eitaa logo
کتاب سفید 📚
2هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
74 ویدیو
47 فایل
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ جهت شرکت در طرح به نشانی اینترنتی زیر مراجعه نمایید: 🌐 http://www.ktbsefid.ir ارتباط با ادمین: 🆔 @DabirKtbsefid
مشاهده در ایتا
دانلود
سلامت جسمی شما و به دنبال آن، مهارت نویسندگی‌تان با رعایت موارد زیر بهبود می‌یابد: مراقبت خوب از چشم‌ها خوردن غذای سالم خواب کافی تنفس عمیق استراحت‌های منظم ورزش کردن ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
دوره داستان نویسی پیشرفته .mp3
1.29M
«توضیحاتی در مورد کارگاه داستان‌نویسی پیشرفته» 🎙️استاد صادق‌محمدی پوستر کارگاه داستان‌نویسی پیشرفته ثبت‌نام 🔰🔰🔰 🆔 @dabirKtbsefid ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
📣 مژده! مژده رویداد کتاب سفید تا پایان آذرماه 1403 تمدید شد! دومین سریِ رویداد کتاب اولی‌ها در کشور🤩 جهت ارسال اثر در طرح کتاب سفید به نشانی اینترنتی زیر مراجعه نمایید:🔰🔰 🌐http://www.ktbsefid.ir جهت پشتیبانی آنلاین با دبیرخانه به نشانی زیر ارتباط بگیرید:🔰🔰 🆔 @DabirKtbsefid ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
♦️داستانک یا داستان مینی‌مال چیست؟ ۲۴ 🌀شگردهای داستانک‌نویسی ۴. بازگشت به گذشته (فلاش‌بک) 🔺داستان‌های مینی‌مال ممکن است از نقطه‌ی اوج (بزنگاه) شروع شوند. در این‌گونه موارد بازگشت ناگهانی به عقب و روایت بخشی از ماجرا که پیش‌تر اتفاق افتاده است، لازم می‌شود. از این تکنیک گاهی در پایان داستان نیز استفاده می‌شود و نویسنده با اشاره‌ای به آغاز داستان، آن را به‌پایان می‌برد. ✍🏻میترا جاجرمی ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
کتاب سفید 📚
📣 مژده! مژده رویداد کتاب سفید تا پایان آذرماه 1403 تمدید شد! دومین سریِ رویداد کتاب اولی‌ها در کشو
رویداد کتاب سفید چیست؟ این طرح فراخوان دعوت از علاقه‌مندان به نویسندگی و تصویر سازان عرصه کودک و نوجوان برای همراهی و همکاری در انتشار کتاب حوزه کودک و نوجوان می باشد. ✔️کتاب سفید سعی دارد از نویسندگان و تصویرسازانی که نتوانستند آثارشان را منتشر کنند و یا علاقه‌مند به نویسندگی هستند حمایت کند. اگر شما هم علاقه‌مندید و یا نتوانستید آثارتان را منتشر کنید با ما همراه شوید. ما در کتاب سفید منتظر شما هستیم. ارسال اثر از طریق 👇🏻 https://ktbsefid.ir ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
🌀تحلیلِ کتابِ «کوکو و پوپو» داستان زایش شکوهمند زبان قسمت پانزدهم چرخ اول قصه، با درخت «زبان گنجشک»، مادر کوکو و پوپو آغاز می‌شود. نامی متناسب با موضوع و در عین حال رازآمیز، چرا که این درخت میوه ندارد. اما در آرزوی میوه دار شدن است. سرانجام در یک بهار، بر شاخه‌های این درخت «دو میوه بود و نبود» ظاهر می‌شوند و نهایتاً در پاییز، کوکو و پوپو پا بر زمین می‌گذارند. این فاصله زمانی حدود نه ماه، گویی اشاره ایست به یک تولد انسانی. برقراری رابطه عاطفی بین کوکو و پوپو با «زبان گنجشک» و اشاره به زبان که وجه ممیزه انسان با سایر جانوران است، این گمانه را تقویت می‌کند: «کوکو و پوپو گفتند: ما تو را دوست داریم، چون تو ما را بر شاخه‌های خود نگه داشتی، آب دادی، خوراک دادی و مهم‌تر از همه زبان دادی!» 🖇️ادامه دارد... ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
پنجم بی اینکه سوالی ازم بپرسن با زور اسحه منو هل دادن تو ماشین، دستامو بستن وچشمبند به چشمام زدن، نمی دونستم چی در انتظارمه؟ ماشین همچنان می رفت اینا چه جوری یک شبه مثل قارچ سمی همه جا سبز شدند؟ دور همی ما مهمونی ساده بود چرا ریختن وخواستن همه رو دستگیر کنن؟ سوالای من هیچکدوم جوابی نداشت، بالخره ماشین ایستاد چشم‌بندم، باز کردند، اینجا شبیه یک اردوگاه نظامی بود دور تا دورش با سیم خاردار احاطه شده بود وهرچند قدم یک نگهبان، دستامو باز کردند ومنو بردن داخل، وارد اتاقی شدیم، میز و صندلی وچندتا قفسه دارو داشت با کمی وسایل پانسمان، سربازی با اسلحه کنارم ایستاده بود چند لحظه بعد یکی وارد اتاق شد سرباز ادای احترام کرد احتمالا فرمانده شون بود ترسیده بودم سرمو انداختم پایین، چند لحظه به سکوت گذشت فکر کنم داشت منو برانداز می‌کرد چند قدم اومد جلو وبا تحکم گفت: به من نگاه کن! صداش مثل پتک تو سرم کوبیده شد، سرمو بلند کردم از نگاه مستقیم به چشماش وحشت داشتم گفت: تو دکتری؟ زبونم بند اومده بود.. سرباز با قنداق تفنگش زد به بازوم، درد تو تمام بدنم پیچید سرمو به نشانه ی تایید تکون دادم سرباز اینبار محکمتر زد و گفت: مگه زبون نداری جواب بدی؟ اینقدر درد داشت که فکر کردم شونه م شکسته، بلند گفتم: بله! بله!.. فرمانده با سر اشاره کرد به سرباز، اونم با اسلحه منو به جلو هل داد از راهرویی رد شدیم رسیدیم جلوی اتاقی که دوتا نگهبان داشت شبیه سلول بود، احترام نظامی دادند ودرو باز کردند، چند نفری که چشمهاو دستاشون بسته، دیدم، معلوم بود شکنجه شدن، لباساشون اکثرا خونی بود بعضی از درد ناله می‌کردند، فرمانده گفت: از امروز مسؤل سلامت اینا تویی، یکیشون بمیره وای به حالت! کاری باهات میکنم که از زنده بودن خودت پشیمون بشی! صداش مثل زنگ تو گوشم می‌پیچید.... همشونو با دقت نگاه میکردم دعا میکردم پدرم  بینشون نباشه از سلول اومدیم بیرون دستام می لرزید من چه جوری اینکارو بکنم؟ با این لباس خودمو تو بد دردسری انداخته بودم... فرمانده جلوتر رفت چند قدم جلوتر از این سلول، سلول دیگه ای بود که نگهبان داشت وصدای ناله ازش بلند بود رو به همون سرباز که کتکم زده بود کردم و گفتم : اونجا بازم زندونی هست؟ با اخم گفت: به تو مربوط نیست، حالا راه بیوفت!.. خیلی دلم میخواست اون سلولو ببینم شاید گمشده ی منم اونجا باشه! باید راهی پیدا کنم، منو دوباره به اتاقک بردند، یک نگهبان هم جلوی در بود صدای ناله وفریاد زندانیا ته دلمو خالی می‌کرد فکر کنم اتاق شکنجه همین نزدیکی هاست.. اینا دنبال چی هستن؟ هنوز ساعتی نگذشته بود که زندونی رو کشون کشون آوردند اش ولاشش کرده بودند!.. سرو صورتش پرخون بود بالای آبرویش شکسته، اونقدر بی‌حال بود که جز ناله ی ضعیفی ازش شنیده نمیشد، سرباز با تحکم روبه من گفت: روبه راهش کن دوساعت دیگه میام دنبالش، بهتره سرپا باشه! با درموندگی گفتم : چی؟ دوساعت دیگه؟ با این وضعش معلوم نیست تا یه ساعت زنده باشه، اونوقت میخواین تا دوساعت دیگه راه بره؟!... پوزخندی زدوگفت: پس تو برای چی اینجایی؟ زود باش کارتو بکن!.. گفتم: مگه خودتون دکتر ندارین؟ گره ای به ابروهاش انداخت وگفت: داریم خوبشم داریم اما نژاد شما اینقدر پسته که ارزشش نداره وقت اونارو بگیرین!.... نگاهی به اون اسیر کردم چند جاش بخیه میخواست شایدم شکستگی داشته باشه من تا حالا از این کارا نکردم چه خاکی تو سرم بریزم؟ اگه بفهمن من دکتر نیستم چه بلایی سرم میارن؟!.... ✏️ اطهر میهن دوست ⛔کپی شرعا و قانونا مجاز نیست. ┅❀💠🇮🇷💠❀
کتاب سفید 📚
💣«کتاب سفید» برگزار می‌کند... «کارگاهِ داستان نویسی پیشرفته» 🧕🏻با تدریس: استاد صادق‌محم
⁉️خُب دوستان... آماده‌این براتون از سرفصل‌های دوره بگم؟ سرفصل‌های دوره‌مون عبارتند از: 📎داستان‌ها و انواع داستان‌ها 📎خاطره‌نویسی 📎تفاوت خاطره و داستان 📎آموزش کامل انواع قالب‌های داستان‌نویسی؛ «فانتزی، رئال جادویی، داستانک، مینی‌مال و سایر قالب‌ها.» 👆🏻می‌بینید چه دوره‌ی کامل و کم‌نظیریه؟😍
تنظیف / تنزیب این دو کلمه را نباید با هم اشتباه کرد. تنظیف به معنای «پاکیزه کردن» و «پاکیزگی» است. اما تنزیب نام نوعی پارچه نازک و سفید است که از آن پیراهن می‌دوخته‌اند و امروزه به پارچه یا نوار مخصوص زخم‌بندی اطلاق می‌شود. کلمه‌ی اخیر را گاهی به صورت تنظیف می‌نویسند و غلط است. غلط ننویسیم | ابوالحسن نجفی ❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
کتاب سفید 📚
💣«کتاب سفید» برگزار می‌کند... «کارگاهِ داستان نویسی پیشرفته» 🧕🏻با تدریس: استاد صادق‌محم
📣 توجه... توجه... با ثبت نام در کارگاه داستان‌نویسی پیشرفته: 📎هم برای همیشه به صوت‌های کارگاه دسترسی داری؛ 📎هم برات گروه پشتیبانی دوره رفع اشکال تشکیل می‌شه؛ 📎 هم مدرک معتبر می‌گیری... 📣 و از همه مهمتر اینکه👇 داستانهای برتر دوره هم چاپ می‌شن.😍🤩 همین الان برای ثبت‌نام برو روی خط ادمین 🔰 🆔 @dabirKtbsefid