eitaa logo
رسانه کودک ایران صدا
2.3هزار دنبال‌کننده
26 عکس
440 ویدیو
1 فایل
کانال رسمی رسانه کودک ایران صدا سرگرمیهای جذاب و آموزنده تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست. دنیای قصه، شعر و ترانه، کتاب گویا با اجرای چهره ها و هنرمندان ملی . iranseda.ir" rel="nofollow" target="_blank">kids.iranseda.ir دریافت اپلیکیشن از: iranseda.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
D1737185T14208544(Web)-mc.mp3
4.09M
🧔🏻‍♂مرد خارکنی روزی با ناراحتی داشت از کوچه های ده رد می شد. محکم در خانه ی نصرالدین را زد. 👣نصرالدین عصبانی شد و پاهایش را به نصرالدین نشان داد و گفت: من کفش ندارم پاهایم زخمی شده. آمده ام تا فکری برایم بکنی. 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1736893T16656026(Web)-mc (۱).mp3
4.91M
🤴🏻در دوران قدیم پادشاهی زندگی می کرد که رابطه ی خوبی با مردم نداشت. 😄روزی پادشاه روی تختش تکیه داده بود و با اطرافیانش بلند بلند می خندید. 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آموزش کاردستی تابلوی درخت خوشگل رنگی رنگی 😍 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1736894T14530115(Web)-mc.mp3
6.14M
🐴نصرالدین به یک خر خوب و کاری نیاز داشت. 🥷برای همین سوار خر پیرش شد و به بازار رفت دزدی که خر شده بود 🙂یک روز «نصرالدین» به بازار می رود تا یک خر جوان و سرحال بخرد. 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1737104T15142659(Web)-mc-mc.mp3
2.75M
☎️آقا تلفن روی یک میز در یک اتاق زندگی می کرد و هی زنگ می زد. 😡در خانه، تلفن قدیمی وجود داشت که صدای آن همه اعضاء خانه را آزار می داد 👩🏻‍🦳به جز یک نفر، آن هم مادربزرگ بود که نه تنها از زنگ تلفن بدش نمی آمد بلکه آن را دوست هم داشت. 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1736895T14393307(Web)-mc.mp3
9.02M
🤴🏻پادشاه به جنگ رفت و پسرش را جانشین خود کرد. 🤷‍♂اما پادشاه به پسرش سفارشی کرد. او به پسرش گفت: تا وقتی من برنگشته ام نباید ازدواج کنی. 🧕🏻مسافرت پادشاه ده سال طول کشید و شاهزاده جوان تصمیم گرفت به دنبال همسر آینده اش به سفر برود 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1737185T13833121(Web)-mc.mp3
4.17M
👨🏻مسافر جوان در ده گردش می کرد و با همه ی مردم حرف می زد اما مردم چیزی از او نمی دانستند. 🧑‍🌾کشاورز در بیرون از ده مزرعه ای داشت و تا غروب در آنجا کار می کرد. یک روز مسافری از راه رسید که دنبال جایی برای ماندن می گشت. 🏞مسافر با او به مزرعه رفت و منتظر شد تا غروب شود. 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1737216T14555828(Web)-mc.mp3
4.36M
🐊خرگوش سفید با یک تمساح وسط یک جزیره زندگی می کردند. در جزیره همه ی فامیل ها با هم زندگی می کردند. 🐇خرگوش قهوه ای برادر خرگوش سفید بود و از این که به جزیره آمده خوشحال بود. 🤔همه چیز عالی بود فقط یک مشکل وجود داشت ... 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1736571T13331867(Web)-mc (۱).mp3
3.96M
👧🏻مریم کوچولو فکر می کرد که پدر و مادرش فقط نادر را دوست دارند. 👶🏻نادر برادر کوچولوی مریم است. او به دوستش می گوید: مادر و پدرم وقتی نادر تب کرده بود خیلی مواظب او بودند. 😡وقتی که او امتحان داشت هم فقط به او کمک می کردند. 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گلدان‌های بازیافتی🪴🪴 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1736909T14089155(Web)-mc.mp3
5.13M
🥷عده ای بازرگان در راه استراحت می کردند که به یک دزد می رسند. 🦹‍♂دزد که مردی قوی و ترسناک بود به اموال بازرگان ها نزدیک شد تا دزدی کند. اما نگهبان ها همه جا مراقب بودند. 🐴دزد تصمیم گرفت به طویله برود و یک اسب بدزدد. 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1737102T13850869(Web)-mc.mp3
3.94M
🐬دو دلفین به نام های دیدی و نانا در دریای بزرگی زندگی می کردند. 🦈او دو دلفین خواهر و برادر بودند. یک کوسه پدر و مادر آنها را کشته بود. 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1736957T14482726(Web)-mc.mp3
5.12M
👩🏻‍🦳زن فقیری در روستایی زندگی می کرد. او کارش توربافی بود. 🧑🏻‍🦱پسرش تورها را به بازار می برد و می فروخت. 🥖یک روز پیرزن به پسر گفت که امروز سعی کن این تور را با قیمت بیشتری بفروشی تا برای همسایه نان بخری چون به او نان بدهکاریم . 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاردستی اردک زیبا 🦆🦆 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda