eitaa logo
محسن قنبریان
17.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
859 ویدیو
108 فایل
کانال نشر سخنان و مطالب استاد محسن قنبریان (توسط ادمین اداره میشود) . ارتباط با مدیر کانال @admin_ghanbarian . کانال دروس @doros_ghanbarian . پیج اینستاگرام instagram.com/ghanbarian.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
محسن قنبریان
🎬 برش سوم از برنامه #جهان_آرا ۱اسفند۱۴۰۱ حجت الاسلام#قنبریان 👮‍♀ اصلا کشف حجاب سلاح براندازی و استح
💠 حلّال سیاسی؛ نه حلال سیاسی! • "فعلِ" مجتهد عادل مثل "قول"ش حجت و گویای فتوایش است. اگر وضو گرفتن مرجع خود را دیدید انگار در رساله اش خوانده اید. • البته "فعل" دلالتش از "قول" کمتر است. مثلا "انجام کاری"، دلالتی بیش از "جواز" ندارد؛ حال آیا "مباح" است یا "مستحب" یا "واجب"؟ دلالتی ندارد. ❓ ایستادن در غرفه یک دختر کم حجاب و سخن گفتن با او و حتی تذکر لسانی ندادنِ شخص اول حکومت اسلامی و یک مرجع تقلید چگونه تحلیل می شود؟! ❗️اینکه به قرینه "حرام سیاسی" خواندنِ "کشف حجاب" توسط ایشان، "کم حجابی"، "حلال سیاسی" تلقی شود؛ صدالبته غلط است. • فعل ایشان (ایستادن و سخن گفتن)، بر جواز فعل شخص دیگر(کم حجابی) دلالتی ندارد و ملاک همان فتوای ایشان است. • " تقریر" و سکوت مجتهد هم حجیتش ثابت نیست. در این مورد هم دلالتی بر "سکوت رضایت" نیست! 🔅 اما فعل ایشان، در ایستادن و ملاطفت با کم حجاب، آشکارا بر و طرفینی دلالت دارد. این ولاء و پیوند اجتماعی(۷۲انفال) خاستگاه نهی از منکر است(۷۱توبه) و رتبتاً مقدم بر آن است (ولو زماناً باهم باشند). تا این ولاء و پیوند اجتماعی بین "عادل و فاسق"، "متشرّع و لاابالی" و "کسانی که هریک از حیثی تخلفی دارند"، زنده و فعال نباشد، امر و نهی کردن نه روان میشود و نه اثر می گذارد! ارتقای ولاء و پیوند اجتماعی، و مشکل گشای اجتماعی برای تأثیر و تأثر طرفینی و بالتبع اصلاح رفتارهای اجتماعی است. ⬅️ زبانِ فعل رهبر انقلاب، رهنما به حلّال سیاسی بود نه حلال سیاسی! محسن قنبریان ☑️ @m_ghanbarian
دختر و خدا! • مشرکان "فرشتگانِ آسمان" را "دخترانِ خدا" می خواندند! اما "دخترانِ زمین" را "بنده خدا" هم نمی دیدند! دخترکان یا در دخترکُشی می مردند یا در ضعف و زبونی نگه داشته می شدند که حتی از گرفتن حقوق اولیه شان عاجز بودند (وَهُوَ فِي الْخِصَامِ غَيْرُ مُبِينٍ)! • در فرهنگ مردسالار و پسرپرور، در واقع این خدا بود که زمین خورده بود؛ که "مدبّرات امر"ش، دختر خوانده می شدند! مظلومیت "دختر" و "خدا" با هم پیوند داشت! "دختر" برای "خدای دختران"؛ خدای "مردسالاران" هم "هوی" بود: "مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ "! اشتباه نکن این خدای زمینی، مونث را دختر خود نمی خواست، خود می خواست! خدا هم این تقسیم ناعادلانه شان را به رخ شان کشید: تِلْكَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِيزَىٰ! اگر خدا محترم می شد، دختر هم؛ دختر عزیز می شد خدا هم! • خدا باید کاری می کرد! با جاهلیت چه بحث فلسفی کند؟! چگونه بفهماند خودش "لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ" است و فرشتگان هم "مجرد از ماده" اند و دختر و پسر ندارند؟! برای "متعمّقون"، چیزهایی گفت؛ حالا باید ذهن ها درباره دختر هم عوض می شد! خدا، "دختر پروری" کرد! قبل تر شروع کرده بود و حالا گزارش کار به جاهلیت می داد! • وقتی همه منتظر "پسرِ مسیحایی" بودند، نذر مادری (لَكَ مَا فِي بَطْنِي) را "برای خود"، "قبولِ حَسَن" کرد! اما او را "دختر" خواست! در سورپرایز تولد، وقتی مادر از دختر بودن کودکش تعجب کرد، گفت: "لَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثَىٰ"! پسر مثل دختر نیست! (نفرمود: دختر مثل پسر نیست!) • خداوند "دخترِ برای خود" را (مُحرّر) می خواست نه "زاد و کالا"! پس بجای "يُنَشَّأُ فِي الْحِلْيَةِ" او را "أَنْبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا" داد! فرقها دارند "نشو" با "نبات"... فاصله ها دارند "حلیه"(زیورهای عارضی) با "حُسن"(زیبایی ذاتی)...! "دخترِ برای خدا"، هم سنخ و هم سخن فرشتگان شد؛ فرشتگان، دختر نشدند اما دختران، فرشته شدند! از میوه های بهشت خورد! تو بگو اینبار "آدم"، بهشت بر زمین آورد! • "دخترِ برای خدا" حالا دیگر در "نزاع لفظی"(خصام) ، "بی زبان و عاجز" (غیر مبین) نبود! نباتش به آنجا رسید که "بیانی" رساتر از "زبان" هم میوه داد! در مخاصمه یهود لجوج علیه او و زیر سیل تهمت ها، "صبیّ در مهدش" بر پاکی او شهادت داد! مخاصمه اینقدر "بیّن" و معجزه بود که گروهی از آنسو افتاده، مولودش را "پسر خدا" خواندند! و اینبار خدا پسردار شد!!! • و خداوند این "دخترپروری" را بارها در تاریخ تکرار کرد! مریم(س)، فاطمه(س)، زینب(س)، معصومه(س) و...! ...هرجا که مظلوم می شد یا به دختران ظلم می شد! اصلا هروقت احتجاجِ مهم و خصامِ سرنوشت سازی داشت، از قبل "برای خود"، "دختری" را "أَنْبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا" می داد! بجای نشو در جلوه و زینت، رشد در حُسن و زیبایی کند! برای موقف سقیفه، موقف عاشورا، موقف عفریت مستکبر، موقف آخر الزمان... خدا با دختر از مظلومیت ها درآمد و درآورد! 📝 محسن قنبریان ۱۴۰۲/۲/۳۰ ☑️ @m_ghanbarian
🌺 از رسول الله(ص) روایت شده: ...البَناتُ مُبارَکاتٌ مُحَبَّباتٌ...: دختران، دارای برکت و دوست داشتنی اند. (مستدرک الوسائل ج۱۵ص۱۱۵). 🌹 این روزها سزاوار است همه "مبارکی دختران" را به آنها بنمایانیم. "احساس مبارک بودن"، خود حافظ و نگهبان درونی موثری است. 🥀 مقابل مبارکی و بابرکتی، "تضییع شدن" و "بذل و ریخت و پاش شدن"(مبتذل) است! 🌷 چه خوب است دختران هم به آنان که "حافظ برکت" و خجسته بودنشان هستند و "مانع تضییع" و نگاه هرز و مبتذل به آنهایند، کنند؛ پدر و برادر، مربی و معلم، مامور انتظامی و جوانان غیور! محسن قنبریان ☑️ @m_ghanbarian
✔️ چند اصل رهنما برای برنامه ریزی حوزه دختران: 1⃣ مَحرم سازی حرام نیست بلکه یک حق است! دختران عادتاً مصداق "مَن یُنَشّاءُ فی الحِلیة" اند؛ یعنی در زیور و زینت رشد می‌کنند، به حدی که گویی آن زینت‌ها و زیورها، رشدشان می‌دهند. پس برای زینت کردن، خودی نشان دادن و کارهایی از این دست، "حق" دارند محیط‌های اختصاصی داشته باشند؛ مَحرم سازی فضای سالن‌های جشن، تفریحات و ورزش‌های خاص آنها، از این قبیل است.۱ حتی این مَحرم سازی در فضای مدارس دخترانه هم میتواند جاری و تا حدود زیادی پاسخ به این نیاز طبیعی دختران باشد. تاکید بر "حجاب شرعی" در "محیط‌های مختلط"، در کنار آن "مَحرم سازی" همراه با "تامین امنیت آن" (عدم انعکاس رسانه ای و...) ، "توازن اسلام"و اش را نشان دهد. استفاده از این حق برای همه طیف های دختران (محجبه و بی حجاب) جایز است. 2⃣ جامعه، متکثر و ارزش ها هم، طیفی است؛ اما فلش پیشران ها مهم است! بپذیریم در جامعه تکثر وجود دارد: سطحی از دختران تا حرامهای شرعی یا سرحد حرام، میل و میدانهایی در جلوات تمدن جدید دارند. سطحی دیگر از دختران تا مستحبات و حتی "ارزشهای غیر مولوی" حوزه دختران و زنان را دوست دارند رعایت کنند. طیفی دیدن تحقق ارزشها بین این دو سطح (کف: واجب و حرام/ سقف: ارزشهای اخلاقی) ، واقع نگری دیگر اسلام است. مثلا لازمه‌ی این طیفی دیدن در برنامه‌ریزی اجتماعی این است که نه زنان و دختران معمولی جامعه را از مباحات و حتی "مکروهات فردی" حوزه‌ی زنان، منع کنیم. و نه با برنامه ها و ایده ها، محجبه و چادری‌ها را عملا به کف واجب و حرام سوق دهیم. از حضور در ورزشگاه۲ و کنسرت مجاز تا صنوفی از خوانندگی و استندآپ ها در برنامه های عمومی و رسانه‌ای و هرچیز دیگری -بشرطی که حلال باشد- را نباید از دختران آخر طیف منع کرد. همزمان نباید برای جذب به حجاب و چادر، از چادری‌ها در اینگونه برنامه‌ها استفاده کرد. پیشران جذب به حجاب، تنزل دادن های حجاب برتر به کف فعالیتهای مشروع نیست. 3⃣ چادر، محلّل نیست؛ بلکه شأن ویژه دارد! چادر، نه تنها محلّل (حلال کننده)ی حرام نیست بلکه حتی شأنی می‌آورد که رعایتش بر خانم چادری لازم می شود. • به تعبیر فقهی: - برخی امور(محرمات و گناهان) به "شخصیت حقیقی" (یعنی روح و جان فرد) ضربه می‌زند که "خلاف عدالت" خوانده می‌شود و برای همه افراد جامعه یکسان است. - در مقابل برخی اعمال و اطوار به "شخصیت حقوقی" و "جایگاه اجتماعی" لطمه می زند. این شخص واقعا نزد خداوند گناهی نکرده و روح لطمه‌ای ندیده، اما جایگاه اجتماعی و دینی او در نزد مردم لطمه دیده است؛ این را "خلاف مروّت" می‌دانند. - نکته این‌جاست که بر کسی واجب نیست در "پرتو دین و مظاهر آن"، چنین جایگاهی را کسب کند؛ اما اگر حاصل شد، ضربه زدن به آن جایگاه جایز نیست؛ چراکه موجب وهن و سست شدن دینداری می‌شود. مثلا بر طلبه در شرایط عادی، واجب نیست معمم شود؛ یا برای زن، آنچه واجب است، حجاب شرعی است؛ چادر واجب نیست. اما اگر طلبه‌ای معمم و زنی چادری شد، هرآنچه به این جایگاه دینی لطمه بزند را باید رعایت کند. ممکن است حرکت و اتفاقی واحد در دید عمومی جامعه از یک خانم چادری پذیرفته نشود اما برای یک شل حجاب، خوب هم باشد! 4⃣ خلاف مروّت را حداکثری و موجب خانه نشینی زن چادری نکنیم! نیاز به تکرار نیست که حجاب و بخصوص چادر، ابزاری برای "حضور اجتماعی زن مسلمان" است. اینگونه او با حیثیت مشترک با مردان (یعنی انسانیت منهای جلوه های زنانه) در "فعالیت‌های اجتماعی" حضور خواهد یافت. نباید دایره‌ی خلاف شأن و مروت، طوری تنگ شود که زنان محجبه از حضور در "عرصه‌های مهم اجتماعی" هم محروم شوند. پیشران جذب دختران آخر طیف، حضور دختران محجبه در این نقش های اصیل اجتماعی است نه تنزل چادری ها به نقش های فیک و لهویات با چادر! (تفصیل این اصول و چالش های تطبیق در موارد و مصادیق مجال دیگری می خواهد) ⬅️ طیف چادری جامعه -که برترین حجاب زن و به تعبیر برخی مراجع، شعائر دینی۳ را انتخاب کرده اند- این انتخاب اصیل و ارزشمند خود را پاس دارند؛ نه درباره اش آنچه خلاف مروّت است مرتکب شوند و نه هرچه بدین خاطر، دور از شأن خودشان است را بر دختران غیر چادری یا شل حجاب منع کنند. واضح است آنها هم می‌توانند از مَحرم سازی در مجالس خاص بهره ببرند و بین ارزش چادر و نیاز به زینت و شادی وتفریح جمع نمایند! برتر از همه این‌ها حضور مفید خود در نقش های اصیل اجتماعی (در همه عرصه های انسانی) را با حفظ مادری و همسری افزایش دهند. ...................‌‌‌.......... ۱. https://eitaa.com/m_ghanbarian/3443 ۲. https://css.ir/fa/content/112850 ۳. آیت الله العظمی فاضل لنکرانی/ جامع المسائل ج۱ص۸۰ 📝 محسن قنبریان ۱۴۰۲/۳/۴ ☑️ @m_ghanbarian
۱۹-شرح عهدنامه مالک اشتر.MP3
12.97M
📚 درسهایی از نهج البلاغه شرح نامه۵۳/ جلسه نوزدهم/ ۲۹اردیبهشت۱۴۰۲ ▫️ ۹معیار انتخاب فرماندهان نظامی... ⬅️ افزودن صفات مهر بر نظامیان برای تعدیل و غایت عدالت ▫️ فرق بین ارتش مدرن و سپاه در دوره های گذشته! ⬅️ خانواده ها و ایلات صالح و حسب و نسب دار تامین کننده سپاه ▫️ ۲معیار ترجیح فرماندهان نظامی از هم ⬅️ با مواسات فرمانده با سربازان، همت آنها واحد می شود نه الزاما پرداخت های نامتعارت مثل نظامیان صدامی البته باید معونه آنها و تحت تکفلشان تامین شود ▫️ این ساخت دقیق نظامیان برای چه هدفی؟! ⬅️ برای: "برقراری عدالت در شهرها"/ "مردمسالاری دینی"! حجت الاسلام محسن قنبریان ☑️ @m_ghanbarian
📚 درسهایی از نهج البلاغه شرح نامه ۵۳/ جلسه نوزدهم/۲۹اردیبهشت۱۴۰۲ حجت الاسلام قنبریان ▫️ پیش درآمد در ادامه بحث از صنوف مردم و قسمت نظامیان و سپاهیان هستیم. در این بخش به: - انتخاب فرماندهان - معیار ترجیح بین آنها - چگونگی تشکیل سپاه - و کارکرد نهایی آن پرداخته می شود. • نکته مهم و چشم نواز این است که در این بخش حضرت، صفات مهر را به صفات قهر پیوند می دهد تا عدالت پدید آورد. • سپاه اینجور تشکیل شده را هم خرج زمامدار نمی کند که صرفا وفادار به او باشد، هرچه باشد! بلکه برای دوچیز می خواهد: عدالت و مردم سهم ساخت نظامیان در این دو آرمان بزرگ شیعی گوهر اصلی این فراز است. ▫️ انتخاب فرماندهان نظامی: ❓تولیت های نظامی و فرماندهی به چه کسانی داده شود؟! ۱. ناصح و خیر خواه ترین برای خدا و رسول و امام(ع). نمی فرماید منقادترین و حتی وفادارترین، می فرماید "انصح"! نُصح، خالص چیزی است و نصیحت، خالص خیر خواهی است اعم از نقد و انتقاد است و شامل خیرخواهی های پیشینی (قبل از عمل) هم میشود. "النصیحة لائمة المسلمین" یک تکلیف همگانی است. ۲.پاکدامن ترین(یا پاکدل ترین): انقاهم جیباً "جِیب" یعنی یقه و گریبان؛ نقی ترین گریبان یعنی پاک ترین ورودی به قلب و امیال. این خصلت برای کسی که قدرت نظامی -و بالتبع توان تعدی و تجاوز دارد- از بقیه صفات بسیار مهم تر است. ۳. بردبارترین: افضلهم حلماً نظامی گری، صولت و برندگی دارد، حلم و بردباری برای چنین کسی لازم تر است. ۴. خشم و غضبش بطی و کُند باشد: مِمَّن یُبطئُ عن الغضب! ۵. عذر پذیر باشد زود با عذر آرام شود: یَستَریحُ الی العذر ۶. نسبت به ضعفاء رئوف و مهربان باشد: و یَراَفُ بالضُّعفاء ۷. قوی تر ها بر او اثر نکنند و با آنها سازش نکند: و یَنبُو علی الاقویاء "نَبو" یعنی اثر نگذاشتن تیر و شمشیر؛ اینجا یعنی تاثیر ناپذیری. ⬅️ این دو صفت اخیر تامین کننده است. جابجایی ایندو، امنیت کاذبی است که سید الشهدا در خطبه منا مذمت کرد: بالإدهان و المصانعة عند الظلمة تأمنون: با ماست مالی و ساخت و پاخت با ظالمین به امنیتی رسیده اید! ۸. درشتی ها در او اثاره نکند و برانگیخته اش نکند: لا یُثیرُه العُنف! عُنف در خودش یا درشتی در طرفهای مقابل او را برانگیخته نکند. ۹. ضعف او را به زانو در نیاورد: ولا یَقعُدُ به الضعف ⬅️ توجه: نفرمود فرمانده باید شجاع و نترس باشد! اینها مفروغ است و گفتن ندارد. جایش صفات مهر و تعدیل کننده ای را شمرد تا روحیه نظامی در او را تعدیل و بر معیار عدالت بکشاند. بردباری، زود از کوره در نرفتن، عذر پذیری، رأفت در مقابل ضعفاء و... ▫️ پیوند با خانواده های صالح! بین فراز معیار های انتخاب فرماندهان (فَوَّل من جنودک...) و فراز معیار ترجیح بین آن فرماندهان (و لیکن اثرُ رؤوسِ جندک...) فرازی درباره پیوند با خانواده های صالح قرار گرفته که باید درست معنا شود! می فرماید: "آن گاه به مردم صاحب حسب و خوشنام بپيوند، از خاندانهاى صالح كه سابقه اى نيكو دارند و نيز پيوند خود با سلحشوران و دليران و سخاوتمندان و جوانمردان استوار نماى، زيرا اينان مجموعه هاى كرم اند و شاخه هاى احسان و خوبى.  آن گاه به كارهايشان آن چنان بپرداز كه پدر و مادر به كار فرزند خويش مى پردازند. اگر كارى كرده اى كه سبب نيرومندى آنها شده است، نبايد در نظرت بزرگ آيد و نيز نبايد لطف و احسان تو در حق آنان هر چند خرد باشد، در نظرت اندك جلوه كند. زيرا لطف و احسان تو سبب مى شود كه نصيحت خود از تو دريغ ندارند و به تو حسن ظن يابند.  نبايد بدين بهانه، كه به كارهاى بزرگ مى پردازى، از كارهاى كوچكشان غافل مانى، زيرا الطاف كوچك را جايى است كه از آن بهره مند مى شوند و توجه به كارهاى بزرگ را هم جايى است كه از آن بى نياز نخواهند بود." ⬅️ این فراز در آن بین نمی خواهد معیار عروس و داماد گرفتن والی را بگوید! حتی دنبال بیان شرایط فرماندهان هم نیست چون آن ۹شرط را تمام کرد و بعد با "ثم" از این پیوند گفت. پس کسی معنا نکند فرماندهان باید از خانواده های حسب و نسب دار و بیوتات صالحه باشند! • این فراز دارد تجهیز سپاه را معلوم می کند. بعد از فرماندهان باید حالا نیروهای سپاه و اردوگاه نظامیان معلوم شود از کجا تدارک شود! ادامه در بخش دوم ☑️ @m_ghanbarian
📚 درسهایی از نهج البلاغه شرح نامه ۵۳/ جلسه نوزدهم/۲۹اردیبهشت۱۴۰۲ حجت الاسلام قنبریان 🔺 توجه: قبل از دولت و ارتش مدرن، ایلات و قبایل، نظامیان حکومت بودند. از مرزها دفاع می کردند و در جنگها، سپاه را تجهیز می کردند. دولت مدرن، این نظم را به هم ریخت و سربازان را از شهروندان گرفت و به سمت و... رفت! حضرت دارد آن خانواده هایی که بیشترین لیاقت برای این تجهیز دارند را بیان می کند. لذا با دو "ثم" مراحل تشکیل سپاه را مرتب می کند: ۱. ایلات و خانواده های صالح و خوش سابقه (ثم الصق بذوی المروات و الاَحساب و اهل البیوتات الصالحة) ۲. افراد برازنده و شجاع و دارای سعه صدر (ثم اهل النجدة و الشجاعة و السخاء و السماحة) بعد درباره این سپاهیان توصیه هایی به والی می کند که ملاحظه شد (تفصیل در فایل صوتی) ▫️ معیار ترجیح و برگزیدگی: ❓بین فرماندهان نظامی چه کسی برگزیده تر است؟! ۱. کسی که در هزینه و خرجی با سپاه و سربازان هم دردی کند (مَن واساهُم فی معونته) غذای سربازان بخورد، خانه ای مثل افسرانش بنشیند؛ نه درد خرجی و معونه آنها را اصلا درک نکند. ۲. از امکانات خود بیشتر به آنان کمک کند به اندازه ای که هم نفرات سربازان و هم خانواده تحت تکفل آنان خوب اداره شود به گونه ای که آنها فقط یک همت واحد بیابند و آن جهاد با دشمن باشد. در فراز های قبل هم توضیح داده شد که انور جسیم و بزرگ (مثل به روز کردن تسلیحات) تورا از نیازهای کوچک سربازان و خانواده هایشان غافل نکند. 🔺 توجه: همّ و همت واحد ساختن برای نظامیان را متکی به پرداخت های مالی نامتعارف -آنجور که در دستگاه های هیتلری و صدامی هست- نمی کند! اول متکی به فرمانده با نیروها می کند و بعد تامین خرجی متعارف آنها و خانواده هایشان تا مثلا به رشوه یا تخلف دیگری روی نیاورند! ▫️ این ساخت دقیق نظامیان برای چه هدفی؟! ❓انتخاب آن فرماندهان، تجهیز اردو با آن خانواده ها و معیار ترجیح بر این اساس و هم واحد ساختن برای نیروها در جنگ با دشمن که چه؟! صرفا برای دفاع از حاکم هرچه باشد؟! ❗️نه! می فرماید روشنی چشم ولات و حاکمان عدل دو چیز است: ۱. استقامت عدل در بلاد (استقامة العدل فی البلاد) ۲. ظهور مودت مردم که لازمه اش مردمسالاری و پذیرش اختیاری حکومت و نگهبانی مردم از آن است! (و ظهور مودّة الرّعیة و انه لا تظهر مودّتهم الا بسلامة صدورهم و لا تصح نصیحتهم الا بحیطتهم علی ولاة الامور...) ⬅️ ارتش و سپاه، نگهبان مردم، مردم نگهبان حاکم تفصیل بیشتر این فقره به جلسه بعد واگذار شد ان شاء الله ☑️ @m_ghanbarian
از نو، حرف نوی انقلاب اسلامی.mp3
11.41M
☑️ از نو حرف نوی انقلاب اسلامی 🎙 حجت الاسلام قنبریان/ ۱خرداد۱۴۰۲/ سبزوار 🔸 نسبت حرف نوی انقلاب اسلامی با: "جهاد تبیین"، "امیدآفرینی" و "مطالبه گری،"❓ ❗️فعلا این سه ماموریت، تشتت در جبهه انقلاب دارد! خنثی کردن همدیگر و درگیری! ▫️ حرف نوی انقلاب، نظریه ای که این سه ماموریت را همگرا می کند! • هسته مرکزی تبیین، تبیین همین حرف نو است! • حرف نوی انقلاب، "توحید" نیست، "امتداد اجتماعی" آن هم نیست؛ "توحید و کرامت انسان" است! "ولایت و مردم"، "اسلام و جمهوریت" است... • تبیین دستاوردها ذیل این حرف نو "امیدآفرین" است. بودن، علیرغم "دو دیگری قوی"، چشمه امید است... • "مطالبه گری صحیح" هم تمایز بین این حرف نو با آدم ها و رویه ها و... است • مطالبه گری درون حرف نوی انقلاب، امکان "مخرج مشترک با دشمن" ندارد! * به فعالین فرهنگی-سیاسی توصیه میشود این فایل را بشنوند ☑️ @m_ghanbarian
هدایت شده از هیأت میثاق با شهدا
💠 جشن ولادت حضرت امام رضا (ع) 🎙 قرائت دعای توسل 📖 تلاوت مجلسی قرآن کریم 👤 سخنرانی حجت‌الاسلام و المسلمین 🎙 با مدیحه‌سرایی برادر 🔰 به‌یاد شهید 📆 سه‌شنبه | ۹ خردادماه ۱۴۰۲ ⏰ از ساعت ۲۰:۳۰ 📍 بزرگراه شهید چمران، پل مدیریت، مسجد دانشگاه امام صادق (ع) ▪️▪️▪️ 🌐 Misaq.ir 🆔 @Misaq_ba_shohada
بازخوانی ایده سیاسی و فرهنگی امام خمینی در مواجهه با تحجر و تجدد.mp3
31.5M
💠 بازخوانی ایده سیاسی و فرهنگی امام خمینی در مواجهه با تحجر و تجدد حجت الاسلام قنبریان به همراه پرسش و پاسخ/ ۷خرداد۱۴۰۲/ موسسه شناخت ✔️ پنج مرتبه انسان دینی و عصر دینی ۱- ترابط وحدانی علوم نافع ۲- فقه انقلابی امام ۳- فقه امام، فقه نظام ۴- ولایت فقیه امام، مطلقه بود ۵- ولایت مطلقه امام، حکومت مطلقه نبود 🔺بخش ارائه تا دقیقه ۳۳ ▫️ پرسش و پاسخها در موضوعات: - مربوط به بحث و نظریه امام - رفراندوم - زنان و حجاب - و... ☑️ @m_ghanbarian
💠 بازخوانی ایده سیاسی و فرهنگی امام خمینی در مواجهه با تحجر و تجدد چکیده ارائه حجت الاسلام قنبریان/۷خرداد۱۴۰۲ • امام خمینی تجسم عینی از یک صورت علمی منتظم و کارآمد است؛ یک "انسان عمیقاً دینی". در ۵مرتبه از آن ترابط و انتظام به "عصر دینی" می رسد. در هریک از این ۵ مرتبه "دو دیگری" مقابل او صف کشیده یا از او جا می مانند (تحجر و تجدد). ✔️ ۵مرتبه انسان دینی و عصر دینی: 1⃣ ترابط وحدانی علوم نافع اسلامی (عرفان، حکمت/ اخلاق/ فقه) امام در شرح حدیث۲۴ چهل حدیث از اتصال و ارتباط این سه باهم (بالتبع ارتباط سه نشئه وجودی انسان که در حدیث اول شرح داده اند) می گوید. موطن اول تکفیر و تفسیق ها جدایی این سه از هم است. اخلاق و عرفان، فقه را سالوس و ریا و فقه، عرفان(وحدت وجود و...) را تکفیر کند! امام عمیقا مسلط بر این علوم و تجسم واقعیت آنهاست. • در منشور حوزویان از رتبه اول تکفیرش توسط متحجران می گوید که کوزه مصطفی را آب کشیدند چون من فلسفه و عرفان می گفتم! • تجدد و جریان روشنفکری بیمار هم از اول با بی اعتنایی به ایرانی گری و اسلام رخ نمود، جای استبداد با اسلام مبارزه می کرد و به تعبیر جلال آل احمد اولین خصوصیتش مخالفت با مذهب بود. سال۱۳۲۳ علی اکبر حکمی زاده جزوه اسرار هزار ساله را علیه روحانیت و ولایت فقیه نوشت و امام کتاب کشف الاسرار را در جواب آن نوشت. 2⃣ فقه انقلابی امام فقه -که متکفل رفتارهای فردی و اجتماعی از آن سه علم نافع است- نزد امام خمینی ارتقایی یافت. کتاب امر به معروف دوباره در رساله ها طرح شد(تحریر الوسیله). قدرت را "شرط واجب" دانست و در موارد عدیده ای "تاثیر" و "ضرر" را شرط نهی از منکر ندانست. (تحریر الوسیله/ کتاب امربه معروف/ شرط۴/ مساله ۶تا۱۱) اینها مجوز قیام علیه شاه جائر شد و انقلاب شرعیت یافت. • دیگری اول اینجا خود را در دو سطح نشان داد: - عده ای کبرویاً منکر انقلاب شده و به روایات قیام های قبل از قائم(عج) استناد و انقلاب را منع می کردند (امام از این طایفه هم در منشور روحانیت گفته است) - عده ای از زعماء و بزرگان حوزه نجف و قم که صغرویاً به انقلاب خدشه داشتند وظیفه کنونی را وظیفه امام مجتبی(ع) و امام صادق(ع) دانسته و مردم را اسیر شهوات می خواندند که مارا تنها می گذارند! (ر.ک: نهضت روحانیت/ سید حمید روحانی ج۳). امام مقابل اینها هم ایستاد با ایمان به مردم گفت تکلیف ما را سیدالشهدا معلوم کرده است. • دیگری تجدد و روشنفکری که در قیامهای قبلی ملت ایران(مثل عدالتخانه) ویروسی عمل کرده و به مشروطه انگلیسی تأویل برده بود، در نهضت روحانیت بیشتر سکوت کرد. عده ای هم که پیوستند به زودی از آن جدا شدند... 3⃣ فقه امام، فقه نظام نظریه ولایت فقیه امام، نظریه بنیادین اداره حکومت شد... اینجا هم دو دیگری از او بازماندند: • کتاب ولایت فقیه در نجف هم نایاب شد و برخی تلامیذ بزرگ فقهای نجف شروع به مقابله کردند. در ایران پس از پیروزی هم حتی در خبرگان قانون اساسی برخی "اسلام اجتماعی" را بر اسلام سیاسی و حکومت دینی ترجیح دادند... • روشنفکران مخالف ولایت فقیه هم صف خود را جدا کردند... 4⃣ ولایت فقیه امام، مطلقه بود امام در همان درسهای نجف (کتاب البیع ج۲ص۴۷۲) ولایت را "مجری" نمی دانست. ولایت بر احکام قائل بود نه در احکام. اسلام را نظام حکومتی می دید که قوانین آن، همین احکام فرعی اند. احکام، مقصود بالعرض برای اهداف اسلام و حکومت اند که بسط عدالت و... است. • برخی بزرگان و حتی شاگردانش این سطح را نیافته، به سؤال یا مخالفت کشیدند. از لایحه تعزیرات در سال۶۲ تا ماجرای زمین و بعدا قانون کار (۶۲تا۶۶) این مباحث طرح شد و گاه امام جوابهای صریح و تند می دادند و لازمه نظر مقابل را شکست اسلام می شمرد... • دیگری دوم روشنفکران دینی ای بودند که از اجتهاد پویا استقبال اما به سمت تجدد گرایش و "دین عصری" را تئوریزه می کردند. در حالیکه ولایت مطلقه امام دقیقا برعکس آن برای تحقق "عصر دینی" بود. امام "روابط حاکم" در اقتصاد و سیاست را ظالمانه می دید. "نظام اسلام" را حاوی نقاط متناظری می دید که در صورت تحقق، روابط عینی را عادلانه می کرد. احکامی مثل مالکیت عموم بخصوص محرومان، حق تعیین سرنوشت و... احکامی در تراز نظام اسلام قلمداد می شد‌. امام در شرایط موجود برای تحقق آن نظام، و برقراری روابط عینی عادلانه ولایت مطلقه فقیه را به کار میگرفت و حتی موقتا برخی احکام فرعیه را تعطیل می کرد! بین این با "عرفی سازی" (سکولاریزم) که برخی روشنفکران (سعید حجاریان و...) می گفتند تفاوت جوهری بود... ادامه در بخش دوم ☑️ @m_ghanbarian
💠 بازخوانی ایده سیاسی و فرهنگی امام خمینی در مواجهه با تحجر و تجدد چکیده ارائه حجت الاسلام قنبریان/۷خرداد۱۴۰۲ 5⃣ ولایت مطلقه امام، حکومت مطلقه نبود! ولایت مطلقه امام با لحاظ حقوق اساسی ای (مثل حق تعیین سرنوشت، آزادی و عدالت و...) بود و اصلا طریق حفظ و تحقق آنها بود. لذا امام تا آخر سر جمهوریت، مردم و... تاکید و وفادار ماند. تشکیل حکومت از سوی فقیه را منوط به "رأی اکثریت" [نه صرفا در حد شرط وجود] می دانست (صحیفه امام ج۲۰ص۴۵۹)... • دیگری اول این نظریه مترقی بین شاگردان و رجال سیاسی جمهوری اسلامی متولد شد: - مجتهدانی که از ولایت مطلقه، حکومت مطلقه خواندند و حتی حقوق اساسی را ذیل آن بردند! هیچ نقشی برای مردم قائل نشدند... در حالیکه در نظریه امام غیر از آن تصریحات مثلا حق خواهی جزئی یک مظلوم با "جهر بالسوء" با وجود ولایت مطلقه و قاضی عادل هم مشروع است (مکاسب محرمه ج۱ص۴۳۰و۴۳۱). اینها نشانگر آن است که امام از ولایت مطلقه، دولت مداخله گر و توتالیتر قصد نکرده است... - برخی رجال سیاسی نیز از ولایت مطلقه مفهومی بنام "ولایت اداری" ساختند تا خود را "مطاع مایشاء" کنند! امام اینجور ولایت را هم برای مسئولین نظام و نمایندگان خود رد کردند(صحیفه امام ج۱۰ ص۵۰۴) • دیگری روشنفکر و متجدد از ولایت مطلقه، لیبرالیسم و اباحه گری توقع کرد! این روزها آقای غنی نژاد هم گفته، ولایت مطلقه که می تواند احکام شرعی را تعطیل کند، بی حجابی را آزاد و حلال کند!!! چنانچه اشاره شد ولایت مطلقه برای تراز کردن روابط عینی در اقتصاد و سیاست مطابق با نظام اسلام است و در این راستا اگر حکم شرعی ای تعطیل شد، بلامانع است؛ نه اینکه از اساس در خدمت روابط عینی حاکم بر دنیا درآید و ماشین امضای آن شود؛ این همان استبداد دینی است که نائینی علیه آن گفته و از شعب حکومت تملیکیه قرار داده و مقابل حکومت ولایتیه نشانده است... * تفصیل بیشتر مباحث در پرسش و پاسخها بیان شد که در فایل صوتی موجود است. ☑️ @m_ghanbarian
محسن قنبریان
💠 بازخوانی ایده سیاسی و فرهنگی امام خمینی در مواجهه با تحجر و تجدد حجت الاسلام قنبریان به همراه پرسش
📋 گزارشی اجمالی از نشست "بازخوانی ایده سیاسی و فرهنگی امام خمینی در مواجهه با تحجر و تجدد" / ۷خرداد۱۴۰۲ موسسه شناخت • خبرگزاری فارس: http://fna.ir/3cwplx • خبرگزاری رسمی حوزه: https://www.hawzahnews.com/news/1089189 * چکیده ارائه را اینجا بخوانید: https://eitaa.com/m_ghanbarian/4101 * صوت کامل ارائه و پرسش و پاسخ ها را اینجا بشنوید: https://eitaa.com/m_ghanbarian/4100 ☑️ @m_ghanbarian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| 🔰 امام خمینی را باید شنید ▫️امام‌خوانی را نباید به کسی نیابت دهیم. سخن امام(ره) هنوز شنیدنی است. باید هر کس بصورت مستقیم آثار امام را بخواند و حلقه‌های صحیفه‌خوانی با همت بدنه اجتماعی راه‌اندازی شود. ▫️ چون هر شخص، موسسه یا سازمانی از دیدگاه خودشان امام را بازخوانی می‌کند. به همین دلیل است که نخبگان باید اهتمام به این امر داشته باشند. 🔸اگر بدنه حزب‌اللهی با امام(ره) آشنا نباشد، زمینه استفاده ابزاری از امام(ره) نیز فراهم می‌شود که هر کسی امام خمینی را به نفع خودش مصادره می‌کند. همچنان امام خمینی تنها گزینه برای ماست. ✅ ششمین محفل گفتگومحور فکرت، به «بازخوانی ایده‌ی سیاسی و فرهنگی امام(ره) در مواجهه با تحجر و تجدد» 👤 حجت‌الاسلام محسن قنبریان؛ استاد حوزه و دانشگاه 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ وبگاه فکرت| فکرت |مدرسه فکرت | رادیو فکرت
هدایت شده از فکرت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| ▪️مردم در عهد ولایت «اکثرهم لایعقلون» نیستند 🔺بعضی‌ها می‌گویند مردم غرب زده‌اند ولی امام خمینی خلاف این عقیده را دارد. البته مردمی که در عهد با ولی هستند را نمیشود گفت که اکثرهم لایعقلون. این گفته درست نیست. اولین خصوصیتی که این مردم دارند این است که در عهد با ولیّ در آمدند. امام خمینی(ره)، جامعه‌ای که در ۲۵۰ سال اخیر تطوراتی داشته را به سرانجام رسانده و تجدّد نتوانسته در تغییر ایران موفق باشد و ایران خودش را از آن فاصله داده است. ✅ ششمین محفل گفتگومحور فکرت، به «بازخوانی ایده‌ی سیاسی و فرهنگی امام(ره) در مواجهه با تحجر و تجدد» 👤 حجت‌الاسلام محسن قنبریان؛ استاد حوزه و دانشگاه 💢 فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ ☑️@FEKRAT_NET
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| ▫️این زمین کج است! 🔹امروز وقتی از فقه گفته می‌شود منظورشان فقه قبل از امام خمینی است و این یعنی ارتجاع به گذشته. فقه قبل از امام، تفاوتش به این نیست که این مکتب آقای خویی است یا مکتب امام خمینی؟! دعوا سر این زمین کجی است که باید صاف شود. 🔸این زمین کج است که سرمایه‌داران، ثروتمندتر و فقرا، فقیرتر می‌شوند. فقه امام خمینی(ره) آمده بود تا این زمین را صاف کند. امام(ره)، انقلاب کرد که این زمین کج را صاف کند؛ چون منافع محرومان مهم است. ✅ ششمین محفل گفتگومحور فکرت، به «بازخوانی ایده‌ی سیاسی و فرهنگی امام(ره) در مواجهه با تحجر و تجدد» 👤 حجت‌الاسلام محسن قنبریان؛ استاد حوزه و دانشگاه 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ وبگاه فکرت| فکرت |مدرسه فکرت | رادیو فکرت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| 🔹تا ولاء اجتماعی نباشد امر به معروف اصلا شدنی نیست. این ولاء امروز آسیب دیده است اگر ترمیم شود باب گفتگو باز میشود. 🔸از ريان بن صلت مروى است كه گفت قومى در خراسان نزد حضرت رضا(عليه السّلام)آمدند و عرض كردند كه گروهى از اهل بيت تو مرتكب اعمال قبيحه ميشوند كاش آنها را از آن اعمال نهى ميفرمودى فرمود چنين كارى نكنند عرض كردند چرا فرمود زيرا كه از پدر بزرگوارم شنيدم كه «اَلنَّصِيحَةُ خَشِنَةٌ» نصيحت زبر و درشت است بر شنونده و از اين جهت مشكل تاثير كند. ✅ ششمین محفل گفتگومحور فکرت، «بازخوانی ایده‌ی سیاسی و فرهنگی امام(ره) در مواجهه با تحجر و تجدد» 👤 حجت‌الاسلام محسن قنبریان؛ استاد حوزه و دانشگاه 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ وبگاه فکرت| فکرت |مدرسه فکرت | رادیو فکرت
🗣 وقتی نصیحت هم خشونت میشود! چکیده سخنرانی حجت الاسلام / شب میلاد امام رضا(ع)۱۴۰۲/ هیات میثاق الشهداء دانشگاه امام صادق(ع) • یک روایت عجیب از امام رضا(ع): حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اَللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُاَللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ اَلْحِمْيَرِيُّ عَنِ اَلرَّيَّانِ بْنِ اَلصَّلْتِ قَالَ: جَاءَ قَوْمٌ بِخُرَاسَانَ إِلَى اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقَالُوا إِنَّ قَوْماً مِنْ أَهْلِ بَيْتِكَ يَتَعَاطَوْنَ أُمُوراً قَبِيحَةً فَلَوْ نَهَيْتَهُمْ عَنْهَا فَقَالَ لاَ أَفْعَلُ فَقِيلَ وَ لِمَ قَالَ لِأَنِّي سَمِعْتُ أَبِي يَقُولُ اَلنَّصِيحَةُ خَشِنَةٌ.۱ صدوق با سند صحیح روایت می کند که گروهی سراغ امام رضا(ع) در خراسان [ایام ولایتعهدی] آمدند. مردم به امام گفتند گروهی از اهل بیت شما [همانها] کارهای قبیح و زشت انجام می دهند کاش آنها را نهی از منکر کنی! فرمود: چنین نمی کنم! عرض شد: چرا؟! فرمود: از پدرم می شنیدم که می فرمود: نصیحت خشن است! یعنی ایجاد واکنش در طرف می کند و از نصیحت تلقی و برداشت بدی می کند لذا اثر نمی کند! ❗️واضح است این روایت معتبر، معارض ادله قطعی وجوب نهی از منکر نیست. دنبال نسخ آن حکم نیست! برخی فقهاء حمل بر عدم شرائط (فوران فتنه) کرده اند! برخی "قبیحه عرفی" گرفته اند که حرام نباشد و نهی از آن واجب نباشد! برخی توضیح و تأویلش را به اهلش سپرده اند! ما می خواهیم این دوره و شرایط از زندگی امام رضا(ع) با این گروه از اهلبیتش را بفهمیم! ❓ نصیحت (نرم ترین مرتبه نهی از منکر) چه وقت خشن و بی اثر می شود؟! ▫️ بستره تاریخی این روایت روایت درباره "قوم من اهل بیتک" هست. امام رضا(ع) هم می فرماید "لانی سمعتُ ابی یقول" پس این وضعیت خانوادگی و فامیلی از زمان امام کاظم(ع) اقلا درباره بعضی از خویشان بوده است. ❗️نشانه هایی از این وضعیت شکاف و اختلاف : 1⃣ جاسوسی از امام کاظم(ع)! برادر زاده امام کاظم(ع) و پسر عموی امام رضا(ع)؛ علی بن اسماعیل جعفرالصادق(ع) با وجودی که امام کاظم(ع) به او کمک مالی می کرد، به سمت هارون الرشید و سعایت از امام رفت. هموست که به یحیی بن خالد خبر داد از شرق و غرب اموال به سوی او سرازیر است...۲ اینطور موجب سخت گیری بیشتر بر امام شد. 2⃣ تهمت عدم طیب مولد به امام جواد(ع)! امام رضا(ع) بچه دار نشد تا آخر عمر خداوند به او جوادالائمه را داد. شایعاتی بالاگرفت که نعوذ بالله مادر امام جواد(ع) خیانت کرده و ایشان فرزند امام رضا(ع) نیست. تعدادی از امامزادگان هم تحت تاثیر قرار گرفته و امام را مجبور به آوردن قیافه شناس کردند! عمو زاده و برادر زاده و عمه و... در باغی جمع شده و لباس دهقان بر تن امام رضا(ع) کرده و قیافه شناس آوردند تا نسب امام جواد معلوم شود!!!۳ 3⃣ برادری که امام را به دادگاه کشید! امام کاظم(ع) لعنت کرده بود جز امام رضا(ع) مهر وصیتنامه را باز کند. فقر و مضییقه ای که به خاندان او تحمیل می شد موجب شد عباس برادر امام رضا(ع) از او بر سر ارث و میراث نزد قاضی مدینه (ابوعمران طلحی) شکایت کند! ۴شاهد هم حاضر شد. عباس گفت در وصیت نامه پدر گنجی است که او (امام رضا) می خواهد پنهان کند و خودش بردارد!... اینجا حتی شهود (اسحاق پسر امام صادق و عموی او) علیه عباس شدند که هرروز کار ناشایستی از تو سر می زند و این کار تو نیز نظیر همان کار زشتی است که دیروز انجام دادی! قاضی ادعای او را نپذیرفت و به امام رضا(ع) گفت: برخیز ای ابالحسن! شکایت برادرت بی مورد است... عباس باز اصرار کرد و اینبار خود مهر وصیت را شکست و آنرا بلند خواند و معلوم شد پدر، امام رضا را وصی اموال و موقوفات کرده است. اینجا حتی به پدر هم جسارت کرد...۴ 4⃣ ماجراهای سیاسی مورد اختلاف! در این برهه قیامهایی رخ داد که برخی بنی هاشم در آنها بودند و امام هم دعوت می شد و نمی پذیرفت! • قیام دیباج عموی امام! محمدبن جعفر (معروف به دیباج) در سال۱۹۹ در مکه زره پوشید و بیعت جمع کرد. سال۲۰۰ خود را امیرالمومنین خواند! و بعد بخاطر عارضه در چشم گفت: شنیده ام یکی از چشمان مهدی عارضه دارد(!) امیدوارم مهدی موعود من باشم!۵ امام رضا(ع) به او فرمود: عموجان پدر و برادرت را تکذیب نکن! امر خلافت تو سرانجام ندارد!۶ عاقبت هم شکست خورد! • قیام زیدالنار! زید برادر امام هم در بصره خانه عباسیان را آتش زد و هرکس لباس عباسیان داشت می سوزاند. طوری که به زیدالنار معروف شد! باز دستگیر شد و مامون بر امام منت نهاد و بخاطر او آزادش کرد! امام رضا(ع) زید را سرزنش کرد و گفت تا آخر عمر با او حرف نمی زند!۷ ادامه در بخش دوم ☑️ @m_ghanbarian
🗣 وقتی نصیحت هم خشونت میشود! چکیده سخنرانی حجت الاسلام / شب میلاد امام رضا(ع)۱۴۰۲/ هیات میثاق الشهداء دانشگاه امام صادق(ع) برادر دیگر که قصاب خطاب شد! ابراهیم برادر دیگر امام باز در سال۲۰۰ در جریان قیام ابوالسرایا با عده ای از خاندان به سمت یمن رفت و بر بعض آن مستولی شد. طوری با مردم بدرفتاری کرد که مردم او را قصاب خواندند!۸ او هم شکست خورد! ⬅️ مجموع این موارد بستره آن روایت را روشن می کند که علیرغم ولاء اغلب خانواده با امام رضا(ع)، کشمکش ها و درگیری ها و شکافها و اختلافها هم در بین خانواده بوده است. به تعبیر دیگر در بین بخشی از این خانواده آسیب دیده است. این ولاء و پیوند، خاستگاه امر به معروف و نهی از منکر است(۷۱توبه). در چنین فضایی البته امربه معروف و نهی از منکر نرم و نصیحت گونه هم خشونت آمیز جلوه می کند و "النصیحة خشنة"! ❓ در چنین شرایطی چه باید کرد؟! امام رضا(ع) چه کرد؟! خداوند امربه معروف را "مصلحة للعوام" (تامین کننده مصلحت عمومی) قرار داده است. چون وظیفه همگانی اش قرار داده، عادتا عمده منکرات با همین امر و نهی لسانی و نرم در جامعه تصحیح می شود و سهم اندکی برای قوای قهریه و نهی از منکر یدی می ماند. اگر آن بخش معظم و بزرگ دچار قفل شدگی شد، همه منکرات به سر قوه قهریه می ریزد و عادتا از او برنمی آید! لذا این قفل شدگی باید باز شود. امام رضا(ع) در چنین شرایطی که نصیحت نرم هم خشونت تلقی می شد سراغ خاستگاه امر و نهی یعنی همان ولاء اجتماعی رفت تا از آنجا قفل را باز کند! • صله و احسان بارها به عرض رسیده که روی دیگر ولاء امربه معروف، مأوا دادن و یاری و نصرت است(۷۲انفال). همو که موظف به یاری، پرده پوشی، حمایت و... است موظف به تصحیح عیوب با امر و نهی زبانی هم هست. • امام رضا(ع) به ابراهیم برادرش که با عباس برادر دیگر ماجرای دیگری ساخته بود و منکر فوت امام کاظم(ع) شده بود، احسان کرد. فرمود: من اول ذی حجه پس از آنکه او به سبب نداشتن مخارج زندگی مجبور شده بود که زنانش را طلاق دهد و بردگانش را آزاد کند، هزار دینار بدهی او را پرداختم با وجود این او چنین ادعا می کند ولی حتما تو آنچه یوسف از برادرانش کشید را شنیده ای...۹ در کنار این احسان و حمایت او را هم نهی از منکر کرد که پیامبر(ص) هم وفات کرد... • در ماجرای شکایت عباس از امام رضا(ع) دست از این احسان و یاری نکشید فرمود: به خدا سوگند تا وقتی زنده باشم از همراهی با شما و احسان به شما کوتاهی نمی کنم و شما هرچه می خواهید بگویید.۱۰ ⬅️ این تعادل زیبا و سازنده است: هم ولاء یاری و حمایت، هم ولاء نهی از منکر. برخی فقط اولی و برخی فقط دومی را می گیرند و موجب آن قفل شدگی یا اباحه منکرات می شوند. • یک استثناء! در مورد دیباج می بینیم امام رضا(ع) می فرماید: من بر خود چنین قرارداده ام که سقف خانه ای بر من و او سایه نیاندازد! چرا اینجا ارتباط و پیوند و احسان نه؟! می فرماید: این هم احسان و صله است زیرا هرگاه عمویم نزد من می آید و بر من داخل شود پس از آن درباره من هرچه به مردم بگوید مردم او را تصدیق می کنند ولی اگر بر من داخل نشود و من هم بر او داخل نشوم اگر چیزی در مورد من بگوید گفته اش مورد قبول مردم واقع نمی شود.۱۱ ⬅️ معلوم است کسی که ادعای امیرالمومنین بودن دارد از دیدارها سوء استفاده و از امام رضا(ع) هزینه میکند. در چنین صورتهایی که اغراء به جهل می شود و مردم فریب می خورند البته آنجور رابطه و پیوند مضر است. • احیاء و گسترش امامت از مهمترین عوامل پیوند اجتماعی و تحکیم ولاء اجتماعی، تحکیم اعتقادات مشترک مثل امامت است. بموالاتکم ائتلفت الفرقه. با دوستی اهلبیت، تفرقه ها و پراکندگی ها جمع می شود. امام رضا(ع) بسیار در این زمینه تلاش کردند و مفهوم امامت و ولایت را در امت اسلامی گستراندند. هر ناهی از منکر خوب است سخنی در تقویت عوامل وحدت ملی (محبت اهلبیت، وطن دوستی و...) داشته باشد. * تفصیل مطالب و نکات را در فایل صوتی بشنوید ............................. ۱.عیون اخبار الرضا ج۱ص۲۹۰ ۲.ر.ک: بحار ج۴۸ص۱۲۲ ۳.ر.ک: کافی ج۱ص۳۲۲ ۴.ر.ک: عیون اخبارالرضا ج۲ص۴۲تا۴۴ ۵.ر.ک: کامل ابن اثیر ج۶ص۳۱۱و مقاتل الطالبین ترجمه جواد فاضل ج۲ص۳۱۳ ۶. ر.ک: عیون ترجمه رسول محلاتی ج۱ص۱۶۸ ۷.ر.ک: عیون اخبار الرضا ج۲ص۲۳۵ ۸.ر.ک: ترجمه تاریخ طبری ج۱۳ص۵۶۳۸ ۹.ر.ک: الکافی ج۱ص۳۸۰و۳۸۱ ۱۰.ر.ک: عیون اخبار الرضا ج۲ص۴۲تا۴۴ ۱۱.ر.ک: عیون اخبار الرضا ج۱ص۲۲۱ ☑️ @m_ghanbarian
نمای فقه اقتصادی امام.mp3
19.89M
💢 نمای فقه اقتصادی امام(ره) ارائه حجت الاسلام قنبریان در جشنواره علوم انسانی عمار/ ۴خرداد۱۴۰۲ ▫️شش مطلب در نمای فقه اقتصادی امام خمینی 1⃣ سه مفهوم خاص: احکام فرعی/ روابط یا سیستم/ نظام 2⃣ توضیح و تمییز روابط از نظام در بیان شهید مطهری 3⃣ احکام فرعی در دو سیستم دو نتیجه می دهند! 4⃣ سیستم اقتصادی را چه چیزی درست می کند؟ نمونه ای از استنباط های نظام اقتصادی 5⃣ مثالهایی از فقه اقتصادی امام مالکیت چگونه حق اما محدود می شود؟! 6⃣ جایگاه ولایت مطلقه در این بحث ☑️ @m_ghanbarian
💢 نمای فقه اقتصادی امام(ره) چکیده ای از ارائه حجت الاسلام در جشنواره علوم انسانی عمار/ ۴خرداد۱۴۰۲ امام قائل به ترابط علوم اصیل (حکمت/ اخلاق/ فقه) است و قائل به فقه جواهری است. نوآوری هایی هم در اصول و فقه (خطابات قانونی/ ولایت مطلقه و...) دارد. ❓تمایز اصلی امام در چیست؟ رابطه انقلاب امام و فقه امام چیست؟! ❓بطور خاص فقه اقتصادی امام جه نمایی دارد؟ چه ضمانتی برای تحقق عدالت اجتماعی دارد؟! ▫️ شش مطلب در نمای فقه اقتصادی امام عرض میکنم 1️⃣ سه مفهوم خاص در ادبیات فقهی (فقه اقتصادی) امام: ۱.احکام فرعی مثل اجاره و بیع و ... ۲.مفهوم روابط یا سیستم اقتصادی حاکم ۳.مفهوم نظام اقتصادی از این سه مولفه دو مولفه(۲و۳) اصلا بدون انقلاب قابل طرح نیست. - صحیفه امام جلد۲۰ ص۳۴۰: 《این به عهده علمای اسلام و محققین و کارشناسان اسلامی است که برای جایگزین کردن سیستم ناصحیح اقتصاد حاکم بر جهان اسلام، طرحها و برنامه‌های سازنده و دربرگیرنده منافع محرومین و پابرهنه‌ها را ارائه دهند و جهان مستضعفین و مسلمین را از تنگنا و فقر معیشت به درآورند. البته پیاده کردن مقاصد اسلام در جهان و خصوصاً برنامه‌های اقتصادی آن و مقابله با اقتصاد بیمار سرمایه داری غرب و اشتراکی شرق، بدون حاکمیت همه جانبه اسلام میسر نیست و ریشه کن شدن آثار سوء و مخرب آن، چه بسا بعد از استقرار نظام عدل و حکومت اسلامی همچون جمهوری اسلامی ایران نیازمند به زمان باشد، ولی ارائه طرحها و اصولاً تبیین جهت گیری اقتصاد اسلام در راستای حفظ منافع محرومین و گسترش مشارکت عمومی آنان و مبارزه اسلام با زراندوزان، بزرگترین هدیه و بشارت آزادی انسان از اسارت فقر و تهیدستی به شمار می‌رود.》 ⬅️ علمای اسلام و محققین باید سیستمی بجای سیستم ناصحیح، جایگزین کنند و کارشناسان تحقق برنامه‌ها را دنبال کنند. عالم اسلامی وظیفه جایگزین سیستم را دارند جمله دوم از منشور حوزویان است: 《مسأله‌ای كه در قدیم دارای حكمی بوده است به ظاهر همان مسأله در روابط حاكم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد و یك نظام ممكن است حكم جدیدی پیدا كند؛ بدان معنا كه با شناخت دقیق روابط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی همان موضوع اول كه از نظر ظاهر با قدیم فرقی نكرده است؛ واقعاً موضوع جدیدی شده است كه قهراً حكم جدیدی می‌طلبد》 امام میگوید در "روابط حاکم" و بعد تعبیر میکنند "یک نظام" دارند. این چهار خط به اندازه یک روز کفایه کار دارد. موضوع در روابط اجتماعی جدید تغییر میکند. "سیستم‌های موجود" محور حرکتند و "احکام فرعی" روی آنها سوارند و بر اساس آن میچرخند. اجاره همان اجاره است و فقیه سنتی میگوید موجر-مستاجر و اصل تراضی؛ ولی امام میگوید این حکم در روابط اقتصادی سرمایه‌داری خلاف عدالت است! ادامه حرفهای امام: 《آشنایی به روش برخورد با حیله‌‌ها و تزویر‌‌های فرهنگ حاكم بر جهان، داشتن بصیرت و دید اقتصادی، اطلاع از كیفیت برخورد با اقتصاد حاكم بر جهان، شناخت سیاست‌ها و حتی سیاسیون و فرمولهای دیكته شده‌ی آنان و درك موقعیت و نقاط قوت و ضعف دو قطب سرمایه‌داری و كمونیزم كه در حقیقت استراتژی حكومت بر جهان را ترسیم می‌كنند، از ویژگیهای یك مجتهد جامع است.》 این ویژگی علمایی است که باید سیستم اقتصادی را جا به جا کنند. این ویژگی مجتهد است یعنی در استنباط او دخیل است. 2⃣ توضیح و تمییز "روابط اقتصادی" و "نظام اقتصادی" شهید مطهری بیانی دارد که خیلی نزدیک است به حرف امام. ایشان هم از دو تعبیر می گوید: "روابط تکوینی و طبیعی" و "روابط اعتباری و قانونی". "روابط طبیعی اقتصادی" معادل "سیستم اقتصادی" یا "روابط حاکم بر اقتصاد" در کلمات امام است. "روابط قانونی" معادل "نظام اقتصادی" در کلمات امام است. - مجموعه آثار جلد۲۰ ص۴۱۴ : 《روابط اقتصادی دو نوع است: روابط تکوینی و طبیعی، و روابط اعتباری و قانونی (و به عبارت دیگر دو نوع اقتصاد داریم: اقتصاد طبیعی و اقتصاد برنامه ای). روابط طبیعی عبارت است از یک سلسله روابط علّی و معلولی که خواه ناخواه در امور اقتصادی پیش میآید، مثل روابط مربوط به عرضه و تقاضا و بها در اقتصاد آزاد. عرضه و تقاضا در بازار آزاد معنایی دارد که در سیستم دیگر معنای دیگری پیدا میکند و مبادلهای: تورّم پول، افزایش و کاهش قیمتها، بیکاری، بحران اقتصادی، سود، ضرر، مزد، مالیات، و امثال اینها. اما روابط اعتباری و قراردادی عبارت است از قوانین مربوط به حقوق و مالکیتهای شخصی یا اشتراکی.》 ادامه در بخش دوم ☑️ @m_ghanbarian
💢 نمای فقه اقتصادی امام(ره) چکیده ای از ارائه حجت الاسلام در جشنواره علوم انسانی عمار/ ۴خرداد۱۴۰۲ شهید مطهری در ادامه میگوید سیستم یا روابط اقتصادی و نظام اقتصادی در هم موثر هستند. 《از جمله مسائل قابل توجه، تأثیر روابط طبیعی و قراردادی در یکدیگر است. ...هم مقررات اجتماعی خاص، جریانات طبیعی اقتصادی خاصی را به دنبال خود می آورد، و هم روابط و آثار طبیعی خواه ناخواه یک سلسله مقررات جدیدی را ایجاب میکند.》 این یعنی سیستم اقتصادی موجود میتواند نظام قانونی را تحت تاثیر قرار دهد حالا یا موقت یا به صورت دائمی آن را میپذیرد. مثلا وقتی روابط تجاری طبیعی مبتنی بر ربا است؛ پروتستانتیزم را رقم زد که ربا را بپذیرد بعد در بین فقهای مصری و بعد برخی از فقهای شیعه گفتند که ربای استنتاجی و تولیدی اشکال ندارد. بر عکس ایده شما در نظام میتواند کم کم روابط طبیعی را سمت دیگری برده و سامان متفاوتی دهد. 3⃣ احکام فرعی در این دو سیستم چه فرقی میکنند؟ اول "نظام عادلانه" را کشف کن بعد "سیستم آن" را روی زمین ایجاد کنی آن وقت "احکام فرعی" جواب میدهد و الا همان اجاره، نظام طبقاتی میسازد. امام میگوید انقلاب لازم است تا زمین کج را صاف کنی و سیستم را محقق کنی. الاسلام هو الحکومة یعنی همین! بدون این مساله یا به این نتیجه میرسی که دین به درد اجتماع نمیخورد یا میگویی کار من دخالت در جامعه نیست این عقد اجاره است و اجاره صحیح است؛ نتیجه هرچه شد! اینجا امام تعبیرات تندی دارد که اینجور ننگ بر دامن فقه می نشیند! • بیان شهید بهشتی در اینباره رهگشاست: - ما عدلیه هستیم و اشعری نیستیم و لذا در اصول فقه گفته‌ایم حکم شرعی مصلحت ذاتی دارد و مادر مصالح شرعیه، "العدل حسن" است. (کتاب بانکداری، ربا و قوانین مالی اسلام) - 《اصل تشریع مضاربه مستلزم سرمایه‌داری فاسد نیست.》 جای دیگر میگوید:《اصل تشریع اجاره به هیچ وجه مستلزم این نیست که ما بگوییم از اسلام اینگونه فهمیده میشود که چون اجاره هست بنابراین نظام فاسد مستغلاتی درست است.》 (ص۵۹) - شهید بهشتی میگوید: مشکل از کجاست؟! او نقطه مشکل را "روابط اقتصادی" می بیند. 《در جامعه‌ای که ساختار روابط اقتصادی و تجاری آن عادلانه است هر کدام از این عقود در جای خود مفید و لازم اند. ...کمبود مربوط به نظام عادل صحیح اجتماعی است.》 4⃣ سیستم اقتصادی را چه چیزی درست میکند؟ ❗️نظام اقتصادی! "روابط و سیستم" آن چیزی است که الان در بازار هست. "نظام" آن ایده‌ای است که شما عالمانه آن را برای نشان دادن روابط درست وضع کردی. "احکام فرعی" در دل اینهاست! نظام، "مکتب اقتصادی" است. برای شناخت این نظام باید حواست به گرانیگاه‌های نظام رقیب باشد. مثلا نباید "بازار آزاد" را با "قیمت‌گذاری براساس عرضه و تقاضا" یکی بگیریم، برخی محققین ما از این اشتباه‌ها میکنند. شهید بهشتی خط مشی برای نظام عادلانه اقتصادی پیشنهاد میدهد نمونه‌هایی مثال میزند. در نوشته‌هایش میگوید منظور من از نظام اینهاست. ۱. تامین آزادیهای سیاسی و اجتماعی که بند۷ اصل سه قانون اساسی هم هست. ۲. ایجاد امکانات عادلانه برای همه مردم در تمامی زمینه های مادی و معنوی بند۹ اصل۳ قانون اساسی هم است ۳. پی ریزی اقتصاد صحیح و عادلانه برای ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هرگونه محرومیت. بند۱۲ اصل۳ ۴. عدم تداول و تمرکز ثروت در دست افراد و گروه های خاص اینها همان است که امام از علماء و محققین خواست و از متن شریعت استنباط می شود. ادامه در بخش سوم ☑️ @m_ghanbarian
💢 نمای فقه اقتصادی امام(ره) چکیده ای از ارائه حجت الاسلام در جشنواره علوم انسانی عمار/ ۴خرداد۱۴۰۲ جملات امام را ذیل قانون اساسی نگاه بفرمایید میگوید این تا ظهور امام زمان پاسخگو خواهد بود. اینها را وقتی میگوید نظام است یعنی شأنش استنباطی است ولی در اندازه فروعات نیست. فقه مشغول فروعات شد چون فکر میکرد همان احکام کافی است. مقایسه دو سیستم، تو را به نظام عادلانه می رساند. نظام عادلانه پرسش درست میکند که برگردی به این استنباط های عمیق را انجام بدهی. مثلا اگر گفتی امکانات عمومی باید بین همه تقسیم بشود این پشتوانه فقهی دارد. در زمان غیبت انفال متعلق به تمام مردم است (تحریر الوسیله) شهید صدر در کتاب الاسلام یقود الحیات بخش اتجاه التشریع ۵ "اصل" دارد که از بسیاری فروعات برخاسته است. 5⃣ مثالهای فقهی از امام فتوای محدودیت مالکیت 《مالکیت در اسلام به صورتی است که همه در یک سطح قرار می گیرند》(۷دی ماه۵۷) ❓این به چه معناست؟ - ما روایاتی داریم که برای مالکیت خط می گذارد. بیش از ده هزار درهم بیش از ۲۰هزار درهم و همینطور... پس ما بیاییم و عدد مشخص کنیم؟ آیا مراد این است؟ اصلاً مراد امام چنین چیزی نیست. - منظور امام هم این نیست که آنقدر قله ها را بتراش تا پایین بیاید - منظور امام این است که اگر "نظام" تو مانند آنچه می فرمود که همه باید مالک بشوند، وقتی انقلابی کردی که ۳۵میلیون نفر را به خیابان آورده است، با این انقلاب و "روابط" را دگرگون کن به نفع این "نظام". اینجا باید "برنامه ریزی" بیایند و این" اصل" را تا جزئی برنامه پیش ببرند. امام می گوید:《اصولاً جهت گیری اقتصاد اسلام در راستای حفظ منافع محرومین و گسترش مشارکت عمومی آنان در مبارزه اسلام با زراندوزان است》 • جمله مهم از صحیفه امام جلد۵ صفحه۴۳۶: 《مالکیت در اسلام پذیرفته شده است لکن اسلام "در چیزهایی که حق مالکیت به آن تعلق نمی گیرد" و نیز "در شیوه و شرایط پیدا شدن این حق" دستوراتی داده است که نظام اقتصادی اسلام را و نیز روابط اقتصادی در جامعه اسلامی را از روابط و نظام اقتصادی سرمایه داری امروز دنیا جدا می‌کند.》 - مالکیت را به دو روش محدود میکند. اولا به چه تعلق بگیرد؟ ثانیا از چه روشی به دست بیاید؟ این دو در "نظامی" معلوم میشوند و "روابط طبیعی" را تغییر میدهند که این دو با نظام و روابط طبیعی سرمایه‌داری فرق دارد. - مثال از اینکه به چه چیزی تعلق نمیگیرد؟ امام در همان فقه فردی خودش مالکیت به حق معنوی را نفی میکند! (ر.ک: استفتائات ج۳ ص۵۵۵) - امام درباره حیل ربا میگوید حیل ربا که جنگ با خدا ست با یک قوطی کبریت حلال نمیشود. - در بیع مضطر فقط امام فتوا داده و شیخ طوسی. "بیع مکره" را همه میگویند حرام است ولی در "بیع مضطر" همه میگویند حلال است. یک فرعی پیش می آید اگر از اضطرار کسی سوء استفاده شود (مثلا ماشین یا خانه اش ارزان خریده شود) امام می گوید: معامله صحیح است اما مازاد را مالک نمیشود! 6⃣ جایگاه اختیارات ولایت مطلقه در این بحث خلاصه ولایت مطلقه این است که اختیار تشریع موقت است! به لحاظ کارکردی آن زمین کج که میخواهد صاف بشود ممکن است برخی از احکام اولیه را هم تعطیل کند اما موقتا. بر خلاف تراضی در اجاره، برای شکستن نظام طبقاتی، "حداقل دستمزد" تعیین میکند. "مصالح عموم مردم"، "مصالح پابرهنگان زمین"، "مصالح اسلام"، تعابیر مختلف امام است که آن تشریع موقت را سامان میدهد. شهید صدر در اتجاه التشریع می گوید یکی از اصول، ولایت است ولو اینکه ولایتش، مطلقه نیست. شهید مطهری هم در اسلام و مقتضیات از حکم ولایی می گوید لکن امام به احسن وجه از این ولایت استفاده کرده است. (ریزه کاری های بحث ولایت مطلقه به مجال دیگر حواله شد) ☑️ @m_ghanbarian
• اندیشه ها و دانش های امام خمینی از جذاب ترین فعالیت های علمی است. گرایش ها در سلوک اخلاقی و هم انقلابی او از جذاب ترین نقاط جمع حماسه و عرفان برای روح های متعالی است. • بارها گفته ام ولایت، اولا رابطه دو طرفه مردم با ولیّ است و ثانیا قبل از "نمود" و پوسته حقوقی و فقهی (جعل و اختیارات و وظایف) یک "هستی" و "بود" دارد. همه علوم نافع از عرفان تا فقه در ولیّ مجسم و در مردم کشش و هم فعلیت بخشی با پیوند عمیق بروز می کند. • هزار منبر، توصیف کردن این "بود"؛ به اندازه روایت واقعی رابطه مردم با امام خمینی گویا نیست. این روزها در کنار فعالیتهای علمی و پژوهشی درباره امام عزیز، واقعا به وجدم می آورد. • مجموعه نامه ها به حضرت روح الله از کودک و زن تا اسیران در بند صدام؛ از ایران و جهان به شکل زیبایی آن حقیقت را تصویر می کند. بچه های دو مدرسه که بی خبر از هم از سر یک درس در کتاب درسی می خواهند امام را نصیحت کنند تا بچه های مدرسه اسپرینگ دال آمریکا و دختری از آلمان و... این روزهای پر یادبود از امام، خوب است این کتاب را هم جرعه نوش کنید. سپاس از جناب برای گردآوری و تدوین. • این عنوان "روحی جان سلام" هم قصه ای دارد که می خوانید...! محسن قنبریان ☑️ @m_ghanbarian