eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴سبک زمزمه یا شور روضه ای شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام ویژه هفتم ماه صفر 🏴بند اول به حال من ماهیِ دریا خون گریه میکنه واویلا به سر رسیده دیگه عمرم میرم پیشه مادرم حالا یادم نمیره کوچه ی تنگ من بودم و مادر و سیلی یه جوری زد که مادر افتاد یادم نمیره روی نیلی چشاش جایی رو که نمیدید ازم راهه خونه رو پرسید تا خونه دستش رو گرفتم خداروشکر بابام نفهمید جلو چشَم مادرم افتاد... 🏴بند دوم خودم دیدم چهل تا نامرد به خونمون هجوم آوردن پهلوی مادرو شکستن بابامو دسته بسته بردن خودم دیدم سینه و مسمار رد خونش رو روی دیوار خودم دیدم که مادرم سوخت تو شعله ی آتیش اغیار خودم دیدم کاش نمیدیدم ناله ی مادرو شنیدم بعد همون واقعه ی تلخ یه عمره روز خوش ندیدم جلو چشَم مادرم افتاد... 🏴بند سوم این منو طشت و لخته ی خون زجه نزن زینب کنارم اگر که آب بخوام میاری غصه ی آب و من ندارم یه روز میاد میبینی خواهر برادرم حسین و تشنه بین دو نهر آب میبُرن سرش رو از قفا با دشنه چیزی نمیگذره میبینی سر جداشو روی نیزه میبینی که زمین داره از کوبش مرکبا میلرزه گریه نکن خواهر مضطر... 🙏التماس دعای خیر ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
4_5848017974060910233.mp3
5.78M
🎥 نماهنگ 🎤 حاج عبدالرضاهلالي 🎤 كربلايي محمدفصولي 🎤 برادر محمدحسين پويانفر 🥀 https://t.me/majmadeldadeghn تلگرام
❁﷽❁ در پشٺ مـرز بار دگر ازدحـام شد ماندن براے بال ڪبوتر ، حرام شد آقاے مـ‌هربان بطلب ، دیر مےشود خستہ‌شدم، بہ جان تو صبرم تمام ‌شد 🌷 🍂 ❦
1_489123551.mp3
11.4M
📌 سبک 📝 حسن مینویسم و کرم می خونم 🎤 سید رضا ▪️ (ع) حسین مینویسم و حرم میخونم  حسن مینویسم و کرم میخونم  شده ذکر هر شبم حسین و حسن  همین ذکر تو خوشی و غم میخونم  یکی زندگیشه کربلای حسین  یکی زنده میشه با نوای حسن  یکی خواب هرشبش شده کربلا  یکی جونشو میده به پای حسن  جانم حسن حب تو نشونه ی ایمانم حسن  سر سفره ی کرم مهمانم حسن  مبتلای دردم و درمانم حسن  جانم حسن ای جانم حسن  یه عمرِ که مستم از سبوی حسین  ولی زنده ام به گفت و گوی حسن  یه عمرِ حسینیم ولی زندگیم  گرفته همیشه رنگ و بوی حسن  میده روزیه تمومه سال منو  اذون و سفره ی کرم که پهنه حسن  یه روز با همین حسین حسین گفتنا  با هم سینه میزنیم تو صحن حسن  جانم حسن تویی ذکر روز و ماه و سالم حسن  حک شده اسم تو روی شالم حسن  من به نوکری تو میبالم حسن  ای جانم حسن ای جانم حسن  جانم حسن ای جانم حسن  امامم حسینه و امامم حسن  دلم رو زده خدا به نام حسن  نمازم عبادته به ذکر حسین  رکوع و سجودمو قیامم حسن  اگه کربلا بخوام میگم یا حسین  مدینه بخوام برم میگم یا حسن  منو می کشه خدا به عشق حسین  منو زنده میکنه فقط با حسن  جانم حسن غربتت زیادِ و غم داری حسن  توی خونه ی خودت بی یاری حسن  سر به شونه های غم می سپاری حسن  جانم حسن ای جانم حسن
مداحی حسین تک کریمی (2).mp3
11.25M
تک « دیوونه منم... » نوحه های علیه السلام هیئت رایة العباس علیه السلام آقا بطلب😭
VahidShokri.Ye.Boghzi(128) (1).mp3
4.87M
شعر مداحی وحید شکری یه بغضی داره خرابم میکنه 📜 ──|✦✦✦|── ♫♪♩♯یه بغضی داره خرابم میکنه یه دردی داره هی آبم میکنه نه گنبد نه حرم و نه علم غم تو حسن کبابم میکنه بمیرم من بمیرم من که نداری حرم و علم♫♪♩♯ بمیرم من بمیرم من که نداری شعر محتشم ♫♪♩♯حرم تو توی سینه ی سینه زناس علم تو از عزل به دست زهراس♫♪♩♯ ♫♪♩♯پرچم تو یا حسن همیشه بالاس افتخارم اینه که حسنی ام افتخارم اینه که حسنی ام ♫♪.ılılıllllılılı.♫♪ عشق من و تو همیشه سخنم ♫♪♩♯مدینه و کربلا شد وطنم طوقه غلامی تو به گردنم غلام حسین و سگ حسنم حسنی ام حسنی ام♫♪♩♯ تو رو دوستت دارم قدر خدا ♫♪♩♯حسنی ام حسنی ام تو شدی شاه و من هم گدا حرم تو توی سینه ی سینه زناس♫♪♩♯ علم تو از عزل به دست زهراس ♫♪♩♯پرچم تو یا حسن همیشه بالاس افتخارم اینه حسنی ام افتخارم اینه حسنی ام♫♪♩♯ ──|✧✧✧|── @majmaozakerine
❇️🎤نوحه شهادت امام حسن مجتبی.ع 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 یه نوحه خونم نداری یه سینه زن هم نداری وای حرم نداری یه سنگ قبر شکسته چرا ضریحم نداری وای حرم نداری حرم برات میسازیم همیشه هستم یادت یه روز دخیل میبندم به پنجره فولادت رو به کربلا میدیم همه سلامی به نیابتت اقا مثل اربعین پای پیاده ما میایم زیارتت اقا اقام اقام حسن غریب ترین امام حسن **** دره بقیع و که بستن همه دلا رو شکستن وای حرم نداری به روی خاکای قبرت یه مشت کبوتر نشستن وای حرم نداری ماه صفر ها میشیم به سوی قبرت عازم اذن دخول میخونیم کنار باب القاسم جانم به تو حسن دست کریمت همیشه سایه سرم همراه مادرت یادت نره بیای تو لحظه های اخرم اقام اقام حسن غریب ترین امام حسن **** کریم ال عبایی داری یه عالم فدایی وای حرم نداری تو جا نشینی علی و تو بانی کربلایی وای حرم نداری تو قاب چشمای تو یه عکس نیلی بوده همیشه تو گوش تو صدای سیلی بوده وای از دلت اقا دیدی که خونتون پر از اتیش و دود شده وای از دلت اقا دیدی که صورت فرشته ای کبود شده یا رب نصیب هیچ غریبی دگر مکن داغی که گیسوان حسن را سپید کرد ** غریب اونی که هم دم اشک و اهه دیده که مادرش تو کوچه بی پناه 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 حسین طاهری @majmaozakerine
🎤متن روضه شهادت امام حسن (ع) - در دلم شوق ماسوا دارم @majmaozakerine ❇️🎪❇️🎪❇️🎪❇️🎪❇️🎪❇️🎪❇️ در دلم شوق ماسوا دارم میل پرواز تا خدا دارم سر راه کسی نشسته ام و  دست خالی چو یک گدا دارم  من گدای همیشه محتاجم تا زمانی که مجتبی دارم عرب بادیه نشینه، تبلیغات بدی در مورد امام حسن (ع) شنیده، اومد مدینه دنبال خونه ی امام حسن  (ع) می گشت تو کوچه ی بنی هاشم امام حسن پیدا کرد، گریبان گرفت، محکم چسبوند به دیوار چشم تو چشم امام حسن، شروع کرد گفت، هرچی لایق دشمن بود گفت و گفت، تموم شد حرفاش، وایساد جواب بشنوه، آقا امام مجتبی یه نگاهی تو صورتش کرد، فرمود: غریبی، سرش شل شد، فرمود: گرسنه ام هستی، دستاش شل شد، فرمود: تو راه موندی، بیا بریم خونه ی ما غذا بخور، پاهاش شل شد رو زانوهاش نشست، آقا امام حسن خواست بلندش کنه، تا دولا شد دید افتاد رو پای امام حسن، گفت: آقا یه حرف هایی میزنن، لال بشم، من دیگه از این حرفا نمی زنم، از این به بعد، هرکی حرف بزنه خودم جگرش پاره میکنم... من گدای همیشه محتاجم تا امام چو مجتبی دارم  از مدینه ست، از دعای حسن  من اگر شور کربلا دارم  چشم من بی دلیل ابری نیست  در گلو بغض بی صدا دارم  سینه ام گر گرفته میسوزد بین این سینه شعله ها دارم من دچار غم حسن شده ام غصه دار غم حسن شده ام درد دلش به عباسش نمی گفت، چرا؟ آخه عباس دلش طاقت نمی آورد درد دلش گوش کنه، یه ضرف دلی مثل ابی عبدالله می خواست، بعضی وقتا دو تایی می نشستن براش روضه می خوند تو کوچه رو نبودی... گفت آقا جان دیر برسی حسینت یه نفر داره می کشه، دوید امام مجتبی تو کوچه، دید ابی عبدالله نانجیبی رو زمین خوابونده، روسینه اش نشسته و شمشیر دستشه همه میگن حسین جان رهاش کن، رهاش نمی کرد، اومدم دستش گرفت؛ حسینم، جان مادر این مرد رو رها کن، شمشیر از دستش افتاد، داشتن بر می گشتن امام مجتبی گفت: چی شد؟ گفت: داداش اینقدر ناسزا به بابام گفت، فرمود: من چی بگم پای منبر... ساکت از ضعف پیکرت هستی فکر افتادن پرت هستی دست هایت چقدر می لرزد در نفس های آخرت هستی گفته بودی که تشت را ببرد چقدر فکر خواهرت هستی تن تو تیر می خورد وقتی پیش چشم برادرت هستی تکه ها جگر قسم می خورد زخمی از داغ مادرت هستی رفتی و گوشواره باقی ماند شاهد اشک دلبرت هستی ماجرای تو مو سفیدت کرد غربت کوچه ها شهیدت کرد گفتن: آقا مگه شما چند سالتون موهاتون اینقدر سفید شده، فرمود: اولاً، ما بنی هاشم زود پیر میشیم، دوماً، صحنه ای که من تو کوچه دیدم، همون موقع پیر شدم... غربت کوچه ها چه سنگین است گریه ی بی صدا چه سنگین است مادرت بی دلیل ناله نزد ضربه ی بی هوا چه سنگین است کوچه بنی هاشم خیلی باریکه، وقتی دستت باز کنی دست به دوتا دیوارها می خوره، داشت برمی گشت دید راه بسته شده، اینقده این نامرد خبیث بوده به یک زن باردار یه نگاه خضبناک کرد، این زن بچه اش سقط کرد، چه کسایی با سیلیش از دنیا رفتن امام صادق فرمود: قاتل مادرم ضربه های غلاف بود، ضربه های لگد بود؛ اما نفرمودن فقط این دوتا مورد، شاید روز قیامت همون سیلی کار خودش کرد...... بغض خود بشکن خلاصم کن بغض بی انتها چه سنگین است زن همسایه سر تکان می داد دست آن بی حیا چه سنگین است رفتی آستین به دندانت گریه بی صدا چه سنگین است سایه ات بر سر اهالی شهر مادر این روزها چه سنگین است کمتر از یه فته دیگه همین ماجرا اتفاق می افته، هنوز کفن پیغمبر خشک نشده بود، اونطوری با دخترش تا کردن، امام حسن شاهد ماجرا بود، دیگه راحت شد از غم غصه ها، لحظه آخر دید ابی عبدالله داره زار میزنه، امام حسن هم گریه اش بلند شد، ابی عبدالله گفت: داداش ناله ات عجیب شد، برا چی داری اینطوری زار میزنی، اولین کسی در اهل بیت این عبارت به کار برده امام حسنه، فرمود: لا یوم کیومک یا اباعبدالله، الان همه ی شما هستید، سرم روی زانوی تو، می بینم اون ساعتی که به رو، روی خاک می خوابوننت، حسین...... 🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪
4_5906779362962709129.mp3
1.16M
‍ مرثیه امام حسن ع ------------------------------------- ای حسن جانم ،جان جانانم(2) ----------------- -- - - ------- به خود می پیچی چرا جانم ،ای جان جانان چو مارزخمی تو می پیچی ،ای بهتر ازجان بهارت را خزان کردند،جانم حسن جان رخ زردت را نظر کردم،جانم تو قربان طشت زر ای داد،از غمت فریاد آ ه و افغانی،مادرم سر داد(2) ------------------------------ ای حسن جانم ،جان جانانم(2) ----------------------------- غریبی در شهر پیغمبر ،جانم حسن جان گل یاسم گشته ای پرپر،جانم حسن جان شده قاتل همسرت جانا ،جانم حسن جان به خون گشته پیکرت جانا ،جانم حسن جان داغ تو مادر ،وارث حیدر دومین رهبر ،شبه پیغمبر (2) ---------------------------- ای حسن جانم ، جان جانانم(2) -------------------------- به روی دوش حسین تشییع، شد پیکرتو دم آ خر روی پای حسین ،دیدم سر تو وصیت کردی به من جان حسنیم مشو هرگز تو جدا دیگر از نور عینم گریه کم کن تو،از غمم خواهر کربلا گریان ،می شوی یکسر(2) ------------------------------- ای حسن جانم ، جان جانانم(2) -------------------------------- نداری حتی تو یک زائر ،بر قبر خاکی فقط آ ید صاحب الزمان ،با قلب پاکی بخواند روضه ز داغ تو ،از کوچه و در بخواند روضه ز حال تو ،از داغ مادر تیر باران بدن،غرقه خون شدکفن ای گل فاطمه ،ای عقیق یمن (2) ---------------------------- ای حسن جانم ، جان جانانم(2) --------------------------------------- شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان) @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅🎤روضه شب شهادت علی بن موسی الرضا علیه السلام 🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷 (خورشید، سر زد از سحرت، ایها الغریب)2 امشب، اگر بچه های آشپزخونه صدامو میشنون این بچه های صوت اینایی که فیلم برداری میکنن، اینایی که سر پایند دم درند، کار دارن میکنن، امشب شماها، دستتونو میبوسم، کار ما امشب گیر شماست، چرا؟ عرب اینطوری اندها، خودشون غذا نمیخورن تا مهمونا غذا بخورن، بعد که مهمونا سیر غذا خوردن خواستا برن میشنیه با، کارگرا خادما، با اونا میشینه سیر غذا میخورن، امشب خادمای این حسینیه، ما مهمونیم میریم، آخر کار شما میمونید و آقاتون، ما یه گیر و گوری داریم به آقا سفارش مارو کنید، دیدی میگه، آبدارچی یه شرکتو ببین شرکت مال تو، بچه ها، کفشدارو بخر آقا نگات میکنه، چایی بریز دستش، دیدی هیئت ها کسی دور مسئول هیئت نیست، اما آبدارچیه رو همه دستشو میبوسن، چون میدونن، تو این دم و دستگاه همه چی جا بجاست، امشب کار با خدامه، گره مارو وا کنن، میخوام شما هم با ما با این بچه ها بگید خورشید سر زد از سحرت ایها الغریب از سمتِ، چشم های تَرت، ایها الغریب تو ابر رحمتی که، به هر گوشه سر زدی باران گرفت، دور و بَرت، ایها الغریب آقا جارییست، چشم به چشمِ، قدمگاه تو هنوز جنت شده است، ره گذرت، ایها الغریب آه، تو مسیر امام رضا قدمگاه نرفته ها برن ها، یه جا پای آقا مونده مردم چی کار میکنن، ای وای ای وای، روضه داره همش ها، وقت نیست، یه جا پای امامو دیدن مردم، میاد اونجا، کف زمین اونجا رو میبوسن میگن آقا از اینجا رد شده، آخ حسین، هی خانم داد میزد، نوه ی پیغمبر خداست نزنیدش، پیرمردا پاشده بودن، با عصا میزدن آقا تو آفتابِ، رأفتی و، کوچه کوچه شهر در سایه سارِ، بال و پرت ایها الغریب (جونم به تو مستمع، انرژی مو چندان میکنی، با این پا کاریت، ارباب دستتو بگیره) با این همه، غریبه، غریبان عالمی خیلی ها براشون سواله، این غریبیه؟ این شلوغی، این حرم، طرف از اینجا رفته یه کشور دور، کارخونه شرکت مال و اموال بچه زن، پست و مقام و ثروت، باهاش حرف میزنی چته؟ میگه دلم گرفته، دلم برا مادرم تنگ شده، حالا فهمیدی چرا این آقا غریبه، بزار یه روضه بگم زنا گریه کنن، زن های نوغان اومدن پیش شوهراشون، به هم ریخته، مردا گفتن چتونه؟ گفتن، ما مهریه ای از شما طلب داریم، آره، همش حلال، چی شده یهو؟ پسر زهرا ، بی کس و یار افتاده، نه دختر، نه خواهر، نه مادر، گریه کن نداره، میدونی یاد چی می افتم، اینجا زن ها آبرو داری کردن، یه سری زن سراغ دارم، تو حجره، صدای آقازاده ی همین امام رضا، صدا نالش بالا رفت، زنارو جمع کرد، گفت هلهله کنید، کِل بکشید، صدا گریش بیرون نره، جــــــان (من زود جمع و جور کنم، عذر میخوام خدا میدونه) با این همه غریبه غریبان عالمی داغی نشسته بر جگرت، ایها الغریب آقا، از کوچه های غربت شهر آمدی ولی داری، عبا به روی سرت، ایهاالغریب گفت اباصلت، اومدم بیرون حواست باشه، اگه دیدی عبا رو سرمه بدو، اباصلت میگه أَمَّن يُجِيبُ میخوندم عبا رو سرش نباشه، گفت یه خورده ای گذشت چشممو از رو در بر نداشتم، تا در باز شد زدم تو سر، دیدم عبا رو سرشه، تا بدوم خورد زمین، بغلش کردم، خاک عباشو، خاک از رو لباساش تکون، آقا چتونه؟ دستشو گرفتم، فقط اشاره میکرد برو برو، دو سه قدم رفتیم دستمو کشید، نمیتونم راه برم، یاد یه جا نیافتادی؟ امام حسن، میگه دست مادرو گرفتم، اول گفت برو، دو سه قدم رفت، دستمو کشید، راه نمیتونم برم آقا، شکر خدا، جوادِ تو آمد ولی هنوز بارانی است، چشم ترت، ایها الغریب بزار روضه بخونم میمونه روضه ها، گفت اباصلت درارو ببند، هیچکی نمیخوام بیاد، اباصلت درارو بست، اومد دید لبای آقا خشکه، دوید رفت آب آورد، اومد بالا سر آقا، آقا آب بفرمایید لباتون خشکه یه نگاه به اباصلت کرد، گفت انگار کربلا یادت رفته، مگه فراموشت شد، جد ما، یابن الشبیب، جد مرا، با عصا زدن، (میخوای اینوری برم)، یابن الشبیب، جد مرا، بی هوا زدن، (برم جلو یا نه؟)، یا بن الشبیب، عمه مارا، چه بد زدند، (ها، باید بمیری با این روضه)، اباصلت، آبو ببر، این زیر اندازمم جمع کن، گودال یاد ما نمیره، زیراندازشو جمع، گفت دیدم پاشو رو زمین میکشه، اما چشماش منتظر کسیّه، (دیگه شندید وقت نیست)، جوادش که اومد میگه غم های عالم یادش رفت سر گذاشت رو پا جوونش، همه ی عالم همینه باباها، آدم دلش میخواد دم آخر، سر بزاره رو پا بچش، (بگم یا نه؟) آه، رو اسب، از هُولِش، که به علی برسه، از بالا اسب افتاد، دید اگه دوباره سوار شه وقت نیست، با زانو، آخ رسید به بدن، پاره پارست، نیزه تو پهلو، سر ترکیده، و نَظَفَ الدَّم، خونو از دهانش در آورد، آروم اومد دم گوشش، هفت مرتبه، وَلَدی، ولدی، ولدی، ولدی، یبار دیگه به من بگو، بابا،حسیــــــــــــــــن 🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷 @majmaozakerine
motiei.Babolharam.net.EmamHasan_4.mp3
8.2M
|⇦•غارت زده ام... و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نفس حاج میثم مطیعی•ೋ ❁༻↷◈↶༺❁
|⇦•غارت زده ام... روضه و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نفس حاج میثم مطیعی•ೋ ❁༻↷◈↶༺❁ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ❁༻↷◈↶༺❁ غارت زده ام، مثل همون شبی که دیدم مادر رو خاک کوچه غریبونه نشسته غارت زده ام مثل همون شبی که زینب گفت خبر داری که پهلوی مادر شکسته؟ غارت‌زده ام مثل همون شبی که دیدم دست مادرو گرفتی و آوردی خونه پرسیدم ازت که صورتش چرا کبوده؟ گفتی که آروم بگو! بابا هم نمی‌دونه غارت زده اون نیست که بی دار و نداره غارت زده اونه که برادری مثِ حسن نداره غارت زده ام مثل همون شبی که دیدم با صورت زخمی پدر و آوردی خونه *شب آخره...شب آخر برات میدن...بعضی ها رو قبول می کنند...امشب، هم شب حضرت زهراست...هم شب امیرالمؤمنینِ....* غارت زده ام مثل همون شبی که دیدم با صورت زخمی پدرو آوردی خونه اون لحظه ای که طبیبای کوفه می‌گفتن: بابای شما خیلی تو دنیا نمی‌مونه *اون موقعی که طبیب نگاه کرد...صدا زد:یا امیرالمومنین! اگه وصیتی داری بفرما...به زینبش چی گذشت....* غارت زده‌ام مثل همون شبی که دیدم چشمایِ پدر خیره شده به سمت اون در لبخندی زد و چشماشو بست و گفت: یازهرا پیچید توی خونمون یه لحظه بویِ مادر غارت زده اون نیست که بی دار و نداره غارت زده اونه که برادری مث حسن نداره *شب شهادت آقامونه...کربلا هر کس نرفته از حسن خواهش کند...حسن جان...ای غریب مدینه...شاید سال بعد زنده نباشم شب شهادتت...* غارت زده‌ام مثل همین لحظه که داری جون میدی جلو چشامو من آتیش می‌گیرم *شیخ صدوق نوشته در امالی:یه وقت امام حسین وارد شد...دید تشت مقابل برادره...از این جا به بعد برا تو روضه نمی خونم... از این جا مادرش رو دعوت می کنم...کاری به کار تو ندارم...شنونده روضه یه نفر باشه"فَلَمّا نَظَر الیه بَکا..."وقتی برادر رو به این حال دید که لخته های خون از کنار دهان مبارکش داخل طشت می ریزه شروع کرد گریه کردن...صدا زد "ما یُبکیک یا اباعبدالله...؟! " حسینم چرا گریه می کنی؟!عرضه داشت" اَبکی لِما یُصنَعُ بِک..."مگه می تونم گریه نکنم؟!این حالت رو می بینم...این منظره رو می بینم... فرمود:چیزی نشده...اتفاقی نیفتاده"ان الذی یُعطی الیَّ سَمُّ یُدَسُّ الَیَّ فَاُقتَلُ به" داداشم فقط زهر به کام من ریختن...راحت جون میدم...نه خبری از نیزه هست...نه شمشیری هست...این جا چوب نمی زنن...عصا نمی زنن...کسی به دخترام چپ نگاه نمی کنه..."و لکن لایوم کیومک یا اباعبدالله..."* دارم به دلم آه سینه سوزی چون روز حسین نیست روزی... *بعد شروع کرد مقتل خوندن..."يَزْدَلِفُ إِلَيْكَ ثَلَاثُونَ أَلْفَ رَجُلٍ..."یه روزی می رسه سی هزار نفر دورت رو می گیرند..." يَدَّعُونَ أَنَّهُمْ مِنْ أُمَّةِ جَدِّنَا مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله...وَ يَنْتَحِلُونَ دِينَ الْإِسْلَامِ ..."همه شون ادعای مسلمونی دارند...همه میگن ما اهل پیغمبریم....ما امت پیغمبریم... " فَيَجْتَمِعُونَ عَلَى قَتْلِكَ وَ سَفْكِ دَمِكَ"همه جمع میشن تو رو بکشند...خونت رو بریزند...از اینجا به بعد امام حسن دیگه روضه اهل حرم خوند..."وَ انْتِهَاكِ حُرْمَتِكَ ..."حرمتت رو میشکنند..."وَ سَبْيِ ذَرَارِيِّكَ وَ نِسَائِكَ..."دخترات و زن ها رو به اسارت می برند..." وَ انْتِهَابِ ثَقَلِكَ..."خیمه هات رو غارت می کنند... " تُمْطِرُ السَّمَاءُ رَمَاداً وَ دَماً "حسینم! وای از اون روزی که از آسمان خون و خاکستر می باره...{اگه این جمله امام حسن رو شنیدی و اشک چشم نداشتی؛ اولین کاری که می کنی بگو:"استغفرالله ربی و اتوب الیه" }"وَ يَبْكِي عَلَيْكَ كُلُّ شَيْ‏ءٍ ..."عالم و آدم برات گریه می کنند...همه چی برات گریه می کنه..."حَتَّى الْوُحُوشُ فِي الْفَلَوَاتِ وَ الْحِيتَانُ فِي الْبِحَارِ..."گرگای بیابون برات گریه می کنند...ماهی های دریا برات گریه می کنه
روضه و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نفس حاج میثم مطیعی•ೋ ❁༻↷◈↶༺❁ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ❁༻↷◈↶༺❁ طبری نقل می کنه زینب از خیمه ها بیرون آمد،صدا زد:"اَ یُقتَلُ ابوعبدالله و انت تَنظُرُ الیک..."دارند برادر من رو می کشند تو داری نگاه می کنی؟!راوی میگه: "فَکَاَنّی اَنظُرُ الی دُموعِ عمر و هی تَسیلُ علی خَدَّی و لِحیَتِه...."میگه دیدم این گرگ بیابون شروع کرد اون چنان گریه کردن که اشک روی محاسن نحسش جاری شد "وَ صَرف وجهَه عنها..."روش رو برگردوند....* غارت زده‌ام مثل همین لحظه که داری جون میدی جلو چشامو من آتیش می‌گیرم *غارت زده منم که برادری مثل حسن از دست دادم...حالا من روضه ت رو بخونم...تو روضه من رو خوندی* غارت زده‌ام مثل همین لحظه که داری جون میدی جلو چشامو من آتیش می‌گیرم از دست حسین تو که کاری برنمیاد ای کاشکی برادرم به جای تو بمیرم غارت زده‌ام مثل همین لحظه که میگی لایوم کیومک حسین و میری از حال ای کاش که همین جا کربلای من بپاشه ای کاشکی تو باشی من برم میون گودال : رضا یزدانی *حالا که این دو برادر دارن باهم حرف می زنن یه چیزی یادم آمد...* غریب کوچه ها شدن با من...با من غریب کربلا شدن با تو...با تو دیدنِ مادر رو خاک با من...با من شهید سر جدا شدن با تو...با تو تو نبودی و دیدم، روی خاکه یه مادر نیستمُ تو میبینی، روی خاکه یه خواهر غریبِ در وطن شدن با من...با من... شهید بی کفن شدن با تو...با تو... تو خونه دست و پا زدن با من...با من... قتلگاه دست و پا زدن با تو...با تو.... "والحسین یَجودُ بنفسه..." من با خاطره‌های غمِ فاطمه مُـردم غریبونه به دستت پسرامُ سپردم *روضه من تمومه...امشب حسینت باهات مساوات کرد...گفت:حرم برادرم خلوته...اگه مدینه کسی نمیره...کربلا هم نیایید....حرمی هم که نداشت...عمری دخیلم به حرمی که نداری....یه قبر خاکیه....اربعین ما رو کربلا نبردی...یادت باشه...نوکراتو ببخش...چه جوری بگیم...؟!هر سال می آمدیم اینجا شب آخر چی می خوندیم؟به هر موکب نمک گیر امام مجتبی هستیم...فردا دیگه راهی می شدیم...هر چی تو بخوای همون خوبه...* پنجره و کبوترا با من...با من... ضریح و ایوون طلا با تو...با تو... خلوتی صحن بقیع با من...با من... شلوغی کرب و بلا با تو...با تو... شبای جمعه من هم زائر کربلاتم پای روضه‌ی مادر گوشه قتلگاتم "یا بُـنَـیَّ مِنَ الماء مَـنَـعوکَ مَـنَـعوک یا بُـنَـیَّ بُـنَـیَّ ، قَـتَـلوکَ ذَبَـحوک" ای حسین جان حسین جان ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
pooyanfar.Babolharam.net.EmamHasan.mp3
7.8M
|⇦•اي دل طوفانيم... و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نفس کربلایی محمدحسین پویانفر•ೋ ❁༻↷◈↶༺❁