eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. علیه السلام ای غریبِ شهر یثرب صادقِ آل پیمبر ای امامِ مهربانی... وارثِ زهرایِ اَطهر غربتت بی انتها آقا جان به عشقت مبتلا آقا کُشته ی زهرِ جفا آقا جان فدایت، در عزایت، مبتلایت، هر عاشق یابن زهرا، یابن زهرا، یابن زهرا، یا صادق... (مظلوم.. یا امامِ صادق) تو رئیس مذهبی و.. ما مریدِ مذهب تو ای هزاران دانش آموز آمده در مکتب تو مظهر لطف و کرم هستی صاحب لوح و قلم هستی کوه درد و کوه غم هستی از کلامت، ذکر و نامت، این غلامت، شد لایق یابن زهرا، یابن زهرا، یابن زهرا، یا صادق... (مظلوم.. یا امامِ صادق) زهر دشمن شد به جسمت.. کاری ای آقای خوبان بین حجره، نزدِ کاظم.. داده ای تو جان به جانان در مدینه غصه ها خوردی مثل حیدر ارثِ غم بُردی دست تو شد بسته، آزُردی مثل حیدر، بودی مضطر، یادِ مادر، از سابق یابن زهرا، یابن زهرا، یابن زهرا، یا صادق... (مظلوم.. یا امامِ صادق) .👇👇
. (ع) ای تَجَلیِّ خدا اِبن علیِّ مرتضی سایه ی روی سَرم سلطان علی موسَی الرّضا گرچه باشه پُر آلایش باتو داره دل آسایش پیش تو دارم آرامش السلطان السلطان السلطان السلطان السلطان السلطان (یارضا یارضا یارضا) رزق هفتا آسمون می‌رسه از مُضیف تو مهربون و باصفان خادمای شریف تو مرز کُفر و ایمان هستی آبروی قرآن هستی پادشاه ایران هستی السلطان السلطان السلطان السلطان السلطان السلطان (یارضا یارضا یارضا) آسمونِ زندگی... باتو غرق ستاره هاست نونِ توی سفرَه مَم از الطاف امام رضاست نیم نگاهی کن بیچارم خیلی خیلی دوسِت دارم هرچی دارم از تو دارم السلطان السلطان السلطان السلطان السلطان السلطان (یارضا یارضا یارضا) .👇
. (ع) تازمانی که می‌باره رحمتت شبیه بارون گِرِه کوری نمی‌مونه دیگه توو زندگی مون گرچه ناراحت و خسته از جفای روزگاریم تا امام رضا رو داریم بخدا غمی نداریم اومد اِسمِت - دوباره این دلم هوایی شد دوباره مشهدُ الرِّضایی شد دوباره پَر زد از توو سینه فدای اون - کبوترای حَرمِت آقا قربونِ لطف و کرمت آقا نداری توو جهان قرینه علی سیرت حسینی خو مدد یا ضامن آهو رضاجانم پنجره فولاد تو دارالشّفای عالمینه از سخای بی حسابت کُلِّ ایران زیرِ دِینه رأفت و موهِبَتت وِردِ زبونِ خاص و عامه اون که در جوارِتِه همیشه اَیّامِش به کامه تو هستی که - مسیحِ خِطّه ی خراسانی چقد برازندته سلطانی مُرده به اذنِت زنده میشه الهی که - کم نشه سایَت از سرِ ایران اون که نشه گدای تو سلطان یقین یه روز شرمنده میشه زدم در محضرت زانو مدد یا ضامن آهو رضا جانم رعیت و حلقه به گوش پادشاه مُلکِ طوسم خاک پای زائرای حضرت شَمسُ الشُّموسَم جیره و مَواجبم رسیده دائم از مُضیفِت یامُعینَ‌الْضُعَفا رحمی به این عبدِ ضعیفت مث هربار - بازم نگاه به نوکری کردی همیشه ذره پروری کردی هیچ وقت نکردی نااُمیدم آقاجانم - بازم گِرِه از کار دل واکُن برات کربلامو امضا کن دیگه از این دنیا بُریدم بحق خونِ رو پهلو مدد یا ضامن آهو رضا جانم بهمن عظیمی ✍ .👇
. (س) بیاید بریم باهم ، توو غم بشیم سهیم بریم عیادتِ ، یه دخترِ یتیم -------- کنارِ یه دخترِ تنها توو ، ویرونه دخترِ یتیمی که دلخونه دلش از غصه چه بی سامونه ، گریونه وای حسین حسین جان یه گوشه ای بغل ، گرفته زانوشُ و یه ضربه ی لگد ، شکسته پهلوشُ و ---------- زخمی و کبوده زیرِ چشماش ، دست و پاش خونیه لَبِش شبیه باباش بمیرم برای این خانوم کاش ، از دَرداش وای حسین حسین جان با عمه هاش چشید ، طعمِ اسیریُ و شکسته ضربِ مُشت ، دندونِ شیریُ و ---------- بین راه از بسکه سیلی خورده ، پژمُرده ضربه ها سوی چِشاش و بُرده خودش و به زور تا شام آوُرده ، دلمُرده وای حسین حسین جان شَلّاق رو پیکرش ، نشسته مُستقیم زدن نداره که ، یه بچّه ی یتیم ---------- زدنش میون دشت و صحرا ، نامردا هرکجا که بُرده اسم بابا خمیده قَدِش شبیه زهرا ، واویلا وای حسین حسین جان ....................... بیاید بریم باهم ، یه سر به قتلگاه افتاده روی خاک ، یه شاهِ بی سپاه یه طرف یه خواهری سرگردون ، بی سامون یه طرف حسین و چشم گریون زیر دست و پای شمرِ ملعون ، غرق خون جان حسین ۳ حسین جان پیچیده توی دشت ، صدای مادرش می‌کوبه خنجر و ، به روی حنجرش زنده بودی که تو رو برگردوند ، با پاهاش ذره ذره کُشتنت این اوباش خواهرت میگه بمیرم من کاش ، ای داداش جان حسین ۳ حسین جان به فکر غارته ، هرکی که اومده هر نیزه ای یه زخم ، به پیکرت زده یه نفر نرفته دست خالی ، از گودال تُو رو کُشتنت چه بی استدلال تنِ بی سرت توی اون جنجال ، شد پامال جان حسین ۳ حسین جان بمیره نوکرت ، که حُرمتت شکست غرق به خون سرت ، رو نیزه ها نشست به چه جرمی زدنت یامغموم ، یامَهموم شدی از یه قطره آبم محروم بمیرم برات بُریده حلقوم ، یامظلوم جان حسین ۳ حسین جان ✍ بهمن عظیمی ........... رسیده کاروان ، بازم به کربلا میون دشت غم ، خیمه شده به پا یه طرف حبیب و عون و جعفر ، با اکبر یه طرف نَواده ی پیغمبر توی گهواره خوابیده اصغر ، یاحیدر <><><><><><><><><><> میون خیمه گاه ، با شور و اضطراب برای اصغرش ، دلواپسه رباب وای از اون روزی که میشه غوغا ، واویلا خون به پا میشه میون صحرا الامان از غروبِ عاشورا ، یازهرا <><><><><><><><><><> رقیه خنده رو ، توو آغوش عمو ایشالا که با زجر ، نمیشه  روبرو خواهری می‌سوزه از تاب و تب ، روز و شب ذکرِ یافاطمه داره برلب هی میگه یارَب و یارَب یارَب ، یازینب <><><><><><><><><><> الهی خواهرش ، نَمونه بی پناه خدا بخیر کنه ، گودال قتلگاه الهی که با دو چشمای تر ، بی لشکر نبینه تُو رُو توو مقتل خواهر نَبُرَن سر از قفا با خنجر ، وای مادر بهمن عظیمی ✍ ............... (ع) بیاید بریم باهم - یه سر به کوچه‌ها همونجایی که شد - امام حسن فدا هم نوا با مادری تنها و ، بی یاور که دلش خونه برای حیدر میگه مجتبی با آه و گریه ، وای مادر وای حسن ۳ حسن جان تداعی شد برام - بی کسیِ یه زن جلو چشِ پسر - یه مادر و زدن جلو چشمش سیلی زد با کینه ، اون نامرد غم بی کسی دلش رو خون کرد وای من از غم تنهایی و ، اوج درد وای حسن ۳ حسن جان دیگه از اون به بعد - دلش به خون نشست شکست دل حسن - گوشواره که شکست! بین کوچه ای پر از تنهاییُ ، و غربت شد نگاهش پُره اشک حسرت وقتی که روی زمین خورد مادر ، با صورت وای حسن ۳ حسن جان ✍بهمن عظیمی .👇
. دیدی که عاقبت ، از هم جدا شدیم دیدی آواره ی ، بیابونا شدیم هشتاد و چهار زن و بچه توو ، زنجیرن که دارن به زور ازینجا میرن اسیری سخته براشون داداش ، می‌میرن زینب و یه کاروان که خیلی ، پُر درده زینب و یه محملِ بی پرده زینبی که همسفر با قومی ، نامرده جان حسین ۳ حسین جان تو روی نیزه و ، منم پِیِ سرت عریان توو قتلگاه ، جسم مُطهرت بدن بی کفنت رو خاکِه ، ای بی سر بمیره برات ایشالا خواهر من میرم ولی کنار جسمت ، هست مادر به تنت بی احترامی کردن ، خَصمانه بدنت توو قتلگاه عریانه خواهرت تا به قیامت دیگه ، نالانه جان حسین ۳ حسین جان روزِ نبود تو ، روز زوال من ببین شدم هِلال ، آه ای هِلالِ من روی نیزه ها نشستی دیگه ، خونین لب قاریِ نيزه نشینِ زینب من باید ببینمت رو نیزه ، روز و شب سرت از رو نیزه ها بی اُفته ، می‌میرم ببینم که توو غُل و زنجیرم به زور تازیونه از پیشِ ، تو میرم جان حسین ۳ حسین جان ✍ ........................ بیاید بریم باهم یه سر به علقمه همونجا که پیچید صدای فاطمه افتاده برادری غرق خون ، روی خاک کرده شاه کربلا سینه چاک می‌رسه صدای آه و نالَه ش ، تا افلاک همه دارن به حسین می‌خندن ، توو میدون مگه خنده داره چشمِ گریون از پا افتاده کنارِ جسمی ، غرق خون عباس ۳ یاابالفضل نشسته رو تنش ، چهار هزار تا تیر دستِ بُریده ای ، حسین و کرده پیر شادی کردن تا علمدار افتاد ، نامردا می‌دونن دیگه حسین شد تنها خدا رحم کنه به عمّه زینب ، واویلا دیگه راهِ کُشتنش بعد از این ، همواره شده بی کس و نداره چاره وای بحال خواهری که میشه ، آواره عباس ۳ وای از دل حسین ، وای از دل رُباب عَلَم رو خاکه و ، سقّا نداره آب مادری توو خیمه ها از غصه ، شد مضطر تمومه کارِ علیِّ اصغر چشم به راهه دختری محزون با ، چشمِ تر خیسه چشمای حسین زهرا ، از این غم قامتش رو کرده این غصه خَم خیلی سخته واسه اهل خیمه ، این ماتم عباس ۳ یاابالفضل دل حسین شده ، از غم لبالبُ و خدا به خیر کنه ، فردای زینبُ و (ع) بیاید کنار هم ، یه کم صفا کنیم دل و رَوونه ی ، کرببلا کنیم کاش بیاد یه شب منم توو بارون ، غرق خون زیر قُبّه ی تو باشم مهمون ای به درد بی کسی هام درمون ، آقاجون یه شب جمعه منم کن دعوت ، بی علّت می‌کِشم از تو آقاجون منّت زیر پرچم تو دارم والله ، امنیّت ...............‌‌‌‌..........................‌‌‌‌........... خوش به سعادتش ، اونی که کربلاست میگن که زائره ، تو زائر خداست دستم و بگیر به جان زهرا ، مولانا از دَرِت رَدَم نکن ای آقا اربعین منم ببر با خوبات ، کربلا نزن آتیش به دل محزون و ، بی تابم جان مادرت حسین دریابم عبد درگاه توأم تا زندم ، اربابم ...............‌‌‌‌..........................‌‌‌‌........... فدای تو بشم ، ای بهترین رفیق چی میشه که منم ، بیام توو اون طریق الهی یه روزی قربون تو ، آقاشَم کاش منم یه روزی لایق باشم که شبیه قطره ای راهیِ ، دریاشم این روزا همش با فکر دوری ، درگیرم کاش همیشه باشی توو تقدیرم ای خدا من بی حسین زهرا ، می‌میرم ...............‌‌‌‌..........................‌‌‌‌........... تمام زندگیم ، یه جا فدای تو کی می‌رسم حسین ، به کربلای تو ای تموم هستی و اُمّیدم ، ای آقام نذار آخرش بمیرم ناکام! کاشکه زودتر بگذره تلخیِه ، این ایّام ندارم‌ طاقت این دوری و ، این هجران نظری کن یاقدیم الاحسان دست مو رها کنی می‌میرم ، آقاجان حسین آقاجان ۳ ای آقاجان بهمن عظیمی ✍ ........... . (ع) بیاید بریم باهم یه سر به شهر شام بریم توو کوچه هاش میون ازدحام اسیرِ دستِ یه مُشت نامردُ و ، اَلواته خانومی که عمّه ی ساداته سه روزه که پُشت دروازه ی ، ساعاته غمِ عالَم و میونِ قلبش ، حَل کردن خانومِ ما رو مُعَطَّل کردن پای بچه‌ها رو پُر زخم و تا ، وَل کردن ...............‌‌‌‌..........................‌‌‌‌........... گریه کنید فقط ، به حالِ شاه دین فدای غصه هات ، یا زین العابدین همه ی شهر و که آذین بستن ، رقصیدن دورِ سرهای به نی چرخیدن پیش زینب رقص شادی کردن ، خندیدن بد سوزوندن جگر زینب رو ، هر گونه از غمش دِلا چه بی سامونه غیرت اللهِ حسین رو نیزه ، گریونه ...............‌‌‌‌..........................‌‌‌‌........... به فکر غصه هات ، یک نفرم نبود امان از روضه ی ، محله ی یهود بمیرم برای تنهایی هات ، ای آقام تو رو با سنگ می‌زدن از رو بام بدجوری قلب تُ و سوزوندن توو ، شهر شام ناموس خدا رو دادن آزار ، اون اشرار خواهرِ عبّاس و چشم انظار؟! زن و بچه ی حسین و بُردن ، توو بازار ...............‌‌‌‌..........................‌‌‌‌........... . https://eitaa.com/emame3vom/96569 .👇
. بیاید بریم باهم یه سر به علقمه همونجا که پیچید صدای فاطمه افتاده برادری غرق خون ، روی خاک کرده شاه کربلا سینه چاک می‌رسه صدای آه و نالَه ش ، تا افلاک همه دارن به حسین می‌خندن ، توو میدون مگه خنده داره چشمِ گریون از پا افتاده کنارِ جسمی ، غرق خون عباس ۳ یاابالفضل نشسته رو تنش ، چهار هزار تا تیر دستِ بُریده ای ، حسین و کرده پیر شادی کردن تا علمدار افتاد ، نامردا می‌دونن دیگه حسین شد تنها خدا رحم کنه به عمّه زینب ، واویلا دیگه راهِ کُشتنش بعد از این ، همواره شده بی کس و نداره چاره وای بحال خواهری که میشه ، آواره عباس ۳ یاابالفضل وای از دل حسین ، وای از دل رُباب عَلَم رو خاکه و ، سقّا نداره آب مادری توو خیمه ها از غصه ، شد مضطر تمومه کارِ علیِّ اصغر چشم به راهه دختری محزون با ، چشمِ تر خیسه چشمای حسین زهرا ، از این غم قامتش رو کرده این غصه خَم خیلی سخته واسه اهل خیمه ، این ماتم عباس ۳ یاابالفضل دل حسین شده ، از غم لبالبُ و خدا به خیر کنه ، فردای زینبُ و اهل خیمه بی پناه و تنها ، بی یاور بی عمو میشَن همه تنهاتر مگه می‌گذَره سپاهِ دشمن ، از معجر همه ی اهل حرم گریونن ، واحزناه اسارت سخته براشون والله نداره زینب دیگه بعد از این ، تکیه گاه عباس ۳ یاابالفضل ................... . بیاید بریم باهم ، یه سر به قتلگاه همونجایی که شد ، خون حسین مُباح زنده بود هنوز که قتل و غارت ، شد آغاز پای دشمنا به خیمه شد باز شمر و خولی و سنان و اَخنَس ، هستن باز خواهری تو آتیش تنهایی ، می‌سوزه خواهری که غُربتش جانسوزه خواهری که پیر شده توو گودال ، یک روزه وای حسین ۳ حسین جان .................... بیاید بریم باهم ، یه سر به خیمه گاه بریم کنار یک ، خواهرِ بی پناه نداره نامردیِ این لشکر ، اندازه غارت خیمه شروع شد تازه توی نامردی دارن این لشکر ، آوازه همه شون ارازل و اوباشن ، نامَردا فکرِ پاداشی که دارن فردا کُشتن آقا رو برای مالِ ، این دنیا وای حسین ۳ حسین جان ................... آتیش که کاملا ، به چادُرا نشست میون خیمه ها ، ریختن یه عده مَست یکی فکرِ غارتِ خلخال و ، گوشواره دنبالِ یه دختر آواره که نداره دیگه راهِ چاره ، بی یاره دختری با گوشای زخمی و ، خون آلود تنها گیر کرده توو آتیش و دود هی می‌گه ای کاش عمو عباسم ، اینجا بود وای حسین ۳ حسین جان .................... بدونِ مَحرمی ، باید چیکار کنن میون شعله ها ، کجا فرار کنن شعله ی کینه و نامردی که ، رفت بالا پُر شد از ناله ی زینب صحرا زنده زنده بچه‌ها می‌سوختن ، واویلا دختری که گُم شده تنهایی ، توو صحرا زیر لب میگه همش یازهرا داره تنهایی می‌میره از ترس ، واویلا وای حسین ۳ حسین جان ..................... بیاید بریم باهم ، یه سر به قتلگاه افتاده روی خاک ، یه شاهِ بی سپاه یه طرف یه خواهری سرگردون ، بی سامون یه طرف حسین و چشم گریون زیر دست و پای شمرِ ملعون ، غرق خون داره از رو تل می‌بینه زینب ، آزارش خنجر و رو حنجر دلدارش داره داد می‌زنه ، ظالم پاتو ، بردارش جان حسین ۳ حسین جان پیچیده توی دشت ، صدای مادرش می‌کوبه خنجر و ، به روی حنجرش زنده بودی که تو رو برگردوند ، با پاهاش ذره ذره کُشتنت این اوباش خواهرت میگه بمیرم واست ، ای داداش زنده بودی که بُرید اون ظالم ، از تو سر جلوی چشای خیس مادر دست و پا می زدی روی خاک ای ، بی لشکر جان حسین ۳ حسین جان به فکر غارته ، هرکی که اومده هر نیزه ای یه زخم ، به پیکرت زده یه نفر نرفته دست خالی ، از گودال تُو رو کُشتنت چه بی استدلال تنِ بی سرت رو خاک صحرا ، شد پامال خواهرت با چشم زار و گریون ، بَد احوال روی تل تا تو رو دید رفت از حال وای از اون خیمه های بی صاحب ، توو جنجال جان حسین ۳ حسین جان بمیره نوکرت ، که حُرمتت شکست غرق به خون سرت ، رو نیزه ها نشست به چه جرمی زدنت یامغموم ، یامَهموم شدی از یه قطره آبم محروم بمیرم برات عزیز زهرا ، یامظلوم میشه روضه خونِ تو تنها در ، تاب و تب تازه شد شروع غمای زینب میره شهر به شهر به دنبال سر ، روز و شب جان حسین ۳ حسین جان بهمن عظیمی✍ 👇
Roz Dovom MOHARAM - MaktabolHosein 1445-1402 (6).mp3
6.21M
🎤 از همون روز ازل مأنوسه باتو روزگارم من به غیر از تو حسین جان با کسی کاری ندارم زندگیم با بودنِ تو تا همیشه رو رواله اشک روضه ت بهترین راهِ رسیدن به کماله خداروشکر چی بهتر از اینکه گدات هستم منم یکی از نوکرات هستم ممنون از این همه کرامت خداروشکر منت گذاشته رو سرم زهرا دوباره کرده دعوتم اینجا مدیونت هستم تا قیامت تمام دین و ایمانم حسین جانم حسین جانم کاش بذاری تا همیشه عبد دربار تو باشم پیرهن مشکی به تن کردم عزادار تو باشم این همون پیراهنیه که به ماها داده زهرا حتی یک ذره از این غم رو نمیدم به دودنیا خداروشکر که تحت تاثیر توئه این دل تو پادشاهی و منم سائل که جز به زیر پرچمت نیست خداروشکر عشق تو کرده از ازل جلبم غمت نشسته وسط قلبم هرکسی لایق غمت نیست پُر از دردم تو درمانم حسین جانم حسین جانم هرجا که اسم تو باشه داره دل بهونه ی تو من کجا رو دارم اصلا که بِرَم جز خونه ی تو اومدم تا که شفای درد سینم رو بگیرم از همین حالا برات اربعینم رو بگیرم خداروشکر یه عمره که هستم پای کارت تو خواستی که شدم گرفتارت منو ازین خونه نَرونی خداروشکر سایه ی تو رو سَرَمه آقا دلم اسیر حرمه آقا درد دلم رو خوب می‌دونی فدای تو سر و جانم حسین جانم حسین جانم 🎤 .
. علیه السلام غم ببار ای آسمان در غربت صادق ناله کن دل در عزای حضرت صادق در عزایش نوحه خوان باش هم نوا با قدسیان باش... (یابن زهرا یابن زهرا..) مسموم وا اماما مظلوم وا اماما او که شد مسموم زهرِ دشمن بی دین خانه اش آتش گرفت و شد دلش غمگین می کشید آتش زبانه بر سرش از بام خانه مسموم وا اماما مظلوم وا اماما بینِ اَنظار عمومی بُردَنَش او را... پا برهنه،پشتِ مرکب،نیمه شب تنها آن امامِ شیعیان را کرده غمگین ظلم اعدا مسموم وا اماما مظلوم وا اماما آخری عمری دلش بی تابِ مادر بود او که دردش هم شبیه دردِ حیدر بود درد دستِ خسته ی او دوش پینه بسته ی او.. مسموم وا اماما مظلوم وا اماما بین حجره کاظمش دیده غمِ بابا لحظه ی آخر شده او همدمِ بابا ناله ها کرده برایش او کفن بُرده برایش مسموم وا اماما مظلوم وا اماما شکر حق بر پیکرش آخِر کفن بوده کِی دگر در قتلگه خونین دهن بوده کِی سرش بر روی نی رفت خواهرش در بزم می رفت.. شهید وا حسینا غریب وا حسینا 👇
. علیه السلام مدینه شد وادیِ درد و بلا سیاه پوشه همه ی ارض و سما مسمومِ زهر کینه شد، ششمین حجت حق گشته عزادارِ پدر، هفتمین حجت حق دلامون، بی شکیبه بی شکیبه بی شکیبه آقامون، چه غریبه چه غریبه چه غریبه یاکاشف الحقایق،یاصادق یاصادق یاصادق... یه بی حیا، بسته بال و پر او نَکرده رحم، بر دو چشم تر او آتش زده بر خانه اش، از سرِ بُخل و حسد نمودِ ظُلمْ قوم لعین، بر آقامون بی عدد.. دلامون، غرقه آهه غرقه آهه غرقه آهه آقامون، بی گناهه بی گناهه بی گناهه یاکاشف الحقایق،یاصادق یاصادق یاصادق... درسته که، بال و پَر شکسته شد درسته که، دستای او بسته شد ولی دگر به خانه اش، کِی شده بی حرمتی از دخترش غارت نشد، گوشواره ی قیمتی (امان از، عصر غارت عصر غارت عصر غارت کربلا..، شد جسارت شد جسارت شد جسارت) دلامون، سوگواره سوگواره سوگواره آقامون، بی قراره بی قراره بی قراره یاکاشف الحقایق،یاصادق یاصادق یاصادق... .👇
. علیه السلام مدینه، شبیه قفسه بمیرم، که بی هم نفسه امامِ، صادقم به خدا توی شهر، غریب و بی کَسه نفس هاش دیگه بالا نمیاد دیگه لحظه ی آخر رسیده سر بالینِ آقایِ مسموم با شتاب چرا مادر رسیده داره میسوزه، جگر او دیگه خم شده، کمر او باید آماده، بشه برا.. تشییع پدر، پسر او وای.... غریب آقام... خونه شو، به آتیش کشیدن اونا که، دشمن پلیدن کینه از، علی بود تو دلا خوبیِ، آقا رو ندیدن شبیه علی توی مدینه امامِ صادق و غصه دادن جلوی چشم ایل و تبارش روی حرمت او پا نهادن شبیه علی، بلا دیده درسته غمی، جدا دیده ولی بینِ یک، دیوار و در غمِ زهرا رو، کجا دیده!؟ وای.... غریب آقام... بی عبا، بی عمامه آقا بردَنِش، میونه کوچه ها دستاشو، بستن و کشیدن شبیه، زینب و اُسرا.. چِقَدَر شبیه کربلا شد قِصه ی مظلومیِ این آقا اینجا آقایی انگشت نما شد اونجا یک سری بَر رویِ نی ها ولی باز خوبه، جفا نشد سرش از بدن، جدا نشد جلوی چشاش، پسر او زیر دست و پا، فدا نشد وای.... غریب حسین... .👇
. (ع)، سبک حاج اکبر ناظم ---------- شیخُ الْائمه گشته مسموم کین مدینه شد با غم و محنت قرین سینه ها در نواست مدینه کربلاست ماتمسرا شد بیت صادق شد کشته آن قرآن ناطق بقیة الله ، آجرک الله شهر مدینه شهر ماتم شده بار دگر ماه مُحرّم شده دل به غم مبتلاست مدینه نینواست شد قلب عالمی پریشان موسی بن جعفر گشته نالان بقیة الله ، آجرک الله یارب تویی شاهد که ظالمانه آورده هجمه دشمنش به خانه زد شرر بر دلش بر دل و محفلش آتش گرفته خانه ی او بام و در کاشانه ی او بقیة الله ، آجرک الله آن که بُوَد عزّت و جاهش رفیع شد پیکرش نهان به خاک بقیع دل شده سوی او زائر کوی او ماییم گَرد تربت او گریه کُنان غربت او بقیة الله ، آجرک الله ..... ** «یاسر»✍ .
. سبک شور امام صادق علیه السلام یا صادقِ، آل عبا، دستِ منو دامان تو جونِ منو، قابل بدون، تاکه بشه قربان تو سلام میدم به محضرت به جسم پاک و اطهرت به قربونِ سرت آقا تمومِ جسمِ نوکرت نوکره، حیدری ام تا اَبد، مادری ام مکتبم، جعفریه... شیعه ی، جعفری ام مولانا، یا صادقِ آل علی... کاشکی بودم، از خادمات، از خادمای بیت تو ایل و تبارم می شدند، فدای اهل‌بیتِ تو غریب یثربی آقا تو شیخ مکتبی آقا بی تاب تو زهرا و تو بی تاب زینبی آقا غرقِ در، شور و شینی مولایِ، عالمینی.. مثل زینب همیشه روضه خونه حسینی مولانا، یا صادقِ آل علی... صحنِ بقیع، راویِ هر، غربتِ صبح و شامته توی بقیع، هر طائری، بی آب و دونه رامته چه دردا دیدی تو بقیع غمها کشیدی تو بقیع کناره اَجدادت آقا.. تو آرمیدی تو بقیع توفیق، گریه میخوام یه بقیع، هدیه میخوام کربلا، مو هم امشب از دستِ، رقیه میخوام مولاتی، رقیه ی بنت الحسین... .👇