هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
#سیزدهم_محرم
#ورود_کاروان_اسرا_به_مجلس_ابن_زیاد
🔘پس از ورود اهلبيت علیه السلام ابن زياد حكم نمود كه سر مطهر امام حسين علیه السلام را پيش روى او نهادند و زنان و دختران و كودكان در مجلس حاضر گرديدند.
ابن زياد لعين متوجه حضرت زینب شد و گفت: حمد خدا را كه شما را رسوا نمود و دروغ شما را ظاهر ساخت.
زينب در جواب فرمود: رسوايى براى فاسقان است و دروغگويى درشان فاجران است و ما خاندان رسول خدا چنين نيستيم.
ابن زياد گفت : ديدى خدا با برادرت و اهل بيت تو چه كرد!
زينب كبرى فرمود: من بجز خوبى از پروردگارم نديدم ، شهداى كربلا گروهى بودند (از بندگان خاص خدا) خدا عزوجل شهادت را براى ايشان مقدر فرموده بود و آنها به سوى آرامگاه ابدى خود شتافتند و به زودى خداى تعالى بين تو و آنها جمع نمايد و به حسابرسى پردازد و آنان عليه تو حجت اودند و با تو دشمنى نمايند؛ پس نظر نما كه در روز رستاخيز رستگارى و پيروزى از آن كيست؟ اى ابن مرجانه! مادرت به عزايت نشيند.
راوى گويد: باشنيدن اين گفتار از زینب کبری ابن زياد در خشم شد چنانكه مى نمود تصميم به قتل حضرت دارد ...
📚 لهوف سيد بن طاووس
💚
#با_کاروان_اسرا ۱
🔻 عمر سعد ملعون در روز یازدهم محرم دستور كوچ از كربلا به سوی كوفه را میدهد و زنان و حرم امام حسين ؏ را بر شتران بیجهاز سوار كرده و اين ودايع نبوت را چون اسيران كفّار در سختترين مصائب و هموم كوچ میدهند¹
↫ در هنگام حركت از كربلا عمر سعد دستور داد كه اسرا را از قتلگاه عبور دهند.
😭 قيس بن قرّه گويد: هرگز فراموش نمیكنم لحظهای را كه زينب دختر فاطمه (س) را بر كشته بر خاك افتاده برادرش حسين ؏ عبور دادند كه از سوز دل میناليد...
❥✦ و امام سجاد ؏ میفرمايد: ... من به شهدا نگريستم كه روی خاك افتاده و كسی آنها را دفن نكرده، سينهام تنگ شد و به اندازهای بر من سخت گذشت كه نزديك بود جانم بر آيد و عمهام زينب وقتی از حالم با خبر شد مرا دلداری داد كه بیتابی نكنم.²
📚 منابع:
۱. ترجمه نفس المهوم
۲. حسين نفس مطمئنه، ص ۳۰۶
به سوی شام و کوفهات چه ظالمانه میبرند
نمیروم... ولی مرا به تازیانــه میبرند
سر تو را به روی نی زدند این ستمگران
نمیروم... ولی مرا به این بهانه میبرند
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
😭😭😭😭😭
#الهی_بحق_زینب_الکبری
#عجل_لولیک_الفرج
@majmaozakerine
#با_کاروان_اسرا ۲
🔻 روز دوازدهم محرم اسرا را وارد شهر كوفه نمودند گويا شب دوازدهم را اسرا در پشت دروازههای كوفه و بيرون شهر سپری كرده باشند
↫ در اثر تبليغات عبيدالله بن زياد عليه امام حسين ـ عليهالسلام ـ و خارجی معرفی كردن آن حضرت مردم كوفه از اين پيروزی خوشحال میشوند و جهت ديدن اسرا به كوچهها و محلهها روانه میشوند و با ديدن اسرا شادی میكنند.
❥✦ ولي با خطابههای امام سجاد (ع) و خانم زينب (س) شادی كوفيان به عزا تبديل میشود...
📚 ترجمه نفوس الهموم، ص ۵۱۹
سِرّ نی در نينوا میماند اگر زينب نبود
کـربلا در کـربلا میماند اگر زينب نبود
ذوالجناح دادخواهی، بیسوار وبیلگام
در بیابانها رهــا میماند اگر زينب نبود
#الهی_بحق_زینب_الکبری
#عجل_لولیک_الفرج
@majmaozakerine
#با_کاروان_اسرا ۳
🔻 دفن بدن مطهر امام حسین (ع) و یارانشان در پایان روز دوازدهم، شب سیزدهم محرم توسط گروهی از مردان قبیله بنی اسد که درنزدیکی کربلا چادر زده و سکونت داشتند انجام شده است.
↫ وقتی لشکر عبیدالله زیاد به سوی کوفه حرکت کرد بدنهای پاک و مطهر امام حسین (ع) و اصحاب یاران باوفایش به صورت بسیار جگر خراشی روی زمین باقی مانده بود و کسی جرأت نمیکرد آنها را دفن کند. تا این که زنان قبیله بنی اسد مردان خود را مورد شماتت قرار دادند و آنان را به انجام دفن این عزیزان ترغیب نمودند. به دنبال آن مردان قبیله بنی اسد برای دفن آمدند ولی چون بدنها پاره پاره بود بدنها را نمیشناختند و در حالت تحیر و تردید باقی ماندند😭
❥✦ در این هنگام امام سجاد (ع) بصورت ناشناس در جمع آنان حاضر و یکی یکی بدنها را به بنی اسد معرفی کرده و آنها بدنها را دفن میکردند. پس از دفن شهدا حضرت امام سجاد(ع) خود را به آنان معرفی کردند.
📚 مروج الذهب،ج ۳،ص ۶۳
چہ رفت بردل غمدیدهات بہ دفن پـــدر
درون قبر زدے نالہ اے ز ســـوز جگر
رواست خون بشود جارے ازغمت ز بصر
سرے نمانده کنی روبہ سوے قبلہ دگر
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
😭😭😭😭😭
#الهی_بحق_زینب_الکبری
#عجل_لولیک_الفرج
@majmaozakerine
❣﷽❣
💚#روضه_امام_حسین_ع
💚#دفتری_حسین_ع 5
💚#روضه_تنور_خولی
ما هدیه کنیم به روح احمد #صلوات
بر آدم و نوح و هم محمد #صلوات
بر جمله انبیا و اوصیا باد سلام
بر خاتم انبیا محمد #صلوات
(#دعا_ فرج)
🌾#السلام_علیک_یاصاحب_العصر_والزمان
☀️خوشا روزی که دلدار من آید
☀️شبی آقا به دیدار من آید
☀️خوشا روزی که ماه من بیاید
☀️به پایان آن شب تار من آید
آقا جان یا صاحب الزمان..مهدی زهرا..
آقا جان آجرک الله فی مصیبت جدک..
☀️خوشا روزی که در دل غم نماند
☀️شب شادی دلدار من آید
☀️خوشاروزی که مُحرم درطواف است
☀️از آن کعبه برون یار من آید
☀️بجز دیدار تو کاری ندارم
☀️بیا تا آخر کار من آید
🚩یا صاحب الزمان..الغوث و الامان
♦️#السلام_علیک_یااباعبدالله
دستتو بزار رو قلبت بگو حسین جان
آقا.. بین من و تو فاصله هاست
(دلت هوای کربلا داره؟
دوست داری کربلا رو ببینی؟)
دوست داری یه شب جمعه ای کنار حرم ابی عبدالله باشی.. اونا عرض کنی
آخ ..دوست داری بین الحرمین باشی..
بگو آقا جااان..
بین من تو فرسنگ ها فاصله است..
اما آقا خودت فرمودی..هر کی هر کجا به منه حسین ع سلام بده منه حسین ع جوابشو میدم.
💢یهسلام میدم با حسرت طرف کرببلا
💢آرزو دارم بمیرم تو محرم آقا
آقا جان
💢غم کربلا منو میکشه
💢دل من فقط به حرم خوشه
⬅️دلتو یه لحظه ببرم کربلا..آی حاجت دارا..آی مریض دارا..آی جوون دارا..آی اونی که التماس دعا داری..
⬅️روز عاشورا هر شهیدی که زمین می افتاد...امام حسین می آورد تو خیمه دارالحرب..
(خیمه دارالحرب خیمه ای بود که شهدا رو اونجا نگهداری میکردند)
آخ چه کردند کربلا...
خدا لعنت کنه اون نانجیبی که ..صدا زد..همه کُشته ها رو از خیمه بریزید بیرون..
جلو چشم زن و بچه سر از بدنها جدا میکردند...
نمیدونم چه گذشت به دل خانم رباب..
نمیدونم مادر قاسم چه کرد..
نمیدونم دختر حسین ع چه کشید..
آخ بیبی زینب کبری چه حالی داشت..
امان امان..
🥀مأمور بردن سر کیه.. خولیه..
دیر وقت رسید کوفه..دید در دارالاماره بسته است..
آخ یا صاحب الزمان..آقا جان ببخش آقا..
درِ تنور و باز کرد
آخ..
⬅️نیمه دل شب،، زنش بلند شد وضو بگیره..دید خونش روشنه..
خدا خونهٔ من که تاریک بود، این نور چیه..
(از کجا این نور میاد)
دنبال نور اومد.. دید از تنوره..
آخ درِ تنورو برداشت..
دید یه سر بریده روخاکستر تنور..
🌿#یاحسیــن
🎆میگه یه مرتبه دیدم چهار زن مجلله،دور تنور نشستند
یکی میگه حسین جان، مادرت حوا به فدای تو..
یکی میگه حسین جان.، هاجر فدای تو..
یکی میگه مریم فدای تو..
یکی میگه آسیه فدای تو..
همه داشتند گریه می کردند.
میگه یه وقت دیدم یه هودجی از آسمان پایین اومد..،پایین اومد،پایین اومد..
این چهار بانوی بهشتی بلند شدند...رفتن کمک کردن یه خانم قدخمیده رو پایین آوردند..
💢خمیده خمیده این بانو اومد کنار تنور..
نشست..سر در تنور کرد..
هی صدا میزد مادرت برات بمیره حسین جان..
آخ غریب مادرحسین
مظلوم مادر حسین
آخ امان از دل زهرا س
(مادر اومده حسین جان)
مادر 3
♦️سلام مادر ببین با من چه ها کردند
(حسین ع داره با مادر درد دل میکنه)
♦️سلام مادر ببین با من چه ها کردند
♦️لب تشنه سرم ازتن جدا کردند
مادر مادر
(دیدی دلت عقده داره میخوای بامادر حرف بزنی، چطورحرف میزنی)
مادر3
♦️ببین موهام پُر از خاکستر و خونه
♦️سَرم اینجا تنم بین بیابونه
آخ مادر
♦️ته گودال که غوغا شد کجا بودی
♦️سر نعشم که دعوا شد کجا بودی
امان از دل زهراس
↔️حالا بیبی داره جواب میده
(حسین جان)
🌾سلام مادرچرا پُر خونه روی تو
🌾سلام مادر بریده کی گلوی تو
(آخ حسینم)
🌾خودم دیدم چه به روز تو آوردند
🌾به پیش من لباس کُهنه ات بُردند
حسین جان مادر
خودم کربلا بودم مادر
همه صحنه هارو دیدم مادر
ای مادر3
(دشتی)
🔅اگر کشتن چرا آبت ندادن
🔅چرا زان دُرِّ نایابت ندادن
🔅اگرکشتن چرا خاکت نکردن
🔅کفنبرجسمصدچاکتنکردن
🔅چرا برتن حسینم سر نداری
🔅بمیرم من مگر مــادر نداری
هر چقدر ناله داری تسلای دل خاتم فاطمه زهرا س سه مرتبه ناله بزن بگو
🌻 #یاحسیــن
👇صلوات حذف نشه لطفا👇
@majmaozakerine
🎆هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🎆
❣﷽❣
🔶#روضه_امام_حسین_ع 4
🔷#روضه_هفتم_امام_حسین_ع
🔷#دفتری_حسین_ع 4
❣بر چهرهٔ قرصِ ماه مهدی صلوات
❣بر عطر خوش نگاه مهدی صلوات
❣برندبه های جمعه های منتظران
❣بر خاک ره سپاه مهدی صلوات
🌿#السلامعلیکیااباعبدالله
🌿#یاحسین3
🌟مرغ دل پرمیزند پیوسته سوی کربلا
🌟گشته ذکر صبح وشامم گفتگوی کربلا
🌟درصف محشرکه سرمی آورم بیرون زخاک
🌟میکندچشمم به هرسو جستجوی کربلا
🌟دوست دارم تا بگریم در کنار قتلگاه
🌟بشنوم در گوشهٔ مقتل صدای فاطمه
🌟دوست دارم مرقدشش گوشه گیرم دربغل
🌟با سرشک دیده سقایی کنم در کربلا
🌟عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین
🌟تابرات کربلایم راکند امضا حسین
🌟با همین پروندهٔ سنگین و این بار گناه
🌟می خرد مارا دراین دنیاوآن دنیا حسین
💥#یاحسین3
♻️ گفت برادرم از دنیا رفت
دو سه شب از مرگش..
یک شب تو خواب دیدم خیلی گرفتاره.. خیلی ناراحته..
از خواب بیدار شدم
خیلی ناراحت شدم. یکی دو شب گذشت. دوباره خوابشو دیدم..
دیدم تو ناز و نعمته... گفتم: برادر! چه شد یک دفعه حال و روزت خوب شد؟ گفت: دیشب خانمی رو
تو قبرستان دفن کردند..
خدا بخاطر اون زن عذاب رو از همه اهل قبرستان
برداشت. گفتم: این زن کیه؟؟
گفت: عیال استاد اشرف آهنگره
گفتم: مگر این زن چه کرده؟ گفت: نمی دونم؛ همین قدر بهت بگم..
این خانم اینقدر مهمه.. که از سر شب تا به صبح امام حسین(ع) سه مرتبه اینجا به دیدنش اومده
🔅#یااباعبدالله
میگه صبح از خواب بیدار شدم. اومدم به بازار آهنگرا ،دیدم یکی از مغازه ها بسته است.
گفتم: این مغازه کیه؟ گفتند: مغازه اشرف آهنگره گفتم: چرا بسته است؟
گفتند: خانمش از دنیا رفته..
میگه من هم مثل بقیه برای تسلیت رفتم پیش اشرف آهنگر..
میگه وقتی خلوت شد گفتم: آقا! خانمت کربلا رفته است؟ گفت: نه.
گفتم: خانمت روضه خوان امام حسین ع بوده؟ گفت: نه.
(گفت: آقا! به خانم من چه کار داری؟اینا چه سوالیه میکنی) گفتم: یک خواب عجیبی
دیدم..جریان را نقل کردم تا جریان را گفتم،، گفت: درست خواب دیدی
گفتم: چرا گفت: خانم من فقط یک برنامه داشت. مقید هم بود..صبح که نمازشو میخوند، می اومد زیر آسمان بالای بلندی رو به قبله می ایستاد و سه مرتبه صدا میزد..
السلام علیک یا ابا عبدالله!
زیارت عاشورا میخوند..
(پول نداشت کربلا برود.. کار دیگری هم نمی توانست انجام بدهد دست به سینه به امام سلام میداد)
آقا جان قربونت برم آقا تو به یاد من بلشی ولی من یادت نکنم آقا ؟
🌺#صلاللهعلیکیااباعبدالله
⬅️دلتو ببرم کربلا آی کربلائیا..آی حاجت دار آی جوون دارا..
شب/روز هفت ابی عبدالله...
روز هفتم/سوم که میشه..دختر میاد کنار قبر بابا...خواهر میاد کنار قبر برادر..
دسته گل میارن..عکس بابارو میارن .
زیر بغلای خواهرا و دخترها رو میگیرن..تسلا میدن..یه دل سیر گریه میکنند
(عزاداری میکنند سبک میشن)
⬅️اما من بمیرم برا یتیمان ابی عبدالله...آوارهٔ بیابونا...سر حسین ع بالای نیزه ..بدنش تو کربلا...بچه ها آواره اند...به هر بهانه ای کتکتشون میزنند...آب میخوان میزنند..
غذا میخوان کنک میزنند..
بابارو میخوان کتک میخورند..
⏹الهی غریب نشی... الهی گرفتار نشی...الهی بی کس نشی..
چه کشیدند یتیمان حسین ع
چه کشید بی بی زینب س
💔امان از دل زینب
💔چه خون شد دل زینب
✔️(هر روضه ای میشه خوند)✔️
صدا زد...
◼️بهسویشاموکوفهامچه ظالمانه میبرند
◼️نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند
◼️سر تو را به نوک نی زدند این ستمگران
◼️نمی روم ولی مرا به تازیانه میبرند
⬅️عصر روز یازدهم عمر
سعد دستور داد یک عده عرب اومدند محمل ها را بستند. یک وقت دستور داد:
حالا برید زن و بچه هارو سوار کنید. تا جلو اومدند که زنها را سوار کنند،
بی بی زینب صدا زد: شما مردها به ما نامحرمید. ما به شما نامحرمیم. کنار بروید..
بی بی همهٔ زنها و بچه های اهل خیمه رو سوار ناقه کرد..
نوبت رسید به عمه سادات زینب..
بمیرم اومد سوار ناقه بشه هر چی دورو بر خودشو نگاه کرد..دید محرم نداره..
صدا زد..
(#دشتی)
⚫️کجایید ای هواداران ببینید محمل زینب
⚫️که بر باد فنا رفته بساط محمل زینب
⚫️کجایی ای علی اکبر، شبیه روی پیغمبر
⚫️کجایی ای علمدارم، ضیای چشم خونبارم
یه وقت دیدند بی بی زینب س صدا زد: وا غربتاه.. وا
حسیناه..ای داد از غریبی..
☑️خواهره دیگه... کنار جنازه برادره اگر گریه نکند چه کنه..
جا داشت یک عده بیان بی بی رو
دلداری بدن..بهش تسلیت بگن..
از کنار بدن برادر بلندش کنند..
چه کردند؟
بمیرم زینب را کتک زدند..
با تازیانه...
💔امان از دل زینب
💔چه خون شد دل زینب
هر چقدر ناله داری به سوز جگر زینب کبری س سه مرتبه ناله بزن بگو
🌹#یا_حسین
@majmaozakerine
🎆هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🎆
❣﷽❣
🌟#سینه_زنی_امام_حسین_ع
🌹#دشتی
🌟#آقای_مقدم
🌹#پیشنهادم👌👌🌹
🌟سبک : سه غم اومد به جونُم
سرم خاک کف پای حسینه
دلم مجنون صحرای حسینه
بود ورونده ام چون برگ گُل پاک
در این پرونده امضای حسینه
🌟حسین جانم حسین،جانم حسین جانم،جانم حسین جان
بهشت ارزانی خوبان عالم
بهشت من تماشای حسینه
به وقت مرگ چشمم را نبندید
که چشم من به سیمای حسینه
🌟حسین جانم حسین،جانم حسین جانم،جانم حسین جان
در این عالم تمنایی ندارم
تمنایم تمنای حسینه
چراغ از بهر قبر من نیارید
چراغم روی زیبای حسینه
🌟حسین جانم حسین،جانم حسین جانم،جانم حسین جان
خوش آن صورت که در فردای محشر
بر آن نقش کف پای حسینه
نترسانیدم از روز قیامت
قیامت قد و بالای حسینه
دلی جای خدا باشد که آن دل
پر از نور تجلای حسینه
به بازار عمل فردای محشر
همه هستم تولای حسینه
🌟حسین جانم حسین،جانم حسین جانم،جانم حسین جان
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
#مرثیه_امام_سجاد #مصائب_شام
#کاروان_اسرا
رفتن برای تو شد و ماندن برای من
بالای نی برای تو ، شیون برای من
هجده سر بریده از الان مال تو
هشتاد و چار دخترک و زن برای من
باران سنگ کاش نیاید به سوی تو
یک شهر تازیانهٔ دشمن برای من
خاکستر از حوالیِ روی تو دور باد
افتاد اگر که شعله به خرمن برای من
من قول داده ام بروم هر کجا تویی
در ماتمِ فراق تو مردن برای من
بر من بتاب ، نور دل دیده ام حسین
با نایِ بوتراب شکفتن برای من
🔸شاعر:
#حامد_آقایی
_______________________
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروزازکربلاء...🖤!
عزاداریقبیلهبنیاسددرکربلاء...
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات
#مناجات_اول_مجلس
#غلامرضا_سازگار
مرغ دل پر می زند پیوسته سوی کربلا
گشته ذکر صبح و شامم گفتگوی کربلا
پیش تر از آنکه مادر شیر نوشاند مرا
جام اشک و خون گرفتم از سبوی کربلا
کعبه و سعی و صفا و مروهء من کربلاست
هر کجا باشم دلم باشد به سوی کربلا
روز محشر چونکه سر از خاک بیرون آورم
می کند چشمم به هرسو جستجوی کربلا
«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»
از فراق کربلا پیوسته دارم زمزمه
ترسم این هجران دهد آخر به عمرم خاتمه
دوست دارم تا بگریم در کنار قتلگاه
بشنوم در گوشهء مقتل صدای فاطمه
دوست دارم تا شود از گریه چشمم جام اشک
با سرشک دیده سقّایی کنم در علقمه
دوست دارم مرقد شش گوشه، گیرم در بغل
اشک ریزم بر رخ و باشم دعا گوی همه
«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»
من کجا از دلبرم یک لحظه دل برداشتم!؟
پیش تر از خلقتِ دل مهرِ دلبر داشتم
پیش تر از بودن چشمم هزاران موج اشک
بهر گریه در غم آن جسم بی سر داشتم
پیش تر از بردن نام پدر گفتم حسین
مهر او را در دل از دامان مادر داشتم
شیر مادر را ننوشیده، به چشمم سیل اشک
بر گلوی تشنهء شش ماهه اصغر داشتم
پیش تر از نوجوانی سینه بر اکبر زدم
پاره های دل بر آن صدپاره پیکر داشتم
مادرم می گفت ای فرزند! من کام تو را
از ازل با خاک سرخ کربلا برداشتم
«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»
عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین
تا برات کربلایم را کند امضا حسین
با همین پروندهء سنگین و این بار گناه
می خرد ما را در این دنیا و آن دنیا حسین
از سنین کودکی پوشیده ام رخت سیاه
ریختم اشک و زدم بر سینه، گفتم یا حسين
من که از روز ولادت کربلایی بوده ام
دوست دارم وقت مردن هم بمیرم با حسین
«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»
خاک را در قتلگه گِل کردم از اشک دو عین
ساختم مُهری و روی آن نوشتم یا حسین
اشك من بر یوسف زهراست، دین و دِین من
گریه کن ای دیده نگذاری بمانم زیر دِین
ای اجل مهلت بده یک لحظه سقّایی کنم
با سرشک دیده بر سقّای مقطوع الیدین
از نفس های شب و عطر نسیم صبحگاه
در مدینه در نجف در کربلا در کاظمین
«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»
زخم دل، زخم بدن، زخم جگر، زخم زبان
آفتاب گرم و هرم تشنگی، داغ جوان
سنگ، مُهر و قتلگه سجّاده، خون آب وضو
ذکر بر لب، تیر بر دل، اشک بر صورت روان
داد زیر خنجر قاتل نمازش را سلام
گفت تسبیحات زهرا را به بالای سنان
هر کجا پا می گذارم، هر طرف رو آورم
از نسیم و از فضا و از زمین و آسمان
«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»
کربلا یا کربلا یا کربلا یا کربلا
در فراقت مبتلایم مبتلایم مبتلا
عاقبت با خون ثاراللّهیان تفسیر شد
قصّهء "ذبح عظیم" و آیهء "قالوا بلى"
آیهء قرآن نیفتاد از لب خشک حسین
از کنار قتلگه تا دامن طشت طلا
جان فدای کشته ای که با سر ببریده اش
بر فراز نی چهل منزل به دشمن گفت، لا
سال ها دیدم که در هر محفلی با سوزِ دل
خوانده اند این بیت را با یکدگر اهل ولا
«تشنهء آب فراتم ای اجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا»
**
«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زنگ خطردرهیئت
بایدمواظب باشیم👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سلام_امام_زمانم😍✋
#یا_مهـــــــــــدے🌼
اَمَنْ یُجیبْ...بخوان برایمـ
حالِ دلم اضطراری است!
در این دنیای شلوغ و هزار رنگ
دل خوشم ....
▫️به بودنت..
▫️داشتنت..
کاش می دانستم!!؟😔
این ندیدنت کی ..به پایان می رسد؟
تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج #صلوات
🖤 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤برنام حُسینْ
◾️وکَربَلایش صَلَواتْ
🖤برنام ابوالفَضْل
◾️و وَفایَشْ صَلَواتْ
🖤براَهْلِ حَرَمْ
◾️به حَقِّ زَهراء(س)صَلَواتْ
🖤برجمله یِ یاوران مُولا صَلَوات
🖤 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🖤
🥀🍃
AUD-20210810-WA0115.mp3
5.98M
⏯ #استودیویی #جاماندگان #اربعین
🍃من ایرانم و تو عراقی
🍃چه فراقی چه فراقی
🎤 #محمدحسین_پویانفر
🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🌷
خوشا به پنجۀ راهب..
#روضه و توسل به سر مبارکِ حضرت سیدالشهدا (ع) و دیر راهب نصرانی به نفس حاج محمد رضا طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
صلی الله علیک یا اباعبدالله ..
کاشکی یه سلام مثه سلامِ راهبِ نصرانی میدادم ، بعدِ سلام منم جون میدادم آقا ..
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ ..
بیا ببین دلِ غمگینِ بی شکیبا را
بیا و گرم کن از چهره ات شبِ ما را
"منو جدا شدن از کویِ تو خدا نکند"
که بی حرم چه کنم غصه هایِ فردا را
خیالِ کربُبلایت مرا هوایی کرد
بگیر بالِ مرا تا ببینیم آنجا را
به موجِ سینه زنانت قسم غلام توام
که بُرده گریۀ ما آبرویِ دریا را
گدایِ هر شبم و کاسه گردم و ندهم
به یک نگاهِ کریمانه ات دو دنیا را
مرا ببر بِه چِشَم زیرِ پا مغیلان را
مرا ببر که ببینم به نیزه سرها را
خدا کند که بیایی شبی به روضۀ ما
شنیده ام که به سر سر زدی کلیسا را
خوشا به پنجۀ راهب که شانه ات می زد
به آنکه بُرد دل راهبانِ ترسا را
به پیر مرد غریبی که شُست گیسویت
*هی با گلاب داره این سرُ میشوره و زیرِ لب میگه کی دلش اومد این سرُ از بدن جدا کنه .. عجب چشایِ قشنگی داره ...*
به پیر مرد غریبی که شُست گیسویت
گرفت از سر و رویِ تو خاکِ صحرا را
*قسمش داد گفت با من حرف بزن .. من دیدم رو نیزه داشتی قرآن میخوندی .. این سر یه سرِ معمولی نیست ، بگو کی هستی ... فرمود: أنَا المَظلومُ، أنَا العَطشانُ وأنَا المَقتولُ بِکَربَلاءَ، .. یه وقتی دید یه هودجی از آسمان به زمین فرود آمد .. چندتا خانمپیاده شدن ، اما همه حواسشون به یه خانمیِ که قد خمیده داره راه میره .. دست به پهلو گرفته داره راه میره ..*
خوشا به بزم عزاخانه اش که تا دَمِ صبح
شنید پیشِ سرَت روضه هایِ زهرا را
چرا بُرید سرت را به رویِ دامنِ من
چرا نشاند به خون این دو چشم زیبا را
چگونه سنگ شکسته جبین و دندانت
چگونه زخم تَرَک داده رویِ لبها را
به رویِ نیزه سرت بود و خیمه ها می سوخت
رسید شعله و زلفِ تو در هوا می سوخت
شاعر : حسن لطفی
*هی صدا میزنه دستت درد نکنه راهب .. سرِ پسرمُ با گلاب شستشو دادی اما مسلمونا دورش کردن .. یکی با سنگ میزد .. یکی با نیزه میزد .. یکی با شمشیر ..
#حاج_محمد_طاهری
#دیر_راهب
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
@majmaozakerine
|⇦•اي میهمان بی بدن..
#روضه سر مبارکِ حضرت سیدالشهدا (ع) و دیر راهب نصرانی به نفس استاد حاج منصور ارضی•✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
اي میهمان بی بدن ای سر خوش آمدي
از بزم این جماعت مهمان کش آمدي
با چه سختی پول داد گفت این سرُ یه شب مهمانِ من کنید ..
دِیریست وا نگشته به این دیر پایِ غیر
تو آمدی که با تو شوم عاقبت بخیر
در کسوت مسیح به مهمانی آمدی
وقتی به دیر راهب نصرانی آمدی
تو قصد کرده ای همه دنیایِ من شوی
ترسا شدم كه حضرتِ عیسایِ من شوی
بي پيكر آمدي سر و جانم فدایِ تو
اي سر! بگو چگونه نهم سر به پایِ تو
اي سيبِ سرخ؛ آمده اي تا ببويمت
بگذار با گلابِ نگاهم بشويمت
*شروع کرد شستنِ سر .. گفت خودت خودت رو معرفی کن به من .. تو کی هستی ؟.. دید لباش مثه چوبِ خشک تکان خورد أنَا ابنُ مُحَمَّدٍ المُصطَفى، وأنَا ابنُ عَلِیٍّ المُرتَضى، وأنَا ابنُ فاطِمَةَ الزَّهراءِ، وأنَا المَقتولُ بِکَربَلاءَ، أنَا المَظلومُ، أنَا العَطشان ...*
اين دير كربلا شده قرباني ات شوم
قربان زخم گوشۀ پيشاني ات شوم
دامن مكش ز دستم ، دستم به دامنت
رأست چنين شده است چه كردند با تنت
تير و سنان و نيزه و شمشير و ريگ و خار
از هر چه هست زخمي داري به يادگار
با اينكه از لبان تو پيداست تشنه اي
گويا نرفته تشنه ز خون تو دشنه اي
از وضع نامرتب رگهاي گردنت
پيداست بد جدا شده رأس تو از تنت
"زخم لبت" گمان كنم اين زخم، كهنه نيست
اين خرده چوب ها كه نشسته به لب ز چیست
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#دیر_راهب
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_صفر