eitaa logo
معارف و مقاتل آلُ الله
11.1هزار دنبال‌کننده
2 عکس
10 ویدیو
1 فایل
✅فضائل 📜تاریخ‌ 🩸مقاتل اهل‌البیت علیهم‌السلام 📚همه مطالب با ذکر منابع📚 🔻خادم کانال: @jaanamhosein (پژوهشگر در حوزهٔ حدیث و مقتل - قم مقدسه) ⚫ کانال فهرست مقاتل👈 @Maghaatel2 📌همین کانال در تلگرام👈 https://t.me/maghaatel
مشاهده در ایتا
دانلود
🛑 کسی که نَسَبش اینچنین باشد، باید هم غدیر را انکار کرده و به بیت وحی، هجوم آورَد... مرحوم علامه مجلسی نقل می‌کند: در شعری که منسوب به امام صادق علیه‌السّلام است آن حضرت فرمودند: 📋 مَنْ جَدُّهُ خَالُهُ وَ وَالِدُهُ / وَ أُمُّهُ أُخْتُهُ وَ عَمَّتُهُ 🔻کسی که جدّ او، پدر و دایی اوست و مادر او، خواهر و عمه اوست،🙈 📋 أَجْدَرُ أَنْ یُبْغِضَ الْوَصِیَّ وَ أَنْ / یُنْکِرَ یَوْمَ الْغَدِیرِ بَیْعَتَهُ 🔻عجیب نیست که دشمن وصی باشد و بیعتش را در روز غدیر انکار کند !!! 📚 بحار الانوار،ج۳۱، ص۹۴ 🔖 برای همین است که در روایت آمده: شخص «دوّمی» مکرّر به مردم می‌گفت: 📋 تَعَلَّمُوا أَنْسَابَكُمْ! تَصِلُوا أَرْحَامَكُمْ أَلاَ وَ لاَ يَسْأَلْنِي أَحَدٌ عَمَّا وَرَاءَ اَلْخَطَّابِ. 🔻حَسَب و نَسَب خود را بدانید و با ارحام خود ارتباط داشته باشید؛ اما در رابطه با حسب و نسب من، بالاتر از «خطّاب»، دیگر سؤالی نپرسید!😉 📚المسترشد،ج۱ ,ص۶۵۰ 📌 برای حل‌شدنِ معمّای پُر پیچ و خَم نَسَب دوّمی😁 ،به کتاب شریف «بحارالانوار،ج۳۱،ص۹۹» مراجعه بفرمایید! @Maghaatel
🔰 یکی از زیباترین روایات در ثواب لعن‌کردن دشمنان اهلبیت در «خلوت و تنهایی» ... در روایتی على بن عاصم كوفى گوید: 🔹 خدمت مولايم امام حسن عسکرى علیه‌السلام رسيدم و به او سلام كردم، آن حضرت سلام مرا جواب داد و فرمود: خوش آمدى اى پسر عاصم، بنشين و استراحت كن، گوارايت باد مقامى كه خداوند به تو مرحمت فرموده است، اى پسر عاصم آيا مى دانى زير قدمهاى تو چيست؟ 🔸 عرض كردم: مولاى من! زير قدم خود فرشى را احساس مى كنم كه گسترده‌اند، خداوند صاحب آن را گرامى بدارد. امام عليه السلام به من فرمود: اى پسر عاصم، بدان كه تو اكنون بر فرشى قدم نهاده اى كه بسيارى از پيامبران و رسولان الهى بر آن نشسته اند. 🔹 عرض كردم: اى سرور من، كاش تا زمانى كه در دنيا هستم همواره در خدمت شما باشم و هرگز شما را رها نكنم. سپس با خود گفتم: كاش چشم بينائى داشتم و آن را مشاهده مى كردم. 🔸 امام عليه السلام كه از ضمير و باطن همه آگاه است به من فرمود: نزديك بيا، وقتى نزديك رفتم دست مبارك خود را بر ديدگان من كشيد و به اذن خداوند فوراً روشن شد و بينا گشتم. 🔹 سپس فرمود: اين، جاىِ پاى پدر ما حضرت آدم است، و اين جاى پاى هابيل است، و به ترتيب جاى پاى شيث، هود، صالح، ابراهيم، شعيب، موسى، داود، سليمان، خضر، دانيال، ذى القرنين، عدنان، عبدالمطلب، عبداللَّه، عبد مناف را به من نشان داد. 🔖 سپس فرمود: 📋 هَذَا أَثَرُ جَدِّی رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ هَذَا أَثَرُ جَدِّی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیه‌السلام 🔻 و اين، جاى پاى مبارك خاتم الأنبياء صلى الله عليه وآله وسلم و اين، جاى پاى مبارك اميرالمؤمنين علىّ بن ابى طالب عليه السلام است. 🔖 علىّ بن عاصم گويد: 📋 فَأَهْوَیْتُ عَلَی الْأَقْدَامِ کُلِّهَا فَقَبَّلْتُهَا وَ قَبَّلْتُ یَدَ الْإِمَامِ 🔻 خود را بر آن جاى قدم‌ها افكندم و آنها را بوسيدم و سپس دست مبارك امام عليهالسلام را بوسيدم. 🔹 سپس عرض کردم: من از اينكه شما را با دست يارى كنم ضعيف و ناتوانم و جز اظهار دوستى و ولايت نسبت به شما و بيزارى از دشمنان شما و لعنت كردن آنها در تنهائى قدرت ندارم، حال من چگونه خواهد بود اى سرور من؟ 🔸 امام عليه السلام فرمود: پدرم از جدّم، و او از رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم نقل كرد كه آن حضرت فرمود: 📜 مَنْ ضَعُفَ عَلَی نُصْرَتِنَا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ لَعَنَ فِی خَلَوَاتِهِ أَعْدَاءَنَا بَلَّغَ اللَّهُ صَوْتَهُ إِلَی جَمِیعِ الْمَلَائِکَةِ 👈 كسى كه از يارى ما اهل بيت عاجز باشد و دشمنان ما را در تنهائى‌ها لعنت كند، خداوند صداى او را به تمام فرشتگان برساند، 📜 فَکُلَّمَا لَعَنَ أَحَدُکُمْ أَعْدَاءَنَا صَاعَدَتْهُ الْمَلَائِکَةُ وَ لَعَنُوا مَنْ لَا یَلْعَنُهُمْ 🔻 پس هرگاه يكى از دشمنان ما را لعنت كند فرشتگان آن را بالا برند و كسى كه آنها را لعنت نكند لعنت كنند. 🔹 و هر گاه صداى او به فرشتگان رسد براى او طلب آمرزش كنند و بر او درود فرستند و گويند: خداوندا! بر روح اين بنده‌ات كه در راه يارى دوستان تو تلاش كرد درود فرست، و اگر توانائى زيادترى داشت و بيشتر مى توانست يارى كند حتماً يارى مى كرد. 🔸 در اين هنگام از طرف پروردگار ندايى رسد كه: اى فرشتگان من دعاى شما را درباره بنده‌ام اجابت كردم و صداى شما را شنيدم و بر روح او بهمراه ارواح بندگان صالح ديگر درود فرستادم، و او را از برگزيدگان نيكو قرار دادم. 📚بحارالأنوار، ج۵۰ ص۳۱۷ 📚ریاض الأبرار،ج۲ ص۵۰۵ @maghaatel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 ای یهودی! بگذار تا برایت بگویم... در روایتی امام صادق علیه‌السلام فرمودند: 🔹 مردی یهودی نزد رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله آمد و پیش روی حضرت ایستاد و به ایشان خیره شد. آن حضرت فرمود: ای‌یهودی! چه می‌خواهی؟! 🔸 عرض کرد: تو برتری یا موسی بن عمران؟! همان پیامبری که خداوند با او سخن گفت و بر او تورات و عصا را نازل کرد و برایش دریا را شکافت و با ابر بر سرش سایه فکند؟! 🔹 رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به او فرمود: ناپسند است که بنده خود را بستاید، اما اندکی برایت می‌گویم: 👈 وقتی که آدم علیه‌السلام به آن گناه دچار شد، توبه اش این بود که بگوید: خداوندا به حق محمد و آل محمد از تو می‌خواهم که از من درگذری! و خداوند از گناه او درگذشت. 👈 وقتی که نوح علیه‌السلام سوار کشتی شد و ترسید که غرق شود گفت: خداوندا به حق محمد و آل محمد از تو می‌خواهم که مرا از غرق شدن بِرَهانی! و خداوند او را رهانید. 👈 وقتی که ابراهیم علیه‌السلام در آتش انداخته شد، گفت: خداوندا به حق محمد و آل محمد از تو می‌خواهم که مرا از آتش نجات دهی! و خداوند آتش را بر او سرد و سلامت قرار داد. 👈 وقتی که موسی علیه‌السلام عصایش را انداخت، از روی ترس با خود زمزمه کرد و گفت: خداوندا به حق محمد و آل محمد از تو می‌خواهم که مرا در امان داری! و خداوند والامقام به او فرمود: «لا تَخَفْ إِنَّکَ أَنْتَ الْأَعْلی» -. طه / ۶۸ - {مترس که تو خود برتری. } 📍ای یهودی! اگر موسی علیه‌السلام مرا درک می‌کرد و سپس به من و به نبوت من ایمان نمی آورد، نه ایمانش برایش سودی داشت و نه نبوتش. 📋 یَا یَهُودِیُّ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی الْمَهْدِیُّ إِذَا خَرَجَ نَزَلَ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ لِنُصْرَتِهِ وَ قَدَّمَهُ وَ صَلَّی خَلْفَهُ 🔻ای یهودی! یکی از فرزندان من مهدی «صلوات‌الله‌علیه» است، وقتی ظهور کند عیسی بن مریم برای یاری‌اش فرود می‌آید و او را جلوی خود قرار می‌دهد و پشت سرش نماز می‌خواند. 📚 الإحتجاج، ج۱ ص۱۰۷ 📚 جامع الأخبار، ص۴۵ @Maghaatel
🔰 ما اهلبیت، چیزی را که داده‌ایم، پَس نمی‌گیریم... | کرامت بی‌نظیر إمام صادق علیه‌السلام به مردی که به آن حضرت، تهمت دزدی زد... در روایت آمده است: 🔹 روزی یک‌مردی در مسجد مدینه خوابیده بود و سراسیمه از خواب بیدار شد و توهم کرد که هَمیان پولش را دزدیده‌اند. از جای خود برخاست؛ در نزدیکیِ او، امام صادق علیه‌السلام مشغول عبادت بودند. 🔸 آن مرد آمد و دامن إمام علیه‌السلام را گرفت و گفت: تو هَمیان(کیسه پول) مرا دزدیده‌ای! امام علیه‌السلام فرمود: در هَمیانت چه داشتی؟ گفت: هزار دینار. 🔹إمام علیه‌السلام آن مرد را به منزل خود بُردند و هزار دینار به او دادند. وقتی که آن مرد، پول را گرفت و به منزل خود برگشت، دید همیانش در خانه است. 🔸 با عذرخواهی خدمت امام صادق علیه‌السّلام رسید و پول را تقدیم کرد. امام علیه السّلام از گرفتن آن پول خودداری نمودند و فرمودند: 📋 شَیْ‌ءٌ خَرَجَ مِنْ یَدِی لَا یَعُودُ إِلَیَّ 🔻ما چیزی را که داده‌ایم، پَس نمی‌گیریم. 🔹 آن مرد بعداً در مورد امام علیه‌السلام پرس و جو کرد و به او گفتند: 📋 هَذَا جَعْفَرٌ الصَّادِقُ علیه‌السلام 🔻این آقا، جعفر بن محمّدٍ الصادق علیه‌السلام است. 📚المناقب ج۱۱ ص۴۱۰ @Maghaatel
🔰 شدّت برائت و بغض از آن دو نفر، انسان را تا کجا بالا می‌برَد! حجة الاسلام حاج سید علی گلپایگانی فرزند عالم ربانی مرحوم آیة الله آقا سید جما‌ل‌الدین گلپایگانی «رضوان‌الله‌عليه» نقل می‌کردند: 🔹 بعد از رحلت پدرم هنوز یک اربعین نگذشته بود که من شبی در کاظمین ایشان را در خواب دیدم و (در همان عالم رؤیا) می‌دانستم که رحلت کرده‌اند. محکم انگشت ایشان را گرفتم تا به سؤالات من پاسخ دهند. (مشهور است که اگر کسی در خواب، انگشت میت را بگیرد، آن میت به سوالات او پاسخ می‌دهد) 🔸ابتدائاً به من گفتند: می‌دانم می‌خواهی سؤالاتی بکنی که من قادر به جواب آنها نیستم! عرض کردم: نه؛ از آن سؤالات نمی‌کنم ولی می‌خواهم بپرسم بعد از رحلت حال شما چطور است؟ فرمودند: بسیار خوب است! عرض کردم محل شما کجاست؟ 👈 فرمودند: ما هفت نفر هستیم که در آسمان هفتم می‌باشیم و یکی از آنها محقّق کرَکی است. 🔹گفتم: آیا شیخ مرتضی انصاری را هم می‌بینید؟ فرمود: شیخ در آسمان اول است و دسترسی به او بسیار آسان است. 💬 آقا سید علی (فرزند آقا سید جمال‌الدین گلپایگانی) می‌گفت: 👈 برای من سؤال شد که چه خصوصیت مشترکی میان محقق کرَکی و مرحوم آقا سید جمال بود. تحقیق کردم برای من روشن شد که وجه مشترک هر دو، «اهتمام به تبرّی از غاصبین خلافت» بوده است. 📚جرعه‌ای از دریا، ج۲ ص۵۵۸ ✍ لازم به ذکر است عالم جلیل‌القدر، مرحوم محقّق کرَکی، کتابی بسیار وزین به نام «نفحاتُ اللّاهوت فی لَعنِ الجبت و الطاغوت» نگاشته است که چه بسا انگیزهٔ تالیف این کتاب شریف، شدّت بغض و برائت آن عالم بزرگوار، از غاصبین خلافت بوده است... 📕 می‌توانید این کتاب شریف را دانلود کنید! @Maghaatel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 پُشت‌پردهٔ ممنوعیت علمای اهل تسنن نسبت به لعن یزید، چیست؟! با اینکه در جای جای منابع اهل تسنن، فضائح و مطاعن یزید آمده است اما با این حال، بسیاری از آنان لعن یزید را جایز نمی‌دانند! 🔍 در تألیفات برخی از علماءشان، از علت این ممنوعیت، پرده‌برداری شده است👇 🔖 تفتازانی می‌نویسند: 🔹 اگر گفته شود: بعضی از علمای مذهب (اهل تسنن) لعن یزید را جایز نمی‌دانند، در حالی‌که خود به خوبی آگاهند که یزید و پیروانش مستحق لعن هستند!! در پاسخ می‌گوییم: 📋 تَحامِیًا اَنْ یُرتَقیٰ اِلَی الاَعلیٰ فَالاَعلی؛ 🔻این به خاطر فرار و اجتناب از این است که مبادا لعن یزید سرایت به دیگران که بالاتر از او هستند، نماید. 📚 شرح المقاصد،تفتازانی،ج۵، ص۳۱۱. ✍ و به همین جهت است که علمای وهابی و برخی از علمای اهل تسنن، فتوا به حُرمت مشاهده سریال «مختارنامه» داده بودند. و علت این فتوا را اینگونه ذکر می‌کردند: 📖 در اثر مشاهدهٔ این فیلم، احساسات‌ اهل‌سنت برانگیخته شده و یزید را لعنت می‌کنند و بعد از آن، کسی که یزید را بر مسند حکومت نشاند، - یعنی معاویه - را لعن می‌کنند. و در آن وقت است که از آن کسی که معاویه را بر مسند فرمانروایی شامات نهاد - یعنی دوّمی - ، تبرّی جسته و او را لعن می‌کنند. پس همان بهتر که از ابتدا مشاهده این سریال بر آنان حرام شود! @Maghaatel
🔰 قُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ بِإِذْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد ... راوی گوید: 🔹از امام صادق علیه‌السّلام خواستم تا که نشانه‌ای از امامت‌شان نشانم دهند! امام علیه‌السلام فرمود: هر چه می‌خواهی، بپرس تا اگر خدا بخواهد تو را آگاه کنم! 🔸 گفتم: من برادری دارم که در همین قبرستان دفن شده! به او امر بفرمایید تا نزد من بیاید! امام علیه‌السلام فرمودند: اسمش چیست؟ گفتم: احمد. فرمود: 📋 یٰا أحمَد! قمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ بِإِذْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد... 🔻ای احمد به اذن خداوند و اذن جعفر بن محمد «علیهماالسلام» برخیز! 🔹 راوی گوید: به خدا قسم برادرم از قبر، برخاست در حالی که پشت سر هم می‌گفت: آمدم! آمدم! 📚المناقب،ج۱۱ ص۳۱۸ 📚الثاقب في المناقب،ص۳۹۷ 📚الخرائج،ج۲ ص۷۴۲ @Maghaatel
🔰 به فدای آن امامی که بر بالین غلامش می‌نشیند و با دستان مبارکش، غلامش را باد می‌زند ... در روایت آمده است: 🔹 امام صادق علیه‌السّلام یکی از غلامان خود را در پی کاری فرستاد. غلام دیر کرد. امام علیه‌السلام به دنبال او رفت تا پیدایش کند و او را در حالی که خوابیده بود، یافت. 📋 فَجَلَسَ عِنْدَ رَأْسِهِ یُرَوِّحُهُ حَتَّی انْتَبَهَ 🔻امام علیه‌السلام آمدند و بالای سرش نشستند و با دستان مبارکشان، آن غلام را باد می‌زدند تا اینکه که غلام از خواب بیدار شد... 📚الکافی ج۸ ص۸۷. @Maghaatel
🔰 شبی که همه سنگ‌ها و کلوخ‌ها و درخت‌ها خندان شدند ... در روایتی امیرمومنان علی علیه‌السلام فرمودند: ☘ چون رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله متولد شد، بت‌های کعبه به رو، سرنگون شدند و چون شب شد، فریادی از آسمان به گوش رسید که «جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً» اسراء/۸۱. 📋 أَضَاءَ تِلْکَ اللَّیْلَةَ جَمِیعُ الدُّنْیَا وَ ضَحِکَ کُلُّ حَجَرٍ وَ مَدَرٍ وَ شَجَرٍ وَ سَبَّحَ کُلُّ شَیْ ءٍ فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ 🔻 در آن شب سراسر دنیا روشن شد و همه سنگ‌ها و کلوخ‌ها و درخت‌ها خندان شدند و همه موجودات در آسمان‌ها و زمین خداوند عزوجل را تسبیح گفتند. 📋 وَ انْهَزَمَ الشَّیْطَانُ وَ هُوَ یَقُولُ خَیْرُ الْأُمَمِ وَ خَیْرُ الْخَلْقِ وَ أَکْرَمُ الْعَبِیدِ وَ أَعْظَمُ الْعَالَمِ مُحَمَّدٌ صلی الله علیه و آله 🔻 و شیطان می‌گریخت و می‌گفت: بهترین امت و بهترین آفریده و ارجمندترین بنده و والاترین فرد دنیا، محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله است. 📚 المناقب،ج۱ ص۲۲ @Maghaatel
🩸ظهور چشمۀ رحیق مختوم، از اثر انگشتِ مبارک حضرت مولانا سیدالشهداء «صلوات‌الله‌علیه» در روایتی امام رضا علیه‌السلام فرمودند: 📃 یاران سید الشهدا علیه‌السلام از تشنگی به مولای خود شکایت کردند. در این حال فرشته‌ای به سوی امام حسین علیه‌السلام فرود آمد و عرض کرد: خداوند سلامت می‌رساند و می‌فرماید: آیا حاجتی دارید؟ 💬 امام حسین علیه‌السلام فرمود: او سلام است و سلام از جانب پروردگار من است. یاران من از امری که خداوند به آن از من داناتر است -که عبارت باشد از تشنگی- به من شکایت کردند! 🔖 خداوند به فرشته وحی فرمود که به حسین علیه‌السّلام بگو: با انگشت خود، در پشت سر خود، برای ایشان خطی بر روی زمین بکشد،که چشمه‌ای خواهد جوشید و یارانش سیراب گردند. 📋 فَخَطَّ الحسینُ علیه‌السلام بِإِصْبَعِهِ السَّبَّابَةِ فَجَرَی نَهرٌ أَبْیَضُ مِنَ اللَّبَنِ وَأحْلَی مِنْ الْعَسَلِ 🔻 امام حسین علیه‌السلام با انگشت مبارک سبابه‌اش خطی کشید و چشمه‌ای جوشید که سفیدتر از شیر و شیرین تر از عسل بود. 📝 پس امام حسین علیه‌السلام و یارانش از آن آب آشامیدند. آن فرشته گفت: ای فرزند رسول خدا! این چشمه مخصوص شماست و این همان چشمۀ رحیق مختوم است. که خداوند می‌فرماید: 📖 (خِتَامُهُ مِسْکٌ وَ فِی ذَلِکَ فَلْیَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ) «مُهری که بر آن نهاده شده از مُشک است و در این امر راغبان بایستی بر یکدیگر پیشی گیرند.» [المطففین: ۲۶] 🗯 فرشته عرضه داشت: اجازه می‌فرمایید من نیز از آن بنوشم؟! سیدالشهداء علیه‌السلام فرمودند: اگر دوست داری از آن بنوشی بنوش! 📚 الثاقب فی المناقب، ص۳۲۷. 📚 نزهة الکرام، رازی، ج۲، ص۶۴۸. 📚 مدینة المعاجز، ج۳، ص۴۹۶. ✍ آن انگشت، کز لطفش دو صد چشمه، بُوَد جاری … کجا دیگر سزایش خنجر آن ساربان باشد !؟ @Maghaatel
🔰 ثواب بی‌انتهای کسی که پَستی‌ها و جنایاتِ دشمنان اهلبیت «علیهم‌السلام» را برملا می‌کند… در روایتی امام حسن عسکری علیه‌السلام از جدّ مطهّرشان امام صادق علیه السلام نقل نموده و فرمودند: 📋 مَنْ کَانَ هَمُّهُ فِی کَسْرِ النَّوَاصِبِ عَنِ الْمَسَاکِینِ مِنْ شِیعَتِنَا الْمُوَالِینَ لَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ 🔻 هر که تمام کوشش و تلاشش این باشد که شر مخالفان ما را از سر دوستان ناتوان ما کوتاه کند، 📋 یَکْسِرُهُمْ عَنْهُمْ وَ یَکْشِفُ عَنْ مَخَازِیهِمْ وَ یُبَیِّنُ عَوْرَاتِهِمْ وَ یُفَخِّمُ أَمْرَ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ 🔻و ما را در شکست نواصب و آشکار کردن پَستی‌ها و بیان زشتی‌های آنها یاری و حمایت کند، و امر پیامبر خدا و اهل‌بیت پاکش را تجلیل و تعظیم نماید، 👈 خداوند نیز به فرشتگان بهشت فرمان دهد که در ساختن قصرها و عمارات ویژهٔ او همت گماشته، و به عدد هر سخنی که با دشمنان خدا احتجاج می‌کند، جمعی از فرشتگان مقتدر و توانا، در بنای قصرهای او کار و فعالیت کنند، و آن قدر برای او عمارت و قصر مهیا شود که مقدار آن را جز خداوند متعال نمی‌داند! 📚تفسیر امام حسن عسکری علیه‌السلام،ص۳۴۹ 📚الاحتجاج، ج۱ ص۲۰ ✍ البته باید دقت داشت که مطاعن، فضائح و جنایات دشمنان اهلبیت «علیهم‌السلام» باید به گونه‌ای مطرح بشود تا هم شیعیان و محبان آل‌الله «علیهم‌السلام» آگاه شده و نسبت به آن ملاعین، بُغض روزافزون پیدا کنند و هم آتش فتنه‌ای در بین شیعیان و پیروان اصحاب سقیفه بر پا نشود! @Maghaatel
🔘 با شهادت مظلومانهٔ یک عدّه‌ از مؤمنین، چه بر دل امام زمان «ارواحنافداه» می‌گذرد ؟! راوی گوید: 📃 در مجلسِ امام صادق علیه‌السلام نشسته بودم که آن حضرت به حاضرین فرمودند: چرا شما اینقدر ما اهلبیت را خوار و ذلیل می‌کنید؟! 🔎 مردی از اهالی خراسان بلند شد و گفت: پناه بر خدا از اینکه ما شما را یا چیزی که راجع به شما باشد را خوار کرده باشیم!! حضرت فرمودند: آری؛ تو خود یکی از افرادی هستی که مرا خوار کرده‌ای!! 🔖 مرد خراسانی گفت: پناه به خدا می‌برم از اینکه شما را خوار کرده باشم. حضرت فرمودند: وای بر تو، مگر وقتی که ما نزدیک منطقه جُحفه بودیم نشنیدی که فلان شخص به تو گفت: به مقدار یک مِیْل مرا سوار کن! به خدا قسم از پیاده‌روی خسته و عاجز شده‌ام! به خدا قسم تو سر بلند نکردی و با این کار او را خوار و خفیف کردی!! 📋 وَ مَنِ اسْتَخَفَّ بِمُؤْمِنٍ فِینَا اسْتَخَفَّ وَ ضَیَّعَ حُرْمَةَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ. 🔻و هر کس مؤمنی را خوار کند و نسبت به او بی‌تفاوت باشد، ما اهلبیت را خوار کرده و حُرمت خدا را ضایع کرده است. 📚الکافی، ج۸ ص۱۰۲ 🖇 در روایتی دیگر نیز امام باقر علیه‌السّلام فرمودند: 📋 وَ اللَّهِ لَأَنْ أُطْعِمَ رَجُلًا مِنْ شِیعَتِی أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أُطْعِمَ أُفُقاً مِنَ النَّاسِ 🔻 به خدا قسم، اگر من مردی از شیعیانم را اطعام بدهم، برایم محبوب‌تر است از اینکه اُفُقی از مردم (غیر شیعیان و مؤمنین) را اطعام بدهم! 📃 راوی گوید: من گفتم: «افق» چه اندازه است؟ امام علیه‌السلام فرمودند:«صد هزار نفر» ! 📚المحاسن،ص۳۹۱ ✍ همانگونه که اطعام یک شیعه بر امام زمانش محبوب‌تر از اطعام صدهزار غیرشیعه است، داغ مظلومانه یک شیعه نیز، از داغ صد هزار غیر شیعه بر قلب نازنین امام علیه‌السلام سنگین‌تر است ... 👈 ظُلم قوم جنایتکار یهود به شیعیان مظلوم لبنان رسیده است ... بی‌تفاوت بودنِ نسبت به شهادت مظلومانهٔ شیعیان، بی‌تفاوت بودنِ به قلب داغدار امام زمان «ارواحنافداه» است... 🤲 مقدورترین و مؤثرترین کاری که از دست ما بر می‌آید، همین دعاست چرا که فرموده‌اند:«الدُّعَاءُ سِلَاحُ الْمُؤْمِنِ» (ثواب الأعمال ص۲۵) @Maghaatel
🔰 چشمِ قلبی اینچنینم آرزوست... جناب ابوبصير گوید: 🔹 در خدمت امام باقر علیه‌السلام وارد مسجد شدم؛ مردم در رفت و آمد بودند. امام علیه‌السلام به من فرمودند: از مردم بپرس مرا مى‏بينند! 🔸 ابوبصیر گوید: به هر كس برخورد كردم، پرسيدم: حضرت باقر «صلوات‌الله‌علیه» را نديده‌اى؟ تمام افراد می‌گفتند: «خیر؛ او را ندیده‌ایم!» با اينكه امام باقر عليه‌السلام همان جا ايستاده بودند. 🔹 تا اينكه ابوهارون مكفوف (نابينا) وارد مسجد شد. امام علیه‌السلام فرمودند: از او بپرس! رفتم و به ابوهارون گفتم: حضرت باقر «صلوات‌الله‌علیه» را نديده‌اى؟ ابوهارون گفت: مگر نمى‏بينى که آن حضرت همین‌جا ايستاده است؟! گفتم:(تو که نابینایی!) از كجا دانستى؟! ابوهارون گفت: 📋 وَ كَيْفَ لاَ أَعْلَمُ وَ هُوَ نُورٌ سَاطِعٌ!  🔻 چگونه مکان امامم را ندانم در حالی که وجود مبارکش، نورى درخشان است! 📚الخرائج و الجرائح، ص۲۲۹. 📚إثبات الهداة، ج۴ ص۱۱۱. ✍ بارها روی تو را دیدم ولی نشناختم لاله از رخسار تو چیدم ولی نشناختم همچو گل کز دیدن خورشید می‌خندد به صبح بر گل روی تو خندیدم ولی نشناختم کعبه را کردم بهانه تا بگردم دور تو آمدم دور تو گردیدم ولی نشناختم در کنار مرقد شش گوشه جدت حسین خم شدم دست تو بوسیدم ولی نشناختم ای دل غافل که همچون سایه نزد آفتاب پای دیوار تو خوابیدم ولی نشناختم در مسیر جمکران عطر دل انگیز بهشت از نفس های تو بوییدم ولی نشناختم سجده بر پای تو آوردم نگفتی کیستم چهره از خاک تو پوشیدم ولی نشناختم @Maghaatel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🩸جز بوسه بر رکاب همایون ذوالجناح / عقلم به هیچ جای دگر قَد نمی‌دهد ... در نقلی آمده است: 🥀 ... در روایت آمده است: در دفعۀ آخر که سیدالشهداء علیه‌السلام بر ذوالجناح سوار شد فرمود: ای‌ذوالجناح، مرا حلال کن؛ چرا که امروز در این صحرا تشنه و گرسنه بودی! این دفعۀ آخر است که بر تو سوار شده‌ام. 🥀 آن اسب چون این را شنید سر خود را بلند کرد و نگاهی به صورت مبارک امام علیه‌السلام کرد و اشک از چشم او جاری گشت. حضرت علیه‌السلام دانست که مطلبی دارد. فرمود: چه حاجت داری؟ به قدرت کاملۀ خدا قفل از دهان آن حیوان برداشته شد[همچنانکه هدهد با سلیمان نبیّ علیه‌السلام تکلم کرد] 🥀 ذوالجناح عرض کرد: ای آقا! من در دنیا اسبِ سواری شما بودم و از شما التماس دارم که در روز قیامت هم اسب سواری شما باشم. حضرت علیه‌السلام دست بر سر و صورت او مالید و فرمود: 📋 دل خوش دار که چون وارد محشر شوم بر مَرکبی دیگر سوار نشوم مگر بر تو. اما من هم به تو سفارشی دارم که چون کشته شوم کسی را ندارم که خبر شهادتم را به اهل حرم برساند. ای اسب من! تو خبر شهادت مرا به خواهرم زینب علیها‌السلام و دخترم سکینه علیها‌السلام برسان». 📚 انوار الشهادة، یزدی،ص۱۷۴. ✍کاش بودم من فدای ذوالجناح یا غبار زیر پای ذوالجناح نزد حق دارد مقامی بس عظیم راکب دیْر آشنای ذو الجناح مانده کلّ آدمیت در شگفت از شعور و از وفای ذو الجناح قرب اشک مرکب خون خدا کس نداند جز خدای ذوالجناح اشک عاشورائیان مخلوط شد با غم حزن و بکای ذو الجناح @Maghaatel
🔰 این روزها باید با تمام وجود با این دعای عظیم‌الشأن به درگاه الهی تضرّع کنیم ... در فرازی از دعای عظیم‌الشأنی که در زمان غیبت امام زمان «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف» وارد شده است، به درگاه الهی عرضه می‌داریم: 📋 ... اللّٰهُمَّ إِنَّا نَسْأَلُكَ أَنْ تَأْذَنَ لِوَلِيِّكَ فِي إِظْهارِ عَدْلِكَ فِي عِبادِكَ، وَقَتْلِ أَعْدائِكَ فِي بِلادِكَ، 🔹 خدایا از تو می‌خواهیم، به ولی‌ّات برای آشکار کردن عدل در میان بندگانت و کشتن دشمنانت در کشورهایت، اجازه دهی! 📋 حَتَّىٰ لَا تَدَعَ لِلْجَوْرِ يَا رَبِّ دِعامَةً إِلّا قَصَمْتَها، وَلَا بَقِيَّةً إِلّا أَفْنَيْتَها، وَلَا قُوَّةً إِلّا أَوْهَنْتَها، وَلَا رُكْناً إِلّا هَدَمْتَهُ، وَلَا حَدّاً إِلّا فَلَلْتَهُ، 🔸 تا هیچ ستونی برای ظلم و ستم، ای پروردگارم باقی نگذاری مگر آنکه درهم شکنی و نه باقی مانده‌ای جز آنکه نابود گردانی و نه نیرویی مگر آنکه سُستش نمایی و نه پایه‌ای جز آنکه درهم فرو ریزی و نه بُرّنده‌ای جز آنکه آن را کُند نمایی، 📋 وَ لَا سِلاحاً إِلّا أَكْلَلْتَهُ، وَلَا رايَةً إِلّا نَكَّسْتَها، وَلَا شُجاعاً إِلّا قَتَلْتَهُ، وَلَا جَيْشاً إِلّا خَذَلْتَهُ، وَارْمِهِمْ يَا رَبِّ بِحَجَرِكَ الدَّامِغِ، وَاضْرِبْهُمْ بِسَيْفِكَ الْقاطِعِ وَبَأْسِكَ الَّذِي لَاتَرُدُّهُ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ، 🔹 نه اسلحه‌ای جز آنکه از کار اندازی و نه پرچمی جز آنکه سرنگون سازی و نه پهلوانی جز آنکه به قتل رسانی و نه لشگری جز آنکه شکست دهی و سنگ بارانشان کن، به سنگ درهم کوبنده‌ات و بزن آنان را به شمشیر بُرّنده‌ات و به انتقامت که آن را از مردمان بدکار باز نمی‌گردانی! 📋 وَ عَذِّبْ أَعْداءَكَ وَأَعْداءَ وَلِيِّكَ وَأَعْداءَ رَسُولِكَ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ بِيَدِ وَلِيِّكَ وَ أَيْدِي عِبادِكَ الْمُؤْمِنِينَ؛ 🔸 و عذاب کن دشمنانت و دشمنان ولی‌ّات و دشمنان رسولت (درود تو بر او و خاندانش) به دست ولی‌ّات و به دست بندگان با ایمانت! 📚 کمال الدین ج۲ ص۲۴۵ 📚 مصباح الزائر، ص ۴۲۵ 🔖 مرحوم سید ابن طاووس در کتاب شریف «جَمال الاُسبوع»، پس از ذکر دعاهای وارده در عصر جمعه، این دعا را ذکر نموده و می‌نویسد: 📝 فإیّاکَ أنْ تُهمِل الدّعاءَ بِه فإنّنا عَرَفنا ذلک مِن فَضلِ الله جل جلاله الّذی خَصّنا بِه 🔻 بپرهیز از اینکه خواندن این دعا را واگذاری، به درستی که ما داشتن این دعا را از احسان خدا «جل جلاله» می‌دانیم که ما را به خواندن آن، امتیاز بخشیده است. 📚جمال الاسبوع ص۵۲۱ 📌 متن کامل این دعای عظیم‌الشأن را می‌توانید در اینجا قرائت بفرمایید! @Maghaatel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🖤 رحمت خدا بر شانه‌هایی که با یاد سیدالشهداء «صلوات‌الله‌علیه» به لرزه می‌افتند ... @Maghaatel
🔰 خوشا به حالی کسی که اینگونه در نزد اهلبیت علیهم‌السلام، «أهل» شده و توجه آن حضرات را به خود عطف می‌کند... در روایت آمده است: 🔹 در خیمه‌ای اصحاب خاص امام صادق علیه‌السّلام جمع بودند. یک مرد شامی هم در آنجا بود و قصد داشت در رابطه با امامت امام صادق علیه‌السّلام با یکی از اصحاب آن حضرت به مناظره بپردازد. 🔸 در این موقع که همه میان خیمه نشسته بودند، امام صادق علیه‌السّلام، مثل کسی که انتظار شخصی را داشته باشد، دامن خیمه را کنار زده و دامنهٔ افق را تماشا می‌نمود. شتر سواری از دور می‌آمد. یک مرتبه امام صادق علیه‌السّلام فرمودند: به خدای کعبه قسم «هشام» دارد می‌آید! 🔖 اصحاب آن حضرت گویند: هشام (بن حکم) جوانی بود که هنوز موی بر صورتش نروییده و از همه ما کوچک‌تر بود. 📋 فوَسَّعَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام وَ قَالَ لَهُ نَاصِرُنَا بِقَلْبِهِ وَ یَدِهِ وَ لِسَانِه... 🔻تا وارد شد، امام صادق علیه‌السّلام در کنار خود جایی برای او باز نموده و فرمودند: یار و ناصر ما با قلب و دست و زبان، آمد! 🔹 ... در این موقع حضرت رو به مرد شامی نموده و فرمودند: با این پسر جوان (هشام بن حکم) به گفتگو بپرداز ! مرد شامی قبول کرد و به هشام گفت: در مورد امامت این (منظورش امام صادق علیه‌السّلام بود) با من گفتگو کن! 📋 فَغَضِبَ هِشَامٌ حَتَّی ارْتَعَدَ 🔻هشام از سخن مرد شامی چنان (به جهت فرط محبت و غیرتی که به امام صادق علیه‌السّلام داشت) خشمگین شد به گونه‌ای که بدنش شروع به لرزیدن کرد... (چون او با تحقیر اشاره به امام علیه‌السّلام کرد). 📚الاحتجاج، ص۱۹۸ ✍ در انتهای زیارت‌نامه وداع اهلبیت علیهم‌السلام که از امام هادی علیه‌السلام نقل شده است، عبارتی وارد شده است که سزاوار است به هنگام توسل به اهلبیت علیهم‌السلام و تشرّف به مشاهد مشرّفه، مکرّر این تقاضا را به حضرات معصومین علیهم‌السلام عرضه بداریم: 📜 إجْعَلُونِی فِی هَمِّکُمْ وَ صَیِّرُونِی فِی حِزْبِکُمْ وَ أَدْخِلُونِی فِی شَفَاعَتِکُمْ وَ اذْکُرُونِی عِنْدَ رَبِّکُمْ 🔻مرا مورد عنایت خاص خود قرار داده و به فکر من باشید! مرا از خودتان بدانید و در بین افراد خاص خود قرار دهید! مرا در شفاعت‌تان داخل کرده و نزد پروردگارتان مرا یاد کنید! 📚بحارالانوار ج۹۹ ص۱۳۴ 📚مفاتیح الجنان، در ذیل زیارت وداع أئمه علیهم‌السلام @Maghaatel
🔰 مسبّب هر بدبختی … حتی «تورّم» !!! مؤسّس مذهب مالکی، یعنی مالک بن أنَس نقل می‌کند: 🔹 «دوّمی» به «حاطب ابن ابی بلثعة» که در بازار، مویز می‌فروخت، برخورد کرد و به او گفت: 📋 إمّا أنْ تَزيدَ في السِّعرِ و إمّا أنْ تَرفَع مِن سُوقِنا. 🔻یا قیمتت را بالا ببر یا جنس خود را از بازار ما بردار و برو! 📚المُوطّأ،ج۲ ص۶۵۱ @Maghaatel
🔰 اگر عنایت ما اهلبیت نبود، دشمنان به گونه‌ای شما را از بین می‌بُردند که دیگر هیچ چیز از شما شیعیان باقی نمی‌ماند... در ذیل آن توقیع معروفی که امام زمان «عجل الله تعالی فرجه الشریف» برای جناب شیخ مفید مرقوم نمودند، فرمودند: 📋 إِنَّا غَیْرُ مُهْمِلِینَ لِمُرَاعَاتِکُمْ وَ لَا نَاسِینَ لِذِکْرِکُمْ 🔻ما در رعایت حال شما شیعیان کوتاهی نمی‌کنیم و یاد شما را از خاطر نبرده‌ایم! 📋 وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَنَزَلَ بِکُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَکُمُ الْأَعْدَاءُ 👈 و اگر جز این بود، هر آن از هر سو گرفتاری‌ها و سختی‌ها به شدت به شما رو می‌آورد و دشمنان شما را به گونه‌ای از بین می‌بُردند که دیگر هیچ چیز از شما باقی نمی‌ماند! 📚الاحتجاج، ج۲ ص۵۹۷ @Maghaatel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🩸خودم شب اول قبر به گریه‌کُنانم سر می‌زنم … عذاب را از آن‌ها دور می‌کنم … مونس‌ِ تنهایی‌شان می‌شوم … جناب سلمان «رضی‌الله‌عنه» گوید: 🥀 روزى از كوچه‌هاى مدينه مى‌گذشتم؛ جمعى از اطفال عرب را ديدم كه با يكديگر بازى مى‌كردند و وجود مبارک سیدالشهداء علیه‌السلام (در کودکی) بر روی خاك نشسته است و گردن مبارک خود را كج كرده و مانند ابر بهارى زار زار مى‌گریست. 🥀 پيش رفتم و سؤال كردم كه اى آقازاده‌ى من! خدا جان مرا فداى شما گرداند! چرا گريه مى‌كنید؟ حضرت سر مبارکش را بلند نمود و با یک نگاه محزونی به من نظر نموده و فرمودند؛ اى سلمان! مرا معاف بدار که سخن گفتن از این موضوع برایم سخت است! 🥀 سلمان گوید: عرضه داشتم: ای آقای من! مگر شما از جدتان نشنیده‌اید که فرمود:«سلمانُ منّا اهل‌البیت»!؟ در این هنگام سیدالشهداء علیه‌السلام به گریه افتاده و فرمودند: 📜 بدان ای سلمان كه از جانب خدای متعال جبرئيل به جدّم خبر داده كه مرا در كربلا، كوفيان با خنجر جفا سر از بدن جدا نموده و كودكان مرا يتيم خواهند كرد و جوانان مرا خواهند كشت و نعش همه را بى غسل و كفن در ميان ريگ‌هاى گرم خواهند انداخت و بعد از آن، اهل‌بيت مرا با فرزندم زين‌العابدين عليه‌السلام بر شتران عريان سوار خواهند نمود و شهر به شهر خواهند گردانيد! 🥀 سلمان عرض كرد: در آن وقت، جدّ و پدر و مادرتان در حيات خواهند بود!؟فرمود: در آن وقت هيچ يك نخواهند بود! سلمان عرض كرد: اى سيد من! پدر و مادرم فداى تو باد - در آن روز عزاى شما را كه خواهد گرفت و كه بر شما خواهد گريست‌؟ 🥀 حضرت فرمود: اى سلمان، شيعيانی خواهند آمد از مرد و زن كه مثل پدر مهربان، عزاى مرا خواهند گرفت و جان و مال خود را فداى من خواهند نمود. 📋 يا سلمان، إنّ الّذينَ يَبكونَ علينا قَومٌ خَلَقَهُم اللَّهُ مِن طينَتِنا، وَ لِذلك أحَبّونا وَ بَذَلوا أموالَهم و أرواحَهم فينا، وَ هـُم يَبكونَ علينا، يَقصُدون زيارةَ قبورِنا مِن البعيدِ والقريب، 🔻اى سلمان! کسانی كه به من خواهند گريست، خدای متعال، طينت ايشان را از طينت ما سرشته است و از اين سبب است كه ما را دوست داشته و مال و جان خود را فداى ما خواهند نمود و بر ما خواهند گريست و از راه دور و نزديك به زيارت ما خواهند آمد. 📋 و نَأتيهِم نَحنُ في أوّلِ لَيلةٍ مِن لَيالي القبر فَنَزورُهم و نَدفَعُ عَنهم أهوالَ تِلك الليلة و نُؤنِسُهم، واذا ماتُوا تُقيمُ أُمُّنا فاطمةُ سلام‌الله‌علیها العزاءَ عليهم إلى يَوم القيامة، فَتَشفَع لهم و تُدخِلُهم الجنّة 🔻 ما اهلبیت نيز پس از مرگ ايشان در شب اوّل قبر به زيارتشان خواهیم رفت و مادرم فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها بعد از وفات ايشان برايشان خواهد گريست و عزاى ايشان را خواهد گرفت تا روز قيامت كه ايشان را شفاعت كند و داخل بهشت گرداند. 📚أمواج البكاء،ص۵۵. 📚مخزن البکاء،ج۲ ص۳۶۲. ✍ ای حسینی که به دل عشق تو درمان من است مِهر تو نور دل و اول و پایان من است ای حسینی که عوالم همه گریان تواند گوهر اشک برای تو به دامان است جان نثار حرمت می‌کنم ای محور عشق عشق‌تو دین‌من و مذهب و ایمان‌من است دیده‌ام تا صف محشر زچه آرام شود که نصیبم برِ تو دیده گریان من است به شب اول قبرم نکنم وحشت و ترس چون در آن‌لحظه حسین‌است که‌مهمان من است به سؤالم اگر آرند به میزان حساب پاسخ آرم به خداوند «حسین» جان من است @Maghaatel