eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ نام اثر : من غریبم ... 🙏 زمینه احساسی ۱۴۰۱ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍️ 📝 من غریبم اومدم پیش غریب الغرباء بریدم از همه کس غیر معین الضعفاء قبلگاه فقراء میدونم دست رو سرم میکشی آقام یارضاء یه عمره نشستم آقا پای سفره کرامتت تویی ضامن آهو و به من میرسه ضمانتت ضربان دلم یاعلی موسی الرضا همه‌ی حاصلم یاعلی موسی الرضا هرجا باشم با یک سلام ساده به تو کم میشه فاصلم یاعلی موسی الرضا ــــــــــــــــــــ ((  مولا مولا یا امام رضا  )) ــــــــــــــــــــ ✍️ 📝 میشه آغوشتو واکنی برا من یارضا آخه غیر از تو کسی رو که ندارم بخدا دل من خونه آقا تو که بهتر میدونی آرزومه  کرببلا شلوغه سرت ولی آقا بازم میخری منِ بدُ بجز کربلا ،  هیچ جایی نداره صفای مشهدُ روح و ریحانمی یاعلی موسی الرضا شاه و سلطانمی یاعلی موسی الرضا بندگی میکنم خدا رو از راه تو شرط ایمانمی یاعلی موسی الرضا (( مولا مولا یا امام رضا )) ــــــــــــــــــــ ✍️ به قلم : ظهر شنبه ۲ مهرماه ۱۴۰۱
﷽ نام اثر : مشت گندم ... 💯 شور زیبا احساسی  ۱۴۰۱ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍️ 📝 حضرت جانانی/شاه و سلطانی به کشور ایران/سر و سامانی زندگیمو میدم برا یه ثانیه نشستن دم پنجره فولادت لذت زندگی رو فهمیدم آقا وقتی نشستم تو صحن گوهرشادت تو این شلوغی حریم نورانیت اسم منو یه وقت ، نبری از یادت آقای من امام رضا میمونی برای من امام رضا گریه چشای من امام رضا دردم و دوای من امام رضا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍️ 📝 حج فقیرانی/شرط ایمانی خونه ی امّیدِ/ بی پناهانی خورده گره کارم / من گرفتارم غم به دل من نیست / تا رضا دارم (امام رضا خیلی / تو رو دوس دارم) حاجتمو میدی/ تا که یه مشت گندم من میریزم برا کبوترای تو تموم حاجتم اینه امام رضا الهی که یروز بشم فدای تو لحظه آخر نفس کشیدنم بزارم این سرو  بروی پای تو عشق زهرا امام رضا آبرو دار خدا امام رضا کربلا بده به ما امام رضا قلبمو بده جلا امام رضا ✍️ به قلم : عصر یکشنبه ۳ مهرماه ۱۴۰۱
• ﷽ • سبک:شور متن:زیارت تو واسم مراده... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 زیارت تو واسم مُراده نگاه تو از سرم زیاده قشنگ ترین جا واسه زیارت ورودیای باب الجواده یارِ منی، مونس و غمخوار منی همه کس و کارِ منی امام رضا تو رو میگم مالِ منی، روزیِ هر سال منی قرعهٔ طوفان منی امام رضا تو رو میگم جانِ منی، دردم و درمان منی امام رضا جان منی امام رضا تو رو میگم حرم میخوام، مرهم برات حرم میخوام از تو آقا کرم میخوام امام رضا حرم میخوام بازم آقا، یه کاری کنی برای من محل به این دلم میخوام امام رضا حرم میخوام ☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ نفس کشیدن بی تو حرومه یه بغضی امشب توی گلومه سفره داره جمع میشه دوباره دو ماه عزاداریمون تمومه سر میرسه، قصه به آخر میرسه صدای مادر میرسه آی نوکرا خیر ببینید سینه زنا، چایی ریزا گریه کنا که اومدین تو روضه ها آی نوکرا خیر ببینید روضه خونا، بخونید از سر جدا مزد همگی کربلا آی نوکرا خیر ببینید میون روضه ها، باز هواییم کرد همونی که نگاه به گداییم کرد هرکی حرم میره اینو میخونه منو امام رضا کربلاییم کرد
غریب کوچه ها شدن با من با من غریب کربلا شدن با تو باتو دیدن مادر روی خاک با من با من ذبح ب الغفا شدن با تو باتو + تو نبودی و دیدم رو خاک یه مادر نیستم و تو میبنی روی خاکه یه روی ماهت * وای وای وای * غریب در وطن با من با من شهید بی کفن شدن باتو باتو تو خونه دشت و پا زدن با من با من قتلگاه دست و پا زدن با تو با تو + من با خاطره های غم فاطمه مردم غریبونه به دستت پسرام سپردم * وای وای وای * پنجره و کبوترا با من با من ضریح و ایون طلا با تو با تو خلوتیه صحن بقیع با من با من شلوغیه کروبلا با تو با تو اسمه منو خدا نوشت مجنون مجنون اسم تو رو خدا نوشت لیلا لیلا طایفه های ما همه نوکر نوکر طایفه ی شما همه آقا آقا + بزار از تو بخونم نزار از تو جدا شم یه شب جمعه آقا زائر کربلا شم *** وای حسین وای حسین وای حسین @majmaozakerine
نوکریم وسر فرازیم مابه آقامون مینازیم کاش مدینه تو بقیع ما حسنیه ای بسازیم ما گداهای سر سفره ی تو یا حسنیم محاله که از شما یه لحظه ام دل بکنیم کاش شهادتت بقیع پارچه ی مشکی بزنیم نداری زائری و من خون گریه میکنم دم میگیرم با یاحسن خون گریه میکنم من و اشک بی قراری نمیره غربتت از یاد پنجره های بقیعت کاش بشه پنجره فولاد کاش مدینه هم شبیه مشهدالرضا بشه آخرش صحن تو هم یه گنبد طلا بشه توهمون صحن و سرا باب والحسن بنا بشه بسته در بقیع و من خون گریه میکنم دم میگیرم با یاحسن خون گریه میکنم نداری زائری و من خون گریه می کنم دم میگیرم با یاحسن خون گریه میکنم منی که از نوجونی دلمه به نام قاسم آرزومه که بسازم تو بقیع مقام قاسم تو کریم بن کریمی یا امام مجتبی این محرم و صفر تموم شدو آقا بیا تورو جون قاسمت منو ببر به کربلا من غم و مهرحسین با شیر از مادر گرفتم روز اول کامدم دستور تا آخر گرفتم برمشام جان زدم یک قطره ازعطر حسین سبقت از عود وگلاب ونافه وعنبر گرفتم بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا تشنه ی آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا حسین .... @majmaozakerine
راهِ دور دارن میان/تمومِ دلشکسته ها با کولِ بار خستگی/فقط میگن امام رضا شاه و وزیر و مستمع/شهریا و داهاتیا به پابوس تو اومدن/فقط میگن امام رضا   درمونِ درداشونِ نامت همیشه ورد لبِشونه از راهِ دور دارم میبینم یه پیرزن داره میخونه   دوا دسته توئه/شفاء دسته توئه تورو به جون مادرت نگاه کن تمومِ هستیم و ببین بچمو داره از دست میره تو دعا کن   مدد یا امام رضا   بند دوم   یادم میاد بچه بودم تو صحن اسماعیل طلا یه کورِ مادرزادی روشفا داداش امام رضا باباش میگفت جواب شدهبود از تموم دکترا اما همه بهم میگفتن برو مشهد الرضا   تا اومدم حرم زیارت میون این همه هیاهو یه حسی بود که میده حتما حاجتتو ضامن آهو   شُدم حاجت روا/به لطفِ تو آقا میدونستم کرمت زیاده منِ بی دست و پا/زدم جار ای آقا همچیم نذر ابالجوادت   مدد یا امام رضا   بند سوم   ان کُنْتَ باکیَ لِشَئ گفتی تو به ابن شبیب میون غصه ها فقط یادی کن از شیب الخضیب با لبِ تشنه و غریب یه نانجیبِ بی حیا به پیش چشم مادرم برید سرش رو از قفا   با نعل های تازه رسیدن به روی جسم شاه بی سر یه جای سالمم نزاشتن ابن شبیب به روی پیکر   سرش رو نیزه ها/شلوغِ خیمه ها همه چه رو میبردن به غارت گوش و گوشواره رو گ/ببین گهواره رو وای از این اهانت و جسارت   مدد یا امام رضا
1_1712761649 (1).mp3
1.18M
مهدی عبادی: زبانحال حضرت زینب کبری علیها السلام در شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام (آهنگ اوغول علی آغلاما یات) ◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ اوزون هرایه یتیش آنا جان ویرور حسن اوغلون سالوب ایاقدان اونی جفا جان ویرور حسن اوغلون ایو اولوب عزاخانه/آغلارام یانا یانه ✅✅✅✅✅✅✅✅✅ دولوبدی قان طشته آنا صبریمی آلوب الدن آنا دوداقیندا قان دوروب زینبی سالوب دیلدن اولوبدی وردی گوزل آدون سالماز آدیوی دیلدن اوقدری قالمور گوزون یوما جان ویرور حسن اوغلون ✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅ بلایه دوشدی بوگون حسن زهر کینه دن یاندی بیزه دیمور قاتلین آدین غمدن هامّی حیراندی قانی آخوب کوینگینه یوزگوزی بوتون قاندی ایله سیزیلدیر یانا یانا جان ویرور حسن اوغلون ✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅ بونون بو مظلومیتی عالمه ایدر تأثیر بهشتیدن گل مدینیه ایلمه آنا تأخیر سویی گوروم قانه دونه ویردی رنگینه تغییر اوجالدی عرشه آنا نوا جان ویرور حسن اوغلون ✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅ اورک دولوب دردو غصّه دن یانموری دیلیم بیجا گوزوم قاباقینده جان ویرور شور حشر اولوب برپا منه دیور آغلاما باجی وار قاباقدا عاشورا غمیم آنا گلموری سایا جان ویرور حسن اوغلون ✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅ التماس دعای فرج الاحقر مهدی @majmaozakerine
1_1206734227.mp3
5.18M
🏴 (ع) ♨️شخصیت امام حسن مجتبی(ع) 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام
باز دل کرده هوای تو رضا بر لبم شور و نوای تو رضا پاره ی قلب پیمبر هستی همچوزهرا تو مطهر هستی هشتمین نور مبینی مولا شیعه را حبل المتینی مولا تو غریب الغربایی آقا تو معین الضعفایی آقا تویی مولاز تبار حیدر شافع ما به صراط و محشر فوق هرمداح وثنایی مولا درد ما را تو دوایی مولا جان پیغمبر خاتم هستی دستگیر همه عالم هستی بسکه عالی درجاتی آقا شیعه را باب نجاتی آقا معنی صبر و شکیبی مولا درد ما را تو طبیبی مولا شکر، من غرق ولای تو شدم آستان بوس سرای تو شدم شکرلله که سعادت دارم بر تو و آل ارادت دارم همه عمرم ز شما شرمنده مهر تو کرده مرا دل زنده ااز خجالت زشما آب شدم با نگاه تو در ناب شدم من که در مانده ام وپا به گلم از کرامات شما من خجلم گرچه در گلشن تو چون خارم از ولای تو رضا سرشارم شکرلله به توام همسایه بهرمن مهر تو شد سرمایه لطف کردی و منم سائل تو میهمان آمده در محفل تو بار دیگر شده‌ام مهمانت شامل من شده باز احسانت جان من پر ز بوی توست رضا دستم امشب به سوی توست رضا آمده بر تو پناهم آقا از کرم کن تو نگاهم آقا از همه غیر شما بگسستم چشم خود را به نگاهت بستم کن نظر بر دل من مولا جان حل نما مشکل من مولا جان ایکه هستی همه هستم مولا کن کرم گیر تو دستم مولا دردمندم گل زهرای بتول سائل خویش رضا کن توقبول حاجت ما تو روا کن امشب درد ما راتو دوا کن امشب من که از لطف شما آگاهم اربعین کرببلا می خواهم من( رضا )عبدو غلامت هستم تا ابد عاشق نامت هستم از توو لطف توام شرمنده مهر تو کرده دلم را زنده
4_5870545648759082836.mp3
1.21M
♻️ صلوات بر حجج طاهره علیهم السلام♻️ 💠صلوات حضرت صلی الله 💠 ✨اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ كَمَا حَمَلَ وَحْيَكَ وَ بَلَّغَ رِسَالاَتِكَ‏ ✨وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ كَمَا أَحَلَّ حَلاَلَكَ وَ حَرَّمَ حَرَامَكَ وَ عَلَّمَ كِتَابَكَ‏ ✨وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ كَمَا أَقَامَ الصَّلاَةَ وَ آتَى الزَّكَاةَ وَ دَعَا إِلَى دِينِكَ‏ ✨وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ كَمَا صَدَّقَ بِوَعْدِكَ وَ أَشْفَقَ مِنْ وَعِيدِكَ‏ ✨وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ كَمَا غَفَرْتَ بِهِ الذُّنُوبَ وَ سَتَرْتَ بِهِ الْعُيُوبَ وَ فَرَّجْتَ بِهِ الْكُرُوبَ ✨وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ كَمَا دَفَعْتَ بِهِ الشَّقَاءَ وَ كَشَفْتَ بِهِ الْغَمَّاءَ وَ أَجَبْتَ بِهِ الدُّعَاءَ وَ نَجَّيْتَ بِهِ مِنَ الْبَلاَءِ ✨وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ كَمَا رَحِمْتَ بِهِ الْعِبَادَ وَ أَحْيَيْتَ بِهِ الْبِلاَدَ وَ قَصَمْتَ بِهِ الْجَبَابِرَةَ وَ أَهْلَكْتَ بِهِ الْفَرَاعِنَةَ ✨وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ كَمَا أَضْعَفْتَ بِهِ الْأَمْوَالَ وَ أَحْرَزْتَ بِهِ مِنَ الْأَهْوَالِ وَ كَسَرْتَ بِهِ الْأَصْنَامَ وَ رَحِمْتَ بِهِ الْأَنَامَ‏ ✨وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ كَمَا بَعَثْتَهُ بِخَيْرِ الْأَدْيَانِ وَ أَعْزَزْتَ بِهِ الْإِيمَانَ وَ تَبَّرْتَ بِهِ الْأَوْثَانَ وَ عَظَّمْتَ بِهِ الْبَيْتَ الْحَرَامَ‏ ✨وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ الطَّاهِرِينَ الْأَخْيَارِ وَ سَلَّمَ تَسْلِيماً
محمود+کریمی-+دو+چشم+بی+رمق+وا+کن+پدر+جان-+رحلت+پیامبر.mp3
8.27M
◾️ دو چشم بی رمق وا کن پدر جان.. ◾️ ملک الموت مزن شعله به زخم جگرم وای من گر تو مدارا نکنی با پدرم صبر کن سیر ببینم رخ بابایم را چه کنم سدّ نگاهم شده اشک بصرم ✍ «غلام‌رضا سازگار» 🎙 «حاج محمود کریمی» 🏴 رحلت رسول‌الله(ص) و شهادت امام حسن(ع) تسلیت باد 🏴
دارم میرم از این دیار فانی طاهری یه وقت نذارید گلی پرپر بشه بی حرمتی‌ها دَمِ این در بشه حسینُ مِنی و اَنا مِن حسین یه وقت نذارید کسی بی‌سر بشه وای..... لا اَسئَلُکم اَجرا، اِلا مَودة فى القُربی دارم میرم از این دیار فانی من آذا فاطمه فقد آذانی یه وقت نذارید گلی پرپر بشه بی حرمتی‌ها دَمِ این در بشه حسینُ مِنی و اَنا مِن حسین یه وقت نذارید کسی بی‌سر بشه وای..... لا اَسئَلُکم اَجرا، اِلا مَودة فى القُربی لا اَسئَلُکم اَجرا، اِلا مَحبتَ فِى الزهرا از این غم اشک من سرازیر میشه دختر بعد از باباش سریع پیر میشه یه وقت نذارید کمرش تا بشه میون آتیش تک و تنها بشه از اون گذشته نکنه کربلا رقیّه مونم مثه زهرا بشه وای..... لا اَسئَلُکم اَجرا، اِلا مَودة فى القُربی لا اَسئَلُکم اَجرا، اِلا  بُکاءً لِلمجتبی هرکی از غربتِ حسن گریونه تو محشر قول میدم لباش خندونه یه وقت نذارید که جگر سوخته شه با آتیشِ زهر دلش افروخته شه یه وقت نذارید کنارِ قبر من کفن با تابوت به تنش دوخته شه وای..... لا اَسئَلُکم اَجرا، اِلا  بُکاءً لِلمجتبی لا اَسئَلُکم اَجرا، اِلا  زیارتً عاشورا امروز میذاره سر به روی سینم یک روزم بچمُ رو خاک میبینم میگیرم امروز بوسه از حنجرت خدا کنه زود بِبُره خنجرت یه وقت نذارید که با چکمه بیاد برن رو سینش جلوی خواهرش وای حسین وای حسین بی کفن بود حسین ورنه وصیت میکرد که به روی کفنش نام حسن بنویسند
   عالمي وارسته توسط امام هشتم عليه السلام و اعطاي به وي امام رضا علیه السلام ✨✨🍀✨✨🍀✨✨ آيه الله وحيد خراساني نقل كرد : مدت بيست سال در مدرسه حاج حسن مشهد تحت سرپرستي مرحوم حاج شيخ حبيب الله گلپايگاني - كه سال‌ها در مسجد گوهر شاد امام جماعت بود - بودم . ايشان روزي به من فرمود : « مدتي در تهران مريض و بستري شدم . روزي به جانب حضرت رضا عليه السلام رو كرده گفتم : آقا ! من چهل سال تمام پشت در صحن، در سرما و گرما ،‌سجده‌ي عبادت پهن كرده ،نماز شب و نوافل مي خواندم و بعد خدمت شما شرفياب مي گشتم حال كه بستري شده‌ام، به من عنايتي بفرماييد . ناگاه در همان حال بيداري ديدم در باغ و بستاني خدمت حضرت رضا عليه السلام قرار دارم ايشان از داخل باغ گلي چيده به دست من دادند من آن گل را بوييدم و حالم خوب شد جالب‌تر آن كه دستي كه حضرت رضا عليه السلام به آن دست گل داده بودند، چنان با بركت بود كه بر سر هر بيماري مي‌كشيدم، بي‌درنگ شفا مي‌يافت ! البته در همان روزهاي نخست با يك مرتبه دست كشيدن بيماري‌هاي صعب العلاج بهبود مي يافت، ولي بعد از مدتي كه با اين دست با مردم مصافحه كردم، آن بركت اوليه از دست رفت و اكنون بايد دعاهاي ديگري را نيز بر آن بيفزايم تا مريضي شفا يابد .» آنان كه خاك را به نظر كيميا كنند آيا بود كه گوشه‌ي چشمي به ما كنند؟ هشتم علیه السلام و ماجرای تشییع جنازه امام رضا علیه السلام ✨✨✨🍃✨✨ موسي بن سيار كه از ياران حضرت رضا عليه السلام است ،‌مي‌گويد : « ‌روزي همراه ايشان بودم همين كه نزديك ديوارهاي طوس رسيديم صداي ناله و گريه‌اي را شنيدم . من به جست و جوي آن رفتم . ناگاه ديدم جنازه‌اي را مي آورند در اين حال حضرت از مركب پياده شده و به طرف جنازه آمدند و آنرا بلند كردند و چنان به آن جنازه چسبيدند، همچون بچه‌اي كه به مادرش مي‌چسبد آنگاه رو به من نموده فرمودند : « هر كس جنازه‌اي از دوستان ما را تشييع كند، مثل روزي كه از مادر متولد شده، گناهانش پاك مي‌شود » وقتي جنازه كنار قبر گذاشته شد، حضرت كنار ميت نشسته و دست مبارك خود را روي سينه‌ي او گذاشتند و فرمودند :« فلاني ! تو را بشارت مي‌دهم كه بعد از اين ديگر ناراحتي نخواهي ديد .» (1) عرض كردم : فدايت شوم، مگر اين مرد را مي‌شناسيد، در حاليكه اينجا سرزميني است كه تا كنون در آن گام ننهاده‌ايد امام عليه السلام فرمود: موسي ! مگر نمي داني كه اعمال شيعيان ما هر صبح و شام بر ما عرضه مي‌شود. اين چنين است كه امامان عليهم السلام از احوال ما آگاهند و لذا هر حاجتمندي كه رو به سوي آنان مي‌كند، مورد توجه قرار مي‌گيرد و حاجتش به نحو شايسته‌اي برآورده مي‌گردد.  امام هشتم عليهم السلام از زائران در راه مانده : امام رضا علیه السلام ✨✨🌿✨✨🌿✨✨ محدث نوري رضوان الله عليه نقل مي‌كند : يكي از خدمتگزاران حرم مطهر حضرت رضا عليه السلام گفت : در شبي كه نوبت خدمت من بود، در رواقي كه به دارالحفاظ معروف است، خوابيده بودم . ناگاه در خواب ديدم كه در حرم مطهر باز شد خود حضرت امام رضا عليه السلام از حرم بيرون آمدند و به من فرمودند :« برخيز و بگو مشعلي فروزان بالاي گلدسته ببرند، زيرا جماعتي از اعراب بحرين به زيارت من مي‌آيند و اكنون در اطراف « طرق » ( هشت كيلومتري مشهد ) بر اثر بارش برف راه را گم كرده‌اند برو به ميرزا شاه نقي متولي بگو مشعلها را روشن كند و با گروهي از خادمان جهت نجات و راهنمايي آنان حركت كنند .» آن خادم مي‌گويد : از خواب پريدم و فوري از جا برخاستم و مسؤول خدام را از خواب بيدار كرده و ماجرا را برايش گفتم او نيز با شگفتي برخاست و با يكديگر بيرون آمديم در حالي كه برف به شدت مي باريد مشعلدار را خبر كرديم و او به سرعت مشعلي روي گلدسته روشن كرد آنگاه با عده‌اي از خدام حرم به خانه‌ي متولي رفتيم و ماجرا را برايش شرح داديم سپس با گروهي مشعلدار به طرف طرق حركت كرديم نزديك طرق به زوار رسيديم . آنان در هواي سرد و برفي ميان بيابان گويي منتظر ما بودند . از چگونگي حالشان جويا شديم گفتند : ما به قصد زيارت حضرت رضا عليه السلام از بحرين بيرون آمديم امشب گرفتار برف و سرما شده و از راه خارج گشتيم و ديگر نمي‌توانستيم مسير حركت را تشخيص دهيم تا اينكه از شدت سرما دست و پاي ما از كار افتاد و خود را آماده‌ي مرگ نموديم . از مركب‌ها فرود آمديم و همه يك جا جمع شديم . فرش‌هايمان را روي خود انداختم و شروع به گريستن كرديم و به حضرت رضا عليه السلام متوسل شديم . در ميان مسافران مردي صالح و اهل علم بود . همين كه چشمش به خواب رفت، حضرت رضا عليه السلام را در خواب زيارت نمود ،كه به او فرمود : « برخيز ! كه دستور داده‌ام چراغ‌ها را بالاي مناره‌ها روشن كنند. شما به طرف چراغ‌ها حركت كنيد .» همه برخاستيم و به طرف چراغ‌ها حركت كرديم كه ناگاه شما را ديديم .» •--- @majmaozakerine
صد جا شمرده ام تو به دادم.. و توسل ویژۀ شهادت حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام _ سید محمد جوادی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴 ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بی اعتنا به گنبد و گلدسته و ضریح این بار آمدم که ببینم تو را فقط .. *یا امام رضا .. دلاتون هوایی حرم امام رضاست میدونم .. اما یه کاری کن امام رضا بیاد تو جلسه ...* صد جا شمرده ام تو به دادم رسیده ای *هرجا زمین خوردم اول گفتم یا امام رضا .. آخه شما هم تو کوچه تا بیای خونه هی زمین خوردی آقا ..* صد جا شمرده ام تو به دادم رسیده ای دورست از تو اینکه بیایی سه جا فقط *به خدا هرجا گره به کارمون میخوره میاد .. یا امام رضا .. جانِ جوادت امشب یه نظری به ما کن امام رضا .. قربونِ حرم با صفات ..* در بینِ کوچه هایِ خراسان دلش گرفت از اینکه آمده است به ایران دلش گرفت هرچند شد عزیزِ خراسان طبیعی است یوسف اگر به خاطرِ کنعان دلش گرفت آن چند دانه حبه ی انگور را که خورد از هرچه میهمانی و مهمان دلش گرفت *گفت میرم مجلسِ مامون بر میگردم اباصلت ، اگه دیدی عبا رو سر گرفتم بدون زهرم دادن .. اباصلت نشسته دل نگران ، داره لحظات رو میشماره خدایا آقام کی میاد چه جوری میاد .. یه وقت دید آقا آمد ، عبا رو سرشِ .. هی چند قدم راه میره رو زمین میشینه .. هی میگه جگرم .. قربونِ این ناله ها و اشک ها .. جگرم میسوزه .. بال و پرم میسوزه .. وارد حجره شد ، میگه هی می نشست پا میشد ، بعضی نقل ها میگه ۵۰ بار نشست هی بلند شد .. هی میگه جگرم .. یه وقتایی هم هی صدا میزنه پسرم .. از بس شبیه مادرش افتاد بر زمین در انتهایِ کوچه سرش را گرفته بود چشم انتظارِ دیدنِ روی جواد بود خیلی بهانه ی پسرش را گرفته بود .. بر روی خاک بود که پیچید بر خودش *صدا زد اباصلت فرشایِ حجره رو جمع کن .. میخوام مثل جدِ غریبم بال بال بزنم .. اباصلت میگه گلیمُ جمع کردم دیدم آقا پیراهنشُ بالا زده سینه مبارکشُ رو خاک گذاشته مثل مار گزیده به خودش میپیچه .. هی زیرِ لب میگه غریب حسین .. لحظاتِ آخر ، انقده جوادشُ صدا زد ، اباصلت میگه یه وقت دیدم درای حجره باز شد .. یه آقازاده نورانی وارد شد فرمود من جواد ابن الرضا هستم .. جلو آمده سر مبارکِ حضرتُ رو زانوهاش گذاشت .. یه پدر آرزوش همینه لحظات آخر سرشُ رو پای پسر بزاره .. بابا وقتی سر رو زانو پسر میزاره آروم میشه .. چشم به چشم پسر باشه راحت جان میده .. اینجا جوادالائمه سرت رو به زانوش گذاشت .. دست تو گیسوانت کرد گفت بابا آروم باش .. بابا خودم بدنتُ تشییع میکنم .. خودم کفنت میکنم .. با دستِ خودم تو خاک میگذارمت .. (بگم صدا ناله ت بلند شه؟!..) امام رضا حجره وسیع بود راحت جون دادی اما جد غریبت تو گودال گیر افتاد .. همه ریختن تو گودال .. امام رضا یه سنگ به پیشانیت نخورد .. امام رضا با اسب از رو بدنت رد نشدن .. امام رضا جوادتُ سیلی نزدن ‌‌.. تا نفس داری و زنده ای گریه کن .. یکی دو شب دیگه آواره میشی میگی کجا روضه برم .. یا امام رضا بدنت رو با احترام تشییع کردن .. خدا خیر بده نوعروسانِ خراسانُ .. پیش مادرش رو سفیدمون کردن یه جا دیگه ام سراغ دارم خوب مهمان نوازی کردن علما بزرگان و سادات از شهر بیرون اومدن گفتن این دختر موسی ابن جعفر .. این همونیِ که باباش از سندی ابن شاهک خیلی سیلی خورده .. آی امام رضا ایرانیا غوغا کردن .. زن ها اومدن گفتن مهریه هامون حلالتون فقط اجازه بدید بریم تشییع جنازه ی عزیز فاطمه .. آخه این آقا اینجا مادر نداره ، این آقا خواهر و دختر نداره .. جمعیت انبوهی آمد .. انقده گل ریختن رو این بدن .. اما کربلایی ها .. زینب اومد دید یه نقطه پر از سنگه .. سنگا رو کنار زد ( آی بمیرم ..) دید یه بدنِ پاره پاره .. یه بدنِ بی سر .. یه بدنی که پر جای سم اسبِ ... نشست رو خاکا .. داداش جان با بدنت چه کردن .. این کلامه معصوم علیه السلامِ میگه به اندازه نگین انگشتر جا سالم رو بدن نبوده ..ببین زینب چی کشیده .. یه وقت دیدن خم شد ، لب ها رو رگ های گلوی بریده گذاشت .. هرچی نفس داری بگو حسین ... •┄┅══༻○༺══┅┄•
. |⇦•بعد مادر مغیره را می‌دید... و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده ماه صفر۱۴۰۰ به نفس حاج امیر کرمانشاهی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بعد مادر مغیره را می‌دید هی مُکرر مغیره را می‌دید روی منبر مغیره را می‌دید پیش آن در، مغیره را می‌دید او که این روزها کنارش بود زدن خانم، افتخارش بود غم‌همین بس که مغیره به حسن‌ میخندید یادش افتاد، روی پا برخواست دست نامرد بی هوا برخواست آنچنان خورد که صدا برخواست روضه‌ام گیر سنگ دیوار است همه تقصیرِ سنگ دیوار است *فقط مادر افتاد؟ نه!...* پسر ارشدش زمین افتاد با تمام قدش زمین افتاد بعد ضرب بدش زمین افتاد چقدر بد زدش، زمین افتاد *آخ! امان از این کوچه، آه قنفذ میزد میرفت کنار، مغیره میزد میرفت کنار، یه بی شرفی می اومد جلو، میگن هم چپ دست بوده هم دستش خیلی سنگین بوده ..این از یه کوچه ... اما یه کوچه سراغ دارم، دیدن زینب داره دوان دوان داره میاد، یه کوچه درست کردن وای .. یه عده نامحرم، سنان میزد میومد کنار، خولی میزد میرفت کنار، حرمله می اومد، اما تو اینا یه بی شرفی بود مثل نشونه ای که از مدینه از دومی دادم، اینجا میخوام یه نشونه بدم اون بی شرف مدینه دستش سنگین بود، این بی شرف کربلا دیدن با چکمه داره میاد پای سنگین و سینۀ حسین....* ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .