#متن_پست
#اینستاگرام
.
"احمدینژاد"
پست قبلی مقدمهای بود برای این سوال که چرا برادر محمود، دیگر شایستهی قبای #ریاستجمهوری نیست؟!
به نظر من، تقریباً از دورهی دوم برادر محمود بود که دیگر او تغییر کرده و پوست انداخته بود!
او به لطف رفقای ناباب و ذهنپوک، به حاشیه کشیده شده بود!
(شاید اینجا برایتان سوال شود که با این حال، چرا در ۸۸، نظام و بسیجیها برای او هزینه دادند؟! پاسخش این است که برادر محمود، چه خوب چه بد #رئیسجمهور قانونی #ایران بود و همچنان هم اگر کسی علیه رئیسجمهور قانونی ایران، آقای #روحانی، دست به آشوب و اغتشاش بزند، اولینها، خود ما هستیم که از او دفاع خواهیم کرد، با همهی خیانتها و جهالتهایش؛ چون قانونکُشی نباید باب شود که اگر شود، از #قانون فقط کاغذی میماند و اسمی)
دغدغهی برادر محمودی که اهل کار بود و ساده زیستی، تبدیل شده بود به حاشیه و متن را که مردم هستند فراموش کرده بود.
مشاورین دلمریض و بدنیت او (که همچنان هم او را در آغوش خود، تحت الحفظ دارند) دغدغه و نگرش و #ایدئولوژیک او را فاسد کردند.
به زعم من، برادر محمود از آن رئیسجمهورِ کاری و پردغدغه، تبدیل شده به یک هزینهسازِ #پوپولیست که هدفش هرچه هست، دیگر خدمت نیست که اگر بود مثل بقیهی دلسوزان، با محبوبیت و نفوذِ مردمی که دارد، میتوانست یکتنه بازار شامِ #اقتصاد ایران را تکانی دهد؛ اما خودش را با مناجات و توسلهای مضحک در امامزاده و بیانیههای آبکی به لهِ یاران و علیهِ دیگران سوزاند؛ آنقدر سوزاند که بر منِ کمسواد و بیتجربه ثابت شد که این آقا، دیگر آن برادر محمود نیست!
پس اگر بیاید، شاید یکی بشود بدتر از حسن جان. چراکه مع الأسف تودهی مردم او را نیکنام میشناسند و او با آمدنش نیکنامی را لکهدار میکند!
او اگر هم بیاید و بشود رئیسجمهور، دیگر دغدغهی اولش #معیشت و اقتصاد و #مردم نیست و توانایی این را دارد که یک تنه (پس از تیربارِ حسن جان)، تیرخلاصی باشد بر پیکرهی اقتصاد و اعتماد مردم!
او دیگر حواسش به خدمت نخواهد بود؛ چون از ایدئولوژیِ خدمت فاصله گرفته و دیگر جهادی نخواهد بود چون سیاستزده شده!
رک و راست و پوستکندهاش این است که برادر محمود، دیگر برادر محمود نیست؛ چراکه زین پس، او "#احمدینژاد" است!
در نهایت توصیهام به خودم این است که در کُنج خراباتِ رجب و شعبان دست به دعا بردارم برای عاقبتبخیری خودم و هرکه به خودم ربط دارد و ندارد و اعوذ بخوانم از رفاقت با ناباب و نااهل و دلچرکین.
#بهتاریخنهاسفندنودونه
.
.
| #محمود_احمدی_نژاد | | #ایسم |
📥 @sardareshgh313
#متن_پست
#اینستاگرام
.
"ما و همت"
این متن نمیخواهد به قربان چشمهای #محمدابراهیم_همت برود، نمیخواهد با او درددل کند، نمیخواهد برایش عُقده بگشاید؛ میخواهد مَنِش و سیرهی او را بازخوانی کند تا از همت، فقط اتوبانی باقی نماند در پایتختِ غبارگرفتهیِ ایرانمان!
#همت مثل من و شما نبود. اهل نق زدن و غر زدن نبود. گوشهی خانهی گرمش لم نمیداد و دست به #توئیت نمیشد برای انتقاد و اعتراض!
او در این جامعهی ۸۰ میلیونی، فقط دنبال گلیم خود و خانوادهاش نبود. او اصلاً اهل خود و خانهی خود نبود!
او اهل میدان بود، در میدان بود، میجنگید. بر علیه دشمن، بر علیه خود. و جور ناکارآمدیها را میکِشید؛ چراکه دل میسوزاند برای #ایران و ایرانی؛ او یک #آریایی واقعی بود.
رئیسجمهورش هم #بنیصدر بود؛ یک خائن که نه به جبههها میرسید، نه به #مردم. اما همت تسبیح به دست نمیگرفت تا در #مسجد و #پایگاه و خانه و خیابان، بنیصدر را به فحشهای کافدار (مثل کثیف و کثافت) بِکِشد!
او میدانست #رئیسجمهور اهل کار نیست(مثل ما)، پس خودش دست به کار شد(برخلاف ما)؛ در حیطهی خود، ناکارآمدیها را رفع میکرد نه اینکه غر بزند و خواهر و مادر همهی #مسئولین را یکی کند.
همهی ما یک همتِ درون میخواهیم که در بخش و تخصصمان، عین نق نقوها اَبرو درهم نکِشَیم و غر نزنیم. یک همتِ درون میخواهیم که هرچه فشلی و تنبلی است را در انباری خانه، انبار کنیم و در کوچه و خیابان #شهر و محل خود، بنشینیم پای دردِ مردم.
درد مردم که #معیشت است، #عدالت است، تبعیض و گاهی #فساد است. هرکس از ما اگر یک جو همت داشته باشیم، ریشهی #تبعیض و گاهی فساد را به اندازهی دو دست خود قطع میکنیم. فقط یک جو همت میخواهد.
آریایی؛
کمی حواسمان به فکر و شکم ایران و ایرانی باشد.
برایش تبیین کنیم که #اقتصادِ فشل امروز، حاصل رأی خراب دیروز خودش بوده. برایش توضیح دهیم که همهی مشکلات حل میشود اگر همت کنیم.
ما دفاع مقدس را با آن صدامیزیدکافر و آنهمه حامیش شکست دادیم. دیگر مهارِ افسارِ اسبِ سرکشِ اقتصاد که کاری ندارد.
عیب ما این است که از #شهدا، فقط اسم و عکسشان را آموختهایم و ایدئولوژیِ جهادی و انقلابیشان را ناکارآمد و آرمانگرایانه میپنداریم!
القصه؛
ما همت نداریم وگرنه همت میشدیم!
#بهتاریخسالگردشهادتمحمدابراهیم
.
.
| #ابراهیم_همت |
📥 @sardareshgh313