#حضرت_خدیجه علیهاالسلام
فرازی از یک #ترجیع_بند
🔹محرم رسالت🔹
ای رسول خدای را همدم!
در حریم رسالتش مَحرم
اولین زن تویی که قامت بست
در نماز پیمبر خاتم
شوهرت کیست؟ بهتر از عیسی
دخترت کیست؟ برتر از مریم
دامنت جای زهرة الزّهرا
که بود نور نیّر اعظم...
بُد ز تیغ علی و ثروت تو
که شد این گونه کاخ دین، محکم
یار احمد شدی که تا نشود
یک سر موی، از سر او کم
زخم پاهای سنگ خوردۀ او
یافت از دست لطف تو، مرهم
عاشق بردباریات همه جا
شاهد جانفشانیات همه دم
سر بلند از شهامت تو صفا
اشک ریز از مصائبت زمزم
به علی و محمّد و زهرا
اشفعی یا خدیجةالکبری...
::
ای خریدار جان پیغمبر
همسر مهربان پیغمبر
احترامی نداشت چون تو کسی
در میان زنان پیغمبر
در حیات و ممات تو نفتاد
نام تو از زبان پیغمبر...
ای چراغ همیشۀ تاریخ!
در صف دودمان پیغمبر
به وجود تو افتخار کند
همه جا خاندان پیغمبر
هستی خویش را فدا کردی
در ره آرمان پیغمبر
سر زد از مشرق گریبانت
کوثر جاودان پیغمبر
تا نهم بار دیگر، ای مادر!
جبهه بر آستان پیغمبر
به علی و محمّد و زهرا
اشفعی یا خدیجةالکبری
#سیدرضا_مؤید
.
#حضرت_خدیجه
همان دینی که شد مدیونت از شعب ابیطالب
بر عالم کرده تکریم تو را مهر آفرین واجب
شدی زینت فزای خانه ی طاها و آوردی
گلی یکتا و در شان علی ابن ابیطالب
خدا را دیده ای در چشمهایش بی گمان بانو
که قلبت شد به عشق «رحمة للعالمین» راغب
کم آورده است حاتم از شکوه بذل و بخشش هات
و در تحریر اجر نیکی ات در مانده شد کاتب
شدی سنگ صبور خاتم و نگذاشتی یک آن
شود غم بر وجودش در هیاهوی زمان غالب
اگرچه وصف تو سخت است ام المومنین شاید
محمد رفت تا معراج ،وقتی شد تو را صاحب
#محمد_جواد_منوچهری
#حضرت_خدیجه علیهاالسلام
#قصیدهواره
🔹اولین بانو🔹
ای که جا در دل و در جان پیمبر داری!
رتبه از مریم قدّیس فراتر داری
چشم خورشیدِ رسالت به تو روشن که چهقدر
جلوه در آینه چون ماه منّور داری
سر سپردی به غبار قدم پیغمبر
که خبر داشت، که آن روز، چه در سر داری؟
چشم پوشیدهای از هستی خود در این راه
بس که ایمان به امین بودن رهبر داری
تا مگر مکتب توحید شود عالمگیر
عهد کردی که دل از مال جهان برداری
اولین بانوی پیوسته به اسلام تویی
که به آیین خدا این همه باور داری
شاهد همت تو «شِعبِ ابیطالب» بود
که عجب دست و دلی عاطفهپرور داری
همۀ سعی تو این بود که در طول زمان
بارِ اندوه و غم از دوش نبی برداری
گر که تنها بگذارند تو را مردم شهر
اُنس با آسیه و مریم و هاجر داری
میرسد وحی الهی به مبارک بادت
ای که در دامن خود «سورۀ کوثر» داری
ای خدیجه! به خدا هدیۀ زیبای خداست
این سعادت که تو «صدیقۀ اطهر» داری
آری از موهبتِ همسری یاسین است
این که در گلشن خود یاس معطر داری
در جهان هیچ زنی منزلت، این قدر نداشت
که تو از برکت زهرای مطّهر داری
ای که ذُریّۀ زهرا همه فرزند تواند
یازده آینۀ نور برابر داری
شب معراج برای تو سلام آوردند
بال بگشای که تا اوج خدا پر داری..
#محمدجواد_غفورزاده
#حضرت_خدیجه علیهاالسلام
#مربع_ترکیب
🔹مادرِ هستی🔹
ای بر تو سلام آمده از داور هستی
بگذشته در آیین نبی از سر هستی
دل داده و دل برده ز پیغمبر هستی
زیبد که بخوانند تو را مادر هستی
الحق که خدا، هستی خود را به تو داده
ام الّنجبا، فاطمه، زهرا به تو داده
اسلام ز اموال تو سرمایه گرفته
دین در کنف عزّت تو سایه گرفته
توحید ز اخلاص تو پیرایه گرفته
اخلاص ز حُسن عملت پایه گرفته
همّت سر تسلیم به دیوار تو سوده
پیش از تو زنی لب به شهادت نگشوده
تو در دل سختی به پیمبر گرویدی
هر بار بلا را به سر دوش کشیدی
بر یاری اسلام به هر سوی دویدی
بس زخم زبانها که ز کفّار شنیدی
ای قامت مردان جهان خم به سجودت
ای تکیهگه ختم رسل نخل وجودت
ای مکّه ز خاک قدمت خلد مخلّد
ای عصمت معبود و امید دل احمد
اسلام به پا خواست و گردید مؤید
از ثروت تو، تیغ علی، خُلق محمّد
تا حشر خلایق که خدا را بپرستند
مرهون فداکاری و ایثار تو هستند...
تنها نشدی همسر و دلدار محمّد
در سختترین روز شدی یار محمّد
در شدت غم گشتی غمخوار محمّد
پیوسته دلت بود گرفتار محمّد
در پیش رویش گشت وجودت سپر سنگ
باشد که کنی در ره او چهره ز خون رنگ
آنروز که افتاد خزان در چمن تو
پر زد به جنان طوطی روح از بدن تو
تا بوی گل احمدی آید ز تن تو
شد جامۀ پیغمبر اکرم کفن تو
با مرگ تو آغاز شد ای عصمت سرمد
بیمادری فاطمه، تنهایی احمد...
برخیز که بر ختم رسل فخر زمانه
خانه شده غمخانهات ای بانوی خانه
بر گیسوی زهرا که زند بعد تو شانه؟
بیتو شده از هر مژهاش سیل روانه
بی روی تو گردون به نظر تیره چو دود است
برخیز که بیمادری فاطمه زود است...
#غلامرضا_سازگار
حضرت خدیجه(س)
به خشکسالی صحرا شبیه باران شد
زنی به عاطفهاش تکیهگاه ایمان شد
خدیجه پردهنشینی به عرش بود و ز لطف
دو صبح ، فیض وجودش نصیب انسان شد
همان دمی که قدم در مدار عشق گذاشت
به زیر پای خدیجه بهشت پنهان شد
کسی که هر نفسش آفتاب تابنده
کسی که هر قدمش راه نور ، عنوان شد
کسی که دین خدا وامدار ثروت اوست
تمام زندگیاش خرج راه قرآن شد
گرفت زیر پر و بال دین احمد را
برای شاخه گلی تازه ، خاک گلدان شد
اگر چه ذکر پیمبر وضوی اوست ولی
به ذکر اشهد انّ علی مسلمان شد
برای عزتش این بس که مادر زهراست
نخی ز چادر او سرپناه یاران شد
خدیجه روی رکاب خدا نگین باشد
بدون شک فقط او امّ مومنین باشد
زلال آینه بود و دلی مطهر داشت
کسی که مثل نبی چهرهای منور داشت
به پای عشق نبی چون زلالِ آینه بود
که کفر از آینهاش خاطری مکدر داشت
به پاى وصف صفات بلند بالايش
عَتيد° از پر خود صد هزار دفتر داشت
فراق را که بغل کرد چون صدف شده بود
کسی که بعد چهل شب به سینه گوهر داشت
مسیر جادهی دین از سخاوتش پر شد
که ریخت پای پیمبر هر آنچه در بر داشت
همیشه تکیه به آیات چشم احمد کرد
به محکمات نگاهش عجیب باور داشت
بمیرد آن که حسود است چشم شورش کور
نه در برابر او رتبهای برابر داشت
دل پیمبر رحمت به جز خدا ، تنها
به سوی مادر زهرای مرضیه دَر داشت
درست مثل پیمبر خدا خدا میگفت
برای زخم دلش از قضا نمک برداشت
خدیجه غربت خود را به دست زهرا داد
که از حسادت شیطان به پشت در افتاد
°عتید: فرشتهی سمت راست
و نوسینده ی کارهای نیک
جمعی از شاعران آیینی استان مازندران
«مشام»
#مشام
#حضرت_خدیجه
#حضرت_خدیجه علیهاالسلام
#قصیدهواره
🔹عصمت🔹
حسود حُسن تو برگ گل است، شبنم هم
اسیر عصمت تو آسیهست، مریم هم
زِ هر دمت همه سر میرود عصارهٔ وحی
که با رسول خدا همسری و همدم هم
تو کیستی؟ جبل النور خانهٔ احمد
چو نور، روشنی و مثل کوه، محکم هم
همین بس است ز شأنت که دخترت زهراست
فدای دختر تو عالم است و آدم هم
قسم به آب! که تو خاستگاه تطهیری
گواه پاکی تو کوثر است، زمزم هم
دمید در برهوت حجاز یاس از تو
بهشت میشود از مقدمت جهنم هم
تویی تو سنگ صبور رسول آینهها
برای درد دلش محرمی و مرهم هم
تو لایق لقب اُمّ مؤمنین هستی
رکاب دین نبی را نگین خاتم هم
کلید قلب نبی دست توست، با این گنج
دگر نیاز نداری به اسم اعظم هم
فقط نه گرد بیابان سِتُردی از رخ یار
که پاک کردهای از روی مصطفی غم هم..
برای یاری دین مال دادی و جان نیز
به محضر کرم تو گداست حاتم هم
به شرح حال رسول و بتول بعد از تو
فغان کم است، تأسف کم است، ماتم هم
پس از تو فاطمه دیگر غریب ماند غریب
فقط نه فاطمه، بلکه نبی اکرم هم
#محمود_حبیبی_کسبی
#حضرت_خدیجه
#ام_المومنین
تو آرامش به قلب پاک ختم المرسلین هستی
تو جزو بهترین زن های بر روی زمین هستی
میان همسرانِ حضرت محمود ای بانو
بدون شک تویی تنها که ام المومنین هستی
سروده : #یونس_وصالی (یونس)
#حضرت_خدیجه
#ام_المومنین
غم زهرا امان ات را بریده
از این غم خون روان کردی ز دیده
نبودی تا ببینی بینِ کوچه
چگونه دخترت خورده کشیده
سروده : #یونس_وصالی(یونس)
#حضرت_خدیجه سلاماللهعلیها
عمریست دل تو خانه ی غم باشد
چشمان تو سر چشمه ی زمزم باشد
امشب همه بر غربت تو گریه کنند
بانیّ عزا رسول خاتم باشد
دادی همه هست خویش در راه خدا
پس هرچه دهد خدا به تو کم باشد
تو مادری و شفاعت ما محشر
بر یک نخ چادر تو محکم باشد
روزی همهٔ جلالت صورت تو
در چهره ی زینبت مجسم باشد
این زود یتیم گشتن دخترها
ارثیه ی مادر دو عالم باشد
آن روز کجایی که ببینی زهرا
در پشت در و اسیر ماتم باشد
چون درد زنانه بود از فضه بپرس
خوب است کنیزخانه محرم باشد
امشب که برایتان کفن می آید
بشمار گمانم که یکی کم باشد
در این دهم ماه دل ما فکر
عصر دهم ماه محرم باشد
آن روز بدون سر تنی در گودال
پاشیده ز هم ؛ چه نا منظم باشد
یک مشت دهاتی و یک تکه حصیر
تشییع تن شاه دو عالم باشد
امشب همه یاد پیکری پا مالیم
امشب همه یاد غارت گودالیم
پیراهن دست دوز مادر بردند
هرچیز که بردنی ست لشگر بردند
خولی و سنان میان خورجین هاشان
تا کوفه شبانه دو سه تا سر بردند
دنبال سر بدون عمامه ی شاه
سوغات برای خانه زیور بردند
با گریه گلایه کرد یک دختر و گفت
ای عمه ببین چگونه معجربردند
انگشتر و انگشت ، زره ، پیراهن
حتی به خدا لباس اصغر بردند
#قاسم_نعمتی
.
#وفات_حضرت_خدیجه
در کفر خودش زمانه تردید نداشت
کعبه به نماز و قبله امیّد نداشت
گر آنچه خدیجه زود بخشید نداشت ...
ادیان پیمبرانه توحید نداشت
او حق حجاز را بجا آورده
ایمان به خدای مصطفی آورده
با نم نم اشک خویش، بارانم کرد
بر سفره ی وحی و نور، مهمانم کرد
با ثروت پاک خود مسلمانم کرد
شیعه شد و شیعه ی علی جانم کرد
ایمان خدیجه از ازل محکم بود
تصدیق علی و مصطفی با هم بود
هم جلوه به نور شوهرش بخشیده
هم مهریه بر پیمبرش بخشیده
از عزت خود به نوکرش بخشیده
ما را به علی و دخترش بخشیده
هر آنچه که داشت خرج سائل کرده
ایمان مرا خدیجه کامل کرده
شد خرج خدا، خدا به او داد مقام
آورد نبی برایش از عرش، پیام
جبریل به او رسانده، بسیار سلام
او را شب معراج دعا کرد به نام
او روی زمین به آسمان غالب بود
همپای علی بن ابی طالب بود
سرمایه ی ما مهر همین شیر زن است
معراج ندیده، همدم پنج تن است
سوغاتی او مادر زهرا شدن است
اسمش رجز لب حسین و حسن است
هم، مونس زینب شده و فریادش
هم، آمده در خطابه ی سجادش
آزار کشید، زار و بیمار نشد
در وقت وصیتش دل آزار نشد
گریان غمی جز غم مسمار نشد
اندازه ی یک عبا طلبکار نشد
از عرش برای او کفن آوردند
در روضه اش اذن سوختن آوردند
آن داغ که او ندید را زهرا دید
سیلی و قلاف و شعله را حورا دید
تا خورد لگد، غم حسینش را دید
بی سر، تن او را پس از عاشورا دید
آن تشنه لبی که بر سرش جنجال است
عریان شده، پیکرش ته گودال است
#حضرت_خدیجه
#رضا_دین_پرور
.
#حضرت_خدیجه
در هیئت مادر، پی ِ مهدی جانیم
مانند خدیجه منتظر می مانیم
تا نور دل مادر ما برگردد
عجّل لولیّک الفرج می خوانیم
علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
ایام #وفات_حضرت_خدیجه
«السلام علیک یا ام المؤمنین یا خدیجة الغراء»
دریای صبر و مظهر تقوا خدیجه است
استاد حلم و معنی غَرا خدیجه است
کوه وفا و معدن جود و یَم کرم
سرچشمه ی فضائل دنیا خدیجه است
چون زَر عیار عصمت او بی شمار بود،
گنجینه ی محبت و اعلا خدیجه است
در مهر و معرفت شده اُلگوی آسیه
در بندگیش اُسوه ی حوا خدیجه است
اول زنی که روی به اسلام کرده است
اسلام از او شداست مصفّا، خدیجه است
باشد به حق مُلقبِ بَر ام مؤمنین
آری که خار دیده ی اعدا خدیجه است
روشن به نور اوست دل و خانه ی رسول
چون نور چشم و همسر طاها خدیجه است
شمشیر مرتضی است اگر حافظ نبی
مرهم به زخم سید بطها خدیجه است
هم ثروت و جوانی او خرج دین شد است
هم حامی و مشوق مولا خدیجه است
فخریه می کند به جهان تا زمان حشر
این منصبش که مادر زهرا خدیجه است
تنها همین به مدح و بزرگی او بس است
مادر بزرگ زینب کبری خدیجه است
گر چه تنش کفن شده بین عبای ناب
گریانِ شاهِ بی کفن اما خدیجه است
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#مدح_مرثیه_حضرت_خدیجه
#حضرت_خدیجه