هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5864116782796637630.mp3
6.48M
جونم داره میره که جوونم داره میره
حمید علیمی
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
🏴شهادت حضرت فاطمه (سلام الله علیها)
🏴سبک واحد: تب داره، شبا بیداره
🎤مداح :کربلایی حسین طاهری
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
تب داره ، شبا بيداره
دعاش اما اَلْجارُ ثُمّ الداره
تو حرفاش ، پيش بچه هاش
ميگه بارالٰها ازم راضى باش
دلگيره ، داره مى ميره
نفس مى كشه از تنش خون ميره
گريونه ، دلش پُر خونه
مى گيره روشُو از همه تو خونه
اى مادر ، مرو اى مادر
الهى بميرم برات اى مادر
اى بود و نبود من
اى ياس كبود من
زهرا زهرا
تنها تكيه گاه من
عشق بى گناه من
زهرا زهرا
از پيش من مرو - زهرا زهرا
جان حسن مرو - زهرا زهرا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
كوه محكم على
تنها همدم على
برخيز از جا
بى تو مى خورم زمين
آه و زارى ام ببين
بين غمها
بانوى صف شكن - در سنگر باش
حرف از سفر مزن - با حيدر باش
از پيش من مرو - زهرا زهرا
جان حسن مرو - زهرا زهرا
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5879656786222385008.mp3
33.5M
تب داره، شبا بیداره
محمد حسین طاهری
@majmaozakerine
4_5888534397723871983.mp3
7.75M
روضه شهادت حضرت زهرا
امشب که ناله از لبت افتاده
🥀🥀🥀😭
محمد حسین پویانفر
@majmaozakerine
|⇦•امشب که ناله از لبت..
#قسمت_اول / #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ محمدحسین پویانفر•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
امشب که ناله از لبت افتاده رو مگیر
بعد از سه ماه که تبت افتاده رو مگیر
دیدار تو اگرچه غم انگیز می شود
بعد از سه ماه قسمت من نیز می شود
درد عیال دارم و پیرم نموده اند
سی و سه سال دارم و پیرم نموده اند
این آشیانه داغ پرستو ندیده بود
من را مدینه دست به زانو ندیده بود
امروز فضه گفت که خانُم وضو گرفت
بعد از سه ماه خانه ی ما رنگ و بو گرفت
گفتم که کار کَم بکن اینجا عزیز من
ممنونِ نانِ تازه ام اما عزیز من
نان را بدون قُوَّت بازو نمی پزند
نان را که با جراحت پهلو نمی پزند
این خانه مدتی ست که جارو ندیده بود
من را مدینه دست به زانو ندیده بود
اصرار می کنیم که نانی، کمی بخور
ای پلک نیمه باز تکانی، کمی بخور
رَدِّ تو از تنور به بستر هنوز هست
زینب دوید گفت که مادر هنوز هست
او دختر است حسرت آغوش می خورد
این سینه ی شکسته، بمان، جوش می خورد
دستت شکسته است که بالا نمی رود؟
این شانه ات چه دیده چرا جا نمی رود؟
چشمِ تو نیز بستن بازو ندیده بود
من را مدینه دست به زانو ندیده بود
*همه حرف من همین یه خطِ، شب شهادت، ازهمه هم عذرمیخوام ...*
یادم نرفته تا دَرِ خانه تو را زدند
یادم نرفته با دَرِ خانه تو را زدند
چشم علی شکستن اَبرو ندیده بود
من را مدینه دست به زانو ندیده بود
امشب چقدر پیش حسن سوخت دخترت
امشب ببین که با سه کفن سوخت دخترت
گفتی وصیتتِ دو سه بوسه به حنجر است
گفتی لباس محسن تو قد اصغر است
#شاعر حسن لطفی
*چقدر امام زمان امشب گریه میکنه، یابن الحسن! خیلی از این جماعتي كه اینجا هستن، تو این ایام داغ دیدن ،پدر ازدست دادن، مادر از دست دادن ،عزیز از دست دادن،ختمی نگرفتن، جلسه ای نگرفتن ،اگه دور قبرم جمع شدن چند نفری جمع شدن ، ولی فاطمیه که شد گفتن ماباید بریم مجلس مادرمون فاطمه...
شیخ صدوق نقل میکنه: اون شاگرد امام صادق، چند وقت نیومده بود، پیداش نبود، اومد تو مسجد ، آقا فرمود: کجایی پیدات نیست؟ گفت: آقا! ببخشید یه چند روزی خدا بهم اولاد داده توي خونه بودم... آقاخوشحال شد، فرمود: چی بهت خدا داده؟ گفت: آقا! خدا بهم دختر داده...آقا امام صادق فرمودند: اسمش رو چی گذاشتی؟ گفت: آقا! شما اجازه بدین اسمش رو فاطمه گذاشتم... يه وقت دیدن آقا شروع کرد گریه کردن، آقا چرا گریه میکنید؟ گفت: یادِ مادرم اُفتادم، حالا كه اسمش رو فاطمه گذاشتی كارِت سخته شده، گفت: چرا آقاجان؟ آقاا فرمودند: نکنه بلند صداش بزنی، نکنه یه وقت سیلی بهش بزنی!.....
چه کردن با این خانم؟ چه کردن که امروز هرکاری میکرد دستش رو میآوُرد بالا موهای زینب رو شونه کنه هی دست میافتاد*
دعایی زیرلب دارم شبانه
تو آمین گوی ای ماهِ یگانه
الهی هیچ مظلومی نبیند
عزیزش رابه زیر تازیانه
* میگه: وقتی دیدم خانُم شروع کرد خونه رو جارو زدن، انگار بچه ها نذر کرده بودن برن کنار قبر پیامبر، لذا از خونه بیرون رفتن، امیرالمؤمنین مسجدِ، اسما میگه خانم صِدام زد، فرمود: من میرم میان حجره، بعد از لحظاتی صِدام بزن، اگه جوابت رو ندادم ،بدون از این دنیا رفتم، علی رو خبرکن...
میگه دیدم بی بی وارد حجره شد، دقایقی بعد صدا زدم: یا بنت رسولالله!یا زوجة امیرالمؤمنین! یا اُم الحسنِ و الحسین! جوابی نشنیدم، یه وقت درِ خونه به صدا اومد، در رو باز کردم، دیدم حسن و حسین، چشما کاسه ي خون، صدازدن: "َ این اُماه "؟" مادرِ ما کجاست ؟
دیدم الان بگم مادرتون جان داده ،بچه ها هم جان میدن، گفتم: سفره پهن کردم بیایيد، یه نگاه کردن، اَسما! کِی بدون مادر سَرِ سفره نشستیم، من رو کنار زدن دَرِ حجره رو بازکردن، حسن خودش رو روي سینه مادر انداخت، حسین صورت کف پای مادر گذاشت، هی صدامیزنه مادربا من حرف بزن....
اینجا اباعبدالله صورت کف پای مادر گذاشت، یه ساعتی هم رسید كربلا، همین صورت زیر چکمه....*
الشِّمر الجالسٌ عَلَی ، نفسِ مادرش گرفت
سر را برید و روبروی خواهرش گرفت
حسین...
|⇦•امشب که ناله از لبت..
#قسمت_پایانی / #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ محمدحسین پویانفر•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
هرکی توي این عالم زمین میخوره صدامیزنه: یاعلی!....میان مسجد نشسته بود، حسن و حسین وارد شدن، سلمان میگه هنوز حرفی نزده، آقا تا چشمش افتاد به بچه ها، روی پا ایستاد، یه نگاه کرد، امام مجتبی فرمود: بابا! مادر میان حجره است...
مرد معمولا اگه زمین بخوره با زانو زمین میخوره اما سلمان میگه دیدم اقا از پشت زمین افتاد، هی خاکِ مسجد رو به سر میریزه، امیرالمؤمنینی که کسی تا حالا ندیده پاهاش بلرزه، راهی نبود ازمسجد تا خانه، سلمان میگه: میدوید و هی به زمین می افتاد...خودش رو رسوند کنارِ بدن، چند ماهه صورت رو ندیده، یه وقت پارچه ي سفید رو کنار زد:"الله اكبر" چرا صورتت کبوده ؟...*
ممنونم
اگر نروی
میمیرم اگربروی
زهرا تو پناه منی
گرمی ده آهه منی
*داره علی جون میده، هی صدا میزنه: "کَلِّمینی" بامن حرف بزن، جوابِ علی رو بده، اشک ها روي صورت علی میریزه، یه وقت دید دستِ شکسته بالا اومد، اشکای امیرالمؤمنین رو پاک کرد"اِبکنی یا ابالحسن!" گریه کن "وَابکِ لِلیَتاما" برا يتيمام گريه كن...شروع کرد وداع کردن، علی جان برام قرآن بخون، یه وصیت دارم شبا کنار سر حسینم آب بذار، بچه ام نیمه دل شب بیدار میشه تشنه نمونه...
بي بي جان! کجا بودی کربلا؟ صورتِ راست و روی خاک گذاشته بود، لباش مثل چوب خشک بهم میخورد،
یه حرام زاده آب مقابلش روی زمین میریخت، صدا میزد: حسین از این آب حيوان هاي بیابان میخورن اما به تو نميديم...*
بگو چه کارکنم آب راصدا نزنید
بگو چه کارکنم تاکه دست و پا نزنی
*تا نفس داری شب شهادتی، به اون ساعتی که هر ضربه ای میزد یه مادری بین گودال صدامیزد: "بُنیَّ"...ناله بزن: حسين!...*
صنوبري خمیده خدانگهدارت
خوشی زعمر ندیده خدانگهدارت
قرار بعدی ما عصر روزِ عاشورا
کنارِ رأس بریده خدانگهدارت
حسین...
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
🏴شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
🏴سبڪ واحد : مرو زهرا که پس از تو
🎤مداح :کربلایی سیدرضانریمانے
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
مرو زهرا که پس از تو
علے هم میفته از پا
مرو زهرا که پس از تو
خونه میشه قبره مولا
بمیرم که یڪ تنه زهرا
جلو چشمام پشت در بودے
بمیرم که یڪ نفر اما
برابر با چهل نفر بودے
ولے زهرا، بے سپر بودے ۲
جلو چشمام پرپرت کردن
شهید میخِ درت کردن
تو بودے یاسِ علے اما
با سیلے نیلوفرت کردن
جلو چشمام، پرپرت کردن ۲
عشق علے زهرا، عشق علے زهرا 2
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
داره میره جونم ازتن
دارے میرے از کنارم
شکسته شد هیبت من
آخه بودے ذوالفقارم
خودم دیدم که گلِ آتیش
عزیزم رو معجرت افتاد
دیدم که در کنده شد از جا
به روے بال و پرت افتاد
حلالم کن دخترت افتاد ۲
میخواستم یاریت کنم اما
خودت دیدے دستامو بستن
غرورم افتاد زیر پاهات
همین که بازوت وبشکستن
خودت دیدے دستامو بستن ۲
عشق علے زهرا، عشق علے زهرا 2
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
میبندے بار سفر رو
با اینکه خیلے جوونے
ببین اشڪ التماسو
میریزم تا که بمونے
شب و روز اینه دعام زهرا
نشه حال تو از این بدتر
حسین و زینب به هم میگن
ایشاالله که خوب میشه مادر
ایشاالله که خوب میشه مادر ۲
شنیدم رو دسته لرزونت
بازم که یڪ پیراهن بوده
شنیدم دیروز توے خونه
دوباره حرف از کفن بوده
دلا پر درد و مهن بوده ۲
عشق علے زهرا، عشق علے زهرا 2
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5893185843010470022.mp3
10.71M
🏴شهادت حضرت فاطمه (سلام الله علیها)
🏴سبک واحد: مرو زهرا که پس از تو
🎤مداح : کربلایی سید رضا نریمانی
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_6041959790702236473.mp3
5.93M
زمینه « یه شبی با غم بابا... » 😭
نوحه های حضرت زهرا سلام الله علیها
با نوای #حاج محمود کریمی
#فاطمیـــہ 💔
#آه_وا_مـصـیـبـتـا 🖤
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
یه شبی با غم بابا بوی غم میون خونه
مادرم کنار من بود موی من میون شونه
گل بی نشونمون و آتیش زدن
چرا در خونمون و اتیش زدن
چرا اشیونمون و اتیش زدن
علی رو میکشن تو کوچه ها
میسوزه خونمون ای وای خدا
کسی نمیرسه به داد ما واویلا
****
میسوزه بال و پر من میزنم ناله و فریاد
جلوی چشای بابا مادرم رو خاکا افتاد
مادرمون و میبینم که پشت در
خودش و میکنا برا بابام سپر
یه نفر و نمیزنن چهل نفر
رو در خونمون یه رد پا
ناله مادرم چه بی صدا
کسی نمیرسه به داد ما واویلا
****
دلامون داره میسوزه غم دل چه بی حسابه
دور دستای بابامون خدا جون چرا طنابه
تا که علی رو نبرن نامردما
میکشون خودش و زیر دست و پا
میچکه خون مادرم تو کوچه ها
رو لب مادرم یا مرتضی
رو لب مرتضی زهرا نیا
کسی نمیرسه به داد ما واویلا
****
شده تموم مدینه غوغا
تو این هیاهو گم میشه صدای زهرا
آتیش داره گر میگیره پرش به چادر میگیره
خدا جلو چشمم مادر داره میمیره
ای خدا دل اسمون داره می سوزه
گل نیمه جون داره می سوزه
در خونمون داره می سوزه
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5888961678250347284.mp3
904.2K
:
#لعن_الله_قاتلیک_یا_فاطمة_الزهرا
بین در و دیوار آراسیندا قالان ای وای
عالملری ئوز ماتمینه اغلادان ای وای
(ای وای یارالی جان یارالی فاطمه لای لای
باشی بلالی جان یارالی فاطمه لای لای)
یافاطمه ریحانه ی گلزار محبت
خار اولدی ندن سن کیمی ریحانیه قسمت؟
دیل صحبته اچ زینبینن سن ائله خلوت
باش اوسته اوتورموش سنی گوزلور بالان ای وای
یازدین غم و اندوهیوی دیواره یارالی
سینه ن توخانوب گل کیمی مسماره یارالی
دوشموشدی قولاقدان یره گوشواره یارالی
دیدی یوزوه سیلی عزیزیم هاچان ای وای
اورتولدی قاپی ضرب لگد شدته گئتدی
باغلاندی قولوم دشمنیوی جرئته گئتدی
بیر ایش گوروب اول ثانی منی حسرته گئتدی
بو شهریده قولاریوه یوخ ال اتان ای وای
باغ فدکه خاطر عدو یولاری کسدی
تنگ کوچه ده ثانی عجبا ظلمه تلسدی
بیر سیلی دئیلر سنه وردی لبین اسدی
آی تک در و دیوار اراسیندا باتان ای وای
سقط اولدی بالام یوخدی سوزم قسمته زهرا
افسوس اولا بو شهریده کی امته زهرا
رحم اتمدیلر حیف اولا تک عورته زهرا
یار وصلینه ای یاره لی یاریم چاتان ای وای
سیل اشگین حسین دقت ائدور ایلیر اشاره
یعنی بابا باخ اولدی انام سینه سی یاره
دور قاپی دالیندان چکیلک ایندی کناره
گوز یاشیمی خون جگریمه قاتان ای وای
باخدیقجا اورک ادولانوری نیلی جماله
بیر منظره گوردوم جانیمی گئتدی زواله
گوردوم یره دوشموشدی گولوم پاره قباله
ئوز حقیوی دیواره قانیله یازان ای وای
👆👆
@majmaozakerine👇👇
لَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجهُم
لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیرُ
أسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذِی لاَ إلَهَ إلاَّ هُو عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ العَزیزُ الحَکیمُ الغَفُورُ الرَّحِیمُ ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ بَدِیعُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ مِنْ جَمِیعِ ظُلْمِی وَجُرْمِی وَ إِسْرافِی عَلَىٰ نَفْسِی وَأَتُوبُ إِلَیْهِ
السَّلامُ عَلَیْكَ یا بَقِیَّةَ اللَّهِ فِی أَرْضِه ..
«اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
بازهم تنها شدم خیلی دلم را غم گرفت
باز هم معصیتم من را زِ آقایم گرفت
برا همینه اشکم کم شده .. والا چرا قدیم خوب گریه میکردیم برا بی بی .. حالا چقدر گریه هامون کم شده ، برا چشمِ ، امشب هر جور میتونی به چشمات التماس کن بگو مارو شرمندۀ علی نکن ..
دلم گرفته ..
دلِ من زِ عالمُِ و آدم گرفته ..
کدوم گناهم
منُ از تو و تو رو از من گرفته ..
گریه ام گرفته ..
مثه مادر مرده ها گریه ام گرفته ..
بده پناهم ..
نوکرت بهونۀ حرم گرفته ..
گلو بریده ..
مثه تو کشته ای غریب ، کسی ندیده
چه نامرتب ..
سرت رو روی نیزه تنت به زیر مرکب
بازهم تنها شدم خیلی دلم را غم گرفت
باز هم معصیتم من را زِ آقایم گرفت
هر زمانی دور ماندم از هوایِ روضه ها
زندگی ام را سراسر غصه و ماتم گرفت
بهر دیدار جمال یار بیهمت شدیم
یوسف زهرا دلش از عالم و آدم گرفت
وای بر آنکه سرِ این سفره نان خورده ولی
با غریبه رفت و آن را مونس و همدم گرفت
راهِ ظلمت رفتم و در بین راه آقا رسید
داشتم گم میشدم دست مرا محکم گرفت
خوش بر احوال گدایی که دم جان دادنش
یک نفس ذکر حسین بن علی را دم گرفت
از همان روزی که آمد مادرم در روضهها
با دلی محزون به دستانش دو تا پرچم گرفت
پرچمِ نام حسین و پرچمِ نام حسن
آه با نام حسن جان ، گونههایم نم گرفت
زخمیِ یک کوچه بود و ناله میزد زیر لب
مادرم را ضربه ای سیلی از این عالم گرفت
پرچمِ نام حسین و پرچمِ نام حسن
آه با نام حسن جان ، گونههایم نم گرفت
زخمیِ یک کوچه بود و ناله میزد زیر لب
مادرم را ضربه ای سیلی از این عالم گرفت
صبحت بخیر همسرِ من ، افتخار من
یک روز دیگر است که هستی کنار من
شکر خدا گمان کنم امروز بهتری
پیراهن جدید مبارک بهار من
نان که تو میپزی چقدَر مزه میدهد
نان پختهای که سر برسد انتظار من
آخه روزِ آخر هم بلند شد هم غذا درست کرد هم نون پخت هم خونه رو آب و حارو کرد .. هم موهایِ زینبُ شانه زد .. آخه این دست که بالا نمی اومد .. اما امروز هرجور بود این شانه رو برداشت موهای بچه هارو یکی یکی شونه زد .. همچین که به حسینش رسید هی دست زیرِ گلوش میزد .. آی قربونت بره مادر ..
از آتشِ تنور کمی فاصله بگیر
آتش بد است با من و با روزگار من
مثل قدیم باز علی جان صدام کن
دستی بکش به رویِ دل بیقرار من
زهرا ، برات لقمه گرفتم قبول کن
روزه بس است ، آب شدی روزهدارِ من
اسماء برای خانه دو تابوت لازم است
مرگ من است لحظۀ مرگِ نگار من
من بودم و کسی به تو با تازیانه زد
تا عرش رفت آهِ دلِ ذوالفقارِ من
به دلم رنگ و روی غم خورده
روزگار علی بهم خورده
آسمان بغض کرده باریده
فاطمه ضعف کرده خوابیده
سخت صبر علی مَحک خورده
پیشِ چشمش زنش کتک خورده
نانجیبان شرر به باغ زدند
به رویِ سینه میخِ داغ زدند
رفت بالا دو دست ، وای به من
گوشواره شکست ، وای به من
کعبۀ کردگار خاکی شد
چادرِ وصلهدار خاکی شد
از شررِ میخِ
اگه که مادر داره میمیره زیر سرِ میخِ
این سرفههای خونیِ شبها از اثر میخِ
زیر سرِ میخِ..
بیصدا میسوزه
دار و ندار علی میون شعلهها میسوزه
فاطمه بین آتیشه اما ، مرتضی میسوزه
بیصدا میسوزه
بین در و دیوار
همه وجودش داره میسوزه از ضربۀ مسمار
اونقده قنفذ زده به دستش که افتاده از کار
بین در و دیوار . .
یکی لگد میزد
یادم نمیره وقتی مغیره حرفای بد میزد
خودم دیدم دومی با هرچی دستش اومد میزد
مغیره میخنده
با دل پر کینه داره دست بابامُ میبنده
نالۀ زهرا بلنده اما علیِ شرمنده
مغیره میخنده ..
از رو دلم رد شد
اون بیحیا که درو شکست از رو مادرم رد شد
یادم نمیره تو کوچه دستش از رو سرم رد شد
از رو دلم رد شد ..
بیحیا سیلی زد
زهرا حواسش نبود و نامرد بیهوا سیلی زد
بشکنه دستش اون که جلوی مجتبی سیلی زد
بیهوا سیلی زد ..
اینا همش درده
چشای مادر سیاهی میره، رنگ رخش زرده
اون که شکست پهلو رو غرور حسنو له کرده
اینا همش درده ..
مگه زدن داره؟
آخه مگه دختر پیم