eitaa logo
الهام انیمیشن
92 دنبال‌کننده
27 عکس
387 ویدیو
1 فایل
بهترین انیمیشن های جدید دوبله فارسی دخترانه کارتون جدید دوبله فارسی کامل پسرانه خنده دار فیلم سینمایی کودکانه خنده دار خارجی دوبله فارسی انیمیشن سینمایی خنده دار دوبله فارسی لیست بهترین انیمیشن های دنیا دوبله فارسی
مشاهده در ایتا
دانلود
طایر دولت اگر باز گذاری بِکُنَد یار بازآید و با وصل قراری بِکُنَد بخورد خونی و تدبیرِ نثاری بکند دوش گفتم بکند لعلِ لبش چارهٔ من هاتفِ غیب ندا داد که آری بکند کَس نَیارَد بَرِ او دَم زَنَد از قصهٔ ما مگرش بادِ صبا گوشْ گذاری بکند داده‌ام بازِ نظر را به تَذَرْوی پرواز بازخواند مگرش نقش و شکاری بکند مردی از خویش برون آید و کاری بکند کو کریمی که ز بزمِ طربش غمزده‌ای جرعه‌ای دَرکشد و دفعِ خُماری بکند یا وفا، یا خبرِ وصلِ تو، یا مرگِ رقیب بُوَد آیا که فلک زین دو سه کاری بکند؟ حافظا گر نَرَوی از دَرِ او، هم روزی گذری بر سرت از گوشه کِناری بکند ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/1052 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
ای نسیم سحر آرامگَهِ کجاست؟ منزلِ آن مَهِ عاشق‌کُشِ عیار کجاست؟ آتش طور کجا؟ موعد دیدار کجاست؟ هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد در خرابات بگویید که هشیار کجاست؟ آن کَس است اهل بشارت که اشارت داند نکته‌ها هست بسی محرم اسرار کجاست؟ هر سرِ مویِ مرا با تو هزاران کار است ما کجاییم و ملامت‌گر بی‌کار کجاست؟ کاین غم‌زده، سرگشته گرفتار، کجاست؟ عقل دیوانه شد آن سلسله مشکین کو؟ دل ز ما گوشه گرفت ابروی کجاست؟ ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی عیش، بی مهیا نشود کجاست؟ حافظ از بادِ خزان، در چمنِ دهر مَرَنج فکرِ معقول بفرما، بی خار کجاست؟ ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/1051 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
آن کیست کز رویِ کرم، با ما وفاداری کند بر جایِ بدکاری چو من، یک دَم نکوکاری کند ،_آرد_به_دل_پیغامِ_وی وانگه به یک پیمانه مِی، با من وفاداری کند دلبر که جان فرسود از او، کامِ نَگْشود از او نومید نتْوان بود از او، باشد که کند گفتم گره نَگْشوده‌ام، زان طُرِّه تا من بوده‌ام گفتا مَنَش فرموده‌ام، تا با تو طَرّاری کند پشمینه‌پوشِ تندخو، از نشنیده‌است بو از مَستیَش رمزی بگو، تا تَرکِ هشیاری کند ،_مشکل_بُوَد_یاری_چُنان سلطان کجا عیشِ نهان، با رندِ بازاری کند؟ زان طُرِّهٔ پُرپیچ و خَم، سهل است اگر بینم ستم از بند و زنجیرش چه غم، هر کس که عیّاری کند؟ شد لشکرِ غم بی عدد، از بخت می‌خواهم مدد تا فخرِ دین عَبدُالصَّمَد، باشد که غمخواری کند با چشمِ پُرنیرنگِ او، مکن آهنگِ او کان طُرِّهٔ شبرنگِ او، بسیار طَرّاری کند ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/1049 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
کِلکِ مشکین تو روزی که ز ما یاد کند بِبَرَد اجرِ دو صد بنده که آزاد کند چه شود گر به سلامی ما شاد کند؟ امتحان کن که بَسی گنجِ مرادت بدهند گر خرابی چو مرا، لطفِ تو آباد کند یا رب اندر آن خسرو انداز که به رحمت گذری بر سرِ فرهاد کند شاه را بِهْ بُوَد از طاعتِ صدساله و زهد قدرِ یک ساعته عمری که در او، داد کند تا دگرباره حکیمانه چه بنیاد کند گوهرِ پاکِ تو از مِدْحَتِ ما مُستَغنیست فکرِ مَشّاطِه چه با حُسنِ خداداد کند؟ ره نبردیم به مقصودِ خود اندر خُرَّم آن روز که رَهِ بغداد کند ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/1050 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
در نظربازیِ ما بی‌خبران حیرانند من چُنینم که نمودم دگر ایشان دانند عشق داند که در این دایره سرگردانند جلوه‌گاهِ رخِ او دیدهٔ من تنها نیست ماه و خورشید همین آینه می‌گردانند عهد ما با لبِ بست خدا ما همه بنده و این قوم خداوندانند مُفلِسانیم و هوایِ مِی و مُطرب داریم آه اگر خرقهٔ پشمین به گرو نَسْتانند که در آن آینه صاحب‌نظران حیرانند لافِ و گِلِه از زَهی لافِ دروغ عشقبازانِ چُنین، مستحقِ هجرانند مگرم چشمِ سیاهِ تو بیاموزد کار ور نه مستوری و مستی همه کس نَتْوانند گر به نُزهَتگَهِ ارواح بَرَد بویِ تو باد عقل و جان گوهرِ هستی به نثار افشانند زاهد ار رندیِ نکند فهم چه شد؟ دیو بُگْریزَد از آن قوم که قرآن خوانند گر شوند آگه از اندیشهٔ ما مُغبَچِگان بعد از این خرقهٔ صوفی به گرو نَسْتانند ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/1047 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
سَمَن بویان غبارِ غم چو بنشینند، بنشانند پری رویان قرار از چو بستیزند، بستانند ،_بربندند ز زلفِ عَنبرین جان‌ها چو بگشایند، بفشانند به عمری یک نَفَس با ما چو بنشینند، برخیزند نهالِ شوق در خاطر چو برخیزند، بنشانند سرشکِ گوشه گیران را چو دریابند، دُر یابند رخِ مِهر از سحرخیزان نگردانند، اگر دانند ز چشمم لَعْلِ رُمّانی چو می‌خندند، می‌بارند ز رویم رازِ پنهانی چو می‌بینند، می‌خوانند ز فکر آنان که در تدبیر درمانند، در مانند چو منصور از مراد آنان که بردارند، بر دارند بدین درگاه را چو می‌خوانند، می‌رانند در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند، ناز آرند که با این دَرد اگر دربند درمانند، در مانند ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/1046 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
غلامِ نرگسِ مستِ تو تاجدارانند خرابِ بادهٔ لعلِ تو هوشیارانند و گر نه عاشق و معشوق رازدارانند ز زیرِ زلفِ دوتا چون گذر کُنی بِنْگر که از یَمین و یَسارت چه سوگوارانند گذار کن چو صبا بر بنفشه زار و ببین که از تَطاوُلِ زلفت چه بی‌قرارانند نصیبِ ماست بهشت ای خداشناس برو که مُستَحَقِّ کرامت گناهکارانند که عَندَلیبِ تو از هر طرف هزارانند تو دستگیر شو ای خضرِ پی خجسته که من پیاده می‌روم و هَمرَهان سوارانند بیا به میکده و چهره ارغوانی کن مرو به صومعه کآنجا سیاه کارانند خلاصِ از آن زلفِ تابدار مباد که بستگانِ کمندِ تو رستگارانند ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/1045 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا بُوَد که گوشهٔ چشمی به ما کنند باشد که از خزانهٔ غیبم دوا کنند معشوق چون نقاب ز رخ در نمی‌کشد هر کس حکایتی به تَصَّور چرا کنند؟ چون حُسنِ عاقبت نه به رندی و زاهدیست آن بِه که کارِ خود به عنایت رها کنند بی معرفت مباش که در من یزیدِ اهلِ نظر معامله با آشنا کنند تا آن زمان که پرده برافتد چه‌ها کنند گر سنگ از این حدیث بنالد عجب مدار صاحبدلان حکایتِ خوش ادا کنند مِی خور که صد گناه ز اغیار در حجاب بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنند پیراهنی که آید از او بویِ یوسفم ترسم برادران غَیورش قَبا کنند بگذر به کویِ میکده تا زُمرِهٔ حضور اوقاتِ خود ز بهر تو صرفِ دعا کنند پنهان ز به خودم خوان که مُنعِمان خیرِ نهان برایِ رضایِ خدا کنند حافظ دوامِ وصل میسر نمی‌شود شاهان کم التفات به گدا کنند ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/1044 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
شاهدان گر زین سان کنند زاهدان را رخنه در ایمان کنند گُلرُخانَش دیده نرگس دان کنند ای جوانِ سَروقَد، گویی بِبَر پیش از آن کز قامتت چوگان کنند عاشقان را بر سرِ خود حُکم نیست هر چه فرمانِ تو باشد آن کنند پیشِ چشمم کمتر است از قطره‌ای این حکایت‌ها که از طوفان کنند قُدسیان بر عرش دَستْ افشان کنند مردمِ چشمم به خون آغشته شد در کجا این ظلم بر انسان کنند؟ خوش برآ با غصه ای کَاهلِ راز عیشِ خوش در بوتهٔ هجران کنند سر مکش ز آهِ نیمْ شب تا چو صبحت، آینه رخشان کنند ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/1043 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
سروِ چَمانِ من چرا میلِ چمن نمی‌کند؟ همدمِ نمی‌شود یادِ سَمَن نمی‌کند گفت که این سیاهِ کج، گوش به من نمی‌کند تا هرزه گَردِ من رفت به چینِ زلفِ او زان سفرِ درازِ خود عزمِ وطن نمی‌کند پیشِ کمانِ ابرویش لابه همی‌کنم ولی گوش کشیده است از آن گوش به من نمی‌کند با همه عطفِ دامنت آیدم از صبا عجب کز گذرِ تو خاک را مُشکِ خُتَن نمی‌کند وه که چه یاد از آن عَهدْشِکَن نمی‌کند دل به امیدِ رویِ او همدمِ جان نمی‌شود جان به هوایِ کویِ او خدمتِ تن نمی‌کند ساقیِ سیم ساقِ من گر همه دُرد می‌دهد کیست که تن چو جامِ مِی جمله دهن نمی‌کند؟ دستخوشِ جفا مَکُن آبِ رُخَم که فیضِ ابر بی‌مددِ سِرشکِ من دُرِّ عَدَن نمی‌کند کُشتهٔ غمزهٔ تو شد ناشنیده پند تیغ سزاست هر که را دَرد سخن نمی‌کند ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/1048 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گفتم کِی ام دهان و لبت کامران کنند؟ گفتا به چشم هر چه تو گویی چُنان کنند گفتا در این معامله کمتر زیان کنند گفتم به نقطهٔ دهنت خود که بُرد راه؟ گفت این حکایتیست که با نکته‌دان کنند گفتم صَنم‌پَرست مشو با صَمَد نشین گفتا به کویِ هم این و هم آن کنند گفتم هوایِ میکده غم می‌بَرَد ز گفتا خوش آن کَسان که شادمان کنند گفت این عمل به مذهبِ پیرِ مغان کنند گفتم ز لَعلِ نوش‌ْلبان پیر را چه سود؟ گفتا به بوسهٔ شِکَرینَش جوان کنند گفتم که خواجه کِی به سرِ حجله می‌رود؟ گفت آن زمان که مشتری و مَه قِران کنند گفتم دعایِ دولت او وِردِ است گفت این دعا ملایکِ هفت آسمان کنند ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/1042 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند چون به خلوت می‌روند آن کارِ دیگر می‌کنند توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می‌کنند؟ گوییا باور نمی‌دارند روزِ داوری کاین همه قَلب و دَغَل در کارِ داور می‌کنند یا رب این نودولَتان را با خَرِ خودْشان نشان کاین همه ناز از غلامِ تُرک و اَسْتَر می‌کنند ای گدایِ خانقه بَرْجَه که در دیرِ مغان می‌دهند آبی که را توانگر می‌کنند زمرهٔ دیگر به از غیب سر بَر می‌کنند بر درِ میخانهٔ ای مَلَک تسبیح گوی کَاندر آنجا طینتِ آدم مُخَمَّر می‌کنند صبحدم از عرش می‌آمد خروشی، عقل گفت قدسیان گویی که شعرِ از بَر می‌کنند ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/1041 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈