eitaa logo
الهام انیمیشن
92 دنبال‌کننده
27 عکس
387 ویدیو
1 فایل
بهترین انیمیشن های جدید دوبله فارسی دخترانه کارتون جدید دوبله فارسی کامل پسرانه خنده دار فیلم سینمایی کودکانه خنده دار خارجی دوبله فارسی انیمیشن سینمایی خنده دار دوبله فارسی لیست بهترین انیمیشن های دنیا دوبله فارسی
مشاهده در ایتا
دانلود
دانی که چیست دولت؟ دیدار دیدن در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن از دوستان جانی مشکل توان بریدن خواهم شدن به بستان چون غنچه با تنگ وآنجا به نیک نامی پیراهنی دریدن گه چون نسیم با راز نهفته گفتن گه سر از بلبلان شنیدن بوسیدن لب اول ز دست مگذار کآخر ملول گردی از دست و لب گزیدن چون بگذریم دیگر نتوان به هم رسیدن گویی برفت از یاد شاه یحیی یا رب به یادش آور درویش پروریدن ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/826 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
کرشمه‌ای کن و بازار ساحری بشکن به غمزه رونق و ناموس سامری بشکن کلاه گوشه به آیین سروری بشکن به زلف گوی که آیین بگذار به غمزه گوی که قلب ستمگری بشکن برون خرام و ببر گوی خوبی از همه کس سزای حور بده رونق پری بشکن به آهوان نظر آفتاب بگیر به ابروان دوتا قوس مشتری بشکن تو قیمتش به سر زلف عنبری بشکن چو عندلیب فصاحت فروشد ای تو قدر او به سخن گفتن دری بشکن ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/819 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
ز در درآ و شبستان ما منور کن هوای مجلس روحانیان معطر کن پیاله‌ای بدهش گو دماغ را تر کن به چشم و ابروی جانان سپرده‌ام و جان بیا بیا و تماشای طاق و منظر کن ستاره شب هجران نمی‌فشاند نور به بام قصر برآ و چراغ مه برکن بگو به خازن جنت که خاک این مجلس به تحفه بر سوی فردوس و عود مجمر کن به یک کرشمه صوفی وشم قلندر کن چو شاهدان چمن زیردست حسن تواند کرشمه بر سمن و جلوه بر صنوبر کن فضول نفس حکایت بسی کند ساقی تو کار خود مده از دست و می به ساغر کن حجاب دیده ادراک شد شعاع جمال بیا و خرگه خورشید را منور کن طمع به قند وصال تو حد ما نبود حوالتم به لب لعل همچو شکر کن لب پیاله ببوس به مستان ده بدین دقیقه دماغ معاشران تر کن پس از ملازمت عیش و مه رویان ز کارها که کنی شعر از بر کن ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/821 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
اَلمِنَّةُ لِلَّه که درِ میکده باز است زان رو که مرا بر در او روی نیاز است وان می که در آن جاست حقیقت، نه مجاز است از وی همه مستی و غرور است و تکبر وز ما همه بیچارگی و عجز و نیاز است رازی که بَرِ غیر نگفتیم و نگوییم با دوست بگوییم که او محرم راز است شرحِ شِکَنِ زلفِ خَم اندر خَم جانان کوته نتوان کرد که این قصه دراز است رخسارهٔ محمود و کفِ پایِ ایاز است بردوخته‌ام دیده چو باز از همه عالم تا دیدهٔ من بر رُخِ زیبایِ تو باز است در کعبهٔ کوی تو هر آن کس که بیاید از قبلهٔ ابروی تو در عینِ نماز است ای مجلسیان، سوزِ مسکین از شمع بپرسید که در سوز و گداز است ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/817 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده‌ای ما را تَفَقُّدی نکند طوطی شکرخا را غرور حُسنت اجازت مگر نداد ای ؟ که پرسشی نکنی عَندَلیب را به خُلق و لطف توان کرد صید اهل نظر به بند و دام نگیرند مرغ دانا را ندانم از چه سبب رنگ آشنایی نیست سَهی‌ قدانِ سیَه‌ چشمِ ماه‌ سیما را به یاد دار مُحِبّان بادپیما را جز این قَدَر نتوان گفت در جمال تو عیب که وضع مِهر و وفا نیست روی زیبا را در آسمان نه عجب گر به گفتهٔ سرود زُهره به رقص آورد مسیحا را ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/818 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
نکته‌ای بگویم خال آن مه رو ببین عقل و جان را بسته زنجیر آن گیسو ببین گفت چشم و غنج آن آهو ببین حلقه زلفش تماشاخانه باد صباست جان صد صاحب آن جا بسته یک مو ببین عابدان آفتاب از ما غافلند ای ملامتگو خدا را رو مبین آن رو ببین زلف دزدش صبا را بند بر گردن نهاد با هواداران ره رو حیله هندو ببین کس ندیده‌ست و نبیند مثلش از هر سو ببین حافظ ار در گوشه محراب می‌نالد رواست ای نصیحتگو خدا را آن خم ابرو ببین از مراد شاه منصور ای فلک سر برمتاب تیزی شمشیر بنگر قوت بازو ببین ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/814 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
بالابلند نقش‌باز من کوتاه کرد قصه زهد دراز من با من چه کرد دیده معشوقه باز من می‌ترسم از خرابی ایمان که می‌برد محراب ابروی تو حضور نماز من گفتم به زرق بپوشم نشان غماز بود اشک و عیان کرد راز من مست است و یاد حریفان نمی‌کند ذکرش به خیر ساقی مسکین نواز من گردد شمامه کرمش کارساز من نقشی بر آب می‌زنم از گریه تا کی شود قرین حقیقت مجاز من بر خود چو شمع خنده زنان گریه می‌کنم تا با تو سنگ چه کند سوز و ساز من زاهد چو از نماز تو کاری نمی‌رود هم مستی شبانه و راز و نیاز من حافظ ز گریه سوخت بگو ای صبا با شاه دوست پرور دشمن گداز من ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/816 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
ای نور چشم من سخنی هست گوش کن چون ساغرت پُر است بنوشان و نوش کن پیش آی و گوشِ به پیام سروش کن برگ نوا تبه شد و ساز طرب نماند ای چنگ ناله برکش و ای دف خروش کن تسبیح و خرقه لذّت مستی نبخشدت همّت در این عمل طلب از می‌فروش کن پیران سخن ز تجربه گویند گفتمت هان ای پسر که پیر شوی پند گوش کن خواهی که زلف کشی ترک هوش کن با دوستان مضایقه در عمر و مال نیست صد جان فدای نصیحت نیوش کن ساقی که جامت از می صافی تهی مباد چشم عنایتی به من دردنوش کن سرمست در قبای زرافشان چو بگذری یک بوسه نذر پشمینه‌پوش کن ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/820 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
چون شوم خاک رهش دامن بیفشاند ز من ور بگویم بگردان رو بگرداند ز من ور بگویم بازپوشان بازپوشاند ز من چشم خود را گفتم آخر یک نظر سیرش ببین گفت می‌خواهی مگر تا جوی خون راند ز من او به خونم تشنه و من بر لبش تا چون شود کام بستانم از او یا داد بستاند ز من گر چو فرهادم به تلخی جان برآید باک نیست بس حکایت‌های باز می‌ماند ز من ور برنجم خاطر نازک برنجاند ز من دوستان جان داده‌ام بهر دهانش بنگرید کو به چیزی مختصر چون باز می‌ماند ز من صبر کن که گر زین دست باشد درس غم عشق در هر گوشه‌ای افسانه‌ای خواند ز من ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/815 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
شراب لعل کش و روی مه جبینان بین خلاف مذهب آنان جمال اینان بین درازدستی این کوته آستینان بین به خرمن دو جهان سر فرو نمی‌آرند دماغ و کبر گدایان و خوشه چینان بین بهای نیم کرشمه هزار جان طلبند نیاز اهل و ناز نازنینان بین حقوق صحبت ما را به باد داد و برفت وفای صحبت و همنشینان بین ضمیر عاقبت اندیش پیش بینان بین کدورت از ببرد صحبت دوست صفای همت پاکان و پاکدینان بین ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/813 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
می‌فکن بر صف رندان نظری بهتر از این بر در میکده می کن گذری بهتر از این سخت خوب است ولیکن قدری بهتر از این آن که فکرش گره از کار جهان بگشاید گو در این کار بفرما نظری بهتر از این ناصحم گفت که جز غم چه هنر دارد برو ای خواجه عاقل هنری بهتر از این دل بدان رود گرامی چه کنم گر ندهم مادر دهر ندارد پسری بهتر از این بشنو از من که نگوید دگری بهتر از این کلک شکرین میوه نباتیست بچین که در این باغ نبینی ثمری بهتر از این ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/812 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
به جان پیر خرابات و حق صحبت او که نیست در سر من جز هوای خدمت او بیار باده که مستظهرم به همت او چراغ صاعقه آن سحاب روشن باد که زد به خرمن ما آتش محبت او بر آستانه میخانه گر سری بینی مزن به پای که معلوم نیست نیت او بیا که دوش به مستی سروش عالم غیب نوید داد که عام است فیض رحمت او که نیست معصیت و زهد بی مشیت او نمی‌کند من میل زهد و توبه ولی به نام خواجه بکوشیم و فر دولت او مدام خرقه به باده در گرو است مگر ز خاک خرابات بود فطرت او ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/811 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈