#مطالعه
#داستانهای_شگفت
#شهید_دستغیب
94 - دختر شش ماهه زنده می ماند و همه می میرند.
و نیز جناب مولوی مزبور نقل کردند که در کویته بلوچستان (اکنون جزء پاکستان است) تقریبا در سی سال قبل زلزله ای واقع شد و تمام شهر خراب و در حدود 75000 نفر هلاک شدند، دختر شش ماهه میرزا محمد شریف پسر میرزا محمد تقی به نام ( حمیرا ) هنگام زلزله در گهواره بوده است.
پس از گذشتن هفت روز، حکومت انگلیس حکم کرد تمام اجساد از مسلمانان و هندو و سایر فرقه ها هرچه هست با هم بســ🔥ـوزانند. مادر بچه به نام ( زمرد ) دختر رجبعلی، به شوهرش التماس می کند که به محل خانه رود و از روی نشانه جنازه بچه اش را بیاورد تا با هُنود یکجا سوخته نشود، وقتی که محل را حفر می کنند می بینند دو تیر آهن به شکل چلیپا بالای گهواره قرار گرفته و مانع از ریختن سقف بر روی بچه شده و کلوخی میان دهان بچه می باشد و آن را می مکد و تنها مقداری از پیشانی بچه در اثر اصابت کلوخی به آن زخم شده و تا کنون که زنده است آثار آن زخم در پیشانیش نمودار می باشد و خانواده مزبور از بستگان ماست .
مباحث
#متن | #رساله_حقوق #امام_سجاد(علیه السلام) •──•❃❀✿( ۲ )✿❀❃•──• 📖 وَ أَمَّا حَقُّ نَفْسِ
#متن | #رساله_حقوق
#امام_سجاد(علیه السلام)
•──•❃❀✿( ۳ )✿❀❃•──•
📖 وَ أَمَّا حَقُّ اللِّسَانِ فَإِكْرَامُهُ عَنِ الْخَنَى وَ تَعْوِيدُهُ الْخَيْرَ وَ حَمْلُهُ عَلَى الْأَدَبِ وَ إِجْمَامُهُ إِلَّا لِمَوْضِعِ الْحَاجَةِ وَ الْمَنْفَعَةِ لِلدِّينِ وَ الدُّنْيَا وَ إِعْفَاؤُهُ عَنِ الْفُضُولِ الشَّنِعَةِ الْقَلِيلَةِ الْفَائِدَةِ الَّتِي لَا يُؤْمَنُ ضَرَرُهَا مَعَ قِلَّةِ عَائِدَتِهَا وَ يُعَدُّ شَاهِدُ الْعَقْلِ وَ الدَّلِيلُ عَلَيْهِ وَ تَزَيُّنُ الْعَاقِلِ بِعَقْلِهِ [وَ] حُسْنُ سِيرَتِهِ فِي لِسَانِهِ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ
┈┄┅═✾ ترجمه ✾═┅┄┈
✨ حق زبــ👅ــانت اين است كه ؛
✓ آن را از دشنام ارجمندتر بدانى
✓ و به سخن خوب عادتش بدهى
✓ و مؤدبش دارى
✓ و آن را در كام دارى مگر در محل حاجت و براى سود دين و دنيا
✓ و آن را از پُرگویى و ياوهسرایى كم فایده كه ايمنى از زيانش نيست و درآمدش كم است مُعاف دارى؛
✅ زبان گواه خرد و دليل بر آن شمرده شود و آراستگى مرد به زيور عقل، خوشزبانى او است و هيچ جنبش و توانایى نيست جز به او.
🇯🇴🇮🇳
4_5922288803401171919.mp3
1.92M
#کلیپ_صوتی
🏷️ موضوع: دشمن های انسان
⏱️ زمان: 8 دقیقه
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
@naseri_ir
مباحث
ابد در پیش داریم... 💠 دنیا جای گذره... خُذُوا مِن مَمرِّکُم لِمَقَرّکُم ... هر چی میتونی بردار 👌
انا لله و انا الیه راجعون
▪️بدینوسیله ارتحال عالم ربانی حضرت آیت الله ناصری قدس سره را به اطلاع عموم مومنین و علاقمندان می رسانیم و از خداوند متعال علو درجات ایشان را خواستاریم.
▪️برنامه تشییع و مراسمات متعاقبا اعلان خواهد شد.
@naseri_ir
مباحث
نهج البلاغه | #نامه_ها ✉️ #نامه 7 - نامه ای دیگر به معاويه (علیه اللعنة) ____________________ ✉️
نهج البلاغه | #نامه_ها
✉️ #نامه 8 - نامه به جرير بن عبد الله بجلى
________________
✉️ و من كتاب له عليهالسلام إلى جرير بن عبد الله البجلي لما أرسله إلى معاوية
(نامه به جرير بن عبد الله بجلى، فرستاده امام به سوى معاويه در سال 36 هجرى)
📃 أَمَّا بَعْدُ فَإِذَا أَتَاكَ كِتَابِي فَاحْمِلْ مُعَاوِيَةَ عَلَى اَلْفَصْلِ وَ خُذْهُ بِالْأَمْرِ اَلْجَزْمِ
پس از نام خدا و درود! هنگامى كه نامهام به دستت رسيد، معاويه را به يكسره كردن كار وادار كن و با او برخوردى قاطع داشته باش.
ثُمَّ خَيِّرْهُ بَيْنَ حَرْبٍ مُجْلِيَةٍ أَوْ سِلْمٍ مُخْزِيَةٍ فَإِنِ اِخْتَارَ اَلْحَرْبَ فَانْبِذْ إِلَيْهِ وَ إِنِ اِخْتَارَ اَلسِّلْمَ فَخُذْ بَيْعَتَهُ وَ اَلسَّلاَمُ
سپس او را آزاد بگذار: در پذيرفتن جنگى كه مردم را از خانهها بيرون مىريزد، يا تسليم شدنى خوار كننده، پس اگر جنگ را برگزيد، امان نامه او را بر زمين كوب و اگر صلح خواست از او بيعت بگير، با درود.
📜 از نامههاى آن حضرت عليه السَّلام است به جرير ابن عبد اللّٰه بجلىّ هنگاميكه او را (بشام براى بيعت گرفتن) نزد معاويه فرستاده بود (بجلّى منسوبست به بجيله نام قبيلهاى در يمن كه به جدّشان بجيلة ابن ثمار ابن ارش ابن عمرو ابن الغوث نسبت داده مىشدند، علماى رجال جرير را نكوهش نموده، به روايت و گفتار او اعتماد ندارند، و مىگويند: رسالت و پيغام بردن او از جانب امام عليه السَّلام براى معاويه اگر چه در اوّل امر به نيكوئى او گواهى مىدهد ولى جدائى او از آن حضرت و ملحق شدنش به معاويه در آخر كار، بدى او را ثابت مىنمايد «مرحوم حاجّ شيخ عبد اللّٰه مامقانىّ در كتاب تنقيح المقال بطور تفصيل بيان فرموده» خلاصه چون امام عليه السَّلام جرير را براى بيعت گرفتن از معاويه بشام فرستاد معاويه به بهانهاى جواب او را نداده امروز و فردا مىنمود تا از مردم شام براى خود بيعت گرفت و اصحاب آن حضرت كه دانستند معاويه فرمان آن بزرگوار را اطاعت نخواهد نمود پيش از مراجعت جرير از شام و پاسخ آوردن گفتند: مصلحت در آنست كه آمادۀ جنگ با مردم شام شويم، و امام عليه السَّلام پيش از جواب آوردن جرير پيشدستى بجنگ با مردم شام را صلاح نمىدانست، و سبب آنرا «چنانكه در سخن چهل و سوم گذشت» بيان فرمود، بنا بر اين براى يكسره شدن كار اين نامه را براى بيعت گرفتن از معاويه بجرير نوشت):
(۱) پس از ستايش خداوند و درود بر پيغمبر اكرم(صلی الله علیه و آله)، نامۀ من كه بتو رسيد معاويه را وادار تا كارش را يكسره نموده به يك سو تصميم گرفته آماده شود. (سرگردانى را از خود دور نموده ترا معطّل نداشته در بيعت كردن بهانه نجسته امروز و فردا نكند)
(۲) پس از آن او را مخيّر ساز بين جنگ خانمانسوزى كه مردم را از روى جبر و نگرانى از وطن و سامان خود آواره مىسازد و بين صلح و آشتى كه خوارى در بردارد (چون آشتى دليل بر ناتوانى است؛ در اينجا امام عليه السَّلام مىخواهد بفهماند در هر دو صورت خواه جنگ كند يا آشتى، غلبه و فيروزى با آن حضرتست و او را باين بيان تهديد مىنمايد) پس اگر جنگ اختيار نمود و پيمان امان را بسوى او بينداز، و اگر صلح و آشتى پذيرفت از او بيعت بگير (بزودى وظيفهات را انجام داده مراجعت نما ما را چشم براه مگذار) درود بر آنكه شايستۀ درود است.
در تواريخ آمده است هنگامى كه امير مؤمنان على عليه السلام به جرير مأموريت داد تا نزد معاويه برود و از او بيعت بگيرد، و او پيام امام عليه السلام را به معاويه رساند معاويه پيوسته امروز و فردا مىكرد تا جايى كه اصحاب امير مؤمنان او را متهم به همكارى با معاويه كردند و امام عليه السلام دربارۀ او فرمود: آنقدر جرير نزد معاويه درنگ كرده است كه يا گنهكار است و يا فريب خورده! لذا امام عليه السلام نامۀ مورد بحث را براى جرير مرقوم فرمود تا بيش از اين معطل نشود و يكى از دو جواب را از معاويه بگيرد يا بيعت كند يا اعلان جنگ دهد.
امام عليه السلام در اين نامه مىفرمايد: «اما بعد (از حمد و ثناى الهى) هنگامى كه نامۀ من به تو رسيد معاويه را به حكم نهايى دعوت كن و براى يك طرفه شدن كار، او را به يك نتيجۀ جزمى وادار ساز. سپس او را ميان جنگى آواره كننده يا تسليمى رسواگر مخير ساز اگر جنگ را اختيار كرد به او اعلان جنگ كن و اگر راه صلح و سلامت را پيش گرفت از او بيعت بگير و السلام»؛ (أَمَّا بَعْدُ، فَإِذَا أَتَاكَ كِتَابِي فَاحْمِلْ مُعَاوِيَةَ عَلَى الْفَصْلِ ، وَ خُذْهُ بِالْأَمْرِ الْجَزْمِ، ثُمَّ خَيِّرْهُ بَيْنَ حَرْبٍ مُجْلِيَةٍ ، أَوْ سِلْمٍ مُخْزِيَةٍ ، فَإِنِ اخْتَارَ الْحَرْبَ فَانْبِذْ إِلَيْهِ، وَ إِنِ اخْتَارَ السِّلْمَ فَخُذْ بَيْعَتَهُ، وَ السَّلَامُ). هنگامى كه نامۀ امام عليه السلام در شام به جرير رسيد آن را به دست معاويه داد و خود به پا خاست و براى مردم سخن گفت و تذكر داد كه همۀ شما از وضع عثمان آگاهيد و تمام بلاد بدون گفتگو با على بيعت كردهاند؛ يعنى با شخصى كه اگر مسألۀ خلافت به اختيار خود ما گذاشته مىشد كسى جز او را نمىپذيرفتيد
#نهج_البلاغه | #حکمت ۱۵۹
🏷️ پرهيز از مواضع اتهام
┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄
❁• وَ قَالَ عليهالسلام مَنْ وَضَعَ نَفْسَهُ مَوَاضِعَ اَلتُّهَمَةِ فَلاَ يَلُومَنَّ مَنْ أَسَاءَ بِهِ اَلظَّنَّ
┅───────────────┅
☜ و درود خدا بر او، فرمود: كسى كه خود را در جايگاه تهمت قرار داد، نبايد جز خود را نكوهش كند.
─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─
♻️ ترجمه فیضالاسلام: امام عليه السّلام (در پرهيز از جاهاى تهمت) فرموده است: هر كه به جاهاى تهمت و بدگمانى برود، بد گمانِ بخود را نبايد سرزنش نمايد (زيرا خود سبب شده كه باو گمان بد بَرند).
🇯 🇴 🇮 🇳
امام عليه السلام در اين كلام حكمتآميز اشاره به نكتۀ مهمى دربارۀ دفع سوء ظنها مىكند، مىفرمايد: «كسى كه خود را در مواضع تهمت قرار دهد نبايد كسى را ملامت كند كه به او سوء ظن پيدا مىكند (بلكه بايد خود را سرزنش كند كه اسباب سوء ظن را فراهم كرده است)»؛ (مَنْ وَضَعَ نَفْسَهُ مَوَاضِعَ التُّهَمَةِ فَلَا يَلُومَنَّ مَنْ أَسَاءَ بِهِ الظَّنَّ) . مسئلۀ سوء ظن و گمان نياز به هزينۀ زيادى ندارد؛ بسيارند كسانى كه از يك يا چند قرينۀ ظنى فورا گمان بد دربارۀ اشخاص مىبرند، به همين دليل كسانى كه مىخواهند هدف تيرهاى تهمت قرار نگيرند بايد خود را از امورى كه سوء ظن برانگيز است دور دارند. قرآن مجيد از جمله مسائلى كه بر آن تأكيد ورزيده اين است كه مسلمانان نسبت به يكديگر سوء ظن نداشته باشند «يٰا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا اِجْتَنِبُوا كَثِيراً مِنَ اَلظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ اَلظَّنِّ إِثْمٌ» ؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از بسيارى از گمانها بپرهيزيد چرا كه بعضى از گمانها گناه است». نيز دستورات مؤكدى بر «حمل فعل برادر مسلمان بر صحت» داده شده ولى با اين حال طبيعت تودۀ مردم اين است كه از قرائن كوچكى نتيجههاى سوئى مىگيرند، ناگاه موج بدبينى بر مىخيزد و شايد صحنۀ جامعهاى را فرا مىگيرد. به همين دليل در كنار دستور به پرهيز از گمان بد امر شده است كه افراد، خود را در موارد سوء ظن و تهمت قرار ندهند. به بيان ديگر، ما نمىتوانيم بگوييم چون در شريعت اسلام سوء ظن و تجسس حرام است، رفتن در مواضع تهمت مانعى ندارد و مردم بايد به وظيفۀ خود عمل كنند و با حسن ظن به همه چيز بنگرند، زيرا تضمينى نيست كه همه به اين دستورات اسلامى بدون كم و كاست عمل نمايند، بنابراين ساير مردم تكليفى دارند و ما هم وظيفهاى و اگر بخواهيم اين موضوع را گسترش دهيم مىتوان گفت: همان گونه كه ارتكاب گناه ممنوع است، فراهم كردم زمينههاى گناه براى ديگران نيز ممنوع است
#مطالعه
#داستانهای_شگفت
#شهید_دستغیب
95 - بیدارعلی باش
و نیز جناب مولوی مزبور نقل کردند در قندهار شخصی از نیکان به نام ( مُحبّ علی ) مشهور بود و محبت حضرت #امیرالمؤمنین علیه السّلام تمام دل او را احاطه کرده و به درجه عشق به آن بزرگوار رسیده بود به طوری که هرگاه به او می گفتند محب علی( بیدارعلی باش ) از حال طبیعی خارج می شد و بی اختیار اشکش جاری می گردید و چون از دنیا رفت، در غسالخانه غسلش می دادند رفقایش گریه می کردند، رفیقی در آن حال او را صدا زد و گفت محب علی ( بیدارعلی باش ) ناگاه دست راستش بلند شد و آرام آرام بر سینه خود گذاشت. چون این موضوع فاش شد شیعیانِ قندهار دسته دسته برای تماشا آمدند و چون آن منظره را می دیدند همه از روی شوق گریان می شدند و تا آخر غسل دادن همینطور دستش روی سینه اش بود :
گر نام تو بر سر بگویند
فریاد برآید از روانم
دوستی #حضرت_امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و سایر اهلبیت علیهم السّلام فریضه مهم الهی بر تمام مسلمانان است و در قرآن مجید، أجر رسالت بیان شده و در اخبار متواتره لازمه #ایمان به خدا و رسول؛ بلکه نفس ایمان شمرده شده و از برای آن آثار عظیمه در دنیا و آخرت وعده داده شده است و برای دانستن این حقایق به کتاب بحارالانوار ، مجلد 7 مراجعه و در این مقام تنها حدیثی را که محقق و مفسر بزرگ عامه در تفسیر کشاف ذیل آیه : ( قُلْ لا اَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ اَجْراً اِلا الْمَوَدّةَ فِی الْقُرْبی ) نقل کرده و امام فخر رازی در تفسیر کبیرش از او نقل نموده یادآوری می شود :
رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله فرمود : هرکَس با دوستی آل محمد صلّی اللّه علیه و آله بمیرد #شهید و آمرزیده شده و با #توبه و با ایمان کامل مُرده است و ملک الموت و نکیر و منکر او را بشارت به #بهشت می دهند و او را با إکرام و احترام به بهشت می برند مانند بُردن عروس به حجله زفاف و در قبرش دو در به سوی بهشت باز می شود و خداوند قبرش را محل #زیارت ملائکه رحمت قرار می دهد و بر سنت رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و جماعت مسلمین مرده است. آگاه باشید هرکَس با دشمنی آل محمد صلّی اللّه علیه و آله بمیرد کافر مرده است و #روز_قیامت بر پیشانی او نوشته شده از #رحمت خدا بی بهره است و بوی بهشت به مشام او نخواهد رسید¹.
و بالجمله وجوب محبت خدا و رسول و آل محمد علیهم السّلام و برکات آن بدیهی است.
چیزی که #یادآوری آن لازم است دانستن مراتب محبت است و اینکه مرتبه اول آن واجب است لکن بهره مندی از آثار عظیمه آن به اعتبار قوّت و شدت این محبت است تا برسد به مرتبه عشق؛ و به عبارت دیگر : اگر کسی یک ذرّه #محبت حقیقی در دل داشته باشد و با آن بمیرد در هلاکت ابدی و دوری از رحمت الهی نخواهد ماند و #عاقبت اهل نجات خواهد بود و با محبوبان خود یعنی آل محمد صلّی اللّه علیه و آله جمع می شود هرچند پس از سیصد هزار سال در عذاب یا دوری از رحمت باشد؛ چنانچه در حدیث به این مطلب تصریح شده و اگر کسی مرتبه کامله محبت نصیبش شود به اینکه دوستی خدا و هرچه راجع به او است
--------------------------------------
1- ((عَن النَّبِی (ص ) انّهُ قالَ مَنْ ماتَ عَلی حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ ماتَ شَهیداً اَلا وَمَنْ ماتَ عَلی حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ ماتَ مَغْفُوراً لَهُ اَلا وَمَنْ ماتَ عَلی حُبِّ آلِمُحَمَّدٍ ماتَ تائِباً الا وَمْن ماتَ عَلی حُبّ آلِ مُحَمَّدٍ ماتَ مُؤْمِناً مُسْتَکْمِلَ اْلایمانِ اَلا وَمَنْ ماتَ عَلی حُبِّ آل مُحَمَّدٍ بَشَّرَهُ مَلَکُالْمَوْتِ بِالْجَنَّهِ ثُمَّ مُنْکَرٌ وَنکیرٌ اَلا وَمَنْ ماتَ عَلی حُبِّ آل مُحَمَّدٍ یُزَفُّ اِلَی الْجَنَّهِ کَما تُزَفُ الْعَرُوسُ اِلی بَیْتِ زَوْجِها اَلا وَمَنْ ماتَ عَلی حُبِّ آل مُحَمَّدٍ فُتِحَ لَهُ فی قَبْرِهِ بابانِ اِلَی الْجَنَّهِ الا وَمَنْ ماتَ عَلی حُبّ آل مُحَمَّدٍ جَعَلَ اللّهُ قَبْرَهُ مَزارَ مَلائِکَهِ الرَّحْمَهِ اَلا وَمَنْ ماتَ عَلی حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ ماتَ عَلّی السُّنَّهِ وَالْجَماعَهِ اَلا وَمَنْ ماتَ عَلی بُغْضِ آلِ مُحَمَّدٍ جاءَ یَوْم الْقِیامَهِ مَکْتُوباً بَیْنَ عَیْنَیْهِ آیِسٌ مِنْ رَحْمَهِاللّهِ اَلا وَمَنْ ماتَ عَلی بُغْضِ آلِ مُحَمَّدٍ ماتَ کافِراً اَلا وَمَنْ ماتَ عَلی بُغْضِ آلِ مُحَمَّدٍ لَمْ یَشُمَّ رائِحهَ الْجَنَّهِ)).
( دوستی رسول و آل او و دوستی اهل ایمان و سرای آخرت ) تمام دل او را احاطه کند و ذرّه ای دوستی و علاقه قلبیه به غیر خدا در دلش نباشد و اگر باشد برای خدا و به جهت الهی باشد مثل اینکه زن و فرزند را از جهت اینکه امانت و نعمت و عطای خداست دوست دارد مال را از حیث اینکه وسیله تقرب به خداست به سبب انفاق آن در راه خدا دوست دارد و البته چنین شخصی از ساعت مرگ با محبوب حقیقی خود متصل و برایش هیچ حجابی نیست و می توان گفت روایاتی که در آنها مقامات و درجات و سعادات دوستان و شیعیان اهل بیت علیهم السّلام ذکر شده راجع به کسانی است که به این مرتبه از محبت رسیده باشند .
مجلسی اول علیه الرحمه در شرح زیارت جامعه نزد جمله : ( ( وبِمُوالاتِکُمْ تُقْبَلُ الطّاعَهُ الْمُفْتَرَضَهُ ) ) فرموده : ( ( وَاْلاَخْبارُ بِوُجُوبِ الْمَوَدَّهِ مُتَواتِرَهٌ وَاَقَلُّ مَراتِبِها اَنْ یَکُونُوا اَحَبَّ اِلَیْنا مِنْ اَنْفُسِنا وَاَقْصاهَا اْلعِشْقُ ) ) .
یعنی : ( ( روایات داله بر وجوب دوستی آل محمد صلّی اللّه علیه و آله متواتر است ؛ یعنی قطعی است و کمترین مراتب دوستی آن است که آل محمد صلّی اللّه علیه و آله نزد ما محبوبتر از جان ما باشد (1)و آخرین مرتبه آن عشق است :
سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی *** عشق محمد صلی الله علیه و آله بس است و آل محمد صلی الله علیه و آله
ص: 194
--------------------------------------------------------------------------------
1- فرمایش مجلسی (ره ) هرچند درست و مطابق دو روایتی است که در ضمن داستان نود نقل شد لکن مستفاد از ظواهر آیات و روایات آن است که اگر ایمان و دوستی خدا ورسول و آل او در دل جای گیرد و همراه خود ازاین عالم ببرد هرچند از این مرتبه هم کمتر باشد عاقبت اهل نجات خواهد بود. بلی هرچه محبت حقیقی کمتر باشد بهره مندی کمتر است و نیز چون واجب بود بر او که حب حقیقی در دلش بیشتر باشد از حب دنیا و شهوات پس مورد مؤ اخذه و گرفتار آثار و خیمه محبتهای جزئیه خواهد بود و اما مسئله اختیاری بودن تحصیل حب حقیقی و زدودن حب مجازی از دل و اثبات تکلیف به آن پس به کتاب قلب سلیم که به تازگی به قلم نویسنده منتشر شده است مراجعه شود.
و محدث جزائری در کتاب انوار نعمانیه در نور حب گوید محبت را مراتب بی شمار است ولی در پنج مرتبه می توان آن را شمرد :
اول : ( ( استحسان ) ) است و آن حاصل می شود از نظر کردن و شنیدن محاسن و کمالات و صفات جمیله محبوب .
دوم : ( ( مودت ) ) و آن میل دل است به سوی محبوب و الفت وانس روحانی با او .
سوم : ( ( خلت ) ) یعنی جای گرفتن محبت در دل به طوری که محبت محبوب همه دل را بگیرد .
چهارم : ( ( عشق ) ) که زیادی در محبت است به طوری که یک لحظه ازیاد محبوب غافل نشود و دائما محبوب در خاطرش باشد.
پنجم : ( ( وله ) ) است و آن یافت نشدن غیر محبوب در دل محب و راضی نشدن او به غیر محبوب است؛ پس هریک از این مراتب را شرح داده و با محبت حقیقی تطبیق نموده و عجایبی از اهل محبت نقل کرده است.
و همچنین در کتاب گلزار اکبری، در گلشن 66 داستانهای شگفت آوری ذکر شده از کسانی که آثار حیاتیه پس از مرگشان از جسد و قبر آنها دیده شده و نقل آنها منافی با وضع این کتاب و موجب طول کلام است و غرض از اشاره به این مطالب دو چیز است:
✓ یکی آنکه خواننده عزیز در هر حدّی از محبت حقیقی است بدان قانع نشود و سعی کند محبتهای مجازی یعنی دوستی دنیا و شهوات را از دل خارج کند و بر حب حقیقی یعنی دوستی خدا و هرچه به او برمی گردد در دل خود بیفزاید تا از برکات و درجات مقام محبت بهره بیشتری نصیبش بشود .
ای یکدله صد دله دل یکدله کن
مهر دگران را زدل خود یله کن
یک لحظه به اخلاص بیا بر در ما
گر کام تو برنیاید از ما گله کن
غرض دیگر آنکه : خواننده عزیز از حرکت دست محب علی پس از مرگش تعجب نکند و آن را منکر نشود و بداند اگر #محبت شدید شد، روح مُحبّ با محبوب متصل می شود و چون محبوب یعنی علی علیه السّلام معدن حیات و قدرت است، پس اگر چنین آثار حیاتی از محب ظهور کند، جای شگفتی نیست.
مباحث
#متن | #رساله_حقوق #امام_سجاد(علیه السلام) •──•❃❀✿( ۳ )✿❀❃•──• 📖 وَ أَمَّا حَقُّ اللِّ
#متن | #رساله_حقوق
#امام_سجاد(علیه السلام)
•──•❃❀✿( ۴ )✿❀❃•──•
📖 وَ أَمَّا حَقُّ السَّمْعِ فَتَنْزِيهُهُ عَنْ أَنْ تَجْعَلَهُ طَرِيقاً إِلَى قَلْبِكَ إِلَّا لِفُوَّهَةٍ كَرِيمَةٍ تُحْدِثُ فِي قَلْبِكَ خَيْراً أَوْ تَكْسِبُكَ خُلُقاً كَرِيماً فَإِنَّهُ بَابُ الْكَلَامِ إِلَى الْقَلْبِ يُؤَدِّي إِلَيْهِ ضُرُوبُ الْمَعَانِي عَلَى مَا فِيهَا مِنْ خَيْرٍ أَوْ شَرٍّ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ
┈┄┅═✾ ترجمه ✾═┅┄┈
✨ حق گــ👂ـوش؛ پاك داشتن او است از اينكه راه دلت باشد مگر براى خبر خوبى كه در دلت خير پديد كند يا خلق كريمت نصيب كند زيرا گوش، دروازه دل است، هر نوع معنى خوب يا بدى را بآن ميرساند و لا قوة الا باللَّه العلى العظيم.
🇯🇴🇮🇳