eitaa logo
مباحث
1.7هزار دنبال‌کننده
34.5هزار عکس
30.2هزار ویدیو
1.6هزار فایل
﷽ 🗒 عناوین مباحِث ◈ قرار روزانه ❒ قرآن کریم ؛ دو صفحه (کانال تلاوت) ❒ نهج البلاغه ؛ حکمت ها(نامه ها، جمعه) ❒ صحیفه سجادیه ؛ (پنجشنبه ها) ⇦ مطالب متفرقه ⚠️ برای تقویت کانال، مطالب را با آدرس منتشر کنید. 📨 دریافت نظرات: 📩 @ali_Shamabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 عواملی که ما رو برای ظهور ارواحنا فداه آماده میکنند... ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ @Tanhamasirkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻چرا بعضی سیاسیون با ۱۵ خرداد دشمنی دارند؟ ⚠️ چرا غرب‌زده‌ها از این روز می‌ترسند؟ ✊🏼 شعار محوری این روز چه بود؟ @Panahian_ir @IslamlifeStyles
Panahiane-emam-ommat-64K.mp3
19.71M
🎙صوت گفتگوی تلویزیونی علیرضا پناهیان در شبکه یک 🔻با موضوع: 🔴 شرح بیانات رهبر انقلاب در سخنرانی ۱۴خرداد و نرم‌افزار انقلاب اسلامی در گام دوم فیلم: telewebion.com/episode/0x28aff43 @Panahian_ir @IslamlifeStyles
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ اوضاع دین مردم الان بهتره یا اول انقلاب؟ یه پاسخ منطقی و حکیمانه 🔹@IslamlifeStyles
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید | نشانه‌ی شیعه‌ی امیرالمؤمنین(علیه السلام) از زبان مرحوم کافی‼️ 🤔 به نمازت اهمّیت میدی؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| ۹۲ 🏷️ بهترین و بدترین دانش ┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄ ❁• وَ قَالَ عليه‌السلام أَوْضَعُ اَلْعِلْمِ مَا وُقِفَ عَلَى اَللِّسَانِ وَ أَرْفَعُهُ مَا ظَهَرَ فِي اَلْجَوَارِحِ وَ اَلْأَرْكَانِ ┅───────────────┅ ☜ و درود خدا بر او، فرمود: بى‌ارزش‌ترين دانش، دانشى است كه بر سر زبان است، و برترين علم، علمى است كه در اعضا و جوارح آشكار است. ─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─ ♻️ ترجمه فیض‌الاسلام: امام عليه السّلام (در نكوهش علم بى‌عمل) فرموده است: بى‌قدرترين دانش، دانشى است كه بر زبان جا گرفته است (دانائى است كه شخص بآن رفتار نكند) و برترين علم علمى است كه در همۀ اندام هويدا باشد (دانائى است كه شخص بآن رفتار نمايد و چنين علمى در آخرت سود دارد). 🇯‌ 🇴‌ 🇮‌ 🇳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانۀ خود به علوم بى‌ارزش و باارزش اشاره كرده نشانه‌هاى آن را بازگو مى‌كند و مى‌فرمايد: «بى‌ارزش‌ترين دانش‌ها آن است كه تنها بر زبان متوقف شود (و هرگز در عمل ظاهر نگردد) و پرارزش‌ترين دانش‌ها آن است كه در اعضا و اركان بدن آشكار گردد (و دارنده‌اش آن را در زندگى خود به كار بندد)»؛ (أَوْضَعُ‌ الْعِلْمِ‌ مَا وُقِفَ‌ عَلَى اللِّسَانِ‌، وَ أَرْفَعُهُ‌ مَا ظَهَرَ فِي‌الْجَوَارِحِ‌ وَ الْأَرْكَانِ‌) تعبير به «مٰا وُقِفَ‌ عَلَى اللِّسٰانِ‌» اشاره به اين كه، علمى که خالى از هر گونه عمل و به تعبير معروف تنها لقلقۀ زبان است و به يقين چنين علمى بى‌ارزش‌ترين علم و دانش است؛ زيرا از يك سو براى صاحبش مسئوليت‌آفرين است چون طبق روايات و حكم عقل، خداوند جاهل بى‌عمل را زودتر از عالم بى‌عمل مى‌بخشد و از سوى ديگر چنين عالمى گرفتار خسارت فراوان شده چون اسباب نجات را در اختيار داشته و از آن استفاده نكرده و در واقع شكر اين را بجا نياورده؛ بلكه كفران نموده است و از سوى سوم چنين عالمى است؛ زيرا به زبان، علومى را بازگو مى‌كند كه در عمل به آنها پشت كرده است و از سوى چهارم چنين كسى در ميان مردم منفور است؛ زيرا همه مى‌گويند: اگر اين عالم راست مى‌گويد چرا خودش عمل نمى‌كند و به همين سبب هيچ كَس به او اعتماد نخواهد كرد. به عكس، عالم با عمل كه آثار علم در جوارح او (جوارح جمع جارحه به معناى اعضاى بدن) و اركان بدنش (اشاره به اعضاى مهم و رئيسى مانند چشم و زبان و دست) ظاهر شده در نظر همۀ مردم محترم و مورد اعتماد و در پيشگاه خدا نيز رو سفيد است. اضافه بر اين علم آميخته با عملش مردم را به سوى خدا و فضايل اخلاقى جذب مى‌كند و پاداش‌ها و بركاتِ‌ ناس را براى خود فراهم مى‌سازد. قرآن مجيد، عالم بى‌عمل را به چهارپايى كه كتاب‌هايى بر او حمل كرده‌اند تشبيه نموده مى‌فرمايد: «كَمَثَلِ‌ اَلْحِمٰارِ يَحْمِلُ‌ أَسْفٰاراً»
هدایت شده از فقه و احکام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ سکه های شیعی 👌از دست ندید ❌بسیاری بر این باور هستند که سابقه تشیع در ایران مربوط به دوران صفویه و آن هم به زور شمشیر بود و پیش از این، شیعه در ایران حضور نداشته... محمد حسین افراخته طی یک پژوهش جالب بر روی سکه‌های تاریخی ایرانی به پاسخی جالبتری رسیده است...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📿 صلوات الله علیه ─┅•═༅ بند چهل و ششم ༅═•┅─ 🤲 اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ یَمْحَقُ الْحَسَنَاتِ وَ یُضَاعِفُ السَّیِّئَاتِ وَ یُعَجِّلُ النَّقِمَاتِ وَ یُغْضِبُکَ یَا رَبَّ السَّمَاوَاتِ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ ┅───────────────┅ ❖ «بار خدایا از تو آمرزش می‌طلبم از هر گناهی که نیکی‌ها را نابود و بدی‌ها را دو چندان می‌کند، بدبختی‌ها را با شتاب به سوی انسان سوق داده و تو را ای پروردگار آسمان ها، به غضب می‌آورد؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گناهم را بیامرز، ای بهترین آمرزندگان» @ostadelahi
هدایت شده از فقه و احکام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درود بر شرف همه کسانی که مثل این بزرگوار هنوز به حرام و حلال اعتقاد دارند❤️ ✅ رحم کن تا به تو رحم شود… راست گو که راستان رستند راستان در میان قوی دستند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
32 - داستانی عجیب تر تقریبا پانزده سال قبل، از جمعی از علمای اعلام قم و نجف اشرف شنیدم که پیرمرد هفتاد ساله ای به نام کربلائی محمد کاظم کریمی ساروقی (ساروق از توابع فراهان اراک است) که هیچ سوادی نداشته، تمام قرآن مجید به او افاضه شده به طوری که تمام قرآن را حافظ شده به طرز عجیبی که ذکر می شود . عصر پنجشنبه، ( کربلائی محمد کاظم ) به زیارت امامزاده ای که در آن محل مدفون است می رود، هنگام ورود، دو نفر سید بزرگوار را می بیند و به او می فرمایند کتیبه ای که در اطراف حرم نوشته شده بخوان. می گوید آقایان ! من سواد ندارم و قرآن را نمی توانم بخوانم. می‌فرمایند بلی می‌توانی. پس از التفات و فرمایش آقایان حالت بی خودی عارضش می گردد و همانجا می افتد تا فردا عصر که اهالی ده برای امامزاده می آیند او را افتاده می بینند، پس او را بلند کرده به خود می آورند. به کتیبه می نگرد می بیند است، تمام آن را می خواند و بعد خودش را حافظ تمام قرآن می بیند و هر سوره از را که از او می خواستند، از حفظ به طور صحیح می خوانده و از جناب آقای میرزا حسن، نواده مرحوم میرزای حجه الاسلام شیرازی شنیدم فرمود مکرر او را امتحان کردم هر آیه ای را که از او می پرسیدم فورا می گفت از فلان سوره است و عجیبتر آنکه هر سوره ای را می توانست به قهقرا بخواند ؛ یعنی از آخر سوره تا اول آن را می خواند . و نیز فرمود : کتاب تفسیر صافی در دست داشتم برایش باز کرده گفتم این قرآن است و از روی خط آن بخوان، کتاب را گرفت چون در آن نظر کرد گفت آقا ! تمام این صفحه قرآن نیست و روی آیه شریفه دست می گذاشت و می گفت تنها این سطر قرآن است یا این نیم سطر قرآن است و هکذا و مابقی، قرآن نیست . گفتم از کجا می گویی؟ تو که سواد عربی و فارسی نداری؟ گفت : آقا ! کلام خدا نور است، این قسمت نورانی است و قسمت دیگرش تاریک است ( نسبت به نورانیت قرآن ) و چند نفر دیگر از علمای اعلام را ملاقات کردم که می فرمودند همه ما او را امتحان کردیم و کردیم امر او خارق عادت است و از مبداء فیّاض جل و علا به او چنین افاضه شده. در سالنامه نور دانش، سال 1335 صفحه 223 عکس کربلائی محمد کاظم مزبور را چاپ کرده و مقاله ای تحت عنوان ( نمونه ای از اشراقات ربانی ) نوشته و در آن شهادت عده ای از بزرگان علما را بر خارق العاده بودن امر او نقل نموده است تا اینکه می نویسد : ( ( از مجموع دستخطهای فوق ، موهبتی بودن حفظ قرآن کربلائی ساروقی به دو دلیل ثابت می شود . 1 - بی سوادی او که عموم اهالی دهِ او شهادت می دهند و احدی خلاف آن را اظهار ننموده است . نگارنده شخصا از ساروقیهای ساکن تهران تحقیق نمودم و با اینکه موضوع بی سوادی او در جراید کثیرالانتشار چاپ و منتشر شده، معذلک هیچکس تکذیب نکرده است. 2 - بعضی از خصوصیات او که از عهده تحصیل و درس خواندن خارج است ، به شرح زیر : 1 - هرگاه یک کلمه عربی یا غیر عربی بر او خوانده شود، فورا می گوید که در قرآن هست یا نیست. 2 - اگر یک کلمه قرآنی از او پرسیده شود، فورا می گوید در چه سوره و کدام جزء است. 3 - هرگاه کلمه ای در چند جای قرآن مجید آمده باشد تمام آن موارد را بدون وقفه می شمارد و دنباله هرکدام را می خواند . 4 - هرگاه در یک آیه یک کلمه یا یک حرکت غلط خوانده شود یا زیاد و کم کنند بدون اندیشه متوجه می شود و خبر می دهد . 5 - هرگاه چند کلمه از چند سوره به دنبال هم خوانده شود محل هر کلمه را بدون اشتباه بیان می کند. 6 - هر آیه یا کلمه قرآنی را از هر قرآنی که به او بدهند آنرا نشان می دهد . 7 - هرگاه در یک صفحه عربی یا غیر عربی یک آیه مطابق سایر کلمات نوشته شود، آیه را تمیز می دهد که تشخیص آن برای اهل فضل نیز دشوار است . این خصوصیات را خوش حافظه ترین مردم نسبت به یک جزوه بیست صفحه فارسی نمی تواند دارا شود تا چه رسد به 6666 آیه قرآنی ) ) . و پس از نقل شهادت چند نفر از ، می نویسد : موهبت قرآن ( کربلائی کاظم ) برای مردمی که فکر محدود خود را در چهاردیواری مادیات محدود و مُنکر ماورای طبیعت هستند اعجاب آور بوده و سبب عده ای از گمراهان گردیده است، ولی این امر با همه اهمیّتش در نظر اهل توحید یک شعاع کوچک از اشعه بیکران افاضات خداوندی و از کوچکترین مظاهر قدرت حق است، نه تنها امور خارق العاده به وسیله انبیا و سفرای حق به کرّات به ظهور رسیده و در تواریخ ثبت و ضبط است، در عصر حاضر نیز کسانی که به علت ارتباط و پیوند با مبدأ تعالی صاحب کراماتی هستند وجود دارند که اهمیت آن به مراتب از حافظ قرآن ما بیشتر می باشد .
نکته ای که در پاپان این مقاله لازمست تذکر دهم اینکه در نتیجه انتشار شرح حال حافظ قرآن و معرفی او به مردم تهران از عده ای از متدینین بازار شنیدم که در چند سال قبل ؛ یعنی در زمان مرحوم حاج آقا یحیی یک مرد کوری به نام حاجی عبود به مسجد سید عزیزاللّه رفت وآمد داشت که در عین کوری، حافظ قرآن با خصوصیات کربلائی ساروقی بود، او نیز محل آیه را در عین کوری نشان می داده و برای مردم با قرآن استخاره می کرده... می گویند روزی کتاب لغت فرانسه به قُطر قرآن مجید به او دادند کند، فورا آن را پرت کرد و عصبانی شد و گفت این قرآن نیست. در مجلسی که حافظ قرآن حضور داشت، جناب آقای ابن الدین استاد محترم دانشگاه ، خصوصیات حاجی عبود را تأیید و اظهار کردند که نامبرده را در منزل در قم در حضور مرحوم آیت اللّه حاج ملاقات و آزمایش کرده اند. اینها از آثار قدرت حق است که گاهی برای ارشاد مردم و اتمام حجت ظاهری است : ( ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ وَاللَّهُ ذُواْلفَضْلِ الْعَظیمِ )¹ دانشمند محترم جناب آقای صدرالدین محلاتی مقاله در شماره 1847 روزنامه پارس شیراز مورخ پنجشنبه 24 خردادماه 1335 درباره این قضیه پس از مقدمه نوشته اند که قسمت هائی از آن مورد نظر است و اینجا نقل میشود: این مرد موسوم به کربلائی محمدکاظم کریمی و از اهل ساروی اراک است. سنّش در حدود هفتاد سال و پدرش عبدالواحد و شغلش رعیتی است. او مردی است بیسواد و عامّی و هیچگونه توانائی بر نوشتن و خواندن ندارد ولی به طرز شگفت آوری که داستان آنرا ذیلاً نقل مینمائیم حافظ تمام قرآن با تمام اعراب و بناء آن صحیحاً میباشد. این شخص عدد آیه های هر سوره از قرآن مجید را میداند و عجیب این است که تا یکی از آیات با جمله های مشابه را میخوانند بدون فکر و تردیدی میگوید که در این سوره چند جای آن این آیات مشابه و یا این جمله های مشابه است و عجیبتر از آن اینکه هر قرآنی با چاپهای مختلف و متنوع بدست او بدهند و آیه ای را از او بخواهند که پیدا کند بفوریت قرآن را باز می نماید و با یک برگ برگردانیدن به طرف راست یا چپ آیه خواسته شده را نشان میدهد. اما اطلاع بنده بر وجود -این مرد نظر بعدم تظاهر و اظهاری که نسبت به این امر دارد کسی بر حالش مطلع نیست و در حال گمنامی به شغل رعیتی مشغول است ولی حضرت آیت الله زاده مازندرانی پدر بزرگوار آقای پرفسور دانا حائری بر حال این مرد اطلاع یافته و نیز مسبوق گردیدند که وی برای معالجه کسالتی به قم آمده است - معظم له او را بعنوان اینکه به طبیبش راهنمائی کرده و مساعدتش نماید به تهران دعوت میکند. روزهای جمعه علی المعمول در منزل ایشان تا ظهر مجلسی منعقد است و در آنروز عده زیادی از دوستان و ارادتمندان ایشان از هر طبقه و صنفی حضور می یابند؛ اتفاقاً در یکی از روزهای جمعه این مرد بر ایشان وارد میشود و یا قبلاً وارد شده بود و در جمعیت حضور پیدا میکند. آقای آیت الله زاده راجع به هنر خداداد و موهبت الهی که نصیب این مرد شده صحبت میکنند و عده زیادی از حضار مجلس او را مورد آزمایش قرار میدهند و قرآن های طبع مختلف و حتی قرآن های کوچک و بزرگ در مجلس آورده میشود و هر کَس که قرآنی در نزد خود داشته و حتی قرآن های جیبی را بیرون می آورند و علاوه بر اینکه او را بخواندن آیات مختلف از سوره های مختلف آزمایش میکنند و مثلا از او میپرسند که (لعلّکم تلفحون) در فلان سوره در آیه چند است؟ او بدون تردید و تفکر جواب میدهد و میگوید آخر آیه بتعداد فلان و در عدد فلان است و نیز بعضی ها عمداً در اعراب و بنای آیه‌ای تغییری میدهند و او میگوید این نحو غلط است و هر آیه را در هر قرآنی به هر نحو که از او میخواهند قرآن را بگیرد و به همان ترتیب که گفتیم باز میکند و نشان میدهد. در آنروز حتی اشخاصی که نوعاً منکر اینگونه خوارق عاداتند، با آزمایشهای گوناگون وی را امتحان مینمایند و موجب اعجاب همه میشوند. -------------------------------------------------- 1- سوره مبارکه جمعه ، آیه 4.
بنده او را با انواع و اقسام امتحانات آزمایش نمودم. آیه ای را غلط میخواندم وی میگفت نه این درست نبود و اینطور است، تعداد جمل مکرره در یک سوره را از او میپرسیدم فوراً میگفت چند است. چندین نوع قرآن به چاپهای مختلف حاضر نمودم و از اواسط و اوایل و اواخر قرآن آیه‌ای را در نظر میگرفتم و قرآنی را به او میدادم بلافاصله آنرا میگشود و آیه منظور را نشان میداد بطوریکه من دچار حیرت میشدم. او را به دکان عکاسی آوردم و عکسی از او برداشتم و از طرف چندین نفر از اشخاص مختلف که فعلاً در نظرم نیستند نیز مورد آزمایش قرار گرفت که همگی دچار حیرت گریدند؛ زیرا اگرچه حافظ قرآن شاید بسیار باشند ولی به این نحو که بدون فکر و تأمل بگوید: آیه چندم فلان سوره، و یا فلان جمله، چند بار در فلان سوره تکرار شده، و پیدا کردن فوری هر آیه را که بخواهند، آن هم از چنین مردی عامی و اُمّی، شاید منحصر به فرد باشد. کیفیت پیدایش این موهبت بنده چون این وضع را دیدم و به تازگی، او را مشاهده کردم (و تصور میکنم خودش هنوز متوجه نیست که دارای چه موهبتی است و شاید بعلت بی سوادی و امی بودنش خیال میکند هر کَس قرآن میخواند اینچنین است) از او درخواست کردم که خود را برای من نقل کند. اینک آنچه از او شنیدم: وی میگفت: در چند سال پیش از این در ده یعنی دهی که در آن رعیتی میکردم روزی واعظی در حین وعظ میگفت که در مِلک شخصی که زکوه نمیدهد باطل است، این‌حرف در من اثر کرد زیرا میدانستم که آن ملکِ مردی نیست که زکوه بدهد، از این جهت به پدرم گفتم که من در این ملک نمیتوانم توقف کنم زیرا من نماز میخوانم و تمام نمازهای من باطل است و من از این ده بیرون میروم. هر چه پدرم اصرار کرد که بمانم و میگفت تو از کجا میدانی که او زکوه نمیدهد، من چون قطع داشتم و میدانستم که صاحب ملک اعتنائی به دادن زکوه ندارد، اصرار پدرم را نپذیرفتم لذا با اکراه و بالاجبار از آن ده بیرون آمدم و برای معیشت خود عملگی راه بین قم و اراک را قبول نمودم و روزی سی شاهی مزد به من داده میشد و من با این مبلغ استعاشه میکردم. سه سال بدین منوال گذشت، روزی مالک من نزد من کَس فرستاد و گفت: من اکنون زکوه میدهم بیا در همان ملک مشغول کار باش اگر هم نخواهی که برای من رعیتی کنی زمینی به تو میدهم، بذر هم میدهم برای خودت کشت کن، من تحقیق نمودم معلوم شد که وی زکوه میدهد از این جهت به ملک مزبور برگشتم. مالک ملک، بذر ده مَن زمین به من داد و یک بار گندم، تا بدینوسیله کشت نموده و امرار معاش نمایم. من ده من گندم را برای بذر برداشتم و نصف بقیه را برای معاش خود نگه داشته، نصفه دیگر را بین فقرای آن ده و ارحام خویش تقسیم نمودم. در نتیجه این کار، خداوند به زراعت من داد و ده بار گندم عایدم شد باز به همان نحو شروع به کار کردم یعنی ده من گندم برای بذر نگهداشته نصف بقیه را خودم برداشتم و ما بقی را به فقرای ده دادم.
روزی در موقعی که حاصل مزرعه را بریده و خرمین کرده بودم به قصد باد دادن گندم، از منزل خارج شدم اتفاقاً در آنروز به هیچ وجه باد نمیوزید تا ظهر هر چه کوشش کرده و به انتظار نشستم نتوانستم گندمی بدست آورم ناگزیر دست خالی به قلعه مراجعت کردم. در بین راه یکی از فقرا که هر ساله در منافع زراعت من سهیم بود رسید و گفت: کربلائی محمدکاظم، من امشب هیچ گندم ندارم و زن و فرزندم نان ندارند که خجل شدم که داستان آنروز خود را به او بگویم، گفتم به چشم و باز به سوی خرمن بازگشتم ولی چه سود که بادی نمیوزید. برای اینکه نان شب خانواده این فقیر تأمین شود با زحمت زیاد بوسیله دست مقدار گندمی را از کاه جدا نموده و به سختی بهوا کردم تا مختصری گندم بدست آورده درب منزل آن شخص بردم و چون خسته بودم در میدان‌گاهی که جلو دو امامزاده نزدیک قلعه به نام امامزاده باقر و امامزاده جعفر واقع است روی سکوئی نشستم. یکی از آندو به من گفت کربلائی محمدکاظم اینجا چه میکنی؟ گفتم خسته ام و رفع خستگی میکنم همان سید به من گفت بیا برویم فاتحه بخوانیم من هم قبول کردم. آنان در جلو و من هم در عقب به سوی داخل امامزاده رهسپار شدیم. آنان شروع به خواندن چیزی کردند که من نفهمیدم چه میخوانند و من ساکت ایستاده بودم یکی از آنان گفت کربلائی محمدکاظم چرا تو چیزی نمیخوانی؟ گفتم آقا من سواد ندارم، نمیتوانم چیزی بخوانم من گوش میدهم، آنان از فاتحه خوانی در این امامزاده فراغت یافته و به سوی امامزاده دیگر رفتند و من هم در عقبشان روان شدم، آنها باز شروع به خواندن چیزی کردند که من بعلت بیسوادی نمیفهمیدم ولی در این هنگام چشمم به سقف امامزاده دوخته شده بود ناگاه دیدم در اطراف بقعه نقش و نگاری پدیدار است که پیش از این اثری از آنها نبود. در حیرت بودم که یکی از ان دو سید باز به سوی من آمده و گفت چرا نمیخوانی؟ گفتم آقا من که سواد ندارم دست پشت شانه ام گذاشت و به سختی مرا تکان داد و گفت بخوان چرا نمیخوانی؟ و این جمله را تکرار مینمود، من متوحش شدم ناگاه آن سید دیگر به نزد من آمد و به ملایمت دست به پشت شانه ام زد و گفت بخوان، میتوانی بخوانی، بخوان، میتوانی بخوانی. من از وحشت بروی زمین افتادم و دیگر نفهمیدم چه شد. وقتی به هوش آمدم، دیدم از آن نقش و نگارها در اطراف بقعه چیزی نیست و همان وضع ساده سابق را دارد ولی آیات و سوره های قرآن در قلب من مثل سیل جاری است. از بقعه بیرون آمدم و چون دیدم نزدیک غروب است برای آنکه بخوانم در این وقت مردم اطراف بقعه به من با تعجب نگریستند و گفتند: کربلائی محمدکاظم کجا بود؟ گفتم در بقعه فاتحه خوانی میکردم گفتند تو دو روز یا یک روز (تردید از بنده است) پیدایت نیست و عقب تو میگردند. من فهمیدم که در این مدت در حال بیهوشی بوده ام و از آن زمان اینچنین که میبینید هستم. اینست چیزی که بنده خودم شخصاً از این مرد مشاهده کردم و شنیدم و عده ای نیز که از حال این مرد اطلاع پیدا کرده اند زیادند من جمله عده ای از نویسندگان و دانشمندان و این مرد اکنون بدون هیچگونه اظهار و هرگونه داعیه ای مانند مردم عادی به رعیتی خود ادامه میدهد و شاید هنوز هم در تهران باشد. دیگر خوانندگان این داستان، آنرا به چه چیز مل نمایند، مختارند. (پایان نوشته آقای محلاتی) آیت الله آقای حائری یزدی سلمه الله تعالی در مورد این قضیه چنین نوشته اند: کربلائی کاظم معلوم بود که مورد عنایت غیبی است. من کتاب دُرَر چاپ اول را که خیلی خط آن ریز و درهم است به او نشان دادم. تقریباً فوری دست روی یک جمله آن که قسمتی از آیه قرآن بود گذاشت و آن قسمتی از آیه شریفه نبأ بود و گفت این قرآنست و خواند؛ در صورتیکه برای خود من به آن آسانی مشهود نبود. او میگفت سواد غیر قرآنی را ندارم و حروف قرآن مانند نوری نزد من درخشندگی دارد.
کربلایی کاظم ساروقی (۱۳۰۰-۱۳۷۸ق)، از حافظان قرآن کریم. او کشاورزی ساده و بی‌آلایش بود که ظاهراً به سبب حساسیت در پرداخت به موقع سهم فقرا ( ) از محصولاتش، مورد عنایت قرار گرفته و به نحوی معجزه‌آسا حافظ کل قرآن شده بود به گونه‌ای که سوره‌های قرآن را نه تنها از ابتدا بلکه از انتهای آنها قرائت می‌کرد و در عین اینکه سواد خواندن و نوشتن نداشت کلمات قرآن را بی‌درنگ در لابلای دیگر متون تشخیص می‌داد. کربلایی کاظم به وسیله و بزرگان بسیاری مورد آزمایش قرار گرفت و حفظ شگفت‌آور وی از سوی آنها تأیید شد. 🇯‌ 🇴‌ 🇮‌ 🇳 https://eitaa.com/mabaheeth/46733 ╭═══════๛ - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شفای مریضی نادر با دست امام مهربانی! دلت شکست التماس دعا علیه آلاف التهیة و الثناء علیه‌السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 نماهنگ | نشان وفاداری مردم 🔻 رهبر انقلاب: گاهی می‌شنویم در نوشته‌های اینترنتی یا در رسانه‌ها و روزنامه‌ها که اظهار نظر میکنند که بله، مردم نسبت به روحانیّت بی‌اعتقاد شده‌اند، نسبت به دین بی‌اعتقاد شده‌اند؛ اینها را اینجا در داخل هم می‌شنویم. خب، این یکی از آن محاسبات صد درصد غلط است؛ امروز گرایش مردم به انقلاب و به دین از روز اوّل انقلاب یقیناً بیشتر است. ۱۴۰۱/۰۳/۱۴ 🔺 رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب نماهنگ «نشان وفاداری مردم» را منتشر میکند. 📥 سایر کیفیتها👇 https://khl.ink/f/50490
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥محمدعلی کریمخانی درگذشت محمدعلی کریمخانی، خواننده قطعه مشهور «آمدم‌ای شاه پناهم بده» ساعتی پیش در ۷۱ سالگی درگذشت. فاتحه‌ای برای استاد کریمخانی بخوانید