4_5801166731334387285.mp3
25.54M
#مناجات
سیدرضا نریمانی
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
Fadaeian_Moharam_9801_0.mp3
28.7M
حجت الاسلام رنجبر
#شب_اول
سخنرانی
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
اگه سرده اگه تاریکه دنیا ❀❀❂❀❀
نمی ترسیم آخه مهتاب داریم ❀❀❂❀❀ خدارو شکر بی صاحب نموندیم ❀❀❂❀❀
خدارو شکر که ارباب داریم ❀❀❂❀❀ درسته نوکر خوبی نبودیم ❀❀❂❀❀
ولی خوب جایی نوکر بودیم ای دل ❀❀❂❀❀ صدامون می زده ارباب هرروز ❀❀❂❀❀
یه روزایی ولی کر بودیم ای دل ❀❀❂❀❀ یه ساله از سر دلتنگی و درد ❀❀❂❀❀
شبامون توی بزم روضه سر شد ❀❀❂❀❀ خدارو شکر امسالم نمردیم ❀❀❂❀❀
محرم شد چشامون باز، تر شد ❀❀❂❀❀ بهار عاشقیمونه محرم ❀❀❂❀❀
بهار اشک و فصل روضه خونی ❀❀❂❀❀ با این سینه زدن دل پاک میشه ❀❀❂❀❀
بهاره، موقع خونه تکونی ❀❀❂❀❀ دوباره پرچم مشکی خریدیم ❀❀❂❀❀
دلامون روشنه با این سیاهی ❀❀❂❀❀ با این پیراهن و این شال مشکی ❀❀❂❀❀
سیاهی لشکرت باشیم الهی ❀❀❂❀❀
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
1_98954200.mp3
14.54M
#زمزمه
سیدرضا نریمانی
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
📋دل مسلم پر از عشق حسینه
متن روضه / بخش اول صوت
روضه مسلم (ع)
گریز به روضه حضرت زهرا (س)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
'برید تو کوفه ببینید چه خبره'
دل مسلم پر از عشق حسینه
که واسه کشتنش دعوای نیزه است...
آخه دورشو گرفتند، بذار قبلشو برات بگم همچین که ریختند دور خونه طوعه، خونه رو محاصره کردند
حالا میگم علتشو چرا؟!
یکیشون داد زد بیرون بیا اگه بیرون نیای خودمون میریزیم تو خونه، خونه رو آتیش میزنیم؛
ها کجا رفت دلت...
همچین که طوعه صداشونو شنید اومد که بره در رو باز کنه سریع مسلم دوید اومد، خانوم جان تو نمیخواد بری اینا همشون مردن تو بری اذیت میکنن، جسارت میکنن، یهوقت یه حرفی زدن خوب نیست شما بری درو باز کنی...
یادم نمیرود که همه داد میزدند
طوری بزن که علی بی پسر شود...
سرم رو شکستند فدا سرت
سبک روضه / بخش دوم صوت
روضه مسلم (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سرم رو شکستند فدا سرت
اینا نقشه دارند برا سرت
میترسم که رو نیزه ها سرت
قرآن بخونه
میترسم بازم مثله مادرت
یه دستی بلند شه رو دخترت
همه ترسم از اینه خواهرت
غریب بمونه
فرقی نمیکنه، تو کوفه مرد و زن
دیدم با این چشام، اینا غریب کشن
گودال میکنند، بد جور میزنند
حتی زنا شونم، از دور میزنند
یه گودال برام کندن و زدن
یه عده میخندیدن و زدند
غریب گیرم آوردن و زدن
فکر تو بودم
همه دورگودال نشستن و
زدند دندونم رو شکستن و
توی کوچه دستم رو بستن و
فکر تو بودم
من نایبت بودم اینجوری میزنند
موندم که با خودت میخوان چیکار کنن
سیلی که میزدن از پا میوفتادم
یاد مدینه و زهرا میوفتادم
خودم که گرفتار و بی کسم
ولی من برا تو دلواپسم
میدونم به دیدار نمیرسم
خدا نگهدار
تو سینه ام پر از حسرت توعه
همه گریم از غربت توعه
همه جا فقط صحبت توعه
تو کوچه بازار
حرف از ثوابه و پاداش و جایزه
فتوا رسیده که قتل تو جائزه
بادخترات میای اینو تا فهمیدن
تو خونه ها دارن قول کنیز میدند
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
محرمم شد شروع به اسم ربالحسن
سبک: زمینه
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی - شب اول محرم ۹۸
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
متن نوحه:
محرمم شد شروع / به اسم ربُ الحسن
و باکیأ لِلْحسین / عزای خون خداست
مبداء ما هیئت و / مقصود ما نوکری
مقصد ما اربعین / بعد نجف کربلاست
یه عالمه گریه کن ، یه عالمه سینه زن
تحت لوای حسین ، دوباره دور همن
یه دونه گریه کنم ، نداره آقام حسن
میشه بقیع پر از طبل و کُتَل حسن
خود حسن میگه فَابکِ عَلَی الحسین
مادر تو میگه فَابکِ عَلَی الحسن
خود حسن میگه فَابکِ عَلَی الحسین
" شهید بی کفن، حسین حسین حسین
شهید بی حرم، حسن حسن حسن "
بعد یه سال انتظار / محرم از راه رسید
ما اومدیم تا خودی / بدیم به زهرا نشون
سینه زنی پای ما / گریه ها با مادره
سخته به سینه زدن / با سینهی غرق خون
زخمی سینهش هنوز ، بگو به سینه ت نزن
ما که نمردیم آقا ، ماها میشیم سینه زن
فداییان حسین ، همه مرید حسن
نوحهی مادرت فَابکِ عَلَی الحسن
خود حسن میگه فَابکِ عَلَی الحسین
میخونه خواهرت فَابکِ عَلَی الحسن
خود حسن میگه فَابکِ عَلَی الحسین
" شهید بی کفن، حسین حسین حسین
شهید بی حرم، حسن حسن حسن "
قسم به جون و وهب ، جُناده عابس زهیر
قسم به خون حبیب ، جوونی ما فدات
شهید کرببلا ، غریب دور از وطن
آخر سر میکُشه ، نوکرتو روضه ها
میزدنت با عصا ، جلو چشِ مادرت
سرتو دیدن روو نی ، دخترتو خواهرت
ماها رو پیر کرد آقا ، داغ علی اکبرت
گریه ملائکه به ماتمت کردن
برای دِرهمی چه دَرهمت کردن
پیِ تو زینبت میگشت توی گودال
به زیر سم اسب چه مُبهمت کردن
" شهید بی کفن، حسین حسین حسین
شهید بی حرم، حسن حسن حسن "
شاعر: امیرحسن سالاروند
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
🔊 مناجات با امام حسین علیه السلام و روضه ورود به کربلا
-
📖 #متن_روضه
***
خونِ تو خون بهاش خداوند اکبر است
اشکِ غمت به خونِ شهیدان برابر است
هر جا غم تو نیست همان جا جهنم است
*من هرجا تو باشی میام هر جا اسم توِ بدو اومدم، فردا قیامت چشم برام نزاریا ... من بهترین روزایِ عمرم را با تو گذروندم .. پیرمردهامون موهاشونُ با تو سفید کردند، فردا قیامت این پا او پا نکنند آقام کجاست ...*
هرجا غمت تو نیست همان جا جهنم است
هرجا عزای توست بهشت مکرر است
پیراهن عزات به از قله¬ی بهشت
*بعضی ها میان میگن چیه هی مشکی می پوشی،قساوت قلب، بابا بیا ببین ما مشکی می پوشیم رحممون بیشتره، ادبمون بیشتره، مَثَل یهو تو خیابون ماشین جلوت می پیچه تا میای حرف بزنی می بینی مشکی تنشه یه نگاه به پیرهنت میکنی یهو آقات میات جلوت، بخدا همه این را لمس کردند. من لباس مشکی تو را با عالم عوض نکردم ... ما برای عزیزترین کسمون چهل روز لباس می پوشیم،مردم میان از تنمون در میارن ... اما دو سه روز به محرم با رسم و رسوم میریم لباس سیاه، یکی میره کربلا .. یکی میره امام رضا .. یکی میره سیدالکریم.. اجازه میگیریم تنمون میکنیم ...
تازه من تو روضه هام میگم اگه خواهرت اربعین دربه دریش تموم میشه ما تازه از اربعین دربه دری امام حسنمون شروع میشه، ان شاالله این دربه دری هیچوقت تموم نشه ... ان شاالله همیشه دربه در تو باشم آقا*
پیراهن عزا به از قله¬ی بهشت
چاییِ روضۀ تو همان آب کوثر است
*بچه ها یه جوری بیاید بزارید صداتون بگیره.. از امروز بود صدایِ زینب دیگه گرفت ... خیلی باباها هنوز کربلا نرفتن ،دیگه بابام هست روشم نمیشه بیاد به بچه بگه .. بیا یه قولی با هم امشب ببندیم، قرض کن بابات و مادرت رو بفرست کربلا ... نه با منت ها، بیا بگو بابا یه خواهش دارم یه منت سرم بزار میشه با پول من بری کربلا ... بعد اونوقت پاش به حرم برسه زیر قبه بره ببین زندگیت چی میشه ...*
مادر مرا به بزم عزایِ تو شیر دارد
این اشک نیست بر رخ من شیر مادر است
*کم مادرم از این روضه به اون روضه نرفت .. کم مادرم برای تو به این خیابون به اون خیابون نرفت .. الکی نیست ما الان سرگردون روضه ایم .. با بابام جلو جلو نشستم .. اگر پسر بود سالم بود غلامِ حسین تازه خوبش هم میداد، میگفت اگر سالم بود غلام حسین ...
من از در سرایِ تو جایی نمی روم
یه کم روضه بخوانم ورودیه کربلاست، بخدا گفتنش راحته نگاه کنی ببینی نامحرم ها دارن می دوند ، دو جا زینب چادر بست یه جا رویِ تل زینبیه دید گودال شلوغ شد ... گفت اومدم ... یه جا صبح یازدهم گفت برید کنار خودم سوارشون می کنم اینا محرم نامحرم سرشون میشه .. رباب هم سوار کرد ، شتر رو مرد تنها نمی تونه سوار شه ، نگاه کرد دید لاتایِ کوفه دست زیر چونه زدند بخور زمین بخندند ... برگشت رو به گودال حسین ، علی اکبر، قاسم، عون، دید صدا نمیاد .. برگشت رو به علقمه ، خوش غیرت، علمدار، پسر ام البنین، پاشو ببین ارازل کوفه دست زیر چونه زدند ...
روی زانوی برادر، پا اگر بگذاشته
آفتاب انگار منّت بر قمر بگذاشته
دستها را روی دوشِ دو پسر بگذاشته
آنكه روی شانۀ عباس سر بگذاشته
دورِ او از عون و جعفر، اكبر و قاسم پُر است
شُکر، گِردَش از جوانان بنی هاشم پُر است
*هر جایی کاروان اتراق میکرد دورُ وَری ها میدیدند میگفتند خوش بحالشون، لذت هم داره اینطوری، چه محرم هایی دورشن چشمشون زدند ...*
جبرئیل اینجاست تا خانم فرمایش کند
تا حسینش هست، او احساس آرامش کند
تا که آرام است دنیا، دركِ آسایش کند
تا بیاید عمه جان، باید عمو خواهش کند
*چه غوغایی بود بین این کاروان، دعوا بود سر بچه ها، کی برای عمه زانو بگذاره ..*
تا که عباس است،خانم خواب راحت میكند
او فقط در سایۀ او استراحت میكند
#شب_دوم_محرم
#بخش_اول
#روضه_ورود_به_کربلا
🎤 حاج حيدر خمسه
🏴🏴🏴🏴🏴
هدیه به پیشگاه قطب عالم امکان آقا امام زمان عج
قبل شروع زیارت عاشورا
دلت که خیمه ی ارباب شد صفا دارد
نوای نای تو آهنگ نینوا دارد
نمی رود ز در دولتش کسی محروم
چقدر خانه ی مولا برو بیا دارد
تو قدر نوکری خویش را نمی دانی
و گرنه خواجه بسی لطف با گدا دارد
خداست مشتری لحظه لحظه ی آن کس
که شرحه شرحه دلش سوز کربلا دارد
بهشت قیمت یک قطره اشک بر مولاست
چقدر گوهر شهوار غم بها دارد
تو نیستی که فقط سوگوار مولایی
فرشته هم به جنان حالت عزا دارد
قسم به قصه ی جانسوز کربلای حسین
به پای روضه اگر جان دهیم جا دارد
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
#امام_حسین_علیه_السلام
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله
#محرم
#روضه
این دل برای گریه بر تو بی قرار است
رحمت به چشمانی که چون ابر بهار است
سردی ندارد گرمی عشقت حسین جان
این بیرق عشقت همیشه ماندگار است
با قامتی خم مادرت روضه می آید
هر عاشقی در ماتم تو غصه دار است
صدها مریضی را شفا دادی و دیدیم
این روضه ها درمان درد بی شمار است
من که توان دوری از روضه ندارم
نوکر ز آدمها به سویت در فرار است
خسته شدم ، آقا پناه آورده ام من
بر نوکران درگهت ، عباس یار است
در روضه ها دارم خدا را میپرستم
یادت همان یاد از وجودِ کردگار است
از روی محمل زینب کبری چنین گفت؛
قربان آن شاهی که بر نیزه سوار است
نذرِ ظهورِ منتقم من گریه کردم ...
ذکر و دعا بهر فرج اصل و عیار است
/عبدِ کریم/
مداحی آنلاین - روضه ورودیه کاروان کربلا - حاج منصور ارضی.mp3
14.91M
🔳 روضه 🏴شب_دوم 🏴محرم
🌴روضه ورودیه کاروان کربلا
🌴اینجا اسمش کرببلاست
🎤حاج منصور_ارضی
👌بسیار دلنشین
|⇦•دلشوره دارم ، ابر بهارم ..
#روضه و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شب دوم محرم ۹۸ به نفس حاج حسن شالبافان •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
یه نگاه کرد گفت عباسم بیا داداش ، بگو همۀ بار هارو رو زمین بزارن ... بگو دیگه همه باید پیاده بشن .. دیدن عباس ابن علی اومد به علی اکبر ، علی اکبر به قاسم قاسم به جوانهای بنی هاشمی همه رو اماده کردن دیدن همه بنی هاشم باهم دارن میرن سمت یه ناقه ای...
اجازه بدید زبانِ حال بگم شاید اینطور باشه ؛ ابی عبدالله که اومد کنار ناقه ، اول از همه پرده این ناقه رو کنار زد ؛ نگاهش افتاد تو نگاه زینب یه مکثی کردن هر دو تا خواهر و برادر؛ یه نگاه تو چشم هم شاید حرفی نزدنا .. خانم زینب یه سری تکون داد ابی عبدالله گفت اره زینب .. گفت همینجاست داداش ؟.. اره همونجا که مادرم گفته بود رسیدیم ..
حرفه ذوقی و دلیِ : میگن اینجور موقع ها یه جایی که میرسن اول از همه بچه هارو پیاده میکنن هربچه ای تو دامن مادرشه اما تاریخ میگهخانم رقیه این سه ساله تو بغل عمه جانش بود .. اول از همه گفت رقیه مُ بدید تا رقیه رو بغل کرد دیدن عمو جانش اومد یه نگاه کرد گفت برم بغل عمو جانم .. همچین که عباس بغلش کرد دیدن علی اکبر داره میاد .. اصلا نزاشتن پاهاش به زمین برسه ..
بس که دویدم بابا عقب قافله
پایِ من از ره شده پر آبله
بزار بمونه ، فردا شب باهات کار دارم .. لذا خانم زینب ، رقیه رو که داد بعد مولا اشاره کرد رفتن کنار یه ناقه ی دیگه ؛ پرده رو کنار زد میدونی که بود؟! عروس مادرش رباب بود .. علی اصغرُ گرفتن .. خلاصه یکی یکی همه پیاده شدن ..
منزل های زیادی پیاده شده بودن و سوار شدن اینجا که دیدن همه بارهارو زمین گذاشتن خانم رباب گفت علی اکبر گفت جانم گفت چرا همه بارهارو زمین گذاشتن عرضه داشت بابام گفته ما زیاد تو این سرزمین میمونیم .. خانم رباب یه نگاه دورش کرد اومد محضرِ بی بی جانم زینب ، یه نگاه تو چشماش کرد گفت خب الحمدالله اینجا آب هم زیاده .. گفت آره رباب جان اون دجله ست .. رباب نگاه کن اون فراتِ .. اما خانم ها ، دیدن چند روزِ دیگه رباب هی میدوه تو این خیمه میگه آب ندارید .. میدوه تو اون خیمه یه چکه اب نیست .. داره میمیره ...
دلشوره دارم ، ابر بهارم
نگو که اینجا کربلاست طاقت ندارم
ای کَس وکارم ، دل بی قرارم
از پیش من جایی نرو بمون کنارم
الهی ..
که کم نشه سایه ت از سرم حسین
ما با هم اومدیم ..
نگو که باید تنهایی از اینجا برم حسین
انقد نگو انا الیه راجعون میترسم
در بیار انگشترتُ حسین جان
من از نگاه ساربان میترسم
حسین .. وای ...
روز دوم مثه فردا حرف زیاده تاریخُ باید بری ورق بزنی ابی عبدالله جدا جدا با اصحاب صحبت کرده یه جا تاریخ میگه فقط مخدرات رو جمع کرده .. اینجا فقط محرماشو جمع کرد همچین که همه جمع شدن دیدن هی اروم دست رو سر رقیه میکشه ...دیدن هی اروم گشواره هاشو نگاه میکنه یه دست کشید رو معجر خانم سکینه .. یه نگاه به ربابُ بچه ش کرد .. گفت نگران نباش میدونم زینب جان
دلت غمینه ، تقدیرم اینه
چشات سرم رو از تنم جدا میبینه
بالای گودال ، میاد سکینه
وقتی که قاتل روی سینه ام میشینه
اینجا باید سرم رو روی نیزه ها ببینی
تنم رو زیر دستُ و پا ببینی
منو جدا جدا جدا ببینی
به سمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلوتربود دیر رسیدم من
یه گوشه از گودال مادرُ دیدم من
که رفته بود از حال دیر رسیدم
2.mp3
7.23M
|⇦•دلشوره دارم ، ابر بهارم ..
#روضه و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شب دوم محرم ۹۸ به نفس حاج حسن شالبافان •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄
بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_کاروان_به_کربلا
#قاسم_نعمتی
دیدهام بر نینوا افتاد ، دلواپس شدم
بارها از ناقه تا افتاد،دلواپس شدم
نام این صحرا حسین، با قلب زینب آشناست
بر لبانت کربلا افتاد دلواپس شدم
خاکِ سرخ این بیابان بوی کوچه میدهد
گوئیا مادر ز پا افتاد دلواپس شدم
این دمِ پیری مرا آواره صحرا مکن
راهمان دیدی کجا افتاد، دلواپس شدم
من کنارِ تو نباشم زود میمیرم حسین
تا عمود خیمه جا افتاد، دلواپس شدم
این دلم از کودکی بر گیسویت حساس بود
باد در موی شما افتاد دلواپس شدم
حنجر تو معجر من هر دو پاره میشود؟
حرف بین ما دو تا افتاد دلواپس شدم
حنجرت را بازیِ دستان این و آن نکن
چشم من بر نیزهها افتاد، دلواپس شدم
حرمله زانو زده، ای وای بیچاره رباب
صحبت شش ماهه تا افتاد دلواپس شدم
دردِ گوشِ پاره کمتر از شکافِ نیزه نیست
دیدهام بر بچهها افتاد، دلواپس شدم
بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_به_ماه_محرم
#موسی_علیمرادی
▶️
بسم رب الفاطمه آغاز کردم گریه را
از گلوی بغض هایم باز کردم گریه را
مثل یک مادر که فرزندش زدستش می رود
اقتدا کردم به او ابراز کردم گریه را
این سیاهی های هیئت چادر خاکی او است
با غم پنهانی اش همراز کردم گریه را
تا که از ذکر غریب مادر افتادم ز پا
با نگاه او پر پرواز کردم گریه را
سایه ای را بر سرم حس می کنم در روضه ها
در پناه فاطمه آغاز کردم گریه را
گفته اند , اذن دخول ماه غم یا فاطمه است
روزی اشک محرم های ما با فاطمه است
شال غم بر روی دوشم پیرهن مشکی به تن
آرزو دارم شود این جامه بر جسمم کفن
محتشم دم می دهد باز این چه شور و ماتم است
گویی آویزان شده از عرش کهنه پیرهن
تا که از خانه به قصد روضه بیرون می زنم
حیدر کرار می آید به استقبال من
فاطمه پایین مجلس مینشیند پیش در
می نشاند صدر مجلس گریه کن ها را حسن
خواهرش هم روضه می خواند برادر کاش کاش
وقت بوسه از گلو میرفت جانم از بدن
بوسه ای کردم گلویت را نبرد تیغ ها
غافل از اینکه تو آخر می شوی ذبح از قفا
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5857013658508330358.mp3
8.86M
┈•✿꧁༼﷽༽꧂✿•┈
بزار بگم بـا زبون سـ♡ـاده؛
همین حسین؏حسینم از سـرم زیــــاده؛
خدا اجــازشو به هــر کسی نـــداده...
#حاج_محمود_کریمی🎤
❣﷽❣
⚜#سبک_دهه_محرم
💚#شب_اول
⚜#سینه_زنی_حصزت_مسلم_ع
💚سبک : شب های جمعه میگیرم هواتو
مسلم به کوفه نداره پناهی
جز اشک و آهش نداره سپاهی
از کوفه بگذر حسین جان که اینجا
سر می بُرد میزبان میهمان را
آه ، که در سینه ها جز جفا نیست
آه ، در این شهر کسی باوفا نیست
⚜ای حسین جان
همراه خود خواهرت را میاور
شیرین زبان دخترت را میاور
رحمی به حال رباب حزین کن
گهواره ی اصغرت را میاور
آه ، علی اکبر تو جوان است
آه ، یتیم حسن نوجوان است
⚜ای حسین جان
⚜🌴⚜🌴⚜🌴
🌴#شب_دوم
🌴#ورودیه
اینجا بود کربلا ای عزیزان
اینجا بود وعده گاه شهیدان
کرب و بلا پر بلا پر زماتم
اینجا شود قامت زینبم خم
آه ، که منزلگه آخر اینجاست
آه ، که وعده گه ذبح عظماست
🌴ای حسین جان
اینجا که دل ها شود پر شراره
جشم اباالفضل شود پاره پاره
اینجا که خیزد از آن بوی عنبر
جان می دهم بر سر نعش اکبر
آه ، که زینب شدی کربلایی
آه ، وزیده نسیم جدایی
🌴ای حسین جان
🍁🕊🍁🕊🍁🕊
🍁#شب_سوم
🍁#سینه_زنی_حضرت_رقیه_س
تا که فتادم ز ناقه به صحرا
دیدم که هستم در آغوش زهرا
زجر آمد و سیلی ام زد ز کینه
شد تازه زخم مریض مدینه
آه ، سرت روی نِی در نظاره
آه ، ز چشمت روان شد ستاره
🕊ای حسین جان
گفتم صغیرم مرا تازیان زد
گفتم یتیمم مرا بی امان زد
مویم کشید و زدم سیلی امّا
او بد دهان بود و من نزد زهرا
آه ، ز بس ناسزا گفت خمیدم
آه ، ز زهرا خجالت کشیدم
🕊ای حسین جان
💥🍂💥🍂💥🍂
💥#سینه_زنی_حضرت_عبدالله_ع
عبدالهم بی قرار حسینم
شکر خدا جان نثار حسینم
تا صوت هل من معین را شنیدم
از خیمه گه تا به مقتل دویدم
آه ، بیا مادرم کن تماشا
آه ، دهم جان در آغوش مولا
💥ای حسین جان
قاسم چو اکبر به عشقت فدا شد
اصغر سرش با سه شعبه جدا شد
من ماندم و غصه های یتیمی
شد چاره دردم ز بسکه کریمی
آه ، که درد یتیمی دوا شد
آه ، سر من چو اصغر جدا شد
💥ای حسین جان
🏁🌷🏁🌷🏁🌷
🏁#سینه_زنی_حضرت_قاسم_ع
منکه یتیم امام غریبم
شد غصه و غم ز دنیا نصیبم
از خیمه عمه بیا کن حمایت
اذن شهادت بگیر از حبیبم
آه ، که این سینه ام تنگ باباست
آه ، امامم غریب است و تنهاست
🏁ای حسین جان
من قاسمم قاتل قوم کافر
شاگرد عباسم و پور حیدر
هو هوی شمشیر من ذوالفقاری
با خون خود آمدم بهر یاری
آه ، عدو را به زانو در آرم
آه ، به سر شور عشق تو دارم
🏁ای حسین جان
🎋🌷🎋🌷🎋🌷
🎋#سینه_زنی_حضرت_علی_اصغر_ع
شش ماهه ام من ولی شیرِ میدان
در راه دین میکنم هدیه این جان
گو حرمله تا کمانش بیارد
در چلّه ی آن سه شعبه گذارد
آه ، حریفش به میدان منم من
آه ، که رسوا کنم قوم دشمن
🎋ای حسین جان
پیروزم و سرفرازِ جهادم
بر روی دوش پدر سرگذارم
تیر سه شعبه اگر روزی ام شد
لبخند من تیر پیروزی ام شد
آه ، که شش ماهه گشته فدایی
آه ، که اصغر شده کربلایی
🎋ای حسین جان
🥀🌷🥀🌷🥀🌷
🌾#سینه_زنی_حضرت_علی_اکبر_ع
تا جسم صد پاره ات را بدیدم
قدرت ز زانو برفت و خمیدم
ای گل چرا این چنین پرپری تو
صدپاره پیکر مگر اکبری تو
آه که با تو چه کرده عدویت
آه که خون عقده شد در گلویت
🌾ای حسین جان
پهلوی تو چاک و من دلشکسته
زهرای اطهر کنارت نشسته
خواهم تنت را به خیمه رسانم
امّا چه سازم که قامت کمانم
آه ، بنی هاشمی ها بیایید
آه ، علی را به خیمه رسانید
🌾ای حسین جان
🌴🌾🌴🌾🌴🌾
🖤#سینه_زنی_حضرت_عباس_ع
فرقت دو نیم و دو دستت جدا شد
ذکر تو ادرک اخا یا اخا شد
دیدم که تیری به چشمت نشسته
مشک تو بی آب و قلبت شکسته
آه ، تویی تو تمام امیدم
آه ، تو را تا که دیدم خمیدم
🖤ای حسین جان
بی تو غریبم ندارم سپاهی
بر خیز و بر غربتم کن نگاهی
سقای طفلان علمدار لشگر
برخیز و رو کن به خیمه برادر
آه ، ز داغت قدم شد کمانی
آه ، عدو می کند شادمانی
🖤ای حسین جان
🖤⚜🖤⚜🖤⚜
🎧#سینه_زنی_شب_عاشورا
امشب حرم در پناهت اباالفضل
آرامش دل نگاهت اباالفضل
فردا شود علقمه قتلگاهت
مشک تهی می شود سد راهت
آه ، تو پشت و پناهی اباالفضل
آه ، تو خود یک سپاهی اباالفضل
🎧ای حسین جان
امشب به کرب و بلا شور و غوغاست
فردای مِنای عزیزان زهراست
امشب به گهواره ای شیرخواریست
فردا سرش روی نِی در سواریست
آه ، که دل شوره ای در رباب است
آه ، که دلها ز داغش کباب است
🎧ای حسین جان
🎧🎧🎤🎧🎧🎤
🥀#سینه_زنی_شام_غریبان
شد شمع شام عزا خیمه هایت
سوزد دل خیمه هم در عزایت
شد خیمه ها غارت و دشمنانند
اندر پِیِ غارت بچه هایت
آه ، پناه حرم شد بیابان
آه ، که زینب از این غم دهد جان
🥀ای حسین جان
سرها جدا شد ز بغض و ز عدوان
وز کینه ها خیمه ها گشته سوزان
تنها نه خیمه که جسم شهیدان
شد شمع بزم عزایت حسین جان
آه ، عزا در عزا در عزا شد
آه ، سر اصغرت هم جدا شد
🥀ای حسین جان
🥀🍂🥀🍂🥀🍂
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
تو نیستی و لشگری مرا عذاب میدهند
عذاب لقمه نانی و عذاب آب میدهند
سوال میکنم ز نیزه دارها سرت کجاست؟
ولی به حرف های بد به من جواب میدهند!
برای آنکه بیشتر بترسم از حرامیان
به تازیانه ها چقدر پیچ و تاب میدهند
خودت بگو که جرم یک یتیم بی گناه چیست؟
که اینقدر به قلب زارم اضطراب میدهند
همینکه میخورم ز ناقه بر زمین مرا پدر...
به مو بلند میکنند و به رباب میدهند!
تمام پیکرم ز فرط درد تیر میکشد
به ناقه هرقدر که بیشتر شتاب میدهند!
کجاست تا عموی من ببیند این کوفیان
به آستین پاره ای به ما حجاب میدهد..
اگر که رنگ صورتم عوض شده دلیل داشت
به ما همیشه جا به زیر آفتاب میدهند
دوباره خواب دیده ام که زجر میرسد به من
چه زجرها که هی میان خواب میدهند
کسی دلش بحال گریه های دخترت نسوخت
و پای هیچ کس شبیه پای دخترت نسوخت
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
دختری که بی پدر طی مسافت میکند
پای تاول خورده اش را خار اذیت میکند
رد این شلاق ها مثل ضریحم کرده است
زائرم من را به کعب نی زیارت میکند
دونفر به یک نفر! ان یک نفر هم بی پناه
زجر زجرم میدهد خولی حمایت میکند
کار دنیارا ببین من ساکتم زیر کتک
نیزه دار از این حیای من شکایت میکند
عمه را خیلی خجالت میدهد این پیرزن
بین ما با خنده نان خشک قسمت میکند
کاش این سرباز رومی را خودت لالش کنی
پیش ما با آبروها زشت صحبت میکند
از سر نیزه بگو بابا که بابای منی
دختر شامی مرا خیلی شماتت میکند
گرچه صدجایم شکسته اشک را دارم هنوز
گریه ام در شام ویرانه قیامت میکند