کودک یار مهدوی مُحکمات
#آموزش_مربی #قسمت_ششم ✴️راه کار تربیتی : برای نهادینه سازی ودرونی کردن رفتاری در کودکان باید از راه
#آموزش_مربی
#قسمت_هفتم
📌اهمیت شناخت دوره ی کودکی در تربیت فرزندتان:
✨امام صادق(علیه السلام) فرمودند:👇
"کسی که بدونِ دانش و شناخت دست به انجام کاری زند مانند رونده ای در بیراهه است که هر چه سرعتش بیشتر باشد از مقصد دورتر خواهد شد و با سرعتش جز دوری و گمراهی چیزی بر او نیست.
✴️در نتیجه:برای انتقال مفاهیم مهدوی ابتدا باید شخصیت کودک و ابعاد وجودی او در استعدادها،قابلیت،نیازها و کاستی او شناخته شود.
👌💠باید (نکاتِ تربیتیِ)ابعاد رشدِ اعم از (جسمی،فکری،اخلاقی،اجتماعی عاطفی و نابهنجاریهای عاطفی )کودک را بیاموزیم و آگاهی داشته باشیم.
☑️کودکیار مهدوی محکمات را در ایتا دنبال کنید 👇:
🆔https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
#زیبایی_های_ظهور #قسمت_ششم ☑️کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری در کودکان) 🆔https:
#زیبایی_های_ظهور
#قسمت_هفتم
☑️کودکیار مهدوی محکمات
(تخصصی ترین کانال مهدی باوری در کودکان)
🆔https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
🔔🔔 #زنگ_پرسش_و_پاسخ 📌#قسمت_ششم 6⃣بهترین کار در زمان غیبت امام زمان ارواحنا فداه چیست؟ 🅾پاسخ ما: خ
🔔🔔 #زنگ_پرسش_و_پاسخ
📌#قسمت_هفتم
7⃣:چگونه امام زمان ارواحناه فداه عمری هزار ساله دارند؟
🅾پاسخ ما:
آیا تاکنون به انواع موهایی که در سر و صورت می روید، دقت کرده اید؟
با این که تمام این موها در یک سر و صورت هستند، اما موهای سر زیاد رشد می کنند، اما موهای ابرو کمتر و موهای مژه از آن هم کمتر و ازطرف دیگر موهای سر زودتر از موهای ابرو و مژه سفید می شوند و حتی موهای مژه ممکن است تا آخر عمر اصلا سفید نشود، در حالی که همه در یک سر و صورت هستند.
امام زمان علیه السلام هم زنده در جهان است و تا موقعی که ظهور کند و همه مردم جهان 🌎را از دست ستمگران👹 نجات دهد و حکومت اسلامی🌟 را در تمام زمین🌍 اجرا کند، عمر خواهد کرد، هر چند، چند هزار سال طول بکشد.
بنابراین، همانطور که خداوند این چنین اراده فرموده در یک سر و صورت، یکی
زود رشد کند، یکی دیرتر، یکی زود سفیدشود
و یکی دیرتر و دیگری اصلا سفید نشود.
عمر انسان نیز همین گونه است. گاهی اراده و قدرت خدا به این می شود که به بعضی عمر طولانی دهد مانند حضرت نوح علیه السلام ✨که عمری بیش از هزار سال داشت یا اصحاب کهف که خوابی سیصد ساله داشتند، همان خدا اراده فرموده که به امام زمان (علیه السلام )✨عمری طولانی دهد و تا فراهم شدن زمینه ظهورش او را زنده نگه دارد.
همچنین پیامبر ( علیه السلام )✨امامان را تک تک معرفی کردند که اول آنها امام على(علیه السلام)✨ است و آخرشان امام مهدی (علیه السلام)✨ از نسل ایشان است وبعد از غیبتی طولانی ظهور میکنند.
☑️کودکیار مهدوی محکمات
(تخصصی ترین کانال مهدی باوری در کودکان)
🆔https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
#قصه_شب #قسمت_ششم 🌱(شهر ظهور)🌱 بعد از کمی دوچرخه سواری🚴♂، بستنی قیفی های🍦🍦 بزرگی ر
#قصه_شب
#قسمت_هفتم
🌱(شهر ظهور)🌱
کاوه از تعجب 😳چیز دیگری نپرسید. وقتی نزدیک دیوارهای شبیه بستنی🍦 رسید؛ جوانان مؤدب و مهربانی را دید که به همراه چند کودک👨👦👦، مشغول پذیرایی از میهمانان 🍱شهر بودند. یکی از آنها با دیدن کاوه 🧑و دوچرخه🚲، به سمتشان آمد و خوش آمد گفت. از آن طرف کودکی به کاوه بستنی 🍦تعارف کرد. او باورش نمی شد، آن همه بستنی خوشرنگ را یکجا ببیند. کاوه می خواست پول بستنی ها را حساب کند؛ اما متوجه شد چیزی همراهش نیست. کودک با دیدن او لبخندی زد و گفت: « نگران نباش، صلواتیه»..
با شنیدن این حرف، او یاد روزهای نیمه شعبان افتاد که به همراه پدرش و بچه های هیئت، صلواتی از مردم پذیرایی می کردند، اما الآن به چه مناسبتی آنها ایستگاه صلواتی راه انداخته بودند؟
┄┅═✧⭐️🌹⭐️✧═┅┄
☑️کودکیار مهدوی محکمات
(تخصصی ترین کانال مهدی باوری در کودکان)
🆔https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
#والدین_بخوانند 🐌🐌🐌🐌🐌🐌🐌🐌🐌 #ادامه_مبحث #قسمت_ششم 💠 دختر شما از مدرسه به منزل می آید، بلافاصله از چش
#والدین_بخوانند
🐌🐌🐌🐌🐌🐌🐌
#ادامه_مبحث
#قسمت_هفتم
💠 باید به این نکته توجه داشته باشیم که کودکان، چگونگی واکنش به احساسات را از بزرگ تر ها یاد می گیرند.
✨موقعی که بزرگ ترها احساسات خودشان را با تجربه خوشحالی و یا ناراحتی و ...، بیان می کنند، مثل ؛
《من خیلی خوشحالم 》🤗 یا 《من ناراحتم 》😔
اکثر اوقات کودکان ، یاد می گیرند احساسات درونی خویش را، با کلمات ، بیان کنند.
✅ وقتی کودکان یاد می گیرند مشکلات خویش را حل کنند، مسلما قادر به فکر کردن به نتایج وپیامدهای رفتار خویش هم خواهند بود ، واین مسئله باعث خواهد شد
🍃جهت ارتباط برقرار کردن با دیگران
🍃بیان افکار واحساسات خویش
🍃وایمنی حاصل از آن ، تصمیم بگیرند.
💠 کنترل هیجان :
⛔️خشم و کَج خُلقی
❌❌پسر سه ساله شما ، در فروشگاه ، کنارقفسه خوراکی ها ایستاده و از شما می خواهد یکی از آن هارا برایش خریداری کنید ، ولی شما به خاطر اینکه بسیار شیرین است ، مخالفت می کنید واز او می خواهید، نوع کم شیرین آن را انتخاب کند. او با خشم 😡🛒چرخ دستی را فشار می دهد😩وبی تابی می کند ، شما نیز احساس ناراحتی می کنید 😣، او کج خلقی دیگری را شروع می کند😫 که قبلا هم این کار را کرده بود، رفتار او روز به روز بدتر و غیر قابل تحمل می شود، او در فروشگاه، جیغ می زند وشما قادر به تصمیم گیری نیستند😥
🌀ادامه دارد...
☑️کودکیارمهدوی محکمات(تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان)👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
#قسمت_ششم طوقی🕊 کبوتر همسفر اسرای کربلا ....👆اون روزها که همراه کاروان اسرای اهلبیت(علیهالسلام)
#قسمت_هفتم
طوقی🕊 کبوتر همسفر اسرای کربلا
دیشب گفتم براتون، حضرت زینب مهربون☀️ صحبت می کردند و مردم همه حیرت زده بودند.
ناگهان مردی را دیدم که از راه رسید و گفت: صدای امام علی(علیه السلام)☀️ می آید. من پر زدم و نزدیک تر آمدم تا ببینم اون مرد وقتی می بیند که عمه زینب مهربان☀️ صحبت می کند، چه چیزی با خودش می گوید.
شنیدم گفت: من تا حالا ندیدم دختری به این زیبایی همانند پدرش صحبت کند.
عمه زینب مهربان و صبور☀️ صحبت هایشان را ادامه دادند و فرمودند: ای مردم، شما به خانواده پیامبر رحمت☀️ ظلم کردید. شما باعث ناراحتی خداوند شدید😔
شما خجالت نمی کشید⁉️
در این هنگام امام سجاد(علیه السلام)☀️ پسر امام حسین(علیه السلام)☀️ فرمودند: ✨یا عمهَ أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَةٍ✨ عمه جان، شما آنقدر علمتان زیاد است که عالمه بدون معلم هستید...
#ادامه_دارد
☑️کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
#حدیث_گراف #قسمت_ششم ✨سلام والدین محترم 👌احترام و ارزش قائل شدن به کودکان در سیره ی رسولخدا(صلی ا
#حدیث_گراف
#قسمت_هفتم
✨امام حسین علیه السلام فرمودند:
🦋در زمان ظهور فرزندم مهدی هیچ نابینا و زمینگیر و دردمندی باقی نمی ماند.
📚بحارالانوار، ج۵۳، ص ۶۲
🤲اللهم عجل لولیک الفرج🤲
☑️کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
#قصه_شب #داستان_های_شگفت_انگیز_از_کودکی_امام_زمان ✨راز نیمه ماه_۶✨ #قسمت_ششم حکیمه خانم گفت: نرجس
#قصه_شب
#داستان_های_شگفت_انگیز_از_کودکی_امام_زمان
✨راز نیمه ماه_۷✨
#قسمت_هفتم
حضرت مهدی علیه السلام ✨را دید که در سجده بود، او را در آغوش گرفت درحالیکه پاک، تمیز و نورانی✨ بود. امام عسکری علیه السلام✨ صدا زدند: عمه جان! پسرم را پیش من بیاور.
امام عسکری علیه السلام✨ فرزندش را در آغوش گرفت و فرمود: پسرم! سخن بگو
نوزاد 👶 گفت: اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله، سپس بر امامان تا پدر بزرگوارشان درود فرستاد.
امام عسکری علیه السلام ✨ فرمود: ای عمه ! او را پیش مادرش ببر تا بر او سلام کند. حکیمه خانم او را پیش مادرش برد و حضرت مهدی علیه السلام✨ به مادرش سلام کرد و حکیمه خانم دوباره او را به نزد پدرش برگرداند.
📚کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، باب ۴۲، ح ۱، ص ۱۴۳.
🍃پایان داستان اول🍃
🦋کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
#انیمیشن_مهدوی #قسمت_ششم 📺انیمیشن #بنیامین ۶ 👌قسمت ششم کارتون قشنگ بنیامین، تقدیم به شما گلدونه ه
31.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#انیمیشن_مهدوی
#قسمت_هفتم
📺انیمیشن #بنیامین ۷
👌بچه هااااااا جون آماده باشید قسمت هفتم کارتون قشنگ بنیامین رسید✈️☺️
🌷کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
#قصه_شب #داستان_های_شگفت_انگیز_از_کودکی_امام_زمان ✨شوق دیدار_۶✨ #قسمت_ششم او کسی است که زمین 🌍را
#قصه_شب
#داستان_های_شگفت_انگیز_از_کودکی_امام_زمان
✨شوق دیدار_۷✨
#قسمت_هفتم
احمد به لب های امام عسکری علیه السلام ✨ چشم دوخته👁 بود تا نشانه ای که ثابت کند این پسر بچه امام دوازدهم است را از ایشان بشنود، اما از آن چه اتفاق افتاد تعجب کرد😳 آن پسربچه (امام مهدی ) لب به سخن گشود 😱 و در حالی که کاملا روان و زیبا سخن می گفت فرمود:
من تنها امامی هستم که در زمین 🌎 باقی خواهم ماند و از دشمنان خدا انتقام خواهم⚔ گرفت: ای احمد پسر اسحاق! حال که با چشم خود دیدی، پس دیگر در پی نشانه نباش.
احمد پس از شنیدن👂 این سخنان از حضرت مهدی علیه السلام✨ با امام عسکری علیه السلام ✨و فرزندشان خداحافظی کرد و با خوشحالی🤩 و سرور از خانه🏡 امام به قصد رفتن به قم بیرون آمد...
📚کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، باب ۳۸، ج ۱، ص ۸۰
#پایان_داستان_شوق_دیدار
🦋کودکیار مهدوی محکمات(تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
📖#رمان_مهدوی 👱♂#محمد_مهدی 📌#قسمت_ششم 🔰آقا هادی به همسرش نگاهی کرد و یاد نذری افتاد که اون شب در مس
📖#رمان_مهدوی
👱♂#محمد_مهدی
📌#قسمت_هفتم
🔰نرگس خانم نگاهی به همسرش کرد و هر دو با نگاهی خوشحال کننده به آقای رحمتی گفتند چه قضیه ای رو خانم شما میدونه؟
گفت: شما برین، کاریتون نباشه
🌀حاج هادی و همسرش رفتن به آدرسی که آقای رحمتی داده بود، آخر یک کوچه بن بست، سر کوچه یک مسجد قشنگ و زیبا داشت که بچه ها داشتن داخل حیاطش تنیس روی میز و فوتبال دستی بازی می کردن، هادی گفت اگه واقعا اینجا بتونیم خونه بگیریم عالی میشه، هم کنار مسجد هست، هم مسجدی که پر رونق هست و بچه ها هم داخلش فعالیت دارن...هیچ کدوم از خانه هایی که دیدیم تا الان، کنار مسجد نبودن
به آخر کوچه که رسیدن، مواجه شدن با یک خانه شیک و تمیز که طبقه دوم اون تازه ساخت بود، زنگ طبقه بالا رو زدن، اما کسی در رو باز نکرد،
یه مرتبه نرگس خانم گفت هادی جان، فکر کنم طبقه بالا کسی ساکن نیست، چون پنجره ها اصلا پرده کشیده نیست، زنگ طبقه پایین رو بزن.
هادی با تعجب گفت: یعنی صاحب خونه خودش طبقه اول هست و طبقه بالا که نو و تمیز هست خالیه؟ مگه میشه؟
زنگ طبقه اول رو زد و یه خانمی با صدای گرم جواب داد کیه؟
آقا هادی گفت ما رو حاج آقای رحمتی فرستاده، گفتن به شما بگیم که مهمان خدا هستیم.
تا این رو گفت، خانم رحمتی گفت خوش آمدین، منتظر شما بودیم، آقای رحمتی کلید بهتون داده؟ چون آیفون ما خراب هست و درب رو باز نمی کنه، اگه نداده من بیام پایین باز کنم.
حاج هادی گفت: بله حاج خانم دادن، شما زحمت نکشید. درب رو باز کردن وارد حیاط شدن، خانه ای تمیز که چندتا برگ پاییزی داخل حیاطش ریخته بود، با یک حوض کم عمق که چند تا ماهی قرمز داخلش بازی می کردن و پله ای که از پایین تا بالای اون گل های رنگارنگ🌸🌼 جلوه می کرد
خانم رحمتی که اومده بود روی پله ها، سلام و احوالپرسی گرمی کرد و رفت دست نرگس خانم رو گرفت و این زوج رو برد داخل خانه.
🌀هرچی خانم رحمتی گرم می گرفت و با اونها صحبت می کرد، هادی و خانمش تو بهت و تعجب بودن که قضیه چیه و این زن و شوهر برای چی دعوتشون کردن داخل منزل و از اونها پذیرایی می کنن
انگار خانم رحمتی فهمیده بود، بهشون گفت تعجب نکنین، صبر کنین حاج آقا رحمتی بیاد خودش توضیح میده...شما فعلا پذیرایی کنین از خودتون
🔰حاج هادی همین طور که داشت چایی و میوه می خورد نگاهی به دور و بر منزل هم انداخت و یه مرتبه توجهش به یک عکس جلب شد، یه پسر جوان و با چهره مذهبی، روی حاشیه قاب عکسش هم یه نواز سیاه بود که نشون می داد فوت کرده...اما کمی خجالت می کشید بپرسه این پسر کی هست، منتظر موند تا خود صاحبخانه اگه صلاح هست بگه
❇️ سرگرم غذا خوردن و کمی حرف زدن با حاج خانم بودن که زنگ خانه به صدا در اومد، هادی فهمید آقای رحمتی هست و کلید هم نداره، بلند شد و رفت در رو باز کرد، دید اقای رحمتی با یک جعبه شیرینی و چند تا نان به دست برگشته
تعجب هادی بیشتر شد! شیرینی دیگه برای چی؟
✍احسان عبادی
#ادامه_دارد...
✨کودکیار مهدوی محکمات:👇
🆔@koodakyaremahdavi
کودک یار مهدوی مُحکمات
#داستان #چهارشنبه_های_امام_رضایی 📖آقای خورشید مهربان #قسمت_ششم آقای خورشید مهربان🌞 با خدا حرف زد
#داستان
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
📖آقای خورشید مهربان
#قسمت_هفتم
بابا🧔 از ته دل میخندید😃و فریاد می زد: «خدایا، شکرت! خدایا شکرت!» آنقدر بلند بلند خدا را شکر می کرد که اسمش را گذاشتم «بابا شکرالله»، چند تا از همسایه ها مثل بابا شکرالله کشاورز بودند. آن ها هم با صدای بلند می گفتند: «خدایا شکرت!»🙏همه آنها بابا شکرالله شده بودند. مردم توی کوچه می دویدند و با خنده به هم تبریک می گفتند👏 بعضی ها نان و خرما🍞 پخش می کردند. من هم یک خرما گرفتم و توی دهانم گذاشتم خیلی شیرین بود😋دلم آرام شد.
دویدم توی حیاط و حناخانم 🐓را محکم بغل کردم و بوسیدم. او را با خودم داخل خانه بردم تا زیر باران💦 خیس نشود. مامان🧕 کنار من و حناخانم و حلیمه ایستاده بود و از پنجره حیاط را تماشا می کرد. باران☔️تندتند می بارید و همه درها و دیوارها را خیس می کرد.
خواهر کوچولویم توی گهواره سروصدا کرد. بالای سرش رفتم و به چشـم هـای آبی اش نگاه کردم. چشم هایش👁 مثل باران قشنگ بود. آرام در گوشش گفتم: «بگذار بابا و مامان هر طوری دوسـت دارند صدایت بزنند. مـن اسمت را می گذارم باران»☺️
#ادامه_دارد
🌸کودکیارمهدوی محکمات:👇
🆔@koodakyaremahdavi