eitaa logo
مَه گُل
668 دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
3.6هزار ویدیو
103 فایل
❤پاتوق دختران فرهیخته❤👧حرفهای نگفتنی نوجوانی و جوانی😄💅هنر و خلاقیت💇 📑اخبار دخترونه و...🎀 📣گل دخترا😍کانال رو به دوستانتون معرفی کنید @Mahgol31 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴هولوکاست ایرانی ❌در جنگ جهانی اول با وجود بی‌طرفی ایران نیروهای انگلیس و روس وارد کشور شدند. ❌اقتصاد ایران نیز به دلایل زیادی از جمله منفعت‌طلبی و دخالت بیگانگان و بی‌لیاقتی و فساد دولتمردان دچار بحران شده بود. قحطی بزرگی بر کشور حاکم شد. کودکان و زنان سالمند هر روز به کام مرگ کشیده می‌شدند.😔 ❌نیروهای انگلیس؛ تمام تولیدات کشاورزی و گندم را برای نظامیان خود خریداری و احتکار کردند. عدم رعایت بهداشت باعث شده و از بیماری‌هایی مثل آنفولانزا وبا در ایران شد. ❌انگلیس نیز از این مرگ و میر خوشحال بود چرا که وسیله‌ای برای سلطه بر ایران می‌دانست. در این اوضاع اسفناک در تقریباً ۹ میلیون نفر در طول دو سه سال از بین رفتند.😔😱😭 🌹🍃 ♦️نام و نام خانوادگی شرکت کننده در مسابقه فجر ماندگار: معصومه صفدری https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🔴نوکر صفتی پادشاهان 💢معروف است که می‌گویند: کشور ما در نقشه مثل نهنگ بوده اما الان مثل یک گربه است. یعنی تند و تند در معاهدات و قراردادهای ضعیف یا به بهانه‌های مختلف یک تکه از کشور را مثل نقل و نبات بزل و بخشش می‌کردند. ❌کشور بحرین استان چهاردهم ما بود. هویدا گفته بود بحرین دختر ما است دختر بزرگ می شود و به خانه شوهر می‌رود. بحرین در سال ۱۳۵۰ از ایران جدا شد. در دوره قاجار طی قراردادهای پاریس و ترکمانچای و گلستان وسعت زیادی از مساحت ایران کم شد. در این قراردادها؛ افغانستان، گرجستان، ارمنستان، بخشی از ترکیه مثل کوه آرارات از ایران جدا شد. تقریباً ۲۵۰ هزار کیلومتر مربع از مساحت ما کاسته شد و به روسیه ملحق شد. 🌹🍃 ♦️نام و نام خانوادگی شرکت کننده در مسابقه فجر ماندگار: کیاشجاع https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گفت: من همه چیزم رو از دست دادم هدی! همه چیز! بلند شدم و شروع کردم قدم زدن... نفس عمیقم رها شد توی فضا... لحظه ای ایستادم و نگاهی به سمت مسیری که اومدیم کردم و گفتم: مهسا میدونم بهم ریخته ای! باور کن حال منم بهتر از تو نیست! اما والا تا جایی من شنیدم و دارم می بینم با ارزشترین دارایی انسان عمرشه که علی الظاهر با نفس کشیدنت نشون میده تو هنوز داریش! پس بی خودی شلوغش نکن! ( من میدونستم الان مهسا توی موقعیتیه که میشد باهاش مستقیم حرف زد ) بخاطر همین بی مقدمه و بدن حاشیه ادامه دادم: میخوام رک و مستقیم بهت پیشنهاد بدم و بگم تا وقتی اصل کاری رو داری بیا تا فرصت هست از همین جا مسیرت رو عوض کن و به مسیر قبلی برنگرد! تا تو نخوای من نمی تونم کاری برات بکنم! نه من ! که هیچکس نمی تونه کاری برات بکنه! متوجهی چی میگم مهسا! خیره نگاهم کرد!!! نشستم کنارش، دستش رو گرفتم بین دو تا دستم، و گفتم این قانون دنیاست ،چه بخوایم چه نخوایم ،این خودمونیم که انتخاب می کنیم که چه جوری ادامه بدیم! هر دو تاش هم یه نوع انتخابه! و هر انتخابی آخرش مشخصه! مسیر من این سمتیه! و بعد با دستم به سمت مزار شهدا اشاره کردم... نمیدونستم با این همه صراحتم واکنشش چیه؟! خصوصا توی این موقعیت اما بالاخره که چی! باید یه جا این حرف رو میزدم! با نگرانی منتظر بودم جواب بده! باید امروز تکلیف رفاقتمون مشخص میشد! یا رومی روم یا زنگی زنگ! نمیشه که هم اونوری بود، هم اینوری! مکثش طولانی شد! ترجیح دادم کمی تنهاش بذارم... دوباره از روی نیمکت بلند شدم و تا انتهای ردیف مزار شهدا رو رفتم بدون اینکه پشت سرم رو نگاه کنم. به آخرین شهید نرسیده بودم که دستی چادرم رو کشید! به سرعت برگشتم سمت عقب... مهسا بود! کنار همون شهید نشست و سرش رو انداخت پایین! با مِن مِن گفت: من میخوام بیام توی این مسیر... ولی می ترسم، خیلی هم می ترسم... حقیقتا از خودم نا امیدم هما!!! یعنی آیندم و زندگیم چی میخواد بشه؟! از اینکه هما صدام کرد لبخندی نشست روی صورتم... حالا منم کنارش نشسته بودم... محکم و قاطع بهش گفتم: این مسیر آخرش خوشبختیه ولی باید حواست باشه توی هر مسیری شیطون دست از حمله بر نمیداره! این یه واقعیته که اون یه دشمن آشکاره! اولین راه شکارش هم حمله از جلو! متعجب نگاهم کرد و گفت: حمله از جلو !!! یعنی چی؟! گفتم: یعنی همین که گفتی! ایجاد ناامیدی و دلشوره نسبت به آینده! اتفاقا خیلی ها هم از همین جا میفتن توی دامش! باورت میشه از ناامیدی! از اینکه فکر می کنن دیگه بخشیده نمی شن، نهایتا بی خیال جبران کردن میشن و آخرشم که نگفته پیداست خواهر! با حالت تامل خاصی تکرار کرد: خواهر! چه واژه ی غریبیه برای من....! تا این جمله رو گفت اومدم به شوخی حرفی بزنم که.... ادامه دارد.... نویسنده: ⁦(◕ᴗ◕✿)⁩⁦_________🍃🌹 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🔴قرارداد ننگین کاپیتولاسیون ❌کاپیتولاسیون با این لایحه قانون پذیرفته شده بود که؛ بالاترین مقام مملکت ما در مقابل سگ آمریکایی قرار می‌گرفت؛ یعنی اگر یک سرباز آمریکایی شاه مملکت را می‌کشت، ما حق محاکمه او را در داخل کشورمان نداشتیم. اما اگر شاه ما یک سگ آمریکایی را می‌کشت باید می‌رفت آمریکا تا محاکمه شود، یعنی یک آمریکایی در ایران در کمال امنیت راست راست راه می‌رفت و کسی حق نداشت به او بگوید بالای چشمت ابروست.😒😏 💯❌💯 ما در همه امور واداده و تحت سلطه بیگانه بودیم.🤦‍♂😔😱 💯🌹💯امام خمینی (رحمه‌الله): جلوی این قرارداد ننگین کاپیتولاسیون ایستادند و اجازه ندادند که این قرارداد اجرا شود. 🌹🍃 ♦️نام و نام خانوادگی شرکت کننده در مسابقه فجر ماندگار: رضا کاظمی قربانکندی https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
در جواب تمام بی‌مهری‌هامی‌گویم : دیگر مهم نیست...چون احساسم قد کشیده...بزرگ شده و روی تمام زخم‌های دیروزش پوسته‌ی تجربه چسبیده ! می‌گویم دیگر واقعا مهم نیست.... چون من عاقل‌تر از آن شده‌ام که بخواهم ، بخاطر آدم‌های دروغین زندگیم ،بار سنگینی غصه را به جان ذهن و قلبم بیاندازم ! 💖✨💫
❤️🍃به نام او که دل پروانه اوست🦋 🌹🍃لطف‌ خدا‌ سایز‌ نداره فری‌ سایزه‌ شامل‌ همه‌ میشه.. 🌹🍃سلام روزتون پر از اتفاقات قشنگ ‌‌ ‌⁦(◕ᴗ◕✿)⁩⁦_________🍃🌹 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
Ejraye Goroohi - Booye Gole Soosano Yasaman (320).mp3
9.85M
اجرای گروهی بوی گل و سوسن... ‌ ‌⁦(◕ᴗ◕✿)⁩⁦_________🍃🌹 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
❤️🍃رهبر معظم انقلاب: 🌹🍃هنر بزرگ حضرت امام(رحمه‌الله) اين بود كه ديوارهای بين اجتماعات مردم را از بين برد و يك فضای وسيع با دل‌های آشنا به وجود آورد. ۶۸/۰۳/۲۴ 🌹🍃دهه فجر مبارک... ⁦(◕ᴗ◕✿)⁩⁦_________🍃🌹 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️قسمت صد❤️ . زهرا دستم را گرفت. "چی شده شهلا؟" بیرون وسط بیابان دیگر کسی نبود. صدای آقا نعمت را می شنیدم که حالم را می پرسید. زهرا را می دیدم که شانه هایم را می مالید. خودم را می دیدم که نفسم بند آمده و چانه ام می لرزد. هر طرف ماشین را نگاه می کردم چشم های خسته ی ایوب را می دیدم. حس می کردم بیرون از ماشینم و فرسنگ ها از همه دورم. تک و تنها و بی کس با چشم های خسته ای که نگاهم می کند. قطره های آب را روی صورتم حس کردم. زهرا با بغض گفت: "شهلا خوبی؟ تو را به خدا آرام باش" اشکم که ریخت صدای ناله ام بلند شد. "ایوب رفت...من می دانم....ایوب تمام شد..." برگه آمبولانس توی پاسگاه بود. دیدمش رویش نوشته بود: "اعلام مرگ، ساعت ده، احیا جواب نداد" . ❤️قسمت صد و یک❤️ توی بیمارستان دکتر که صورت رنگ پریده ام را دید، اجازه نداد حرف بزنم، با دست اشاره کرد به نیمکت بنشینم. - "آرام باشید خانم...حال ایشان....." چادرم را توی مشتم فشردم و هق هق کردم. +"به من دروغ نگو، هجده سال است دارم می بینم هر روز ایوب آب می شود. هر روز درد می کشد. می بینم که هر روز می میرد و زنده می شود. می دانم که ایوب رفته است....." گردنم را کج کردم و آرام پرسیدم: "رفته؟" دکتر سرش را پایین انداخت و سرد خانه را نشان داد. توی بغل زهرا وا رفتم. چقدر راحت پرسیدم: "ایوب رفته؟" 😭 ⁦(◕ᴗ◕✿)⁩⁦_________🍃🌹 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🔴قصه تلخ ایران ❌مشکل اساسی کشور ما این بود که پادشاهان ظالم و مستبد، اختیار مردم را به دست گرفته بودند. پادشاهان برای بیگانگان نوکر صفت، مرعوب و نوچه آنها بودند. نفوذ بیگانگان برای مملکت ما یک سرطان بود. ❌❌ یکی از مسئولین زمان پهلوی بعد از ظهرها راه می‌افتاد و در خیابان‌های تهران، زن‌هایی را که به همراه شوهر خود قدم می‌زدند، برای خود انتخاب می کرد. 💯💯این وضع مملکت ما بود و این یعنی اوج وادادگی و حقارت و ذلیل بودن... 🌹🍃 ♦️نام و نام خانوادگی شرکت کننده در مسابقه فجر ماندگار: فاطمه کریمی https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 زنبور عسل چند بار در قرآن آمده است؟ یک بار در آیه ۶۸ سوره نحل 📌 شتر چند بار در قرآن آمده است؟ ۱۴ بار در سوره هایی همچون مائده، اعراف، هود و... 📌 شته در کجا آمده است؟ یک بار در آیه ۱۳۳ سوره اعراف ⁦(◕ᴗ◕✿)⁩⁦_________🍃🌹 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
⭕️امروز همه چيز بايد اسلامی ‌باشد 🖤مرجع عالیقدر جهان تشیع مرحوم حضرت آیت الله العظمی شیخ لطف الله صافی گلپایگانی: ✅امروز همه چيز بايد اسلامی ‌باشد، رنگ قرآن داشته باشد. امروز وظيفۀ شما امربه‌معروف و نهي‌ازمنکر است، نبايد اين وظيفه منحصر در سپاه و بسيج باشد، هر‌کسی در هر جا خلاف شرعي می‌بيند منکري می‌بيند بايد انکار (جلوگیری)کند. @akcnevesht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🍃دوستان گرامی:😊 🌹🍃نماز وصل عاشقانه هست، نماز اول وقت
13891112_2812_64k.mp3
2.89M
🎙بشنوید | خاطره رهبر انقلاب از روز ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ و بازگشت امام خمینی(رحمه‌الله) به ایران🇮🇷🍃 ⁦(◕ᴗ◕✿)⁩⁦_________🍃🌹 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چند تا آقا از جلومون رد شدن بخاطر همین من ساکت شدم... سکوت من باعث شد مهسا حرف بزنه... گفت: با داشتن خواهر میشه باهاش حرف زد ، حرفهایی که هیچ کجا نمیشه گفت! بعد خودش با تاکید سرش گفت: البته خوب شاید همه ی خواهرها هم اینجوری نباشن ولی هما من میخوام با تو حرف بزنم و بدون اینکه منتظر واکنشی از طرف من باشه ادامه داد : راستش... راستش الان که دیگه فریده ای نیست طبیعتا داریوش هم نخواهد بود، با مردن فریده عملا برای من داریوش هم مرد! نگاهش رو به آسمون دوخت ادامه داد و چه بهتر که توی زندگی من داریوش نباشه! من چون هیچی از ماجرای داریوش نمیدونستم واقعا نظری نداشتم که بدم! اینکه این آقا کیه و توی زندگی مهسا چکاره بوده برام مبهم بود! می خواستم بپرسم که اصل قضیه چیه؟! اماجملات پر قدرت بعدی که مهسا گفت مجالی برای پرسیدن این حرفها نگذاشت... با حالی بین انگیزه برای جبران گذشته و امید به یه مسیر جدید ادامه داد: من درستش می کنم... همه چیز رو... خوشحال بودم اینقدر انگیزه گرفته، اما از لحن کلامش کمی هم نگران شدم چون احساس کردم که دنباله اینه یک شبه همه ی گذشته اش رو میخواد جبران کنه، اما من می‌دونستم این مسیر پلکانیه و طبق قاعده گام به گام باید نقص ها و ضعف ها رو شناخت و جبران کرد و یکدفعه توقع خوب عالم شدن رو داشتن جز بدترشدن ماجرا کمکی نمی کنه! این مساله خیلی برام واضح بود که حتی تعمیر یه دستگاه خراب دست کم، هم زمان می بره ،هم باید يه سری قطعات کلا عوض بشه تا راه بیفته، حالا چه برسه به اینکه يه آدم تصمیم بگیره يه تغییر اساسی برای راه اندازی دوباره اش داشته باشه! بالاخره شوخی که نبود! قرار بود يه زندگی زیر و رو بشه! ولی باید حواسم می بود برای من هم این نگرانی، تله ی حمله ی شیطان از جلو نباشه که من رو هم نا امید کنه که نمیشه، این مسیر هر چند با بالا و پایین هاش روشن بود... بعد از ماجرای گلزار شهدا و حرفهایی که بینمون رد و بدل شد ارتباط من و مهسا خیلی بیشتر و عمیقتر شد. اوایل خیلی این رابطه برای من سخت بود چون تفاوتهامون زیاد بود. اما کم کم شبیه هم شده بودیم. یعنی درست بخوام بگم مهسا شبیه ما شده بود. از تفکرش گرفته تا تیپ و پوشش. هرچند طول کشید و زمان زیادی برد اما بالاخره به قول پیامبرمون(ص) شبیه دوستایی که باهاشون می چرخید داشت می شد... شاید بیش از چندین ماه گذشته بود که دم دمای عصر بود که مهسا بهم زنگ زد. از تن صداش معلوم بود حالش مثل همیشه نیست! اولش که نمی خواست چیزی بگه اما بعد از اصرار من شروع کرد مبهم صحبت کردن! حرفهایی که رنگ و بوشون از مشکلی حکایت میکرد اما علتش مشخص نبود! در نهایت دیدم هیچی از حرفهاش نفهمیدم! گفتم مهسا به قول بچه ها، فارسی حرف بزن ببینم مشکل چیه؟! من که تا خودت نگی علم غیب ندارم بتونم کمکت کنم! نکنه هنوز با من رودربایستی داری خاااانم؟ بالاخره زبون باز کرد و گفت:... ادامه دارد... نویسنده: ⁦(◕ᴗ◕✿)⁩⁦_________🍃🌹 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴قبض آب و برق 💢شبهه: امام خمینی (رحمه‌الله) آب و برق را مجانی کرده است.. ✅✅اما اصل ماجرا: 1⃣در تاریخ ۵۷/۱۲/۰۹ قبل از ترک تهران به قم می‌گویند: «من به دولت راجع به مجانی کردن آب و برق و بعضی چیزهای دیگر فعلاً برای طبقات کم بضاعتی که در رژیم شاه دچار محرومیت شدند سفارش اکید نمودند که عمل خواهد شد». 2⃣در بدو ورود به قم یعنی ۵۷/۱۲/۱۰ فیضیه جواب امیر انتظام را می‌دهد که در امور مادی نباید توقف کرد و گفتند: علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را می‌خواهیم مرفه بشود، زندگی معنوی شما را هم می‌خواهیم مرفه باشد. 3⃣۵۷/۱۲/۱۱ در کتابخانه مدرسه فیضیه هر چه زودتر باید مشکل مسکن برای فقرا حل شود، آب و برق برای فقرا و بی بضاعت‌ها باید مجانی شود. 💯💯البته وعده‌ی اب و برق مجانی را سخنگوی دولت موقت یعنی عباس امیر انتظام در تاریخ ۵۷/۱۲/۰۸ برای قشر کم درآمد مطرح کرده بود. دشمن با حذف یک قید و سانسور کردن فضای سخنرانی امام آن را تحریف می‌کند. اول امام آب و برق مجانی را برای فقرا و بی‌بضاعت‌ها مطرح کردند و نه برای همه اقشار. ثانیاً در یک سخنرانی دارند جواب سخنگوی دولت را می دهد و اصل پیام‌ها سخنرانی این است که معنویت برای شما مهمتر است و برق مجانی را به عنوان عنوان یک مثال ذکر می‌کنند. 🌹🍃 ♦️نام و نام خانوادگی شرکت کننده در مسابقه فجر ماندگار:مهدی جمشیدی https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🇮🇷🍃اصــل آزادی در کنــار اســلام به عنــوان اصــل تفکیک‌ناپذیــر قانــون اساســی یکـی از اصـول مهـم قانـون اساسـی جمهـوری اسـلامی ایـران؛ اسـتقلال و تمامیـت ارضی کشـور اسـت. پـس از پیـروزی انقـلاب اسـلامی، اصـل اسـتقلال از چنـان منزلت و جایگاهی برخــوردار شــد کــه همــواره اصــل آزادی در کنــار اســلام، به عنــوان اصلــی تفکیک‌ناپذیــر، بــه قانــون اساســی وارد شــد و حفــظ اســتقلال، وظیفــۀ آحــاد ملــت و دولــت و کار اصلــی سیــــاست کشــور به شــــــــمار مــی‌رود. 📚تلخیص از کتاب صعود چهل ساله؛ صفحه ۱۲. 🌹🍃 ♦️نام و نام خانوادگی شرکت کننده در مسابقه فجر ماندگار: رضوان رضایی https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فروتنی یعنی 🌸 پذیرفتن معایب خود قوی باشیم اما نه گستاخ🌸 مهربان باشیم اما نه ضعیف جسور باشیم🌸 اما نه زورگو فروتن باشیم امانه ترسو... 🌸 مغرور باشیم اما نه خودبین 🌸 بی توقع مثل خـــدا مهربان باشیم با هـــمہ🌸 💞شب به خیر 💞
❤️🍃بسم الله الرحمن الرحیم 🌹🍃سلام و درود به اعضای خوب کانال مه‌گل همیشہ يكرنگ بمان🌺🍃 حتی اگر در دنيايی زندگی مي‌كنی كہ مردمش براي پر رنگی هزار رنگ مي‌شوند🌻🌻🌻 ⁦(◕ᴗ◕✿)⁩⁦_________🍃🌹 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
شهید محمدحسین اصغری زندگینامه 📝 🍃🌹شهید اصغری یازدهم بهمن ۱۳۴۴، در زرند چشم به جهان گشود. پدرش اسدالله، کارمند بود و مادرش، سرور نام داشت. تا سوم متوسطه درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. شانزدهم تیر ۱۳۶۳، با سمت تخریب چی در جزیره مجنون عراق بر اثر انفجار مین شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است. ⁦(◕ᴗ◕✿)⁩⁦_________🍃🌹 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ ‌⁦(◕ᴗ◕✿)⁩⁦_________🍃🌹 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1