🆔 فضای مجازی و سبك زندگي
🖌 محمد مصطفي حسيني
👈 جمله مشهوري ميگويد: «كسي كه نميداند در اينترنت به دنبال چيست، در واقع دنبال همه چيز است.» ذهن فرد به مانند يك جاروبرقي انواع اطلاعات را در اين فضا جذب ميكند؛ اطلاعاتي كه معلوم نيست هر كدام چه تأثيري در تفكر، رفتار و سبك زندگي وي ميگذارد.
✅ تأثير مثبت اينترنت بر سبك زندگي
🔶 الف. خدمات آموزشي و پژوهشي: امروزه يكي از رايج¬ترين استفاده¬هاي اينترنت، جهت آموزش و نيز پژوهش است. تعداد زيادي مدارس و مراكز عالي آموزشي و دانشگاهها و كالجها اينترنتي، در حال سرويسدهي به علاقه¬مندان مي¬باشند.
🔶 ب. «شهروند الكترونيك» و «تجارت الكترونيك»: يكي از مفاهيمي كه تأثير زيادي در سبك زندگي آينده جامعه خواهد داشت «شهروند الكترونيك» ((e-Citizen است؛ كه بهطور عام به فردي گفته ميشود كه مهارتهاي زندگي در جامعه اطلاعاتي را فرا گرفته و بتواند از مزاياي اين نوع زندگي استفاده كند. شهروند الكترونيك قادر است آخرين اطلاعات، اخبار، كالاها و نرمافزارها را در کوتاهترین زمان از طريق اينترنت جستجو كرده و بهدست آورد. نيز مي¬تواند كليه مراحل سفر را از قبل، به كمك اينترنت برنامهريزي كند. او از طريق اينترنت به راحتي از فرصتهاي شغلي موجود آگاه ميشود و بسياري از كارها را بدون خروج از منزل يا محل كار و بدون مراجعه حضوري انجام ميدهد. و همچنين توانايي بيشتري در دفاع از حقوق شهروندي خود دارد. مفهوم ديگري كه در تعيين سبك زندگي جامعه تأثير به سزايي خواهد داشت، «دولت الكترونيك» است؛ كه استفاده از فناوريهاي اطلاعاتي و ارتباطي به منظور ارائه خدمات دولتي، به صورت بههنگام و مستقيم به شهروندان ميباشد.
توسعه اقتصادي و تجارت الكترونيك، از دیگر مزایای استفاده بهینه از فضای مجازی است. استفاده از تجارت الكترونيك مزاياي بسياري دارد؛ از جمله: صرفه جويي در هزينه¬ها، كاهش هزينه مبادلات، افزايش كارآيي، تغيير فرآيندهاي مديريت و تأسيس بنگاههاي اقتصادي، كاهش هزينه كاوش، دسترسي بيشتر و راحتتر به اطلاعات، تعديل قدرت بين توليدكننده و مصرف كننده، كاهش محدوديت ورود به بازار، افزايش رقابت، كاهش سود انحصاري و... .
🔴 تأثير منفي اينترنت بر سبك زندگي
البته تأثير فنآوري اينترنت در اين زمينه مستقيم نيست و بيشتر تابع نوع استفاده از آن و نيز بسته به متغيرهاي سن، جنس، تحصيلات و غيره است.
بررسي تأثيرات منفي اينترنت بر سبك زندگي افراد در سه بعد «اجتماعي»، «خانوادگي» و «فردي»:
🔶 الف) بعد اجتماعي:
تبديل اينترنت به ارزش: امروزه با تعابيري همچون «اينترنت جزو لاينفك زندگي انسان است» و «به كسي كه اينترنت بلد نباشد بي¬سواد مي¬گويند» و «دنيا، دنياي اينترنت و شبکههای مجازی است» روبرو هستيم كه هر چند از واقعيت عمومي شدن اينترنت مي¬گويند، اما ناخواسته جامعه را به سمتي سوق مي¬دهند كه در نهايت ابزاري همچون اينترنت را به يك ارزش تبديل مي¬كند. در واقع برخوردي اينگونه با اينترنت به جاي اينكه فرد نيازمند به آن را با آن درگير سازد، نوعي احساس نياز كاذب در افراد به وجود مي¬آورد؛ افرادي كه شايد مخاطب واقعي اين رسانه نباشند و در نتيجه جذب حواشي آن ميشوند.
قبض و بسط باورها: پژوهش¬ها مؤيد نظرات كارشناسان مذهبي در خصوص تأثير منفي اينترنت بر باورها و هويت فرهنگي جوانان جامعه است. گرچه اين مسئله نشان دهنده اين است كه تأثير نهادهايي چون دين در فرايند هويتسازي جوانان در اينترنت كمرنگ شده است، اما نشان¬دهنده اين نيز هست كه مؤلفه¬هاي هويت¬يابي جوانان در رسانه اينترنت خارج از كنترل مراجع ديني و ساختارهاي رسمي متولي نظارت بر آن مي¬باشد. بيشك تداوم اين كمرنگ بودن تأثير مراجع ديني در اينترنت منجر به شكل¬گيري نسلي از جوانان خواهد شد كه سبكي از زندگي را انتخاب خواهند نمود كه دين در آن كمترين نقش را خواهد داشت.
🔶 ب) بعد خانوادگي
نتايج تحقیقات نشان میدهد که ميزان استفاده از اينترنت بر متغيرهاي كاهش فعاليت روزانه، بياعتمادي والدين نسبت به فرزندان، كاهش ارتباطات چهره به چهره، كنارهگيري و كاهش فعاليت¬هاي اجتماعي آنان تأثير داشته است. استفاده ناصحيح از فضای مجازی موجب شكل گرفتن پديدههاي ناخوشايندي در زندگي خانواده¬ها شده است؛ از جمله: آثار سوء بلند ورود دختران به شبکههای مجازی که امكان بروز رفتارهايي را به دختران مي¬دهد كه در دنياي واقعي آنان جايي ندارد، شیوع ازدواج اينترنتي و روابط فرا زناشويي موسوم به ازدواج سفید، شیوع خيانت اينترنتي و در نتیجه جدايي عاطفي و یا طلاق، استفاده كودكان از اينترنت و بروز اختلالات جسمي و روحي فراوان در كودكان و سبك زندگي آنان.
🔶 ج) بعد فردي
1. اثرات جسمي؛ از جمله: ايجاد اختلالات جسماني مانندمشكلات بينايي، صدمات سيستم اسكلتي و فیزیک بدنی، چاقي.
2. اثرات رواني؛ از جمله: اعتياد اينترنتي(که خود زمینهساز كمرویی، خجالتي، اختلال خواب، ضعف تحصيلی، احساس تنهايي، اضطراب و افسردگي، خودبيمارپنداري، پرخاشگري،... میباشد)، ايجاد مشكل برقراري ارتباط واقعی و سالم با دیگران به ويژه در نسل جوان.
#اینترنت
#مجازی
#سبکـزندگی
📚 منبع: نشریه معارف، شماره 97 - خرداد و تير 92
🗣ویژگیهای متن درسی اثربخش
♻️ سلسله مباحث گفتارپژوهی(30)
👈 نوشته ذیل، ادامه نکات مهم به دست آمده از مصاحبه اساتید پیشکسوت و موفق دروس معارف اسلامی در موضوعات مختلف با عنوان گفتار پژوهی است، که با ذکر نام استاد به صورت دستهبندی شده تقدیم میگردد.
✅ ویژگیهای متن درسی اثربخش (نقاط قوت و ضعف متون فعلی)
🔶 39. استاد اکبر فرحزادی، مدرس دروس معارف اسلامی: یک متن درسی باید با توجه به واقعیت تألیف گردد، وقت محدودی که برای این دروس در نظر گرفته شده، پس هر چیزی نباید آورده شود، هر مبحثی که آورده می شود باید طوری باشد که نسبت به زمان کاملا روشن گردیده و به قول معروف پنبه اش زده شود و به بحث بعد پرداخته شود، اگر موضوعی در جای خود تمام نشده، وارد بحث بعدی بشویم هم بحثی قبلی و هم بحثی که وارد آن شدهایم ضایع می گردد. مثلا بنده در بحثی که تحت عنوان ارزش سنجی دارم تمام مطالب را در 2 جلسه می گویم، یا در بحث باطن بینی که بعداً درباره آن توضیح میدهم در 3 جلسه مطالب را تمام می کنم و به هدفی که می خواهم می رسم ، جلسه بعد از آن به بحث بعدی که مثلا جلوه های زیبای دین است می پردازم وهمینطور ترتّب بحثها وتمام کردن آنها و انطباق مباحث با توجه به زمان پیش رو مهم است. در یک متن درسی خوب نباید از این مهم غافل بود که باید دارای جلوه های زیبا مثلاً سوالات محرک، تفکر افزا ، حاوی نکات کلیدی و بنیادین نیز باشد. هدف همانطورکه گفتم همان قدرت تفکر و تحلیل دادن به دانشجو است که در تمام کتابها باید مدنظر باشد، مثلاً در تاریخ، جزئیات و حفظ سالها ونام اماکن و.... دردی را دوا نمیکند، در انقلاب اسلامی هم همینطور، در نوشتن کتابهای درسی باید یک تفکر راهبردی حاکم باشد ، واقتضائات آن هم همراهش باشدیعنی هدف کلی و اصلی ، سپس هدفهای جزئی ، راهبردها در زیر مجموعه آن دیده شده باشد و راهکارهای هر راهبردی نیز تعریف شده باشد. البته برای رسیدن به این اهداف باید روش تدریس متن درسی نیز به مدرس گفته شود، اگر اینطور نباشد، کتاب درسی بیخاصیت میگردد، دفعتاً نمی توان به هدف رسید. چقدر از این کتاب های درسی اخلاق داریم که اگر خیلی خوب باشند می توانند فقط یک کتاب کمک درسی باشند، نه یک متن درسی اثرگذار وکاربردی. به هرحال کتابهای درسی شاخصه های خودش را دارد و غیر درسی هم همینطور.
#گفتارپژوهی
🌻 «سبك» و «سيره»
🖌 آيتالله مرتضي مطهري
(كتاب سيري در سيرة معصومين)
✅ تلخیص: نشریه معارف
🔶 سيره و سبك و انواع آن
سیره از ماده «سِيْر» به معنى راه رفتن و حركت است؛ سيره يعنى نوع و «سبك رفتار». كتابهايى كه ما به نام سيره داريم، در حقيقت سير است، نه سيره؛ زيرا تنها رفتار پيامبر(ص) را نوشته؛ نه سبك ايشان را.
در رفتار، مسأله سبك و متد بسيار مهم است. علت اختلاف شعرا، هنرمندان، متفكران و علما، همه در اختلاف سبك آنهاست؛ يك عالم سبكش استدلالى و قياسى است، ديگرى سبك تجربى، يكى سبك عقلى، ديگرى سبك نقلى، ... . رفتار انسانها نيز مانند علوم، سبكهاى مختلفى دارد؛ مثلا گروه سلاطين، روش مخصوص به خود داشتهاند، دو گروه فلاسفه و پيامبران نيز روش و سبك خاص خود را داشتهاند؛ در هر گروه نيز، سبكها مختلف مىشود. اين اختلاف سبكها كه گفتيم، براى آدمهايى است كه سبكى داشته باشند؛ اكثريت مردم اصلاً سبك ندارند.
سيره پيامبر(ص) يعنى، سبك ايشان، يعنى متدى كه آن حضرت در عمل براى انجام مقاصد خود به كار مىگرفت. بحث در مقاصد پيامبر نيست؛ مقاصد ايشان براى ما محرز است؛ بحث، در سبك ايشان است. مثلاً پيامبر(ص) تبليغ مىكرد؛ روش تبليغى پيامبر چه روشى بوده؟ او يك رهبر سياسى براى جامعه خود بود، سبك مديريت حضرت در جامعه چگونه بود؟ و...
همانگونه كه ذكر شد، سبكهاى مختلفى در رفتار وجود دارد؛ مثلاً بعضى در سياست، بيش از هر چيز، به نيرنگ و فريب معتقدند؛ آنان سياستى انگليسى مآبانه دارند؛ سياستى معاويهاى. يزيد و معاويه هر دو از نظر هدف يكى هستند، تفاوت آنها در متد آنهاست. يكى هم مثل على(ع) سبكش اخلاق به معنى واقعى است، نه تظاهر؛ و مخالف با اين تفكر است كه «تو كارت را پيش ببر، هر چه شد، شد». لذا براى بعضى اين توهم پيش آمد كه معاويه زرنگ است و على(ع) با راهها و حيلههاى سياسى آشنا نيست!
بعضى، سبكشان در كارها، دفعالوقت كردن و بعضى دورانديشى است. بعضى، در كلام خود قاطعند و بعضى مذبذب. بعضى، عادت به تنها تصميم گرفتن دارند و بعضى، هيچگاه تنها تصميم نمىگيرند؛ ولو اينكه راه، كاملاً روشن باشد. مورد اخير را در زندگى پيامبر(ص) مشاهده مىكنيم: پيامبر اكرم(ص) در مقام نبوت، با وجود آن همه اعتقاد راسخ پيروانش به ايشان، نمىخواهد سبكش انفرادى باشد و هر چند خود، دقيقاً راه را مىداند، همواره با ياران مشورت مىكند؛ زيرا نتيجه اين كار اين است كه به پيروانش شخصيت و اجازه فكر مىدهد و نمىگويد: «شما فهم و شعور نداريد». اين سيره پيامبر(ص) براى اين است كه فردا رهبرى نيايد و مردم را ابزارى بدون اراده تصور كند. اما در عين حال پيامبر(ص) قاطع است.
👈 ادامه دارد ...
🔶 سيره؛ منطق عملى ثابت
منطق ـ كه همان معيارهاى بشر باشد ـ هم بر دو قسم است: معيارهاى نظرى (همان منطقهاى معمولى) و معيارهاى عملى (سيره).
بعضى افراد، داراى منطقند و بعضى نيستند؛ حال آيا يك انسان مىتواند در عمل، در همه شرايط مكانى و زمانى يك منطق ثابت و محكم داشته باشد كه از آن تجاوز و تخطى نكند؟ ماركسيسم كه براى فكر و عقيده و ايمان، اصالتى در مقابل شرايط اجتماعى و اقتصادى قايل نيست، مىگويد كه اساساً يك انسان نمىتواند در شرايط مختلف، به يك شكل زندگى كند. شخص خاكنشين، هميشه فرياد آزادى و عدالت بر مىآورد؛ اما خود او اگر كاخنشين شد، فكرش عوض مىشود و مىگويد: امروزه مصلحت، اقتضا مىكند كه كمى جلوى آزاديها را بگيريم! بر اساس اين مكتب، عقربه فكر بشر طورى ساخته شده كه مغناطيسش منافع خودش است. هر چه منافع اقتضا كند، همان را مىگويد؛ اين جبر تاريخ و اقتصاد است و غير از اين براى بشر امكان ندارد. اين نظر در مورد آنهايى كه منطق و ايمان ندارند، بدون شك صحيح است، ولى نمىشود گفت كه بشر الزاماً و اجباراً چنين است.
✅ نگاهى به تاريخ اسلام، فساد نظريه فوق را روشن مىسازد. پيامبرى كه در شعبابيطالب بود، با پيامبرِ حاكم مدينه و فاتح مكه فرقى نكرد. حضرت على(ع) وقتى كه خانهنشين و كارگرى در نخلستان بود و وقتى كه رئيس حكومت بزرگ اسلام شد، يكسان زندگى كرد. نه تنها معصومين(ع) كه شاگردان آنها نيز چنين بودند؛ سلمان عهد پيامبر(ص)، همان سلمانى است كه حاكم مداين، پايتخت ايران فتح شده، مىشود. در روزگار ما نيز، امثال شيخ انصارى نمونههايى از اين ثبات منطق عملى هستند؛ مىبينيم مردى كه مرجع كل شيعه مىشود به هنگام مرگ، با زماني كه به صورت يك طلبه فقير دزفولى به نجف آمده بود، هيچ فرقى نكرده است.
منطق عمل افراد هم همينگونه است. بعضى در منطق عملى مانند برهانند؛ يعنى محكم و استوار؛ اصول و مباديى كه پيروى مىكنند هيچ قدرتى اعم از زور و شرايط اجتماعى و اقتصادى نمىتواند از آنها بگيرد. پيغمبر اكرم(ص) و على(ع) و پيروان حقيقى آنها كسانى هستند كه چنين اصولى دارند. اما يك عده از مردم اصولشان در زندگى، مثل اصول فكرى يك شاعر است؛ با پول مىشود فكرش را عوض كرد.
در منطق نظرى بعضى از اسلوبها به كلى ردّ شد، چون اسلوب علمى نبود؛ مثل اينكه كسى در مسائل علمى، گفتههاى بزرگان را حجت قرار دهد و مثلاً بگويد چون ارسطو فلان مطلب را گفته، حقيقت همان است و جز آن نيست، در منطق عملى هم بسيارى از سبكها از اساس، منسوخ است و اسلام هم آنها را منسوخ مىداند. مثلاً اگر در سيره معصومين(ع) نگاه كنيم هرگز نمىبينيم كه از خوشيمنى و يا نحوست ايام استفاده كرده باشند و در سيره آنها عكس اين مطلب موجود است؛ در جنگ نهروان، كه بهترين پيروزى حضرت على(ع) بود، كسى گفت من حساب كردهام شما در اين جنگ شكست مىخوريد، پس نرويد، حضرت(ع) اعتنا نكرد و رفت. سيره معصومين(ع) يعنى اين كه ببينيم آيا آنها در منطق عملى خود از اينگونه وسايل استفاده مىكردهاند يا نه؟
#سبک_زندگی
♻️ جملاتي از شهيد بهشتی
✅ فرهنگ اسلامي
شايد بهترين تعريفها براي انسان آن باشد كه بگويند: انسان يك حيوان داراي فرهنگ است و بر پاية فرهنگش زندگي ميكند و خودآگاهانه و آزادانه راه زندگي و ارزشهاي حاكم بر آن را انتخاب ميكند. ما هم آگاهانه و آزادانه اسلام را انتخاب و براساس آنچه معارف اسلامي به عنوان صراط مستقيم و راه راست زندگي به ما آموخته مسير زندگيمان را انتخاب كرديم. بنابراين، همة تجليات فرهنگي ما هم برخاسته از اين ارزشها و از اين معارف عالي اسلام مي باشد.
ما بايد فرهنگ اسلام را بر حكومت خود حاكم كنيم. بايد فرهنگ سياسيمان، فرهنگ صدق، راستي، درستي، مردم دوستي، عدالت دوستي و خدا دوستي باشد. فرهنگ اجتماعيمان بايد فرهنگ،عفت، پاكدامني درستي، راستي، تواضع، فروتني و مردم دوستي باشد.
براي ما انقلاب فرهنگي انقلاب اصلي است. بايد اول خودمان فرهنگ اسلامي را بشناسيم. اخلاق اسلامي را كسب كنيم. مسلماني باشيم كه هم قوي و قاطع است و هم مهربان؛ اشداء علي الكفار، رحماء بينهم. (بهشتي اسطورهاي بر جاودانة تاريخ، دفتر سوم، ص1165 )
🔶 تعاليم اسلام و انديشههاي التقاطي
ما در اينجا سه مرز داريم:
1. اكتفا كردن به معناي بسيار سطحي و ظاهري قرآن و احاديث. اين كار ظاهريون و اخباريهاست. اينها در دين و مذهب مردودند و آسيبهايي را در بر دارند.
2. هنر انديشه؛ اين را آرايش قرآني و حديثي دادن و به جاي انديشههاي خالص اسلامي جا زدن و پذيرفتن و آرا و انديشههاي خويشتن، و آرا و انديشههاي بيگانه از اسلام و قرآن و حديث را بر دوش اسلام نهادن، اين بدعت است و انحراف و گمراهي.
3. انديشة پوياي اسلامي داشتن؛ يعني تلاش براي فهم هر چه عميقتر و گستردهتر كتاب و سنت با التزام به اينكه رابطة ميان آن انديشه و آن معنا و عبارات كتاب و سنت محفوظ ميماند. اين را اجتهاد ميناميم، راهي را كه الآن علماي اسلام (شيعه) ميروند راه اجتهاد است.
🔶 اجتهاد يعني، كوشش و تلاش براي فهم هر چه عميقتر و ريشهدارتر تعاليم اسلام؛ اما از مجرا و طرُق آيات و روايات. انسان ببيند كه آيات و روايات چه ميگويند؛ نه اينكه ديگران چه ميگويند. آن كسي كه بخواهد افكار ديگران را به قرآن و روايات بچسباند، اين التقاط است ولي آن اولي كه از خود آيات و روايات استفاده ميكند تا معنايي به دست آورد، اين مي شود اجتهاد.
البته بايد (توجه داشت كه) افكار ديگران را فهميد و آگاه بود. اما بايد مرزشان با قرآن حفظ شود و آنها را بر قرآن تحميل نكرد.(همان ص917)
#شهید
#بهشتی
📚 منبع: نشریه معارف، شماره 27، تیر84
✅گزارشي خواندني از ماموریت شهيد بهشتي در آلمان
🔶شهيد آيتالله دکتر سيدمحمد حسيني بهشتي در سال 1343 ش به سفارش مراجع وقت آيتالله ميلاني و تلاش آیتالله سید احمد خوانساری، عازم آلمان شد و مسئوليت مسجد ايرانيان را برعهده گرفت. نخستين اقدام وي تبديل نام مسجد به «مركز اسلامي هامبورگ» بود، لذا با حضور مسلمانان غيرايراني، مسجد رونق خاصي گرفت.
وي شخصيت ارزندهاي داشت، سنجيده حرف ميزد و معلم بود. وي از جمله افرادي بود كه قبلاً خوب فكر ميكرد و بعد خوب حرف ميزد و بر همين اساس در فاصله كوتاهي محور تمام اعضا و فعاليتهاي انجمنهاي اسلامي آلمان شد و همگي بر آرا و نظريات او حساب خاصي باز ميكردند. در مجامع اروپايي لازم بود زن مسلمان با حجابي كامل به عنوان زني زنده، فعال و پرتلاش معرفي شود. آيتالله بهشتي همسرش را در جريان فعاليتهاي مختلف و جلسات گوناگون شركت ميداد و به وي تنها به عنوان فردي كه به امور خانه رسيدگي ميكند نمينگريست و براي او به عنوان يك زن مسلمان، شخصيت مستقلي قائل بود.
🔶 فعاليتهاي شهيد در هامبورگ آلمان
-مناظره با سران كليسا. مناظره مهمي با اسقف اعظم اتريش كاردينال koeimy در حضور دانشجويان دانشگاه وين داشت كه با استدلال قوي آن را به نفع اسلام تمام كرد.
🔶 - مناظره با تودهايها؛ از جمله وي دعوت مناظره و جلسة پرسش و پاسخ دانشجويان تودهاي را پذيرفت. تودهايها جلسه را در طبقه دوم يك مشروبفروشي گذاشته بودند. فرزند شهید ميگويد وقتي وارد شديم ما را به طبقه بالا بردند. نگاهي به اطراف كرديم، ديديم بساط سيگار و آبجو روي ميزها پهن است و هر كس با يك يا چند دختر دور يك ميز نشستهاند و سيگار ميكشند و مشروب ميخورند! پدرم وقتي وارد شد چون هميشه در سفرها حصيري به عنوان جانماز همراه داشت، گفت من نمازم را نخواندهام، حصير را پهن كرد و در آن فضا به نماز ايستاد. پس از نماز بحث شروع شد. مجري برنامه سؤالات زيادي خواند و جلسه را ترك كرد و پدرم را با آن جمعيت و حدود 70 سؤال تنها گذاشت! يكي از افراد سؤالي كرد كه بيشتر جنبة دستانداختن داشت. او گفت: آقاي بهشتي! ميگويند در بهشت رودهايي از عسل روان است. تكليف من كه به عسل علاقه ندارم چيست؟! همه خنديدند! پدرم چند لحظه مكث كرد و سؤال را اينگونه پاسخ داد كه جَوّ را حسابي كنترل كرد. ايشان گفت: اول بايد ببينيم شما را به بهشت راه ميدهند بعد ببينيم با مشكل شما كه از عسل خوشتان نميآيد چه بايد كرد! پس از اتمام جلسه كه خواست سوار ماشين شود، يكي از اعضاي شركتكننده كه احتمالاً مست بود قصد داشت از پشت با چاقو به پدرم حمله كند كه يكي از بچههاي انجمن اسلامي او را گرفت و خواست پليس خبر كند كه پدرم فرمود اين حواسش سرجايش نيست رهايش كنيد؛ كاري نكرده است كه نياز به دخالت پليس باشد.
🔶 - ديدار با دانشجويان مختلف ايراني و غيرايراني. بعضي ماركسيستها كه قصد اذيت وي را داشتند مراسم را به گونهاي ترتيب ميدادند كه سر ميزشان آبجو باشد و حرمت او شكسته شود. اما او تحمل ميكرد و ميگفت اينها ايراني هستند و من هم اگر احساس كنم هنوز 10% اينها مسلمان هستند و تعصب ايراني و مسلماني خودشان را حفظ كردهاند ولي 90% را از دست دادهاند بايد كاري كنم با اين ارتباط، 10% آنها به 15% تبديل شود. و حضور در مجلس شراب آنگاه حرام است كه قصد انسان از اين كار لهو و لعب باشد اما بعضي از اينها به قصد آزار من مشروب سر ميز ميگذارند. پس قصد لهو و لعب ندارند و من به قصد مباحثه در اين جلسات شركت ميكنم نه قصد ديگر. نگاه متفاوت وي به اين قضيه ماية تعجب همگان بود.
🔶 - مسلمان شدن عدهاي به دست وي از جمله پرفسور فرانك كه در هانوفر، مسلمان شد و زن ايراني گرفت. و یا خانمي به شهيدبهشتي نامه نوشت و اظهار داشت من مسيحي هستم. خيلي دلم ميخواهد مسلمان شوم ولي نميخواهم از كليسا خارج شوم. وي در پاسخ نوشت اگر شما به اسلام ايمان بياوريد لازم نيست از كليسا خارج شويد. در همان جا نيز ميتواند به احكام اسلام عمل كرد.
🔶 - به تصويب رساندن ورود دروس ديني اسلامي در تركيب درسهاي دانشآموزان آلماني تا اگر در بعضي مناطق، بچههاي مسلمان يا حتي غيرمسلمان بخواهند درس ديني داشته باشند، ناچار نباشند مسيحيت و ساير اديان را مطالعه كنند بلكه متون اسلامي هم داشته باشند.
#شهید
#بهشتی
📚 منبع: نشریه معارف، شماره 37.
انواع روش تدریس (15)
🔶 روش آموختن مفاهیم و اصول
✅ توضیح
آموزش گروه خاصی از کلمات به صورت انتزاعی
🔵 محاسن
خلاقیت ذهنی شاگردان و قدرت تفکر آنها را افزایش میدهد
🔴 معایب
در همه علوم و رشتهها کاربرد ندارد
#روش_تدریس
📚 جایگاه علمی ـ معنوی حضرت فاطمه معصومه(س)
🖌 دکتر احمد گلدار
✅ در میان فرزندان امام کاظم(ع) بعد از امام رضا(ع)، حضرت معصومه(س)از نظر علمی و اخلاقی والاترین مقام را دارد. این حقیقت از القاب و تعریفها و توصیفاتی که ائمه اطهار(ع)از وی نمودهاند، کاملا آشکار است. فاطمه معصومه(س) از جمله راویان گرانقدری است که با تلاش علمی خود از حریم دین و دینداری پاسداری کرده و به برکت وجود این سلاله معصوم و در محور مزار ایشان در قم، دینباوری در سایه علم و نشر معارف حقه گسترش یافته است.
🔶 1.کسب دانش در محضر پدر و برادر؛ حضرت معصومه(س) علاوه بر کسب علم و معرفت در محضر پدر، در سالهایی كه موسی بن جعفر (ع) در زندانهای مختلف به سر میبَرَد، امام رضا(ع) عهدهدار تربیت ایشان و دیگر خواهران شد.
🔶 2.جایگاه بلند علمی؛ حضرت معصومه(س) با توجه به مقام علمی بالایی که داشتند پاسخگوی بسیاری از سوالات و شبهات دینی در عصر خویش بودند. روزی جمعی از شیعیان به قصد دیدار حضرت موسی بن جعفر (ع) و پرسیدن پرسشهایی از ایشان به مدینه مشرف شدند. چون امام کاظم (ع)در مسافرت بود، پرسشهای خود را به حضرت معصومه(س) که در آن هنگام کودکی خردسال بود، دادند. فردای آن روز بار دیگر به منزل امام رفتند، ولی هنوز ایشان از سفر برنگشته بود. به ناچار پرسشهای خود را بازخواستند تا در مسافرت بعدی به خدمت امام برسند؛ غافل از این که حضرت معصومه(س) جواب پرسشها را نوشته بود. وقتی پاسخها را دیدند، بسیار خوشحال شدند و پس از سپاسگزاری فراوان، شهر مدینه را ترک کردند. در بین راه با امام موسی بن جعفر (ع) مواجه شده ماجرای خویش را بازگفتند. هنگامیکه امام(ع) پرسشهای آنان و پاسخهای حضرت معصومه(س) را ملاحظه کردند، سه بار فرمودند: « فِداها اَبوها».
🔶 3.محدثه؛ اصحاب حدیث توسط فریقین برای ایشان روایتهایی ثبت کردهاند که نشان میدهد احادیث این بانو در مرتبه صحاح بوده و برای قبول و اعتماد و اطمینان و عمل شایستگی داشته است. آنگونه که از کتب حدیثی استفاده میشود، ایشان دارای اجازه روایت بوده و در سلسله اسناد روایت، نام مبارک ایشان میدرخشد. بر اساس «مُحدّثِه» بودن حضرت و شهرت ایشان در بین اصحاب حدیث، «عالمه» بودن ایشان نیز ثابت میشود. هرچند فقط چند حدیث از آن حضرت موجود است و اگر احادیث بیشتری از آن بزرگوار وجود داشته، یا به علت فشار سیاسی و تحریم اندیشه شیعی، در کتب روایی ثبت نشده و یا از بین رفته است. به برخی از احادیث نقل شده از حضرت معصومه(س) اشاره میشود:
ادامه دارد...👈
🔶 الف)حدیث فاطمیات: (دوستی آل محمد(ع): حضرت فاطمه معصومه روایتگر حدیثی است که به علت قرار گرفتن چند فاطمه در سلسله سند آن، به فاطمیات مشهور است. انتخاب این حدیث به خصوص که سلسله سند همه از راویان مورد وثوق هستند اهمیت زیادی دارد؛ «... قال: روی السیّد محمّد الغماری الشافعی فی كتابه عن فاطمة بنت الحسین الرضوی عن فاطمة بنت محمّد الرضوی.... عن فاطمة بنت ابی عبدالله الحسین عن زینب بنت امیرالمؤمنین عن فاطمة بنت رسول الله (س) قالت: قال رسول الله (ص): ألا من مات علی حبّ آل محمّد مات شهیدا.»(عوالم، ج21، ص 354، حديث 3)
🔶 ب) حدیث منزلت: علامه امینی با ذکر سند معتبر از شیعه و سلسله سند از عامه، به حدیث منزلت از طرف حضرت معصومه(س) اشاره کرده است. حدیث از شخصی به نام بکر بن احمد قصری نقل شده که گفته است حضرت فاطمه معصومه(س) از فاطمه دختر امام صادق(ع) از فاطمه دختر امام باقر(ع)، از فاطمه دختر امام سجاد(ع)، از فاطمه و سکینه دختران امام حسین(ع) از امکلثوم دختر حضرت فاطمه(س) از ایشان نقل میکند که فرمود: «اَنَسِيتُمْ قَوْلَ رَسُول ِاللّه ِصِلَّى اللّهُ عَلَيْه ِوَ سَلَّم يَوْمَ غَد ِ ير ِخُمٍّ، مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوُلاهُ: أنْتَ مِنِّى بِمَنْز ِلَة ِهَارُونَ مِنْ مُوسى؟»(همان، ح2)
🔶 ج)حدیث غدیر: در حدیث غدیر از زبان حضرت معصومه(س) روایتی با ده سند به چشم میخورد که همه راویانش زن هستند؛ و سرسلسله این سند فاطمه زهرا(س) است. این حدیث نشان میدهد جلسات علمی و بحث محافل بانوان همواره توسط زنان شیعی با محوریت فرزندان معصومان و زنان آنها ادامه داشته است تا اینکه به حضرت معصومه(س) میرسد. ایشان هم در دایره محفل علمی خود این حدیث ناب را که سرسلسله اعتقاد شیعیان است با تسلط کلامی و روایی نقل میکنند. قاضی نور الله شوشتری شهید؟رضو؟ از بكر بن احمد القصری نقل میكند: «قال: حدثنا فاطمة بنت علی بن موسی الرضا، قالت: حدثتنی فاطمة و زینب و ام كلثوم بنات موسی الكاظم، قلن: حدثتنا فاطمة بنت جعفر بن محمد الصادق، قالت: حدثتنی فاطمة و سكینة ابنتا الحسین بن علی عن ام كلثوم بنت فاطمة بنت النبی(س) عن النبی(ص) یوم غدیر خم، قال: من كنت مولاه فعلی مولاه. اخرجه الحافظ ابو موسی المدینی فی كتابه المسلسل بالاسماء؛ و نیز گفته است این حدیث مسلسل است.»(شوشتری.احقاق الحق، ج 6، ص 282)
#حضرت_معصومه
📚 منبع: نشریه معارف شماره 110 شهریور و مهر 94
جریان شناسی فکری- سیاسی صدر اسلام 12.pdf
331.6K
صورت جلسه نشست گفتگوهای نوین
پژوهشی
موضوع: جریان شناسی فکری سیاسی صدر اسلام
استاد حجت الاسلام جواد سلیمانی
پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی
✅ انواع روش تدریس (16)
🔶 روش قیاس و استقراء
✅ توضیح
در قیاس از یک مفهوم کلی به جزء میرسند و در استقراء از جزء به کل. آمارگیری استقراء است و استدلال مبتنی بر قیاس است. به بیان دیگر قیاس روش فلسفی و استقراء روش تجربی است.
🔶 محاسن
قابلیت ترکیب با سایر روشهای آموزشی را داراست
🔴 معایب
یادگیری از جزء به کل در بعضی عرصهها مثل ورزش بیشتر مورد توجه است نه در همه عرصهها اما روش کل به جزء در حوزه آموزش خصوصاً در مطالعه کتابها بدون استاد/خودآموز مؤثر تر نشان میدهد. بهرهمندی از روش استقراء یقین آور نیست.
#روش_تدریس
📚 قیام امام حسین(ع) و انقلاب امام خمینی(ره)
🖌 نویسنده: آیتالله شیخ عیسی قاسم
ترجمه: سید مهدی نوری کیذقانی و مریم نصراللهی
ناشر: دفتر نشر معارف
نوبت چاپ: اول1397
🔶 قیمت: 7500 تومان
👈 میراث اهلبیت(ع) که توسط اولیای مکتب، گردآوری و ذخیره شده و پیروان ایشان آن را از نابودی حفظ کردهاند، بیانگر مکتب جامعی است که شاخههای مختلف معرفت اسلامی را در بر میگیرد.
@maarefmags_ir
✂️ عنوان کتاب «قیام امام حسین(ع) و انقلاب امام خمینی(ره)» که ترجمه «ثورة اّم و ثورة شعاع»، اثر آیتالله شیخ عیسی قاسم از علما و رهبران مبارز بحرین است، این مفهوم را به ذهن متبادر میسازد که نویسنده، قیام امام حسین(ع) را به منزله قیام اصلی و مادر و همچون خورشیدی فروزان میداند و نهضت امام خمینی(ره) را پرتوی امتدادی از آن قیام جاویدان به حساب میآورد.
🚩 این کتاب، که از 126 صفحه تشکیل شده پس از بیان مقدمهای کوتاه در بارة چیستی و مفهوم انقلاب و عناصر اصلی انقلاب و تفاوت انقلابها، به ارزیابی تطبیقی قیام سیدالشهدا(ع) و انقلاب امام خمینی(ره) در پنج محور میپردازد. محور واحدی که هر دو قیام بر پایه آن انجام گرفت، رضایت خداوند سبحان است. رهبری، نخبگان و امت، شرایط و ابزارها و نتایج بحث از دیگر موضوعات و عناوین این کتاب است.
#تازههای_معارفی
♻️ بررسی
دانشگاه انقلابی
🖌 در گفت و گو با دکتر محمدطیب صحرایی
🔶 اگر در شرایط فعلی کلمات «انقلابی» و «انقلابیگری» مطرح میشود، برای کسی که در فضای ادبیات اجتماعی-سیاسی غرب مطالعه یا زندگی کرده و یا با آن ادبیات بخواهد به بررسی بحث بپردازد، ممکن است ذهنش به کارهای ساختارشکنانه و منفی و ضد نظم نزدیک شود. به عبارتی تمدن فعلی غرب، انقلابی بودن را دارای بارهای منفی کرده است. در حالی که ما در ادبیات بومی حوزه تمدن اسلامی_شیعی خود از انقلاب صحبت میکنیم که باید در ترجمه آن که در سخنان امام و مقام معظم رهبری هم بسیار استفاده شده و میشود بر دور بودن آن از بر هم زدن نظمهای مفید و ساختارهای بشری تأکید کرد. انقلابی بودن اینجا دقیقا دارای معنای مثبتی است که مکمل اصلاحطلبی و عدالتخواهی، آرمانگرایی و حققیتجویی است.
🔶 اگر چه انقلابی بودن تولید کننده مجموعهای از صفات است اما پیش از این مرحله، ثمره مجموعهای از ویژگیها و صفات است. یعنی کسی که میخواهد انقلابی باشد در درجه اول باید برخوردار از ویژگیهایی باشد. نمیتوان در هر شخصی به صورت تصنعی و ساختگی انقلابی بودن را تزریق کرد. این صفات چیست؟ انقلابی یعنی کسی که از فضاهای نامطلوب موجود عبور کند و به فضاهای مطلوب، آرمانی و کمالجویانه وارد شود. اگر شخصی بخواهد این اتفاق را رقم بزند آن هم به صورت پایهای و بنیادی، نه تصنعی و ظاهری، باید مجموعهای از ویژگیها داشته باشد. به طور مثال کسی که آزادیخواه نباشد نمیتواند در معنای مثبت، انقلابی باشد. انسانی که خارج از تعلقات مادی، سیاسی و اقتصادی نباشد، نمیتواند انقلابی باشد. پس برای اینکه یک گروه، مجموعه و نسل انقلابی داشته باشیم حتما پیش از آن باید آزادیخواهی، عدالتطلبی و آرمانگرایی و در یک کلام خداگرایی، به معنای عام کلمه در جامعه رشد پیدا کند، که ثمره طبیعی آن تحولخواهی یا همان انقلابیگری است. حال در مورد انقلابی بودن فضای دانشگاه، ابتدا باید به این سوال پاسخ دهیم که چرا حضرت آقا در صحبتهایشان در جمع دانشجویان انقلابیگری را به صورت پررنگتری مطرح میکنند؟ پاسخ این است که چون به صورت پیشفرض، انسانهای جوان و اهل دانش، علیالقاعده دارای تعلقات کمتری هستند؛ اساساً آزادیخواهی بیشتری در این جمع موجود است. بنابراین قشر دانشگاهی به انقلابیگری نزدیکتر از گروهها و اقشار دیگر هستند.
🔶 نفس حکومت هدف غایی نیست؛ لذا حضرت علی ؟ع؟ اعتقاد داشتند که حکومت در نظرشان از کم اهمیتترین مسائل است مگر اینکه به واسطه آن حقی را برقرار کنند و یا باطلی را از بین ببرند. بنابر این اگر فضای دانشگاه، چه دانشجو و چه اساتید در چارچوب فکر انقلابی حرکت کنند، نه با نظام به عنوان موردی که باید با آن مخالفت صد درصدی کنند روبرو میشوند و نه آن را مانند بُتی میدانند که همیشه و در همه حال باید از آن دفاع نمایند؛ بلکه آن را به مثابه ظرفی برای رسیدن به تعالی و کمال و یا خدای نکرده به سمت سقوط میبینند. اینگونه است که دانشگاه میتواند سریع، صریح و شفاف در مورد مسائل نظام موضع بگیرد. آنجایی که خط نظام به سمت تعالی است دیگر دفاع از نظام تعالیجو برایش جنبه منفی حساب نمیشود. حکومت حق است باید از آن دفاع کرد و اگر همین نظام در قسمتهایی دارد خلل و آسیب میبیند، باید در مقابلش رفتاری منطقی بروز داد؛ باید نهی از منکر کرد؛ باید اصلاحطلبی واقعی و اصولگرایی دائمی داشت. بنابر این در مورد نظام اگر عینک خود را از «با نظام بودن یا با مردم بودن» به «با حق یا با باطل بودن» و جلوههای آنها تبدیل کنیم، بسیاری از مشکلات قابل حل است.
✅ - انتقاد کردن، جزیی از رهبری است. یعنی رهبری علاوه بر نظر وارد حیطه عمل هم میشود. به عبارت دیگر اگر یک معلم فقط در یک کلاس درس بدهد و از سوال و بازخواست و رفع اشکال خبری نباشد، طبیعتاً آن کلاس مطلوب نیست. اگر یک مربی اشکالات متربی خود را نگوید، آموزشی یکسویه و کم اثر خواهد داشت. بنابراین در یک مرتبه بزرگ اجتماعی اگر بنا باشد کسی رهبری جامعه را با نگاه تعالیبخشی بر عهده داشته باشد، باید اشکالات را هم بیان کند. این همان سیره رهبران الهی است. بر اساس این چارچوب، تفکر نقاد و معرفی نقاط ضعف و اشکال، جزیی از فرآیند رهبری و هدایتگری قرار میگیرد.
# دانشگاه_انقلابی
🖌 منبع: نشریه معارف، شماره 112، مهروآبان 95.
🔎 داستانِ علم دینی
🖌 داستانِ دکتر گلشنی از علم دینی(1)
✂️ گزیدهای از آراء و نقد و نظرات دکتر مهدی گلشنی(زاده 1317، دکترای فیزیک از کالیفرنیا، عضو پیوسته فرهنگستان علوم، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، عضو آکادمی علوم جهان اسلام، عضو انجمن اروپایی علم و الهیات، عضو مرکز الهیات و علوم طبیعی برکلی، عضو مؤسس انجمن بینالمللی علم و دین کمبریج، برنده دو دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی و چهره ماندگار فیزیک ایران، نویسنده: «قرآن و علوم طبیعت»، «از علم سکولار تا علم دینی»، «علم و دین و معنویت در آستانه قرن بیست و یکم»، «تحلیلی از دیدگاههای فلسفی فیزیکدانان معاصر» و «علم، دین و فلسفه»)را درباره علم دینی میخوانیم:
🔴 علل مخالفت با طرح «علم دینی»
علت نخست: تعبیرهای نادرست و متفاوتی است که از «علم دینی» در کشور ارائه میشود؛ مانند:
🔶 علمی است که در ازای فرهنگ و تمدن اسلامی تکوّن و توسعه پیدا کرده است.
🔶 علمی است که هدف آن تبیین کتاب و سّنت است؛ مانند فقه، کلام، تفسیر و... .
🔶 علمی است که منشأ آن مهم نیست بلکه باید در چارچوب جهانبینی اسلامی تفسیر شود.
🔶 علمی است که در آن برای پژوهشهای فیزیکی، شیمیایی و زیستی باید به قرآن و حدیث رجوع شود.
🔶 علمی است که به کشف معجزات علمی میپردازد.
🔶 علمی است که کارهای علمی آن با ابزارهای هزار سال پیش انجام میشود، نه با دستاوردهای چند قرن اخیر.
🔴 علت دوم: عدهای، تحقق علم دینی را از منظر معرفتشناسی و روششناختی غیر ممکن میدانند؛ زیرا آنها معتقدند اصولاً علم و دین دو حوزه مستقل از هم هستند.
علم روش خاص خود را دارد که همان تجربه، نظریهپردازی و تطبیق تجربه با پیشبینیهای نظریه است؛ بنا بر این علم، شرقی، غربی، دینی، و غیر دینی، ندارد.
نقّادی اجمالی دیدگاه مخالفان
🔴 دلایل نادرستی علت نخست:
🔶 محدود کردن علم اسلامی به معارف خاص دینی، مثل فقه، تفسیر و کلام و... تنگ نظرانه است و با معارف قرآنی و سّنت اسلامی مطابقتی ندارد.
🔶 کنار گذاشتن دستاوردهای بشری چند قرن اخیر، نه ممکن و نه مطلوب است.
🔶 اسلام جزئیات را به ما نمیگوید، بلکه بر ماست آنها را کشف کنیم که چه قوانینی بر آنها حاکم است.
دلایل نادرستی علت دوم:
🔶 محدود کردن معنای دین.
🔶 غفلت از محدودیتهای علم.
🔶 عینیت قائل شدن برای همه چیزهایی که به نام علم، تعلیم داده میشود.
تلقی درست از «علم دینی»
میتوان این تعاریف را برای «علم دینی» برشمرد:
🔶 علمی است که مطالعه طبیعت را در چارچوب متافیزیک دینی، دنبال کند و کلیت قضایا را در جهانبینیِ دینی ببیند. (این تعریف نشانگر سازگاری و تلائم گزارههای علمی با گزارههای دینی و فلسفی است.)
🔶 علمی است که در خداشناسی و رفع نیازهای مشروع فردی و اجتماعی جامعة دیندارانِ مسلمان مؤثر باشد. (این تعریف بیانگر اهداف و غایات علم دینی است.)
🔶 علمی است که در آن، جهت پرهیز از آفات علم جدید و برای هرچه غنیتر کردنش، تلاش میشود تا بینش الهی بر عالِم، حاکم گردد. (این تعریف بیانگر نقش بینش الهی عالِم در جهتدهی به عرصههای مختلف فعالیت علمی است.)
تأثیر روانشناختی و جامعهشناختی بر فعالیت علمی
✂️ در چند دهه اخیر، مسئله دخالت عوامل روانشناختی و جامعهشناختی در شکلگیری، تعبیر و ترویج نظریههای علمی، مورد توجه قرار گرفته است. در این زمینه چند نگاه وجود دارد:
نگاه افراطی: این عوامل در تمامی مراحل تکوین و تعبیر و ترویج دخالت تام دارند.
اساساً، معرفت به طورکلی تابع شرایط اجتماعی است.
نگاه تفریطی: به طورکلی منکر تاثیر این عوامل در شکلگیری، تعبیر و ترویج نظریههای علمی هستند.
نگاه تبعیضی: عدهای میگویند تاثیرگذاری این عوامل در برخی از مراحل فعالیت علمی چنین است که:
🔶 عوامل روانشناختی، نقش بیشتری در شکلگیری و تعبیر نظریهها دارند.
🔶 عوامل جامعهشناختی، نقش اساسیتر در پذیرش و انتشار نظریهها دارند.
#علم_دینی
#گلشنی
📚 منبع: نشریه معارف شماره113 آذر و دی 1395.
💡 داستانِ علم دینی
📝 داستانِ دکتر گلشنی از علم دینی(2)
✅ تأثیر رویکرد دینی و فلسفی برفعالیت علمی:
🔷 1. انگیزه دانشمندان در انجام فعالیت علمی و انتخاب مسئله: اینکه دانشمندان با چه انگیزهای به سراغ علم میروند؟ این انگیزهها میتواند ناشی از انگیزههای فلسفی یا دینی باشد. برای مثال؛ جایزه نوبل «وحدت نیروهای طبیعت» به طور مشترک توسط سه فیزیکدان که هرکدام دارای انگیزههای متفاوتی بودند، برده شد: یکی (پروفسور عبدالسلام) که به دنبال وحدت تدبیر و در نتیجه وحدت مدبر بوده است؛ دیگری به دنبال ساده شدن تحلیل قضایا بوده، و... .
🔷2. نقش پیشفرضهای دانشمندان در فعالیتهای علمی: ابتداییترین پیشفرض در فعالیتهای علمی این است که طبیعت برای انسان قابل درک است. این ایده با تجربه به دست نمیآید. انیشتین، ایده قابل درک بودن طبیعت را ایدهای برگرفته از حوزه دین دانسته است.
🔷3. نقش و تاثیر پیشفرضهای دانشمندان در انتخاب آزمایش و گزینش مشاهدات: ممکن است یکسری از پیش فرضهای فلسفی یا ایدئولوژیک آدمها، فلان موضوع را بیاهمیت یا نشدنی بداند و لذا بودجهای به آن اختصاص ندهد. البته باید توجه داشت تاثیرپذیری این حوزه از فعالیتهای علمی از دیدگاههای ارزشی و بینشی دانشمندان، اندک است. آن چیزی که آزمایشگر در آزمایشگاه انجام میدهد یا مشاهده میکند، میتواند در تمام دنیا یکی باشد. پذیرش این امر مستلزم اتخاذ رویکردی رئالیستی به علم است.
🔷4. نقش پیشفرضهای دانشمندان در گزینش ملاکهای ارزیابی و نقد نظریات علمی: اینکه دانشمندان براساس چه ملاکهایی به ارزیابی و نقد نظریات علمی میپردازند؟ آیا ابتناء به شواهد تجربی قویّ و استدلال ریاضی مستحکم، تنها ملاکهای دانشمندان برای ارزیابی و نقد نظریات علمی است؟
شواهد متعدد تاریخ علم نشانگر آن است که دانشمندان در اخذ و طرد نظریههای علمی، علاوه بر شواهد تجربی و استدلالهای ریاضی، از ملاکهای دیگری هم استفاده کردهاند. تجارب سالهای اخیر نشان داده است که عقاید دینی در گزینش نظریههای علمی مؤثر بودهاند. البته فقط عقاید دینی نیست. به طور مثال: انیشتین سادگی، زیبایی، وحدت و جهانشمولی را از ملاکهای یک نظریه معتبر علمی معرفی میکرد.
🔷5. نقش اصول متافیزیکی در طرح نظریات علمی: تاریخ علم شاهد چنین اتفاقاتی است؛ مثلاً، در نظریه نسبیت عام که یک نظریه صرفاً فیزیکی بهشمار میآید، انیشتین چنین اظهار مینماید که وقتی معادلات نسبیت عام را یافت، تا دو سال از انتشار آن خودداری کرد، زیرا آن را با اصل علّیت عمومی در تعارض میدید. تنها هنگامی که شبه تعارض برطرف شد، اقدام به انتشار آن کرد.
🔷6. نقش جهانبینی در تعبیر نظریات علمی: مهمترین بخش از فعالیت علمی که جهانبینی دانشمند، نقش اساسی در آن ایفا میکند، مرحله تعبیر نظریات علمی است. مثلاً؛ برای یک کشف ثابت، فیزیکدان خداباور آن را ناشی از طراحی الهی میداند و فیزیکدان ملحد آن را ناشی از جهانهای موازی میخواند.
تحقق علم دینی در طول تاریخ تمدن اسلامی
علم دینی نه تنها ممکن بلکه در مقاطعی از تاریخ تحقق یافته است؛ و آن در دوران درخشان تمدن اسلامی است، که:
🔶 دانشمندان مسلمان به خاطر خدا دنبال علم میرفتند.
🔶 هدفشان کشف آثار الهی در طبیعت بوده است.
🔶 اینها نشانگر امکان وقوع تأثیرپذیری علم تجربی از ارزشها و بینشهای دینی و فلسفی است.
تفاوت علوم انسانی با علوم طبیعی:
در علوم انسانی، دخالت ارزشهای دینی و دیدگاههای متافیزیکی در فعالیتهای علمی بسیار وسیعتر است. بهطور خلاصه، به این نکته باید توجه داشت که هیچ دانشی فارغ از قضاوتهای ارزشی نیست و تفاوت بین علوم انسانی و علوم طبیعی هم تنها در شدت و ضعف این اثرپذیری است.
#علم_دینی
#گلشنی
📚 منبع: نشریه معارف شماره 113 آذر و دی 1395.
📚 دانشنامه اخلاق کاربردی
🖌 نویسنده: احمد حسین شریفی و همکاران
ناشر: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)
نوبت چاپ: اول 1396
💲 قیمت دوره پنج جلدی: 116000 تومان.
✂️ اخلاق کاربردی از دانشهای نوظهوری است که میتوان آن را کاربست مبانی و معیارهای ارزش داوری اخلاقی در حوزه با مسئلهای خاص از مسائل ناظر به صفات یا رفتارهای اختیاری انسان دانست. حل تزاحمات اخلاقی به ویژه در مسائل نوپدید از دغدغههای این رشته است.
📚 مجموعه پنج جلدی «دانشنامه اخلاق کاربردی» پژوهشی است در قلمرو اخلاق کاربردی که با عناوین مباحث نظری، اخلاق زیستی، اخلاق فراغت و گردشگری، اخلاق حاکمیت و سیاست و اخلاق علم و فرهنگ با تلاش حجتالاسلام والمسلمین دکتر احمدحسین شریفی و چند تن دیگر از پژوهشگران، با نگاهی اسلامی ضمن تبیین مبانی نظری اخلاق کاربردی نگارش یافته و به تحلیل اهم مسائل اخلاق کاربردی میپردازد.
🔶 جلد اول این کتاب در هفت فصل و316 صفحه جایگاه اخلاق کاربردی در هندسه دانشهای اخلاقی، نقش فراخوان در اخلاق کاربردی، نقش اخلاق کاربردی در توجه به فلسفه اخلاق، راهکارهای حل تزاحمات اخلاقی از نگاه اندیشمندان اسلامی، نقش قاعده زرین در تصمیمگیری اخلاقی، نقش جنسیت در داوریهای اخلاقی بر اساس اندیشة اسلامی، و بررسی نقش عرف در تشخیص وظایف اخلاقی را بررسی میکند.
#تازههای_معارفی
🗣 فراخوان بیستمین همایش کتاب سال حوزه 🗣
مدیران محترم گروه هاي معارف، اساتید و دانشجویان محترم حوزوي دانشگاههاي سراسر کشور
👈 معاونت پژوهش مرکز مدیریت حوزههاي علمیه به منظور شناسایی آثار برتر و ناشران برگزیده سال 1397 «بیستمین همایش کتاب سال حوزه» را برگزار می کند.
فراخوان این دوره، داراي دو بخش است:
🔶 الف) بخش عمومی:
کتاب هاي چاپ اول 1396 و پایان نامه هاي سطح 4(دکتري)دفاع شده در سال 1396 ؛
🔶 ب) بخش ویژه:
کتاب هاي منتشرشده حوزویان در یکی از سال هاي 1387 تا 1397 با موضوع انقلاب اسلامی.
لازم به ذکر است ثبت نام اینترنتی از طریق پایگاه اطلاع رسانی همایش به نشانی: www.ketabeHowzeh.ir امکانپذیر است.
شماره09125885603 و 02537255890 داخلی 608 جهت پیگیري معرفی می گردد.
🔴 شرایط شرکت در همایش:
🔶 1. حوزوي بودن پدیدآورندگان آثار کتابهایی که چاپ اول آنها در سال 1396 باشد.
🔶 2. کتابهایی که طی سالهای 1437 تا 1439 قمري و 2016 تا 2017 میلادي، براي اولین بار توسط ناشران خارج از کشور منتشرشدهاند.
🔶 3. پایان نامههاي سطح 4 (دکتري) که در سال 1396 دفاع شده باشد.
بارگذاري تصویرصورتجلسه دفاع پایان نامه و فایل الکترونیکی پایان نامه در هنگام ثبت نام، با فرمت pdf یا word ضروري است.
روش ارسال آثار:
🔶 1 . تکمیل فرم مربوطه (به صورت اینترنتی یا مراجعه به دبیرخانه همایش)؛
🔶 .2 ارسال 2 نسخه از اثر به دبیرخانه همایش (پس از ثبت نام و دریافت کد رهگیري)؛
🔴 تذکر : ارائه نسخه اصلی اثر(زبان مبدأ)، براي کتابهاي ترجمه شده ضروري است.
مهلت ارسال آثار:20 تیرماه 1397 (تمدید نمیگردد)
📨 د) نحوه ارتباط با دبیرخانه همایش:
تلفن دبیرخانه: 37255890ـ 025 داخلی 603تا 605
سامانه پیام کوتاه 100007020 :
🆔 نشانی اینترنتی براي ثبت نام:www.ketabeHowzeh.ir
✅ کانال همایش در پیام رسان ها:@khowzeh
🆔 ارتباط مستقیم با دبیر اجرایی همایش)تلگرام): @ketabehowzeh
نشانی پستی: قم، جمکران، بلوار انتظار، مرکز مدیریت حوزه هاي علمیه، همایش کتاب سال حوزه.
🔦دانشگاه کارگاه تولید مقاله نیست! 🔬
🖌 دکتر رضا داوری اردکانی
👈 دکتر رضا داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم، در شماره 65 «خبرنامه فرهنگستان علوم»، سرمقاله مهمی با عنوان «علم و کشور» منتشر کرد. نظر به اهمیت این نوشتار، گزیدهای از آن تقدیم میشود:
✅ 1_ در دانشگاه ما مشکلی پدید آمده است که فهم و بیانش آسان نیست و اطراف آن را لایههای سوءتفاهم فراگرفته است. شأن دانشگاه و دانشمند اینست که در راه پژوهش و تدریس و تألیف بکوشد. دانشمندانی را که مقالات تحقیقی مینویسند باید بر صدر نشاند و قدر دانست اما مقالهسازی و مقالهشماری حرف دیگری است که دانشگاه کمتر به آن میاندیشد. یکی از مشکلات بزرگ دانشگاه ما این است که سرنوشتش با مقالهشماری در فهرستهای جهانی و ملی گره خورده و کار عمدهاش تولید مقاله و مدارک تحصیلی شده است! همه هم دارند عادت میکنند که کمال دانش و دانشگاه و دانشمند را با تعداد مقالات بسنجند! ولی دانشگاه شأن دیگری دارد و برای ادای وظیفه دیگری به وجود آمده و وظیفهاش منحصر به تدریس دروس رسمی و تولید مقاله با رعایت موازین صوری بینالمللی برای ثبت در دفاتر فهرستنگاری نیست؛ ولی چه کنیم که اهتمام به تحکیم اساس دانش و فرهنگ و راهنمایی راه پیشرفت و اندیشیدن به وضع کشور و صلاح آینده آن، تقریباً دارد از حافظه دانشگاه پاک میشود و در گزارش پیشرفت دانشگاهها اشاره ای هم به شور و نشاط علمی و اخلاق دانشگاهی و پرورش دانشمند با روح فرهنگ نمیشود. گویی گزارش کارکرد دانشگاه به ذکر تعداد مقالات و بعضی اقدامهای اداری محدود است. البته من معتقد نیستم که با علم همه مسائل و مشکلات حلّ و رفع میشود و میتوان با آن زمین را به بهشت مبدّل کرد اما مثل همه اهل نظر و دانشگاهیان صاحبنظر، علم را ستون جهان جدید و کارساز آن میدانم و دن کیشوتوار با علم ستیزه نمیکنم. به دانشمندان و نویسندگان مقالات پژوهشی هم احترام میگذارم اما حساب مقالهنویسی پژوهندگان بزرگ را با مقالهسازی و مقالهشماری خلط نباید کرد. دو قسم مقالهنویسی هست: یکی مقالهنویسی دانشمند پژوهشگر است که با رغبت و دقت علمی پژوهش میکند و مقاله مینویسد و دیگر کاری است که برای اخذ مدارک تحصیلی و رفع نیاز شغلی صورت میگیرد. اولی علم را پیش میبرد و دومی به آن آسیب میرساند. اگر وظیفه دانشگاه و دانشگاهیان مقالهنویسی است، تکلیف پرورش دانشجو و رابطه او با استاد و همکاری و هماندیشی دانشگاهیان در راه توسعه دانش و فرهنگ و ساختن آینده کشور چه میشود و آیا در این صورت دانشگاه به یک ماشین بزرگ و کارخانه تولید مقالهای که نمیدانیم به کجا میرود و به چه کار میآید مبدل نمیشود؟!
✅ ۲- دانشمندان جهان توسعهنیافته دو گروهند. گروهی که مهاجرت میکنند و گروهی که در کشور و وطن خود میمانند. گروه اول امکانهای بیشتر در اختیار دارند و بیشتر منشأ اثرند. گروه دوم هم که در مجموع از حیث استعداد و علم از مهاجران کمتر نیستند مسائلشان را از جهان علم میگیرند زیرا کشورشان معمولاً در علم مسئله ندارد یا مسائلش بسیار نادر است. پس دانشمند یا باید علم و پژوهش را رها کند و صرفاً به شغل علمی راضی باشد یا به پژوهشهایی بپردازد که نمیداند کشور و وطنش به آنها چه نیاز دارد!
🔶 اگر اعتراضی باشد اینست که چرا کشور نمیخواهد و نمیتواند از وجود دانشمندان و پژوهشهایشان بهره ببرد یا درست بگویم درد اینست که چرا کشور مسائلی ندارد که دانشمندان در حلّ آن بکوشند. در اینجا مسائل را با مشکلات اشتباه نباید کرد. در جهان توسعهنیافته ناهماهنگی و عدم تناسب امر عادی است و این ناهماهنگی است که منشأ پدید آمدن بسیاری از مشکلات میشود، اما از مشکل تا مسئله راه بسیار است. تفاوت مشکل با مسئله اینست که مشکل جزئی و موضعی و صرفاً عملی است و فهم مشترک آن را درمییابد اما مسئله با اینکه ناظر به موارد خاص است، کلیت دارد و در جستجوی امکانها و راه هاست.
👈 ادامه دارد...