هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز دو شنبه»
_سلام خوبی؟😉
_سلام نه😕
_چرا؟🤔
_یک کانال میخوام که مطالب مذهبی درباره امام زمان و .....بزاره،و مخصوص دخترا باشه.
_اینکه مشکلی نیست 😌
من یک کانال میشناسم پر از این مطالبه🙃🌷
_واقعا؟😍😍
_آره😉
_میشه لینکشو بدی😃
_بله چرا که نه😇
_بفرمایید👇
@ormehdi_1401
_دختران مهدوی☺️💞
_وای چه عالیه😍😍😍😍
_بله 😌🌿
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز دو شنبه»
رمانی پر از هیجان،غم؛شادی
#درارزوی_شهادت
صدای انفجار اومد......
ممکنه یه مدت نتونن راه برن.......
شارلوت داره از کشور خارج میشهه.........
ته قلبم میدونستم که هیچ اتفاقی برای داوود نمیوفته..................
چه شهادت چه زخمی شدن در راه دفاع از کشور بد نیست🙂...........
بچه پسره اسمشو قراره بذاریم امیرعلی🙂.....................
حلالم کن..................
خط قرمز ما امنیت کشوره!!................
صدایی که همه رو مبهوت کرد.................
دیدی.. بالاخر..ه..نو..ب..ت منم..شد..
نبی.نم.اشک.ت.و.فر.مانده🙂اهم.....
رسولللللللللللللل.........
رسول؟؟؟ رسول مگه آب نمیخواستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟.......
مکن تحدیدم از کشتن... که من.. تشنه زارم به خون خویشتن...
شارلوت مریضه......
میخواد تورو ببینه.......
داداشت زنده است.....
باورم نمیشد که بعد 14 سال ازادم کردن.............
چقدر تغییر کرده بود ......
موهاش دیگه داشت سفید میشد.......
خدایا هرچی تو بخوای🙂.........
🇮🇷https://eitaa.com/tarafdarangondoo🇮🇷
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز دو شنبه»
می خوای برای ظهور یک کاری انجام بدی ؟
می خوای جهاد نفس کنی ولی نمیدونی چطوری؟
خوب ما توی کانالمون برای همه سوالای بالا جواب داریم.
تجمع دهه هشتادیای که می خوان برای ظهور یه کاری کنن👇🏻
https://eitaa.com/naslezohor59
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز دو شنبه»
....
خلاصه ای از رمان تکیه گاه ابدی✨
مهتا: دستم رو روی صورتم گذاشتم ... با طعم خونی که توی دهنم پیچید فهمیدم زخم لبم دوباره تازه شد ... بغضم رو قورت دادم و نگاهش کردم، اگه دوست نداشتم تا الان اینکارو کرده بودم ولی نرفتم چون ... چون دلم گیر بود ... من نمیخوام زندگیم از هم بپاشه
_هه ، خوب لفظ قلم حرف میزنی
نگاهم رو ازش گرفتم و با داد ادامه دادم :
آره حتما دوستم داری ولی مهتا بفهم ... من دیگه دوست ... ندارم!
~ با بهت و تعجب بهش نگاه کردم ... چشمام پُر شده بودن ... دستم رو از روی صورتم برداشتم و روی چشمام کشیدم تا مانع از ریختن اشکام بشن ... رفتم سمتش و چونه اش رو گرفتم و صورتش رو به روی صورتم نگه داشتم ... سعی کردم محکم باشم ولی لرزش نامحسوسی توی صدام حس میکردم ...
مثل همون موقع ها که توی چشمام نگاه میکردی و میگفتی عاشقمی ... الانم توی چشمام نگاه کن و بگو دوستم نداری!
_ دستشو محکم از چونم کنار زدم
مهتا بفهم من دیگه عاشقت نیستم!
#رمانی برگرفته از ذهن نویسنده با ژانر #امنیتی #اجتماعی #خانوادگی #گاندویی
برای خوندن ادامه رمان به چنل یه سر بزن رفیق😉👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/4072931675C50bfaf1d45
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز دو شنبه»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من زهرهام ملقب به زُهی😉
با افتخار دهه هشتادیم😎
عاشق #ادیت و #رمان نویسیام✍🏻
تو پیچم استورهای خفن دخترونه میزارم😍
تا پاک نشده فالوم کن مطمئن باش پشیمون نمیشی😜🏃🏻..
🔗روبیکا:https://rubika.ir/Editor_Jan
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز دو شنبه»
°{💫🌻}°
- متنِ پیام :
جنابِ مخاطبِ گرامی !
این بار نه بسته اینترنت . .
تمام شده و نه شارژِ اعتباری : )'
چیزی نیست تنهآ دلمان برآیتان تنگ
شُده :)!🌱'📽'
join.join.join.join.join.join.join.join.join.join.
join.join.join.join.join.join.join.join.join.join.
join.join.join.join.join.join.join.join.
@modafanvelayatt
[⤷ʲᵃⁿᵃⁿᵃᵐ• 💌⃟🌊•𔘓•⤶]
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز دو شنبه»
اگر شماهم میخواید که از کانالتون همینجوری تبلیغ بشه در کانال تبادلات عضو بشید توضیحات بیشتر اونجا سنجاقه🖇👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/443613348C1213ff3558
مدیر های محترم حتما در کانال تبادلات عضو باشید و حتما جذبتون رو پیوی بگید💫
بعد از یک ساعت همه بنر هارو پاک کنید✅
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز دو شنبه»
رمانی از جنس: عشق، هیجان و غم...🥲♥
فکرشو بکن عطیه و رسول خواهر برادرن😐😂
محمد عاشق خواهر رسول شده و رسولم عاشق خواهر محمد شده😂😐
ـــــــ
#مدافعان_امنیت⇩
آوا: دوباره برام پیامک اومد...
دستام میلرزید...گوشیو باز کردم.. خودش بود...
«آوا بانو چرا نیومدی سر قرار قبلی؟ ولی عیب نداره عکساشو واست میفرستم... لوکیشن امروزم میفرستم خودتو برسون تا با چشای خودت ببینی میخوای زن چه مامورلکی بشی»
آوا: عکسارو که دیدم دلم لرزید....
نفس نفس میزدم...قلبم درد میکرد...
اول خواستم پیامارو پاک کنم ولی با خودم گفتم::
اصن شاید... شاید با یه رسول دیگه اشتبام گرفته... 🙂😞
ولی از کجا میدونه من اوام... 🙂😞
نه بابا نه... همش تشابه اسمیه...🙂😞
اون عکساهم حتما فتوشاپه🙂😞
شایدم همش شوخیه🙂😞
اصن میرم خودم میفهمم🙂😞
ـــــــ
آوا: همونجایی که نوشته بود منتظر بودم... چند دقیقه گذشت خبری نبود... نفس عمیقی کشیدم و خداروشکر کردم و لبخند روی لب هام نقش بست... داشم برمیگشتم که....
با چیزی که دیدم سرجام میخکوب شدم😳
اشک جلو چشامو گرفته بود...
چند بار چشمامو بازو بسته کردم تا بهتر ببینیم..
باورم نمیشد... رسول بود... کنار یه زن..
ــــ
رمان هایی تو این کانال قرار میگیرن که هیچ جا نمیتونی پیداشون کنی😍
بدووو عضو شووو الان پاک میکنمااااا😱
@rooman_gando_1400🇮🇷
@rooman_gando_1400🇮🇷
رمان تا پارت آخر داخل کانال گذاشته شده✅
🛑وارد کانال بشید و پیام سنجاق شده رو مطالعه کنید.. و روی لینکی که نوشته پارت اول از فصل اول رمان #مدافعان_امنیت کلیک کنید و رمانو بخونید
وقت همگی بخیر🌹🍃
هدف ما پیشرفت شماست✅
جذب بالای 80 هم داشتم💫
شرایط تبادلاتمون👇🏻
1_کانالتون حتما حتما گاندویی باشه
2_آمارتون بالای 50 باشه
3_حتما در کانال تبادلات عضو باشید
جذبتون بستگی به بنرتون داره👌🏻
تا نیم ساعت بعد از ارسال تمومی بنر ها هیچ پیامی ندید❌
اطلاعات بیشتر از نحوه کاری در کانال زیر سنجاقه🖇👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/443613348C1213ff3558
اگر شرایط رو داشتید تشریف بیارید پیوی...
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز سه شنبه»
اونایی که کشته مرده گاندو هستن
حتما کانال های زیادی دارن اما اما اما این کانال با همه فرق داره
باور نمیکنی ※
باشه الان لینک کانال رو میفرستم بزن رو پیوستن و ببین 😍
اما قبلش بذار یکم از کانال بگم
این کانال
ادیت
فیلم
چالش
فیلم
استوری ها
رمان ها
و کلی چیز های خفن داره ♥️
تازه هر ۱۰ نفری که اضافه میشه مدیر ۵ تا تم میفرسته تو گروه
خب اینم لینک کانال
@mahdesg
بزن رو پیوستن
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز سه شنبه»
- چیهچراحالتگرفتاست؟
+ هیچی،شنیدمآیدیاینکانالرانداری😳
- کدومکانال؟
+اولازهمهیهسوالمگه دختر محجبه نیستی؟
- بلهباافتخار😉
+اینکانالهرروزکلیفیلموعکس خیلی قشنگ میگذاردورمانخیلیباحالهمدارد😍
- واقعا!لطفاآیدیکانالشرابده🍁
+اولازهمهشیرینیبدهکهبرایتیهکانالبهاینخوبیآوردم🌱
_اول برم داخلش بعد 😂
بیااینمایدیکانال😍✨
@chaddory
- دستتطلا🍁منبرمداخلکانالیاعلی🌱خدانگهدار😉
+ خدانگه دار😂✨
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز سه شنبه»
سلام بزرگوار یک کانال دارم یک رمان جذاب می زاره هم عاشقانه هم امنیتی قسمتی از این رمان رو بخون بعد عضو شو تا ازدست ندادی
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
(رمان عشق به وطن )
مهرانه :داشتیم با خانواده چایی میخوردیم !یک دفعه یک پیااام اومد دد از جام پریدممم
وااای
مهنا : مهرانه !حالت خوبه ؟
مهرانه :آ آ ر ره خ و ب م
مهنا :
مهرانه: با خوندن پیام سریع رفتم بالاتو اتاقم 😖 می خواستم زنگ بزنم به دکتر توفیقی استادم ولی ....
پ'ن :یعنی چه پیامی اومده بود!
ادامه دارد ...🍃
______________________________
مهرانه ومهنا خواهر های محمد هستن ☺️
رسول عاشق میشه 🤣بیاو ببین
قصد ترور ... دارن 😢
راستی رمان بچه مهندس هم می زاریم اگر با سریال بچه مهندس اشنا نیستی تو این کانال میتونی هم رمانش رو بخونی هم باهاش اشنا بشی 😉☺️
ادامه ی رمان در https://eitaa.com/joinchat/3100180637C340f3ade9e
ورود اقایان ممنوع 🚫