eitaa logo
شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
3.9هزار دنبال‌کننده
403 عکس
82 ویدیو
715 فایل
این کانال فقط مخصوص سخنرانان ومداحان اهلبیت(ع)میباشدولاغیر. لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/241434681Cd30712864d نظرات،پیشنهادات و انتقادات خویش را درباره ی کانال با آیدی زیر مطرح بفرمایید. AHSy3762
مشاهده در ایتا
دانلود
🕯سبک زمینه یا شور ایام فاطمیه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ۱۴۰۳ زبانحال بند🕯 ای مهربونه حیدر عزیز جونه حیدر ای قد کمونه حیدر یار جوونه حیدر سه ماهه حال نداری بی تاب و بی قراری سه ماهه که تو کارت هر روزه گریه زاری چطور ببینم/خانومه من تو بستری چطور ببینم/که روز به روز لاغرتری چطور ببینم/تو نیمه جون و مضطری که این نامردا/رو زخم من نمک زدن تورو یا زهرا/به خاطر فدک زدن هجوم آوردن/جلوم تورو کتک زدن ای سپر بلای من همسر با وفای من نرو نرو زهرای من نرو نرو زهرای من بند🕯🕯 ای تکیه گاهه حیدر همه سپاهه حیدر ای بی گناهه حیدر نور نگاهه حیدر چرا به غم اسیری توی جوونی پیری راه که میری عزیزم دس به دیوار میگیری برات بمیرم/نگاته رو به آسمون برات بمیرم/رو گونه اشکاته روون برات بمیرم/که رو لبت رسیده جون چطور ببینم/تو درد پهلو میکِشی چطور ببینم/راحت نفس نمیکِشی با خون سینت/علی رو داری میکُشی ای سپر بلای من همسر با وفای من نرو نرو زهرای من نرو نرو زهرای من بند🕯🕯🕯 گل بهار حیدر صبر و قرار حیدر ای کس و کار حیدر دار و ندار حیدر قوت این امیری نگو از دنیا سیری بالا بگیر سرت رو واسه چی سر به زیری برات بمیرم/از چی پریشون خاطری برا چی دائم/عزیزم غصه میخوری از مَحرمت رو/گرفتی پشت چادری سه ماهه زهرا/نگفتی رازتو به من میدونی سخته/برای این خیبر شکن ندونه چی شد/تو کوچه با تو و حسن ای سپر بلای من همسر با وفای من نرو نرو زهرای من نرو نرو زهرای من ۱۴۰۳/۰۸/۲۲ 🙏التماس دعای خیر ✍️کربلایی امیرحسین سلطانی
اصل و فرع آفرینش درخور ذاتش نبود هیچکس شایسته‌ی درک مقاماتش نبود ذکر یا‌فاطر همان آیینه‌ی یافاطمه است جوهر فهم بشر یارای اثباتش نبود سوره‌ی کوثر برابر با تمام سوره‌هاست فرصتی اما برای شرح آیاتش نبود بانی عالم کجا و زندگی بر روی خاک ؟ عالم خاکی که در سطح ملاقاتش نبود عرش‌لبریزِ سکوت و سرد از تسبیح‌بود گوشه‌ی خانه اگر سوز مناجاتش نبود او دعایش‌ شامل‌ همسایه‌ها هم‌ شد‌ ولی در مدینه هیچ کس فکر مراعاتش نبود زخم‌هایش ترجمان بی‌کسی مرتضاست غصه‌های مادر از درد جراحاتش نبود روضه‌سنگین‌میشود باواژه‌های‌ روضه‌اش کاش‌ حرف‌ ازکوچه‌ و میخ‌ِ در و آتش‌ نبود
السلام علیکِ یا امّاه يا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَك مدینه بود و ستم بود و ظلم و آزارش مدینه بود و غم و غصه های بسیارش مدینه بود و بلا بود و درد بود و عزا مدینه بود و سکوت و غروب غمبارش مدینه بود و پر از تیرگی کُفر و نفاق و غربتی که شده هر دلی گرفتارش مدینه بود ولی از تمام مردم آن کسی نکرد مراعات حال بیمارش مدینه بود و چهل تن هجوم آوردند به یک‌ نفر که نشد هیچکس طرفدارش مدینه بود و در خانه ای پر از هیزم دری‌ که سرخ شد از هرم شعله مسمارش نمیشود به زبان هم بیاورم؛ چه کنم؟ مصیبتی که خدا هم شده عزادارش دم غروب -در آن کوچه- آه از سیلی که آب شد دل سنگی سخت دیوارش میان کوچه چگونه؟چه شد؟ نمیگویم تو خود حدیث مفصل بخوان ز آثارش
یا لطیف السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تَقْرَأُ وَ تُبَیِّنُ کدامین ماه بین ابر و من ، پا درمیانی کرد در این ظلمت چراغی نیست تا آن را نشانی کرد من از تاریکی شب‌های بی تو سخت می ترسم... زمینم را نگاه روشن تو آسمانی کرد درخت سبز عُمرم زرد شد از ماتم دوری بهار باغ من را سردیِ هجران خزانی کرد به غیر از خانه‌ی تو هر کجا رفتم ، ردم کردند نمیدانی چه با قلبم غمِ نامهربانی کرد به لطف اشک شُستم گرد و خاک کُلبه‌ی دل را برای میهمان باید چُنین خانه‌تکانی کرد! تمام شُهرت دلداده وابسته به دلدار است زلیخا را تبِ عاشق‌کُشِ یوسف ، جهانی کرد رَقَم های گناهانم ، رَمَق را بُرده از جانم... نباید در مسیر قُلّه حسِّ ناتوانی کرد! کلام هرزِ من هر روز روحت را میازارد چگونه می توان در پیشگاهت بددهانی کرد؟ شکستم ، لـه شدم ، مُردم ، تو بودی زنده ام کردی دمِ گرمت مرا دلبسته‌ی این زندگانی کرد سر پیری سرم را روی زانوی خودت بگذار اَقلّاً این دم آخر بگویند او جوانی کرد ! خدا رحمت کند بابا‌بزرگِ روضه‌خوانم را صدای حزن‌آلودش مرا صاحب‌زمانی کرد پسر تنها در آغوش پدر آرام می گیرد به قدر بوسه ای باید محبّت را عیانی کرد ! دل دیوانه‌ام میل شبستان نجف کرده ضریحش مستم از انگورهای آنچنانی کرد " علیٌّ حُبُّهُ جُنَّه ، قَسیمُ النّارِ وَ الجَنَّه... " برای مرتضی اینگونه باید مدح خوانی کرد پُر از زخمم ، دوایِ دردِ من شش‌گوشه ی شاه است.... دل عاشق چه عشقی در کنار یار جانی کرد تو را جان گُلِ هجده بهارِ مرتضی ، برگرد همان یاسی که سیلی چهره اش را ارغوانی کرد ▪️ علی با چشم خود می دید زَجرِ " ذابَ لَحْمی" را... گمانم مادر ما را همین غم استخوانی کرد
یا لطیف السَّلام عَلی شَمسِ الظَّلامِ و بَدرِ التَّمام اشک را از چشمه‌سارِ دیده‌‌ی تر می کِشم دارم از اندوه تو آهِ مکرر می کشم من به تلخی فراقت سخت عادت کرده ام جام زهرِ دوری‌ات را شب به شب سر می کشم خیمه‌ات را در بیابان‌ها تصور می کنم چادر تنهایی ات را بین دفتر می کشم بارها این شهر را گشتم ، کسی فکر تو نیست بار عشقت را خودم بی یار و یاور می کشم نَفْسِ من راه تَنَفُّس‌کردنم را بسته است هرچه دارم می کشم از این ستمگر می کشم معصیت مانندِ من پشت کسی را تا نکرد در جوانی رنج پیری را فراتر می کشم روح تو از دست سهل‌انگاری‌ام آزار دید روی قلبت با همین اعمال ، خنجر می کشم غالباً سردرگمی‌هایم به هیئت می رسند منت ارباب‌ها را مثل نوکر می کشم آرزو دارم ببینم خطبه‌خوانی تو را در خیالاتم تو را بالای منبر می کشم مستمند مهربانی تواَم ، رَدَّم مکن... کاسه‌ی خالی خود را تا دمِ در می کشم اوج خوشحالی من لمس نوازش‌های توست سر که بگذارم به روی شانه ات ، پر می کشم هر زمان بد می شوم ، زهرا درستم می کند در گرفتاری خودم را سمت مادر می کشم حسرت لب‌ های من خرمای نخل مرتضی‌ست سفره‌ام را در میان باغِ حیدر می کشم من خدا را در شبستان نجف حس می کنم رو به ایوانِ طلا الـلّـهُ اکـبـر می کشم کُشته ی عشق حسینم ، کربلا دفنم کنید لااقل بر روی نعشم خاک دلبر می کشم جانِ بانویی که گیر افتاد پشت در ، بیا... داغ او را در دلم تا روز محشر می کشم ▪️ قنفذِ بی چشم و رو می گفت: ای زهرا ! ببین با طنابم پهلوانِ جنگ خیبر می کشم
یا لطیف السلام علیکِ یا سیدة الجلیلة الجمیلة سلام الله علیها به رغم گُم شدن در بیکرانِ عشق ، پیدایی برای رودهای تشنه‌ی دیدار ، دریایی جهان قبل حضورت غرقِ تاریکی مطلق بود تو آن سرچشمه‌ی نوری ، تو خورشیدی ، تو زهرایی! خدا ، خُلق تو را سرلوحه‌ی خَلقِ عوالم کرد برای خِلقَت باقیِ مخلوقات ، مبنایی خلاصه می شود ذات تو در دیروزها ؟! هرگز! تمام روزها بی‌تو نخواهد داشت فردایی کمالات تو شرح کاملِ آیات کوثر شد بشر دیگر نمی بیند چُنین تفسیر گیرایی یتیم مکّه روحِ مادری را در وجودت دید به این ترتیب ثابت شد که تو اُمِّ اَبیهایی! به لطف قصّه‌ی " اَلْجّار ثُمَّ الدّار" ...،فهمیدیم که قبل از سفره ات اوّل به فکر سفره ی مایی فقیران را ، یتیمان را ، اسیران را...، پناهی تو تو در اوج سخاوت ، هر نداری را پذیرایی! همیشه وقت تنهایی تو را حس می کنم مادر! همین‌جایی ، همین‌جایی ، همین‌جایی ، همین‌جایی بگو که دوستم داری تو را جان حـسـن جانت عجب نام دل آرایی! چه مولایی! چه آقایی! ▪️ ▪️ برای یک پسر سخت است ، گیر افتادن مادر ببین! کاری ز دستش برنمی آید به تنهایی حسن هرچه تقلّا کرد ، دست دومی رد شد... گمانم مادرش دیگر نخواهد داشت بینایی
4_5796176164020031466.flac
4.25M
کاش بارون بشم توی صحن تو ببارم مادر همه دار و ندارم مادر ای تلائلو بهار زندگی با تو بودن اعتبار بندگی بزار‌دستمو تو دست حیدرت باشه عهدمون باهات همیشگی برا من تویی پناه و امید الهی بشم تو راهت شهید خاک چادرت رنگ و بوی زندگیمه مادر سرپناه  بچگیمه مادر پسرونه بهت میگم نوکرتم مادرونه بهم بگو مادرمی روزیمونِ از سر سفره تو توی قبرم سایه رو سرمی ببین اومدم که‌راهم بدی پیش بچه هات پناهم بدی شاعر‌ و نغمه پرداز : بهروز غفاری
بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ عقده هاشونو تو کوچه وا کردن دشمنی بپا کردن فرصت کینه رو ، رو به راه دیدن تو رو بی پناه دیدن صد رحمت به وحوش صحرا صد رحمت به هر چی درنده س ای کاش میمردم تا نبینم روی مادرم بلند شده دست خدا نگذره از اون که دستش رو بلند کرد روی مادر خدا نگذره از اون که داغت رو گذاشت به دل حیدر ◾️◾️◾️◾️◾️ اینا که بی خبر از خدا بودن خیلی بی حیا بودن میدونستم اینا خیلی کینه دارن ما رو زنده نمیزارن وای از این قوم بی مروت وای از این اشرار ستمگر حرف من تنها این یه جمله دیگه گوشواره نداره مادر خدا نگذره از اون که عقده داشت از غدیر و بابا خدا نگذره از اون که زد آتیش به زندگی ماها ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ ✍امیر قربانی فر
بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ این صدای خنده ی اشراره آتیش از در و دیوار خونمون میباره مادرم فاطمه ما بین در و دیواره یه نفر نگفت نزن که بار شیشه داره هجوم‌میخ و شعله ها یه طرف این لگدای بی هوا یه طرف کبودی صورت و دست یه طرف پهلویی که زدن شکست یه طرف زخمی بال و پرش آتیش افتاده به جون گوشه های چادرش نگرونه چقدر برای حال پسرش به گونم که رسیده نفسای آخرش ◾️◾️◾️◾️◾️ غصه ای که حیدر داره تازیونه و قلاف و ضربه ی مسماره مادرم دیگه نمیتونه قدم برداره طوری افتاده زمین بند دلم شد پاره کبودی بال و پرش یه طرف ضجه و اشک دخترش یه طرف دستای مابین طناب یه طرف علی شده‌خونه خراب یه طرف چشممون گریونه در خونمون خدایا چرا رنگ خونه یکی داره واسه بابامون رجز میخونه صورت کبود یه روضه ی بی درمونه ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ ✍امیر قربانی فر
بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ هر کسی رو زده به خونه ی تو درد نگفته شو دوا میکردی انقده مهربون و با گذشتی حتی به همسایه دعا میکردی مادر اگه تو بسترم بیفته همه حواسش پی بچه هاشه مگه میشه که مادری تو دنیا به فکر درد بچه‌هاش نباشه دردت به جونم هوامو داری مادر قامت کمونم ای مهربونم روی کبودتت میزنه آتیش به جونم ◾️◾️◾️◾️◾️ صدای گریه هات هنوز می پیچه تو کوچه و بیابون مدینه الهی که هیچ پسری تو دنیا گریه های مادرشو نبینه یاس شکسته و خزون گرفته تو دنیا مثل فاطمه نبوده خدا کنه روزی نیاد ببینی که مادرت بال و پرش کبوده ای داد بیداد جوری زدن که مادرم از نفس افتاد ای داد بیداد دستت دیگه وقت قنوت بالا نمیاد ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ ✍امیر قربانی فر
بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ اولین باره چشاتو رو علی بستی اولین باره که بغضم شده فریادم تو رو جون حیدرت حرفی بزن زهرا اولین باره به التماس افتادم ببین چه جور از گوشه ی چشمم بارون گریه هام سرازیره لعنت به دنیایی که اینجوری فاطمه رواز علی میگیره نفس بکش ، جون علی بند نفسهاته فدات بشم ، نگو که آخرین ملاقاته ◾️◾️◾️◾️◾️ اولین باره که درمونده شدم زهرا اولین باره که اینجوری کم آوردم همه ی مدینه دیدن وسط مسجد اولین باره که با صورت زمین خوردم از تلخیای خونه ی بی تو هر چی برات بگم کمه زهرا بدون تو خیلی غریب میشم دنیا برام جهنمه زهرا درد علی ، کبودیای صورته زهرا زنده بمون ، یه ساعتم یه ساعته زهرا ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ ✍امیر قربانی فر
شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
باسلام خدمت عزیزان توجه بفرمایید جهت دسترسی آسان تر به اشعار و سینه زنی های ایام فاطمیه بر روی هشتک
اعضای گرامی حتما به هشتگ ها توجه بفرمایید برای دسترسی آسان شما به اشعار و نوحه های مدنظر در کانال بارگزاری شده است. بعضی از دوستان متأسفانه ناآشنا هستند.
4_5881909999080313790.ogg
276.5K
از زبان فرزندان حضرت زهرا  سلام الله علیها خطاب به حضرت سلمان خونمون شد یه ویرونه دیگ بابا نمیتونه پریشونه پریشونه عمو سلمان دلم خونه غم بی مادری داریم تو دلامون عمو سلمان خودمون تسلیت گفتیم به بابامون عمو سلمان امون ای دل امون ای دل امون ای دل ای دل ای دل تک تنها ادا کردیم یه نماز غریبونه عمو سلمان یه هو دیدم ( عمو سلمان خودم دیدم ) رد خون رو در خونه سر شب گفت به ما آروم ولی حالا  پره  درده صدای گریه بابا زینب و نیمه جون کرده ( دل زینب رو خون کرده ) امون ای دل امون ای دل امون ای دل ای دل ای دل عمو این روزای آخر غصه هاش قلبمو خون کرد یه چیزی دیدم از بابام همه دنیام رو ویرون کرد با یه بغض پر از حسرت چوب و تخته تو آغوشش گریه و میکرد هی میزد میخ تازه به تابوتش امون ای دل امون ای دل امون ای دل ای دل ای دل شعر و نغمه :بهروز غفاری
بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ می رسد از لب ارض و سما زمزمه شد بپا روضه ی مادرمان فاطمه سوره ی کوثری ، یاس پیغمبری (فاطمه جان) ◾️◾️◾️◾️◾️ اشک خون جاری از دیده ی پیغمبرست فاطمیه همان محرم حیدرست السلام علی ، مادر کربلا (فاطمه جان) ◾️◾️◾️◾️◾️ ضربان دل شیر خدا فاطمه مادری می کنی برای ما فاطمه سایه ات بر سرم ، مهربان مادرم (فاطمه جان) ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ ✍امیر قربانی فر
بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ روح و روان حیدر ، آرام جان حیدر داغت به دل نشسته ، ای مهربان حیدر کشتی صبر مرتضی ، مونس غهمای علی خدا نگهدار تو ای ، تمام دنیای علی (فاطمه جان) ◾️◾️◾️◾️◾️ بعد تو فاطمه جان ، دنیا صفا ندارد جا دارد از فراقت ، حیدر جان بسپارد بهار زندگانی ام ، عمر گلت خزان شده ببین که در عزای تو ، قد علی کمان شده (فاطمه جان) ◾️◾️◾️◾️◾️ ای مادر شهیده ، بانوی قد خمیده با رفتن تو زهرا ، جانم به لب رسیده ای همه ی دلخوشی ام ، نام تو شد زمزمه ام نمی شود باور من ، که میرود فاطمه ام (فاطمه جان) ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ ✍امیر قربانی فر