🔰محدودیت برای زنان مجتهده عرفی است نه فقهی
آیتالله ایازی: فضای سنتی مانع رشد بانوان حوزوی است/ در کنار همه تحولات حوزه زنان در دهههای اخیر، اما هنوز همان فضای سنتی و قدیمی حوزههای علمیه، یکی از موانع جدی برای رشد بانوان مجتهده است. تعداد زنان نویسنده، مبلّغ و پژوهشگر در حوزههای علمیه بسیار بالاست اما بانوانی که به صورت مشخص به درجه اجتهاد رسیده باشند، تعدادشان خیلی زیاد نیست و علت آن را فضای بسته سنتی حاکم بر حوزهها میدانم. برای مثال، در یکی از جلسات یکی از کانونهای مهم علمی که اعضای آن جزو افراد نواندیش حوزه علمیه به شمار میروند، پیشنهاد دادیم که دو نفر از زنان مجتهده به این جمع اضافه شوند، عموماً با این پیشنهاد مخالفت کردند.
تبارشناسی یک مسأله در گفتوگو با آیتالله سیدمحمدعلی ایازی در روزنامه ایران
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
🔖#یادداشت
# امید_به_آینده(دو)
🟣 آینده تاریک است یا روشن؟
✍آیت الله محمد علی ایازی
🏷 از روشهای ستمگران ایجاد یأس در مبارزان است. در زندانها بازجوها سعی می کنند تا زندانی را با اخبار ناامید کننده بشکنند. چه بسیار مبارزانی که تسلیم دشمن نشده اند، اما چون مأیوس شده اند، تن به هر کاری داده و دشمن را خشنود کرده اند. امید به آینده، عامل نشاط، و شادابی برای مبارزه با سختی ها و نامرادی ها است. انسان با امید زنده است و اعتماد به نفس در صورتی پیدا می کند که راه آینده او روشن باشد. و در صورتی راه های حل مشکلات را جستجو می کند که بداند کار او دارای فایده است. خوشبینی موجب شوق و علاقه می گردد. بسا امکانات برای مبارزه ندارد، اما چون امید به پیروزی دارد، منتظر فرصت می ماند و یا در جستجوی وسائل جدید می رود. گاهی در اثر نداشتن امید به آینده دست از کار می کشد، و یأس و افسردگی به سراغ او می آید. دچار اضطراب می شود. در شرايط نامساعد رواني و هنگامي كه در بهبود اوضاع نگراني دارد، حتی انسان نمی تواند درست فکر کند.
🏷اهمیت امید به آینده جایی بیشتر می شود که دایره خواسته ها گسترده شود. هر چه آرمانها و آرزوها بزرگتر باشد، امید به آینده سرنوشت سازتر است. به این دلیل است که انسان با امید به آینده، زندگی می کند و در مبارزه با ستمها و کجرویها، اگر دورنمایی خوش نداشته باشد، نه تنها خسته می شود، که از کار می کشد.
🏷 یکی از روشهای ستمگران ایجاد یأس در مبارزان است. در زندانها بازجوها سعی می کنند تا زندانی را با اخبار ناامید کننده بشکنند. چه بسیار مبارزانی که تسلیم دشمن نشده اند، اما چون مأیوس شده اند، تن به هر کاری داده و دشمن را خشنود کرده اند. آنگاه که یأس و افسردگی به سراغ انسان می آید، دچار اضطراب و سرخوردگی می شود، تا جایی که اگر باعث تسلیم به دشمن نشود، موجب انفعال و احساس بیهودگی خواهد شد. تنها با اعتقاد به پیروزی، می توان با سختی ها و فشارها مبارزه کرد و آنها را به خوبی و نشاط تحمل کرد. به این دلیل یکی ازانتظارات از دین، روشن کردن آینده بشریت است. پاسخ به این پرسش است که اسلام نسبت به آینده بشریت و جهان چه سخنی دارد.
🏷البته این مسئله پاسخی فلسفی می طلبد، اما در مباحث جدید قرآنی در این چند دهه اخیر از سوی متفکران مسلمان مسائلی تحلیلی و تفسیری مطرح شده و دسته ای از آیات قرآن را ناظر به این مسئله دانسته اند. کتابهایی که در باره جامعه و تاریخ و یا سنت های تاریخی و یا فلسفه تاریخ نگاشته شده، این موضوع مطرح می شود و شاید از مهم ترین آنها پرسش از آینده و چگونگی آن است. اين انديشه بيش از هر چيز مشتمل بر عنصر خوشبينى نسبت به جريان كلى نظام طبيعت و سير تكاملى تاريخ و اطمينان به آينده و طرد عنصر بدبينى نسبت به پايان كار بشر است.
در برابر این نظریه، که کسانی برای جهان خدایی و نظامی قائل نیستند، سردرگم هستند و جهان را رو به بدی می بینند و یا آینده را تاریک و مبهم می شمارند، از سوی متفکران مسلمان معاصر سنت الهی، بر مبنای آینده روشن و نوید بخش ترسیم شده است و این امید داده شده که حرکت جهان به سوی خوبی است و این کار به دست منجیی از آل محمد تحقق خواهد یافت. البته اندیشه آمدن منجی، اختصاصی به جهان اسلام ندارد و در تمام ادیان به ویژه ادیان ابراهیمی اعتقاد به منجی وجود دارد. (جهت تفصیل بحث ر.ک: راشد محصل، محمد تقی، نجات بخشی در ادیان، تهران مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1369ش.) اما اميد و آرزوى تحقق اين نويد كلى جهانى انسانى، در زبان روايات اسلامى «انتظار فرج» خوانده شده و عبادت، بلكه افضل عبادات شمرده شده است.
🏷 اصل «انتظار فرج» از يك اصل كلى اسلامى و قرآنى ديگر استنتاج مىشود و آن سنت پیروزی حق بر باطل و اصل حرمت نا امیدی یا به تعبیری «حرمت مأیوس شدن از رَوح اللَّه» است. اما در عمل این اعتقاد همانند بسیاری از اعتقادات اسلامی دستخوش تحریف و سوء استفاده گروهی قرار گرفته، تا جایی که موجب بدبینی به اصل اعتقاد به مهدویت شده و برای کسانی کسب مشروعیت و عده ای دکان و دستگاه.
🏷 بنابراین در تفسیر تاریخ، دو نظریه وجود دارد، یکی جهان را تاريك، مبهم و ابتر می داند و یکی جهان را روشن و امید بخش. انتظار فرج و آرزو و اميد و دل بستن به آينده در بستر چنین اندیشه ای معنا دارد، یعنی اگر نمی توانی کاری انجام دهی، یا کار و تلاش تو کارساز نیست، کسی هست که بیاید و سرنوشت جامعه را دگرگون کند. یا اگر تو نمی توانی به شکل مطلوب و ایده آل حق را پابرجا کنی و با ستم در جهان بشریت مبارزه کنی و عدل را مستقر سازی، نا امید مباش که منجی هست که این کار را انجام می دهد.
در ادامه به بررسی آیاتی که ناظر به امید آینده است، بحث و بررسی و دلالت آن در جمع میان آیات توجه خواهد شد.
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
#اطلاع_رسانی
#رویداد
🔰سلسله نشست های فرهنگی - اجتماعی
مبانی نظری وفاق ملی
✔️به مناسبت سی امین سالگرد درگذشت مهندس مهدی بازرگان🔻
سخنران ها:
👤#آیت_الله_سيد_محمد_علی_ایازی
(استاد حوزه و دانشگاه و قرآن پژوه)
موضوع:
وفاق ملی و حقوق مخالفان
👤#دکتر_محسن_آرمین
(قرآن پژوه و پژوهشگر سیاسی)
موضوع:
مبانی وفاق در ساختار اندیشه بازرگان
👤#استاد_احد_رضایی
(پژوهشگر دینی و تحلیلگر سیاسی)
موضوع:
مبانی وفاق در ساختار اندیشه بازرگان
فقدان تشكل، عامل بحران های کنونی
🔸زمان:
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳/ ساعت ۱۵ تا ۱۷:۳۰
🔸مکان:
قم، خیابان صفائیه کوچه ۳۹ پلاک ۳۹
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
🌐https://t.me/majmaqomh
🔰آموزههای کوتاه اخلاقی از امام کاظم(ع)
🖊#محمدجعفرـسعیدیانفر
✔۱) ارزش مدیریت برای زندگی
قَالَ الامام الکاظِم(ع): التَّدبِیرُ نِصفُ العیشِ (تحفالعقول، ص403)؛ تدبیر نیمی از زندگی است (تدبیر و برنامهریزی
باعث بهرهوری بهینه از عمر میشود و کیفیت زندگی را بالا میبرد)
✔۲) اخلاق مومنان
قَالَ الامام الکاظِم مُوسی ابن جعفر(ع): لَيْسَ مِنْ أَخْلَاقِ الْمُؤْمِنِينَ الْغِشُّ وَ لَا الْأَذَى (الكافي ج8، ح95، ص126)؛ دغلکاری و آزاررسانی، به دیگران از اخلاق مؤمنان نیست.
✔۳) مشورت باخردمند خیرخواه
قَالَ الامام الکاظِم(ع): مُشَاوَرَةُ الْعَاقِلِ النَّاصِحِ يُمْنٌ وَ بَرَكَةٌ وَ رُشْدٌ وَ تَوْفِيقٌ مِنَ اللَّهِ فَإِذَا أَشَارَ عَلَيْكَ الْعَاقِلُ النَّاصِحُ فَإِيَّاكَ وَ الْخِلَافَ فَإِنَّ فِي ذَلِكَ الْعَطَبَ (تحفالعقول ،ص398)؛ مشورت با عاقلِ خیرخواه، خجستگى، برکت، رشد و توفیقى از سوى خداست و بیتوجهی و عمل نکردن به مشورت خردمند خیرخواه سبب نابودی است.
✔۴) ارزش عمر
قَالَ الامام الکاظِم مُوسی ابن جعفر(ع): اَلْمَغْبُونُ مَنْ غَبِنَ عُمْرَهُ ساعَة (نزهة الناظر، ص123، ح6)؛ خسارت دیده و ورشكسته كسی است كه عمر خود را هرچند به مقدار یك ساعت هم كه باشد بیهوده تلف كرده باشد.
✔۵) احسان و نیکی نزد مرفهان بیدرد جایگاهی ندارد
قَالَ الامام الکاظِم مُوسی ابن جعفر(ع): مَن لَم یجِد لِلاساءَةِ مَضَضّا لَم یکن عِندَهُ لِلاِحسانِ مَوقعٌ (الدرة الباهرة، ص34، ح7)؛ کسی که مزه رنج و سختی را نچشیده ، نیکی و احسان در نزد او جایگاهی ندارد.
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
🔰راه چارهی الاهیدان مسیحی برای همزیستی
✍#مهراب_صادقنیا
🔻 در مسیحیت و یهودیّت، به مانند اسلام، هرگونه همزیستی (cohabitation) زن و مرد متوقف است بر ازدواج. خارج از آن هیچگونه رابطهی زناشویی اخلاقی نبوده و پذیرفتهشده نیست. در مسیحیّت ازدواج با خواندن خطبهی عقد و ثبت آن در کلیسا محقق میشود. خطبههای سرشار است از دعا و اعلام تعهد و وفاداری. با این حال، در پنجاه سال اخیر، جهان مسیحیّت شاهد تغییرات گستردهای در هنجارها و ارتباط میان زن و مرد بوده است. شمار زیادی از مسیحیان تمایل ندارند ازدواج خود را رسمی کنند و نهاد دین را به بازی نمیگیرند. این تغییرات و سبکهای زندگی جدید چالشهای زیادی را برای اخلاق و جهانبینی سنتی کلیسا پدید آورده است. الاهیدانهای زیادی تلاش کردهاند این چالش را چاره کنند. از این میان، تکاپوی آدریان تاچر، در کتاب "همزیستی و اخلاق مسیحی" تأمل برانگیز است. او میگوید تعریف سنتیِ کلیسا از ازدواج باید تغییر کند.
🔻 از نگاه او آنچه در کلیسا با خواندن خطبه اتفاق میافتد پایان ازدواج است و نه آغاز آن. او ازدواج را همان فرآیند آشنایی و معاشرتِ بدون محدودیّت و پیش از قانونی شدن میداند. معتقد است آنچه در کلیسا رخ میدهد پایان این فرآیند است. تاچر میگوید بسیاری از کسانی که با هم زندگی میکنند ولی قصد برگزاری تشریفات ازدواج و رسمی کردن آن را ندارند، مسیحی هستند و رفتاری در چارچوب دین و اخلاق مسیحی انجام میدهند. او معتقد است دعوت اناجیل به ازدواج، دعوت به همین زندگی است و نه الزام به ثبت آن. تلاش او بر این است که معنایی از ازدواجِ مسیحی ارائه دهد که ازدواجهای غیررسمی را نیز مشروع معرفی کند و زندگیهای غیررسمی را در درون کلیسا نگه دارد.
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
🔰پیامبر رحمت، مهربانی وحقوق انسانها
🖊محمدجعفر سعیدیانفر
🔸خطبه پیامبر(ص) به هنگام فتح مکه:
قَالَ اِبنُ إِسحَاق: فشحَدثَني بَعضُ أهلِ العِلمِ أِنٌ رَسولَ الله صَلىَ اللهُ عَلَيهِ وَ َسلم قَامَ عَلَى بَابِ الكَعبَة، فَقَالَ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ، يُحْيِي وَيُمِيتُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ، لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ أَنْجَزَ وَعْدَهُ، وَنَصَرَ عَبْدَهُ، وَهَزَمَ الْأَحْزَابَ وَحْدَهُ.
أَلَا كُلُّ مأثرة أُو دَمٍ أوُ مَالِ يُدّعِىِ تَحْتَ قَدَمَيَّ هَاتَينِ إلاَ سِدانَةُ البِيتِ وَ سِقَايةُ الحَاجِ، أَلا َوَ قَتيلُ الخَطَأَ شِبهُ العَمدِ بِالسُّوطِ وَ العَصَا،ِ فَفِيهِ الدِّيَة مُغلِظَة، مَاَئةَ مِنَ الإبِلِ، أَربَعُونَ منها فِي بُطُونِهَا أولاَدُهَا. يَا مَعشرَ قُرِيش، إِنً الَلهَ قَد أَذهَبَ عَنكُم نِخوَة الجَاهِلِيَة، وَ تَعظُّمُهَا بِالآبَاءِ، النَاسُ مِن آدَم، وَ آدَمُ مِن تُرَابِ، ثُمَ تَلاَ هَذِهِ الآيَة: «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ من ذَكَرٍ وَ أُنْثى، وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا، إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ الله أَتْقاكُمْ .. حجرات(49): 13.. »ثُمَ قَالَ: يَا مَعشَرَ قُرِيشٍ، مَا تَرَون أٍنِى فَاعِلٌ فِيكُم؟ قَالُوا: خَيراَ، أَخٌ كَرِيِم، وَ اِبنُ أَخٍ كَرِيم، قَالَ: لا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ، «يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ، وَ هُوَ أَرْحَمُ «الرَّاحِمِينَ: یوسف (12)آیه 92» اِذهَبُوُا فَأنتُمُ الطُّلَقاءُ» (السيرةالنبوية، ابن هشام ج2 ،ص884)
محورهای مطرح شده در خطبه پیامبر(ص) به هنگام فتح مکه:
✔۱) اعلام پیروزی توحید بر شرک، جهل و بتپرستی (لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ أَنْجَزَ وَعْدَهُ، و نَصَرَ عَبْدَهُ، وَهَزَمَ الْأَحْزَابَ وَحْدَهُ؛ سپاس خدايي را كه وعده خويش را راست فرمود و بنده خود را ياري داد و خود به تنهايي احزاب را منهزم كرد)
✔۲) لغو همه امتیازها و سنتهای غلط و تفاخرهای جاهلی و نظام ارزشی قبیلیهای و تقبیح افتخار به گذشتههای نژادی (أَلَا كُلُّ مأثرة أُو دَمٍ أوُ مَالِ يُدّعِىِ تَحْتَ قَدَمَيَّ هَاتَينِ؛ هر خون و مالي كه برعهده داشتيد و همه افتخارات واهي زير پا نهاده شده و از ميان رفته است)
✔۳) تایید سنتهای درست و صالح همانند پردهداری کعبه و آبرسانی به حاجیان (إلاَ سِدانَةُ البِيتِ وَ سِقَايةُ الحَاجِ؛ مگر پردهداري كعبه و آبرسانی به حاجيان)
✔۴) اعلام کرامت وحق انسان و لغو نابرابری و تبعیضهای قبیلهای و نژادی بر اساس هنجارهای جاهلی (إِنً الَلهَ قَد أَذهَبَ عَنكُم نِخوَة الجَاهِلِيَة، وَ تَعظُّمُهَا بِالآبَاءِ، النَاسُ مِن آدَم، وَ آدَمُ مِن تُرَابِ؛ خداوند نخوت و تكبر جاهليت و افتخار به پدران را از ميان برد.)
✔۵) بهرسمیت شناختن تفاوت انسانها و اعلام اینکه برتری از آن کسانی است که در حرکت به سوی کمال الهی پیشتاز باشند و آنها هم پیش خداوند گرامیترند نه آنکه در روابط اجتماعی دارای امتیازی ویژه باشند. (همانطور که در آیه13سوره حجرات «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ من ذَكَرٍ وَ أُنْثى، وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا، إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ الله أَتْقاكُمْ؛ ای مردم ماشما را ازمرد وزنی آفریدیم،وشماراشعبه شعبه وقبیله قبیله قراردادیم تایکدیگر را بشناسید بی تردیدگرامی ترین شما نزد خدابا تقواترین شماست» به آن اشاره شده است.)
✔۶) لازمه اخلاق پیروزی، بزرگواری و کرامت و اعلام عفو عمومی در جامعه با نام الله و توحید است. پیامبر(ص) این گونه عمل کرد آنگاه که خطاب به قريش (كه در انتظار انتقام بودند) فرمود: درباره رفتار من با شما چه ميگوييد و چه ميپنداريد؟ گفتند: به نيكي، كه تو برادري بزرگوار و برادرزادهاي بزرگواري و اكنون به قدرت رسيدهاي. آنگاه در اوج ناباوري ديگران، پيامبر چنين فرمود: «لا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ، يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ، وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ (یوسف: 92) اِذهَبُوُا فَأنتُمُ الطُّلَقاءُ» امروز شما را سرزنش نبايد كرد. خدا شما را مي بخشايد كه او مهربان ترين مهربانان است و برويد كه شما آزاد شديد.
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
هدایت شده از نسیم تاریخ
شکوفاترین دوره رونق اقتصادی ایران
آدرس کانال تلگرامی نسیم 👇👇👇👇
https://t.me/Nasim_Tarikh
آدرس کانال واتساپ نسیم تاریخ 👇👇👇👇👇👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/IcaiaEPDT76EBieB4a1zZc
آدرس کانال ایتا نسیم تاریخ https://eitaa.com/Nasim_Tarikh
✍️#رضا_احمدی
شاه عباس اول در سال 996 ق در قزوین تاجگذاری کرد. در این زمان شرق کشور در اشغال ازبکها و غرب و شمال غرب در اشغال عثمانیها بود. خرانه ی کشور تهی و دولت بازیچه ی سردارن قزلباش شده بود. شاه ابتدا قدرت نظامیان را محدود و و طی ده سال دولتهای متجاوز را از ایران بیرون راند.
🍀 اقتصاد ایران
اقتصاد ایران در این دوره متکی بر گله داری و کشاورزی و صنایع روستایی بود. اراضی در بین سرداران قزلباس و مقامات کشوری و روحانیون تقسیم شده بود. و درآمد اندکی به خزانه می رسید. شاه این تیول داری را برچید و آن را به اراضی خاصه تبدیل نمود و برای همین درآمدهای دولت بیشتر گردید.
🔻 امنیت راهها
برای اینکه تجارت داخلی و خارجی را رونق بخشد، باید امنیت برقرار باشد... برای این متظور شاه عباس حاکمان ایالات را مأمور کرد تا در هر ولایتی، راهزنان را دستگیر و نابود کنند
🔸زیر ساخت ها
شاه عباس جاده ی شاهی عصر داریوش کبیر را بازسازی کرد. و نیز برای رونق اقتصادی جاده سنگفرش و کاروانسراهایی زیادی در مسیر راه ایجاد شد، شاه به این منظور راهها و پل ها را تعمیر و نگهداری می کرد. کاروانسراهای شاهی بین راه رایگان بود و مسافران تا هر زمان که میخواستند در آنجا اقامت میکردند. کاروانسراهای شهری نقش هتل و مرکز تجاری داشتند.
🔹اقتصاد آب محور
در این زمان مناطق روستایی و اقتصاد کشاورزی نیز مد نظر بود. بدین دلیل کشاورزی و صنایع روستایی گسترش یافت. تولیدات زراعی ایران با آب مصنوعی آبیاری می شد و بدین خاطر طرحهای آبیاری به اجرا در آورده شد... شبکۀ آبیاری، کانال، احداث شد، کاریزهای جدید ساخته و قنوات تعمیر شد.
🔸سیاست مالیه
شاه برای رونق اقتصادی برخی از مالیات ها را لغو و دسته ی دیگر را کاهش داد. در این دوره خروج پول نقد (طلا و نقرهی مسکوک) از کشور ممنوع شد تا جلو خروج سرمایه را بگیرد.
🔻نجارت خارجی و رابطه با دنیا
تجارت و بازرگانی در این دوره توسعهی شایانی یافت و اغلب شهرهای ایران از رونق اقتصادی برخوردار شدند. در این دوره علاوه بر گسترش تجارت خارجی، تجارت و صنعت داخلی نیز رشد قابل توجهی پیدا کرد. برخی از کاروانهای تجاری با ده هزار شتر از مرز سیستان وارد ایران و از اردبیل خار می شدند.
🔸رونق صنایع
سیاست اقتصادی شاه عباس اول، از هنر و صنعت، بافتن پارچههای گران نساجی، توسعهی زیادی یافت. شاه عباس برای تولید منسوجات مختلف در تمام شهرهای بزرگ کشور، کارخانههای شعربافی، زربافی و زرکشی ایجاد کرد. بهترین نوع پارچههای ابریشمی و زربافت و مخملهای طلایی را در کارگاههای بزرگ نساجی اصفهان، کرمان، یزد، کاشان، مشهد و شیراز میبافتند.
🔻قالی صنعت ملی
از مهمترین فراوردههای صنعتی و تجاری ایران در دورهی صفویه، قالی بود و قالی ایرانی در این دوران به اوج شهرت خود در جهان رسید. فرشهای ایران بیشتر از پشم گوسفند بافته میشدند و برای رنگ کردن پشمها از رنگهای طبیعی استفاده میشد. با تأسیس کارگاههای قالی بافی در شهرهایی مانند اصفهان و کاشان، قالی بافی را به سطح صنعتی ملی در ایران رساند.
🔸جذب کارشناس خارجی
شاه عباس برای توسعه کشور از کارشناسان مختلف کشورهای دیگر استفاده می کرد. برادران شرلی انگلیسی را برای تأسیس ارتش نوین به ایران آورد و برای رونق سفال سازی سیصد کوزه گر چینی را به همراه خانوادههایشان به ایران آورد و در ایران اسکان داد
🔸تولید ابریشم
مهمترین محصولات ایران در این دوره، ابریشم طبیعی بود و در استانهای شمالی تولید میشد. ابریشم مهمترین کالای صادراتی ایران بود و از این راه درآمد زیادی عاید کشور می شد. شهرهای اصفهان، هرمز و تبریز بورس ابریشم ایران بود. بازرگانان خارجی از کشورهای مختلف در ایران حضور و دفتر و نمایشگاه کالا داشتند. اصفهان بازار عمدهی ابریشم خاور زمین بود. تجارت ابریشم ایران، در دست ارامنۀ جلفا بود. ابریشم گیلان در تمام کشورهای اروپایی شهرت داشت و ایران را به ابریشم می شناختند.
🔸تجارت خارجی
فعال شدن مسیر دریایی برای ایران بسیار مهم بود. شاه عباس در 1010 ق/ هرمز، بحرین، قشم و بندرعباس را از اشغال پرتغالی ها خارج ساخت. بندر هرمز محل تجمع بازرگانان زیادی از شرق و غرب بود. توجه و احترام شاه عباس اول به مسیحیان منجر به توسعۀ روابط ایران و اروپا گردید و آنها در زمینه ی تجارت و بازرگانی فعال بودند. عصر شاه عباس کبیر شکوفاترین دوره رونق اقتصادی ایران می باشد.
#شاه_عباس_کبیر
🔰آموزههای کوتاه اخلاقی از امام حسین(ع)
🖊محمدجعفر سعیدیانفر
✔۱) زیباییهای اخلاق، فلسفه بعثت پیامبر(ص)
عَنْ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ، عَنْ أَبِيهِ عَلِيٍّ(ع)، قَالَ: سَمِعْتُ النَّبِيَّ(ص) يَقُولُ: بُعِثْتُ بِمَكَارِمِ الْأَخْلَاقِ وَ مَحَاسِنِهَا. (امالی للطوسي؛ ص596، ح1234)؛ امام حسين(ع) از پدرش امام على(ع) روایت نموده است، که پيامبر(ص) فرمود برای برپاداشتنن مکارم اخلاق و زیباییهای آن از طرف خداوند فرستاده شدم.
✔۲) از تعاون و کمک به دیگران خسته نشوید
عن الإمام الحسين عليه السلام في خطبة له: وَ اعْلَمُوا أَنَّ حَوَائِجَ النَّاسِ إِلَيْكُمْ مِنْ نِعَمِ اللَّهِ عَلَيْكُمْ فَلَا تَمَلُّوا النِّعَمَ فَتَحُورَ نِقَما «فَتَتَحَوَلُ إلَى غَيرِكُم» (كشف الغمة في معرفة الأئمة، ج2، ص29)؛ از امام حسين (ع) در يكى از خطبههايش چنین روایت شده: بدانيد كه نيازهاى مردم به شما از نعمتهاى خدا بر شماست. از آنها ملول نشويد كه گرفتار مىشويد و نعمتها ازشما گرفته میشود.
✔۳) مراقبت از زبان وسخن
قَالَ الحُسَین (ع) لاتَقُولوا بأ لسنَتِکُم مَا یَنقُصُ عَن قَدرِکُم (نفس المهموم، محدث قمی ص۳۲4)؛ چیزیهایی را بر زبان نیاورید که از ارزش (شخصیتی) شما بکاهد.
✔۴) ادب نقل حديث
عن الحسين بن عليّ (ع) عن رسول اللّه (ع): حَدِّثُوا النّاسَ بِما يَعرِفونَ، و لا تُحَدِّثوهُم بِما يُنكِرونَ فَيُكَذِّبونَ اللّهَ و رَسولَهُ. (حكمت نامه امام حسين(ع) ج2، ص142)؛ امام حسين(ع) از پیامبر(ص)روایت نموده است: حديثى را به مردم بگوييد كه مىشناسند (باور مىكنند) حديثى را به آنان مگوييد كه انكار نمايند و خدا و پيامبرش را تكذيب كنند. (نقل احادیث غیرمعتبر، خرافی و غلوآمیز و در تضاد با عقلانیت و عرف و سنتهای نیکوی، بهرسمیت شناخته شده جامعه سبب دینگریزی میشود)
✔۵) پرهیز از غُلُو
الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا تَرْفَعُونِي فَوْقَ حَقِّي فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ تَعَالَى اتَّخَذَنِي عَبْداً قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَنِي نَبِيّاً (عيون أخبار الرضا(ع)، ج2، ص201، ح1)؛ امام حسين(ع) از امام علی(ع) روایت نموده است: پيامبر خدا (ص) فرمود: «مرا از حقّم برتر منشانيد كه خداى تبارك و تعالى، مرا بنده كرده است، پيش از آن كه پيامبر قرار دهد». (در این حدیث پرهیز از غلو که پیامبر اکرم(ص) را از بشر بودن که مورد تاکید قرآن است مطرح گردیده چون غلو باعث خارج کردن پیامبر از اسوه و الگو بودن برای پیروی کردن گفتاری و رفتاری میشود که این خود بسیار زیانبار است. البته توجه به مقام والای پیامیر عظیمالشان غیر از غلو است)
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
🔰آموزههای کوتاه اخلاقی از امام سجاد(ع)
🖊محمدجعفر سعیدیانفر
✔۱) فتنه، تملق و چاپلوسی
قَالَ(ع) كَمْ مِنْ مَفْتُونٍ بِحُسْنِ الْقَوْلِ فِيهِ وَ كَمْ مِنْ مَغْرُورٍ بِحُسْنِ السَّتْرِ عَلَيْهِ وَ كَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِ (تحف العقول، ص280)؛ امام سجاد(ع) فرمود: چه بسيار كسى كه به خوبگويى (مدح و تملق) مردم درباره خودش فريفته شد (ارباب قدرت توسط اطرافیان چاپلوس از واقعیاتی که در جامعه میگذرد دور میشوند و با خودفریبی مصلحان انتقادکننده را از خود دور میکنند و روزی از این خواب فتنه فریب به تعبیر امام(ع) بیدار میشوند که شاید خیلی دیر شده باشد) و چه بسيار كسى كه در اثر حسن پردهپوشى (خداوند بر گناهانش) مغرور گشت و چه بسا كسى كه از نعمتفزايى (خداوند بر خويش) غافلگير شد.
✔۲) راستی، بهترین شروع، وفاداری بهترین پایان بخش
قالَ(ع): خَیْرُ مَفَاتیحِ الْأموُرِ الصِّدْقُ وَخَیْرُ خَوَاتیمِهَا الوَفَاء (بحارالأنوار، جلد 75، صفحه161)؛ امام سجاد(ع) فرمود: بهترین گشاینده کارها راستی و بهترین پایانبخش آنها وفاداری است.
✔۳) نصیحت زیاد سبب متهم شدن
قالَ(ع) كثرة النّصح تدعو إلى التّهمة (الدرّة الباهرة، ح54، ص26)؛ امام سجاد(ع) فرمود: نصیحت زیاد، موجب بدبینی میشود (مخاطبشناسی و توجه به ویژگی و احوال فرد مورد نصیحت بسیار مهم است و نصیحت بسیار و مکرر شک برانگیز میشود و نصیحت کننده مورد اتهام واقع میشود که نصیحت خیرخواهانه نیست و برای اهداف دیگری است)
✔۴) دوری از طمع
قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع رَأَيْتُ الْخَيْرَ كُلَّهُ قَدِ اجْتَمَعَ فِي قَطْعِ الطَّمَعِ عَمَّا فِي أَيْدِي النَّاسِ (اصول کافى، ج۲، ص320 طبع الإسلامية)؛ امام سجاد(ع) فرمود: تمام خیرات و خوبىهاى دنیا و آخرت را در چشمپوشى و قطع طَمَع از زندگى و اموال دیگران مىبینم (یعنى قناعت داشتن و پاس داشتن کرامت انسانی خویش)
✔۵) ناپسندی عیبجویی
قَالَ (ع): مَنْ رَمَى النَّاسَ بِمَا فِيهِمْ، رَمَوْهُ بِمَا لَيْسَ فِيهِ (نزهة الناظر و تنبيه الخاطر ،ص91،ح13)؛ امام سجاد(ع) فرمود: هرکه مردم را به چیزی که در آنها است متهم کند، او را به آنچه که در او نیست متهم میکنند (هرکس مردم را عیبجویی کند و عیوب آنان را بازگو نماید و سرزنش کند، دیگران او را متهّم به آنچه در او نیست میکنند.)
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
🔰بیانیه مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم بهمناسبت چهل و هفتمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران
بسم الله الرحمن الرحیم
یَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ(سوره نساء/ آیه 135)
اجرای قسط و عدالت که به فرموده قرآن از اهداف اصلی رسالت پیامبران است در گرو شناسایی حقوق دیگران و احترام به آن و توجه به منافع آنان است. بر این اساس به اهل ایمان تأکید میکند برای اجرای عدالت حتی به زیان خود و بستگان نیز شهادت دهید. این تأکید، تقدم عدالت بر منافع شخصی و جناحی را نشان میدهد و لزوم بازنگری انتقادی در اعمال و رفتار کنونی و گذشته خود را یادآور میشود.
بر این اساس در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، ارزیابی انتقادی کارنامه و عملکرد گذشته برپایه اهداف و آرمانهای اصیل آن و تامل در وضعیت کنونی و چالشهای موجود، در راستای یافتن راهی برای برونرفت از آنها اهمیت و ضرورت مییابد. در پرتو این بازنگری میتوان از خسران بیشتر کاست و مسیر عمل صالح و سازنده را یافت.
انقلاب اسلامی ملت ایران، که 47 سال از پیروزی شکوهمند آن میگذرد، از مردمیترین، آرامترین و موثرترین انقلابهای جهان معاصر بود. انقلابی که با ائتلاف نیروها و اقشار گوناگون جامعه در برابر رژیمی استبدادی و با آرمانهای استقلال، آزادی و جمهوریت شکل گرفت. مردم شریف ایران که تجربه انقلاب مشروطه را در کارنامه خود داشتند، این انقلاب را گامی در جهت پیشرفت و رهایی خود از یوغ استبداد و استعمار میپنداشتند. بهویژه اینکه رهبران انقلاب، حکومت پیامبر(ص) و امام علی(ع) را الگوی آرمانی خود معرفی میکردند و نظامی را وعده میدادند که ارزشهای جدید را با آموزههای اسلامی همراه و محقق سازد.
اینکه اکنون در چه وضعیتی قرار داریم و آرمانها و شعارهای انقلاب تا چد تحقق یافتهاند؟ روشن است که وضعیت کنونی با اهداف، آرمانها و وعدههای داده شده، فاصلهای آشکار دارد. وضعیت زندگی مردم به گواهی آمارهای رسمی چندان پیشرفتی را در این راستا نشان نمیدهد، بلکه حاکی از عقبگرد در بسیاری از عرصههاست.
کشور و مردم ایران، در داخل و خارج با چالشهای جدی روبرو هستند و در عرصههای گوناگون اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، وضعیتی نامطلوب و بحرانی را تجربه میکنند. تورم و گرانی مهار گسیخته، فقر و شکاف طبقاتی فزاینده، تنزل سطح زندگی اکثریت جامعه به زیر خط فقر، کاهش فاحش ارزش پول ملی، بیکاری گسترده، بیگانگی و شکاف ملت و دولت، تبعیض و نابرابری در بسیاری از حوزههای زندگی، نارضایتی بسیاری از مردم از وضع موجود، شکاف و چندقطبی شدن جامعه، محدودیت آزادیهای سیاسی و اجتماعی، حصر و حبس منتقدان و دلسوزان، ناکارآمدی حکومت از تامین نیازهای اولیه و ضروری زندگی و معیشت مردم، فساد گسترده و ساختاری، بحران در عرضه انرژی و تامین آب و برق و گاز، تعطیلی و از رونق افتادن صنعت و تولید، مالیاتهای نامتوازن، تخریب محیطزیست و منابع طبیعی، آلودگی روزافزون شهرها، رشد دزدی و کلاهبرداری، نبود امنیت شغلی، ناامنی سفرها و تلفات گسترده ناشی از تصادفات، بیاعتبار شدن هنجارها و رواج بیاعتمادی، دروغ و بیاخلاقی و در عرصه اجتماع، روند فزاینده افسردگی و خودکشی بهویژه در نسل جوان، موج عظیم مهاجرت فزاینده متخصصان به خارج از کشور، رشد دینگریزی و دینستیزی در جامعه، نمونهای از چالشهای داخلی است. در عرصه خارجی نیز با تحریمهای گسترده و فلج کننده، انزوای نسبی بینالمللی، بیاعتمادی و بدبینی به سیاست منطقهای ایران، چالشهای حقوق بشری، زوال قدرت منطقهای ایران و سطح پایین سرمایهگذاری خارجی روبرو هستیم.
ادامه بیانیه
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
🔻 "مسلمان اگر بخواهد برای خودش و دیگران مضر نباشد، باید دست از خودشیفتگی بردارد."
📝 استاد مصطفی ملکیان
📌در این جهان دیگر نمیشود هر تلقی از دین را به صلاح دانست. اگر تلقی ما بخواهد تلقیای باشد که به مصلحت فرد مسلمان و جوامع اسلامی و به مصلحت کل بشریت باشد، باید هشت ویژگی داشته باشد. بهازای هر ویژگی که در تلقی ما از دین خودمان مفقود شود، ما بالقوه هم برای خودمان، هم برای جامعهی اسلامی و هم برای کل جهان، خطرناک میشویم. این فقط دربارۀ اسلام صادق نیست. مسیحیت و آیین بودا و هندو و دیگر ادیان جهانی هم وقتی در دهکدهی جهانی قرار میگیرند و دنیایشان دنیایی بسیار پراطلاعات و دارای دامنهی تنگ عمل میشود، باید احتیاط کنند.
📌من اگر در کوچهای دارم راه میروم که این کوچه، کوچهی وسیعی است و هر دو دقیقه، سه دقیقه یک آدم از این کوچه رد میشود، بیاحتیاط راهرفتنم خیلی ضرری نمیزند اما اگر در کوچهای راه میروم که هم کوچه تنگ است و هم مدام در کوچه رفتوآمد میشود و پرازدحام است، احتیاط من بسیار بسیار مؤکدتر میشود. چون در این کوچه بیاحتیاطی من فقط به معنای زمین خوردن من نخواهدبود، به معنای این است که ممکن است این بیاحتیاطی ما خیلیها را از بین ببرد و به تعبیر مولانا:
ما که کورانه قدمها میزنیم
لاجرم قندیلها را بشکنیم
📌وقتی کورانه قدم زدیم لاجرم قندیلها و اشیای قیمتی فراوانی را میشکنیم. این کورانه قدمزدن حتی اگر کورانه قدم زدن مسلمانان هم باشد- که متأسفانه امروز مسلمانان بسیار کورکورانه قدم میزنند- گمان میکنم نه به فرد مسلمان و نه به اجتماعات اسلامی هیچ نیکی نرساند. اولین چیزی که باید به آن توجه کنیم این است که مسلمان اگر بخواهد برای خودش و دیگران مضر نباشد، باید دست از خودشیفتگی بردارد. خیلی از ما اگر حتی خودشیفتگی فردی نداشته باشیم، خودشیفتگی دینی و مذهبی یا خودشیفتگی قومی داریم. ممکن است من در رفتارم خیلی متواضع باشم اما وقتی در دلم جستوجو کنید این حس را در من بیابید که ما مردم ایران چون مردم ایرانیم با همهی جای جهان فرق داریم؛ ما مسلمانان چون مسلمانیم با همة مردم جهان فرق داریم. این خودشیفتگیهای گروهی و قومی گاهی نژادی است و گاهی مربوط به رنگ پوست است و گاهی مربوط به زادگاه و محیط رشد است و گاهی خودشیفتگیهای دینی و مذهبی است. هیچ مسلمانی نباید خودشیفته باشد، اگر بخواهد به زندگی خود و دیگران لطمه نزند.
📌خودشیفتگی گروهی یعنی این که من بگویم این گروه فقط به این جهت که گروه من است، بر دیگر گروهها ترجیح دارد. ما این تکبر و خودشیفتگی را در زندگی فردی خودمان هم داریم. اگر من بگویم پدر من، شهر من، کشور من، رشتهی تحصیلی من و حزب من و انجمن من و طبقة اجتماعی من فقط به لحاظ این که من به آن تعلق دارم بهترین است، این یک نوع کبر و عُجب است. و ما مسلمانان هم مثل پیروان بسیاری از ادیان و مذاهب جهان، کاملاً مستعد این خودشیفتگی هستیم. این که ما فقط به دلیل این که شهادتینی گفتهایم و دیگران این شهادتین را به زبان نیاوردهاند و فقط به خاطر این که چند گرم گوشت را در دهان خودمان جنباندهایم، ما بر دیگران برتری نداریم. این سخن خودشیفتگی قومی است و این خودشیفتگی قومی نه فقط باعث میشود که ما به دیگران نقمتها و آزارها و دردهایی وارد کنیم، بلکه خودمان را هم از نعمتهایی که میتوانیم از آنها دریافت کنیم، محروم میکنیم چون خودشیفتهایم و میگوییم خودمان همه چیز را داریم و نیازی به کس دیگری نداریم.
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
🔰سه ملاحظه در باب نظام سیاسی
✍#داود_فیرحی
🔹حکومت خوب یا بد تأثیر عمیق بر کیفیت زندگی مردمان دارد. قانون عادلانه راهی را باز می کند تا به وسیله آن، توانگری و امید به زندگانی در جامعه به وجود آید. برعکس، قانون ظالمانه فقر و مرگ می گستراند. این نکته مهم است که هر انسانی و جامعه ای فقط یک بار عمر می کند. هرگز این حق را نداریم که این زندگی تکرارناپذیر را با خطا و خطرهای جبران نشدنی پر کنیم.
🔹شکل و نهادهای حکومت چندان هم مقدر و از پیش تعیین شده نیستند و ما همواره، به تناسب زمان و مکان و شرایط، امکان بازسازی و ترمیم آن ها را داریم. تغییر و ترمیم نهادها و قوانین سیاسی هیچ تعارضی با اصول مذهب و کلام و فقه سیاسی جوامع ندارد. بنابراین، هر فرد و جامعه ای مسؤولیت دینی/اخلاقی در باب چگونگی حکومت در زمانه خود دارد، به گونه ای که دین او(اسلام) متهم به ناتوانی در اداره جامعه اش نشود.
🔹در اندیشه اسلامی، اصل بر این است که حکومت ابزار تحقق مقاصد دین است و این مقاصد را فقیهان شیعه و سنی در پنج چیز خلاصه کرده اند: حفظ جان، مال، نسل، عقل، و دین. بنابراین، معیار تجربی روشنی در دستان انسان مسلمان قرار دارد که بدان وسیله خوب و بد بودن نظام سیاسی را داوری می کند. هر حکومتی که این پنج گانه را حفظ می کند و توسعه می دهد به همان مقدار مشروع است و حکومتی که، به هر دلیل، این مقاصد را تهدید می کند نیز به همان درجه نامشروع و بد خواهد بود. تشخیص این تهدید و نگهبانی از مقاصد خمسه نیاز به علم تخصصی ندارد و هر انسان سلیمی قادر به تجربه کردن و مشاهده آن است.
🔸منبع : فقه و سیاست در ایران معاصر، جلد نخست، نشر نی، ص12.
🌐https://eitaa.com/majmaqomh