eitaa logo
مهجور
114 دنبال‌کننده
166 عکس
31 ویدیو
2 فایل
هو‌ النور وصل‌ِتو کجا و من‌ِمهجور کجا..... مهجور | جدامانده و به تعبیری سخن پریشان اللهم لاتکلني إلی نفسي طرفة عین أبداً @maroozbahani تلگرام: https://t.me/maaahjor
مشاهده در ایتا
دانلود
هو الأحد «مامان، این منم یا یکی دیگست.» جالب بود برایم. حسمان مشترک بود. منم وقتی عکس را دیدم از شباهتش با دخترم تعجب کردم. کودکی درحال پذیرایی از زوار حسین ع. به شباهت‌ها فکر می‌کنم. به اینکه من اینجا در خانه‌ام و دلم آنجا در مسیر پیاده‌روی. به اینکه کدام زن شبیه من دارد مسیر را می‌رود یا ایستاده و از زوار أربعین پذیرایی می‌کند. به اینکه همه‌ی ما که اینجاییم کسی را شبیه خودمان در مسیر مشایه یا طریق العلماء یا ..‌. داریم و بی آنکه بداند نماینده ما نیز هست. کسی که یا ظاهرش یا باطنش یا رفتار و اخلاقش و یا باورها و اعتقاداتش شبیه ماست. به اینکه هر کس آنجا فقط خودش نیست. حتما نماینده کسی یا کسانی است که دلشان را به طریقی به او و به طریق العلماء و به طریق الحسین گره زده‌اند. زائر أربعین، حتما هر قدمی که برمی‌داری از خودت بپرس: « این منم یا یکی دیگست.» ‌ ای که شبیه توام به اسم یا به رسم، در ظاهر یا باطن، به گفتار یا کردار، به سلوک به باور به هر نقطه‌ای که مرا وصل کند به تو. یادت نرود اینجا کسی دلش را به قدمهایت گره زده، هوای دلم را داشته باش. موقع وصال دلم را از زیر قدم‌های زوار بردار و به دست مولا برسان. *عکس از آقای محی‌الدین سرمد؛ طریق العلماء _ أربعین ۱۴۰۲ @maahjor
عاشق‌ها از مُحترم‌ترین مردمِ روزگارند. - محمدصالح‌علاء - @daroniyat
هو الحلیم (صمد طاهری) نویسنده، با توصیف‌گری خوب و پرداخت جزئیات به صراحت یا با کنایه و درلفافه، به در قالب زندگی‌‌های معمولی می‌پردازد. عشق‌های نافرجام، جهل و تعصبات کور، گیر افتادن در باتلاق عادت، عدم جسارت و شجاعت رودررویی با مسئله، ترس از حرکت رو به جلو، در چاه افتادن از ترس نیفتادن در چاله باورهای مردم، دست و پا زدن در تاریکی، محرومیت و هدررفت استعدادها، خودخواهی و راحت‌طلبی، و به صورت گل درشت نقد جامعه مردسالار سنتی و ظلم به زن و چون رنج تنهایی، رنج تعصبات، رنج بی‌سوادی، بی‌شعوری، بی‌منطقی، بی‌تقوایی و شاید در یک کلام در خلال داستان‌ها یا پس از اتمام هر داستان، جمله‌ای معروف در ذهنم تداعی می‌شد. که نمی‌دانم نویسنده تعمداً خواسته از فحوای آن داستان، این برداشت را به مخاطبش القا کند یا ناخودآگاه داستان‌ها ذهن معناگرا و مخاطب سمج را ترغیب به جعل معنا و نتیجه برای هر داستان کرده. جملاتی نظیر؛ از ماست که بر ماست. گندم از گندم بروید، جو ز جو. زبان سرخ سر سبز می‌دهد بر باد. هر چه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی. مرغ همسایه غازه. یک سوزن به خودت بزن یک جوالدوز به مردم. خنده تلخ من از گریه غم‌انگیزتر است. بعد اتمام زخم شیر حیفم آمد از آن ننویسم. کتابی که جرعه جرعه نوشیدم و با اینکه کام را تلخ می‌کرد اما برایم به‌سان تلخی قهوه بود. چشیدن تلخی از سر اختیار برای بیداری. اگرچه برای بعضی دوستانم این تلخی، چونان زهری بود که ذره ذره جان را می‌فرساید. @maahjor
گفتند دنیا کاروانسرایی است، اندکی توقف کنید و چیزی بردارید برای تجارت ابدی، ما عشق❤️ را برداشتیم.. @green_girl_7 | ☁️🌱
هو الرئوف دختربچه‌ها سوگلی جمع‌های زنانه‌اند. روضه‌خوان از مظلومیت می‌گوید. از سیلی‌زدن‌، از گوشواره کشیدن‌، از خستگی، بی‌پناهی، دل‌تنگی، تاول پا، تشنگی، گرسنگی و..... مجلس روضه پر از اشک و آه و گریه می‌شود. اما سهم دختربچه‌ها باید بازی و شیطنت و آرامش باشد. دختربچه را چه به شنیدن روضه‌های اسارت و یتیمی و.... قلب‌های کوچکشان طاقت ندارد. اصلا همینطور باید دور هم جمع شوند، نقاشی بکشند. اسباب‌بازی‌هایشان را بهم قرض دهند. باهم خوراکی بخورند. بی‌خیال دنیای بزرگ‌ترها، در دنیای کودکانه خود سیر کنند. اصلا باید خیال هر دختربچه‌ای تخت باشد که مادر کمی آن‌طرف‌تر نشسته و حواسش به او هست. و پدر همین نزدیکی بعد اتمام مراسم روضه، منتظر است تا او را به آغوش بکشد. اصلا دختربچه‌ها باید همیشه سوگلی هر جمعی باشند. @maahjor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هو الحکیم گاهی رفتن به ماندن است و ماندن عین رفتن. گاهی باید بدرقه کنی کسی را که پای در راه است، کاسه‌ی آب باشی پشت مسافرت. گاهی باید دل مسافرت را قرص کنی که کسی هست منتظرش. و راهی‌اش کنی به رفتن و بمانی برای استقبال. گاهی نرفته‌ای ولی شاید زودتر از هر رونده‌ای رسیده‌ای. گاهی تا دم خیمه مقصود رفته‌ای و مولا امر کرده که متوقف شو و تو مطیع مانده‌ای. و دست برداشتی از آنچه دوست‌تر داشتی. گاهی اراده‌ای برای رفتن نداشته‌ای، خواستی بمانی و نروی. ولی صدای هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی مولایت را شنیده‌ای و راه افتاده‌ای. چه می‌دانی رفتنت یا ماندنت کدام تو را می‌رساند. مگر نه اینکه باید نظر کنی و ببینی خواست مولایت چیست. بنگر رشته وصل کجاست؟! . @maahjor
مهجور
هو الحکیم گاهی رفتن به ماندن است و ماندن عین رفتن. گاهی باید بدرقه کنی کسی را که پای در راه است، کا
من و بچه‌ها هم مثل پدر خانواده، گذرنامه‌دار شدیم. ولی روزی نبود امسال خانه‌ی ما زائر أربعین داشته باشد. سهم من امسال، چشیدن حلاوت و شیرینی دوندگی و ذوق و شوق نوجوانم برای دریافت گذرنامه و مقدمات سفر بود. حیف که این عیش کامل نشد.... و دم رفتن به دلیل خطای انسانی*، سفر لغو شد. *آدمی که دم رفتن، جواز مرخصی همسرم را لغو کرد به بهانه واهی.... @maahjor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هو المنعم اصلا هر خونه‌ای باید یک پسر باذوق و باسلیقه عاشق آشپزی داشته باشه، که ظهر جمعه که اهل خانواده جمع‌اند، دست به کار بشه و هنرنمایی کنه. مخصوصاً با تدبیری هوشمندانه یک غذای خنک و دلچسب تدارک ببینه، که کمی داغ نشسته بر دل رو بشوره ببره. . @maahjor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا