eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.4هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
یه باغچه گُل با ساقه‌ی شکسته خرابه و مخدرات خسته بعد تو ما یه روز خوش ندیدیم قسم به هر نافله‌ی نشسته نیستی شده کُنج خرابه خونه‌م دخترا میزنن زخم زبونم بذار بگن "بابات تو رو نمیخواد" دوسِت دارم، دوسم داری، می‌دونم چقد صدا زدم "بابا کجایی؟" سخته توو صحرا گم شدن خدایی من که اصن شمرو حلال نکردم زجرو حلال نکن تو هم بابایی... قصّه‌ی غصّه‌هام نداره آخر حق بده تاره چشم دائماً تر اما بابا سوی چشامو کم کرد ضربه‌ی بی هوای سیلی بیشتر سیلی زدن به صورت منی که توو شهرمون بهم میگن ملیکه خیلی برای عمه جون دعا کن توو درد تَک‌تَکِ ماها شریکه برمی‌دارم فاصلمونو تا تو باید ببینی حال خواهراتو آوردنت تا پیش عمه با من بردن من از این خرابه با تو محاسنت رو کی به خون کشونده؟ خاک یتیمی رو سرم نشونده؟ عیبی نداره دستاتو نداری مویی واسه شونه شدن نمونده بریم یه جایی که گِله نباشه بین من و تو فاصله نباشه هرجایی پیشم باشی خوبه اما بریم یه جا که حرمله نباشه... ✍
بسم الله الرحمن الرحیم، مناجات امام زمان _متصل به روضه رقیه،_اشعار. آخرکوشیدم له فراخت یار، باورو کی بو ،که لایق بوم وه دیدار ، باورو هر دفعه قلب تو،وه یه شیوه شکانم اما تو بخشیده دلم هربار، باورو راضی تو نو، لاغرتره یه بوم، له داغ لاغر تره ،یه سوزن پرگار، باورو گر خود ارام روضه وه پا هرگزنکیده ن بشنو حدیثه مسلم گچکار، باورو نزدیک دروازه سری وه نیزه چیه چیه ژیره پای، سه ساله خار، باورو وقتی سره کفتیه،له نی دویتگی وت عمه … برس ،هزبیه سر،دلدار ، باورو راحت نیوشده ن سخن گرده توعمه لکنت زوان دیره،له ای گفتار ، باورو هر شو کنار عمه خفتیمه ولی باز وه کعب نیزه بیمسه بیدار ، باورو جوره اسیریل بردنه، ای کاروانه جوره کنیزی وه سر بازار ، باورو م، قصد آزار دو چاویله تونیرم کی بوم، م،لایق وه،ای دیدار ،باورو شاعر، آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
_بنت الحسین_علیها_السلام 🌹 دختره کوچک بابا چقَدَر پیرشدی نیم روزی نشده ازچه دگرپیرشدی پروبالت زچه اینقدر شده آویزان به گمانم که شکسته بال وپر پیرشدی دره گوشم توچه گفتی که دگرصبرنماند ناله ات بود درآنجا بی اثر پیرشدی درخرابه خطبه ات کارمسیحامیکرد دختر خوب وقشنگ وبا هنر، پیرشدی سر من راکه جدا شد جلوی نهر فرات دیده ای وبه عزاداری سر پیرشدی قتلگه آمدی و دید کسی می گوید دخترم حوصله کن. جان پدر پیرشدی نیزه داری که سرم بر .سره سرنیزه زده به تومیگفت رقیه چقدر پیرشدی میزندبربدنت نیزه وسرنیزه چه بد خورده ای ضرب لگدبین گذر پیرشدی گفت (مجنون ) نفس دختره. ارباب گرفت ازچه ازضرب لگد درد کمر پیرشدی 🎆🎆روضه ی رقیه .س.🎑🎑 مردک شامی پدرمهمان نوازی میکند با ته چوبش پدرجان بالبت بازی کند گرده ایتامت پدر خندیدن شامی چرا دارمت باباسوال. رخصیدن شامی چرا ماعزادار وسنان .باشمر گردم کف زدند گرده ما اینان برخصند وببین دف میزنند. ای پدر ازشامیان دیدم بسی آزارها میبرد دشمن عیالت را سر بازارها باتمسخرشامیان مارا تسلامیدهند بهر خواری گوشه ی ویرانسرا جامیدهند دخترت را ای پدر گشتند باضرب لگد ابن قیس بی حیا میزدمرا باباچه بد اینکه میبینی شده(مجنون )برایم شعرگو ای پدر دیده که میسوزد تمام تاره مو 📝.شعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی). 🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏..
_بنت الحسین_علیها_السلام 🌹 خاتون سویی نداشت چشم ترت ، ای سه ساله جان خالی شده دور و برت ، ای سه ساله جان خون گریه کرده بر تو و بر حال و روز تو چشم ملائک و پدرت ، ای سه ساله جان زجرابن قیس کرده تنت را،سیه چرا خون می‌چکدچرا زسرت ، ای سه ساله جان یک تن نبود حامیِ توغیره عمه ات تا شد ز غربتت کمرت ، ای سه ساله جان از آن لگد که زجر به جسم وتنت زده شد ارغوان بال و پرت ، ای سه ساله جان شاهد به جان سپردن توبوده عمه ات آتش گرفت برگ و برت ، ای سه ساله جان اندرخرابه هاتوشبت رابه سرمکن این سان گذشت هر سحرت ، ای سه ساله جان افتاده ای میان خرابه،به گوشه ای بود ه همیشه در نظرت ، ای سه ساله جان ازکربلابه کوفه وشامات میروی خولی شده همسفرت ، ای سه ساله جان بانو رقیه نیزه شد ه مرکب سرت بر رویخاک مانده سرت ، ای سه ساله جان عمه رسید تا که ببیند غم تو را از زخم هم نبود اثرت ، ای سه ساله جان اندرخرابه ای که توبودی حصیر بود باب تو بینِ نیزه و شمشیر اسیر بود غلامی(مجنون کرمانشاهی)
AUD-20220711-WA0062.m4a
3.06M
بند 1⃣ فکرشو بکن دخترت تنها یه گوشه بشینه پیرْهنی که مال تو بود دست این و اون ببینه با گریه می‌گه، پیرهن بابامو بدید  حالا تو ببین، دختر ارباب چی کشید رقیه‌ای که، سر باباشو، تو دست نامردا می‌دید   رقیه جوری گریه کرد که آخرش نَفَس گرفت با گریه از غریبه‌ها سر باباشو پس گرفت بند 2⃣ فکرشو بکن دردونه‌ت زخمی ببینه سرت رو تو اون حال و روز کی باید آروم کنه دخترت رو؟ حالا تو ببین، دختر ارباب چی کشید سر باباشو، بریده و خونی می‌دید تا گریه می‌کرد، با تازیونه، زجر حرومی می‌رسید شب سیاه و سردی بود توی خرابه نور اومد رقیه رو آتیش زد اون سری که از تنور اومد بند 3⃣ فکرشو بکن دخترِ ارباب تو خرابه خوابید دختر یهودی هم به موهای رقیه خندید با خنده می‌گفت، تویی که بابا نداری شبا سرتو، رو دامن کی میذاری؟ با طعنه می‌گفت، تو چندسالته؟، چقد موی سفید داری! می‌بینی کار دنیا رو سه سالشه قدش خمید آخه رقیه‌ی حسین کجا و مجلس یزید ✍ و
488.5K
بند 1⃣ طبقو برگردونید برید ازتون من خواهش می‌کنم   قول می‌دم صدای گِریَش نیاد من خودم آرومِش می‌کنم رهاش کنید جایِ این فکری به حالِ تَرَکِ لباش کنید  فکری به جایِ زنجیرِ روو دست‌و‌پاش کنید رهاش کنید (٣) توی اِزدحام زدنش/ مجلس حرام زدنش/ گفت بابا می‌خوام، زدنش زدنش، زدنش  تا چشاشو بست زدنش/ دندوناش شکست زدنش / چند تا مردِ مست، زدنش، زدنش، زدنش رحم کن سَرو بِبَر دختره، بی طاقته آااه یادگاریه دستِ من امانته بند 2⃣ مگه این دختر چندسالشه که موهاش اینجوری شد سفید غیر باباش ازتون چی می‌خواد؟ واسه چی انقدر زجرش می‌دید؟ تو رو خدا یه مسلمون مگه پیدا نمی‌شه بین شما؟ خودتون دختر دارید آخه بی مروتا تو رو خدا (٣) خواب بودی توو خواب، زدنت/ مجلس شراب، زدنت/ تا که گفتی آب، زدنت، زدنت، زدنت   بی سؤال جواب، زدنت/ بی حساب‌کتاب، زدنت/ آخ برا ثواب، زدنت، زدنت، زدنت  دست رو دلم نذار از بابات خبر نگیر آه می‌کُشی منو دست روی کمر نگیر بند 3⃣ من ازین تنهایی دلخورم منی که با درد هم‌بازی‌ام من بابامو می‌خوام هرجوری هست به سر بریده‌شم راضی‌ام  منو زدن بوی نون داره میاد چی شده مهربون شدن؟ کِی غذا خواستم عمه؟ بگو بابامو بدن منو زدن (٣) افتادم زمین، زدنم/ پاهامو ببین، زدنم/ به بابام نگین، زدنم، زدنم، زدنم هی میرن میان می‌زنن/ هرچقد می‌خوان می‌زنن/ خولی و سنان، می‌زنن، می‌زنن، می‌زنن  من بابامو می‌خوام حرف من کجاش بده؟ من بابامو می‌خوام طاقتم سر اومده  ✍ و
السلام علیک یا رقیه بنت الحسین (ع) سخت است دختر باشی وماتم ببینی منزل به منزل در اسیری غم ببینی از خواب برخیزی بجای ناز بابا گیسوی خودرا دست نامَحرَم ببینی آن چادری که سالها محکم گرفتی در دست ِ این وآن چنان پرچم ببینی گفتم نزن ،لج کرد،تازه ناسزا گفت: فریاد زد بدتر از این را هم ببینی خورده کسی تا حال سیلیِّ دودستی تا چند ساعت چهره را مُبهَم ببینی یک دختر شامی به همبازیِ خود گفت : دختر شده تاحال ، قامت خم ببینی گفت آن یکی، پیشش نرو از خارجی هاست باید که مویش را چنین در هم ببینی امشب سرت را می کشانم تا خرابه از نِی، نه ، از نزدیک احوالم ببینی ای سربریده من بغل می خواهم امشب اصلاً دلت آمد که من را کم ببینی یا چشم من تار است یا تغییر کردی چشمان خود واکن که من را هم ببینی موی بلندی داشتم با معجرم سوخت یک فاطمیه غم در این چشمم ببینی عمه نبود امروز می رفتم کنیزی جای تو خالی بود که ترسم ببینی
السلام علیک یا رقیه بنت الحسین خدا کند که به قلبی شرار غم نخورد تمام عمر کسی با بلا رقم نخورد تمام دلبریِ دختران ، به مویِ سر است به دردِ بافتنِ این گیسوانِ کم ،نخورد برایِ عرضِ ادب دستِ عمه می بوسم تلاش کرد که ضربه به پیکرم نخورد خداکند سحری در دل بیابانها وصال دختری ومادری بهم نخورد نشد که دستِ خودم را بیاورم بالا مگر سپر شود وضربه بر سرم نخورد قسم به غیرت سقا نشد دفاع کنم که دستِ مردِ غریبه به معجرم نخورد خداکند که مسیرِ لگد پرانی مست برایِ بی ادبی جانبِ حرم نخورد بزرگیِ کفِ یک دست وصورتی کوچک برای سیلی محکم تری بهم نخورد مرا گرفت زمویِ سرم بلندم کرد چگونه دخترِ تو ضربه، هر قدم نخورد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_5780315720.mp3
4.09M
پای درد و دلِ دخترت بشین با لبای پاره میخونم برات لکنتم داره اذیت میکنه روضه با اشاره میخونم برات با سر اومدی به دیدنم ولی هیچ کجا بابا نمیاد اینطوری گریهٔ زیاد اَمونمو برید نفسم بالا نمیاد اینطوری اینطوری دست منو گره زدن دستای عمه رو بستن اینطوری سرتو نمیتونم بغل کنم مچ دستمو شکستن اینطوری بعد اون که رفتی بی خداحافظی کار من سوز و گدازه اینطوری نمیشه که خوب ببینمت بابا با چِشی که نیمه بازه اینطوری بعد اون شب که تو صحرا گم شدم دیگه خم شد قامتِ من اینطوری یکی در میون نزد سیلی بهم ضربه زد به صورتِ من اینطوری تو بگو کجای دنیا یه گُلو میکَنَن از روی ساقه اینطوری تو چه جوری افتادی از روی اسب افتادم من از رو ناقه اینطوری تو کوچه پس کوچه های شهرِ شام چکمه روی بالم افتاد اینطوری یکی دید رمق نمونده تو پاهام بی ادب منو هُلم داد اینطوری تا خجالتم بدن زنای شام هی به من اشاره کردن اینطوری جلوی چشم عمو میون راه پیرهَنم رو پاره کردن اینطوری وقتی توی تب می سوزم ای بابا لرزه تو تنم میافته اینطوری با ته نیزه یه جور منو زدن سر و گردنم میافته اینطوری کمرم شکسته از غصه بابا ریخته شد رو سرم آوار اینطوری میدونی که بدتر از اینا چیه هو شدم میون بازار اینطوری همه سنگ از روی پشت بوم زدن نازِ دخترو خریدن اینطوری موهایی که عمه بافته بود برام زجر و حرمله کشیدن اینطوری 🏴 @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
voice-changer-2018-09-12-16-37.mp3
1.14M
واحدشلاقی امام حسین(ع) شب جمعه ازکودکی پا،هرغمت سوختم چشماموبه،پرچمت دوختم ذکرلبامی،دین دنیامی به همه میگم،که توآقامی ای صفای من وفای من ارباب من ای خدای عشق معنای عشق ارباب من یاسیدالشهدا (ع) کشتی نجات،باب برکات منورالنور،ای راه نجات امیرنایاب،دل درپیچ وتاب جون رقیه(س)،گداتودریاب ای ضیأعین ای شوروشین ارباب من ای عشق زینب(س)خواب هرشب ارباب من یاسیدالشهدا(ع) من فدایت که،باتن صدچاک بالب تشنه،افتادی روخاک خواهرت مضطر،دستاش روی سر ذکرلباش بود،غریب مادر ای صدپاره تن دورازوطن ارباب من ای غرق محن ای بی کفن ارباب من یاسیدالشهدا(ع) بدهکارحسین(ع) @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
20151113_004.amr
348.2K
🌴سبک زمینه حضرت رقیه (س) 🌴 ✒️شاعر :علی صمدی-قم بند اول: خرابه شد منزل به لب رسید جونم من از غم غربت میخونم میخونم من الذی بابا ایتمنی بابا نشست کوه غمها رو شونم رو شونم کجایی بابای تا ببینی که من هرجا تا اسمت رو بردم کتک خوردم بابا نگیر خرده از من اگر مردم بابا کجایی بابا که دارم جون میدم و بیقرارم پاشو بیا زود کنارم سیدتی یا رقیه 3 بند دوم: پاهام شده زخمی آبله هم داره چشای خیسم خون میباره میباره سرم گرفته درد وقتی که اون نامرد کشیده از گوشهام گوشواره گوشواره بابا این رخ نیلی ببین هست جای سیلی اگر سوخته گیسوم فدای سر تو همه درد پهلوم فدای سر تو عمه جون بابا کجا رفت بدون من پس چرا رفت گمونم پیش خدا رفت سیدتی یا رقیه 3 بند سوم: میگم بابا بابا تو هر نفس هر دم با سینه و قلب پر دردم پر دردم خیلی امیدوارم یه بار دیگه بازم دور سرت بابا من بگردم من بگردم سر تو روبرومه نفس بی تو حرومه تا دیدم سرت رو ز بس هق هق کردم یه بوسه به چشمات زدم و دق کردم چطوری اینو بگم من پیر شدم تو سن کم من بابا برات جون میدم من سیدتی یا رقیه 3 @majmaozakerine
4_5893228204272917654.mp3
1.51M
🔶🔸اللهم عجل لولیک الفرج🔸🔶 متن واحد شلاقی شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها ➖➖➖➖➖ دارم میمیرم از غم جدایی بابا به فریادم برس، کجایی؟ هستم به زیر دست وپا اما تو بالانشینی و به نیزه هایی دلگیرم از دست فلک واویلا تونبودی خوردم کتک واویلا ➖➖➖➖➖ هنوز نرفته خاطرَش از یادم شبی که از رو ناقه من افتادم یه بی حیا جوری زدم با چکمه یه کاری کرد رفت آسمون، فریادم وقتی که زجر بهم رسید بابایی بدجوری موهامو کشید بابایی ➖➖➖➖➖ میلرزه پام تا زجر میاد روبه روم دیگه رمق نمونده توی زانوم هروقت منو میبینه این حرمله میکوبه هی با کعب نی به پهلوم به قصد کشت میزد لگد بابایی تاجایی که میخوردم زد بابایی باباحسین باباحسین بابایی ➖➖➖➖➖ ✍️به قلم:
بی تاب و بی صبر و قرارم در فراقت این است حال و روزگارم در فراقت یک عمر دردل بودی و از دیده پنهان هم با منی ، هم غصه دارم در فراقت هرصبح وشب درخلوت خود روضه دارم شد روضه ها دار و ندارم در فراقت یاد سه ساله دختری که گفت : بابا رفتی ومن چشم انتظارم در فراقت بابا منی که دست تو زیر سرم بود برخاک‌ها سر می گذارم در فراقت بابا بیا باخود ببر جامانده ات را من كه دگر طاقت ندارم در فراقت ◾️◾️◾️◾️◾️◾️
از حرم رفتی و آتش زده شد بال و پرم بعد تو ریخته شد خاکِ یتیمی به سرم چه فراقی و چه داغی که ندیده چشمم در همین فاصله از زندگی مختصرم چند روزی است که از حال دلم بی‌خبری چند روزی است که از حالِ سرت بی‌خبرم شانه‌ی سعد شده جای سر دخترِ تو جای آغوش تو ای کوه‌ترین مرد حرم مو ندارد به سر و سوخته گیسویی که می‌رسیده‌است زمانی قدِ آن تا کمرم کاش می‌شد که دوباره به مدینه برویم تا که انگشتری از شهر برایت بخرم کفترِ جلدِسرِ دوشِ عمویم بودم حال با حرمله و شمر و سنان همسفرم سیلی و هلهله کم بود که با زخم زبان هر کسی زد نمک طعنه به زخم جگرم گرچه گیسو و سرم سوخت ولی شکر خدا معجرِ سوخته‌ای هست ببندم به سرم آبرو بود که از کاخ ستم می‌بردم با همین اسلحه این چشمِ ترم دست و پا گیر شدم مرحمتی کن ببرم که در این قافله با تاولِ پا دردسرم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
دست خودم نبود یه دفعه پیر شدم از خواب که پاشدم دیدم اسیر شدم دست خودم که نیست، خرابه حالِ من بچه‌هاشون بابا، عمه را می‌زنند دست می‌ندازن منو می‌گن می‌ریم برات گوشواره می‌خریم دست می‌ندازن منو دست می‌زنن بابا همش به روسریم دست می‌ندازن منو میون بازار دست می‌ندازن منو توی خرابه می‌گن آروم بازی کنید تو کوچه بابای این دختر رو نیزه خوابه چشاتو وا کن و دخترت رو ببین تو صورتم بابا مادرت رو ببین دیگه نمی‌شه که مشکل رو حل کنی دستی نداری تو منو بغل کنی دست تو که نبود دستم شکسته از دستِ یهود شده یه جوری ضربه زده که حتی دستای خودش کبود شده دستم نمی‌رسید بابا تا نیزه زد نیزه‌دار رو دست من با نیزه دست کدومشون تو رو کبود کرد دست‌های خیزرون بوده یا نیزه؟ حسین آه آه آه... ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
دخترتم هنوز این دم آخر از تو و مادر پیرتر و پیرتر دخترتم هنوز با موی کم پشت میریزه مشت مشت زجر که منو کشت امون ای فلک بابایی کمک کتک با کتک فرق میکنه کتک با زدن بدن با بدن سه ساله با زن فرق میکنه حق داری نشناسی پیر شدم حق داری نشناسی زمینگیر شدم ◾️◾️◾️ تو بابامی هنوز با لبِ خونی باز تو میتونی قصه بخونی تو بابامی هنوز صبح میری بازار میخری گوشوار پیرهن گلدار تنم شد سیاه کتک بود و آه نگاه با نگاه فرق میکنه زمین خورد رباب نریختن گلاب گلاب با شراب فرق میکنه حق داری نشناسی پیر شدم حق داری نشناسی زمینگیر شدم ◾️◾️◾️ سرت زخمه ولی باز میدرخشی شمرو نبخشی زد منو وحشی سرت زخمه ولی زخمتو بستم با پره خستم خیلی شکستم من از خواهرم شکسته ترم ورم با ورم فرق میکنه همش حرف بد دیدم وقتی زد لگد با لگد فرق میکنه حق داری نشناسی پیر شدم حق داری نشناسی زمینگیر شدم ◾️◾️◾️◾️◾️ @majmaozakerine
🌹🍃 بیٺ الغزل هر غزل ناب رقیہ سٺ خورشید علے اصغر و مهتاب رقیہ‌سٺ نزدیڪ ترین راه به الله حسین اسٺ نزدیڪ ترین راه بہ ارباب رقیہ‌سٺ 🥀 💔🥀 🥀 🥀🍃
♨️توصیه‌های برای ماه ؛ آیت الله فاطمی نیا رحمةالله علیه: ▪️خالصانه در مجالس عزاداری شرکت کنید. طوری باشید که غیر از امام حسین (علیه السلام) چیزی نبینید. ▪️ با پاکی ظاهر و باطن به این مجالس مشرف شوید؛ همانطور که با وضوء وطهارت در این جلسات شرکت میکنیم، به وسیله استغفار، طهارت باطنی هم کسب کنیم. ▪️قبل از ورود به مراسم عزای ابی عبدالله علیه السلام بگوییم: خدایا اگر در وجود من مانعی از کسب فیض ابی عبدالله علیه السلام هست، آن را برطرف بفرما. ▪️ دهه محرم، دهه تحول است، جناب حرّ یک شخص است، اما حرّ شدن یک جریان می‌باشد. در این دهه باید متحول شویم. https://eitaa.com/manbarmajma
4_5895534670430339518.mp3
6.54M
تشنه هستی خون دلها خورده ام گریه کمتر کن گل پژمرده ام کربلا قحطی آبه اصغرم در غریبی خاک غم شد بر سرم گریونم دلخونم از داغت محزونم ای بابا ای بابا علی لای لای، گلم لای لای رودم لالا لالا لالا، علی لالا لالا لالا زیر حلقومت ببوسم ای بابا چون شود با تیر از تنت جدا ای گل ششماهه ی مظلوم من آه و از آب روان محروم من بیهوشی دلگیرم بی جونی می میرم ای بابا ای بابا گریونم دلخونم از داغت محزونم ای بابا ای بابا علی لای لای، گلم لای لای رودم لالا لالا لالا، علی لالا لالا لالا در دل من شد بپا یک ولوله لشکر دشمن نماید هلهله بر گلویت خورده تیر حرمله ای کبوتر پر زدی از قافله از خونت ای بابا آسمون شد دریا ای بابا ای بابا گریونم دلخونم از داغت محزونم ای بابا ای بابا علی لای لای، گلم لای لای رودم لالا لا لا لا لا، علی لالا لالا لالا با نوای کربلایی مجتبی خداترس
4_5895534670430339516.mp3
4.92M
لالا لالا کبوتر سپیدم لالا لالا شش ماهه ی شهیدم لالا لالا امید ناامیدم شش ماهه ی شهیدم تا لحظه های آخرت مادر با یک دل پر خون نگاه می کردم به تو در میدون با دیده ی گریون اَمان از صدای قافله اَمان از خنده و هلهله اَمان از کمان حرمله گل پرپر علی اصغر لالایی گل پرپر علی اصغر لالایی لالا لالا رنج و بلا کشیده لالا لالا آبی به لب ندیده لالا لالا بخواب نَفس بریده دیدم تو رو، رو دستهای بابا با یک دل مُضطر تو دست و پا می زدی اِی بی سر با یک دل مُضطر اَمان از مرگ ستاره و اَمان ز داغ دوباره و اَمان از گلوی پاره و اَمان از صدای قافله اَمان از خنده و هلهله اَمان از کمان حرمله گل پرپر علی اصغر لالایی گل پرپر علی اصغر لالایی با نوای کربلایی مجتبی خداترس
12.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همزمان با محرم دیدن این کلیپ حالتون رو دگرگون میکنه ،😭😭😭دیدنِ این فیلم رو ازدست ندین مارو هم دعاکنید 😭😭😭😭😭😭