eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
8.8هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
1_2608118617.mp3
2.61M
بسم رب الشهدا (تقدیم به مادران شهدا) کوچه به کوچه دنبالت دنیا رو گشتم پسرم اگه بیای نمیشناسیم سفید شده موی سرم نمیدونم شاید منم تو رو ببینم نشناسم خداکنه سالم بیای من روی بچه م حساسم درست ندیدمت مادر رفتی با اون سن کمت خداکنه تا زنده ام یه بار دیگه ببینمت برای هر مادری عذابه بی خبری ➖➖➖➖ بند دوم دیگه چشام نمیبینه تو رو تماشا بکنم دیگه پاهام جون نداره بیام درو وا بکنم در و برات وا میذارم یه وقت نیایی برگردی همه ش به این فک میکنم شب و کجاها سر کردی آخه منم یه مادرم غم بریده امونمو کاش لااقل پس بیارن جنازه ی جوونمو برای هر مادری عذابه بی خبری ➖➖➖ بند سوم نمیدونم شاید تو هم شهید گمنام باشی شاید خدا خواسته که تو امید فردام باشی نه!پسرم زبونم لال ایشالا بر میگردی کاش این دفعه با خنده هات چشامو تر میکردی غمت نذاشت دقیقه هام بی حساب و کتاب بره فکر و خیال نمیذاره شبا چشام به خواب بره برای هر مادری عذابه بی خبری ➖➖➖ بندچهارم شاید تو هم مثه عباس دستاتو دادی واسه دین کاشکی منم صبور بشم درست مثه ام البنین تو اون روزای بی کسی که یار و مرهمی نداشت با اون همه داغی که دید بجز حسین غمی نداشت تموم زندگیشو داد ام البنین واس علی هرچی پسر تو عالمه فدای عباس علی همه زنای زمین فدای ام البنین ✍شعر و نغمه: شرمنده_ایم
. همدست شد مسمار با دیوار ، با در در بین دود و شعله گیر افتاد ، مادر حال و هوای خانه یکباره عوض شد افتاد روی مادر ما بی هوا در باید بسوزد در هوای شمع اما... این بار سوزانده پر پروانه را در در پیشِ رو زهرا نبود ؟ ای بی حیا میخ در پشت سر زهرا نبود ؟ ای بی حیا در از آن زمان که مادر ما را زمین زد ما بچه های فاطمه قهریم با در از پا درآوردند آخر مرتضی را دیوار، آتش، کوچه و همسایه ها، در مسمار شد سر نیزه و تیر سه شعبه در کربلا باقی چوبش شد عصا در در کربلا زینب گلی گم کرده بود و می گشت در گودال دنبال برادر شعر از گروه""
. وقتی نبود صحبت ما بود صحبتش وقتی نبود خلقت ما بود خلقتش عالم به درک کنه مقامش نمی رسد نائل به درک فضه بیاید نهایتش چادر نماز فاطمه شأنش نبوت است شأنی که برتر است ز نوح و نبوتش آن از نجابتش که گرفته ز کور رو رفته به جنگ چل نفر این از شجاعتش خانه به خانه منّت انصار را كشيد مانند کوه پشت علی بود غیرتش از سیلیِ به صورت زهرا گذر نکرد محشر درست كرد خداوند بابتش ماندم چگونه بر در خانه لگد زدند جبريل با اجازه می آمد به خدمتش تا گفت: ذابَ لَحمی عَلی... صِرتُ کَالخیال حال علی خراب شد از شرح حالتش تا دست او شکست غرور علی شکست کم میرود به خانه علی از خجالتش زهرا سپرد تشنه نماند لب حسين مانند چوب، خشک شد آخر وصيتش با بازوی شکسته ی خود دوخت پیروهن اما به دست شمر هدر رفت زحمتش شعر از گروه""
. من بچه ی این خانه ام و، بابا... تو من‌ نوکر لاابالی و آقا تو گفتند چه داری و تو را داد زدم هم آخرتم شدی و هم دنیا تو خاک تو شوم خاک همه پنج تنم زهرا تو، حسن تو، حیدر و طاها تو دنبال تو و کار تو باشم امروز دنبال من و کار منی فردا تو دیدی که به بی محلی ات حساسم بدجور گرفتی از دل من آتو جا مانده ام و جواب این دل با من جا مانده ام و جواب مردم با تو روزی کمِ کم سه مرتبه با فطرس ای شاه در ارتباط هستم با تو مهمان خصوصی ات شب جمعه خداست من معتقدم که لا اله الا تو بعد از علی اصغرت تکاندی دامن دادی همه ی هستی خود یکجا تو خون از همه جای کربلا می آمد وقتی که شدی مقطع الاعضا تو احراز هویت امامی اینطور با نعل معما نشده الا تو شعر از گروه""
. دم میدم موقع سینه زنیه روضه ی فاطمه ناگفتنیه بچه ها بلند بلند گریه کنید به خدا مادرمون رفتنیه مرد میدونیم ولی گریه کنیم همه بی معطلی گریه کنیم بیشتر از فاطمه این روزا باید به حال و روز علی گریه کنیم مردم مدینه اکثرا بدن دست رد به سینه ی علی زدن بسکه بُردن علی دیدنی بود خیلیا برا تماشا اومدن من خودم فدای اشک چشماتون خدا پشت و پناه مادراتون بچه سیدا منو حلال کنین روضه ناموسی میخونم براتون اومدن به هر دلیلی بزنن گل یاسو رنگ نیلی بزنن فکرشو بکن چهل تا بی حیا توو کوچه زنت رو سیلی بزنن تو برو بیا میزد فاطمه رو خیلی بی هوا میزد فاطمه رو علی حق داره بمیره به خدا یه غلام سیاه میزد فاطمه رو خیلی بی عاطفه هستن به خدا راهشو توو کوچه بستن به خدا توی لفافه میگم غیرتیا بار شیشه شو شکستن به خدا علیرضا خاکساری✍ . .
. امیرالمومنین این شهرِ بی‌وفا به علی مَرحمت نداشت این داغدیده را نظرِ تسلیت نداشت ای روزگار! قبل جسارت به فاطمه قُنفذ در این حکومت غاصب سِمَت نداشت* دیوار‌های سنگی کوچه که جای خود دیوار خانه نیز به من معرفت نداشت عالَم کنار من همه در امنیت ولی زهرا درون خانه‌ی من امنیت نداشت مسمار، در مقابل و دیوار پشتِ سر راهِ نجات، همسرم از هر جهت نداشت یک‌بار هم برای شفایش دعا نکرد او بعد کوچه آرزوی عافیت نداشت او را نبی به دست گرفت و به عرش بُرد زیرا برای دفن، زمین ظرفیت نداشت ✍ *خلیفه دوم در زمان خلافتش، قُنفذ بن عُمير بن جُدعان تيمي را به عنوان کارگزار و والی مکه قرار داد. 📚انساب الاشراف بلاذری، ج ١٠، ص١۵۵ .
. گریه های مخفیانه غسل و تشییع شبانه یك مزار بی نشانه آتشم زد آتشم زد مانده ام با چشم گریان میكشم آه از دل و جان رفتی و شام غریبان آتشم زد آتشم زد میگذارم وقت غسل پیكر تو سر به دیوار تازه فهمیدم چه كرده وای من با سینه مسمار ""تا حالا خود مولا همه رو آروم میكرد،می فرمود آروم تر گریه كنید،نذارید دشمن شاد شیم،مادرتون راضی نیست،اسما میگه یه وقت دیدم خود آقا سر به دیوار گذاشته،بلند بلند ناله میزنه"" میگذارم وقت غسل پیكر تو سر به دیوار تازه فهمیدم چه كرده وای من با سینه مسمار تازه دیدم زخم پهلو تازه دیدم خون بازو سادات مثل من زهرا شكست در این مدینه حرمتت ای داد بی داد بشكند دستی كه زد سیلی به روی صورتت ای داد بی داد الوداع ای فاطمه جان كن حلالم فاطمه جان بر دل من داغ جانكاه مثل گل عمر تو كوتاه چیده ام رویت لحد آه داد بی داد، داد بی داد وای من از جان بر لب بعد تو دیگر از امشب خانه دارم گشته زینب داد بی داد، داد بی داد مانده ام بالای قبر تو چرا من زنده هستم از پیمبر با امانت داریم شرمنده هستم روی زخم دل نمك خورد پیش من زهرا كتك خورد عالمی حیران شده از صبر من از صبر تو ای داد بی داد عده ای فردا روند دنبال نبش قبر تو ای داد بی داد ...... .
. به رغم هجر تو شد عمر من تمام آقا گدای اول صبح آمده... سلام آقا صِدام کردی و خود را زدم به نشنیدن! نگشته ام سحری با تو همکلام آقا غریبه ها همه با سنگ، می زنند مرا رهام کن! که بد افتاده ام به دام آقا نبوده حرفی از ارباب رعیتی اما نداشت نوکر تو ذره ای مرام آقا اگرچه من نمکم را هم از شما دارم ولی تو خیر ندیدی از این غلام آقا سزای بچهء بد می رسد به بابایش شدی بخاطر من، تو بی احترام آقا همیشه نان حلال، اشک، روزیم کرده مرا بگیر ز هر لقمهء حرام آقا به سمت کرببلا که تو زائرش هستی سلام می کنم از روی پشت بام آقا فدای مادر پهلو شکستهء تو شوم که درد می کشد این روزها مدام آقا چهل نفر که علی را نشانه می رفتند... لگد زدند به صدیقه هر کدام آقا خدا کند که کسی پشت میخ در نرود اگر که رفت، نمی آورد دوام آقا ✍ .
خون گریه میکنم - بر سینه میزنم آخه مادرمو زدن نامحرم میزد و - باز محکم میزد و سایه ی سرمو زدن تا در افتاد/ سر افتاد/ با یه دست بر کمر افتاد پرپر افتاد / پر افتاد / مادرم خونجگر افتاد (واااااااای) یک مادر یه طرف - یک لشگر یه طرف لگد اومد و بعد یه آه خم شد یاس جوون - پر زد تا آسمون کودکش ولی بیگناه باز هتاکی/ غمناکی / مادرم سر تا پا خاکی معجر سوخته/در سوخته/صورت و موی سر سوخته (وااااااااای) بازو، تازیونه - پهلو، تازیونه رو زمین افتاد به رو آه از روی کبود - خون جاری شده بود امون از سیلی عدو چادر پاره /چشم، تاره/ رو زمین ریخته گوشواره نور در بنده/ شرمنده / دشمنش داره میخنده 📌محمدرضا زاد سرور
خون گریه میکنم - بر سینه میزنم آخه مادرمو زدن نامحرم میزد و - باز محکم میزد و سایه ی سرمو زدن تا در افتاد/ سر افتاد/ با یه دست بر کمر افتاد پرپر افتاد / پر افتاد / مادرم خونجگر افتاد (واااااااای) یک مادر یه طرف - یک لشگر یه طرف لگد اومد و بعد یه آه خم شد یاس جوون - پر زد تا آسمون کودکش ولی بیگناه باز هتاکی/ غمناکی / مادرم سر تا پا خاکی معجر سوخته/در سوخته/صورت و موی سر سوخته (وااااااااای) بازو، تازیونه - پهلو، تازیونه رو زمین افتاد به رو آه از روی کبود - خون جاری شده بود امون از سیلی عدو چادر پاره /چشم، تاره/ رو زمین ریخته گوشواره نور در بنده/ شرمنده / دشمنش داره میخنده 📌محمدرضا زاد سرور
Morteza Bab Baz Azaye.mp3
1M
باز عزای گل حیدره روضه خون روضه هاش از دره وقتی که روزه مادره گریه کردن مال حیدره ای سادات می بخشید که روضه سنگینه چشمای مادرم دیگه تار میبینه لال بشه روضه خونت یا زهرا که شکست استخونت یا زهرا آه یازهرا یازهرا
‍ ‍. 🎤 روضه سر بسته تر بهتره گریه پیوسته تر بهتره وقتی که روضه دختره روضه خون خسته تر بهتره ای سادات می بخشید که روضه سنگینه چشمای سه ساله دیگه تار میبینه لال بشه روضه خون رقیه سیلی برده امون رقیه یا رقیه ** روضه خون گفت و من زار زدم هی سرم رو به دیوار زدم یاد بی بی خودم رو توی روضه کوچه بازار زدم ای سادات می بخشید که روضه مکشوفه خاکستر میریختن رو سرش تو کوفه لال بشه روضه خون رقیه داره لکنت زبون رقیه یا رقیه ** روضه خون عمه قافله روضه هم روضه فاصله وای اگه دختری نیمه شب گم شه با پای پر ابله ای سادات می بخشید که این روضه داغه افتاده سه ساله با سر از رو ناقه لال بشه روضه خون رقیه مرده با تازیونه رقیه یا رقیه 👇
Mirdamad-Shab3MoharramChizar1395[02].mp3
7.17M
🎙 با نوای حاج سید مهدی میرداماد 🔊ویژه روضه سر بسته تر بهتره گریه پیوسته تر بهتره وقتی که روضه دختره روضه خوان خسته تر بهتره
مداحی آنلاین - نماهنگ روضه مادر - مرتضی باب.mp3
4.73M
🔳 🌴باز عزای گل حیدرِ 🌴روضه‌خون روضه‌هاش از درِ 🎙 باز عزای گل حیدره روضه خون روضه هاش از دره وقتی که روزه مادره گریه کردن مال حیدره ای سادات می بخشید که روضه سنگینه چشمای مادرم دیگه تار میبینه لال بشه روضه خونت یا زهرا که شکست استخونت یا زهرا آه یازهرا یازهرا روضه رفت کوچه من زار زدم هی سرم رو به دیوار زدم یادِ بی بی خودم رو توی روضه ی کوچه بسیار زدم ای سادات میبخشید که روضه غم داره چشمای مادرم بارون غم داره لال بشه روضه خونت یا زهرا که شکست استخونت یا زهرا سیلی برده امونت یا زهرا آه یازهرا یازهرا
✨💫✨💫✨💫 💫✨💫✨💫 ✨💫✨💫 💫✨💫 ✨💫 💫 سبک: برای: ارواحنافداه به قلم: (منتظر) مشهد متن: منتظر |شعر و سبک مداحی 💫✨💫✨💫✨ بند 1 منتظر نشستمو منتظرت میشینم حتی اینکه انتظار یه عمری هم طول بکشه گریه میکنم برا غربت تو حتی اگه چشام از کاسه دراد اشک چشام خونی بشه عکسهای قبلمو دیدم_ شکسته تر شدم چقد اصلا ببین بدم میاد_ منی که از خودم چقد بیا~ یابن الحسن بازم شب جمعه رسید گمونم بازم نرسی امام زمان بی تو~ تاریکه این آسمون دنیای ما ظهورتو نشون بده به این جهان (صل الله علیک یا ابا صالح المهدی) 💫✨💫✨💫✨ بند 2 مبتلا شدم به وابستگی از شخص شما واسه اینکه خودتو ازم نگیری چه کنم؟ از همون بچگیام قلب من افتاده به دام دل من اسیرته با این اسیری چه کنم؟ دفتر شعرمو ببین_ گلایه کمتر اومده خودمونیم امام زمان_ صبر منم سر اومده دلم~ وابستته همیشه توی ساعته دوازده شب به شما سلام میدم آقا~ دلتنگتم بارها و بارها شده که با همین شعرها به شما پیام میدم (صل الله علیک یا ابا صالح المهدی) 💫✨💫✨💫✨
Shahadat_Hazrat-Zahra_Karami_1401 (3).mp3
24.06M
🏴السَّلام عَلیکِ أیَّتُها الصِّدیقَةُ الشَّهیده 🔊ای روزگار ،قبل جسارت به فاطمه قنفذ در این حکومت غاصب سمت نداشت عالم کنار من همه در امنیت ولی زهرا میان خانه من امنیت نداشت مسمار در مقابلُ دیوار پشتِ سر راهِ نجات ، همسرم از هر جهت نداشت ◼️ ذکر توسل توسل به حضرت زهرا و حضرت سلام الله علیهما 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. (سلام الله علیها) حاج علی کرمی: من و تو که هستیم یک جفت یکتا دو ابر و دو باران دو رود و دو دریا من و تو که هستیم یک روح واحد ولی در دو قالب دو جسم مجزا من و تو دو گنجیم معلوم و مستور نهانیم در فرش و از عرش پیدا دو مضمون بکریم در دفتر حسن دو مصراع یک بیت یک بیت زیبا دو شور آفرینیم دو خواب شیرین دو تا آرزوییم در قلب رؤیا منم آنکه روحش دمیده به آدم تویی آن که نورش رسیده به حوا منم زینت آسمان آفرینش تویی زینت من دنی فتدلی به شآن من و توست و یطعمون الطعام علی حبه تا اسیرا من و تو که در شآنمان یعسرون سحرگاه نازل شد از عرش اعلی دو چشمه دو تا چشم خورشید پرور دو آیینه در روبروی هم تو را سنگ های مدینه شکستند مرا خرد کردست سنگ تماشا ولی تو اگرچه سراپا شکسته شکستی غرور خیالی شان را خودت را به سختی کمی جمع کردی به پا خواستی و زدی دل به دریا که هان این منم آینه گرچه خردم ولی خم به ابرو نمی آورم تا نگویید مولای زهرا غریب است که من مثل کوه ایستادم سر پا تو را می زدند و به این قوم گفتی علی هست حق و علی هست مولا تو در پای حرفت چنان مرد ماندی حمایت نمودی از این مرد تنها ** تو نباشي پيش ِ من اينها زمينم ميزنند اي علمدار ِ مدينه پايِ اين پرچم بمان رفته رفته كار ِ من دارد به خواهش ميكشد التماست ميكنم چیزی نمیخواهم بمان ** بانوی من خانه را آوار کردن خوب نیست بهر رفتن این همه اصرار کردن خوب نیست چشم ضربه خورده را بیدار کردن خوب نیست با تن درهم شکسته کار کردن خوب نیست کار کردی فضه را بی تاب کردی فاطمه تو مرا هم از خجالت آب کردی فاطمه ** شمع خونوادمون سوسو نزن ما که هستیم، خونه رو جارو نزن شونه ی موهای زینب پای من دیگه به دست شکسته رو نزن اومدم پیشت که شرحِ حال کنم اومدم اینو ازت سوال کنم پایِ من جوونیتو دادی، حالا دیگه من چی رو باید حلال کنم تو بین شعله نشستی،علی حلال کند؟.. https://eitaa.com/emame3vom/87020 .👇
Shahadat_Hazrzat-Zahra_Karami_1402_a.mp3
16.25M
🏴السَّلام عَلیک أیَّتُها الصِّدیقَةُ الشَّهیده آجرک الله یا صاحب الزمان... 🔊کار کردی فضه را بی تاب کردی فاطمه تو مرا هم از خجالت آب کردی فاطمه ... ◾️ الله علیها 🎤
4_5800893498399919963.mp3
5.62M
کاش یک خواب پریشون بود نه یک گزارش از دل تاریخ کاش تو مقتل نبود حرفی از آتیش از کوچه از میخ آتیش مدینه خیمه رو سوزوند کوچه ‌ی مدینه اومد قتلگاه میخ در شد نیزه های کربلا مقتله یا شرح تصویریِ آه آه اسم خداست به زبون دلای شکسته آه ذکریه که به لب اهل حرم نشسته آه عزیزالله چی بود تو سینه ی قاتل قلبی که سنگی تره از آهن حتی خنجر حیا می‌کرد تا سر تو جدا کنه از تن وای از آبروی رفته‌‌ی بشر داد از نامردی تو میدون جنگ باید جون داد از غصه وقتی که خون گریه می‌کنه از داغ تو سنگ آه یعنی نفس میگه توی سینه ها اسیرم آه می‌کشم و آرزوم اینه که برات بمیرم آه عزیز الله آه از زینب که می دوید دنبال قاتل تا حسین آه از زینب که‌ می‌برید دل از زندگی باحسین قاتل می‌‌نشست و زینب نشست پیش مادرش کنار قتلگاه کی میدونس حال پر از تلاطم حنجره ‌های زخمیو به غیر آه آه سر و شکست مثه قلب بی قرار خواهر آه سرو برید بی حیا پیش چشای مادر آه عزیز الله
. کسی که بی تو سر صحبت جهانش نیست  چگونه صبر و تحمل کند؟ توانش نیست   بسوز هجر تو سوگند، ای امید بشر             دل از فراق تو جسمی بود که جانش نیست   اسیر عشق تو این غم کجا برد که دلش                   محیط غم بود و طاقت بیانش نیست   نه التفات به طوبی کند، نه میل بهشت       که بی حضور تو حاجت به این و آنش نیست   کسی که روی تو را دید یک نظر چون خضر     چگونه آرزوی عمر جاودانش نیست؟   کسی که درک کند فیض با تو بودن را           بحق حق که عنایت به دیگرانش نیست   بهار زندگیم در خزان نشست، بیا    بهار نیست به باغی که باغبانش نیست   کنار تربت زهرا تو گریه کن، که کسی           بجز تو باخبر از قبر بی نشانش نیست   بیا و پرده ز راز شهادتش بردار         پسر که بی خبر از مادر جوانش نیست   بجز ولای تو ای ماه هاشمی طلعت  « شفق » ستاره به هر هفت آسمانش نیست