eitaa logo
مهدی ایزدی 🚩
180 دنبال‌کننده
164 عکس
35 ویدیو
45 فایل
بیایین تقسیم وظایف کنیم؛ "من می‌نویسم، شما بخونید" 📲 پیام‌دونی: @mahdiizadi_pv 📱آدرس صفحه‌های توئیتر و اینستاگرام و کانال تلگرامم، همین آدرس هست⁦👇🏻⁩
مشاهده در ایتا
دانلود
. "احمدی‌نژاد" پست قبلی مقدمه‌ای بود برای این سوال که چرا برادر محمود، دیگر شایسته‌ی قبای نیست؟! به نظر من، تقریباً از دوره‌ی دوم برادر محمود بود که دیگر او تغییر کرده و پوست انداخته بود! او به لطف رفقای ناباب و ذهن‌پوک، به حاشیه کشیده شده بود! (شاید اینجا برای‌تان سوال شود که با این حال، چرا در ۸۸، نظام و بسیجی‌ها برای او هزینه دادند؟! پاسخ‌ش این است که برادر محمود، چه خوب چه بد قانونی بود و هم‌چنان هم اگر کسی علیه رئیس‌جمهور قانونی ایران، آقای ، دست به آشوب و اغتشاش بزند، اولین‌ها، خود ما هستیم که از او دفاع خواهیم کرد، با همه‌ی خیانت‌ها و جهالت‌هایش؛ چون قانون‌کُشی نباید باب شود که اگر شود، از فقط کاغذی می‌ماند و اسمی) دغدغه‌ی برادر محمودی که اهل کار بود و ساده زیستی، تبدیل شده بود به حاشیه و متن را که مردم هستند فراموش کرده بود. مشاورین دل‌مریض و بدنیت او (که هم‌چنان هم او را در آغوش خود، تحت الحفظ دارند) دغدغه و نگرش و او را فاسد کردند. به زعم من، برادر محمود از آن رئیس‌جمهورِ کاری و پردغدغه، تبدیل شده به یک هزینه‌سازِ که هدفش هرچه هست، دیگر خدمت نیست که اگر بود مثل بقیه‌ی دل‌سوزان، با محبوبیت و نفوذِ مردمی که دارد، می‌توانست یک‌تنه بازار شامِ ایران را تکانی دهد؛ اما خودش را با مناجات و توسل‌های مضحک در امام‌زاده و بیانیه‌های آبکی به لهِ یاران و علیهِ دیگران سوزاند؛ آن‌قدر سوزاند که بر منِ کم‌سواد و بی‌تجربه ثابت شد که این آقا، دیگر آن برادر محمود نیست! پس اگر بیاید، شاید یکی بشود بدتر از حسن جان. چراکه مع الأسف توده‌ی مردم او را نیک‌نام می‌شناسند و او با آمدنش نیک‌نامی را لکه‌دار می‌کند! او اگر هم بیاید و بشود رئیس‌‌جمهور، دیگر دغدغه‌ی اولش و اقتصاد و نیست و توانایی این را دارد که یک تنه (پس از تیربارِ حسن جان)، تیرخلاصی باشد بر پیکره‌ی اقتصاد و اعتماد مردم! او دیگر حواسش به خدمت نخواهد بود؛ چون از ایدئولوژیِ خدمت فاصله گرفته و دیگر جهادی نخواهد بود چون سیاست‌زده شده! رک و راست و پوست‌کنده‌اش این است که برادر محمود، دیگر برادر محمود نیست؛ چراکه زین پس، او "" است! در نهایت توصیه‌ام به خودم این است که در کُنج خراباتِ رجب و شعبان دست به دعا بردارم برای عاقبت‌بخیری خودم و هرکه به خودم ربط دارد و ندارد و اعوذ بخوانم از رفاقت با ناباب و نااهل و دل‌چرکین. . . | | | | 📥 @sardareshgh313
. "ما و همت" این متن نمی‌خواهد به قربان چشم‌های برود، نمی‌خواهد با او درددل کند، نمی‌خواهد برایش عُقده بگشاید؛ می‌خواهد مَنِش و سیره‌ی او را بازخوانی کند تا از همت، فقط اتوبانی باقی‌ نماند در پایتختِ غبارگرفته‌یِ ایران‌مان! مثل من و شما نبود. اهل نق زدن و غر زدن نبود. گوشه‌ی خانه‌‌ی گرمش لم‌ نمی‌داد و دست به نمی‌شد برای انتقاد و‌ اعتراض! او در این جامعه‌ی ۸۰ میلیونی، فقط دنبال گلیم خود و خانواده‌اش نبود. او اصلاً اهل خود و خانه‌ی خود نبود! او اهل میدان بود، در میدان بود، می‌جنگید. بر علیه دشمن، بر علیه خود. و جور ناکارآمدی‌ها را می‌کِشید؛ چراکه دل می‌سوزاند برای و ایرانی؛ او یک واقعی بود. رئیس‌جمهورش هم بود؛ یک خائن که نه به جبهه‌ها می‌رسید، نه به . اما همت تسبیح به دست نمی‌گرفت تا در و و خانه و خیابان، بنی‌صدر را به فحش‌های کاف‌دار (مثل کثیف و کثافت) بِکِشد! او می‌دانست اهل کار نیست(مثل ما)، پس خودش دست به کار شد(برخلاف ما)؛ در حیطه‌ی خود، ناکارآمدی‌ها را رفع می‌کرد نه اینکه غر بزند و خواهر و مادر همه‌ی را یکی کند. همه‌ی ما یک همتِ درون می‌خواهیم که در بخش و تخصص‌مان، عین نق‌ نقوها اَبرو درهم نکِشَیم و غر نزنیم. یک همتِ درون می‌خواهیم که هرچه فشلی و تنبلی است را در انباری خانه، انبار کنیم و در کوچه و خیابان و محل خود، بنشینیم پای دردِ مردم. درد مردم که است، است، تبعیض و گاهی است. هرکس از ما اگر یک جو همت داشته باشیم، ریشه‌ی و گاهی فساد را به اندازه‌ی دو دست خود قطع می‌کنیم. فقط یک جو همت می‌خواهد. آریایی؛ کمی حواس‌مان به فکر و شکم ایران و ایرانی باشد. برایش تبیین کنیم که فشل امروز، حاصل رأی خراب دیروز خودش بوده. برایش توضیح دهیم که همه‌ی مشکلات حل می‌شود اگر همت کنیم. ما دفاع مقدس را با آن صدام‌یزیدکافر و آن‌همه حامی‌ش شکست دادیم. دیگر مهارِ افسارِ اسبِ سرکشِ اقتصاد که کاری ندارد. عیب ما این است که از ، فقط اسم و عکس‌شان را آموخته‌ایم و ایدئولوژیِ جهادی و انقلابی‌شان را ناکارآمد و‌ آرمان‌گرایانه می‌پنداریم! القصه؛ ما همت نداریم وگرنه همت‌ می‌شدیم! . . | | 📥 @sardareshgh313
. "۱۴ مرداد" آفتِ اول از دو آفتی که دولت منتخب با آن مواجهه خواهد شد و من قصد دارم درباره‌شان برای‌تان سیاهه کنم، آن است که ما را سوپرمَنِ کشور پنداریم... یک نگاه غلطی درباره‌ی ۱۴ مردادماه وجود دارد که ما تصور می‌کنیم از لحظه‌ی تنفیذ برای آقای رئیسی، کانال به ۱ هزارتومان سقوط و شاخص به سوی افق صعود می‌کند. کالاهای اولیه، ارزان و گرانی و سهمیه‌ای دادنِ کالاها محو می‌شود و صبح ۱۴ مرداد، شرکت‌های برند و مطرح، درخواست جذب همه‌ی فرزندانِ بیکار در خانه را برای پست‌های مدیریتی، آن‌هم با حقوق و مزایای عالی دارند! تصور آن‌ست که از ۱۴ مرداد، می‌شود ۵ تومان و کارت ملی همه می‌آید :) برای خواهران مکرمه، سواری بر اسب سفید، با خانه و ماشین و شغل ایده‌آل و برای برادران معزز، بانویی ذی‌جهیزیه و دارای پدری مولتی میلیاردر یافت می‌شود! ، صفر می‌شود و کوله‌برها، بیزینس‌من خواهند شد! خلاصه‌ آن‌که تصور می‌شود جهنمِ ، از ۱۴ مرداد، سرد می‌شود؛ چون گلستانی برای ابراهیم! اما ما نه در رؤیا زندگی می‌کنیم و نه در توهمات! ما در واقعیت زندگی می‌کنیم! جراحیِ زخمی عمیق که بخش اعظم آن توسط بر پیکره‌ی ایران‌مان وارد شده، شاید چندین سال طول بکشد؛ چراکه این زخم، به اندازه‌ی ۸ سال سله بسته است و چرک و کثافت، زخم را محکم در آغوش کشیده! جنابتان برآورد کند که از ۱۴ مرداد، چه بسا که برای مدتی، اوضاع شاید بدتر هم بشود. چراکه جراحیِ یک زخمِ ۸ ساله که خونش با چرک در آمیخته، خون‌ریزی کمی ندارد! به احتمال قوی باید خون زیادی از دست برود تا خون سالم و بدون چرک، جایگزین شود و زخم، مرهم یابد! حواستان و حواسمان جمع باشد که رئیسی باید زخم این هشت سال را جراحی کند. باید از مخروبه‌ای هشت‌ساله، آوار برداری کند و هشت‌پاهای مافیایِ درهم تنیده و رانت‌ها و ویژه‌خواری‌هارا یک به یک قطع کند! پس امکان خون‌ریزی زیاد هست. خیلی هم زیاد! چراکه اهل مافیا و زر و زور، اگر منافع‌شان را در خطر ببینید، آرام نمی‌شنینند و دست به خنجر خواهند برد! پس در این ایامِ باقی‌مانده تا ۱۴ مردادماه، اولاً عزیز را باید توجیه کنیم که جهنمِ روحانی، یک‌ شبه تبدیل به گلستانِ ابراهیم نخواهد شد و‌ باید حواس‌شان به خون‌های کثیفی که از زخم خارج می‌شود باشد و ناامید؛ هرگز! . پ.ن: این بند آخر، هم بر عهده‌ی من و شماست و هم برعهده‌س تیم رسانه‌ای آقای منتخب! به امید تشکیل ! . . | | 📥 @sardareshgh313
. "قفلِ جهنم‌آفرین" و اما دومین آفتی که می‌تواند مزرعه‌ی پربار و امیدوار کننده‌ی دولت منتخب را از بین ببرد، آن است که رنگ قِداست به روی منتخب بپاشیم! بر طبق فلسفه‌ی تشکیل ، به جهت انتساب حکومت، به ، تمام اجزاء حکومت و کارگزاران ریز و درشت‌ش مقدس‌اند! این تقدس هم به جهت انتساب‌ و اتصال‌شان (هر دو باهم) به آب کُرّی به نام اسلام ناب است که طاهر است و مطهِّر! طبق تصریح ، در این حکومتِ مقدس و جزاء مقدس‌ش، هرکه در جهت پیش‌رفت حکومت (که منجر به عزت می‌شود) قدم بردارد، حسنه انجام می‌دهد و هر که در جهت تضعیف حکومت (که منجر به ذلت دین می‌شود) قدم بردارد، سیئه مرتکب شده! اما اشتباه نشود! این تقدس، مانع از ایراد انتقاد و پیشنهاد و شکایات از آن نمی‌شود. چراکه حکومت و اجزائش، تمام و کمال مقدس نیستند تا عاری از عیب و نقص باشند؛ بلکه متصل به مقدس هستند! پس ما، که به انتقاد و شکایت می‌کنیم، به این خاطر است که آن را مقدس و متصل به مقدس می‌دانیم و نمی‌خواهیم از مسیر اتصال به قداست خارج شود! اگر انتقاد و پیشنهاد را به ، ، ، ، ، و بقیه‌ی ارکان و ارگان‌های نظام هم وارد می‌کنیم، به همین خاطر است که این‌هارا مقدس و متصل به اسلام می‌دانیم و قصد‌مان اصلاح است نه تخریب و هوچی‌گری! اما اگر روزی، اعتقادمان به تقدسِ یک فرد، قفلی شد بر دهان‌مان که مانع از انتقاد به آن فرد شود، باید احساس خطر کنیم از این "قفلِ جهنم‌آفرین"! اگر و ، متدیّن و مخلِص، معتقد و کارآمد هستند، باید به آن‌ها انتقاد کنیم تا متدیّن و مخلِص، معتقد و کارآمد باقی بمانند. نه اینکه به خاطر جانبازیِ جلیلی و خادم الرضا بودنِ رئیسی، بابِ انتقاد و پیشنهاد را ببندیم و منتقدین را مشتی ضد و ضد دین، خطاب کنیم! القصه آن‌که ما اهل حق‌ هستیم! و اهل حق، در راه حق، با عزیزترین‌هایشان هم تعارف ندارند، چه برسد به مع الغیر.... والسلام ۱۴۰۰ . پ.ن: علینا و علیکم به انتقاد کردن و انتقادپذیرفتن! . . | | 📥 @sardareshgh313
. "نعمت پخش زنده" یکی از هزاران نعمت الهی که در خدمت آدمی قرار گرفته، "نعمت پخش زنده" است! نعمتی که به هزار مصلحتِ نامعلوم و ترس و نگرانی، خود را از آن محروم کرده! نعمتی که هم باعث می‌شود مردم به صداوسیما و ارکان کشور اعتماد کنند و هم جلوی خیلی از پشت‌پرده‌ها گرفته شود! نمونه‌اش را در این چند روز، در روند بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی شاهد هستیم که ، تمام جلساتِ بررسی صلاحیت‌ها را به صورت زنده پخش می‌کند و هر هرچه در کوزه‌ش است را به بیرون می‌تَراوانَد. اگر دنبال‌کننده‌ی این پخش زنده بوده‌اید، حتماً عیار نماینده‌تان دست‌تان آمده و بر وزن سیاسی و سوادِ تخصصی‌ش آگاهی پیدا کرده‌اید! حتی می‌توان این پخش زنده را آن‌قدر گسترش داد و این نعمت را آن‌قدر همگانی کرد که در صداوسیما، شبکه‌ای به نام مجلس نام‌گذاری شود تا جلسات علنی مجلس را پوشش دهد و به اخبار و حواشی آن بپردازد! این‌گونه نه اجنبی می‌تواند نماینده‌ی سفید را سیاه کند و نه احزاب و جناح‌ها می‌توانند نماینده‌ی سیاه را سفید! اصلاً مگر حلقه‌ی وصل بین حاکمیت و مردم، غیر از مجلس است؟ مجلسی که تشکیل شده تا صدای مردم باشد در برابر مسئولین! پس چه بهتر که مردم، بی‌واسطه و با دو چشم و گوش‌های خود، نظاره‌گرِ اعمال، رفتار، نطق، سکوت، و حتی حضور و غیاب و تأخیر نماینده‌ی خود باشند! و کم‌ترین ثمره‌ی این شبکه‌ی مجلس را هم این می‌توان این نامید که مردم، هر دوره عیار انتخاب خود را می‌سنجد و در انتخاب بعدیِ خود، حساسیت‌های جدی‌تری به خرج می‌دهد! و اگر چنین شد و هر فرد، با علم و آگاهی و تحقیق، نماینده‌اش را انتخاب کند؛ مجلس به رأس امور باز می‌گردد و آن وقت است که نمایندگان ملت، دیگر نمی‌توانند در مقابل دیدگان ملت، شعر بچه‌گانه بخوانند و دفاع‌های آبکی یا اعتراض‌های دبستانی نطق کنند! آن وقت است که نمایندگان، می‌دانند که در محضر مردم، دائماً در حال قضاوت شدن هستند و به جای باندبازی‌های احتمالی، همیشه در فکر حوزه‌ی انتخابیه‌ی خود هستند! هرچند این آرزو، بعید است؛ چراکه این مهم نه از صداوسیمایِ مصلحت‌اندیش بر می‌آید و نه از مجلسی که خود را هم تصویب نکرده! اما آرزو بر جوانان عیب نیست و ما امیدواریم! امیدوار به تحقق ؛ ان‌شاءالله! ۱۴۰۰ . . | | 📥 @sardareshgh313
آیا می‌دانید هم‌اکنون که این متن را می‌خوانید، کشور نه دارد و نه !؟ اما کوچک‌ترین خدمت‌رسانیِ روزانه به مردم دچار خلل نشده و مردم آینده کشور را مبهم نمی‌بینند. این است قدرت حکمرانی که پایه‌هایش نمی‌لرزد و این است درایت راهبرش...