eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
12.3هزار دنبال‌کننده
18.4هزار عکس
19.4هزار ویدیو
1.4هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 
✅امام كاظم(ع): هر كس، خشم خود را از باز دارد، خداوند خود را در روز قيامت از او باز مى‌دارد. 📚الكافى، ج ۲، ص ۳۰۵ 💢آیا امام حسین(ع) را مذمت نموده اند؟ امام حسین(ع): ما از تبار هستیم و هواخواهان ما عرب و دشمنان ما ایرانی ها هستند... ✅در متن حدیث آمده «سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُول...» در اینجا طراح شبهه اینقدر سواد دینی و حدیثی نداشته و در نهایت خیال کرده چون لقب امام حسین(ع) اباعبدالله است پس این حدیث نیز از امام حسین(ع) است. در حالی که لقب امام صادق(ع) نیز است و در متون حدیثی هر وقت حدیثی از اباعبدالله نقل شود؛ منظور امام صادق(ع) است نه حسین(ع). اگر حدیثی از امام حسین(ع) نقل شود اسم حسین(ع) در روایت می آید. البته این هیچ تأثیری ندارد. چون ائمه(ع) کلهم نور واحد هستند و همگی معصوم هستند و اگر حدیثی را امام صادق(ع) فرموده باشند گو اینکه امام حسین(ع) فرمودند و بالعکس. اما تنها خواستیم و ناآگاهی طراح شبهه را نشان دهیم. ✅در عرب به همه افراد غیر عرب گفته می شده «عجم» مثل خود ما ایرانی ها که به همه افراد غیر ایرانی می گوییم «خارجی» امامنظور ما فقط اعراب نیستند بلکه همه غیر ایرانی ها هستند به همین گونه در هم کلمه عجم به غیر عرب است در صورتی که اشکال کننده آن را به معنی «ایرانی» ترجمه کرده است!! که این غرض ورزی او را می رساند. ✅اما در باب ادامه متن که گفته:«ایرانی ها را باید کرد...» اگر در متن عربی دقت کنیم می بینیم پس از توضیح علامه(ره) آمده است: «سوء رأی الثانی فی الاعاجم» که اینهم طراح شبهه در خویش نیاورده. و این نیز به معنی «سوء رأی دومی(یعنی عمر بن خطاب) در مورد اعاجم(یعنی عجم ها)» و واضح است که ادامه عبارت در مورد نظر عمر بن خطاب می باشد و ربطی به حدیث یا توضیح علامه مجلسی(ره) ندارد. 💢آیا این روایت است که حضرت زینب(س) می‌فرماید تمام بدبختی ما از آن شروع شد؟ اگر روایت است در دوشنبه چه اتفاقی افتاده بود؟ ✅ این عبارت در معتبر روایی و وجود ندارد. با این وجود، در برخی نگاشته‌های معاصر چنین سخنی از نقل شده و این‌گونه نیز تحلیل شده است که حضرت زینب(س) اشاره به روز درگذشت اسلام(ص) کرده که در روز دوشنبه بوده است، همان روزی که سقیفه تشکیل شد؛ لذا معتقدند که ایشان با این سخن به ریشه اصلی حادثه اشاره کرده و آن‌را معلول حادثه‌ای که در روز درگذشت پیامبر(ص) اتفاق افتاده،‌ دانسته است. البته باید گفت؛ در آمده است که حضرت زینب(س) در عزای برادرش حسین(ع) چنین ‌گفت: «...پدرم به فدای کسی که لشکرش در روز غارت شد» 📚اللهوف فی قتلی الطفوف، ص 133،  💢احترام آیت الله بهجت به ده ساله صبح ، وقتی مجلس روضه در خانه برگزار می‌شد، همان جلوی در می‌نشست. هرکس وارد می‌شد، جلوی پای او می‌ایستاد و با خوشرویی از او استقبال می‌کرد؛ فرقی نداشت چه کسی باشد. اگر کودک بود، برایش دعایی می‌خواند و نوازشش می‌کرد. گاه می‌گفت روضۀ علی‌اصغر علیه‌السلام بخوانند. یک روز جمعه، در بین در باز شد، آقا برخاست و دست بر سینه، احترام گذاشت. نگاه که کردم کسی را ندیدم! تعجب کردم! آقا که نشست، تازه متوجه شدم وارد شده بود که به‌نظر، بیش از ده سال نداشت. 📚این بهشت، آن بهشت، ص۵٧؛ بر اساس خاطرۀ یکی از شاگردان آیت‌الله 💢موانع بر سر اجرای عدالت علی(ع) علی(ع) در اجرای حاکمیت اصیل اسلامی با دشمنان خارجی یا مشرکین نداشت. چند جبهه داخلی که همگی پوشیده و ادعای سابقه در کنار پیامبر بودن را دارند، در مقابل او ایستاده اند. معمول ترین دشمن علی(ع) در دوران خلافت را، معاویه و عمروعاص می دانند و آنها را در صدر قرار میدهند. اما در همین دسته بندی ها، در درون سپاه امام هم افراد تاثیرگذاری حضور دارند که بدون آنها نمیتوانست به موفقیت در صفین دست پیدا کند. آن شخص کسی نیست جز . منافقی باهوش، قدرتمند، اهل خطابه و سخنور که به تنهایی در ماجرای صفین توانست در حضرت، شکاف ایجاد کند. اشعث از سوی ولایت آذربایجان را عهده‌دار بود و عثمان سالی صد هزار درهم از خراج آن دیار را به او می‌داد. پس از قتل عثمان و پیوستن مردم به علی ( ع ) وی نیز به آن حضرت پیوست و در جنگ صفین نیز شرکت کرد. در یکی از شب‌های جنگ که اعراب بسیاری کشته شده بودند افراد قبیله خویش را جمع کرد و بدان‌ها گفت : امروز دیدید که چقدر از جمعیت کشته شد ؟! به خدا سوگند که در عمرم چنین کشتاری به چشم ندیده‌ام .اگر بنا باشد جنگ به این صورت ادامه یابد ، عرب نابود گردد ،و با این سخن
💢شیعیان این همه بر روی تاکید دارند، پس چرا در به نام علی(ع) هیچ اشاره ای نشده است؟ اگر حضرت علی (ع) جانشین پیامبر (ص) است، چرا نامی از ایشان در قرآن نیامده است؟ این سوال زیاد پرسیده می شود اما باید گفت این سوال از اساس صحیح نبوده و نمی توان گفت که نام ایشان در قرآن نیامده است بلکه طبق راویت حفص از عاصم که قرآن مکتوب مطابق آن نگاشته شده، اندیشمندان و اهل تسنن یک آیه را روایت کردند که نام حضرت (ع) در آن عنوان شده است و سوای آن، روایات، روایات متعددی از بزرگانی مانند شیخ صدوق، ابن شهر آشوب و عده کثیر دیگری موجود است که در مقام نظر به این موضوع می کنند.  کدام است که نام حضرت علی (ع) در آن ذکر شده است؟👇👇 آیه 50 سوره مبارکه مریم:" وَوَهَبْنَا لَهُم مِّن رَّحْمَتِنَا وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِیًّا؛ و به آنان از رحمت خود [چیزها] بخشیدیم و بر ایشان نامی نیک و آوازه ای بلند بر جای گذاشتیم." اما ماجرا در این به این ترتیب است که حضرت ابراهیم (ع) از خداوند لسان صدقی را می خواهد که در آیه 84 سوره شعرا به آن اشاره شده است" وَ اجْعَلْ لِی لِسانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرِینَ" و استجابت آن در آیه 50 سوره مریم ذکر می شود. استجابت این دعا نه تنها برای ابراهیم(ع) بلکه برای اسحاق(ع) و یعقوب(ع) و البته به نظر می رسد پیامبران صورت گرفت. اما روایت در این زمینه بسیار است و در منابع شیعه، چهارده روایت، در منابع اهل تسنن یک روایت و در زیدیه یک یا دو روایت پیرموان این موضوع به چشم می خورد.
🌸🍃🌸🍃 ابن ابى لیلى میگوید: روزى به همراه نعمان کوفى که شخصی عالم و دارای نفوذ کلام بود به محضر مبارک حضرت صادق علیه السلام وارد شدیم. حضرت خطاب به او فرمود: آیا مى شناسى کلمه اى را که اوّلش کفر و آخرش ایمان باشد؟جواب گفت: خیر. امام علیه السلام پرسید: آیا نسبت به شورى آب چشم و تلخى مایع چسبناک گوش و رطوبت حلقوم و بینی و بى مزّه بودن آب دهان شناختى دارى؟ اظهار داشت: خیر. حضرت صادق علیه السلام فرمود: 1️⃣خداوند متعال چشم انسان را از پیه و چربى آفریده است ؛ و چنانچه آن مایع شور مزّه، در آن نبود، پیه ها زود فاسد مى شد. و همچنین اگر چیزى در چشم برود به وسیله شورى آب آن نابود مى شود و آسیبى به چشم نمى رسد؛ 2️⃣ و خداوند در گوش، تلخى قرار داد تا آن که مانع از ورود حشرات و خزندگان به مغز سر انسان باشد و اگر وارد گوش شوند،میمیرند. 3️⃣و بى مزّه بودن آب دهان،موجب فهمیدن مزّه اشیاء خواهد بود؛ 4️⃣و در بینی رطوبت روان قرار داد به خاطر این که هیچ دردی و آفتی در سر پیدا نمی شود مگر آن که این رطوبت آن را خارج می کند و اگر این رطوبت نمی بود، مغز سفت و سخت می شد و کرم می گذارد. 5️⃣و امّا آن کلمه اى که اوّلش کفر و آخرش ایمان مى باشد: جمله (لا إ له إ لاّ اللّه) است، که اوّل آن (لا اله) یعنى ؛ هیچ خدائى و خالقى وجود ندارد و آخرش ((الاّ اللّه)) است، یعنى؛ مگر خداى یکتا و بى همتا. : بحارالا نوار: ج ۲، ص ۲۹۵، ح ۱۴، به نقل از علل الشّرایع. چهل داستان و چهل حدیث از امام جعفر صادق علیه السلام
🌸 احکام 🌸 ✅چند ويژگى ‏ 1⃣👈 تمام نمازهاى مستحبى را مى ‏توان يا خواند. 2⃣👈 نمازهاى مستحبى را نمى ‏توان به خواند، مگر نماز باران و نماز عيد فطر و قربان. 3⃣👈همه نمازهاى مستحبى را مى ‏توان يا يا در حال خواند. 4⃣👈 در تعداد ، نماز را باطل نمى ‏كند. 5⃣👈 زياد شدن نماز، نماز را باطل نمى ‏كند. 6⃣👈در نمازهاى مستحبى واجب نيست. 7⃣👈 براى كم و زياد شدن، واجب نيست. 8⃣👈نماز مستحبى را مى ‏توان با شكست. 9⃣👈هيچ يك از نمازهاى مستحبى و ندارند. 📗 : ۱. توضيح المسائل محشى ج ۱ ص ۶۴۸ ۲.العروة الوثقى ج ۱ ص ۶۰۱
🔹 رئیس بانک مرکزی گفت: «در حال حاضر نسبت به گذشته افزایش یافته و دسترسی به ارزی نیز بهتر شده است.» ✍راستی! حالا که روحانی رئیس جمهور نیست و حالا که مذاکرات هسته‌ای شده و را تا ۶۰ درصد هم غنی سازی کرده ایم و برد را هم افزایش داده ایم و آمریکا را در پایگاه تنبیه کرده ایم و را در اربیل عراق گوشش را بریده ایم 🔺پس چرا درآمد ارزی دولت افزایش یافته و دسترسی به کشورمان در خارج زیاد شده و تحریم‌های آمریکا در مرحله انهدام قرار گرفته؟ ❇️علت اصلی را باید در سخنان حکیمانه رهبر عزیزمان جستجو کنیم که فرمودند: «اگر شکست بخورد، قطعاً شکست خواهد خورد» 🔹ملت سربلند ایران در انتخابات ریاست جمهوری امسال را شکست داد و الان در مرحله جریان تحریمها قرار دارد. »
🌸🍃🌸🍃 یکی از فرزندان مرحوم شیخ مرتضی انصاری به واسطه نقل می کند که: مردی روی قبر شیخ افتاده بود وبا شدت گریه می کرد. وقتی علت گریه اش را پرسیدند، گفت: جماعتی مرا وادار کردند به این که شیخ را به قتل برسانم. من شمشیرم را برداشته نیمه شب به منزل شیخ رفتم . وقتی وارد اتاق شیخ شدم، دیدم روی سجاده در حال نماز است، چون نشست من دستم را با شمشیر بلند کردم که بزنم در همان حال دستم بی حرکت ماند وخودم هم قادر به حرکت نبودم به همان حال ماندم تا او از نماز فارغ شد بدون آن که بطرف من برگردد گفت: خداوند چه کرده ام که فلان کس را فرستاده اند که مرا بکشد ( اسم مرا برد ) . خدایا من آن ها را بخشیدم تو هم آن ها را ببخش . آن وقت من التماس کردم ، عرض کردم: آقا مرا ببخشید. فرمود : آهسته حرف بزن کسی نفهمد برو خانه ات صبح نزد من بیا . من رفتم تا صبح شد همه اش در فکر بودم که بروم یا نروم واگر نروم چه خواهد شد بالاخره بخودم جراءت داده رفتم . دیدم مردم در مسجد دور او را گرفته اند ، رفتم جلو وسلام کردم ، مخفیانه کیسه پولی به من داد و فرمود: برو با این پول کاسبی کن . من آن پول را آورده سرمایه خود قرار دادم وکاسبی کردم که از برکت آن پول امروز یکی از تجار بازار شدم وهر چه دارم از برکت صاحب این قبر دارم. : زندگانی شیخ مرتضی انصاری داستان هایی از مقامات مردان خدا، ص۸ 🌸🌸🌸