eitaa logo
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
537 دنبال‌کننده
888 عکس
121 ویدیو
48 فایل
مادرانه، تلاشِ جمعیِ مادران؛ برای بالندگیِ خود، فرزندان، خانواده و ایران اسلامی. از طریق شناسه‌ی @madaremadari در پیام‌رسان‌ بله با ما مرتبط شوید. https://ble.im/madaremadary
مشاهده در ایتا
دانلود
از وقتی پویش فروردین رو دیدم، هزارتا سناریو چیدم برای مشارکت. نون پنیر سبزی برای عابرین، زولبیا بامیه برای زائرین مزار شهدا، حلوا برای سر مزار رفتگان و... آخر سر به خود کوچولوهای غزه متوسل شدم تا بتونم یه تصمیم درست بگیرم. در عرض یکی‌ دو ساعت حلوا برای همسایگان تصویب شد و مداحی زمینه هنگام طبخ هم مداحی آقای کریمی بود. حیدر حیدر ای مظلومِ فاتح (جالبه اولای مداحی اشاره می‌کنن به صحبت حضرت آقا با این مضمون که «مظلوم، آخرش فاتح و پیروز هست» ) حلواها رو با مشارکت بچه‌ها درست کردیم و پسرمون هم نوشته‌ها رو آماده کردند و رفت سر سفره افطار همسایگان عزیز. 🖊بهاره مرادی *"مادرانه"* * [وب‌گاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary)*
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
*ای مادر غزه* امروز، تو معجزه‌ی خدایی برای فرعونیان زمان. تو معجزه‌ی خدایی تا ید الله را به رخ تمام دنیای مادی امروز بکشی. تو معنای قرآنی تو معنای آیه‌ی فَاستَقِم كَما أُمِرتَی. تو معنای آیه‌ی إِنّا فَتَحْنایی. تو رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً ‌ای. تو همان مریمی که فرزندِ در گهواره‌ات مسیح می‌شود و وحدانیت خدا را فریاد می‌زند و رعشه بر اندام مستکبران می‌اندازد و مردگان فرو رفته در تمدن غرب را زنده می‌کند. تو همان آسیه‌ای که موسی را در دامن خود پروراندی تا با یَد بیضای خود، فرعون‌های زمانه را به خفت بکشاند. تو همان هاجری که با فرزند در آغوشت، سعی صفا و مروه کردید و جهانیان را حول سرزمین مقدس متحد کردید. تو همان سمیه‌ای که با شرحه شرحه شدن خودت و فرزندانت، نور اسلام را در کل عالم به اهتزاز درآوردی. *ای مادر غزه!* *تو تنها مادر کودکان غزه نیستی، تو مادر تمام بشریتی. تو امروز به انسان غرق شده‌‌ی حیات مادی، جانی دوباره بخشیدی. و معنای آزادی را به بردگان دنیای مادی نشان دادی و واژه‌ی صبر و استقامت را برایشان به ارمغان آوردی و انسانیت و آزادگی را به آنان بازگرداندی.* *ای مادر غزه! ای مادر بشریت!* به ما، مادران امروز مادری کردن بیاموز. و بگو چگونه فرزندانی در دامنت پروراندی که فاتحانه بر خرابه‌های آشیانه‌های‌شان می‌ایستند و حقارت گردن‌کشان را به سخره می‌گیرند و می‌گویند حَسْبِيَ اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ ۖ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ. مادریِ تو، مانند همان مادری‌ست که با خونش، رسم شهادت را برای فرزندانش به ارث گذاشت. همان میراثی که سرزمین کربلا را کربلایی دیگر ساخت. همان میراثی که خون را بر شمشیر پیروز کرد و زینب(س) فریاد زد «ما رأیت الّا جمیلا». همان میراثی که به طفل شش ماهه رسید و آنگونه در قنداقه رجزخوانی کرد و هل من مبارز می‌طلبید. همان میراثی که خونش، اسلام را تا به امروز زنده نگه داشته و تا غزه جاری ساخته است. *امروز غزه همان کربلاست* امروز خون فرزندان تو، همان خون علی اصغر است. و ان‌شاالله بزودی خون‌شان نیلی می‌شود و فرعونیان زمانه را در خود غرق خواهد کرد و شما را وارثین زمین خواهد کرد. *وَنُريدُ أَن نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ استُضعِفوا فِي الأَرضِ وَنَجعَلَهُم أَئِمَّةً وَنَجعَلَهُمُ الوارِثينَ.* *"مادرانه"* * [وب‌گاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary)*
خدا رو شاکرم که رزق امروزم رو برام از پیش فرستاد. خدا رو شاکرم من رو تو این جمع قرار داد و به من توفیق مطالعه داد. صبح سری به کتابخونه زدم و چشمم به جلد زیبای کتاب شهاب دین افتاد. از خدا خواستم رزق امروزم مطالعه این کتاب باشه. با خواندن هر صفحه از کتاب احساس کردم سینه‌ام تنگ تر میشه و افسوس می‌خوردم که چرا این کتاب رو زودتر نخوندم. این کتاب پر بود از رزق‌های معنوی. هر مادری که دوست داره فرزندی نورانی به دنیا بیاره و پرورش بده حتما باید زندگینامه بزرگان و روش مادران‌شون برای تربیت درست رو مطالعه کنه. این وظیفه‌ی ما هست که هویت گم شده رو به مادرها یادآوری کنیم و با کتاب چه خوب میشه سر صحبت رو باز و حرف‌ها رو‌ منتقل کرد. فصل اول کتاب شهاب دین، مربوط به دوران پر از نور و سعادت آیت الله شهاب‌الدین مرعشی نجفی هست و نویسنده‌ی بزرگوار، خیلی زیبا ‌لحظه لحظه‌ی رشد این مجتهد عالی قدر رو بیان کردند. 🖊وجیهه توسلیان *"مادرانه"* * [وب‌گاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary)*
پسرم علی عاشق نذری‌های بزرگه. چه نذری دادن‌های خیابونی، چه نذری بردن به مسجد، چه سفره‌های خونگی. ماه رمضان براش با سفره‌های بزرگ افطار معنا پیدا می‌کنه. امسال به یاد توزیع نان شبانه‌ی حضرت علی (ع) درب خانه‌ی یتیمان، در مراسم شب قدر بین کودکان مسجد نانی که با کمک هم پختیم رو توزیع کردیم و این سری به یاد مظلومیت بچه‌های فلسطین و غزه. *"مادرانه"* * [وب‌گاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary)*
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
قبل از اینکه ببینمش، اسمش و تعریفش را شنیده بودم. کتاب شهاب دین رو می‌گویم. قرار بود کتاب ماه فروردین مادرانه باشد، خریده بودمش ولی قصد خواندنش را به این زودی نداشتم. این قدر دوستان مادرانه‌ای از نکته‌هایش گفتند که زودتر رفتم سراغش. جلدش پر از شهاب بود، توصیف شهاب دین را می‌کرد، که اسمش شهاب‌الدین بود. خود کتاب از تعریفش خیلی قشنگ‌تر بود. این قدر زیبا که سه روزه تمامش کردم. سه عصر ماه مبارک رمضان مهمانم بود و من را به دنیای خودش برد. از بعد تولدش که مادرش بدون وضو شیرش نمی‌داد نوشته بود. ای کاش زودتر این کتاب را می‌خواندم. زهرا باقری نویسنده این کتاب لابد خودش مادر است و چه خوب برای ما مادرها زندگانی شهاب‌الدین را به تصویر کشیده است که با لحظه لحظه‌اش زندگی می‌کنیم و چه خوب می‌دانست با کتاب می‌شود حرف‌ها را منتقل کرد، که این چنین به جان ما نشست.‌ روح شهاب‌الدین در تمام زندگی‌اش ما را با خود برد. از سختی‌هایش در جوانی و در گرمای نجف، از خریدن کتاب با خواندن نماز قضای دیگران، این همه عشق و علاقه به کتاب تلنگری بود به ما که کتاب خریدن را در سبد خرید روزانه قرار نمی‌دهیم. از تلاشش برای خرید جنس ایرانی حتی دکمه. از دیدن مولایش در سرداب. از سفرش به هند و دیدگاهش نسبت به مرتاض هندی. از خنده‌رویی‌اش. همه و همه من را یاد کتاب انسان کامل شهید مطهری می‌انداخت. آیت الله شهاب‌الدین مرعشی نجفی که همه‌ی ارزش‌های انسانی را باهم داشت. 🖊منصوره خالقی *"مادرانه"* * [وب‌گاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary)*
شب قبل تمام توانم را جمع کردم تا هم بتوانم راهپیمایی روز قدس را بروم که این بار عجیب عزمم را جزم رفتن کرده بودم و هم بتوانم برای میهمانان افطارم تدارک لازم ببینم. خانواده با قاطعیت می‌گفتن که نمی‌شود و خسته می‌شویم و نمی‌توانی افطار آماده کنی. اما خواست الهی با خواست توست اگر اراده‌ی قوی را چاشنی‌اش کنی. و زمانی که قبل افطار ظرف‌های نذری علاوه بر سفره افطار، به خانه‌ی همسایگانم می‌رفت این پیام را هم با خود برد «دعای مستجاب افطارم نذر کودکان فلسطین». و لبخند رضایت اهل خانه که امروز هر چه خواستی شد و دعاي من که إن‌شاالله هر چه خدا بخواهد در حق مظلومیت مظلومان عالم و رهایی از ظلم و کفر و نجات ابدی. *"مادرانه"* * [وب‌گاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
(کتاب ماه مادرانه، به روایت من) پدرم خیلی اهل مطالعه بودن و همیشه شب‌ها وقتی که همه خواب بودن در سکوت مطالعه می‌کردن. گاهی انقدر جذب کتاب می‌شدند که تا صبح بیدار می‌موندن و کتاب رو کامل می‌خوندن. گاهی اوقات خلاصه‌ای از یک کتاب و یا نکات ناب یک کتاب رو برامون می‌گفتن. یه بار در مورد یکی از علمای دین گفتن که وقتی خردسال بوده و می‌ره پدرش رو بیدار کنه، از سر مهر و محبت دلش نمیاد پدرش رو بیدار کنه و برمی‌گرده اما مادرش اصرار می‌کنه که پدرت رو بیدار کن، به ذهنش می‌رسه که صورتش رو کف پای پدر بکشه و مستقیما پدرش رو بیدار نکنه. وقتی پدر از خواب بیدار میشه براش دعا می‌کنه که از علمای دین بشه. یه بار دیگه هم از شهریار گفتن که قبل از خوندن شعرش یکی از علما خواب می‌بینن که شهریار در حضور حضرت علی(ع) داره شعر همای رحمت رو می‌خونه. همیشه برام سوال بود که کدوم عالم دین بودن و باز هم برام سوال بود که واقعا چرا گاهی اوقات پدرم شب‌ها تا صبح بیداره برای خوندن یه کتاب. هر بار که پدرم رو می‌دیدم انقدر حرف تو حرف می‌شد که یادم می‌رفت سوالاتم رو بپرسم تا اینکه پدرم از دنیا و رفت و من موندم و سوالات بی جوابم. حدود یک سال گذشت و توی یکی از گروه‌های مجازی فرصت کتاب‌خوانی برام پیش اومد. کتاب‌هایی معرفی شدن و من هم تو گروه، کتاب‌ها رو خریدم و همراه گروه پیش می‌رفتم تا نوبت به کتاب این ماه رسید. کتابی که جواب سوالاتم در اون بود، چه کتاب زیبایی. شب‌ها فقط می‌خواستم هر چه زودتر بچه‌ها رو خواب کنم و برم سراغش. همچون شهاب درون آسمان شب برایم جذابیت داشت و مرا از رخت‌خواب بیرون می‌کشید تا بیشتر از زندگی او بدانم و الگو بگیرم. جایی از کتاب نوشته بود که شهاب‌الدین برای خواندن کتاب، شب‌ها به دستشویی می‌رفته و ساعت‌ها زیر نور چراغ اونجا مطالعه می‌کرده و با سختی و گرسنگی و پول نماز استیجاری، کتب شیعه را از چنگال مزدوران انگلیسی بیرون می‌کشیده تا منابع دینی ما از بین نروند. واقعا که شهاب‌الدین برازنده اوست. 🖊بتول بابایی *"مادرانه"* * [وب‌گاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary)*
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
ما مادرها همیشه در حال مراقبت چشم‌های بچه‌هامون هستیم. نگرانیم که تصاویر و انیمیشن‌های نامناسب روی زوایای روح و ذهن‌شون اثر مخربی نداشته باشه. هربار که به تصاویر زنده و دردناکی که اون بچه‌ها تو بیمارستان دیدن فکر می‌کردم، تمام بدنم می‌لرزید و از خودم می‌پرسیدم که چه بلایی به سر روح و آینده اون بچه‌های معصوم اومده. ما مادرها این‌سوی دنیا برای فرزندان‌مون در سرزمین زیتون اشک می‌ریختیم و دل‌هامون از این‌همه ظلم سخت گرفته بود. پویش این ماه مادرانه حکم مُسکن داشت. اینکه قراره دست جمعی یه کاری بکنیم که بقیه آدم‌ها تو مسیر ظلم‌ستیزی و دعا برای کودکان فلسطین شرکت بکنن، برامون مثل آرام‌بخش عمل کرد. دل‌مون می‌خواست قبل از روز قدس یه افطاری ساده با دست‌نوشته «دعای مستجاب افطارم، نذر کودکان مظلوم فلسطین» پخش کنیم تا شاید یه تلنگر کوچیکی برای هم‌بستگی بیشتر جهت حضور تو راهپیمایی روز قدس باشه. تو محله که راجع به پویش گفتم دوستان پیشنهاد توزیع افطاری تو صف نونوایی رو دادن. پیشنهاد جذابی بود، توی صف همه جور آدمی هست. یکی با کمک مالی، یکی با درست کردن پک و فرستادنش کمک می‌کرد و همسر همیشه همراه برام وسایل درست کردن افطاری گرفت. برای افطار کلی مهمون داشتم و کمر درد امونم رو بریده بود. اما با مدد حضرت صاحب پسرک به کمکم اومد. تمام بسته‌بندی‌ها رو آماده کرد و همسر دست‌نوشته‌ها رو نوشت و چسبوند. دست پسرکم رو گرفتم و بسته‌های افطاری رو تو صف نونوایی محله تقسیم کردیم. حالا کمی آرومم، ما اینجا دعاهای مستجاب افطارمون رو نذر مقاومت و فرج کردیم. 🖊سمیه رضایی *"مادرانه"* * [وب‌گاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *