کلبه عاطفه🏠🌱
صبح موقعی که داشتم نرگس رو آماده میکردم، خیلی گریه زاری کرد و بهانه گرفت. یهو کنترل خودمو از دست دا
بعد بهش گفتم: تو دختر خوبی هستیا! منم خیلی دوستت دارم ولی یه سری از رفتار هات واقعا بده و اذیتم میکنه. مثلا میخوای یه کاری برات انجام بدن، با گریه میگی. فکر میکنی با گریه بگی، بهتر حرفتو گوش میدن. این اصلا خوب نیست. وگرنه من خیلی دوستت دارم.😍🙂
دیدم صاف وایستاده، داره با دکمه لباسش بازی میکنه و بهم خیره شده.
گفتم:چی شد؟
گفت: دارم فکر میکنم چرا باید این رفتار غلط رو انجام بدم؟!😔🙄( خدایی فکر نمیکردم بتونه این طوری جمله بندی کنه. جدیدا یه چیزای بهت آوری از نرگس میبینم)
امیدوارم اینم مثل بدغذایی دیگه تا چند وقت تکرار نشه.🤲
#مادرانه
#خانوادگی
#روزمره
#کلبهعاطفه
https://eitaa.com/joinchat/3451519230C6fa3f1b279
فکر کنید! از صبح تا حالا وسط این همه کار چندین پست گذاشتم. تازه این یه بخش کوچیکی از موقعیت های مواجهه من با بچههام هست. چیزی که خودتون هم تجربه کردید...
حالا تازه روز به نصف رسیده و تا وقت خواب کلی راهه...
میدونید چی میخوام بگم؟!
این همه موقعیت هرروز هرروز برای ما پیش میاد و داریم توی تک تک این موقعیت ها شخصیت بچه هامونو میسازیم. گاهی با توجه و مراقبه و گاهی بدون توجه و با مسامحه...
بعد وقتی بچه بزرگ میشه و رفتار یا شخصیتش مشکل دار میشه، می گیم نمیدونم چه خطایی به درگاه خدا کردم که دچار این عذاب شدم!
اینا همه خطاهایی هست که مرتکب میشیم و حواسمون به جبران به موقع اونها نیست.😔😢😢😢
خدایا ما رو به خاطر کوتاهیمون در حق بچه هامون ببخش و خودت به فضل و کرمت غفلت های ما رو جبران کن و بچه هامونو عاقب بخیر کن!🤲
#تفکرات
#کلبهعاطفه
https://eitaa.com/joinchat/3451519230C6fa3f1b279
این اسکرین، بازخورد یکی از اعضای کاناله به مطالب امروزم😎😎😎
طفلک نمیدونست من تواضع ندارم😅😅
بعد از اجازه از خودش پیامشو اینجا گذاشتم.😌
برم یکم خودمو بشکنم وگرنه کل هیکلمو عینک دودی😎 میگیره😂😂
چرا وایفای قطعه؟!!😄😄😄
#کلبهعاطفه
https://eitaa.com/joinchat/3451519230C6fa3f1b279
محمدحسین دنبال فاطمه میکرد. فاطمه هم وقتی خسته شد اومد پیشم گفت: مامان داداش اذیتم میکنه.
نگاش کردم دیدم دکمه های ژاکتشو ضبدری بسته🤦🏻♀
میگم چرا این جوری دکمههاتو بستی؟!
میگه خوشم میاد. 🤦🏻♀🤦🏻♀
منم دیدم توی استدلال ازش کم آوردم رفتم به طرفداری ازش با علی که بغلم بود، گذاشتم دنبال محمد حسین. دو تایی پولتیک* زدیم یع کنجی گیرش انداختیمو علی با همکاری من، چند تا مشت زد تو صورت محمدحسین(من دست علی رو که طبق قاعده مشت هست گرفتم کوفتم بر دهان متجاوز😃)
بعدشم علی گفت(الکی مثلا خودش گفته😜): داداس*! کنجی گیرت آبُردم* سند* تا زدم فتر* نتنی* دبازده* سال توسیت* ترم زورت بهم میرسه.
محمد حسین مرده بود از خنده🤣🤣🤣
پولتیک:سیاست
داداس: داداش
آبردم: آوردم
سند: چند
فتر:فکر
نتنی: نکنی
دبازده: دوازده
توسیت: کوچیک
#مادرانه
#خانوادگی
#کلبهعاطفه
https://eitaa.com/joinchat/3451519230C6fa3f1b279
کلبه عاطفه🏠🌱
محمدحسین دنبال فاطمه میکرد. فاطمه هم وقتی خسته شد اومد پیشم گفت: مامان داداش اذیتم میکنه. نگاش کرد
از کلمه های درس جدید، هر کدوم یه خط بنویسید شاید دندون شیریاتون دوباره در اومد😂😂😜
🌺😊
امسال قصد ندارم به خاطر علی، ارشد شرکت کنم. پارسال شرکت کردم ولی جور نشد درس بخونم🤰🏻 بعد نشد چشم دانشگاهو کور کنم. وگرنه منم الان وسط شعارا بودم😅 از وسط دانشگاه تهران براتون گزارش میدادم...📣
خلاصه... امسال نمیخوام شرکت کنم. هی پیامک ماهان میاد.🤦🏻♀
طفلیا ارشد بدون من بهشون مزه نمیده! انگار پارسال با من یه جوری صفا داده بهشون که امسالم میخوان حتما من باشم.😃
داره میگه تو بمیری بدون تو اصلا دیگه حال نمیده😂😂😂😜😜
#شخصی
#کلبهعاطفه
https://eitaa.com/joinchat/3451519230C6fa3f1b279
کلبه عاطفه🏠🌱
امسال قصد ندارم به خاطر علی، ارشد شرکت کنم. پارسال شرکت کردم ولی جور نشد درس بخونم🤰🏻 بعد نشد چشم دان
در مورد این یادم باشه فردا یه چیزی بگم🌺🌺
#کلبهعاطفه
روزمرگیهای یه مامان مشاور🤱🏻 با چهارتا بچه نازش...😇
دغدغه هاش و اتفاقاتی که براش میفته داخل خونه، همراه با اصول تربیتی که اون مادر 🙅🏻♀توی زندگیش برای بچهها اجرا میکنه...🌿
(فقط تا اذان مغرب پست میذاره.😊🌺)
روی لینک بزنید و باهاش همراه بشید👇
عضو شوید
https://eitaa.com/joinchat/3451519230C6fa3f1b279
اوقات خوش آن بود که با یار به سر شد
باقی همه بی حاصلی و بی ثمری بود🍂
#سلامصبحبخیر
#کلبهعاطفه
https://eitaa.com/joinchat/3451519230C6fa3f1b279
آقا این بچه همسایه بالایی ما خیلی سر و صدا میکنه. در و محکم میکوبونه... یه چیزایی میکوبونه زمین، نمیدونم چیه، ولی یهو یه چیزی کوبیده میشه به سقفمون....
هم سن محمدحسینه ها ولی کلا ذهنیت منو نسبت به پسر بچه دوازده ساله مخدوش کرده. فکر کنم سال دیگه به جای سیبیل قراره شاخ در بیاره؛ هرکی نزدیکش بشه شاخ بزنه.
یه بار یه صدایی میومد، تاتاراپ تاتاراپ صدا میداد...نشسته بودیم، منم گفتم: کره الاغ کدخدا یورتمه میرفت تو اتاقا...😂😂😂
ملت اینجا دیوارو گاز میزدن...به خدا انگار یورتمه میرفت...😅😅😅
در مورد این پسره یه چیزی باید بهتون بگم.
#تفکرات
#چهقدرماخوبیم
#کلبهعاطفه
https://eitaa.com/joinchat/3451519230C6fa3f1b279