حضرت علی اکبر(ع) - ولادت
برهم زدی بساط دل بی قرارها
خورشید و ماه مات در این بوسه زارها
هستند دور چشم تو امشب نگارها
یعنی تمام حضرت ختمی تبارها
عالم فدای این همه پروانه وارها
لیلی شدی و هر دل دیوانه سوخته
ایل و تبار این همه پروانه سوخته
از چشم مست توست که پیمانه سوخته
انگار سالهاست که میخانه سوخته
ساقی تویی به این همه چشم انتظارها
دستی بکش كه باز دلم مبتلا شود
تا این غبار پشت درت کیمیا شود
یک جور بین این همه پروانه جا شود
ارباب زاده نوکرتان رو به را شود
امشب نگاه کن به دل ما ندارها
خورشید وار در دل اين شب در آمده
دیدند اهل خانه که پیغمبر آمده
یا مرتضاست با مثلی دیگر آمده
جبریل تا که فرش شود با سر آمده
آیینه ی همند تمام نگارها
مبهوت کرده غرق تماشا حسین را
کج کرده است قبله ی حتی حسین را
لب باز کن تو ای همه ی دنیا حسین را
تا بشنویم جمله ی بابا حسین را
ای قبله گاه این همه شب زنده دارها
اصلا نه لازم است سپر در بیاورد
هنگام جنگ تیغ ظفر در بیاورد
تیر نگه بس است جگر در بیاورد
از دشمنان خویش پدر در بیاورد
مبهوت مانده اند در این تار و مارها
در بندگی مرام تو فصل الخطاب شد
نام تو آمده به میان فتح باب شد
حتی غبار کوی شما آفتاب شد
نوکر رسید بر درت عالیجناب شد
سر مي دهيم پاي قدوم تو بارها
#احمد_شاکری
#حضرت_علی_اکبر_ع_ولادت
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
@madahanesfahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
امام حسن(ع) - ولادت
نه مي كشيد قلم واژه اي به غير حسن
نه مي چشيد لبم واژه اي به غير حسن
دلم سري به سر كوچه كرامت زد
نمي خريد كرم واژه اي به غير حسن
شبيه نام تو نامي چنين نه زيبا نيست
به روي شال علم واژه اي به غير حسن
نفس بده كه صدايت كنم كه پر نزند
دوباره دور و برم واژه اي به غير حسن
ميان كوچه جانم صدا نمي پيچيد
دگر قدم به قدم واژه اي به غير حسن
زبانزدم به گدايي اگر كريم تويي
من آمدم به گدايي اگر كريم تويي
خدا كند سر اين سفره جان به لب برسد
گدا بمانم و دستم به اين نسب برسد
چقدر تشنه ي نوشيدن لبانش بود
چقدر صبر كند روزه اش به شب برسد
اذان شده نشده مرتضي لبش نوشيد
بعيد بود نشيند كه مستحب برسد
نشان نوكري از دست مادرش گيرد
كسي كه بر سر اين سفره با ادب برسد
#احمد_شاکری
#امام_حسن_ع_ولادت
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید:
امام باقر(ع) - شهادت
گرفته دور و برم را دوباره آه غریبی
هجوم خاطره ی تلخ روسیاه غریبی
دوباره شعله ی غربت به خرمن دل من خورد
کشانده بیشترم در دل سپاه غریبی
ورم نموده تنم بسکه آتش دل این زهر
هجوم برده به دامان بی پناه غریبی
پر است ردّ جراحات مانده بر دلم از شام
به التماس غریبانه ی گناه غریبی
هنوز خاطره ی شام شعله می زند و من
هنوز شعله ورم بین قتله گاه غریبی
هنوز مانده به یادم سکینه در دل بازار
فرار کرده ز چنگال رو سیاه غریبی
چقدر هلهله کردند دور اشک رقیه
مسیر برده فروشان و شاهراه غریبی
چقدر فاصله افتاد بین کاخ و درِ شهر
چقدر عمه پس افتاد از نگاه غریبی
#احمد_شاکری
#امام_باقر_ع_شهادت
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
فصل الخطاب
خدا نشست که از رخ نقاب بردارد
ز خود کنایه ی فصل الخطاب بردارد
زچشم عالم امکان حجاب بردارد
حجاب از ازل بوتراب بردارد
برای این همه لب تشنه آب بردارد
هنر نمای ازل محو ذات این غزل است
میان خود و علی گرم مدعا مثل است
علی حق است مع الحق علیست بی بدل است
به سان حضرت پروردگار از ازل است
وگرنه اسم خود از بوتراب بردارد
به پای آمدنش عرش و آسمان می ریخت
بغل بغل پر و بال فرشتگان می ریخت
خدا به گوش علی جرعه ی اذان می ریخت
هر آنچه داشت به پایش همان زمان می ریخت
به ماه گو که دل از آفتاب بردارد
به روی سلطنت قلبها علم زده بود
مسیح نام تو را برده بود و دم زده بود
نیامده همه ی شهر را بهم زده بود
به گیسویش علی از بس که پیچ و خم زده بود
بگو که دست از این پیچ و تاب بردارد
مسیح کز نفسش جسم مرده احیا شد
به برکت نفس مرتضی مسیحا شد
تمام عمر فقط وقف این تماشا شد
که هم رکاب غلامان کوی مولا شد
نشسته بر سر کویش ثواب بردارد
میان کوی تو همچون غبار می گردم
به دور شمع تو پروانه وار می گردم
اگر غلط نکنم در مدار می گردم
به گرد جلوه ی پروردگار می گردم
نشسته ام که ز رویش نقاب بردارد
احمد شاکری
#احمد_شاكري #شعر_امام_علي #شعر_سيزده_رجب #شعر_مدح_اميرالمومنين #شعر_ولادت_امام_علي #شعر_ولادت_اميرالمومنين #شعر_ولادت_حضرت_علي
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
آسمان گستر
به میزان گران سنجی از این بهتر نمی آید
دگر مانند حیدر آسمان گستر نمی آید
به سوی کعبه دیگر من نمازم را نمی خوانم
که زیبا قبله ای آمد و زیباتر نمی آید
نهاده نام خود بر وی علی عالی اعلی
مگر زین جلوه زیباتر ز دستش بر نمی آید؟
زمین می لرزد از گامش که در وقت رجزخوانی
صدای پلک چشمی هم ز دشمن در نمی آید
یدالله است و شیرافکن که از یک گردش چشمش
نفس در سینه می ماند و بالاتر نمی آید
نبرد از مرتضی آموز کز درس نبرد او
غزالی کمتر از عباس جنگاور نمی آید
خدایش خوانمش هرگز بشر می گویمش اما
به هر صورت حساب آرم حسابم در نمی آید
چگونه وصف او گویم چگونه مدح او خوانم
که وصفش با قلم در لوح و این دفتر نمی آید
زمین دردانه ای از دست دادی و نفهمیدی
نمی آید نمی آید دگر حیدر نمی آید
احمد شاکری
#احمد_شاكري #شعر_حضرت_علي #شعر_مدح_اميرالمومنين #شعر_ولادت_ابوتراب #شعر_ولادت_اميرالمومنين #شعر_ولادت_حضرت_علي
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#اشعار_ولادت_ها_و_اعیاد_اسلامی
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_ع
شعر ولادت حضرت علی اکبر(ع) -(برهم زدی بساط دل بی قرارها )
برهم زدی بساط دل بی قرارها
خورشید و ماه مات در این بوسه زارها
هستند دور چشم تو امشب نگارها
یعنی تمام حضرت ختمی تبارها
عالم فدای این همه پروانه وارها
لیلی شدی و هر دل دیوانه سوخته
ایل و تبار این همه پروانه سوخته
از چشم مست توست که پیمانه سوخته
انگار سالهاست که میخانه سوخته
ساقی تویی به این همه چشم انتظارها
دستی بکش كه باز دلم مبتلا شود
تا این غبار پشت درت کیمیا شود
یک جور بین این همه پروانه جا شود
ارباب زاده نوکرتان رو به را شود
امشب نگاه کن به دل ما ندارها
خورشید وار در دل اين شب در آمده
دیدند اهل خانه که پیغمبر آمده
یا مرتضاست با مثلی دیگر آمده
جبریل تا که فرش شود با سر آمده
آیینه ی همند تمام نگارها
مبهوت کرده غرق تماشا حسین را
کج کرده است قبله ی حتی حسین را
لب باز کن تو ای همه ی دنیا حسین را
تا بشنویم جمله ی بابا حسین را
ای قبله گاه این همه شب زنده دارها
اصلا نه لازم است سپر در بیاورد
هنگام جنگ تیغ ظفر در بیاورد
تیر نگه بس است جگر در بیاورد
از دشمنان خویش پدر در بیاورد
مبهوت مانده اند در این تار و مارها
در بندگی مرام تو فصل الخطاب شد
نام تو آمده به میان فتح باب شد
حتی غبار کوی شما آفتاب شد
نوکر رسید بر درت عالیجناب شد
سر مي دهيم پاي قدوم تو بارها
شاعر: #احمد_شاکری
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
امام حسن(ع) - ولادت
نه مي كشيد قلم واژه اي به غير حسن
نه مي چشيد لبم واژه اي به غير حسن
دلم سري به سر كوچه كرامت زد
نمي خريد كرم واژه اي به غير حسن
شبيه نام تو نامي چنين نه زيبا نيست
به روي شال علم واژه اي به غير حسن
نفس بده كه صدايت كنم كه پر نزند
دوباره دور و برم واژه اي به غير حسن
ميان كوچه جانم صدا نمي پيچيد
دگر قدم به قدم واژه اي به غير حسن
زبانزدم به گدايي اگر كريم تويي
من آمدم به گدايي اگر كريم تويي
خدا كند سر اين سفره جان به لب برسد
گدا بمانم و دستم به اين نسب برسد
چقدر تشنه ي نوشيدن لبانش بود
چقدر صبر كند روزه اش به شب برسد
اذان شده نشده مرتضي لبش نوشيد
بعيد بود نشيند كه مستحب برسد
نشان نوكري از دست مادرش گيرد
كسي كه بر سر اين سفره با ادب برسد
#احمد_شاکری
#امام_حسن_ع_ولادت
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
امام حسن(ع) - ولادت
نه مي كشيد قلم واژه اي به غير حسن
نه مي چشيد لبم واژه اي به غير حسن
دلم سري به سر كوچه كرامت زد
نمي خريد كرم واژه اي به غير حسن
شبيه نام تو نامي چنين نه زيبا نيست
به روي شال علم واژه اي به غير حسن
نفس بده كه صدايت كنم كه پر نزند
دوباره دور و برم واژه اي به غير حسن
ميان كوچه جانم صدا نمي پيچيد
دگر قدم به قدم واژه اي به غير حسن
زبانزدم به گدايي اگر كريم تويي
من آمدم به گدايي اگر كريم تويي
خدا كند سر اين سفره جان به لب برسد
گدا بمانم و دستم به اين نسب برسد
چقدر تشنه ي نوشيدن لبانش بود
چقدر صبر كند روزه اش به شب برسد
اذان شده نشده مرتضي لبش نوشيد
بعيد بود نشيند كه مستحب برسد
نشان نوكري از دست مادرش گيرد
كسي كه بر سر اين سفره با ادب برسد
#احمد_شاکری
#امام_حسن_ع_ولادت
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
بمان دوباره عزیزم
دوباره پای غریبی به خانه ام واشد
دوباره اشک یتیمان کوفه دریا شد
دوباره بستری از غصه قسمت ما شد
دوباره خاطره ی تلخ کوچه احیا شد
میان بستر خون داشت دست و پا می زد
همیشه محسن و زهراش را صدا می زد
صدای ناله ی مادر به گوش می آمد
تمام غیرت زینب به جوش می آمد
چگونه خون سرش از گلوش می آمد
غم جدایی از این گفت و گوش می آمد
بمان دوباره عزیزم فقط پناهم باش
میان کوفه ی نامرد تکیه گاهم باش
بگو عزیز دل من مدینه یادت هست
هجوم و حمله و بن بست کینه یادت هست
مغیره بود و تو در این زمینه یادت هست
هجوم میخ در و زخم سینه یادت هست
بلند شو که دوباره دلم زمین نخورد
دوباره طعنه و لبخند آن و این نخورد
بلند شو پدرم بین خانه راه برو
بمان کنارم و با این بهانه راه برو
برا یتیم نوازی شبانه راه برو
دلم گرفته ز دست زمانه راه برو
بلند شو که حسن بین خانه دق نکند
دوباره از غم زخم زمانه دق نکند
بمان کنارم از این سیل آه می ترسم
میان کوفه تک و بی پناه می ترسم
من از غریبی و شهر گناه می ترسم
میان این همه زخم نگاه می ترسم
مخواه تا که اسیر شبی سیاه شوم
مخواه تا که در این شهر بی پناه شوم
خدا کند که تو باشی دلم تکان نخورد
دوباره زخم ز چشمان این و آن نخورد
هجوم غصه به دامان اهل مان نخورد
لب حسینت از این چوب خیزران نخورد
شنیدم از لب مادر ز روضه ی گودال
شنیدم از تن زخمی میان خون پامال
شنیده ام که حسینم غریب می ماند
تمام کرب و بلا بوی سیب می ماند
میان ناله ی غربت عجیب می ماند
برای من فقط امن یجیب می ماند
`سری به نیزه بلند است در برابر من
خدا کند که نباشد سر برادر من”
احمد شاکری
#احمد_شاکری #شعر_شهادت_اول_مظلوم_عالم
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
علی مظلوم
بغض کرده چشمهایم از نگاهت بیشتر
غربتت امشب شده هی سد راهم بیشتر
بوی مادر می دهد امشب تمام خانه ام
چادرم سجاده ام شال سیاهم بیشتر
می شود امشب بمانی پیش چشم دخترت
باشی از امشب پدر پشت وپناهم بیشتر
کوفه از اول سر ناسازگاری می زند
می شود آخر همین جا قتله گاهم بیشتر
راستی با بغچه ی مادر چه کاری داشتی
یا که من می ترسم و در اشتباهم بیشتر
بغض های مجتبی آخر بهم می ریزدم
اشک چشمان حسینت آه آهم بیشتر
احمد شاکری
#احمد_شاکری #شعر_شهادت_اول_مظلوم_عالم
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
سرت به دامنم
سرت به دامنم اينبار مثل قبل نشد
هنوز لحظهی ديدار مثل قبل نشد
تو آمدی كه من آرام تر شوم نشدم
دل شكستهام انگار مثل قبل نشد
چقدر غنچهی لبخند دورِ لب داری
يكی از اين همه تكرار مثل قبل نشد
پُر از گره شده موهام هرچه بافتمش
يكی دو بار نه ، بسيار ، مثل قبل نشد
سكينه دق كند آخر كه بعد رفتن در
حراجی سر بازار مثل قبل نشد
رُباب بوده و لبخندهای مردم شام
هنوز از آن همه آزار مثل قبل نشد
هنوز جای كتکهای ديشبش مانده
هنوز اين دل افگار مثل قبل نشد
هنوز ديدِ كنيزی به خواهرم دارند
هنوز صحبت انظار مثل قبل نشد
نشد نماز بخوانم دوباره با چادر
حكايت من و اين كار مثل قبل نشد
كمک گرفتم از عمه به پات برخيزم
دوباره از در و ديوار مثل قبل نشد
احمد شاكرى
#احمد_شاكرى #شعر_خرابه_شام #شعر_شهادت_بنت_الحسین #شعر_شهادت_حضرت_رقیه
╭════•🍁•════╮
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
سرت به دامنم
سرت به دامنم اينبار مثل قبل نشد
هنوز لحظهی ديدار مثل قبل نشد
تو آمدی كه من آرام تر شوم نشدم
دل شكستهام انگار مثل قبل نشد
چقدر غنچهی لبخند دورِ لب داری
يكی از اين همه تكرار مثل قبل نشد
پُر از گره شده موهام هرچه بافتمش
يكی دو بار نه ، بسيار ، مثل قبل نشد
سكينه دق كند آخر كه بعد رفتن در
حراجی سر بازار مثل قبل نشد
رُباب بوده و لبخندهای مردم شام
هنوز از آن همه آزار مثل قبل نشد
هنوز جای كتکهای ديشبش مانده
هنوز اين دل افگار مثل قبل نشد
هنوز ديدِ كنيزی به خواهرم دارند
هنوز صحبت انظار مثل قبل نشد
نشد نماز بخوانم دوباره با چادر
حكايت من و اين كار مثل قبل نشد
كمک گرفتم از عمه به پات برخيزم
دوباره از در و ديوار مثل قبل نشد
احمد شاكرى
#احمد_شاكرى #شعر_خرابه_شام #شعر_شهادت_بنت_الحسین #شعر_شهادت_حضرت_رقیه
╭════•🍁•════╮
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]♥التماس دعا♥:
هجوم به خانه
شکسته شد در و ای وای خانمم افتاد
هجوم لشکر و ای وای خانمم افتاد
مسیر معبر و ای وای خانمم افتاد
نگاه دختر و ای وای خانمم افتاد
هجوم دود ، ندیدم چقدر تاریک است
حیا کنید کمی کوچه تنگ و باریک است
پرند دور و بر تو عقب برو بانو
شکسته بال و پر تو عقب برو بانو
چه آمده به سر تو عقب برو بانو
که ضربه زد به سر تو عقب برو بانو
خدا کند که نیافتی دوباره راه برو
سریعتر برو از هجمه ی نگاه برو
فدای زار نگاهت چقدر غم خوردی
مگر چه بوده گناهت چرا بهم خوردی
بگو زچند نفر ضربه پشت هم خوردی
گمان کنم که زمین خوردی و قدم خوردی
قدت خمیده شده بانوی جوان علی
چه زود پیر شدی آه مهربان علی
چه شد برام بگو زیر دست و پا ماندی
ندیدمت وسط ماجرا چرا ماندی؟!
میان خنده یک مشت بی حیا ماندی
بگو برای علی که چه شد کجا ماندی
حسن نشسته فقط آه می کشد بانو
نگاه خسته به این راه می کشد بانو
خدا کند که کسی ضربه ناگهان نخورد
خدا کند که عزیزی غم جوان نخورد
خدا کند غمِ اینجا به خاندان نخورد
به قلب زینب تو آب هم تکان نخورد
تمام قائله اینجا دگر تمام شود
از این به بعد فقط نقل احترام شود
احمد شاکری
#احمد_شاكري #شعر_پهلوي_شكسته #شعر_شهادت_حضرت_محسن
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
يا شيخ الائمه
باز هم سوخته انگار درِ این کوچه
نمکی خورده به زخمِ جگرِ این کوچه
من از این کوچه از این راه بدم میآید
بس که شوم است همیشه خبرِ این کوچه
اینکه عمامهاش افتاده زمین یعنی که...
ازدحامی شده انگار سرِ این کوچه
پیرمردی وسطِ راه زمین خورد ولی..
همه شادند چرا دور و برِ این کوچه
وسط خانه دلِ دخترکی میلرزد
رویِ خاک است همین که پدرِ این کوچه
آشنا میزند این صحنه دو دست بسته
قبل تر دیده دو چشمان ترِ این کوچه
کاش این بار نسوزد بدن بانویی
از شررهای درِ شعلهورِ این کوچه
آه یکبار علی بود و علی بود و علی
آه بانوی علی و گذرِ این کوچه
چل نفر آمده بودند میان خانه
چل نفر آمده بودند سرِ این کوچه
بوی خون میرسد انگار هنوز از دیوار
بوی خون میرسد از میخِ درِ این کوچه
احمد شاکری
#احمد_شاكری #شعر_امام_صادق
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
بابا حسین(ع)
سرت به دامنم اینبار مثل قبل نشد
هنوز لحظهی دیدار مثل قبل نشد
تو آمدی که من آرام تر شوم نشدم
دل شکستهام انگار مثل قبل نشد
چقدر غنچهی لبخند دورِ لب داری
یکی از این همه تکرار مثل قبل نشد
پُر از گره شده موهام هرچه بافتمش
یکی دو بار نه ، بسیار ، مثل قبل نشد
سکینه دق کند آخر که بعد رفتن در
حراجی سر بازار مثل قبل نشد
رُباب بوده و لبخندهای مردم شام
هنوز از آن همه آزار مثل قبل نشد
هنوز جای کتکهای دیشبش مانده
هنوز این دل افگار مثل قبل نشد
هنوز دیدِ کنیزی به خواهرم دارند
هنوز صحبت انظار مثل قبل نشد
نشد نماز بخوانم دوباره با چادر
حکایت من و این کار مثل قبل نشد
کمک گرفتم از عمه به پات برخیزم
دوباره از در و دیوار مثل قبل نشد
احمد شاکرى
#احمد_شاكرى #شعر_خرابه_شام #شعر_شهادت_بنت_الحسین
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
تمام عشق
سوگند می خوریم به قالو بلای عشق
سوگند می خوریم به بدرالدجای عشق
ما زنده ایم زنده به حال و هوای عشق
خانه به دوش و در به در کوچه های عشق
تابید نور رحمت حق نور سرمدی
مستیم باز از جلوات محمدی
یک جلوه کرد و بت کده را تارومار کرد
یک یاعلی که گفت هزاران شکار کرد
با غمزه ای زمین و زمان را دچار کرد
لب تا گشود میکده ها را خمار کرد
هستیم در لوای تو ای بت شکن ترین
خاکیم زیر پای تو ای بت شکن ترین
آورده اند تو را با تمام عشق
باید که سجده کرد به قدر و مقام عشق
پا شد هزار مرتبه بر احترام عشق
تازه گرفته رنگ خودش را قوام عشق
تو آمدی که رحمت بی حد ببارد و
نام علی به آل محمد ببارد و
در چارده مسیر تویی مقتداترین
تکیه به کوه قامت تو زد ستون دین
ای منتهای قدرت حق زیر آستین
بر لحظه های خلق تو پیوسته آفرین
دستی بکش که باز دلم مبتلا شود
یک دم بزن که خاک دلم کیمیا شود
دستی بکش بروی سر ما ندارها
عالیجناب این همه شب زنده دارها
برهم زدی بساط دل بی قرارها
جمعند دور روی تو امشب نگارها
خورشید و ماه معتکف بر جمال تو
ریزه خوریم بر سر خوان بلال تو
شیعه که جام مستیتان را به لب گرفت
حالا بساط نوکریش روز و شب گرفت
شایسته بود شیعه از اینجا لقب گرفت
تو آمدی و مذهب ما یک نسب گرفت
تا زنده ایم عاشق آل محمدیم
ما بندگان صادق آل محمدیم
آقام شد که نوکریم رنگ و بو گرفت
نوکر شدم که زندگیم آبرو گرفت
من هرچه داشتم همه چشمان او گرفت
شکر خدا که دعای دلم مو به مو گرفت
می خواستم گدای تو باشم فقط همین
ای کاش من برای تو باشم فقط همین
احمد شاکری
#احمد_شاکری #شعر_ولادت_پیامبر_اکرم
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
#امام_زمان #مناجات_امام_زمان
#آدینه
نشد که جمعه ای از دل در انتظار تو باشم
نشد چو ابر ببارم و بی قرار تو باشم
نشد نشد نرسیدم به گرد راه بیابان
که در مسیر قدومت شبی غبار تو باشم
نشد که حرف دلم را به گوشتان برسانم
نشد به پات بیافتم و خاکسار تو باشم
گذشت عمر من اما شبی نیامده تا من
به سوی خیمه ات آیم و در کنار تو باشم
🔸شاعر :
#احمد_شاکری
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
#امام_زمان #آدینه
نشد که جمعه ای از دل در انتظار تو باشم
نشد چو ابر ببارم و بی قرار تو باشم
نشد نشد نرسیدم به گرد راه بیابان
که در مسیر قدومت شبی غبار تو باشم
نشد که حرف دلم را به گوشتان برسانم
نشد به پات بیافتم و خاکسار تو باشم
گذشت عمر من اما شبی نیامده تا من
به سوی خیمه ات آیم و در کنار تو باشم
🔸شاعر :
#احمد_شاکری
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
بهار زندگاني
تو را می شویم و آه از دهانم می چکد هردم
بهار زندگانی مثل پاییز است و دلسردم
دوباره خون تازه می چکد اسما مواظب باش
من این نیلوفرم را از دل آتش در آوردم
چرا پلکت ورم کرده علی چشمان تو روشن
امانت بوده زهرا آه پیغمبر چه بد کردم
به جان محسنت بانو نمیدانم چه شد کوچه
هنوز از حالت زخم سرت سر در نیاوردم
خضاب زخم مانده از شما تنها برای من
شبیه استخوانهای شما بانو پر از دردم
تمام شب میان کوچه و پیدا نشد آخر
ولی دنبال نیمه گواشواره باز میگردم
احمد شاکری
#احمد_شاکری #ام_ابیها
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_زمان #آدینه
نشد که جمعه ای از دل در انتظار تو باشم
نشد چو ابر ببارم و بی قرار تو باشم
نشد نشد نرسیدم به گرد راه بیابان
که در مسیر قدومت شبی غبار تو باشم
نشد که حرف دلم را به گوشتان برسانم
نشد به پات بیافتم و خاکسار تو باشم
گذشت عمر من اما شبی نیامده تا من
به سوی خیمه ات آیم و در کنار تو باشم
🔸شاعر :
#احمد_شاکری
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بیا برگردیم
خدا کند نشود خیمه ای بنا اصلا
در این مکان نشود آتشی رها اصلا
خدا کند نرسد دست بادها حتی
به بندهای نقاب سکینه ها اصلا
مگو به من که رسیدیم و آخر راه است
مگو به من که رسیدم به کربلا اصلا
چرا نشسته ای و بغض کرده ای آقا
چه میشود ته این کار و ماجرا اصلا
خدا کند نرسد پای زجر کرببلا
خدا کند نرسد دست او به ما اصلا
خدا کند نرسد شمر تا ته گودال
خدا کند نشود نیزه ای عصا اصلا
خدا کند که نبینم رقیه از خیمه
فرار میکند از دست بی حیا اصلا
خدا کند نرسد روضه تا غروب دهم
نیاورند به این نقطه بوریا اصلا
احمد شاکری
#احمد_شاکری
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
جانِ بابا
اشک من میبارد از اینکار خیلی دلخورم
از شما نه از خودم اینبار خیلی دلخورم
گفته بودم میرسی و سیر میبینم تو را
حیف شد از این دو چشم تار خیلی دلخورم
راستی شاید عمو آمد بیا بازی کنیم
چهره درهم میکنم انگار خیلی دلخورم
جانِ بابا من عروسک هم نمیخواهم فقط
از نگاه دختری بسیار خیلی دلخورم
پلک من افتاده و اصلا برایم سخت نیست
اینکه میخندد به من هربار خیلی دلخورم
ضربه های زجر را خیلی تحمل کردم از
خنده هایش در دل انظار خیلی دلخورم
بار ها افتاد عمه روی خاک و من هم از
اینکه هو شد در دل بازار خیلی دلخورم
راستی انگشترت پیراهنت در شام بود
از حراجش در دل بازار خیلی دلخورم
احمد شاکری
#احمد_شاکری
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
عباس من
میخواستی زیباترین شق القمر باشی
مثل همیشه نازنین باید که سر باشی
خیلی هیاهوی نگاه دشمنان سخت است
باید کنارم بعد اینها بیشتر باشی
اصلا نرو ،آرامش اشک علی با من
دلخوش ترند این بچه ها اینجا اگر باشی
حتما نباشی خیمه را از هم بپاشاند
چشمی که میخواهد تو با چشمان تر باشی
`من را به کی ها می سپاری به سنان و زجر”
باید بمانی و کنارم همسفر باشی
دارد برایت نقشه میریزد کمانداری
انگار باید طعمه ی تیری سه پر باشی
غارتگران کوفه خیلی منتظر هستند
خولی سپرده که تو حتما در نظر باشی
تکّه پرانی های خولی اذیتم کرده
باید به فکر خواهر خونین جگر باشی
احمد شاکری
#احمد_شاکری
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
خضاب زخم شدى
خضاب زخم شدى با حناى نیزه شکسته
پر است سینه ات از رد پاى نیزه شکسته
رسیده ام که دوباره سرم به سینه گذارم
گم است پیکر تو لا به لاى نیزه شکسته
کسى ندیده که شاهى به روى خاک بیافتد
میان گودى خون با رداى نیزه شکسته
نه عادلانه نبود این محبت پدرانه
تمام سهم لبت شد براى نیزه شکسته
نشست بر قفس سینه ات همان ته گودال
بلند شد ز تنت با عصاى نیزه شکسته
خراب شد همه ى خاطرات کودکى من
گرفته جاى مرا بوسه هاى نیزه شکسته
فقط شنیده چو من نیزه هاى دور و بر تو
وصیت لب تشنه فداى نیزه شکسته
احمد شاکری
#احمد_شاکری
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#حضرت_رقیه_س_شهادت
نسیم موی تو را تا کمی تکان میداد
تمام قافله انگار داشت جان میداد
تمام قافله از دست شمر مینالید
شبی که ماهِ مرا دست آسمان میداد
چه خوب شد که رسیدی تو را بغل کردم
چقدر نیزه تو را دست این و آن میداد
خیال میکنم از بس گرسنهام، یا نه؟!...
به اشتباه سرت بوی قرص نان میداد؟
نشد که روضه بخوانم برای تو بابا
زمانه کاش به ما هم کمی زمان میداد
قرار بود شبی روضهی علی باشد
قرار بود، اگر حرمله امان میداد
چقدر سخت به ما میگذشت آن شب که
دوباره کعب نیاش را به ساربان میداد
ندیدهام که چه شد، عمه هم نگفت به من
پدر چرا لب تو بوی خیزران میداد
ورودی درِ ساعات، تازه فهمیدم
ز ترس، عمه چرا هی سری تکان میداد...
✍ #احمد_شاکری
🔻مقدمتان را به این کانال 12 هزار نفری
✅ خوب
✅ پرمحتوا
✅ و ارزشمند گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠