eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.1هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
10هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. 📖 🔊 روضه جانسوز امام حسن و حضرت زهرا سلام الله علیها ⚫️ تخریب قبرستان بقیع | 🔻 ** به هر کسی که به فکرم رسید رو زده ام ولی برایِ وساطت کسی قدم نگذاشت به من نخواسته دادی ، نگفته بخشیدی بزرگواری تو فرصتِ قسمِ نگذاشت ... آقا،قلبِ منم جلا بده آقا،به خاطرِ رضا بده آقا،به ما یه کربلا بده ... کاش آنجا داشت تکه سایبانی لااقل کاش میدادن بر گریه امانی لااقل *همۀ زیارت گاه ها،هی به خودت فشار میاری گریه کنی ، اگه اشکِتم نیاد هی اینور اونور میزنی بابا یه قطره هی به آقا میگی نزار خشک برم ، میمیرم ... یه جایِ این عالم زیارت میری بغض میاد هی میگی نه نه ... هی حواسِتُ پرت میکنی اشکِت نیاد،آخه اشکِت بیاد ردِت می کنن ... به خدا مدینه جرات نداری جلو قبرِ امام حسن گریه کنی ... فقط باید نگاه کنی،هی به خودت بگی گریه نکن بزار بیشتر وایستی ... اما قبل از اینکه بری مدینه روضه خوان ها میگفتن مدینه،قبرستانِ بقیع یه جا میشه خوب گریه کردُ رو روضه خواند ... باید بری ببینی،یه جایِ بقیع اونم بالایِ قبرِ خانوم ام البنینِ ... الا مادر به قربونِ جمالِت ... یه بار یه مادرُ تونستن جسارت کنن،دیگه تموم شد . دیگه ابوالفضل پایِ کاره ... کاشکی می شد بریزی آب بر قبرِ حسن کاش آنجا داشت شبها روضه خوانی لااقل کاشکی میشد کنارِ قبرِ زهرا سینه زد کاش میشد تا سحر آنجا بمانی لااقل کاش در خاکِ بقیع اذنِ زیارت داشتیم کاشکی وقتِ نماز آن هم جماعت داشتیم آخرش آقا به این تقدیر پایان میدهد خاتمه بر غصۀ قلبِ پریشان میدهد مطمئنم او بیاید کارِ عالم دستِ ماست ساختُ سازِ حرم را دستِ ایران میدهد کارفرما مهدیُ ما پا رکابش میشویم اولش نقشه برایِ صحنُ ایوان می دهد گنبدُ گلدستهُ ایوان ، طلایی میشود و طلاییِ این سه را شاه خراسان می دهد هر چه سینه زن بیاید در حرم جا میشود دور تا دورِ رواقُ صحن حرم غوغا میشود حیف اینها آرزوی های قلوبِ مضطر است حیف این ها بغضِ جاریِ دو چشمانِ تر است ای بقیع که پر از درد و غباری خود بگو در کدامین گوشه از خاکِ تو قبر مادر است *مدینه رفته ها میدونن،مدینه آدم دلشوره داره برگرده ، اگه یکی بپرسه قبر زهرا رو رفتی ...؟؟ تو مدینه دورُبَر قبرستان بقیع بچه شیعه ها باحیا پاشونو از پاشون برمیدارن ... میگه نکنه زیرِ پام قبر مادر باشه ... هرجا کبوترها جمع میشن بچه شیعه ها میرن اونجا یه فاتحه میخونند ... هرجا می بینن شلوغیه میگن شاید اینجا باشه ... می دونید این ازکجا برا ما اومده ؟؟ آخه اومد تو گودال نمی شناخت حسین و یه وقت دید یه کبوتر ... آخ نشسته یه بدنی که سر نداره ... بچه ها،بقیع و خراب کردن ، اما قبل از این که خراب کنند مطمئن شدن کسی داخل نباشه ... آره به خاک کشیدن،اما کسی زیر خاک نموند ... این وهابی ها نسل شون ازهمین نسلِ" *سادات ببخشید،گفت علی،بزار من برم در و باز کنم،اینا اومدن تو رو ببرن ... تو بری من میمیرم،بزار من برم،تا حالا رو حرفِ تو حرف نزدم ... من برم ... یکی اینکه من دخترِ پیغمبرشونم ... دوم اینکه من تازه داغ دیدم ... سومُ بگم ؟؟اینا از زن ها شون شنیدن ( آره همونی که تو فکر کردی،من نمیگم،آره درسته اینا فهمیدن زهرا ...) اما یه وقت آقاتون یه صدای شنید،صدای خانومِ ... یا اَبتاه ... چهل نفر ... در شکست ... چهل تا اومدن تو ... اما زهرا رو ندیدن ... بخودشون گفتن ، آلان داشت حرف میزد ... در افتاد ... چهل تا حرومی ... (بگم یا نه ...؟) تا میخواست مادرتون داد بزنه یکی رد میشد ... آخری که رد شد داد زد، فضه خُذینی ... (نگین روضه باز خوند ، نه این روضه کوچه هست ) همه روضه ها باید ختمِ به کربلا بشه ... اینجا چهل نفر ... کربلا ده تا اسب ... هر اسب چارتا نعل داره ... کار بجایی رسید : اسبها سهم زیادی ز تنت را بردند ... لذا اربعین،زینب اومد کربلا هنوز به قبرا نرسیده بود با صورت اومد زمین ... دویدا ... خانم ، خانم ، اینجا که قبری نیست؟ قبرا جلوست گفت برو کنار ... کجا بودی ، صبح یازدهم یا عصر عاشورا تمامِ صحرا ... ببین این تکه پیراهنِشِ ... همۀ صحرا بویِ حسین رو گرفت ... حسین ... 🎤 حاج حيدر خمسه 🏴
. ای آفتاب عشق و عدالت شتاب کن باز آ قنوت باغچه را مستجاب کن این خاک تشنه بی‌تو به باران نمی‌رسد باغ خزان زده به بهاران نمی‌رسد خورشیدی و زمین و زمان در مدار توست مولای من بیا که جهان بی‌قرار توست تنها تو منجی بشر و آدمیتی اصلاً تویی که فلسفه‌ی خاتمیتی تو سِرّ سجده‌های ملائک بر آدمی تو رازِ سر به مُهرِ سحرهای عالمی ماتمکده‌ست کعبه‌ی بی‌تو، خلیل عشق چشمان توست کعبه، بیا ای دلیل عشق با صد هزار جلوه‌ی مشهود می‌رسی با نغمه‌ی الهی داوود می‌رسی موسی شدی و طور به سویت شتافته‌ست نیل است که به شوق تو سینه شکافته‌ست سیمای تو ز یوسف مصری ملیح‌تر همراه تو مسیح و تو از او مسیح‌تر آیات حسن و فضل و کمال تو بی‌حد است خوی و خصال تو همه عین محمد است همراه توست معجزه‌های محمدی داری به روی شانه عبای محمدی مولا بیا به دین بده روح دوباره‌ای با ذوالفقار فتح، شکوه دوباره‌ای برپاست نهروان و جمل‌های دیگری بیت الحرام و لات و هُبَل‌های دیگری هر سنگ را نگاه تو سجّیل می‌کند یا هر پرنده را چو ابابیل می‌کند باز آ که دست ظلم و ستم را قلم کنی باز آ که باز عدل علی را علم کنی باز آ که در مدینه قیامت به‌پا شود صحن و سرای حضرت زهرا بنا شود در چشم تو شکوه الهی خلاصه است صلح و جهاد تو همه عین حماسه است در هر نگات نور خدا موج می‌زند امید سیدالشهدا موج می‌زند آمیزه‌ی صلابت و احساس دیدنی‌ست در قامتت رشادت عباس دیدنی‌ست سمت تو آب‌های روان سجده می‌کنند بر خاک پات مُلک و مکان سجده می‌کنند بی‌انتهاست نامتناهی‌ست علم تو آئینه‌ی علوم الهی‌ست علم تو تا واژه واژه‌ات ملکوت حقایق است در هر نگات جلوه‌ی صد صبح صادق است داری به دوش پرچم باب الحوائجی در دست توست خاتم باب الحوائجی چشم رئوف توست بهشت برین ما نور ولایتت شده حصن حصین ما دلبستگی به رحمت تو در نهاد ماست پلکی بزن، نگاه تو باب المراد ماست شوق تو در هدایت ما بی‌نهایت است چشمان روشن تو چراغ هدایت است برپا شده‌ست در دل عالم چه محشری دیگر بتاب ماه خدا! یابن عسکری من تشنه‌ی نگاه توأم أیها العزیز دلتنگ روی ماه توأم أیها العزیز تا کی نصیب ماست «اَرَی الخَلق» و «لا تُری» کی می‌شود نوای «اَنا المَهدی» تو را … از سمت کعبه بشنوم ای جانِ جانِ جان «عَجّل عَلی ظُهُورِکَ یا صاحِبَ الزّمان» 🔸شاعر: .
. 📝 🖊 🖊 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بال جبرائیل را فرش محرم می کند دست سردار حسین شر اسرائیل را از این جهان کم می کند دست سردار حسین ................ 1- "پس روی در بقیع به زهرا خطاب کرد وحش زمین و مرغ هوا را کباب کرد کای مونس شکسته دلان حا‌ل ما ببین ما را غریب و بی کس و بی آشنا ببین آن تن که بود پرورشش در کنار تو غلتان به خاک معرکه ی کربلا ببین آن سر که بود بر سر دوش نبی مُدام یک نیزه اش ز دوش مخالف جدا ببین تنهای کشتگان همه بر خاک و خون نگر سرهای سروران همه بر نیزه ها ببین روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار خورشید سر برهنه برآمد ز کوهسار" 1- شاعر: ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. 📖 🔊 روضه جانسوز امام حسن و حضرت فاطمه سلام الله علیها ⚫️ تخریب قبرستان بقیع | 🔻 ** غمِ فراقِ تو اصلا برام کم نگذاشت لبم که خواست شکایت کند،دلم نگذاشت همیشه دردِ دِلم با تو نیمه کاره گذشت *تا اومدم باهات حرف بزنم بغضم گرفت ... (دیدی میخوای بری یه حرم) وقتی راه می اُفتم میگم اینو میگم ... اینم میگم ... برسم دردِ فلانی رم میگم ... تا برسی هی تمرین می کنی از کجا بگم ، چه جور بگم ... اما میرسی حرم یادت میره همه چی ... سلام آقا ... کربلا بیچارم کرده ، میگم میرم حرمِش حرفامو میزنم ... اما گودالُ می بینم ... بدجور بِهَمم ریختی ... اذیتم نکن ... آقا میبینی دوسِت دارم ... به خدا یه وقتا اخلاقم برمیگرده حرمم دیر شده .... من یه وقتا بد اخلاق میشم نجفم دیر شده ..... دیدی از کربلا میای چه مهربونی ... من هر وقت از کربلا میام مهربون میشم ... انقدر فاصله رو زیاد نکن ... میکشی مرا ... * همیشه دردِ دِلم با تو نیمه کاره گذشت لبم که باز شد این دفعه گریه ام نگذاشت ..... حسین ... دلم یه کربلا می خواد ... حسین ... یه گنبدِ طلا می خواد ... حسین ... دلم امام رضا می خواد ... زمانه باعثِ هجران نشد ، خودم شده ام گناه کاریِ هر روزۀ خودم نگذاشت ... *این یه بیتُ میگم بعدش میخوام با هم بگیم ...* مرا ببخش که از دوری ات نمی میرم ... *آره ما لافِش رو میزنم ... عاشق کی بود؟؟ دیدن چادر به کمر بست .. گفت بری دنبالِت اومدم ... بعد از وداعِ آخر یه نگاه بهش کرد گفت چی میگی خواهر؟؟ گفت بری ، میام .... من اینجا بمون نیستم .... با تو اومدم با تو برمیگردم ... آقا بغض کرد یه نگا بهش کرد دید اگه بهش حرف بزنه زینب میمیره ... گفت یادتِ مادرم مدینه جون داد؟؟ ... به خاطرِ تو وایسادم ... (اینه عاشق ...) گفت بری میمیرم ... لذا دستِشو گذاشت رو سینه ش ، (امشب یه دست رو سینۀ ما بزار ...) بریدم آقا ... دستُ گذاشت رو سینه ش برداشت گفت برو ... بچه هاتو بر می گردونم ، برو ... اما رسیدی به مادرم ، سلاممُ به مادرم برسون ...* مرا ببخش که از دوری ات نمی میرم ... سرم دوید به سویت ولی پَرم نگذاشت *گفت من هفت هشت سالَم بود ، گفت تو همین بین الحرمینِ حالا بازار بوده گفت بابام یه گاراژی داشت نجاری چوب بُری ، هر سال اربعین اهلِ بصره یه هیئتِ قوی داشتن جا نداشتن ، بابام گاراژُ سه روز میداد به اینا ، خودِشم خادمشون میشد ، می گفت اینجا مالِ امام حسینِ(ع) ... یه کارِ خوب به بابام خورد قبلِ اربعین این ور اون ور پول قرض کرد هرچی داشتیم فروخت هشتاد دینارِ اون موقع پول جور کرد رفت چوبُ الوار خرید ریخت تو گاراژ کارُ شروع کنه اربعین شد ، بصره ای ها اومدن ... گفت بزا بعدِ اربعین کارُ شروع می کنم تحویلشون داد گاراژُ ، سیاهی بزنن ، دیگاشونو به پا کنن . فرداش اومد به اینا سر بزنه ، دید همه چوبا نو رو زدن زیرِ دیگا تو آتیش داره میسوزه ، یه نگا به چوبا کرد ، یه نگا به حرم ... اشک تو چشاش اومد ، گفت من چی کار کنم حالا ؟؟؟ خو بدهکارِ مردمم ، چی به اینا بگم ، دیگه سوخته ... الان میام حرم ... گفت بابام رفت دمِ در کفشداری ، اون موقع اینطوری بود کفش میدادی مفاتیح بهت میدادن ، گفت رفت داخِلِ حرم ، دم ضریح مفاتیح رو باز کرد دید الله اکبر ... هشتاد دینار لایِ مفاتیحِ ... آقا کسی پول گم نکرده ؟؟؟ اومد کفشداری کسی پول گم نکرده ؟؟ نه حاجی ... پولَ رو برداشت اومد دفترِ میرزایِ شیرازی رحمه الله علیه تا رفت تو گفت سلام حاجی ، گفت سلام ، برو ... مگه نگرفتی پولِتو ... درِ این خونه دوزار دادی واینَستیا ... بدهی تو دادی .... آقا اینا از زنُ بچه هاشون میزنن برا تو روضه میگیرن ... اینا برا عزیزاشون اینطور مجلِس نمی گیرن ... برا خراب شدنِ قبرِ اجدادِ شما ببین سیاه پوش شدن ... خیلی مدیونِت هستم ، خبر داری ؟ خیلی من دِل به تو بستم ، خبر داری ؟ عمریه نوکرِت هستم ، خبر داری ؟ 🎤 حاج حيدر خمسه 🏴
. السلام علیک یا صاحب الزمان... غم فراق تو اصلاً برام كم نگذاشت لبم كه خواست شكايت كند دلم نگذاشت هميشه درددلم با تو نيمه كاره گذشت لبم كه باز شد اين دفعه گريه ام نگذاشت زمانه باعث هجران نشد، خودم شده ام گناه كارىِ هر روزه ى خودم نگذاشت مرا ببخش كه از دورى ات نمى ميرم سرم دويد بسويت ولى پرم نگذاشت اگر كه دير رسيدم پرم وبالم شد كمىِ فرصت دورى راه هم نگذاشت به هركسى كه به فكرم رسيد رو زده ام ولى براى وساطت كسى قدم نگذاشت به من نخواسته دادى، نگفته بخشيدى بزرگوارى تو فرصت قسم نگذاشت هميشه زودتر از در زدن درى وا شد مرا نگاه كريمت معطّلم نگذاشت قرار بود كه قهرت مرا بسوزاند دوباره سايه ى گلدسته ى حرم نگذاشت محمد جواد پرچمی✍ .
. ✍ 〰〰〰〰〰〰 بقیع و چار مزاری که برده طاقت را مفسّری ست که تفسیر کرده غربت را بقیع و خلوت شب های سوت و کور خودش نشانده بر دل خود داغ بی نهایت را خرابه های بقیع آسمانی از نور است که خیره کرده به خود چشم های جنّت را بهشت گمشده ی شیعیان، بقیع ولی در اختیار گرفته ست کُنج عزلت را هزار مرتبه لعنت بر آن کسی که گذاشت به روی شانه ی ما بار این مصیبت را هنوز مرد کرم بی حرم ترین آقاست ندیده هیچ کریمی چنین کرامت را بقیع؛ داغ حسن؛ کوچه ی بنی هاشم مدینه دیده به چشمان خود قیامت را من از حوالی کوچه رسیده ام گودال چگونه هضم کنم : "زینب و اسارت " را همانکه دست خودش را به خون حنجر شُست کشانده سمت حرم دست های غارت را سر بریده و سر نیزه های بی احساس ... به نزد فاطمه من می برم شکایت را بقیعِ شام؛همانجا که دختر ارباب ادامه داد مسیر کمال نهضت را بقیع، خاک غریبی که قصّه ها دارد بقیع در دل خود داغ کربلا دارد
. 👈 . 👈 هشتک یا "کلمه آبی رنگ" را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت راست، علامت ۸یا ۷ بالا یا پایین (↑ و ↓)را بزنید و از متن و صوت بهرمند شوید. . .
. ✍ 〰〰〰〰〰〰 در حریمی که حرم داشت، ولی حالا نیست آنقدَر خاک نشسته‌ست، که دیگر جا نیست ابرها گریه کنِ این همه بغضند، ولی خاک، گِل می‌شود آنجا که هوا بارانی‌ست عرقِ شرم نشسته به جبین خورشید سایبانی که کمی کم کند از گرما، نیست دل بیچاره‌ی ما خواست دخیلی باشد بر ضریحی که پُر از پنجره بود؛ اما نیست چه کسی گفته که «بی سنگِ مزاری» عیب است؟! یا که بی گنبدِ زرکوب، حرم زیبا نیست؟! این مکان باغِ بهشت است، اگر چه خاکی‌ست و به زیباییِ آن در همه‌ی دنیا نیست بین گردابِ غم از دور، حرم می‌بینیم ساحلی جز حرم‌آباد، در این دریا نیست اهل شعریم و شعاریم؛ خیالاتی، نه ... ! پس حرمسازیِ ما در صفِ رویاها نیست «عربستان»، «حَرَمستان» شود ان‌شالله آنکه دیروز جفا کرد به ما، فردا نیست می‌رسد لحظه‌ی موعود و همه می‌بینند پرچمی جز عَلمِ سبزِ حسن بالا نیست مردِ رزمیم، نخواهید که پا پس بکشیم پس بدانید، که «سردارِ جمل» تنها نیست حرف «صلحِ حسنی» را ببرید آنجا که بر لبِ مردمِ آن صحبتِ «عاشورا» نیست .
. و ✍ پشت این پنجره هرچند که غم خواهم خورد به ضریحی که ندارید قسم خواهم خورد به ضریحی که ندارید قسم، آقایان! محشر از رفتن در نار قلم خواهم خورد تولیَت دست محبّان رضا می‌افتد از غذاهای پر از نور حرم خواهم خورد اشک را با نفس لطف شما مثل شراب معجزه کرده و از دست خودم خواهم خورد وسط صحن شما مست قدم خواهم زد جرعه در جرعه به هر صحن کرم خواهم خورد ارزشم هست همان‌قدر که عاشق باشم نان سر سفره اگر گریه کنم خواهم خورد حال اگر مثل کبوتر بشوم خوشحالم دانه‌ی عشق، چه بسیار چه کم، خواهم خورد .
. سالروز تخریب قبور ائمه دردهای بیکران تا بیکران دارد بقیع در دلش چون کربلا دُرِ گران دارد بقیع فخرِ بر هفت آسمان هر دم کند این سرزمین زان که در اغوشِ خود صد آسمان دارد بقیع چون که دارد گوهری همچون امامان در دلش نعمتی بالاتر از حور و جنان دارد بقیع قبر زهرا سِرِ اکبر ... سرِ اکبر شامِ قدر تا به محشر این چنین سِری نهان دارد بقیع هر که گردد زائرش هرگز نلغزد بر صراط(۱) گفته چون مولایِ ما خطِ امان دارد بقیع از کنار قبرها سیلی به زائر می زنند غافلند از اینکه در دل ها مکان دارد بقیع کوری چشمانتان ای قومِ کافر تا ابد صد هزاران نوکر از پیر و جوان دارد بقیع گر چه خلوت باشدش اما یقین هر صبح و شام زائری چون مهدیِ صاحب زمان دارد بقیع میرسد روزی که میگوید (بداغی) اینچنین: صحنِ زیبایی چو صحنِ جمکران دارد بقیع ..................‌...... . جلوه جنت به چشم خاكیان دارد بقیع یا صفاى خلوت افلاكیان دارد بقیع گر حصار كعبه را جبریل دربانى كند صد چو موسی و مسیحا پاسبان دارد بقیع گرچه مى‏تابد بر او خورشید سوزان حجاز از پر و بال ملائك سایبان دارد بقیع اینكه ریزد از در و دیوار او گرد ملال هر وجب خاكش هزاران داستان دارد بقیع در پناه مجتبى در ظل زین العابدین ارتباط معنوى با قدسیان دارد بقیع باقر علم نبى و صادق آل رسول خفته‏ اند آنجا كه عمر جاودان دارد بقیع قرنها بگذشته بر این ماجرا اما هنوز داغ هجده ساله زهراى جوان دارد بقیع آخر اینجا قصه گوى رنج ‏بى پایان تست غصه و غم كاروان در كاروان دارد بقیع راز مخفى بودن قبر ترا با ما نگفت تا به كى مهر خموشى بر دهان دارد بقیع؟ شب كه تنها می شود با خلوت روحانى‏اش این مدینه انتظار میهمان دارد بقیع شب كه تاریک است و در بر روى مردم بسته‏اند زائرى چون مهدى صاحب زمان دارد بقیع كاش باشد قبضه خاكم در آن وادى «شفق‏» چون ز فیض فاطمه خط امان دارد بقیع محمدجواد غفورزاده✍ .
36.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴 امام حسین(ع) 🍃زندگی حکمت داره 🍃عشق علت داره یاحسین بطلب بیاییم😭
مداحی آنلاین - ﺩﯾﺸﺐ ﺑﺮﺍی ﺣﺎﻝ ﻭ ﻫﻮﺍﯾﺖ ﮔﺮﯾﺴﺘﻢ - محمود کریمی.mp3
5.29M
با (عج) 🍃ﺩﯾﺸﺐ ﺑﺮﺍی ﺣﺎﻝ ﻭ ﻫﻮﺍﯾﺖ ﮔﺮﯾﺴﺘﻢ 🍃 ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺳﻪ ﻭﻋﺪه ﺑﺮﺍﯾﺖ ﮔﺮﯾﺴﺘﻢ 🎤حاج . 💥 🎙 🌷 (عج) ﺩﯾﺸﺐ ﺑﺮﺍی ﺣﺎﻝ ﻭ ﻫﻮﺍﯾﺖ ﮔﺮﯾﺴﺘﻢ ﺻﺎﺣﺐ ﻋﺰﺍ، ﺑﺮﺍﯼ ﻋﺰﺍﯾﺖ ﮔﺮﯾﺴﺘﻢ ﺭﻭﺿﻪ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺷﺒﯿﻪ ﺍﺑﺮ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﮔﺮﯾﺴﺘﻢ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﮐﺎﺳﻪ ﯼ ﺩﻝ ﻣﻦ ﭘﺮ ﮔﻨﺎه ﺑﻮﺩ ﮐﺮﺩﯼ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺩﻭﺑﺎﺭه ﻋﻨﺎﯾﺖ ﮔﺮﯾﺴﺘﻢ ﮔﻮﯾﺎ ﮐﻤﯽ ﺯ ﺍﺷﮏ ﺷﻤﺎ ﺭﺯﻕ ﻣﺎ ﺷﺪه ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﭼﻨﯿﻦ ﺑﺪﻭﻥ ﻧﻬﺎﯾﺖ ﮔﺮﯾﺴﺘﻢ ﺍﺯ ﻓﺮﻁ ﺁه ﻭ ﻧﺎﻟﻪ ﺻﺪﺍﯾﺖ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﮐﻪ ﺷﻮﻡ ﻓﺪﺍﯼ ﺻﺪﺍﯾﺖ، ﮔﺮﯾﺴﺘﻢ "ﺍﯼ ﻭﺍﯼ ﻣﺎﺩﺭﻡ" ﺷﺪه ﺫﮐﺮ ﻣﺪﺍﻡ ﺗﻮ ﻣﻦ ﻧﯿﺰ ﭘﺎ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﻧﻮﺍﯾﺖ ﮔﺮﯾﺴﺘﻢ ﺩﺭ ﺭﻭﺿﻪ ﻫﺎﯼ ﺳﺨﺖ ﻭ ﻧﻔﺲ ﮔﯿﺮ ﻣﺎﺩﺭﺕ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻭﻻ‌ﯾﺖ ﮔﺮﯾﺴﺘﻢ ﺣﺮﻑ ﮐﻔﻦ ﺷﺪ ﻭ ﺩﻟﺘﺎﻥ ﺭﻓﺖ ﮐﺮﺑﻼ‌ ﺑﺎ ﺭﻭﺿﻪ ﻫﺎﯼ ﮐﺮﺏ ﻭ ﺑﻼ‌ﯾﺖ ﮔﺮﯾﺴﺘﻢ ﺑﺎ ﭼﺸﻢ ﻣﺮﺣﻤﺖ ﮐﻢ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﻦ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺳﻪ ﻭﻋﺪه ﺑﺮﺍﯾﺖ ﮔﺮﯾﺴﺘﻢ مصطفی هاشمی نسب
مداحی_آنلاین_شکسته_شد_دلم_از_دست_روزگار_آقا_میرداماد.mp3
6.63M
بانوای حاج شکسته شد دلم از دست روزگار ، آقا به خشکسالی دنیای ما ببار، آقا بیا قدم به روی چشم های من بگذار بیا که با تو، زمستان شود بهار، آقا بدون دیدن روی تو زندگی کردن گرفته از دل بی تاب من قرار، آقا بیا که کعبه برای تو سخت دلتنگ است بیا که منتظرت مانده ذوالفقار، آقا آقا آقا آقا عیبی نداره بشین همه با هم یک ساعت اقا صدا کنیم آقا آقا آقا؛ هرکی دلش برا امام زمانش تنگ شده بگه آقا آقا آقا همیشه حال مرا بغض و گریه می پرسد شده است قصه ی دل بی تو گریه دار، آقا همیشه ارزش هر چیز علتی دارد گرفته عاشق تو از تو اعتبار، آقا خوشا به حال کسی که کنار تو باشد خوشا به حال آن علی بن مهزیار، آقا 💔
مداحی آنلاین - آقا قسم به جان شما خوب میشوم - حمید علیمی.mp3
3.7M
با (عج) 🍃این روزها ز دست دل خویش شاکیم 🍃قدری تحملم بنما خوب می شوم 🎤 . 💥 🎙 🌷 (عج) آقا قسم به جان شما خوب می شوم باور کنید آخرش به خدا خوب می شوم حتی اگر گناه خلایق کشم به دوش با یک نگاه لطف شما خوب می شوم این روزها ز دست دل خویش شاکیم قدری تحملم بنما خوب می شوم من ننگ و عار حضرتتان تا به کی شوم کی از دعای اهل بکا خوب می شوم با یک دعای مادر دلسوز و مهربان ام الائمه جوان خوب می شوم جمعی کبوتر حرم فاطمه شدند من هم شبیه آن شهدا خوب می شوم من بدترین غلام حقیر ولایتم ای بهترین امام بیا خوب می شوم با این همه بدی به ظهور شما قسم با یک نسیم کرب و بلا خوب می شوم سید محمد میر هاشمی
🔺پنج شوال سالروز ورود حضرت مسلم بن عقیل به کوفه 🌹امام حسین(ع) زمانى که در مکّه بود، پیوسته از جانب مردم کوفه، نامه دریافت مى کرد. مردم کوفه در نامه هاى خود، حضرت را به جانب کوفه و پذیرفتن رهبرى خویش دعوت مى کردند. ♦️امام نامه اى در پاسخ مردم کوفه نوشتند که متن نامه چنین بود: «به نام خداوند بخشاینده مهربان از حسین بن على(علیه السلام)، به بزرگان مؤمنان و مسلمانان! و اما بعد، هانى و سعید همراه نامه هایتان به سوى من آمدند ـ و این دوتن آخرین پیام آوران از جانب شما بودند که بر من وارد شدندـ همانا هر آنچه را که روایت کرده و متذکر شده بودید را دانستم که محتواى همه نامه هایتان (به طور فشرده) این بود که: «همانا امام و پیشوایى که بر ما ولایت داشته باشد نداریم پس به سوى ما بیا! امید است که خداوند به وسیله تو ما را بر محور حقّ و هدایت گردآورد». اکنون من، برادر و پسر عمو و شخص مورد اعتماد از خاندانم ـ مسلم بن عقیل ـ را به سوى شما مى فرستم که به او فرمان دادم که رفتار و برنامه و نظرتان را براى من بنویسد. پس اگر برایم نوشت که نظر بزرگان و اهل فضل و خردمندان شما، با آنچه که پیام آوران تان برای من آوردند و در نامه هایتان خواندم یکی است به زودى به سوى شما خواهم آمد إن شاء الله». ـ در پایان نامه نوشت ـ : « پس به جانم سوگند! امام و پیشوا نیست مگر آن کسی که به کتاب خدا عمل کند و عدل و داد را برپا دارد و بحقّ دینداری نماید و جان خود را وقف ذات خدا کند. والسّلام». ➖ارشاد مفید، ص ۳۸۰-۳۸۱ ♦️سپس امام نامه را پیچیده و مهر زدند و آنگاه مسلم بن عقیل را رهسپار کوفه فرمودند.
کانال بسیج مداحان شهرستان فلاورجان این کانال جهت اطلاع رسانی خدمات و اشعار مداحی و... ایجاد شده و کلیه برنامه ها و اطلاعیه ها درکانال قرارداده میشود. کانال ما را به دوستان خود معرفی کنید با تشکر. ارادت مند شما فرهنگی بسیج مداحان شهرستان فلاورجان @farhangibasijmadahanfalavarjan
‍ 🍂🎊 واحد سنگین_ شهادت مسلم ابن عقیل _کربلایی سیدرضا نریمانی🍂🎊 🍂🍁🍂🍁🍂🍁 کوفه بی وفاست، کوفه نیا وادی بلاست، کوفه نیا عدو بی‌حیاست، کوفه نیا آقا درِ خونه‌هاشون‌و رو به من چند روزه که بستن همونایی که فرق بابات علی روهم شکستن خدا میدونه همه نامردن چقدر این روزا به من بد کردن حسین وای وای وای من فدا سرت، فقط نیا جون اصغرتع فقط نیا خسته‌ست خواهرت، فقط نیا آقا بیا بیشتر از این نذار که زینب بلا ببینه میترسم سرت رو یه روز سرِ نیزه‌ها ببینه دارم می‌بینم لب خشکیده دم یک خیمه رباب ترسیده حسین وای وای وای اُف به حیله‌ی ابن زیاد چی حالا میخواد سرت بیاد جواب منو کسی نداد آقا کاش نمی‌نوشتم بیا میدونم که توی راهی از همین الان میتونم ببینم که تو قتلگاهی دارم میبینم چه جوری دارن یه خنجر زیرِ گلوت میزارن حسین وای وای وای 🍂🍁🍂🍁🍂🍁 @madahanpirbakran
. تا ابد به دل امیری حیدر تو به مصطفی وزیری حیدر هرکی اومده به جنگت میگه تو شکست ناپذیری حیدر شمشیر دشمنت اگه مختصر میبره هر دم ذوالفقار تو سه تا سر میبره تو میزنی به فرق سر، سر ذوالفقار رو تیغ تو مست میشه و تا کمر میبره علمدار علی، سپهدار علی،جلو دار علی همه در میرن زپیکار علی علی جانم علی، علی جانم علی،علی جانم علی جانشین مصطفی ای حیدر آلیا وایلیائی حیدر من نمیگم تو خدائی اما همه کاره ی خدائی حیدر خدا برای خلق جهان کوثررو آفرید دیوار خونه اش رو شکست،حیدررو آفرید خدا میخواست قدرتش رو بکشه به رخ که سنگ تمومش رو گذاشت قمررو آفرید تولی قمره، تبری قمره وسقا قمره زیر امضای خدا یا قمره علی جانم علی،علی جانم علی،علی جانم علی شعروسبک کربلائی محسن داداشی ✍ 👇 @madahanpirbakran
. 📋 تا کجا سامان نیابیم و پریشانی کشیم ✔️ ✔️ #محمود_کریمی ✔️ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تا کجا سامان نیابیم و پریشانی کشیم تا به کی تلخی این شب‌های طولانی کشیم نوبت ما می‌‌شود آیا به ما هم سر زنی رد شو از اینجا که بر راه تو پیشانی کشیم ما نفهمیدیم کی ما را صدا زد فاطمه منت این لطف را با چشم بارانی کشیم شرط یاری تو را فهمیده‌ام قبل از خودت باید اول بار این یار خراسانی کشیم می‌شود در وقت جان دادن رضا را دید و مرد دست از غیرش اگر چون مرد سلمانی کشیم دست ما را رو نکردی، دست رد کار تو نیست دستگیری کن که دست از هرچه می‌‌دانی کشیم وای بر ما، ما نمردیم و شنیدیم از غمت زخم این شرمندگی داغ گرانجانی کشیم مادرت غش کرد وقتی روضه ی تو شام شد باید امشب داد زد تــــا درد ویرانی کشیم تازه می‌‌فهم اگر طفل یتیمی گم شود می‌شود صد خار را از بین دامانی کشیم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇@madahanpirbakran
کانال جنت الحسین_۲۰۲۲_۰۵_۰۵_۲۰_۰۰_۲۰_۰۹۱.mp3
2.99M
‍ . 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ اشک چشممو داری میبینی که تو هنوز داغ حرمت شده سوز دلم شب و روز خواستم من ازت ببریم شب جمعه حرم مردم یه دفعه تا که گفتی بساز و بسوز چشمامو میبندم توی فکر حرم میرم با خودم دیگه درگیرم  اگه قسمت من امسال نکنی دیگه میمیرم حرم بطلب که دوباره برم بطلب که دوباره برم ... از گریه آقا مهر سجاده ام هم شده خیس بین این همه جا برا من دیوونه نیست با دست خودت جلو تاریخ بیست صفر تو تقویم من اربعین کربلا بنویس تو خواب و بیداری میبینم بازم انگاری دو تا تصویر تکراری  بعد اون عمود آخر روبروی علمداری حرم بطلب که دوباره برم بطلب که دوباره برم . @madahanpirbakran
. |⇦•نشستم روی خاکِ .. و توسل، ویژۀ وفات حضرت اُم البَنین سلام الله علیها _ سید مهدی حسینی 🎤 ●•┄༻↷◈↶༺┄•● صَل الله عَلَيْكَ يا أَبَا الْفَضْلِ الْعَبّاسَ یا قَمرَالعَشیره .. نشستم روی خاکِ آرزوهایم بغل کردم خیالی از مزارت را اگر چه قابِ این خاک از تنت خالی‌ست نسیم آورده از مقتل غبارت را اگر سوسوی چشمان ترم کم شد اگر تسبیحِ تربت خیسِ اشکم شد نشستم می‌شمارم با نفس‌هایم شمارِ زخم‌های بی‌شمارت را شنیدم پَر زدی دستت زمین افتاد تو بالا رفتی و اُم‌البنین افتاد به عرشِ خیمه‌ها با مشک می‌رفتی که تیری آرزوی آب‌دارت را ... زد و بی‌آرزو بر خاک افتادی تنِ خود را به دستِ نیزه‌ها دادی صدای نوحۀ ادرک اخایت گفت زیارت کرده زهرا نیزه‌زارت را کنار رود، اما تشنه لب بودی به جای آب، سقای ادب بودی تو دریازاده‌ای؛ هر چند بی‌آبی نمی‌سنجند، با مشکت عیارت را *مادر داره روضه میخونه ها ..* اگر می‌شد به جایت آب می‌بُردم به جای قلبِ مشکت تیر می‌خوردم به پای آرزوهای تو می‌مردم نمی‌دیدم نگاهِ شرمسارت را اگر می‌شد به جنگِ تیر می‌رفتم به زیر کوهی از شمشیر می‌رفتم که حتی نشکند آیینۀ چشمت نبیند هیچ سنگی انکسارت را به من پیکِ اجل نزدیک شد رفتی تمام آسمان تاریک شد رفتی شده «ام‌ُّالقَمر»؛ «ام‌ُّالبُکا» بی تو ببین ای ماه، ابرِ در مدارت را اگر چه قدّم از داغت خمید آخر ولی مادر به رویایش رسید آخر که شد اُم‌البنین «اُم‌الشهید» آخر ببر حالا کنارت داغدارت را شاعر: رضا قاسمی چهار صورت قبر درست کرده بود .. پشتِ بقیع برا همدیگه روضه میخواندن .. (1) یه گوشه از روضه رو خانم زینب میخواند (زبان حال)، یه گوشه از روضه رو اُم البنین .. یه وقت سکینه بلند میشد؛ اُم البنین من شرمنده‌ام .. من بودم مشکُ رو دوشِ عباس گذاشتم «فَسَمَعَ الأَطفَالُ يُنادُونَ العَطَشَ اَلعَطَشَ فَرَكَبَ فَرَسَهُ وَ أَخَذَ رُمحَهُ وَ القُربَةُ وَ قَصَدَ نَحوَ الفُراتِ ..» (2) زینب سلام الله صدا میزد ام البنین شما که نبودی فقط شنیدی چه گذشت کربلا .. انقدر برا عباس و حسین داری ناله میزنی .. ام البنین داغ عباس با دلِ حسین کاری کرد .. روزِ عاشورا هر شهیدی رویِ زمین می افتاد اول حسینم میومد دم خیمۀ زن ها ما رو سر سلامتی میداد .. اما وقتی عباس رو زمین افتاد .. انگار دیگه کاری از حسینم بر نمیومد صدا زد .. «و قال الحسين ع الْآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِي وَ قَلَّتْ حِيلَتِي ..» (2) زینب به بچه ها بگو آماده اسارت بشن .. کربُبَلا نبودم حیف، داغش تو سینه‌م مونده ولی همه روضه‌‌ها رو زینب برا من خونده مادر؛ چشماتُ دوست داشتم عباس؛ غریبی‌تُ قربون دستی نداشتی از چشمت تیرُ و بکشی بیرون .. چشمتُ و زدن بمیره مادرت برات چشمتُ و زدن راحت شن از خشم نگات چشمتُ و زدن دیگه نگی چَشم به آقات امیدِ مادرت بودی رفتی و من آشفته‌ام نیستی زیرِ بال و پرم خیلی زمین می اُفتم قدِ رشیدُ و زهراییت نورِ نگاهِ خسته‌م بود بازوی حیدری تو عصایِ دستم بود .. دستتُ و زدن، بیفته روی خاک علم دستتُ زدن، راحت برن سمتِ حرم دستتُ زدن، قامت آقا بشه خم چشمتُ و زدن بمیره مادرت برات چشمتُ و زدن راحت شن از خشم نگات چشمتُ و زدن دیگه نگی چشم به آقات یاقمرالعشیره ، عباس عباس عباس .. منابع: (مربوط به روضه خوانی حضرت ام البنین در رثای امام حسین(ع) و شهدای کربلا:) 1)مقاتل الطالبیین، ۱۳۶۸ق، ص۸۵ ریاحین الشریعه، ۱۳۶۴ش، ج۳، ص۲۹۳ حسون، اعلام النساء، ص۴۹۶-۴۹۷ 2)بحارالأنوار مجلسی، ج‏۴۵، ص۴۱ ــــــــــــــــــ
باب الحرم _ سید مهدی حسینی.mp3
13.8M
|⇦•نشستم روی خاکِ .. و توسل، ویژۀ وفات حضرت اُم البَنین سلام الله علیها _ سید مهدی حسینی
یه آرزو مونده تو سینه ، اللهم الرزقنا مدینه چه حرمی داره حسین ، ولی حسن آقام حرم نداره چه گنبدی داره حسین ، ولی بقیع همش گرد وغباره ای آسمون ببار آقام حرم نداره ، ای دل نگیر قرارآقام حرم نداره خونه می خوام چکار آقام حرم نداره ، خونه می خوام چکار آقام حرم نداره ارباب دلنوازم ایشاالله ایشاالله ، اگه بدی اجازم ایشاالله ایشاالله انقدر زنده بمونم ایشاالله ایشاالله ، برات حرم بسازم ایشاالله ایشاالله یه آرزو مونده تو سینه ، اللهم الرزقنا مدینه یه کربلا داره حسین ، ولی حسن بقیع تاریک و تاره چه ضریحی داره حسین ، ولی حسن سنگ قبرم نداره میگم به عالمین آقام حرم نداره ، تو بین الحرمین آقام حرم نداره به این امام حسین آقام حرم نداره ، به این امام حسین آقام حرم نداره بقیع قدم بزاریم ایشاالله ایشاالله ، پا تو حرم بزاریم ایشاالله ایشاالله روقبر ام عباس ایشاالله ایشاالله ، بریم علم بزاریم ایشاالله ایشاالله یه آرزو مونده تو سینه ، اللهم الرزقنا مدینه چه شلوغه باب الحسین ، ولی بقیع امشب زائر نداره ولی داره میاد حسین ، تا مادرش فاطمه رو بیاره خاک عالم سرم آقام حرم نداره ، شبیه مادرم آقام حرم نداره همه دارن حرم آقام حرم نداره ، همه دارن حرم آقام حرم نداره هر تپش دلم شی ایشاالله ایشاالله ، یه روز بی درد و غم شی ایشاالله ایشاالله با دعای تو مهدی بیادو بیادو ، توهم صاحب حرم شی ایشاالله ایشاالله یه آرزو مونده تو سینه ، اللهم الرزقنا مدینه