eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. 📃 دختر جناب امیر 🎙 از 🗓 📍 "ع" 🏷 "س" دختر جناب امیر خواهر خدای کرم قبله‌ای و مقصود هر شهید مدافع‌حرم میگه که دعا کن برام به تو دم آخر حسین سلام حسینه به تو سلام خدا بر حسین حق مجسّم نبود بیرق و پرچم نبود عشق دمادم نبود اشکای نم‌نم نبود دلیل محکم نبود خط مقدّم نبود اگه زینب نبود نوری توو عالم نبود دین خدا هم نبود ماه محرّم نبود اگه زینب نبود به نام تو ان هم‌قسم این‌همه جوون جون به‌کف فدائیای زینب‌ان مریدای شاه نجف تویی ملکوت کمال تویی کوه صبر و وقار خطبه‌ی تو قلب شب و میدره مثه ذوالفقار شیعه‌ی حیدر نبود عالم منوّر نبود الله‌اکبر نبود شفیع محشر نبود عشقی میسّر نبود محبوب داور نبود جنّت معطّر نبود اگه زینب نبود نشون دادی که تا کجاس کمال زن و زندگی که خدایی بودن ینی آزادی و آزادگی میشه زنی برگردونه امّتی رو از انحراف می‌تونه یه زن عالم‌و بگیره با حفظ عفاف شوری توو نهضت نبود این‌همه عزّت نبود دریای نعمت نبود نصرت و رحمت نبود فیض شهادت نبود جهاد و غیرت نبود نجات امّت نبود مهر و محبّت نبود شوق زیارت نبود اگه زینب نبود بنت علی و فاطمه شریک حسین و حسن بهونه‌ی دلدادگی دلیل حسینی شدن شبیه علی حجّت میون حقّ و باطلی فرمانده‌ی ملک دل آقامون ابوفاضلی دوام مکتب نبود جامی لبالب نبود رو لب‌ها یاربّ نبود اگه زینب نبود .👇
4_5924506660088316962.mp3
23.94M
📋 دردای من بی درمونه ⬛️ ⬛️ ⬛️ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دردای من، بی درمونه حیدر امشب، سرگردونه چرا به من، نگفته بودی که پیکر،ِ مثل خزونه رو این کفن گل زخمت، زده جوونه باز دوباره/ چشات و وا کن عزیزم من و نگاه کن که دارم رو لحدت خاک میریزم جانم زهرا، جانم زهرا چشم ها سرخِ، دل ها مُضطر با نجوای، مادر مادر... ببین دارن، آتیش میگیرن ببین گلات، دارن میمین تو این سکوت حتی نمیشه، زبون بگیرن کاشکی می شد/ پیشِ مزارت بمونم علی رو هم خاک بکنم تا که کنارت بمونم سیل خونه، اشکای من از دستم رفت، دنیای من به کی بگم، چه حالی دارم با بُغضی که، توی گلومه تو رفتی و منم مثلِ تو، کارم تمومه قاتل من/ آتیش این صبر منه دیگه از امشب خونمون بدون تو قبر من دینا پُر شد، از بوی یاس تا از مرکب، افتاد عباس یه تشنه لب، کنارِ دریا رو دامنِ، یه قد خمیده رها شده رو خاک صحرا، دسته بریده فاطمه شد/ مادرِ سردار حسین مادرِ سقای حرم عباس علمدار حسین ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
4_5953895811329820551.mp3
18.48M
📋 مشکت صد پاره شده قلبم آواره شده ✔️ / حاج محمود کریمی ✔️ ✔️ "ع" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مشکت صد پاره شده قلبم آواره شده رفتی و برادر تو بیچاره شده گل وفای من شنو صدای من زمین و آسمان ببین می لرزد به ناله های من شدم غریب و قاتلت می خندد به گریه های من بی تو من بی سپرم بی تو بی بال و پرم با دیدن پیکر تو خم شد کمرم یل دلاورم امیر لشکرم میان ناله های تو میاید صدای مادرم صدای وا مصیبتای زینب میاید از حرم جان جانان منی اما گریان منی از بس نگران من و طفلان منی چه شد پناه من یل سپاه من کجایی آن دمی که اید قاتل به قتلگاه من کجایی آن دمی که اید اتش به خیمه گاه من ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
4_5872729308916616267.mp3
9.4M
«خیمه هاپریشونه مادری...» الحرام خیمه ها پریشونه، مادری هراسونه نوحمون، عمو جونه (ای عمو، عمو عباس)۳ تشنگی امونم رو برده، جونمون رو به لب آورده (دیر بیایی، علی اصغر مرده)۳ خیمه ها پریشونه، مادری هراسونه نوحهمون، عمو جونه (ای عمو، عمو جانم)۳ دیگه نمی بینه چشام، به علقمه مونده نیگام دلم برات شور میزنه، بیا دیگه آب نمیخام خیمه ها پریشونه،مادری هراسونه نوحه مون،عمو جونه (ای عمو، عمو جانم)۳ یا حسین تو رو دارم،سر رو خاک نمیزارم (ای عمو، عمو جانم)۳ قوت دل بابایی تو، نعمت حرم مایی تو غیرت دل دریایی تو خود تو هم شعله وری، تو از همه تشنه تری بین شریعه نکنه، بخاطر حرم آب نخوری (ای عمو، عمو جانم)۳ آسمون که کبوده، علقمه پر دوده صحبت از یه عموده(ای عمو جان)۲ رفتی و پریشونم کردی این همه نگرونم کردی کی میخاد به حرم بگردی عمو (ای عمو ، عمو جانم)۳ بابامدبگه یار نداره،حرم علمدار نداره عمه داره گوشواره ی ، رقیه رو در میاره هر چند که دیر کرد ، بر می گردد نومید از او نگردد بر می گردد اینقدر رباب بر سر و سینه نزن چون قول که داد مرد بر می گردد چون کو دلت قرص که گرمست دلم با آب زلال و سرد بر می گردد دستش برسد به آب و آبی به لبش اصلا ورق نبرد بر می گردد 🔊 دانلود سبک 👇 https://emam8.com/upload/maddah/sabks/2/99/4/26280_1594471409.mp3
. بسم الله الرحمن الرحيم ✍ ▶️ خیلی سخته اسیر بلا بشی زیر بار درد و غصه تا بشی از کوچه تا خونه راهی نباشه اما واسه مادرت عصا بشی وقتی آهت توی سینه سد میشه برای دل تو خیلی بد میشه چادر مادرتو لگد کنن به خدا غرورتم لگد میشه به خدا دلی که نا امید میشه خوشیاش یه دفعه ناپدید میشه یکی دس رو مادرت بلند کنه یه روزه همه موهات سفید میشه حرفایی هس تو گلو گیر میکنه آدمو از زندگی سیر میکنه مادر جوون اگه خمیده شه معلومه که بچه شو پیر میکنه مادرم غماشو با ما نمیگفت بعضی حرفاشم به بابا نمیگفت میدونستیم که همش درد میکشه شب تاصبح بیداره -امّا نمیگفت برا رفتنش خدا خدا می کرد دلامونو به غم آشنا می کرد با همون دست شکستش تو نماز شبا همسایه ها رو دعا میکرد ... حالا هر اتفّاقی که بود گذشت منم و یک جگر سوخته و طشت جیگرم تو کوچه سوخت اونروزی که مادرم با دست دنبالم می گشت میذارم رو دوش گریه سرمو می زنم ناله های آخر مو بخدا میمیرم و زنده میشم می بینم تا قاتل مادرمو حق بده بشینم و زاری کنم سیل گریه از چشام جاری کنم اومد و تو کوچه راهمونو بست به خدا نشد که من کاری کنم حق دارم اگه پرم درد میکنه هم دلم هم جیگرم درد میکنه سر مادرم تو کوچه داد کشید از همون موقع سرم درد میکنه .
[WWW.FOTROS.IR]ma1401090801.mp3
13.33M
سرود (دختر جناب امیر) 🎥 مراسم جشن (سلام‌الله‌علیها) 🗓 سه‌شنبه ۸ آذر ۱۴۰۱ 🎙 مداح: 📍 (علیه‌السّلام) 🏷
4_5830367647044210149.mp3
10.17M
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها «بارونه بارونه بارونه ...» شــب‌ دوم دوم . بارونه بارونه بارونه چشمامون برا تو گریونه لبها با غم تو میخونه وای مادر ای مادر دلها شد بیت الاحزان هم پای عرش اعلا گریونه چشم عالم هم پای چشم مولا یاد زخمای تو مادر جان میسوزم جای تو مادر جان میمیرم پای تو مادر جان **** سر تا سر روضه ی تو شعرای عاشقونه گلدون یاس خونه این شبها نوحه خونه دست تو بر سرم یا زهرا دردت رو میخرم یا زهرا بانوی بی حرم یا زهرا دلهامون بی سر و سامونه تو سینه ماتم هجرونه دردامون همه بی درمونه وای مادر ای مادر 🔴 .
نوحه (خیلی سخته، اسیر بلا بشی) - حاج محمود کریمی.mp3
18.7M
📌 مناجات شب‌ شانزدهم رمضان ۱٤٤٣ 🎙 بامــــدّاحی: 🕌 حــرم مطهر امام رضا (علیه‌السّلام) خیلی سخته اسیر بلا بشی زیر بار درد و غصه تا بشی
[WWW.FOTROS.IR]ma96070302.mp3
8.44M
📋 ای اشک سینه سوز ✔️ / حاج محمود کریمی ✔️ ✔️ "ع" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای اشک سینه سوز اثری داشتی چه شد؟!؟ ای آه آتشین شرری داشتی چه شد؟!؟ پیغام کربلا به نجف برد جبرئیل یا مرتضی علی پسری داشتی چه شد؟!؟ پر زد سپس به وادی بطحیٰ وداد زد ام البنین تو تاج سری داشتی شد؟!؟ کس نیست پرسشی کند از شاه کربلا ای آفتاب دین قمری داشتی چه شد؟!؟ ای نور عین فاطمه با قد خم چرا ؟!؟ ای سرو راستین کمری داشتی چه شد؟!؟ آه از دمی که زخم زبان زد ستمگری ای شاه بال و پری داشتی چه شد؟!؟ پیغام کربلا به نجف برد جبرئیل یا مرتضی علی پسری داشتی چه شد؟!؟ پیغام علقمه به نجف برد جبرئیل یا مرتضی علی قمری داشتی چه شد؟!؟ ام الائمه گفت نوحوا علی الحسین نور ازل حسین وسلام علی الحسین ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
11733.mp3
635.4K
چی شده از حیدر چندروزه داری همش روت می گیری زهراجون نیمهٔ شب دیدم وقتیکه راه میری پهلوت می گیری زهراجون چی شده بی بی جون تامی بینی منو گوشه ای می شینی تنهایی چندروزه که حتی پیش علی نمی شینی یه مدت کوتاهی واسه اشکای نیمه شبهات...علی بی قراره توبری بعدتوعزیزم...علی کیو داره؟ مگه ازمن چی دیدی زهرا...چرانمی مونی بی تومیشه تموم روزام...همه پریشونی ((مرو مرو زهرا وااااا )) داری میری زهرا بااینکه میدونی صبرو قراردلم هستی حالتومی دونم آخه دیدم که بادرد موی زینبت وبستی همه قرارم ؛باش توبری من بی توفاطمه زنده نمی مونم سنگ صبورمن داری میسوزی توتب جلوچشمای گریونم مثه توحیدرم شبارو...دیگه نمی خوابه تونباشی یه لحظه پیشم...فکرشم عذابه چی میشه پاشی و دوباره...بگی رو براهی نزن اینقدر برام عزیزم...حرفای جدایی ((مرو مرو زهرا وااااا )) پاشوبرام بازم یه باره دیگه قدم بزن آروم آروم شم پاشوبگیرمادر اشکای زینب وکه می ریزه توی آغوشم پرغمه سینم داری باخس خس هرنفست می کشی مارو براعلی درد ببینه لکهٔ خونای رو درو دیوار ومسمارو حالاکه داری میری مادر...علی روحلال کن تورو آزردنت باحیدر...علی روحلال کن توخودت که می دونی زهرا...همه غریبیمُ چجوری طاقتش بیارم...این غم عظیم و ((مرو مرو زهرا واااا )) شعروسبک: کربلایی مجتبی نامور✍ .
4_5976681939979995837.mp3
18.79M
نوحه (خیلی سخته، اسیر بلا بشی) 🎥 مراسم مناجات شب شانزدهم ماه 🗓 دوشنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۱ 🎙 مداح: 📍 حرم (علیه‌السّلام) 🏷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥«حفظ نظام» 🔹ویدئویی کمتر دیده شده از شهید حاج قاسم سلیمانی درباره دفاع از حریم دین مبین اسلام 🔹امام حسین "علیه‌السلام" برای حریم و حرم بزرگتری جان داد و شهید شد. آن حریم بزرگتر، اسلام است. ☑️کانال شهید سلیمانی👇 http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
هدایت شده از خیریه شهدای خط شکن شهرستان فلاورجان
50.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مرکز نیکوکاری خیریه شهدای خط شکن شهرستان فلاورجان سخرانی بصیرتی راوی دفاع مقدس جناب آقای اسحاقیان در جشن ولادت حضرت زینب در اردوگاه شهدای درچه برای خانواده خادمان خیریه شهدای شهدا ومسئولین و مهمانان خط شکن
هدایت شده از خیریه شهدای خط شکن شهرستان فلاورجان
50.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مرکز نیکوکاری خیریه شهدای خط شکن شهرستان فلاورجان سخرانی بصیرتی راوی دفاع مقدس جناب آقای اسحاقیان در جشن ولادت حضرت زینب در اردوگاه شهدای درچه برای خانواده خادمان خیریه شهدای شهدا ومسئولین و مهمانان خط شکن
. صد شکر که ما شیعه ی مولا هستیم موجیم که در پناه دریا هستیم پرسند اگر روز قیامت از ما گوییم همه نوکر زهرا(س) هستیم محسن زعفرانیه✍ .
. |⇦•قصد سفر داری.... سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس حاج اسلام میرزایی ●━━━━━━─────── بیا بیا گل نرگس، عزای مادر توست صفای فاطمیه از صفای مادر توست اگر چه سائلم و نوکرِ همیشگی ام فقط به خاطر لطف و عطای مادر توست *مادر بهت نظر کرده، امام زمام مَحرمت دونسته اومدی تو این مجلسِ روضه، خیلی ها نمی دونن این ایام، چه ایامی است...* تمام عزتِ شیعه رحینِ منتِ توست تمام زندگی ما فدایِ مادر توست * هر کس محبت حضرت زهرا تو دلش باشه میتونه به حضرت زهرا بگه مادر!...* قسم به مادر و آن اِحتجاج مادری اش دوام خدمت ما با دعای مادر توست ز نور چادرِ او ما همه مسلمانیم که اصل طینت ما خاک پای مادر توست به وقت مرگ که دستم به هر دری کوتاست امید و دلخشوی من، وفای مادر توست بیا که با تن خونین هنوز منتظر است که انتقام تو تنها دوای مادرِ توست *یابن الحسن!...* قصد سفر داری، یار و پرستارم شک نکنی بی تو، دَوُوم نمیآرم نگو که با حیدر، قهری و دلگیری یه گوشه کِز کردی و روتو میگیری کی دیده گُل به آتیش خو بگیره مادری ز دخترش رو بگیره دست نذار رو دلی که خونه زندگی بی تو برام زندونه غصه ی محسن و زخمی شدنت تا ابد حیدر و میسوزونه *خانومم! حلالم کن، دیدی که دستامو بستن، کاش به جای دستام چشمامو می بستن...* وای من، وای من، ای مادر! کنج قفس داری هی میزنی پر پر بالِ تو زخمی کرد لعنت به میخِ در * از آیت الله کمپانی سئوال کرد: گفت: آقا! پشت در چه اتفاقی افتاد؟ فرمودند: وَ لَستُ اَدرِي خَبَرَ المِسماري سَل صَدرَها خَزِينة الاَسراري فرمود: چرا از من می پرسی؟ برو از سینه ی زهرا بپرس... امام صادق فرمود: خدا رحمت کنه اونایی که برا مادر ما بلند بلند گریه میکنند.. بذار روضه رو از زبون امام باقر بخونم، همه ناله بزنن، فرمود: مادرم شب ها از درد خواب به چشماش نمی اومد، چرا آقا؟ نمی تونست به بازو بخوابه، نه به پهلو...گاهی نفساش به شماره می افتاد، نفس نفس که میزد خون از جای زخم سینه اش جاری میشد...* شب و روزت شده، آه و ناله صورتت نیلی، چشات خون داره * مقداد میگه: روز بعد از دفن حضرت زهرا سلام الله علیها از خونه اومدم بیرون، بی حیایِ دومی راهم رو گرفت، گفت: مقداد! کجا داری میری؟ بیا میخواهیم بریم فاطمه رو تشییع کنیم... گفتم: علی دیشب زهرا رو به خاک سپرد، زهرا رو غریبانه توی خاک گذاشت... تا اینو گفتم، عصبانی شد، چنان سیلی به صورتم زد... مقداد گریه میکرد، میگفتن: مقداد! تو مرد جنگ هستی، پهلوونی تو، داری برای یه سیلی خوردن گریه میکنی؟ گفت: برا خودم گریه نمیکنم، نامرد دستش خیلی سنگین بود، با همین دست زهرا رو زده... امام مجتبی میگه: یه جوری مادرم رو زد، دیدم مادرم روی زمین نشست، گفتم: مادر! پاشو بریم... فرمود: حسنم! چشمام جایی رو نمی بینه... ای زهرا... یه روزی هم عمه ی سادات زینب کبری سلام الله علیها می فرمایند: ما رو که وارد مجلس یزید که میکردن، من و امام سجاد رو به یه طناب بسته بودن، این بچه ها هم بین ما بودن، ما رو از درهای مختلف وارد میکردن، یه عده دَم درها با چوب ایستاده بودن مارو میزدن... امام سجاد میگه: دیدم عمه جانم زینب روی زمین نشسته، دارن بچه هارو هم میزنن، گفتم: عمه جان! پاشو دارن بچه هارو میکُشن... فرمود: عزیزِ برادر! چنان چوب به سرم زدن، دیگه چشمام جایی رو نمی بینه... حسین...* به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود دیر رسیدم من سر تو دعوا بود ناله کشیدم من سر تو رو بردن دیر رسیدم من پنجه گذاشته توی موت خنجرش و گذاشته رو گلوت بمیره خواهرت که اینطوری با نوک نیزه کرده زیر و روت أَلسَّلامُ عَلَى الْمُرَمَّلِ بِالدِّمآء السَّلامُ عَلَى مُقطَّعُ الأعْضَاء * هر کی کربلا میخواد بلند صدا بزنه: حسین!...* ــــــــــــــــــ 🎤 ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
🏴 در هجوم ضربه‌ها افتاده بودی غرق خون بر لبت گل کرده بود: "إنّا إلیهِ راجعون" عشق امضا کرد و دل تصمیم آخر را گرفت عقل را تسخیر خود کردی در آغاز جنون داشت در این آرزو جان از تو سبقت می‌گرفت ناگهان آمد ندا: "السّابقون السّابقون" رشته‌ی تسبیح در اذکار آخر پاره شد آخرین ذکر لبت شد: "حا" و "سین" و "یا" و "نون" با زبان دائم‌الذکر آمدی و خوار شد در جدال تن‌به‌تن با شوق تو نفس زبون آرمان‌ها می‌روند و آرمان‌ها زنده‌اند تا نماند خیمه‌ی دین الهی بی‌ستون ✍ 🌷🏴
. سلام الله علیها دو چشمش بسته اما درد دارد دو چشمش بسته اما درد دارد یقینا بیش از اینها درد دارد بریز آب روان بر سنگ غُسلش ولی آرام اسماء درد دارد نسیم آرامتر خوابیده بانو مزن پروانه پر خوابیده بانو دگر رخصت نیازی نیست جبریل مزن دیگر به در خوابیده بانو دو چشمت را به دست بسته بستم تو را با هق هقی پیوسته بستم مبادا پهلویت خونین شود باز خودم بند کفن آهسته بستم ندارد چاره با آهم بسازم فقط با درد جان اهم بسازم ز چوبی که نشد گهواره باشد دوتا تابوت میخواهم بسازم * خیلی سخته آدم بخواد عزیزش رو خودش غسل بده...از غروب هی میگفت بچه ها آروم گریه کنند...علی امشب خیلی تنهاست...با اسماء دوتایی کارها رو آماده کردن...کفن و آب و بچه ها دارن نگاه میکنن...همه آستینها به دهانشون...علی میخواد غسل بده...میخوام خودت روضه بخونی...* بریز آب روان اسماء به جسم اطهر زهرا ولی آهسته آهسته نگه  کن زردی رویش ببین بشکسته بازویش لگد خورده به پهلویش *اسماء میگه من آب میریختم...ولی یه وقت دیدم علی ‌دست‌ از غسل زهرا کشید...‌‌‌‌‌‌هی نگاه میکنه هی صورت به دیوار میذاره بلند بلند گریه میکنه...آقا جان شما به بچه ها گفتی آروم گریه کنن...چی شده داد میزنی...فرمود: همچین که غسل می دادم... دستم رسید به بازوی ورم کرده ی فاطمه...  امشب تا میتونی داد بزنی بگو وای مادر... وای مادر وای مادر... شروع کرد زهرا را کفن کردند... یه وقت علی نگاه کرد دید بچه‌ها مات  مبهوت... تا معجر زهرا را باز کرد دادش بلند شد... میگفت: یه خانوم هجده ساله موهاش سفید شده... زهرا روش و از علی میگرفت...تا کبودی صورتش رو علی نبینه... انشالله خدا مادراتون رو براتون نگه داره... یه نگاه کرد دید بچه ها نگاه می کنند گفت بیاید... بچه‌های فاطمه برای آخرین بار مادرتون و ببینید... بچه ها آمدند جلو حسنین و زینبین خودشون رو  روی بدن مادر انداختند... شیخ عباس قمی میگه: همچین که انداختن خودشونو یه وقت دستای زهرا بیرون اومد بچه ها رو بغل گرفت... منادی بین زمین و آسمان صدا زد: علی... بچه ها رو از مادرشون جدا کن...چرا؟میدونی چرا... چون این بچه ها طاقت ندارن و ملائکه طاقت ندارن گریه بچه های فاطمه رو ببینن... علی با احترام بچه ها رو بغل گرفت... ناز و نوازش میکرد... حسن جان خدا صبرت بده... حسین جان خدا صبرت بده...زینب جان منم بی مادر شدم...به همه عالم خواست یاد بده یادتون باشه هر وقت دیدی بچه خودش رو روی بدن عزیزش انداخت باید با احترام بلندش کنی... یه گودال بود...تو اون گودال یه بابای بی سر بود...یه دختری اومد خودش رو روی بدن انداخت...هی صدا زد بابا بلند شو ببین گوشواره هامو بردن... بابا بلند شو ببین خیمه ها رو آتیش زدن... دیدن دسته حسین بالا آمد این دختر رو بغل گرفت...مگه علی یاد نداده بود چه جور جدا کنند...ریختن تو گودال...آنقدر تازیانه زدن...هر چه بادا باد امشب میگم... یه وقت این دختر بلند شد گفت: بابا دارن منو میزنن.. بابا بلند شو رو دارن عمه رو... حسین* شکسته بال و پری ز آشیانه می بردن تنی ضعیف غریبان به شانه می بردن جنازه ای که همه انبیا به قربانش چه شد که هفت نفر مخفیانه می بردن مدینه فاطمه را روز روشن آزرده چه شد جنازه ی او را شبانه میبردن به جای گل که گذارند به روی قبر رسول برای او اثر از تازیانه می بردن * سلمان میگه وسطای نماز بودم...دیدم یکی داره محکم درو میکوبه... ترسیدم چه خبر شده...زودی نماز رو سلام دادم...در رو باز کردم دیدم حسن ابن علی...سلمان کجایی بیا... گفتم آقا زاده چه خبر شده... گفت سلمان بابام خیلی تنهاست...مادرم و غسل داده...بیا بریم تشییع جنازه... هفت نفر بیشتر نبودند...علی بدن زهرا رو برداشت...میخواد بدن و تو قبر بذاره... سلمان و دیگران محرم نبودند... بچه‌های فاطمه هم که با اون وضعیت، علی تک و تنها بود...باید یکی تو قبر بایسته بدن و دست به دست بدهند، علی تنهاست... یه وقتی دید از تو قبر دوتا دست شبیه دستای پیغمبر...کنایه از اینکه علی جان بده امانت منو... نیمه شب علی با خجالت این پیکرو به دستای مبارک پیغمبر داد...خجالت کشید یا رسول الله... اون روزی که زهرا وارد خونه من شد صورتش کبود نبود... بازوش ورم کرده نبود...من از همین جا یه گریز بزنم...زینب این صحنه ی جا دیگه براش تداعی شد... اونم تو خرابه بود... زن غساله گفت خانوم دست نمیزنم تا به من نگی این بچه چرا بدنش کبود شده... صدا زد زن غساله از کربلا تا شام هرجا گفته بابا تازیانه خورده...ناله بزن:حسین.... .
1. حجت کریمی.mp3
9.54M
( سلام الله علیها ) شکر خدا که نوکرِ آل پیمبرم شکر خدا که شیعه ی زهرا و حیدرم شکر خدا که لطف شما شاملم شده شکر خدا که مستِ مِیِ جامِ کوثرم شکر خدا که ریشه ی من ، حیدری بوَد یعنی ز نسل پُر ثمر پاک قنبرم شکر خدا که با همه روسیاهی ام خدمتگزار حضرت زهرای اطهرم او مادری نمود و مرا انتخاب کرد ... شکرِ خدا که فاطمه گردیده مادرم
1_2058373604.mp3
6.3M
( سلام الله علیها ) بریز آب روان اسما ، ولی آهسته آهسته به جسم اطهر زهرا ، ولی آهسته آهسته بریز آب روان تا من ، بشویم مخفی از دشمن تنش از زیر پیراهن ، ولی آهسته آهسته ببین بشکسته پهلویش ، سیه گردیده بازویش تو خود ریز آب بر رویش ، ولی آهسته آهسته همه خواب و علی بیدار، سرش بنهاده بر دیوار بگرید از فراق یار، ولی آهسته آهسته حسن ای نورچشمانم ، حسین ای راحت جانم بنالید ای عزیزانم ، ولی آهسته آهسته بیا ای دخترم زینب ، به پیش مادرت امشب بخوان او را به تاب و تب ، ولی آهسته آهسته روم شب ها سراغ او، به قبر بی چراغ او کنم زاری ز داغ او ، ولی آهسته آهسته
. 🔸دلم میخواد یه شب مدینه باشم 🔸زائر اون شکسته سینه باشم 🔸دلم میخواد پشت بقیع بشینم 🔸قبر غریب مادر و ببینم ان شاءالله وعده منو و شما مدینه... کنار قبرستان بقیع... ایام عزای زهرای مرضیه... بریم خانه امیرالمومنین... بریم عیادت مادرمون زهرا... مادری که چند ماهه تو بستر بیماریه... ان شاءالله هر كی مادر داره... خدا براش نگه داره... خدا نکنه ببینی مادرت بیمار شده... اگه یه روزی بری خونه... ببینی مادرت حالش خوب نیست... دست و پات رو گم میكنی... اگه یه روز ببینی مادرت... به سختی داره نفس میکشه... دست و پات رو گم میكنی... انگار همه غصه های عالم رو دلت میآد... امروز بعد از چند ماه... بلاخره زهرای مرضیه از بستر بیماری بلند شد... بچه ها تا مادر رو دیدند... خوشحال شدند... الحمدلله... مادر ما خوب شده... 🔸چون روز ِ آخر بود كار ِ خانه كردم 🔸گیسوی ِ فرزندان خود را شانه كردم کمی کارهای خونه رو انجام داد بی بی... فرمود اسماء... من ساعتی استراحت می کنم منو صدا بزن... اگه جواب ندادم اسماء... بدون به بابام پیغمبر ملحق شدم... اسماء میگه... دل نگران شدم... ساعتی بعد صدا زدم... عرضه داشتم... یا بنت رسول الله... دیدم جواب نیومد... خدایا ...چه خبر شده... چرا بی بی جواب نمیده... دوباره صدا زدم: (یَا قُرَّهَ عَیْنِ الرَّسُولِ ) جواب نیومد... وارد حجره شدم... پوشیه صورت رو کنار زدم... دیدم ای وای... بی بی جان به جانان تسلیم کردند... عرضه داشتم بی بی جان... سلام منو به پیغمبر خدا برسونید... خدایا... حالا جواب امیرالمومنین رو چی بگم... جواب بچه ها رو چی بگم... حسنین وارد شدند... تا اومدند فرمودند اسماء... مادرمون زهرا کجاست... دوان دوان وارد حجره شدند... کنار بدن بی جان مادر نشستند... حالا میخوای گریه کنی بسم الله... امشب برا یتیمان زهرای مرضیه گریه کن... این بچه ها خودشون رو انداختند روی جنازه مادر... نميدونم تاحالا بچه یتیم کنار بدن مادر دیدی یا نه... امام حسن خودش رو انداخت روی بدن مادر... صدازد: یَا أُمَّاهُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِی بَدَنِی مادرجان من حسنم... با من حرف بزن مادر... الان روح از بدنم جدا میشه مادر... ابی عبدالله اومد... آی کربلایی ها... آقاتون اومد... صورت گذاشت کف پاهای مادر.. هی کف پاهای مادر رو میبوسه... صدا میزنه... يَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُكِ الْحُسَيْنُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ يَتَصَدَّعَ قَلْبِي فَأَمُوتَ مادر... من حسینتم... با من حرف بزن... مادر... اگه با من حرف نزنی میمیرم... مادر... مادر... 🔸اسماء چرا چشم از ما پوشیده مادر 🔸وقت اذان مغرب خوابیده مادر اسماء اومد بچه ها رو با احترام... از روی جنازه مادر بلند کرد... اما‌... لا یوم یومِک یا اباعبدالله خوب شد اسماء تو بودی... بچه ها زهرای مرضیه رو... از کنار جنازه مادر بلند کردی... اما کربلا... فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ چند نفر مرد اَعرابی با تازیانه... کشان کشان... دختر رو از کنار بدن بابا جدا کردند... 🔸ای خصم بد منش تو مزن تازیانه ام 🔸من از کنار پیکر بابا نميروم 👇
4_5933713137235657768.mp3
4.32M
 آرزومه ای خدا،پرواز از این خونه كنم قبل رفتن گیسوی،زینبم و شونه كنم می روم از این دنیا می شود علی تنها من میگم رفتنیم،زینب میگه بازم بمون ای پرستو بمون و ،بازم برای من بخون می روم از این دنیا می شود علی تنها تا پای جون دادنم،من واسه جونت سپرم تار مویی نشه كم،از سر تو تاج سرم بشكند اگر دستم یاور علی هستم بین زهرا و علی،آتش در فاصله شد محسنم اصغر شد و ،دومی هم حرمله شد می كشه منو آخر داغ غربت حیدر دشمن هیزم آورده فاطمه مگه مُرده 🎤
1. طواف.mp3
4.76M
( سلام الله علیها ) من ، یاعلی چو ذره به مِهر تو زیستم جز در هوایِ ماه لقای تو نیستم فردا ز چشم خویش میفکن مرا که من تا چشم داشتم به حسینت گریستم : علی است کعبه و بیت گِلین اوست مَطاف در این مَطافِ گِلین فاطمه است گرم طواف طواف اوّل او از کنار حیدر بود شروعش از وسط حجره تا دم در بود کسی که رُکن و حرم ، خشتی از حیاتش بود طواف دوّم او بینِ دود و آتش بود طواف سوّم او شعله بر جگر می زد نفس شمرده شمرده به پشت در می زد طواف چارم او جان به کف نهادن بود دم از علی زدن و پشت در ستادن بود طواف پنجم او شد شهادت پسرش که گشت در برِ مادر فدائی پدرش ششم طواف چه گویم زضربتِ آن دست به گوشِ مادرِ سادات گوشواره شکست طواف هفتم ، دادند اجرِ مولا را در این طواف شکستند دست زهرا را در این طواف به بازوی او نشانه زدند در این طواف به حوریّه تازیانه زدند اگر چه بعد نبی همچنان علی تنهاست همیشه حفظ ولایت به عهده ی زهراست