.
#وداع
بی گریه کنان پشت سر حسبنش راه افتاده ... اما اشک چشمش اجازه نمیده خوب جمال برادر رو ببینه ... لذا به زبانحال میگه:
بگذار تا ببینمش اکنون که می رود
ای اشک، از چه راهِ تماشا گرفته ای
داداش...
ای روشنی دیده ، ببین اشکِ دیده ام
تصمیم اگر به دیدن دریا گرفته ای
ابی عبدالله وقتی دید خواهر با چشمانی اشکبار و قلبی مضطرب داره دنبالش میاد فرمود:
عمه ی مخدراتِ حرم، برگرد
صاحبِ عزت و جلال و شرف، برگرد
بی بی هم جواب داد: حسین جان میخواهی بری...
منو تنها بگذاری...
باورم نمیشه برادر...
تمام دلخوشی من تویی حسین...
وقتی جدم رسول خدا رو از دست دادم...
صبر کردم داداش...
جلو چشمام مادرم پرپر شد...
صبر کردم داداش...
فرق شکسته ی بابام امیرالمومنین رو دیدم...
صبر کردم...
تکه های جگر برادرم حسن رو دیدم صبر کردم...
الان تمام دلخوشیم تویی داداش حسین...
چطوری منو تنها بگذاری...
زینب بدون تو میمیره...
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
ابی عبدالله خواهر رو آروم کردم... چطور؟
اگه دست ولایتی ابی عبدالله نبود ،زینب جان داده بود ...
لذا برای اینکه قدری خواهر رو آرام کنه فرمود؛ خواهرم... تا صدای الله اکبر منو میشنوی...بدون که من هنوز زنده ام ...
خدایا حسین رفت میدان...
زینب کبری... داخل خیمه..
تا صدای تکبیر برادر رو میشنوه...
دلش آروم میگیره...
حالا میخواهی برا زینب کبری گریه کنی بسم الله...
امان... از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید...
داخل خیمه...
هی بلند ميشه....
هی میشینه روی زمین....
میگه حسین...برادر...
زینب به فدات حسین...
چرا صدای تکبیرت نمیاد داداش...
یکدفه دید با قدری تاخیر صدای تکبیر اومد ... اما اینبار لشکر دشمن داره تکبیر میگه....
🔸همه از خیمه ها بیرون دویدند
🔸ولی سالار زینب را ندیدند
بی تاب شده زینب..
یاصاحب الزمان...
دوان دوان... به سمت گودی قتلگاه رفت...
هی صدا میزنه....وای عزیز مادرم حسین...
🔸از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین
🔸دست و پا میزد حسین، زینب صدا میزد حسین
اومد بالای تل زینبیه... یه نگاه کرد... دید...
🔸 سری به نیزه بلند است در برابر زینب ...
🔸 حسین روح و روانم
🔸 حسین آرام جانم
#روز_دهم_محرم
#روضه_وداع
.
2. نیمه شب آمد.mp3
7.97M
#نوحه_حضرت_مسلم
( علیه السلام )
#حاج_امیر_عباسی
نیمه ی شب آمد و
جز من کسی بیدار نیست
میکِشم آه از نهاد و
غیر از اینم کار نیست
سویِ ظلم آبادِ کوفه
رو مکن دیگر یا حسین
کوفیان را با تو
ای امید زینب ،کار نیست
یک گل کنار علقمه فتاده
دستش شده از تن جدا
« ابالفضل »
بر مشامم میرسد
هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند
آرزوی کربلا ...
تشنه ی عشق حسین
ای اجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل
قبر شهید کربلا ..
#روضه_حضرت_مسلم
#علیه_السلام
از بالای دارالاماره صدا زد : « اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّه » ، هر سلامی یه جوابی داره ، کجا جواب شنید از اربابش ابی عبدالله ؟ لحظات آخر دیگه تنها شده ، دیگه کسی رو نداره ، علی اکبر ارباً اربا شده ، عباس کنار علقمه افتاده ، ابی عبدالله تنها شده ، تکیه به نیزه ی غریبی داد ، صدا زد : کجایی مسلم ؟ کجایی حبیب ؟ کجایی هانی ؟ بیائید ببینید آقاتون غریب شده ... اما میدونید چی شد ؟ لحظاتی بعد زینب دید نیزه دار ، داره با نیزه میزنه ، شمشیر دار داره با شمشیر میزنه ...
سری به نیزه بلند است
در برابر زينب
خدا كند كه نباشد
سرِ برادر زينب
#دو_دمه
کوفه میا حسین جان
کوفه وفا ندارد
کوفیِ بی مُروَّت
شرم و حیا ندارد
(حسین ، حسین .. ) تکرار
#شب_اول_محرم
#روضه_حضرت_مسلم
.
#نوحه_سنتی
#حضرت_عباس
#شب_نهم_محرم
نوحه حضرت اباالفضل(ع)
ساقی کاروان یا اباالفضل
ذکر لب تشنگان یا اباالفضل
العطش عمو العطش رسان سوی خیمه آبی
اصغر از عطش کرده غش امید دل ربابی
ماه شبهای شهر مدینه_آرزوی رباب و سکینه
یا اباالقربه روکن به دریا_طفل بی شیر و ناخن به سینه
ما دعا میکنیم آسمان گرید و بر لب تشنه باران ببارد
یا عمو دست پر از لب علقمه بهر لب تشنگان آب آرد
کن شتاب عمو کن شتاب نمانده توان و تابی
اصغر از عطش کرده غش امید دل ربابی
ماه ام البنین زد به دریا_نجل حبل المتین زد به دریا
دو برادر یکی از یسار و _آن یکی از یمین زد به دریا
پیش رو علقمه پشت سر زمزمه اهل خیمه دعا گوی عباس
منظر کودکان،چشم لب تشنگان،دیده ی خستگان سوی عباس
ساقیا بده ساقیا مرا کهنه تر شرابی
اصغر از عطش کرده غش امید دل ربابی
شد اگر مشک آبی میسر_یا نشد کام خشکی از آن تر
یابن حیدر سوی خیمه برگرد_رخ نما ای عمو بار دیگر
آنچه از تشنگی بیش از آن میزند بر دل غمگساران شراره
بعد تو میشود پشت مولا خم و بسته بر زینبش راه چاره
خیمه گاه پر از اشک و آه نیاید ز تو جوابی
اصغر از عطش کرده غش امید دل ربابی
آمد اما پدر قد خمیده_بر کمر دست و رنگ پریده
سیدی یا حسین این العباس_شرح غم از عمودی کشیده
از تو دریا خجل،مهر زهرا خجل،تا قیامت «فرات» از تو گریان
ای امید همه،مادرت فاطمه،دیدنت آمده جان جانان
فاطمه لب علقمه کند با پسر خطابی
اصغر از عطش کرده غش امید دل ربابی
#مهدی_بهشتی(فرات میبدی)
«اشک فرات»
#سه_ضرب_یزدی #تاسوعا
👇
.
#زمزمه
#حضرت_مسلم بن عقیل علیه السلام
آسمان عاشقی را تا قیامت ماه عشقم
مسلمم من مسلمم من جان نثار شاه عشقم
شد روان اشک از دوعینم
من فداییِ حسینم
آه و واویلا، واویلا...
ای امان از درد غربت ای امان از بی مُجیبی
غیر طوعه یار من نیست بین این شهرِ غریبی
پر ز دردِ کوفه هستم
کوچه گردِ کوفه هستم
آه و واویلا،واویلا...
وعده هاشان جُمله پوچ است این لعینانِ پُر از ننگ
باغ ها و بوستانها گشته تیر و نیزه و سنگ
غم زده در دل شکوفه
سیدی میا به کوفه
آه و واویلا،واویلا...
بر سر دارالعماره مُضطر و جان بر لبم من
هم به فکر غربت تو هم به فکر زینبم من
کوفیان وفا ندارند
از شما حیا ندارند
آه و واویلا،واویلا...
#محرم
#حاج_امیر_عباسی ✍
...........
.
#حضرت_عباس علیه السلام
#شب_نهم_محرم
ای شهید راه قرآن ساقی طفلان ابالفضل
چشمِ اهل خیمه گشته از غمت گریان ابالفضل
قلب من شد زار و خسته
پشتم از داغت شکسته
آه و واویلا، واویلا
تا صدایت را شنیدم ای تو دلدار و حبیبم
دادم از کف ای علمدار نا گهان صبر و شکیبم
بنگر ای نور دو عینم
من حسینم من حسینم
آه و واویلا، واویلا
دست تو از تن جدا و مشک تو خالی زِ آب است
تشنه لب در بین خیمه طفل عطشان رباب است
یادگار حیدری تو
آرزوی اصغری تو
آه و واویلا، واویلا
ای مقامَت تا قیامت در دو عالَم بی قرینه
آید اینجا بر مشامم عطری از یاس مدینه
آید اینجا، یاور من
بوی زهرا مادر من
آه و واویلا، واویلا
...........
#تاسوعا
روز تاسوعا شد و دل غمزده چون عالمین است
ذکر دلهای محبّین یا ابالفضل یاحسین است
ساقیِ جام هدایت
ای علمدارِ ولایت
آه و واویلا، واویلا
روز تاسوعا رسید و پر شده عطر گُل یاس
گشته مُحرِم قلب یاران در حریم کفّ العباس
کعبه ام کوی ابالفضل
قبله ام روی ابالفضل
آه و واویلا، واویلا
روز تاسوعا رسید و در دل ما شور و غوغاست
گریهٔ ما نالهٔ ما از غم جانسوز سقاست
جلوه ای از آفتاب است
دلخوشی بهر رباب است
آه و واویلا، واویلا
چون امان نامه بیاورد،آن لعین بر پور حیدر
گشت شرمگین آن علمدار از علی و از پیمبر
غرق شور و زمزمه بود
او خِجِل از فاطمه بود
آه و واویلا،واویلا
............
#حضرت_رقیه #شب_سوم_محرم
من سه ساله قهرمان عرصه عشق و وفایم
من سه ساله یادگار حضرت خیرالنسایم
مونِسَم اشک دو عین است
ذکر من بابا حسین است
آه و واویلا، واویلا
ای سُرورِ قلب زهرا آمدی در کنج ویران
مقدمت بر دیدگانم ای پدر جان ای پدر جان
من کیَم،نیلوفر تو
یادگار مادر تو
آه و واویلا، واویلا
در عزای جانگدازت ناله دارد دختر تو
رأس تو در دامنِ من پس پدر کو پیکر تو
لاله تَن بودی عزیزم
بی کَفن بودی عزیزم
آه و واویلا، واویلا
بین که از ظُلم ِ لعینان رنگ رُخسارم پریده
قدّ این دُخت سه ساله همچو زهرا شد خمیده
من شدم ای بی قرینه
مثل بانوی مدینه
آه و واویلا، واویلا
بعد تو از ظلمِ این قوم مُضطر و جان بر لبم من
لیکَن ای بابای خوبم شرمسار زینبم من
چوکه می شد عاشقانه
او سِپَر بر تازیانه
آه و واویلا، واویلا
۳۰
(شام غریبان)
شده شام غریبان،همه دل ها پریشان
فتاده بر روی خاک،همه جسم شهیدان
مصیبت وا مصیبت۲
همه نالان و گریان،همه لب تشنه عطشان
شرر خورده ز دشمن،به دل های یتیمان
مصیبت وا مصیبت۲
همه دل ها کبابند،همه در تب و تابند
هنوز این تشنه کامان،همه تشنه ی آبند
مصیبت وا مصیبت۲
دل زینب شکسته،رباب تنها و خسته
همه اطفال و زن ها،کنار هم نشسته
مصیبت وا مصیبت۲
همه در شور و شین اند،کنار زینبین اند
در آن خیمه ی ویران،به ذکر یا حسین اند
مصیبت وا مصیبت۲
فتاده جسم اکبر،تن صد پاره پیکر
به روی خاک صحرا،همه تن های بی سر
مصیبت وا مصیبت۲
در این لحظه ی حساس،رسد عطر و بوی یاس
کنار نهر علقم،فتاده دست عباس
مصیبت وا مصیبت۲
اسیر ظلم و کینه،شده ماه مدینه
به همراه رقیه،کند گریه سکینه
مصیبت وا مصیبت۲
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_ببینید_ببینید_گلم_رنگ_ندارد
#شام_غریبان
👇
.
#سرود_پایانی #امام_زمان عجّلاللّه تعالی فرجه الشریف و ماهِمحرّم
سبک دنیا بدون این جَوُونا....
اَیْنَ مُعِزُّ الاولیا
این شبا بیشتر دلِ ما
میتپه در هوایِ تو
منتقمِ کربوبلا
فاطمه پایِ روضهها میزنه ناله
منتقمِ حرم بیا یا اباصالح
الحمدللّه
خیره به این کتیبههام
میباره اَبرایِ چشام الحمدللّه الحمدللّه
الحمدللّه
که چشم به راه فرج وُ .....
سینهزنِ کربوبلام الحمدللّه الحمدللّه
عجّل لِولیکَ الفرج /۳/ اَللّه یا اَللّه
مَتیٰ تَراٰناٰ وَ نَرئٰک
یابنَالحسن روحی فِداک
پیر وُ جَوُون و کودکیم
همه به عشقت سینهچاک
دهه نودیا سرودِ یاری خوندن
دنیا رو پایِ عَلمِ ولا کِشوندن
الحمدللّه
در لشکرِ فرماندهایم
سربازِ رهبر ماندهایم الحمدللّه الحمدللّه
الحمدللّه چشمانتظارِ جمعهیِ ....
لبخندِ مادر ماندهایم الحمدللّه الحمدللّه
عجّل لِولیکَ الفرج /۳/ اَللّه یا اَللّه
خداروشکر تو سینهیِ .....
بچّههامون حبّ ُو ولاست
دخترم از گریهکنا
پسرم از سینهزناست
شکرِ خدا فرزندِ من تو این مسیره
بچّهای که گریهکنه خِیرِ کثیره
الحمدللّه
بچّهَم به فکرِ هیأته
این بچّه کلاً برْکته الحمدللّه الحمدللّه
الحمدللّه
دَغدغهیِ یارُو داره
نذریِ دین وُ نهضته الحمدللّه الحمدللّه
عجّل لِولیکَ الفرج /۳/ اَللّه یا اَللّه
#شور #نوحه_همخوانی #محرم #جمع_خوانی #امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف
#حسین_ایمانی
.👇
4_5888565974323434244.mp3
4.38M
اَیْنَ مُعِزُّ الاولیا
این شبا بیشتر دلِ ما
.
#حضرت_علی_اصغر
#زمزمه
بند اول
تو ساقهی یاس جوونی
رودست بابا غرق خونی
دیگه کنارم نمی مونی ؟
مادر
چه طوری رفتنتو باور کنم
مادر
لب خشکتو با گریه تر کنم
ای وای ای وای
مادر
استخون تو گلوت دیده می شه
مادر
گهواره ات به زودی دزدیده میشه
ای وای ای وای
بند دوم
گرفتنت چه جوری از شیر
بابات شد از غصهی تو پیر
قبرتو میکنه با شمشیر
مادر
خونو از رو صورتت پاک می کنم
مادر
قلبمو کنار تو خاک می کنم
ای وای ای وای
لالا
لالا لا لا ای گل نخورده آب
لالا
تو مزارت دیگه آسوده بخواب
ای وای ای وای
بند سوم
آتیش زدن قلب حرم رو
کشتن امید آخرم رو
بیرون کشیدن پسرم رو
ای وای
سرتو دارن به غارت می برن
ای وای
مادرت رو به اسارت می برن
ای وای ای وای
ای وای
روبه روی سرت از هوش می رم
ای وای
سرت از نیزه بیافته می میرم
ای وای ای وای
#سعیده_کرمانی
#شب_هفتم_محرم
.👇
.
#شور
#حضرت_علی_اصغر
#حضرت_رقیه
#شام
سر غارت حرم دعوا شد ای وای ای وای ای وای
پشت خیمه ها چرا غوغا شد ..........
نیزها رو تو زمین کوبیدن .........
سر شیرخواره تو پیدا شد .........
ای وای از رباب سهم اصغرش نشد یه قطره آب
ای وای از رباب حرمله دور و برش میخوره تاب
ای وای از رباب به علی میگفت رو نیزه بخواب
ببخش اگه که تشنه موندی ببخش اگه که شیر نداشتم
نشد گلم پیشم بمونی خیلی برات آرزو داشتم ...
ای وای اقام اقام اقام
روضه شام بلا دشواره ای وای ای وای ای وای
کار عده ای فقط آزاره ای وای ای وای ای وای
یکی نیس بگه به این نامردا ...........
جای زینب مگه تو بازاره ای وای ای وای ای وای
دق کرد خواهرت روزگار زینبت شده سیاه
دق کرد خواهرت با کتک خوردن طفل بی پناه
دق کرد خواهرت وقتی مادرت رسید تو قتلگاه
ببخش اگه پیشت نبودم ببخش اگه که دیر رسیدم
میبینی حال مادرت رو که با یه قامت خمیدم
ای وای اقام اقام اقام
دختری که پره از احساسه ای وای ای وای ای وای
غصه دار روضه هاش عباسه ...............
معلومه چی به سرت آوردن ..............
وقتی دخترت تو رو نشناسه ..............
حق داشت جون بده وقتی تو خرابه اومد سر تو
حق داشت جون بده دست زجره چرا انگشتر تو
حق داشت جون بده دردل میکرد با حنجر تو ..
ببخش اگه معجرو بردن بابا دیگه چاره ندارم
نمیشنوه گوشام بابایی ببخش که گوشواره ندارم
ای وای اقام اقام اقام
#حسین_فتحی✍
.👇
.
#زمزمه
#حضرت_علی_اصغر
در تب و تابی
چه جور لالایی بخونم یه کم بخوابی
توو مشک سقا هم دیگه نمونده آبی
در تب و تابی
هنوز لبات یه مادرم به من نگفته
چرا باید رو این لبا ترک بیفته
ببخش که شیر ندادمت چند روزه مادر
زبون نچرخون که لبات (میسوزه مادر) ۳
لالا لالایی
کوچکترین فداییِ این خیمههایی
میخوای بری میدون روی دوش بابایی
لالا لالایی
رو دوش بابا که میری چشماتو واکن
برای بار آخری منو نگا کن
با گریههات رجز بخون میون لشکر
صدای هلهله اومد ... (نترسی مادر) ۳
حیرونه بابات
مگه چه جوری زدنت؟ دلخونه بابات
چرا هنوزم وسطه میدونه بابات؟
حیرونه بابات
اینا که کینهشونو از «غدیر» گرفتن
بچه مو توو شش ماهگی از شیر گرفتن
خیر نبینه حرمله به بابات میخنده
با چی زده بچهم سرش به (مویی بنده) ۳
#عبدالله_باقری ✍
#شب_هفتم_محرم
👇
.
#روز_دهم_محرم
#شور
#عاشورا_شور
غروب جمعه بعد عاشورا دلگیر شد
دنیا دلگیر شد
همین که شمر سر و برید زهرا دلگیر شد
دنیا دلگیر شد
کوتاه نیومد
گفتم باهات راه بیاد راه نیومد
بی چشم و رو بود
اونی که با خواهرت روبرو بود
من تاب ندارم
تو تشنته من ولی آب ندارم
مادر نداری
خواهر بمیره برات سر نداری
میگن یکی برات یه کاسه آب آورده
ای نیزه خورده
خودت بگو کی پیرهن کهنت رو برده
ای نیزه خورده
وقت نمازه
این مرکبا رو زدن نعل تازه
دیره حسینم
داره سنان خیمه میره حسینم
کج میبریدن
حلقوم تو رج به رج میبریدن
خواهر بمیره
از کی سره زخمیتو پس بگیره؟
خودم دیدم تو قتلگاه رفتی گیرکردی
خیلی دیر کردی
تو رفتی خواهرت رو با غصه ت پیر کردی
خیلی دیر کردی
قدم خمیده
کی نامرتب رگاتو بریده
آزار میبینیم
از تشنگی مقتل و تار میبینم
اوضات بهم ریخت
شمر دست تو موت کرد و موهات بهم ریخت
ای هستِ خواهر
رفت از کناره تو دست بسته خواهر
#محمدصادق_باقی_زاده✍
#عاشورا
👇
.
#شور
#روز_دهم_محرم
#عاشورا
#گودال
#قتلگاه
آه نکش
صورت رو خاکا ای ماه نکش
پا رو خاک قتلگاه نکش
بی قرار
چشماتو کم کم رو هم نزار
سنگین شد سینه ات طاقت بیار
(( آه حسین
مظلوم اباعبدالله حسین ))
جان من
این قَدَر ای پاره پاره تن
زیر خنجر دست و پا نزن
خون ببار
با پهلوت چه کرده نیزه دار
یک برگِ گل کجا ده سوار
زیر و رو
شدی با ضربه های عدو
بریده از قفا شد گلو
غرق خون
گودال از خونت شد لاله گون
مادر برات گرفته زبون
ناگهان
نیزه خوردی از دست سنان
نگاهت به حرم نگران
پر زدی
آتیش به قلب خواهر زدی
از اسب افتادی پرپر زدی
الامان
محرم من ای آرام جان
موندم در بین نامحرمان
آه حسین
مظلوم اباعبدالله حسین
#میثم_مومنی_نژاد✍
.👇
.
#شور
#قتلگاه_شور
#عاشورا_شور
پیکرت تو قتلگاه - غرق خونه ، روی زمین
وایِ من که نیزه ها - میرن بالا ، میان پایین
خونیه حسین سرتاپات
ای فدای اشکِ چشمات
رو زمین صحرا نیست جات ، واویلا واویلا واویلا
واویلا واویلا واویلا
جون دادم تا پا گذاشت - رو سینه ی ، مُطَهرت
کهنه خنجر و میزد - وحشیانه ، به حنجرت
نیزه با تنت درگیره
خواهرت داره می میره
مونده به تن تو خیره ، واویلا واویلا واویلا
واویلا واویلا واویلا
هرکی میرسه بهت - ساده ازت ، نمیگذره
زخمای رو پیکرت - با یه لشکر ، برابره!
زیر دست و پا قرآنه
دشمنت مگه انسانه
کُشتنت چه بی رحمانه ، واویلا واویلا واویلا
واویلا واویلا واویلا
#بهمن_عظیمی✍
#روز_دهم_محرم
👇