فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آموزش کاردستی تابلوی درخت خوشگل رنگی رنگی 😍
#کاردستی
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1736894T14530115(Web)-mc.mp3
6.14M
🐴نصرالدین به یک خر خوب و کاری نیاز داشت.
🥷برای همین سوار خر پیرش شد و به بازار رفت دزدی که خر شده بود
🙂یک روز «نصرالدین» به بازار می رود تا یک خر جوان و سرحال بخرد.
🔎موضوعات قصه
#دزدی
#ملا_نصرالدین
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1737104T15142659(Web)-mc-mc.mp3
2.75M
☎️آقا تلفن روی یک میز در یک اتاق زندگی می کرد و هی زنگ می زد.
😡در خانه، تلفن قدیمی وجود داشت که صدای آن همه اعضاء خانه را آزار می داد
👩🏻🦳به جز یک نفر، آن هم مادربزرگ بود که نه تنها از زنگ تلفن بدش نمی آمد بلکه آن را دوست هم داشت.
🔎موضوعات قصه
#تلفن
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1736895T14393307(Web)-mc.mp3
9.02M
🤴🏻پادشاه به جنگ رفت و پسرش را جانشین خود کرد.
🤷♂اما پادشاه به پسرش سفارشی کرد. او به پسرش گفت: تا وقتی من برنگشته ام نباید ازدواج کنی.
🧕🏻مسافرت پادشاه ده سال طول کشید و شاهزاده جوان تصمیم گرفت به دنبال همسر آینده اش به سفر برود
🔎موضوعات قصه
#شاهزاده
#ازدواج
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چراغ زنبوری 😍🐝
#کاردستی
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1737185T13833121(Web)-mc.mp3
4.17M
👨🏻مسافر جوان در ده گردش می کرد و با همه ی مردم حرف می زد اما مردم چیزی از او نمی دانستند.
🧑🌾کشاورز در بیرون از ده مزرعه ای داشت و تا غروب در آنجا کار می کرد. یک روز مسافری از راه رسید که دنبال جایی برای ماندن می گشت.
🏞مسافر با او به مزرعه رفت و منتظر شد تا غروب شود.
🔎موضوعات قصه
#غاز
#تخم_طلا
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1737216T14555828(Web)-mc.mp3
4.36M
🐊خرگوش سفید با یک تمساح وسط یک جزیره زندگی می کردند.
در جزیره همه ی فامیل ها با هم زندگی می کردند.
🐇خرگوش قهوه ای برادر خرگوش سفید بود و از این که به جزیره آمده خوشحال بود.
🤔همه چیز عالی بود فقط یک مشکل وجود داشت ...
🔎موضوعات قصه
#خرگوش
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1736571T13331867(Web)-mc (۱).mp3
3.96M
👧🏻مریم کوچولو فکر می کرد که پدر و مادرش فقط نادر را دوست دارند.
👶🏻نادر برادر کوچولوی مریم است. او به دوستش می گوید: مادر و پدرم وقتی نادر تب کرده بود خیلی مواظب او بودند.
😡وقتی که او امتحان داشت هم فقط به او کمک می کردند.
🔎موضوعات قصه
#حسادت
#نوزاد
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گلدانهای بازیافتی🪴🪴
#کاردستی
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1736909T14089155(Web)-mc.mp3
5.13M
🥷عده ای بازرگان در راه استراحت می کردند که به یک دزد می رسند.
🦹♂دزد که مردی قوی و ترسناک بود به اموال بازرگان ها نزدیک شد تا دزدی کند. اما نگهبان ها همه جا مراقب بودند.
🐴دزد تصمیم گرفت به طویله برود و یک اسب بدزدد.
🔎موضوعات قصه
#میمون
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1737102T13850869(Web)-mc.mp3
3.94M
🐬دو دلفین به نام های دیدی و نانا در دریای بزرگی زندگی می کردند.
🦈او دو دلفین خواهر و برادر بودند. یک کوسه پدر و مادر آنها را کشته بود.
🔎موضوعات قصه
#شجاعت
#دلفین
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1736957T14482726(Web)-mc.mp3
5.12M
👩🏻🦳زن فقیری در روستایی زندگی می کرد. او کارش توربافی بود.
🧑🏻🦱پسرش تورها را به بازار می برد و می فروخت.
🥖یک روز پیرزن به پسر گفت که امروز سعی کن این تور را با قیمت بیشتری بفروشی تا برای همسایه نان بخری چون به او نان بدهکاریم .
🔎موضوعات قصه
#کدو_تنبل
#فقر
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاردستی اردک زیبا 🦆🦆
#کاردستی
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1736619T13105203(Web)-mc.mp3
5.44M
🐑چوپانی بود که بیست گوسفند را از پدرش به ارث برده بود اما او دلش می خواست به شهر برود.
🧔🏻♂او در خیال فرومی رفت و فکر می کرد.
🤔او با خودش می گفت: می گفت کاش من هم ثروتمند بودم و درشهر زندگی می کردم.
🔎موضوعات قصه
#چوپان
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda