله الرحمن الرحیم ▫️برشی از مقدمه ی کتابِ جهانی میان دو جهان: جمعی از رفقا در کنار هم نشستیم تا نسبت به حضوری که انقلاب اسلامی در این تاریخ می‌تواند داشته باشد گفت‌وگو کنیم. نتیجه‌ی این گفتگو‌ها همه و همه منجر به آن شد تا افق‌هایی که به ظاهر آشکار نبود، تا اندازه‌ای آشکار شود و خطای بزرگی است. آری! بستر تفکر در نسبت با تاریخی که در آن قرار داریم، جمعِ رفقا را در برگرفته بود تا هرکس آنچه را که یافته است به ظهور و گفت آورد و هرکس آینه‌ای شود تا دیگری حضور تاریخی خود را در آن آینه اندیشه کند. با توجه به این امر است که باز تأکید می‌شود به هیچ‌وجه به دنبال یک نتیجه‌ی صریح و روشن نبوده‌ایم، زیرا باید اجازه داد همچنان در موضوع، تفکر شود و به چشم‌اندازی نظر شود که إن‌شاءالله در مقابل‌تان گشوده می‌شود. ▫️سلسله جلسات ِ " " به گفت و گو پیرامونِ نظریه ی با محوریتِ سخنانِ افراد مختلف از یافت خود در هر جلسه می پردازد! صوت هرجلسه بعد از برگزاری آن در کانال بارگذاری خواهد شد. @khanehtolab
00007-04-02-1400-mrEmadSoleymaniKhoshouei.mp3
47.58M
📍خانه طلاب 🎵 👤 گفت و گو با محوریت ارائه ی آقای عماد سلیمانی @khanehtolab
00006-31-01-1400-mrMehrdadMohammadi.mp3
18.14M
📍خانه طلاب 🎵 👤 گفت و گو با محوریت ارائه ی آقای مهرداد محمدی @khanehtolab
00008-05-02-1400-mrMajidAfqari.mp3
41.74M
📍خانه طلاب 🎵 👤 گفت و گو با محوریت ارائه ی آقای مجید افقری @khanehtolab
00009-07-02-1400-mrMojtabaKazemi.mp3
37.69M
📍خانه طلاب 🎵 👤 گفت و گو با محوریت ارائه ی آقای مجتبی کاظمی @khanehtolab
00010-08-02-1400-mrSayyedMohsenMousavian.mp3
49.18M
📍خانه طلاب 🎵 👤 گفت و گو با محوریت ارائه ی آقای سید محسن موسویان @khanehtolab
00011-12-02-1400-mrAliJazini.mp3
35.67M
📍خانه طلاب 🎵 👤 گفت و گو با محوریت ارائه ی آقای علی جزینی @khanehtolab
در راستای بنیان های حکمت حضور در جهانی بین دو جهان.MP3
49.95M
📅 26 اردیبهشت ماه 1400 📍خانه طلاب 🎵 عنوان: امید به آینده انقلاب، ولی نه با حضور در زبان مناسب 👤با حضور آقایان توکلی متقی نجات بخش بحرینیان @khanehtolab
خانه طلاب(بنیان ها)
📅 26 اردیبهشت ماه 1400 📍خانه طلاب 🎵 #فایل_صوتی #جلسه_بیست_و_یکم #در_راستای_بنیان_های_حکمت_حضور_در_ج
متن بحث شده در امید به آینده انقلاب، ولی نه با حضور در زبان مناسب 42- در رابطه با احساس تاریخیِ خود نسبت به انقلاب اسلامی چه می‌توان گفت، وقتی از یک طرف احساس می‌کنم حقیقتی مقابل‌ام گشوده است و با نورانیتی خاص که امیدی برای زندگی را در من شکفته است، ولی از طرفی چون همه‌ی تاریخ را فرا گرفته، آن‌چنان غیر قابل درک و مبهم می‌باشد که هیچ زبانی برای تبیین آن نمی‌یابم. مانده‌ام چگونه در این میانه از چیزی سخن بگویم که زبانی برای اشاره به آن بر من آشکار نشده است. همین اندازه می‌دانم چون در مقابل ذات انقلاب اسلامی خبیث‌ترین جریان‌های استکباری قرار گرفته‌اند تا آن را شکست دهند و خداوند حتماً مستکبران را نسبت به اهداف‌شان ناکام می‌گذارد، باید به آینده‌ی انقلاب اسلامی شدیداً امیدوار بود ولی نه از آن جهت که ما قدم‌های بلندی در شأن انقلاب برداشته‌ایم، بلکه به جهت ذات تاریخی انقلاب اسلامی و این‌که ما افتخار طرفداری از آن را در خود محفوظ داشته‌ایم. خطر سؤال از چیستی وجود و فراموشی آن 43- با حضور در جهانِ تفکر- اعم از تفکر اسلامی و تفکر در فلسفه‌ی غرب- متذکر این امر خواهیم بود که با تفکر نسبت به «وجود»، تفکر به جامعه برمی‌گردد، آن هم تفکر به «وجود» از آن جهت که وجود ذاتی خود آگاه دارد و «مُدرِکٌ لِذاتِه» می‌باشد و با تفکر است که «وجود» یا هستی ظهور می‌کند، وگرنه همچنان در مستوری می‌ماند. تفکر، تفکر وجود است. «وجود»، ابژه نیست تا از چیستیِ آن پرسش شود. «وجود» در افق تفکر، واجد آشکارگی است و نه آن‌که امری مقولی و مفهومی باشد. حتی سؤال از چیستیِ «وجود» به معنای فراموشی آن است. همچنان‌که کلّی‌بودن «وجود» سبب تهی‌شدن آن می‌گردد. باید مواظب بود گرفتار ورطه‌ی کلّی در دیدن وجود یا ابژه‌کردن آن نباشیم تا گرفتار ناکارآمدی آن گردیم و از آشکارگی هستی محروم شویم و لازمه‌ی این امر بصیرتی است که در آن شناختی از اگزیستانسیال در میان باشد و هستی در این حالت خود را نشان می‌دهد و اتفاقاً در این نوع مواجهه با هستی نه‌تنها انسان برای خودِ انسان کشف می‌شود سایر موجودات نیز خود را می‌نمایانند و آینه‌ی سبحانی حضرت اللّه می‌شوند از آن جهت که «وجود» هرگزقابل احاطه نیست. @khanehtolab
00012-02-03-1400-mrOmidMaktoubian.mp3
34.15M
📍خانه طلاب 🎵 👤 گفت و گو با محوریت ارائه ی آقای آمید مکتوبیان @khanehtolab
درراستای بنیان های حکمت حضور درجهانی بین دو جهان.MP3
51.09M
📅 2 خرداد ماه 1400 📍خانه طلاب 🎵 عنوان: تبعات سوء غفلت از حیات اجتماعی 👤با حضور آقایان توکلی متقی نجات بخش بحرینیان @khanehtolab
خانه طلاب(بنیان ها)
📅 2 خرداد ماه 1400 📍خانه طلاب 🎵 #فایل_صوتی #جلسه_بیست_و_دوم #در_راستای_بنیان_های_حکمت_حضور_در_جهانی
متن بحث شده در تبعات سوء غفلت از حیات اجتماعی 45- انقلاب اسلامی به عنوان جهانی بین دو جهان نمی‌تواند به توسعه‌ی انسانی فکر نکند زیرا تجربه‌ی تاریخی نشان داده رفاهِ صرف، نه راضی‌کننده‌ی روح انسان‌ها است و نه می‌تواند در فضایی که وجود انسانی انسان رشد نکرده پایدار باشد زیرا به عدالت که غذای روح انسان است فکر نشده، امری که ما نیز هنوز به جهت آثارِ غرب‌زدگی‌مان در آن قرار داریم. در توسعه‌ی انسانی به عقود الهی و قراردادهای اجتماعی به عنوان ستون بقای انقلاب اسلامی فکر ‌می‌شود که البته تا کنون در این مورد کوتاهی‌های چشم‌گیری شده، زیرا فقه موجود بیشتر در حوزه‌ی فردی رشد کرده است و تکلیف مکلَّف را در حوزه‌ی اجتماعی به طور جدّی دنبال نکرده و در موضوع مواجهه با ابعاد جامعه‌ی اسلامی به کمک آیات و روایات آن‌ طورکه امروز نیاز است تلاش نشده. وقتی عهدی الهی در نسبت به مسائل در میان نباشد، موضوع حق و باطل در میان نخواهد بود و به راحتی در مصرف، اسراف می‌شود و در انجام امور، تعهد لازم إعمال نمی‌گردد، زیرا انسان‌ها خود را عضوی اساسی برای حیات جامعه به حساب نمی‌آورند، هرکس خود را سلولی جدا از بقیه احساس می‌کند و لذا نظم لازم که در نسبت با بقیه معنا دارد، چندان معنا نخواهد داشت تا روحیه‌ی هماهنگی اجتماعی، خود را به ظهور آورد و به بهانه‌ی دینداری و رعایت تکالیف شرعی، در به‌کاربردن عقل معاش چندان جدّی نخواهند بود. چاره‌ی کار آن است که افراد به درک حضور تاریخی خود در بستر انقلاب اسلامی با جدّیتِ تمام نایل شوند. چیزی که تا حدودی در مرحله‌ی تاریخ دفاع مقدس پیش آمد. سهیم‌شدن در خِرد مدرن در عین حفظ هویت 46- حضور در جهانی بین دو جهان از طریق انقلاب اسلامی، نوعی سهیم‌شدن در خرد مدرن است، در عین حفظ هویت که این خود به خود با نوعی از تفکر و هویتی جدید محقق می‌شود و نه با التقاط و یا ترکیب و یا گزینش. زیرا هیچ‌کدام از این نوع برخورد با تمدن غربی جواب داده نشده، باید به تمدنی دیگر فکر کرد که بنیاد آن در عین آن‌که بر انسانیت و مناسبات انسانی است، حضور خدا در عالم را محقق می‌کند و این فراتر از تمدنی است که خود را با تکنولوژی معنا کرده است و در حال حاضر به جایی رسیده که دیگر امکان بازسازی در خود را ندارد زیرا اساساً نتوانست متوجه‌ی ابعاد متعالی انسان باشد و ناخودآگاه دربندِ سیطره تکنولوژی است. @khanehtolab
در راستای بنیان های حکمت حضور در جهانی بین دو جهان.MP3
29.2M
📅9 خرداد ماه 1400 📍خانه طلاب 🎵 عنوان: باید شکار عشق شد ولی نه عشقِ افلاطونی 👤با حضور آقایان متقی شاهچراغی موسویان @khanehtolab
خانه طلاب(بنیان ها)
📅9 خرداد ماه 1400 📍خانه طلاب 🎵 #فایل_صوتی #جلسه_بیست_و_سوم #در_راستای_بنیان_های_حکمت_حضور_در_جهانی_
متن بحث شده در باید شکار عشق شد ولی نه عشقِ افلاطونی 47- انقلاب اسلامی با حضور جهانی‌اش، در مواجهه با خرد مدرن معنای خود را در جهانی بین دو جهان تعیین کرده است. در این معنایابی از نظر به حقیقت، به هر معنایی که نظر به حقیقت را در نظر بگیریم، غافل نیست، زیرا به آن نوع آگاهی که فوق آگاهی مفهومی است و با مراقبه حاصل می‌شود، می‌اندیشد که منجر به ظهور راه‌های جدید می‌شود زیرا «وجود» خود را در معرض تجلیاتی که در چشم‌اندازِ خود یافته، قرار می‌دهد و در بستر این نوع حضور، باید متوجه بود که باید شکارِ عشق شد ولی نه عشق افلاطونی. شکار عشق به صورتی‌که در جای جای صحنه‌های انقلاب اسلامی، به‌خصوص در صحنه‌های دفاع مقدس، به صورت‌های مختلف به ظهور آمد و قوام امروزِ هر انسانی در همین رابطه شکل می‌گیرد که در مواجهه با خِرد مدرن در عین نظر به حقیقت است و این را باید در حضور تاریخی خود در انقلاب اسلامی جستجو کرد. فرهنگِ خسروانی در بستر اسلام 48- ناسیونالیسم با تأکید بر ایرانیت هیچ ربطی به حضور ایران در بستر انقلاب اسلامی ندارد. آن ناسیونالیسم علاوه بر آن‌که نوعی برگشت به سلطنت است، نوعی برتری‌جوییِ نژادی در آن نهفته است، مضافاً که تجربه نشان داده با غرب‌زدگی همراه است و آن غیر از حضور اسلام است با خرد ایرانی، در مواجهه با خرد مدرن که منجر به جهانی بین دو جهان می‌شود و ما بر آن تأکید داریم به عنوان نظر به تمدنی عقلانی در بستر اسلام ولی با فرهنگ خسروانی، امری که در بنیان انقلاب اسلامی که متأثر از تشیع است به مرور ظهور می‌کند و به همان صورتی که خِرد خسروانی در مواجهه با اسلام، اسلام را از آنِ خود کرد بدون آن‌که حتی زبان خود را از دست بدهد و توانست با زبان فاخری که داشت، اسلام را معنا کند و این بر عکس مللی بود که در مواجهه با اسلام زبان عربی را پذیرفتند زیرا زبان‌شان توانایی فهم و تبیین معارف اسلامی را نداشت. حال با توجه به توانایی ایرانی که توانست با خرد خسروانی خود در مواجهه با اسلام خود را در آن تاریخ حاضر کند؛ نباید در این فکر بود که امروز ایران یعنی تشیّع و یعنی انقلاب اسلامی در هویت امروزین بشر می‌تواند در مواجهه با خرد مدرن در عین بهره‌گیری از آن در نزد خود باشد؟ باده از ما مست شد، نِی ما از او 49- شهدایی مثل شهید حججی‌ها و حاج قاسم سلیمانی‌ها نشان دادند که می‌توان در بستر انقلاب اسلامی شکار عشق شد و این در حالتی پیش آمد که انقلاب اسلامی تلاش دارد از درون به زندگی و به عالم معنا ببخشد. با انقلاب اسلامی نسبتی خاص بین درون انسان و زندگیِ بیرونی شکل گرفت و آنچه در درون انسان‌ها به عنوان آرمان، مطلوب زندگی بود، در بیرون ظاهر شد و انقلاب اسلامی آن باده‌ای شد که با انطباقی که نسبت به آرمان‌های درونی ما داشت، ما را مست نمود، در حالی‌که بنیان آن مستی از درون بود، به همان معنایی که به گفته‌ی مولوی: باده از ما مست شد، نی ما از او قالب از ما هست شد، نی ما از او پس ما هستیم که به عالَم معنا می‌دهیم حتی به آن‌ها «نام» دادیم تا آشکارشان کنیم و در همین رابطه حضرت حق به آدم و آدمیت دستور داد: «يا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمائِهِم»(بقره/33)‏ ای آدم! آن‌ها را به اسمائشان آگاه کن تا خود را بفهمند. پس در واقع: ای میّ بترم از تو، من باده‌ترم از تو پرجوش‌ترم از تو، آهسته که سرمستم زیرا: باغ‌ها و میوه‌ها اندر دل‌ است عکس لطف آن برین آب و گِل است پس ما جهان خود را در درون خود می‌سازیم و پیرو آن بیرون را شکل می‌دهیم، برعکسِ سیاسیون و مطففین که خود را چیزی می‌دانند در بین چیزها. در این رابطه عالَم ما آن چیزی نیست که نسبت به آن فکر می‌کنیم، بلکه آن چیزی است که در آن زندگی می‌کنیم و ما نسبت به آن گشوده هستیم و آن نیز نسبت به ما گشوده است و ما تنها با آن عالم ارتباط داریم، بدون آن‌که اُبژه‌ی ما باشد و اساساً ما مالک آن نیستیم بلکه چشم‌اندازی است که ما در آن زندگی می‌کنیم و حقیقت آن، جهانی است گشوده برای زندگی که البته ممکن است شیطان با طرح جهان‌های توهّمی، آن جهان گشوده را برای ما تنگ کند. باید مواظب خود بود که از جهان فراخ خود به جهان تنگ و تاریک غرب‌زدگی سوق داده نشویم. @khanehtolab