eitaa logo
⁦❤️⁩مهد تدبر قرآن و کودک⁦❤️⁩
10.1هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.4هزار ویدیو
22 فایل
آموزش قرآن با شعر،قصه،بازی،کاردستی به کودکان🤩 #آتش_به_اختیار گروه سنی الف و ب 👈کپی مطالب #تدبری بدون لینک #ممنوع 🔹ارتباط با مدیر @Qoran_Kids 🔹تبادل و تبلیغ @Ahle_qoran 🔹کانال دوم ما (نشر اسلام/آموزش رایگان قرآن) @mehdi_jaan
مشاهده در ایتا
دانلود
سوره جهت تبیین آیه ۱۷۸ 👇👇👇🌸🌸🌸👇👇👇 وقتی که خواست از آن دیدار کند، همین که خواست از اسب🐎 پیاده شود و پای راست از رکاب بر زمین نهاد، هنوز پای چپش بر رکاب بود که فرمان از سوی خدا آمد که جان او را قبض کنم آن تیره بخت از پشت اسب بین زمین و رکاب اسب گیر کرد و مرد، دلم به حال او سوخت از این رو که او عمری را به امید دیدار بهشتی که ساخته بود به سر برد، سرانجام هنوز چشمش بر آن نیفتاده بود ، اسیر مرگ شد. 💟در این هنگام جبرئیل به محضر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رسید و گفت: ای محمد! خدایت سلام می‏رساند و می‏فرماید: به عظمت و جلالم سوگند که آن کودک همان شداد بن عاد بود، او را از دریای بی کران به لطف خود گرفتیم ، بی مادر تربیت کردیم و به پادشاهی رساندیم ، ⚫️در عین حال کفران نعمت کرد ، و خودبینی و تکبر نمود ، و پرچم مخالفت با ما برافراشت ، سرانجام عذاب سخت ما او را فرا گرفت ، تا جهانیان بدانند که ما به کافران مهلت می‏دهیم ولی آن‏ها را رها نمی‏کنیم ‼️ 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
سوره جهت تبیین آیه ۱۰۴ امر به معروف و نهی از منکر یکی از بهترین کارهایی که خداوند دستور به انجامش داده، امر به معروفه. انجام این کار خیلی سخته و شخصی که امر به معروف و نهی از منکر می‌کنه باید خودش هم به آنچه میگه عمل کنه. 👇👇👇🌸🌸🌸👇👇👇 امام حسن و امام حسین در کودکی با پیرمردى برخورد کردند که مشغول وضوگرفتن بود، ولى متوجه شدند که او وضو را درست و نیکو نمی‌گیرد، حسنین[براى این‌که آن پیرمرد را آگاه نمایند] با یکدیگر به جروبحث پرداخته و هر کدام به دیگری می‌گفت که وضوى من از تو صحیح‌تر است! سپس به آن پیرمرد گفتند که ما هر دو وضو می‌گیریم و تو بین ما قضاوت کن که کدام‌یک وضویش بهتر است؟! آنگاه بعد از وضو از پیرمرد پرسیدند که کدام‌یک از ما نیکوتر وضو گرفتیم؟! پیرمرد(که متوجه ماجرا شده بود) گفت: شما هر دو بسیار خوب وضو گرفتید، ولى من پیرمرد نادان بودم که وضوى خوبی نگرفته بودم! و اکنون طریقه صحیح وضوگرفتن را از شما آموخته و به برکت وجودتان و به دنبال دلسوزی شما بر پیروان جدّ خود،  از این پس خود را اصلاح میکنم 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
سوره جهت تبیین آیه 104 امر به معروف در قرآن بسیار سفارش شده.. اما آیا همیشه باید دیگران را امر به معروف کرد؟! یعنی هر کسی می‌تونه امر به معروف کند؟! به نظر شما اصل اول امر به معروف چیه؟! 👇👇👇🌸🌸🌸👇👇👇 شخصی به عبد الله بن عباس گفت: می‌خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم. ابن عباس پرسید: شروع کرده ای؟ گفت: تصمیم دارم. ابن عباس گفت: مانعی ندارد؛ اما مواظب باش که سه آیه تو را رسوا نسازد! آن شخص گفت: کدام سه آیه؟ ابن عباس گفت: یکی این آیه که میگوید: «أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ» [3] ؛ آیا تو اطمینان داری که از مخاطبان و نکوهش شدگان این آیه نیستی؟ آن شخص گفت: نه، آیه دوم را بگو. ابن عباس گفت: آیه ی دوم این است که می‌گوید: «لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ، کَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ [4] »، نسبت به این آیه چه طور؟ آیا مطمئن هستی که از توبیخ شدگان این آیه نیستی؟ آن شخص گفت: نه، آیه سوم را بگو. ابن عباس گفت: آیه ی سوم، گفتار خدای تعالی به نقل از عبد صالح حضرت شعیب ( (علیه السلام) ) است که به مردم چنین گفت: «وَمَا أُرِیدُ أَنْ أُخَالِفَکُمْ إِلَی مَا أَنْهَاکُمْ عَنْهُ [5] »: آیا از اهل این آیه هستی؟ آن شخص گفت: نه، ابن عباس گفت: بنابراین اول از خودت شروع کن [آن گاه به نصیحت کردنم. ص: 44 📙[هزار و یک حکایت اخلاقی] 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
سوره و سوره های زیادی درباره توکل به خدا سخن گفته شده. اما شما میدونید توکل یعنی چی؟! اگر توکل داشته باشیم یعنی چی؟! 👇👇👇🌸🌸🌸👇👇👇 ابراهیم خواص گوید: شبی در بیابان گم شدم. صدای درندگان بدنم را می‌لرزاند. به خدا توکل کردم و آرامش بر من حاکم شد. مدتی به رفتن ادامه دادم، صدای خروسی شنیدم و یقین کردم به آبادی رسیده‌ام و طعمه درندگان بیابان نخواهم شد. به نزدیک صدای خروس رسیدم، خرابه‌ای دیدم، ناگهان سه راهزن مرا گرفتند و هر چه داشتم غارت کردند. ناراحت و عبوس به گوشه دیگر خرابه رفتم و با خدای خود گفتم، من که توکل کردم، چرا با من چنین کردی؟ خوابیدم. در عالم رویا خبرم دادند، توکل کردی باید تا آخر می‌رفتی، وقتی صدای خروس را شنیدی ترست از بین رفت و یقین کردی از خطر رها شدی و توکلت کم شد. و ما نظر حمایت از تو برداشتیم و فرشتگان محافظت را امر کردیم تو را به حال امیدت، که خروس بود رها کنند پس گرفتار راهزنان شدی. سحر برخیز و به خرابه برگرد. طلوع آفتاب به خرابه رفتم و دیدم 3 گرگ راهزنان را طعمه خود کرده‌اند و هر چه از من به تاراج برده‌بودند آنجا بود. ‌‌‌‌ به خداوند توکل کن و کار وامور خویش به او بسپار که او توکل کنندگان را دوست میدارد وکارشان را به سرانجام میرساند... 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
سوره جهت تبیین آیه ۱۰۵ و مانند کسانى نباشید که پراکنده شدند و اختلاف کردند، (آن هم) پس از آن که نشانه هاى روشن (پروردگار) به آنان رسید)چ.. 👇👇👇🌸🌸🌸👇👇👇 🌼امام على (عليه السلام) فرمود: سه گاو نر بزرگ به رنگ هاى سياه و سفيد و سرخ در ميان علف زارى بودند، در آن علفزار شيرى هم بود ولى آن شير هرگز قادر نبود به آنها گزندى برساند؛ چون آن سه گاو با هم بودند. 🌼شير به گاو سياه و سرخ گفت : كسى نمى تواند از ما در ميان اين سرزمين خرم و پرعلف ، مطلع شود مگر از ناحيه گاو سفيد زيرا رنگ او از دور پيدا است ، ولى رنگ من مانند رنگ شما تيره و پنهان است ؛ اگر بگذاريد تا او را بخورم و بدرم ، اين مكان پرعلف براى ما مى ماند! 🌼آن دو گاو اجازه دادند و شير، گاو سفيد را دريد و خورد، پس از چند روز، شير به گاو سرخ گفت : رنگ من بسان رنگ تو است ، بگذار گاو سياه را بخورم تا اين زمين پرعلف مال ما باشد و به اين ترتيب نيز، شير، گاو سياه را دريد و خورد و پس از خوردن به گاو سرخ حمله كرد و گفت : حتما تو را هم مى خورم . 🌼گاو سرخ گفت : به من مهلت بده تا سه بار سخنى را بلند بگويم ، بعد مرا بخور، شير او را مهلت داد و او سه بار فرياد زد: 🌼((بيدار باشيد من همان روز كه گاو سفيد خورده شد، خورده شدم !))يعنى وقتى كه بر اثر غفلت و نادانى به اتحاد ما ضربه وارد شد، سقوط ما حتمى گرديد 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
زنده ست قاسم سلیمانی.mp3
زمان: حجم: 3.02M
سوره شهادت مظلومانه هموطنان کرمانی در گلزار کرمان تسلیت باد 🖤 هرگز گمان مبر آنان که در راه خدا کشته شدند مرده اند، بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند. 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
سوره جهت تبیین آیه 79 وقتی‌که حاکم فاطمی، مسجد قاهره را بنا نمود، پس از اتمام آن حالش تغییر کرد و ادعای خدایی نمود؛ تا آنجا که در نامه می‌نوشت: «بسم الحاکم الرّحمن الرّحیم.» مردم را به ایمان به خود دعوت می‌کرد و مال فراوان بین مردم تقسیم می‌نمود. 🌺روزی از روزهای تابستان مگس‌های فراوان اطرافش جمع شده بودند و خدمتکاران آن‌ها را دور می‌کردند، ولی مگس‌ها بدون فاصله جمع می‌شدند. 🌺ناگاه یکی با صدای نیکو این آیه را خواند: «ای مردم مَثَلی زده شد، بشنوید، همانا آنان که می‌خوانند غیر خدا را، هرگز مگسی را نیافرینند، هرچند جمع شوند. اگر از آنان مگس چیزی را برباید، نتوانند آن را باز پس گیرند، هم این طلب کنندگان ناتوان‌اند و هم آن مطلوبان». (سوره‌ی حج، آیه‌ی 73) 🌺وقتی حاکم این آیه را شنید، از روی تخت بر زمین افتاد و بدون مقدمه از قصر فرار کرد و دو روز مخفی ماند. بعد به قصر آمد و دستور داد خواننده‌ی آیه را بگیرند و در دریا غرق کنند. 🌺وقتی او را غرق کردند و مُرد، در خواب کسی او دید و گفت: «خدا با تو چه کرد؟» گفت: «صاحب کشتی مرا به بهشت رسانید.» 📚(نمونه معارف، ج 3، ص 250 -ثمرات الارواق، ص 35) 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
سوره جهت تبیین آیه ۱۰۳ واعتصموا بحبل الله جمیعا اتحاد داشتن.. اهمیت زیادی داره. به بچه ها مفهوم وحدت رو یاد بدید. در خطبه ۱۳ مهر ماه که با نام نامگذاری شد، ما اتحاد خودمون رو نشون دادیم...رمز پیروزی اتحاده.. 👇👇👇🌸🌸🌸👇👇👇 در یک جنگل سرسبز و بزرگ، حیوانات مختلفی زندگی می‌کردند؛ از شیرهای قدرتمند تا پرندگان کوچک و زیبایی که در آسمان پرواز می‌کردند. هر کدام از این حیوانات در گوشه‌ای از جنگل به زندگی خود مشغول بودند و کمتر به یکدیگر توجه می‌کردند. اما جنگل همیشه جای آرام و امنی نبود. روزی روزگاری، شکارچیانی به جنگل آمدند. آن‌ها سلاح‌های خود را با خود آورده بودند و تصمیم داشتند تا هر حیوانی که بر سر راهشان بود را شکار کنند. حیوانات جنگل با دیدن شکارچیان وحشت‌زده شدند و هر کدام به گوشه‌ای پناه بردند. شیر در دل غرش کرد و گفت: "من به اندازه کافی قوی هستم تا با شکارچیان مقابله کنم!" اما هرچه تلاش کرد، نتوانست در مقابل تیرهای آنان مقاومت کند. روباه باهوش به سرعت فرار کرد و گفت: "من از این جنگ نجات پیدا می‌کنم، زیرا بسیار سریع و زیرک هستم." اما شکارچیان با دام‌هایی که در جنگل کار گذاشته بودند، روباه را نیز به دام انداختند. پرندگان کوچک به آسمان پناه بردند و فکر کردند که می‌توانند از این خطر دوری کنند، اما شکارچیان با تورهای بزرگی که در دست داشتند، آن‌ها را نیز به دام انداختند. در این شرایط..... 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
سوره جهت تبیین آیه ۱۰۳ واعتصموا بحبل الله جمیعا اتحاد داشتن.. اهمیت زیادی داره. به بچه ها مفهوم وحدت رو یاد بدید. در ۱۰ مهرماه که عملیات رخ داد، حمایت ما از اون نشانه اتحاد ما بود ...رمز پیروزی اتحاده.. 👇👇👇🌸🌸🌸👇👇👇 در این شرایط سخت، همه حیوانات فهمیدند که هیچ‌کدام از آن‌ها به تنهایی نمی‌توانند در برابر شکارچیان مقاومت کنند. شیر که زخمی شده بود، با صدایی ضعیف گفت: "ما باید متحد شویم. اگر همگی با هم همکاری کنیم، شاید بتوانیم از دست این شکارچیان نجات پیدا کنیم." روباه باهوش که همواره به فکر چاره‌جویی بود، به حیوانات گفت: "من یک نقشه دارم. اگر همه با هم کار کنیم، می‌توانیم شکارچیان را به دام بیندازیم." حیوانات با دقت به نقشه روباه گوش دادند و تصمیم گرفتند که این بار با اتحاد و همکاری، در برابر شکارچیان ایستادگی کنند. شیر با غرشی بلند همه حیوانات را فراخواند. پرندگان کوچک به آسمان پرواز کردند تا شکارچیان را از بالا زیر نظر بگیرند. فیل‌های بزرگ و قدرتمند به آرامی در گوشه‌ای پنهان شدند تا در لحظه مناسب وارد عمل شوند. مارها و حیوانات دیگر نیز در میان درختان منتظر ماندند. هنگامی که .... 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
سوره جهت تبیین آیه ۱۰۳ واعتصموا بحبل الله جمیعا اتحاد داشتن.. اهمیت زیادی داره. به بچه ها مفهوم وحدت رو یاد بدید. ...رمز پیروزی اتحاده..برای باید اتحاد داشت 👇👇👇🌸🌸🌸👇👇👇 هنگامی که شکارچیان وارد جنگل شدند، شیر به علامت روباه منتظر ماند. پرندگان با سرعت از بالای درختان عبور کردند و شکارچیان را سردرگم کردند. سپس، فیل‌ها با قدرت خود به طرف شکارچیان حمله‌ور شدند و زمین را به لرزه درآوردند. مارها نیز از میان شاخه‌ها به سرعت حرکت کردند و شکارچیان را ترساندند شکارچیان که انتظار چنین هماهنگی و اتحادی را از حیوانات نداشتند، به سرعت از جنگل فرار کردند. حیوانات با شادی و افتخار به پیروزی خود جشن گرفتند. آن‌ها فهمیدند که تنها با اتحاد و همکاری می‌توانند در برابر هر خطری پیروز شوند. از آن روز به بعد، حیوانات جنگل تصمیم گرفتند که همواره با هم متحد باشند و به یکدیگر کمک کنند. دیگر هیچ خطری نمی‌توانست آن‌ها را تهدید کند، زیرا اکنون می‌دانستند که قدرت واقعی در وحدت است. این داستان به همه نشان داد که وقتی همه با هم کار کنند و یکدل و هم‌صدا باشند، هیچ مشکلی غیرقابل حل نخواهد بود. 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
جهت تبیین آیه ۱۲۰ سوره بچه ها به نظر شما چکار کنیم که شیطون کمتر گولمون بزنه؟! 👇👇👇🌸🌸🌸👇👇👇 گاهی وقتا که یه چیزی رو دلم می خواد ، بابام زودی برام می‌گیره ! ولی گاهی وقتا هم نمی‌گیره و میگه صبر کن . مثلاً یه بار سرما خورده بودم ، دست یه بچه چیپس دیدم ! هر چی به بابام گفتم میخوام ، گفت چون سرخ کردنیه، برات خوب نیست ! همش انگار یکی تو دلم می‌گفت : نه ضرر نداره ، حالا یه ذرّه که عیب نداره و اینا ... ! تا میومدم دوباره بگم بابام می‌گفت : صبر کن ، و خودداری کن؛ یعنی به جای این که فکر کنی چی دلت میخواد، ببین چی خوبه، اینجوری شیطون نمیتونه گولت بزنه ! آخرشم نخرید که نخرید .... البتّه به جاش، کلّی لیمو شیرین و پرتقال برام خرید. الآن که بزرگ‌تر شدم بهتر می‌فهمم صبر کن و خودداری کن یعنی چی ! همیشه به دوستام می‌گم هر کی غر نزنه و درست فکر کنه شیطون نمی‌تونه گولش بزنه 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
سوره جهت تبیین آیه ۱۵۹ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ 👇👇🌸🌸👇👇 در جنگلی سرسبز، سنجاب کوچولویی به نام نازک‌دم زندگی می‌کرد. او همیشه دوست داشت کارهایش را به تنهایی انجام دهد، چون فکر می‌کرد خودش بهتر از همه می‌داند چه‌کار کند. یک روز، نازک‌دم تصمیم گرفت که برای زمستان خودش یک خانه کوچک روی شاخه‌های بلند درخت بلوط بسازد. او بدون اینکه با دوستانش مشورت کند، شروع به جمع‌آوری شاخه‌ها و برگ‌ها کرد. اما وقتی خانه‌اش را ساخت و وارد آن شد، ناگهان صدای ترک خوردن شاخه‌ای که خانه روی آن بود را شنید. خانه تکان خورد و نزدیک بود از درخت بیفتد! نازک‌دم ترسیده و ناراحت به پایین درخت پرید و گفت: «چرا این اتفاق افتاد؟ من همه چیز را درست انجام دادم!» در همین حال، خرگوش دانایی که کنار درخت نشسته بود، گفت: «نازک‌دم، تو شاخه‌ای را انتخاب کردی که خیلی نازک بود و نمی‌توانست وزن خانه‌ات را تحمل کند. چرا قبل از شروع کارت با من یا بقیه مشورت نکردی؟» نازک‌دم سرش را پایین انداخت و گفت: «راست می‌گویی. من اشتباه کردم. می‌توانستم از شما کمک بگیرم و یک شاخه محکم‌تر پیدا کنم.» خرگوش لبخندی زد و گفت: «اشتباه کردن اشکالی ندارد، اما دفعه بعد یادت باشد که با دوستانت مشورت کنی. ما اینجا هستیم تا به هم کمک کنیم.» 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3