eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
39.1هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
3.2هزار ویدیو
363 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺🙏 مدیریت وتبلیغات 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ و توسل جانسوز ویژۀ ایام اسارت خاندان آل الله به کلام حجت الاسلام علی عزلتی مقدم •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● رسیدن به هر صورت به دروازه ی کوفه، بعضی ها سئوال کردن، شما چه کسانی هستید؟ معلوم میشه اینها چنان تبلیغات کرده بودن، حتی خیلی ها خبر نداشتن قصه چیِ؟ تبلیغات مسموم کرده بودن،گفته بودن: یه گروه از اُسرا و خارجی ها دارن میان. مردم برا همین اومده بودن سَرِ دوازه ی کوفه ببینن، تماشا کنن، سئوال کردن از حضرت زینب سلام الله علیها شما چه کسانی هستید؟ حضرت فرمود:" نَحْنُ اُسارا آلِ مُحَمَّد" ما اسیرانِ آلِ محمد هستیم.میگن اونجا حضرت زینب، پست ترینِ لباس رو بر تن داشت،لباس کهنه نبود، لباس پاره پاره و خاک آلود بود. مردم به چه کنم چه کنم افتادن، اولین چیزی که به ذهنشون رسید این بود که رفتن نان و خرما برداشتن آوُردن، یعنی ببخشید، اینها یه مشت سائل دیدن روبروشون، مثلاً دلشون رحم اومد رفتن نان و خرما آوُردن، که یک مرتبه زینب کبری سلام الله علیها اینهارو پس زد، صدا زد:" یَا أَهْلَ الْکُوفَة إِنَّ الصَّدَقَة عَلَیْنَا حَرَامٌ" صدقه بر ما حرامِ، می دونید ما کی هستیم؟...به ظاهر مردم کوفه اینجوری اهلبیت رو خار کردن. در همین زمان سرهای شهدا، که سر امام حسین در جلویِ اونها بود رو آوُردن از کنار اُسرا عبور دادن، همه نگاهاشون معطوف شد به سرها، پیشاپیش سرها سَرِ اربابِ ما بود، مورخین نوشتن:رأس امام حسین بالای نیزه همینجور داشت می رفت، محاسنِ آقارو باد میزنه اینور و اونور میبره...جوری این سر رو حرکت میدادن، نسیم هم می وزید، روای میگه من می دیدم: انگار باد هم داره با محاسن بازی میکنه...روش نمیشه بگه با سر بازی می کردن، میگه: باد با محاسن بازی می کرد... ما این عباراتی رو که میگیم، فقط می شنویم، خیلی هنر کنیم تصور کنیم، اونم بعد از هزار و چهارصد سال بعد، ولی پخش زنده رو خودِ زینب کبری داره می بینه، خیلی دیدن فرق داره تا شنیدن، برا همین باید هی بگی: امان از دلِ زینب... •✠•اَلّلهُمَّـ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرَج•✠•
4_5852721843718327013.mp3
6.5M
و توسل جانسوز ویژۀ ایام اسارت خاندان آل الله به کلام حجت الاسلام علی عزلتی مقدم •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•●
4_6030757523856820029.mp3
40.36M
📋رد نکردی تو مرا گرچه گنهکار شدم با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ @majmaozakerine رد نکردی تو مرا گرچه گنهکار شدم آنقدر لطف نمودی که طلبکار شدم در خیالات خودم یار توأم آقاجان غافل از این که فقط بهر تو سربار شدم چایی روضه فقط مرهم و درمان من است مدتی هست که آلوده و بیمار شدم دیگر از گریه و هیئت خبری نیست که نیست من به دست هوس خویش گرفتار شدم به همه رو زدم و روی مرا پس زده‌اند عزتم، آبرویم رفت دگر خار شدم حال برگشته‌ام و سخت پشیمان شده‌ام حال فهمیده‌ام آقا که زیانکار شدم گریه کردم که چرا از حرمت جا ماندم ببرم تا به حرم گرچه که سربار شدم تشنه بودم که به دستان تو سیراب شدم نگهی کردی و با لطف تو بیدار شدم مادرم خواسته از مادرتان بعد نماز تا نفس هست فقط خرج عزایت بشوم گوشه‌ای از حرمت خاک شوم مثل حبیب من همسایه‌ی نزدیک مزارت بشوم حضرت عشق به آمال دلم خرده نگیر من به قربان سر نیزه سوارت بشوم بشکند گردنم اما نرسد روزی که لکه‌ی ننگ شما باشم و بارت بشوم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ بخش اول نریمانی @majmaozakerine
4_6030757523856820031.mp3
24.73M
با نوای کربلایی @majmaozakerine ⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️ حسین جان، نبودی ببینی که زینب چه دیده حسین جان، چه غم‌ها که بر قلب عترت رسیده حسین جان، ببین مادرت آمده قد خمیده حسین جان، غم قلبِ زارم شده بی‌کرانه حسین جان، مرا زد عدو بی‌حد و بی‌بهانه حسین جان، چه گویم ز کعب نی و تازیانه حسین جان، بمیرم که لب تشنه جونت فدا شد حسین جان، تنت مقصد سرخ سر نیزه‌ها شد حسین جان، نفس می‌کشیدی سر تو جدا شد خوب بودی، با تو بد کردند و بعد راهت و با نیزه سد کردند و بعد زنده جسمت را لگد کردند و بعد اسب از روی تو رد کردند و بعد پیکر و از خون که لکه لکه شد استخوان‌های تو تکه تکه شد یک نجاست خورده یک مرد پلید تا مرا بالای تل آشفته دید می‌کشید و می‌کشید و می‌کشید می‌برید و می‌برید و می‌برید بی تو با اشرار رفتم، وای وای با کتک بازار رفتم، وای وای ماه را مابین چاه انداختند بی‌گناهان را به آه انداختند یک تماشاخانه راه انداختند فکر می‌کردی که من با آستین روبه‌رو باشم با شمر لعین باور نمیکنی سر بازار رفته‌ام با دست بسته مجلس اغیار رفته‌ام باور نمیکنی که به زخمم نمک زدند من را سنان و خولی و اخنس کتک زدند ⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️ @majmaozakerine
بدم المظلوم بدم العطشان بدم العریان بخونم ارباب☘✣ خدا قسمت کن بتونم باشم اربعین امسال حرم ارباب☘✣ به هوای حرم با زائرای حرم اربعین و جاده های باصفای حرم☘✣ اذن اگه داد خدا اگه طلب کرد آقا وعده گاه همه بین الحرمین کربلا☘✣ باذن مولانا امیرالمؤمنین فنحن زوارالحسین فی الاربعین☘✣ و هوالمشعر و هوالزمزم و هوالکعبه و هوالمولا☘✣ کاروونی از سمت این دنیا اربعین میره جنه الاعلی☘✣ قافله قافله بی وقفه بی فاصله توی بین الحرمین میرسه با هروله☘✣ هم نشون بیعت هم پر از لذت ظهر روز اربعین دو رکعت نافله☘✣ به فجر و به فرقان به طاها به یاسین فنحن زوارالحسین فی الاربعین☘✣ بأذن مولانا امیرالمؤمنین فنحن زوارالحسین فی الاربعین☘✣ @majmaozakerine
روضۀ جانسوز _ ویژۀ ایام اربعین _ حاج حیدر خمسه ↯ ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ برگَشته ام به کرببلا یا أخی الغریب بی تو دِگر فِتادم از پا أخی الغریب قدم ز غصه هایِ تو تا شد أخی الغریب بعد از تو نیست خیر به دنیا أخی الغریب یک اربعین پس از تو بلا دید خواهرت رفتی و بعد تو چه ها دید خواهرت باید این شبا تو کمک بدی ، خیلی از رفیقامون نرفتن گفتن بمونیم روضه ها خالی نشه .. از صبح این ور اون ور دارم داد میزنم، به اربابم هر چی دادن میزارم وسط، هرچی هم تو این چند روز دلت سوخت بزار وسط ، من میگم، یه ثواب اونی که رفته میبره ده تا ثواب توی نرفته ، وقتی تَقَلّا برا رفتن میکنی بی بی میگه جانم .. چند تا تون به این و اون رو زدید نشد .. رفیق میشناسم، به صاحب کارش گفته حقوق یه ماهَ مو نده، سه روز برم بیام ... هواست به ما هست یا نه؟ میدونم سرت شلوغه اما منم دل دارم .. میخوام این دوسه تا بند و با من بیای ها، @majmaozakerine آورده ام کنار مزارت سر تو را از ساربان گرفته ام انگشتر تو را دق داده اند بی صفتان مادر تو را از بس زدن در همه جا خواهر تو را یک دم نظر نما که تن من شده کبود رفتم به شام در بر من محرمی نبود رسیدن کربلا ، زنایِ بنی اسد غوغا کردن، چند جا زنا خیلی به آل الله خدمت کردن .. یکی اینجا بود ، زنا بنی اسد رفتن به مرداشون گفتن نمیرید ما میریم .. تن بچه هایِ زهرا رو زمینِ .. دور تا دور قبرا آماده ، الآن صاحبایِ قبرا میان نگاه کردن دیدن از دور، دونه دونه، مثل برگ خزان .. از بالا مرکبا، با صورت میان پایین .. دویدن زنا ... رسیدن به اولی خانم پاشو، اینجا که قبری نیست ، قبرا جلوست، صدا زد برو کنار، کجا بودی ظهر عاشورا .. قاسمم همین جا تیکه تیکه شد .. دیدن اینا آروم نمیشه رفتن جلو تر ، خانم پاشو .. قبرا جلوست، گفت برو کنار .. کجا بودی برادرم علی اکبر رو همین جا عربا عربا ... دیدن نه، کار جمع نمیشه، بریم سراغ بزرگتر اومدن بالا سر زینب، خانم شما بزرگید ، پاشو قبر جلوست، خانم جیغ کشید .. برید کنار .. کجا بودید صبح یازدهم .. اسباشونو نعل تازه ... اینقدر رو تنش دُوُندَن ... همه صحرا بوی حسین .. آه ... بالاخره اومد بالای قبرا .. از دوریت حسین گریبان دریده ام رفتی و بعد تو، چه بلایی، کشیده ام من ناسزا ز دشمن زهرا شنیده ام دشمن تر از یهود به حیدر ندیده ام از آتش یهود به سرها نشانه است ... دم دروازۀ شام، اومد گفت یا شمر، من از تو تاحالا چیزی خواستم، نه والله" یه خواهش دارم، بگو مارو از شلوغی نبرن، بازار نبرن، یه بار بحرف خانم گوش کرد، تا مسیر عوض شد، خانم دوید، بگو از بازار ببرن .. اونجا نه ، محلۀ یهود ... از آتش یهود، به سرها ، نشانه است بر گونه هایمان اثرِ تازیانه است عرض روضه ام یه جمله است. همه رو آروم کردن، دو نفر آروم نمیشدن .. یکی ربابه .. هر چی دست رو سرش، خانم آروم، بچم کجاست؟.. هر کی یه قبری رو بغل، بچم کجاست؟.. امام سجاد اومد آرومش کرد، خودم گذاشتم رو سینه ش نگران نباش جاش خوبه .. رباب آروم شد، اما سکینه آروم نمیگرفت .. هی میگفت وینَ عمی .. یه ظرف آب برداشت رفت سمت علقمه عمو پاشو .. پاشو .. آب برات آوردم .. عمو آب فرات ... اِی سایۀ بلند تو بر سر بلند شو جانم شود فدات برادر بلند شو پس داده اند چادر مادر بلند شو زخم جبین من شده بهتر بلند شو بنگر چگونه از غم تو سال خورده ام برخیز تا کنار مزارت نمرده ام ... یادم نمیرود که چه دیدم ز روی تل من نالۀ بُنَیَّ شنیده ام زِ روی تل فریاد یا حسین کشیده ام زِ روی تل بر سینه ات نشستُ دویدم ز روی تل آن نانجیب خنجر خود را بُرون کشید رأس تو را مقابل من از قفا برید ... شاعر: بگو چه کار کنم تا که دست و پا نزنی ... @majmaozakerine
✅30 روز تا اربعین با اینکه میان نوکران رسواییم امضای زیارت از "حسن" میخواهیم ارباب کرم اگر کرامت بکند با پای پیاده کربلا می آییم
🕊🌹🕊 هر صبح، بہ شوق عهد دوباره با شما چشمم را باز میڪنم عهد میڪنم با شما، هر روز ڪہ میگذرد، عاشقانہ تر از قبل چشم بہ راهتان باشم... 💚 ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️ ازدل بردملال،سلام علے الحسین دیباچہ ے ڪمال،سلام علے الحسین دسٺ ادب بہ سینہ پس ازهرنماز صبح گویم بہ شوروحال:سلام علے الحسین ❣اَلسلام علی الحسین ❣وعلی علی بن الحسین ❣وعلی اولاد الـحسین ❣وعلی اصحاب الحسین ✨اللهم عجل لولیک الفرج ✨💚🌼🌼🌼🌼🌼🍃 @majmaozakerine
‍ #•خوشا به پنجۀ راهب.. و توسل به سر مبارکِ حضرت سیدالشهدا (ع) و دیر راهب نصرانی صلی الله علیک یا اباعبدالله .. کاشکی یه سلام مثه سلامِ راهبِ نصرانی میدادم ، بعدِ سلام منم جون میدادم آقا .. اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ .. بیا ببین دلِ غمگینِ بی شکیبا را بیا و گرم کن از چهره ات شبِ ما را "منو جدا شدن از کویِ تو خدا نکند" که بی حرم چه کنم غصه هایِ فردا را خیالِ کربُبلایت مرا هوایی کرد بگیر بالِ مرا تا ببینیم آنجا را به موجِ سینه زنانت قسم غلام توام که بُرده گریۀ ما آبرویِ دریا را گدایِ هر شبم و کاسه گردم و ندهم به یک نگاهِ کریمانه ات دو دنیا را مرا ببر بِه چِشَم زیرِ پا مغیلان را مرا ببر که ببینم به نیزه سرها را خدا کند که بیایی شبی به روضۀ ما شنیده ام که به سر سر زدی کلیسا را خوشا به پنجۀ راهب که شانه ات می زد به آنکه بُرد دل راهبانِ ترسا را به پیر مرد غریبی که شُست گیسویت *هی با گلاب داره این سرُ میشوره و زیرِ لب میگه کی دلش اومد این سرُ از بدن جدا کنه .. عجب چشایِ قشنگی داره ...* به پیر مرد غریبی که شُست گیسویت گرفت از سر و رویِ تو خاکِ صحرا را *قسمش داد گفت با من حرف بزن .. من دیدم رو نیزه داشتی قرآن میخوندی .. این سر یه سرِ معمولی نیست ، بگو کی هستی ... فرمود: أنَا المَظلومُ، أنَا العَطشانُ وأنَا المَقتولُ بِکَربَلاءَ، .. یه وقتی دید یه هودجی از آسمان به زمین فرود آمد .. چندتا خانمپیاده شدن ، اما همه حواسشون به یه خانمیِ که قد خمیده داره راه میره .. دست به پهلو گرفته داره راه میره ..* خوشا به بزم عزاخانه اش که تا دَمِ صبح شنید پیشِ سرَت روضه هایِ زهرا را چرا بُرید سرت را به رویِ دامنِ من چرا نشاند به خون این دو چشم زیبا را چگونه سنگ شکسته جبین و دندانت چگونه زخم تَرَک داده رویِ لبها را به رویِ نیزه سرت بود و خیمه ها می سوخت رسید شعله و زلفِ تو در هوا می سوخت شاعر : حسن لطفی *هی صدا میزنه دستت درد نکنه راهب .. سرِ پسرمُ با گلاب شستشو دادی اما مسلمونا دورش کردن .. یکی با سنگ میزد .. یکی با نیزه میزد .. یکی با شمشیر ..
هدایت شده از روضه دفتری
◾️خنده برپاره گریبانی ما میکردن ◾️خوب آماده ی مهمانی مان میکردن ◾️پشت دروازه ساعات معطل ماندیم بزاریداینجور روضه بخونم،حسینیاچیزی به ته محرم نمونده،چهارپنج شب دیگه دوباره التماس های یکساله شروع میشه،اگه زنده باشیم محرموببینیم دورهم جمع بشیم گریه کنیم،ان شالله محرم دیگه مدینه توحرم امام حسن برای امام سجادگریه کنیم @roze_daftari ◾️هرجاسخن اززینب ودروازه شام است ◾️ساکت به تماشاننشینیدحرام است ◾️سرهاکه رسیدس به بازارهمه ◾️پرسندبه هم پس سرعباس کدام است حسین.....😭😭😭 غلامش اومدکنارامام سجاد،سال هاازکربلاگذشته آب میدیدگریه میکرد،میگفت باباموتشنه کشتن،سرسفره میومدغدابخوره گریه میکرداگه توکوچه وبازارجوون بغل بابامیدیدگریه میکرد،اگه بچه کوچولوبغل زنی میدیدگریه میکرداگه دخترکوچولومیدیدگریه میکرد،اگه میدیدچادری خاکی شده گریه میکرد،اگه میدیدبازارشلوعه گریه میکرداگه میدیددارن گوسفندذبح میکنندگریه میکرد،گریه میکرد،غلامش اومدصدازدآقاچراانقدرگریه میکنی شماخانواده صبری،صبرچشمه ش ازوجودشماست چراانقدرگریه میکنی حضرت دوباره گریه کردسه بارفرمودافت برتو....چرااقا ؟یعقوب پیغمبریه لباس پاره خون آلودبراش آوردن میدونست یوسفش زنده ست ولی انقدرگریه کردتاسوی چشمت روازدست دادولی من که دیدم بدن بابام، برادرام ،عموهام ،عمه زاده هام (پیراهنش نه هاا) بدناشون پاره پاره روی خاک گرم کربلا ،همه اینوروگفتم برای یه خط ویه حرف گفت آقاکربلاکشتن چراشماهی میگیدالشام الشام الشام.. فرمودتوکربلابه بدن های اهل بیت جسارت کردن ولی توشام به ناموس ماجسارت شداخه نبودی یه سرطناب به بازوی من یه سرطناب روبه بازوی عمه جانم زینب این بچه هارو مابین ما بسته بودن 🌴 واردبزم شرابم کردن 🌴 زین جسارت هاکبابم کردن حسین .....😭 🥀روزهاناله وشب هاگریه 🥀ارث جامانده زهراگریه 🥀دردبسیارومداواگریه 🥀 آب میخوردولی باگریه 🥀گریه برآب وضویش میریخت تاوضومیگرفت میگفت اینقدربه بابام آب ندادن خون دل برسرورویش میریخت 🥀گریه برشاه شهیدان خوب است 🥀گریه برکشته عریان خوب است گریه بردامن طفلان خوب است گریه برآن لب ودندان خوب است خواسته هرسحرش گریه کند درفراق پدرش گریه کند گریه برناله آن دخترهااا @roze_daftari اخه دختراگوشه گوشه بیابون یاعموعموکردن یاباباباباکردن جوابش چیشدباتازیانه این ناله رونزاریدتودلتون بمونه مگه اربعین نمیخوان بریم کربلا بسم الله حسین 😭😭😭 🥀گریه برناله آن دخترها 🥀گریه برشیون آن مادرها 🥀گریه برغارت انگشترها 🥀گریه برواشدن معجرها حسین 😭😭😭 رنگ مهتاب زمینش،میزد دیدن آب زمینش میزد تاامام سجادبه اسارت گرفتن اول کاری کردن سرامام سجادروتراشیدن..میدونی چرا؟چون برده هاروسرشون میتراشیدن 🥀گریه برناقه نشسته سخت است 🥀گریه باگردن بسته سخت است 🥀گریه باپیکرخسته سخت است 🥀گریه بابال شکسته سخت است 🥀گریه خوب هست که هرشب باشد..چرا؟ 🥀گریه برچادرزینب باشد حسین..😭😭😭 🌴آنکه راهست پیاده نکشید 🌴تشنه رابرلب باده نکشید 🌴طفل رااین همه ساده نکشید 🌴ذبح راآب نداده نکشید 🌴هیچ کس آب به گودال نبرد 🌴پدرم ذبح شده وآب نخورد بزاریدامشب یه جای دیگم برم به اذن امام سجادمیخوام براعمه جانش،روضه بخونم شب سومه اومدن خدمت بی بی زینب ،بی بی جان کجابه شماسخت گذاشت کدوم مصیبت کمرشماروتاکرده قدتون خم شده،فرمودکربلاداغ شش برادردیدم خم به ابرونیاوردم سینه سپرکردم گفتم من دخترعلیم ،دوتاپسراموبرادرم پاره پاره ازمیدون آوردازخیمه بیرون نیومدم گفتم فدای یه تارموی حسین بالاسرعلی اکبرداشت جون میدادخودم رسوندم بالاسرش،قنداقه علی اصغرخودم گرفتم خدامیدونه اونشب بالای تل زینبیه چی دیدم ،دیدم والشمرجالس علی صدرالحسین .😭😭.. دیدم شمرروسینه داداشم نشسته ،دیدم اسباشون نعل تازه زدن،دیدم ازکناربدن کشته هامون سینه سپرکردم گفتم من دخترعلیم ، دیگه ازبازارکوفه شام ردشدم همسایه هامون ازبالاپشت بوم سنگمون زدن بازم صبرکردم توکاخ ابن زیادصبرکردم تواین راه صبرکردم پشت دروازه ساعات سه روزنگه مون داشتن محله یهودیا بردن توکاخ یزیدبردن صبرکردم توبزم نامحرما رفتم ناله زنا بسم الله،.. دیدم داداشم داره قرآن میخونه دیدم به لب ودندانش باچوب خیزران داره جسارت میکنه بازم صبرکردم گفتم من دخترعلیم،ولی بخدااون شب گوشه خرابه هرچی التماسش کردم چشاتونبنددخترم دیگه نفس نکشیدرقیم وازم گرفت خدامیدونه اونجاکمرم شکست بلندبگوحسین😭😭😭 زینب گوشه خراب دادزدتادیددخترنفس نمیکشه خودشورسوندبه درخرابه هی صدامیزدعباس کجایی... یتیمی دردبی درمون یتیمی😭 یتیمی خاری دوران یتیمی😭 الهی طفل بی بابانباشه😭 اگرباشه تواین صحرانباشه😭 باشه بابایادت باشه اخرشم نیومدی قول داده بودی که بیای حسین.....غریب مادرحسین😭 👇 @roze_daftari
روضه جانسوز اسارت خاندان اهلبیت علیهم السلام _حاج محسن عرب خالقی ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ @majmaozakerine زینب فرشته بود و پر خویش وا نکرد این کار را برای رضای خدا نکرد پر میگشود اگر همه را باد برده بود سیمرغ بود و جلوه بی انتها نکرد این کربلا چه بود که جز این مسافرت او را ز جان عزیزتر خود رها نکرد یک روز هم اگر چه نخورده غذای سیر یکبار هم نماز شبش را قضا نکرد بیگانه بر غریبی زینب سلام کرد کاری که هیچ رهگذر آشنا نکرد یحیی مازنی بیست سال همسایه خونه امیرالمؤمنین بود. میگه بیست سال همسایه خونه مولا علی .ع. بودم، یکبار سایه زینبم ندیدم. غیر این روضه کلامی قاتل سادات نیست جای زینب بر در دروازه ساعات نیست دیر آذین بسته شد این شهر خیلی دیر شد بر در دروازه ساعات زینب پیر شد ولأندبن‌ عليك‌ بدل‌ الدموع‌ دماً ... به امام زمان عرض کرد آقا برا کدوم روضه خون گریه میکنی؟ فرمود برا اسارت عمه ام زینب سنگ می آمد ز هر سو و دل خواهر شکست سر شکست و سر شکست و سر شکست و سر شکست سر میفتد بر زمین ، خواهر میفتد بر زمین (سادات ببخشند) پیش چشمان رباب ، اصغر میفتد بر زمین ((روضه خوانها از بیان روضه هایش جا زدند بر در دروازه ساعات ، زینب را زدند .... ) سلام میدیم.السلام علیکِ یا کعبة الرزایا ... بذار یه چیزی بگم . پارسال روز اول صفر دم دروازه ساعات گفتم بذار ببینم چقد راهه تا کاخ اون ملعون. پیاده بیست دقیقه راهه. اما امام سجاد فرمود صبح مارو از دم دروازه وارد کردن غروب رسیدیم. عمه جانم عمه جانم کعبة الرزایا یعنی کعبه درد و رنج ... ... من کعبة الرزایایم چون در این سفر هر کس حسین گفت به جایش مرا زدند ... حسین .... @majmaozakerine
روضه جانسوز شهر شام وحضرتِ رقیه سلام الله علیها _ _سید مجید بنی فاطمه 🔴➖⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️➖🔴 تمام سنگ ها بر صورتم خورد چرا که دخترت کوتاه قد بود ... مرا پایِ سر عباس می زد کسی که زجر دادن را بلد بود ... در این یک هفته مشکل در نمازم ادایِ صادِ اللهُ الصمد بود *یعنی بابا دندونام شکسته* مرا در بزم نامحرم بردند گمانم فقط یک خواب بد بود در آن مجلس که ما اصلاً نرفتیم هر آنکس که مرا آن روز زَد بود شمردم زخم هایت را به خوابم حدود یک هزار و هشتصد بود همان خشتی که هر شب بالشم شد که می دانست که سنگ لحد بود *یه اشاره کنم زود برگردم ، وَ اِلا روضه نمیخواد ، فقط همین که یه دختر بچه از ناقه اُفتاد ... بعد از ناقه هی می گفت: عمه دستم ... می گفت:رقیه مادرمم می گفت دستم ... هی می گفت عمه بازوم ، می گفت : مادرم هم می گفت بازوم ... برا همین بود وقتی از دنیا رفت، زینب یاد مادرش افتاد ، آخه رقیه هم نیمه شب از دنیا رفت،برا مادرش تشییع جنازه نگرفتن ، برا این دختر هم نگرفتن، بی بی خودشون طاقت نیاوردن ، زن غساله ای آوردن، تا این بچه رو دید گفت:من دست نمیزنم، تا علتش رو نگید چرا بدن این بچه اینقدر کبوده؟ ناله ی زینب بلند شد ، فرمود : از کربلا تا شام هر جا می گفت : بابا ! تازیانه می خورد ....* حسین .... س بنی فاطمه @majmaozakerine
12 387 150 🔵⚪️ بیستم‌محرم دفن‌بدن مبارک . 👈🏼👈🏼 در روز بیستم محرم جمعى ازبنى اسد بدن جناب جون راپيدا كردند درحالى كه وبدنش معطر بود و او رادفن كردند. و ازجهتی که اراده خدا چنین بوده که شهداء کربلا را امام سجاد علیه‌السلام نماز بخوانند ودفن بفرمایند. بنابه قاعده برای دفن این شهید نیز امام به کربلا آمدند همانطور که در آمده بودند. 🔸جناب جون را اميرالمؤمنين عليه‌السلام به ۱۵۰دينار خريد و به ابوذر بخشيد. او با حضرت ابوذر به رفت و بعداز جناب ابوذر به مدينه مراجعت كرد ودر خدمت اميرالمؤمنين و سپس در محضر امام مجتبى عليهماالسلام و بعد درخدمت سیدالشهداء بود تا با کاروان حضرت به كربلا آمد. 🔸هنگامى كه جنگ در عاشورا شدت گرفت او خدمت امام حسين عليه السلام آمد وبراى رفتن اجازه خواست. امام فرمودند: دراين سفر به وسلامتى همراه ما بودى! اكنون خويشتن را بخاطر ما مبتلا مساز. جون خود رابر قدمهاى مبارک امام حسين عليه‌السلام انداخت وبوسيد وگفت: اى پسر رسول خدا، هنگامى كه شما در وآسايش بوديد من شمابودم، وحال كه به بلا گرفتار هستيد شمارا رها كنم؟ آقاى من، من بد است وشرافت خانوادگى هم ندارم ونيز رنگ من است. لطف فرموده مرا بهشتى نمائيد تا بويم خوش و بدست آورم و روسفيد شوم. من ازشما جدا نمیشوم تاخون سياه من باخون شما خانواده گردد. جون میگفت و گريه میكرد بحدى كه امام حسين عليه السلام گريستند واجازه فرمودند. 🔸 با آنكه پيرمردى ۹۰ساله بود، ولى بچه‌ها درحرم بااو انس فراوانى داشتند. به كنار خيمه‌ها براى خداحافظى و طلب حلاليت آمد، ولی صداى گريه اطفال بلند شد و اطراف اورا گرفتند. وداعی به خود ارباب شد. هريک رابه زبانى ساكت كرد وبه خيمه‌ها فرستاد ومانند شيرى روى به آن قوم ناپاک كرد. جنگ نمايانى نمود و عده‌ای را بدرک واصل کرد. تاآنكه اطراف اورا گرفتند و زخمهاى فراوانى به او زدند. هنگامى كه روى زمين افتاد، امام حسين عليه‌السلام سراو را به دامن گرفت وبلند بلند گريست، ودست مبارک برسر وصورت جون كشيد وفرمود: "اللهم بيّض و طيّب و احشره مع محمد و عليهم السلام" بارالها رويش راسفيد و بويش راخوش فرما و باخاندان عصمت محشورش نما. 🔸 ازبركت دعاى حضرت روى مانند ماه تمام درخشيد وبوى عطر ازپیکرش بلند شد. چنانكه وقتى بدن اورا بعد از ۱۰روز پيدا كردند صورتش منور و بويش معطر بود. 📚 منابع: منتخب التواريخ ص۳۱۱ وسيلةالدارين ص۱۱۵ @majmaozakerine
⚫️دید شیطانی، انسان را رجیم می‌کند 🏴خدای تعالی به همه‌ی ملائکه امر فرمود که آدم را سجده کنند. همه سجده کردند الا یک نفر. الا ابلیس که ابا کرد و سجده نکرد. کرد گفت: 🏴خدایا، چرا من باید او را سجده کنم درحالی‌که «خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ»📚(اعراف/١٢)، مرا از آتش خلق کردی و او را از خاک. ▪️در عالم خلقت رتبه‌ی آتش بالاتر از خاک است. ▪️این دیدِ شیطانی است. ▪️اگر دیدِ تو هم مثل او شود تو هم رجیم و از رحمت خدا رانده می‌شوی. ▪️تو هم مورد لعن قرار می‌گیری. ▪️افرادی که در زیارت لعنشان می‌کنیم از کجا به این مرتبه‌ی نازلِ خلقت رسیدند که همه‌ی بندگان از اینها بیزارند؛ ▪️ولی اگر در مسیر اصلی حرکت می‌کردند و از مربیان خودشان مفارقتی ایجاد نمی‌کردند به این حال و روز مبتلا نمی‌شدند. ▪️اینها هم می‌توانستند انسان‌های بهشتی باشند و در زیارت عاشورا بر آنها سلام بفرستند. 💠استاد حاج آقا زعفری‌زاده ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج🙏
⚫️قوی‌شدن روح حیوانی، انسان را به کجا می‌کشاند ▪️کار روح حیوانی این ‌است که انسان را دنبال شهوات می‌کشاند. شکم، شهوت جنسی، شهوت میل به بقا. این شهوات در انسان شکل گرفته و قدرت می‌گیرد. به جایی می‌رسد که 🏴«أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ» 📚(جاثیه/٢٣)خدایش می‌شود هوای نفسش، زنش، شکمش، شغلش، پول و مادیاتش. دیگر چیزی نمی‌فهمد. ▪️یک حیوان، تمام تلاشش این است که در دنیا بهتر زندگی کند. ▪️دنبال رشد روحی و ملکوتی نیست. از معنویت چیزی نمی‌فهمد. ▪️انسانی که در دنیا غرق شد، زرق و برق دنیا چشم دلش را می‌زند و رشد در جنبه‌های ملکی، آرزویش می‌شود. این‌ هم دیگر هیچ چیز نمی‌فهمد. ▪️پست می‌گذارد که یعنی چه 🏴امام حسین علیه‌السّلام ١۴٠٠ سال پیش کشته شده و الان شما دارید عزاداری می‌کنید؟! ▪️ولی شما که می‌فهمی جانت را هم برای زیارت 🏴امام حسین علیه‌السّلام می‌دهی. 💠استاد حاج آقا زعفری‌زاده ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج🙏
‍ 🍁🎊 شور زیبا_ فراق کربلا_اربعین_ حاج ابوذر بیوکافی🍁🎊 🍂🍁🍂🍁🍂🍁 منو ابر بهاری کن بازم اشکامو جاری کن ببین این چشم خشکیده واسه چشمام یه کاری کن یه‌کاری کن که امسال زندگیم پُرِ صفا باشه یه‌کاری کن که امسال بینمون برو بیا باشه یه‌کاری کن که امسال قسمتم یه کربلا باشه کرببلا، منو میکِشی‌ام به‌کجا به‌کجا کرببلا، منو میکُشی‌ام به‌خدا به‌خدا دلمو مثل دریا کن غمی دارم مداوا کن به‌روی قبر شش‌گوشه چشای بسته‌مو وا کن یه‌کاری کن که امسال لحظه‌هام با روضه‌ها باشه یه‌کاری کن که امسال مقصدم سوی خدا باشه یه‌کاری کن که امسال فکر تو تو سر ما باشه کرببلا، منو میکِشی‌ام به‌کجا به‌کجا کرببلا، منو میکُشی‌ام به‌خدا به‌خدا بی‌قرارم یه کاری کن گرفتارم یه کاری کن که فقط توی این دنیا تو رو دارم یه کاری کن یه‌کاری کن که امسال از غمت آقا رها باشم یه‌کاری کن که امسال نوکرِ‌ امام رضا باشم یه‌کاری کن که امسال اربعین کرببلا باشم کرببلا، منو میکِشی‌ام به‌کجا به‌کجا کرببلا، منو میکُشی‌ام به‌خدا به‌خدا 🍂🍁🍂🍁🍂🍁