آموزههای دینیِ خود را از غیرِ شیعیانِ ما نگیر،
وگرنه آن را از خیانتکاران گرفتهای. از آنانای که به خدا و پیامبرش و به أمانتهای إلهی خیانت کردهاند
بعضاً توکّل و حسنظنمان به خدا بهقدری زیاد است که منتظریم بدون هیچ تلاش و مجاهدتای، و صرفاً با خواب و توکل، به مکانتای برسیم و به دردی بخوریم.
خودِ أئمه هم به این مقام از توکل نرسیده بودند.
إنا لله و إنا إلیه راجعون.
دانشمندِ وارسته، آقای آیت الله سید مهدی خرسان، از شاگردان مرحوم خوئی و مرحوم حکیم، به رفیقِ أعلیٰ پیوست.
رحمة الله تعالی علیه
ملا صدرا:
حسین علیهالسلام نه به خنجرِ بیدادِ شمربنذیالجوشن خوابید، بلکه به معجونِ پُر سَمِّ مَکر و افسون و تریاقِ پُر زهرِ أهلِ نفاقْ خوناش با خاکِ کربلاء آمیخته شد؛ که «قُتِلَ الحُسَیْنُ یَومَ السَّقیفةِ».
[تکراری]
کسی که همه از او راضی باشند، انسانای منافق و هزارچهره است؛
آدمِ معمولی (یعنی کسی که خوب یا بد بودناش واضح است و برای کسی فیلم بازی نمیکند)
چنین آدمای هم دوست دارد هم دشمن، هم مؤالف و هم مخالف
مثل أمیرالمؤمنین علیهالسلام و معاویة علیهاالهاویة، که یکی نورِ واضح بود و دیگری ظلمتِ خالص، و هر کدام را دوست و دشمنای بود.
پس اگر هیچ دشمن نداری، از دو حال خارج نیست:
یا منافق هستی، یا جاهل (یعنی دشمن داری، ولی نمیدانی کیست و اسماش چیست)
پس به هوش باش، تا چنین نشود که بخوری ولی ندانی از کجا خوردهای و بلکه ندانی أساساً خوردهای یا نه
عن الإمام الصادق (عليه السلام) أنه قال: لم يكن رسول الله -صلى الله عليه و آله- يقول لشيء قد مضى: لو كان غيرُه.
[الكافي ج2 ص63].
پیامبر هرگز راجع به اتفاقای که افتاده بود و کاری که از کار گذشته بود، و آبای که ریخته شده بود نمیفرمود: کاش اینطور نمیشد. کاش فلان اتفاق میافتاد.
کاش فلان کار را نمیکردی. کاش فلان حرف را همانجا میگفتم. کاش به فلانی اعتماد نمیکردم. کاش قبلاش به خودم میگفتی.
کاش و کاش و کاش.
مضیٰ ما مضیٰ. رها کن و راحت شو.
الدنیا دارُ عملٍ و لا حسابَ
و الآخرةُ دارُ حسابٍ و لا عملَ
دنیا، خانهی عمل است و آخرتْ سرای حساب