#امام_هادی_علیه_السلام
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
🩸اثر زهر در بدن مبارک امام هادی و آمدنِ امام حسن عسکری علیهماالسلام بر بالین آن حضرت ...
در نقلی آمده است:
📋 فَلَمّا تَناوَلَهُ الإمامُ لازَمَ الفِراشَ وَ قَد سَرَی السَّمُّ في بَدَنِهِ، فَراحَ یُعانِي الآلامَ القاتِلَةَ
▪️هنگامی که امام هادی علیهالسلام زهر را خوردند، به بستر افتادند و «زهر» به نقطه نقطه پیکر آن حضرت راه یافت؛ آنگاه آن امام مظلوم، دردهایی کُشنده را تحمّل مینمود !(۱)
📋 فَأَحْضَرَ أَبَا مُحَمَّدٍ ابْنَهُ عَلَيْهِالسَّلاَمُ فَسَلَّمَ إِلَيْهِ النُّورَ وَ الْحِكْمَةَ وَ مَوَارِيثَ الْأَنْبِيَاءِ وَ السِّلاَحَ وَ أَوْصَى إِلَيْهِ وَ مَضَى صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ
▪️و در همین هنگام بود که فرزندش امام حسن عسکری علیهالسلام را به نزد خود فراخواند و (آن حضرت را در بر گرفت و) نور و حکمت و مواریث انبیاء و آن سلاح مخصوص امامت را به او سپرد و وصایایی را به آن حضرت نمودند و سپس به شهادت رسیدند.(۲)
📚(۱)من لایحضره الخطیب،ج۴ ص۴۹۳
📚(۲)اثبات الوصیة، ج۱ ص۲۴۲
✍ آه ... یا امام هادی ...
قاعده همین است که پدر در لحظات آخر، سرش بر روی دامان پسر باشد؛ اما چه بگوییم و چگونه گریه کنیم بر پدر غریب کربوبلا که جایش با پسر عوض شد...
همان ساعت جگرسوزی که مقاتل نوشتهاند:
📜 ... إنَّ الْحسينَ عليه السلامُ لَمَّا رَمَىٰ بِنَفسِهِ عَلىٰ جَسَدِ وَلَدِهِ و فِلْذَةِ كَبِدِهِ، اِعْتَرَتْهُ حَالَةُ الْمُحتَضَرِ
▪️وقتی که سیدالشهداء علیهالسلام بر بالین علی اکبر علیهالسلام رسید، خودش را از بالای اسب بر روی بدن پاره جگرش، علی اکبر انداخت؛ در آنجا از شدت غم، حالت احتضار به او دست داد.
📜 فَجَعَلَ يَجودُ بِنَفسِهِ، و يَتَنَفَّسُ تَنَفُّسَ الصُّعَداءِ، و كادَتْ رُوحُهُ أنْ تَخرُجَ.
▪️داشت همانجا جان میداد؛ آه سرد از دل میکشید و نزدیک بود که روح از بدنش جدا شود...
📚مقتل الحسين عليهالسلام،بحرالعلوم، ص۳۴۶
📝 پدری پیر شده بر سر نعش پسرش
محتضر شد به خدا وای چه آید به سرش
صد و یک دانه تسبیح حسین ریخت زمین
ارباً اربا شد و پاشید تمام جگرش
نا مرتب شده این خوش قد و بالای حرم
بس که از روی حسد دشمن او زد نظرش
همه از بغض علی بر تن و پهلوش زدن
میزدن با دم شمشیر و سنان و تبرش
به خدا آینه احمد و زهرا و علیست
این جوانی که لبش تَر شده از خون سرش
تا تسلی بدهند داغ علی را به پدر
کوفیان هلهله کردند همان دور و برش
برسانید جوانان حرم را که بَرَند
جسم صد چاک علی و پدر محتضرش
زانویش خم شده این پیرِ جوانْ مُرده ولی
بعد از این کاش بلایی نکند خَم کمرش
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام 🌺🌺🌺
🔰 کمال ادب و تواضعِ حضرت علیاکبر «علیهالسلام» در برابر امام زینالعابدین «صلواتاللهعلیه» ...
در نقلی آمده است: امام سجاد علیهالسلام اینگونه فرمودند:
🥀 من روز عاشورا به مرض شديدی گرفتار بودم، ناگاه ديدم يكی آهسته آهسته دست و پای مرا ميبوسد.
📋 نظر كردم ديدم برادرم علي اكبر عليهالسلام است، كه در كمال ادب روی پايم افتاده و صورت خود را به كف پايم میمالد.
🥀 گفتم: اي برادر! تو را چه میشود كه حالت دگرگون است و گريانی؟! برادرم گفت: پدرمان تنها مانده و يارانش كشته شدهاند، قصد دارم كه جانم را نثارش كنم ...
📚تذكرة الشهداء، ج۱ ص۴۷۸
✍️ طبق تحقیق و أصحّ اقوال، حضرت علیاکبر علیهالسلام فرزند بزرگ امام حسین علیهالسلام بوده و حدود ۵ سال از امام سجاد سلام الله علیه بزرگتر بودند؛ و اینگونه ادب و تواضع در برابر امام زینالعابدین علیهالسلام از جانب ایشان، حاکی از درک والا و معرفت عمیقی است که ایشان نسبت به برادر کوچکتر از خود یعنی امام سجاد علیهالسلام داشتند.
🆔 eitaa.com/loving_god1
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
⚫️ فهرست لینکدار مصائب و مقاتل حضرت علی اکبر علیهالسلام
➖ از داغ علی اکبر علیهالسلام چشمان اباعبدالله علیهالسلام در حدقه میچرخید... | گوشهای از توصیف حال زار سیدالشهداء علیهالسلام بعد از شهادت جوانش...
➖ آمدن حضرت زینب علیهاالسلام به مقتل حضرت علی اکبر علیهالسلام| صدازدنِ جوانان بنی هاشم...
➖ خونها را از لب و دندان علی اکبر علیهالسلام پاک کرد … صورت به صورتش گذاشت …
➖ تو رفتی و پدرت تک و تنها مانده … | دیگر بعد از تو حرف نخواهم زد؛ اگر هم سخن بگویم «علی» «علی» گویم …
➖ با دیدنِ بدن إرباً اربای علی اکبر علیهالسلام، پاهای مبارک سیدالشهدا علیهالسلام از رکاب جدا شد و از همان بالای اسب بر زمین افتاد …
➖ ایخواهرم! صدای علی اکبرم گویا کمرم را شکست و قوّتی در من نگذاشته است...
➖ تا دستان علی اکبر علیهالسلام بر گردن اسبش افتاد، همه طبلزنهای لشکر عمر سعد شروع به طبل زدن کردند...
➖ من تنها نبودم بلکه هزار تن در کشتن علی اکبر علیه السلام با من شریک بودند...
➖ حضرت لیلا علیهاالسلام، با دیدن بدن ارباً اربای جوانش علی اکبر علیهالسلام، بُهتزده و حیران و سرگردان شده بود …
➖ دور تا دور حضرت علی اکبر علیهالسلام را گرفتند و بدن نازنینش را قطعه قطعه کردند | اسبِ علی اکبر علیهالسلام آن حضرت را بین لشکر دشمن بُرد و ...
➖ پیکار حضرت علی اکبر علیهالسلام و بازگشت او به نزد سیدالشهدا علیه السلام | پدرجان! «عطش» دارد مرا میکشد …
➖ گفتگوی جگرسوز حضرت علی اکبر علیهالسلام با امام سجاد علیهالسلام و حضرت سکینه سلام الله علیها در هنگام وداع...
➖ سیدالشهداء علیهالسلام عمامه پیامبر صلیالله علیه و آله را بر سر حضرت علی اکبر علیهالسلام نهاد و کفن بر تن او کرد...
➖ وداع جانسوز مخدّرات و اهل خیام، با علی اکبر علیهالسلام … | علی را رها کنید تا به میدان برود چرا که او مستغرق در ذات الهیست...
➖ ای پسرم راه برو تا قد و بالایت را ببینم...
➖ ای نور دیده من! نگاهی بینداز که از رفتن تو، پُشت حسین «علیهالسلام» دارد میشکند!
➖ سختترین مصیبت دنیا برای پدر، داغ جوانش است...
➖ لطمه زدن حضرت زهرا سلاماللهعلیها بر بالای پیکر ارباً اربای علی اکبر علیهالسلام...
➖ سیدالشهداء صلواتاللهعلیه بر بالای سر علی اکبر علیهالسلام به حالت احتضار درآمده بود و نفس سرد میکشید…
➖ نگاهی از روی ناامیدی به قد و بالای علی اکبر علیهالسلام انداخت … محاسنش را به دست گرفت و رو به آسمان نمود و فرمود:«خدایا! تو شاهد باش…»
➖ ای علیجان! به غربت ما رحم کن … ما را طاقت دوریت نیست …
➖ ای کسی که یوسف را به یعقوب برگرداندی و اسماعیل را دوباره به هاجر رساندی، علی اکبر مرا هم به من برگردان!
➖ ضَربَ غُلامٍ هاشِمِيٍّ عَلَوِيّ ... | رجز جانانه علی اکبر علیهالسلام در دل میدان ...
➖ جایی که شمر ملعون هم دلش به حال سیدالشهداء علیهالسلام سوخت …
➖ زخمی که بر بدن مبارک سیدالشهداء علیهالسلام مانده و هیچگاه خوب نمیشود…
@maghaatel
🔰کانال گفتارهای ماندگار🔰
https://eitaa.com/GoftarHayeMandegar