eitaa logo
لشکر خوبان(دست‌نوشته‌های م. سپهری)
725 دنبال‌کننده
519 عکس
203 ویدیو
2 فایل
جایی برای نشر آنچه از جنگ فهمیدم و نگاشتم. برای انتشار بخش‌هایی از زندگی، کتاب‌ها، لذت‌ها، رنج‌ها و تجربه‌هایی که در این مسیر روزی‌ام شد. نویسنده کتاب‌های: 🌷لشکر خوبان (۱۳۸۴) 🌷نورالدین پسر ایران (۱۳۹۰) 🌷مرد ابدی (۱۴۰۳) راه ارتباطی: @m_sepehri
مشاهده در ایتا
دانلود
درست ده سال پیش، در چنین روزی، وقتی هفته دفاع مقدس تمام شده بود، شماره‌ای از تهران، گوشی را به صدا درآورد. پیامشان عجیب بود: می‌خواهیم برای کتاب لشکر خوبان در برنامه‌ای که از طرف دفتر نشر آثار مقام معظم رهبری برگزار می‌شود، مراسمی بگیریم و از تقریظ آقا بر این کتاب رونمایی شود.🌷 ماجرای من و لشکر خوبان که تا حدی در مقدمه چاپ چهارم به بعد موجود است،جزو عجیب‌ترین ماجراهای یک نویسنده با کتابش است! کتابی که با آن مشق نوشتن کردم، با آن به دنیای ۸ سال دفاع مقدس وارد شدم با آن بزرگ شدم به واسطه آن با یک جانباز نخاعی ازدواج کردم با آن فهمیدم که همه به دفاع مقدس و کتاب‌هایش نگاه مشترک ندارند! با آن ، رفتار ناشران را تجربه کردم! با آن، وارد جمع رزمندگان لشکر ۳۱ عاشورا شدم. با آن، باب آشنایی با خانواده شهیدانی عزیز و از یادها رفته بر من گشوده شد... با آن، سهمی از غربت بچه‌های جنگ را چشیدم! با آن فهمیدم اغراض سیاسی چطور می‌تواند آدمی را به جایی برساند که یک متن زنده از یک کتاب را تحریف کنند! وقتی دولتمردانی (!) برای لطمه زدن به عملیات کربلای ۴، به سوء استفاده از متن کتاب لشکر خوبان با تحریف آن، رو آوردند و به لطف حق، با واکنش من و راوی محترم ، موضوع جمع شد (البته بی هیچ عذرخواهی!) با آن بزرگترین جایزه کتاب دفاع مقدس را بردم! ( اثر ممتاز جشنواره ربع قرن کتاب دفاع مقدس در بخش خاطرات دیگرنوشت شد) اما باز هم بی‌توجهی مدیران مدعی فرهنگ را چشیدم! و مرهمی دیر، اما بسیار شیرین را هم با آن تجربه کردم. وقتی بعد از ۸ سال که کتاب منتشر شده بود، تازه بعد از انتشار تقریظ حضرت آقا، مدیران جریان فرهنگی کشور ، بیدار شدند و متوجه گنجی غریب شدند! و با آن به شیرین دیدار آقا با بهترین ‌ترین جمع (۱۴ نفر از رزمندگان واحد اطلاعات لشکر عاشورا) نائل شدم! سالها گذشته! ۲۹ سال از روزی که برای اولین بار صدای آقای مهدیقلی رضایی را شنیدم و به جنگ خیره شدم و دیگر نشد که برگردم، ۱۸ سال از اولین انتشار لشکر خوبان گذشته، و من گویی چون گرگ باران دیده باید همین مسیر را با با صبر و زخم ، اما سربلندی و رضایت از کاری که کردم، با کتاب شگفت انگیز دیگری طی کنم؛ با کتاب شهید حسن طهرانی مقدم! گمنام‌ترین مرد تا لحظه شهادتش! مرد ابدی! https://eitaa.com/lashkarekhoban
میان این روزهای ساکت بارانی، صبور و بی‌خیال و بی‌نگرانی، مطمئن از پناه امن و مدام خدا، شما را مهمان خاطره خوش روزی میکنم که دو روز دیگر دهمین سالگرد آن است🥰 خدا را از عمق وجودم شکر می‌کنم که بخشی از عمرم صرف نگارش لشکر خوبان و نگاه از نزدیک به جنگ شد. از رزمندگان و شهیدان واحد اطلاعات عملیات نوشتم که سهمشان از روایت جنگ، اغلب سکوت بود! لشکر خوبان، تنها روایت زندگی آقای مهدیقلی رضایی نبود، روایت جمعی بود که بی‌سروصدا به تکلیفشان عمل کرده بودند و چشم بیدار جبهه‌ها بودند. رزمندگانی از یادها رفته اما استوار بر عهدشان... خوشحال بودم که حالا در بهترین فرصت، در دیدار خصوصی پیر و رهبرمان، با تعدادی از همان رزمندگان همسفر شده بودیم در ۱۵ مهر ۱۳۹۲🌷 و خوشحال‌تر شدم که خستگی آن هشت سال جنگ، به گفته آن سلحشوران میدان جنگ، در آن ساعات دیدار رهبر عزیزمان، به در شد. شیرینی رضایت ولی، چه پناه خوشی‌ست برای ایام حزن و تنهایی... چند دقیقه فیلم زیر، گزارشی از آن سفر است... ص هر وقت دلتنگ می‌شوم سراغش می‌روم تا برای قدم بعدی، جان بگیرم.... https://eitaa.com/lashkarekhoban